To help solve global problems, look to developing countries | Bright Simons

Translator: Mahmood Haeri

من یک فعال (در زمینه) ایده‌ها هستم.

I am an ideas activist.

That means I fight for ideas I believe in

یعنی از ایده‌هایی که باور دارم دفاع می‌کنم

to have their place in the sun,

تا جایگاهی مناسب را برای آنها ایجاد نمایم،

regardless of which side of the equator they were born.

بدون توجه به این‌ که متعلق به کدام نیمکره می‌باشند.

As well I should.

طبیعی‌ است که باید انجام دهم.

I myself am from that part of the world

من خودم به بخشی ازدنیا تعلق دارم

often euphemistically referred to as either "the Global South"

که در لفافه از آن‌ها با عنوان «جنوب جهانی» نام می‌برند

or "the developing world."

یا «جهان در حال توسعه.»

But let's be blunt about it:

اما بیایید رک باشیم:

when we say those words, what we really mean is the poor world --

وقتی ما این کلمات را به کار می‌بریم، نظر واقعیمان دنیای فقیر است--

those corners of the world with ready-made containers

قسمت‌هایی از دنیا با محموله‌های از پیش آماده

for the hand-me-down ideas of other places and other people.

برای ایده‌های استفاده شده در سایر نقاط وتوسط افراد دیگر.

But I'm here to depart a little bit from the script

اما من می‌خواهم اندکی ازاین سناریو فاصله بگیرم

and to try and convince you

و تلاش کنم شمارا قانع کنم

that these places are actually alive and bubbling with ideas.

که این‌ مکان‌ها واقعا وجود دارند و سرشار از ایده‌‌ها.

My real issue is: Where do I even start?

مسئله واقعی من این‌است: ازکجا شروع کنم؟

So maybe Egypt, Alexandria,

ممکن‌ است مصر، اسکندریه (باشد)،

where we meet Rizwan.

جایی‌که رضوان را می‌بینیم.

When he walks outside his souk,

وقتی بیرون حجره‌اش قدم می‌زند،

walks into a pharmacy for heart medicine

و برای گرفتن داروی قلبش به داروخانه مراجعه می‌کند

that can prevent the blood in his arteries from clotting,

که می‌تواند مانع لخته شدن خون در سرخرگ گردد،

he confronts the fact that,

متوجه این واقعیت می‌شود که،

despite a growing epidemic

علیرغم یک بیماری مسری در حال گسترش

that currently accounts for 82 percent of all deaths in Egypt,

که امروزه موجب ۸۲ درصد کل مرگ‌ها در مصر می‌شود،

it is the medicines that can address these conditions

داروهایی هستند که می‌توانند این شرایط را کنترل کنند

that counterfeiters, ever the evil geniuses they are,

ولی افراد متقلب، که دست شیطان را از پشت بسته‌اند،

have decided to target.

روی آنها انگشت گذاشته‌اند.

Counterfeiters making knockoff medicines.

این متقلبین دارو‌های بدلی می‌سازند.

Luckily for Rizwan,

خوشبختانه برای رضوان،

my team and I,

گروه همکارم ومن،

working in partnership with the largest pharmaceutical company in Africa,

با همکاری بزرگترین کمپانی دارویی در آفریقا،

have placed unique codes -- think of them like one-time passwords --

کد‌های منحصر به فرد -- چیزی شبیه رمز یکبار مصرف --

on each pack of the best-selling heart medicine in Egypt.

روی هر بسته بهترین نوع داروی قلب درمصر نصب کردیم.

So when Rizwan buys heart medicine,

در نتیجه وقتی‌ که رضوان داروی قلب را می‌خرد،

he can key in these one-time passwords

می‌تواند این رمزهای یکبار مصرف را

to a toll-free short code

با یک کد کوتاه مجانی وارد تلفن کند

that we've set up on all the telecom companies in Egypt

که (سیستم آن‌ را) ما روی (شبکه) همه کمپانی‌های مخابراتی در مصر تنظیم کرده‌ایم

for free.

