Online predators spread fake porn of me. Here's how I fought back | Noelle Martin

Translator: Erfan Yasseri Reviewer: Leila Ataei

[This talk contains graphic language and descriptions of sexual abuse]

(این سخنرانی حاوی زبانی صریح است که سواستفاده جنسی را شرح می‌دهد)

Can I get a show of hands who here has ever Googled themselves?

امکان دارد کسانی که تا حالا خودشان را گوگل کرده‌اند، دست خود را بالا ببرند؟

I have.

من کرده‌ام.

But what started off as momentary curiosity

اما چیزی که با یک کنجکاوی لحظه‌ای شروع شد

very quickly turned

به سرعت تبدیل شد به

into an almost five-year horrific battle

جدال پنج ساله وحشتناک

that almost ruined my life.

که تقریبا زندگی‌ام را نابود کرد.

I Google Images reverse-searched myself:

من از سرویس جست‌وجوی تصاویر گوگل استفاده کردم:

a function of Google that allows you to upload an image

ابزاری از گوگل که به شما این امکان را می‌دهد که عکسی را بارگذاری کنید

and it shows you where it is on the internet.

تا به شما نشان دهد که کجای اینترنت قرار دارد.

This is me at 17 years old.

در این عکس ۱۷ ساله بودم.

An innocent selfie I took before a party.

یک سلفی ساده که قبل از یک مهمانی گرفتم.

Now, before I continue, I must point out

قبل از این که ادامه دهم، لازم است اشاره کنم

that what I'm about to talk about is very confronting and graphic.

مسئله‌ای که قرار است در مورد آن صحبت کنم بسیار صریح و خصمانه است.

But there's no way out.

البته چاره‌ای هم نیست.

This is a very confronting issue.

این یک موضوع بسیار خصمانه است.

In a split second,

در کسری از ثانیه،

my screen was flooded with that image

صفحه‌ام پر شد از آن عکس

and dozens more images of me

و ده‌ها عکس دیگر از من

that had been stolen from my social media,

که از شبکه اجتماعی من دزدیده شده بود،

on links connected to porn sites.

و لینک‌هایی که به سایت‌های پورن مرتبط می‌شد.

On these sites, nameless, faceless sexual predators

در این سایت‌ها، شکارچیان بی‌نام و نشان جنسی

had published highly explicit sexual commentary about me

یادداشت‌های جنسی بسیار واضحی درباره من و آنچه که دوست دارند

and what they'd like to do to me.

با من بکنند را منتشر کرده بودند.

"Cover her face and we'd fuck her body,"

<«صورت او را بپوشان و بعد ترتیب او را می‌دهیم،»

one person wrote.

یک نفر نوشته بود.

They also published identifying information about me:

آنها همچنین اطلاعات شناسایی من را منتشر کرده بودند:

where I lived, what I studied, who I was.

جایی که زندگی می‌کردم، رشته‌ای که می‌خواندم و اینکه چه کسی بودم.

But things got worse.

همه چیز بدتر شد.

I soon discovered that these sexual predators

به سرعت متوجه شدم که آن شکارچیان جنسی

had doctored or photoshopped my face

صورت من را با دستکاری یا فتوشاپ گذاشته بودند بر روی

onto the bodies of naked adult actresses engaged in sexual intercourse,

بدن بازیگرهای لختی که در حال آمیزش جنسی بودند،

on solo shots

عکس‌های تکی از من

of me being ejaculated on by two men.

که در حال ارضای دو مرد هستم.

Sperm was edited onto my face.

بر روی صورتم اسپرم ریخته بودند.

I was edited onto the cover of a porn DVD.

عکسم را بر روی جلد یک دی‌وی‌دی‌ پورن گذاشته بودند.

Perpetrators had edited my images

شکارچیان تصویر من را ویرایش کرده بودند

to give the effect that my blouse was transparent or see-through,

تا به این شکل نشان داده شود که بلوز من شفاف و قابل دید است

so you could see my nipples.

به طوری که نوک سینه‌ام را می‌توانید ببینید.

Perpetrators ejaculated on images of me,

شکارچیان روی عکس‌های من به انزال رسیده و

took photos of their sperm and penises on these images

از اسپرم روی آن و آلت خود عکس گرفته

and posted them onto porn sites.

و آنها را به سایت‌های پورن ارسال می‌کردند.

"Cum on printed pigs," is what they call it.

«منی روی تصویر خوک‌ها» اسمی که به آن داده بودند.

Now, you might be wondering,

ممکن است که فکر کنید که

what sorts of images I posted on social media.

چه جور عکس‎هایی از خودم در شبکه‎های اجتماعی می‌گذاشتم.

This is me, at around 19 at the Claremont Hotel,

این منم، حدودا ۱۹ ساله در هتل کلارمونت،

just a few suburbs away.

چند منطقه آنطرف‌تر.

And they superimposed that face into this.

و آنها آن صورت را بر روی این قرار دادند.

And things got worse.

و همه چیز بدتر می‌شد.

Nothing was off limits for these predators.

هیچ چیزی جلودار این شکارچیان نیست.

They even posted an image with my little sister on these sites too.

آنها حتی عکسی از من با خواهر کوچکم را بر روی این سایت‌ها گذاشته بودند.

Now, you might be thinking,

ممکن است الان فکر کنید که،

"Well, you do dress provocatively