بدون هزینه.

He gets a message -- call it the message of life --

او پیغامی می‌گیرد -- آن‌ را پیام زندگی بنامید --

which reassures him

که وی را مطمئن می‌سازد

that this medicine is not one of the 12 percent of all medicines in Egypt

این دارو جز‌ء ۱۲ درصد کل داروهای مصر نیست

that are counterfeits.

که قلابی هستند.

From the gorgeous banks of the Nile,

از سواحل زیبای نیل،

we glide into the beautiful Rift Valley of Kenya.

ما به طرف دره ی زیبای ریفت ولی در کنیا روانه می‌شویم.

In Narok Town, we meet Ole Lenku, salt-of-the-earth fellow.

در شهر ناروک، به یک همکار بسیار خوب، اوله لنکو، برخورد می‌کنیم.

When he walks into an agrodealer's shop,

که وارد یک فروشگاه وسایل کشاورزی می‌شود،

all he wants is certified and proper cabbage seeds

او دنبال خرید بذر کلم خوب و مورد تاییدی‌ است

that, if he were to plant them,

که اگر آن‌ را بکارد،

will yield a harvest rich enough

به اندازه‌ی کافی محصول برداشت خواهد کرد

that he can pay for the school fees of his children.

تا بتواند شهریه مدرسه فرزندانش را تامین نماید،

That's all he wants.

این تنها خواست اوست.

Unfortunately,

متاسفانه،

by the reckoning of most international organizations,

بررسی اکثر سازمان‌های بین‌المللی نشان می‌دهد،

40 percent of all the seeds sold in Eastern and Southern Africa

۴۰ % کل بذرها‌یی که در جنوب و شرق آفریقا به فروش می‌رسد

are of questionable quality,

دارای کیفیت نامطلوبند،

sometimes outrightly fake.

برخی کاملا قلابی هستند.

Luckily for Ole,

خوشبختانه برای اوله،

once again, our team has been at work,

دوباره گروه ما دست به کار شد،

and, working with the leading agriculture regulator in Kenya,

و با همکاری سامانگر اصلی کشاورزی در کنیا،

we've digitized the entire certification process

ما تمام فرآیند صدور تایید کیفیت را

for seeds in that country,

برای بذرهای آن کشور،

every seed -- millet, sorghum, maize --

از هر نوعی -- ارزن، سورگوم (ذرت خوشه‌ای)، ذرت-- دیجیتالی کرده

such that when Ole Lenku keys in a code on a packet of millet,

به نحوی که وقتی اوله لنکو رمز‌ی را که روی پاکت ارزن‌ است وارد می‌کند،

he's able to retrieve a digital certificate

می‌تواند یک تاییدیه دیجیتال دریافت نماید

that assures him that the seed is properly certified.

که به او‌این اطمینان را می‌دهد که بذر واقعا تایید شده است.

From Kenya, we head to Noida in India,

از کنیا به سوی نویدا در هند روانه من‌شویم،

where the irrepressible Ambika

جایی‌که آمبیکای کم طاقت

is holding on very fast to her dream of becoming an elite athlete,

می‌خواهد هرچه زودتر به رویای خود رسیده و یک ورزشکار نخبه شود،

safe in the knowledge that

با اطمینان از این که

because of our ingredients rating technology,

به خاطر تکنولوژی تعیین مرغوبیت موادغذایی،

she's not going to ingest something accidentally,

او چیزی را به طور تصادفی مصرف نمی‌کند،

which will mess up her doping tests

که روی آزمایشات دوپینگ وی اثر گذاشته

and kick her out of the sports she loves.

و او را از ورزش‌های مورد علاقه‌اش محروم سازد.

Finally, we alight in Ghana,

سرانجام به غنا رسیدیم،

my own home country,

سرزمین مادری من،

where another problem needs addressing --

جایی‌که مشکل دیگری وجود داشت --

the problem of under-vaccination or poor-quality vaccination.

مشکل کمبود واکسن و یا واکسن‌های با کیفیت پایین.

You see, when you put some vaccines into the bloodstream of an infant,

می‌دانید که وقتی واکسنی در جریان خون یک نوزاد وارد می‌کنید،

you are giving them a lifetime insurance

یک ایمنی مادام العمر به وی می‌دهید

against dangerous diseases that can cripple them or kill them.

علیه بیماری‌های خطرناکی که می‌تواند باعث مرگ یا معلول شدن آنان گردد.

Sometimes, this is for a lifetime.

گاهی مصونیت برای همه عمر اوست.

The problem is that vaccines are delicate organisms really,

مشکل اینجاست که واکسن‌ها موجودات زنده آسیب‌پذیری هستند،

and they need to be stored between two degrees and eight degrees.

و بایستی آن‌ها را در دمای دو تا هشت درجه (سانتیگراد) نگهداری کرد.

And if you don't do that, they lose their potency,

و در غیر این صورت آن‌ها خاصیت خود را از دست می‌دهند،

and they no longer confer the immunity

و دیگر نمی‌توانند ایمنی‌بخش

the child deserves.

کودکی باشند که به آن نیاز دارد.

Working with computer vision scientists,

باکمک کارشناسان با دانش کامپیوتری،

we've converted simple markers on the vials of vaccines

ما علائم ساده آمپول‌های واکسن را تبدیل کرده‌ایم

into what you might regard as crude thermometers.

به چیزی که می‌توانید آن را ترمومترهای کیفیت بنامید.

So then, these patterns change slowly over time in response to temperature

بعد، این الگوها با گذشت زمان و به آرامی در مقابل حرارت تغییر می‌کنند

until they leave a distinct pattern on the surface of the vaccine,

تا وقتی که الگوی متفاوتی روی سطح واکسن ایجاد شود،

such that a nurse, with a scan of the phone,

به نحوی که پرستار، با اسکن تلفن،

can detect if the vaccine was stored properly in the right temperature

بتواند دریابد که آیا واکسن در دمای مناسبی نگهداری شده

and therefore is still good for use

و هنوز قابل استفاده‌ است

before administering this to the child --

قبل ازاینکه برای کودک استفاده شود --

literally securing the next generation.

در واقع امنیت نسل بعد.

These are some of the solutions at work saving lives, redeeming societies,

اینها نمونه‌هایی از راه‌حل‌ها برای نجات جان‌ها، بازسازی جوامع،

in these parts of the world.

در این بخش دنیا می‌باشد.

But I would remind you

و باید یادآوری کنم

that there are powerful ideas behind them,

که ایده‌های قدرتمندی پشت سر آنها قرار دارد،

and I'll recap a few.

که به مواردی اشاره می‌کنم.

One, that social trust is not the same as interpersonal trust.

اول، این‌که اعتماد اجتماعی با اعتماد افراد نسبت به هم تفاوت دارد.

Two, that the division between consumption and regulation

دوم، ا‌ین‌ که مرزبندی بین مصرف و کنترل در دنیایی که

in an increasingly interdependent world

وابستگی به‌هم درحال افزایش است

is no longer viable.

امکان پذیر نیست.

And three, that decentralized autonomy,

و سوم، این‌ که استقلال غیرمتمرکز،

regardless of what our blockchain enthusiasts in the West --

صرف نظر از آنچه طرفداران ثبت زنجیره‌ای اطلاعات در غرب -- که

whom I respect a lot -- say,

برایم محترمند -- می‌گویند،

are not as important as reinforcing social accountability feedback loops.

آن‌قدر اهمیت ندارد که تقویت حلقه‌های بازخورد اعتبار اجتماعی.

These are some of the ideas.

اینها بخشی ازایده‌هاست.

Now, every time I go somewhere and I give this speech

حال، هر وقت که جایی می‌روم و این بحث را مطرح می‌سازم

and I make these comments and I provide these examples,

واین توضیحات و مثال‌ها راعنوان می‌کنم،

people say, "If these ideas are so damn brilliant,

مردم می‌گویند «اگر این ایده‌ها واقعا عالی‌است،

why aren't they everywhere?

چرا سایر نقاط مطرح نیستند؟

I've never heard of them."

هیج‌وقت آن‌ها را نشنیده‌ام.»

I want to assure you,

به شما اطمینان می‌دهم که،

the reason why you have not heard of these ideas

علت این‌ که چیزی در مورد این ایده‌ها نشنیده‌اید

is exactly the point I made in the beginning.

دقیقا نکته‌ای‌ است که در ابتدا به آن اشاره کردم.

And that is that there are parts of the world

واقعیت این‌ است که در دنیا بخش‌هایی وجود دارد

whose good ideas simply don't scale

که ایده‌های خوب در آنجا به سادگی رشد نمی‌کنند

because of the latitude on which they were born.

به علت منطقه‌ای که در آن‌ جا متولد شده است.

I call that "mental latitude imperialism."

آن را «امپریالیسم آزادی اندیشه» می‌نامم.

(Laughter)

(خنده حضار)

That really is the reason.

واقعا علت آن این‌است .

But you may counter and say, "Well, maybe it's an important problem,

اما ممکن‌ است در مخالفت بگویید، «خوب، شاید این یک مسئله مهم باشد،

but it's sort of an obscure problem in parts of the world.

ولی مثل یک مسئله ناشناخته در بخش‌هایی از دنیا است.

Why do you want to globalize such problems?

شما چرا می‌خواهید آن‌ را جهانی کنید؟

I mean, they are better local."

منظورم منطقه‌ای که بهتر است.»

What if, in response, I told you

چه می‌شد، در پاسخ، به شما می‌گفتم

that actually, underlying each of these problems that I've described

که واقعا، زیربنای هر یک از مسائلی که من شرح داده‌ام

is a fundamental issue of the breakdown of trust

مسئله اساسی از بین رفتن اعتماد

in markets and institutions,

در بازارها و موسسات است،

and that there's nothing more global, more universal, closer to you and I

و در نزیک شما و من، هیج چیزی جهانی‌تر، عمومی‌تر

than the problem of trust.

از مسئله اعتماد وجود ندارد.

For example, a quarter of all the seafood marketed in the US is falsely labeled.

به عنوان مثال، برچسب یک چهارم کل غذای دریایی فروخته شده در آمریکا غیرواقعی‌است.

So when you buy a tuna or salmon sandwich in Manhattan,

وقتی شما‌ یک ساندویچ تن یا‌سالمون در منهتن می‌خرید،

you are eating something that could be banned for being toxic in Japan.

چیزی می‌خورید که ممکن‌است در ژاپن بخاطرسمی بودن ممنوع شده باشد.

Literally.

عینا.

Most of you have heard of a time when horsemeat was masquerading as beef

بسیاری ازشما شنیده‌اید که زمانی گوشت اسب به نام گوشت گوساله در

in burger patties in Europe?

پاتی‌برگرها در اروپا مصرف می‌شد؟

You have.

(حتما) شنیده‌اید.

What you don't know is that a good chunk of these fake meat patties

چیزی که شما نمی‌دانید این‌است که قسمت خوشمزه این پاتی‌های گوشتی تقلبی

were also contaminated with cadmium, which can damage your kidneys.

آلوده به کادمیوم بود، که می‌تواند به کلیه‌های شما آسیب برساند.

This was Europe.

این از اروپا.

Many of you are aware of plane crashes and you worry about plane crashes,

بسیاری از شما از سوانح هوایی آگاه هستید و نگران سقوط هواپیماهایید،

because every now and then, one of them intrudes into your consciousness.

چون‌ هر از گاهی، یک خبر در‌ این مورد ذهن شما را آشفته می‌سازد.

But I bet you don't know

اما شرط می‌بندم که شما اطلاع ندارید

that a single investigation uncovered one million counterfeit incidents

که یک تحقیق به تنهایی از یک میلیون حوادث تقلبی

in the aeronautical supply chain in the US.

در زنجیره تامین نیا‌زهای هوانوردی آمریکا پرده برداشت.

So this is a global problem, full stop.

پس این یک مسئله جهانی‌ است، تمام.

It's a global problem.

یک مسئله جهانی.

The only reason we are not addressing it with the urgency it deserves

تنها دلیلی که آن‌ را با فوریتی که لازم‌ است مطرح نمی‌کنیم این‌است که

is that the best solutions,

بهترین راه حل‌ها،

the most advanced solutions, the most progressive solutions,

پیشرفته‌ترین راه حل‌ها، مترقی‌ترین راه حل‌ها،

are, unfortunately, in parts of the world where solutions don't scale.

متاسفانه در بخشی‌هایی از دنیا هستند که راه‌حل‌ها را به حساب نمی‌آورند.

And that is why it is not surprising

و به این دلیل تعجب‌آور نیست

that attempts to create this same verification models for pharmaceuticals

که تلاش‌ها برای ایجاد همین مد‌‌ل‌های تایید برای صنایع داروسازی

are now a decade behind in the USA and Europe,

امروزه در آمریکا و اروپا یک دهه عقب است،

while it's already available in Nigeria.

حال آن که در نیجریه در دسترس می‌باشد.

A decade, and costing a hundred times more.

یک دهه، و یک صد برابر مخارج بیشتر.

And that is why, when you walk into a Walgreens in New York,

و این‌است، وقتی شما به والگرینز در نیویورک پا می‌گذارید،

you cannot check the source of your medicine,

نمی‌توانید منبع داروی خودتان را چک کنید،

but you can in Maiduguri in Northern Nigeria.

اما در مایدوگوری در شمال نیجریه می‌توانید.

That is the reality.

این‌است واقعیت.

(Applause)

(تشویق حضار)

That is the reality.

این‌است واقعیت.

(Applause)

(تشویق حضار)

So we go back to the issue of ideas.

حالا برمی‌گردیم به موضوع ایده‌ها.

Remember, solutions are merely packaged ideas,

به یاد داشته باشید که راه‌حل‌ها صرفا مجموعه‌ای از ایده‌ها هستند،

so it is the ideas that are most important.

لذا ایده‌ها هستند که بیشترین اهمیت را دارند.

In a world where we marginalize the ideas of the Global South,

دردنیایی‌که به ایده‌های کشو‌رهای جنوب جهان بی‌توجهیم،

we cannot create globally inclusive problem-solving models.

نمی‌توانیم یک مدل کلی جهانی حل مسائل ایجاد کنیم.

Now, you might say, "Well, that's bad,

حالا شما ممکن‌ است بگوئید، «خوب، این بد‌است،

but in such a world where we have so many other problems,

در دنیایی که این‌ همه مسائل دیگر داریم،

do we need another cause?"

آیا به نهضت دیگری نیاز است؟»

I say yes, we need another cause.

آری، ما به نهضت دیگری نیاز داریم.

Actually, that cause will surprise you: the cause of intellectual justice.

در واقع این نهضت شما را متعجب خواهد کرد: آرمان عدالت معنوی.

You say, "What? Intellectual justice? In a world of human rights abuses?"

خواهید گفت، «چی؟ عدالت معنوی؟ در دنیایی که حقوق بشر مراعات نمی‌شود؟»

And I explain this way:

و من به این شکل مطرح می‌کنم:

all the solutions to the other problems that affect us and confront us

همه راه حل‌های مسائل دیگری که روی ما اثر می‌گذارند وبا آن‌ها مواجه می‌شویم

need solutions.

نیاز به راه حل دارد.

So you need the best ideas to address them.

پس شما به بهترین ایده‌ها برای آنها نیاز دارید.

And that is why today I ask you,

و این‌است که امروز من از شما می‌پرسم

can we all give it one time for intellectual justice?

آیا ما همه می‌توانیم برای یک بار آن را برای عدالت معنوی بدهیم؟

(Applause)

(تشویق حضار)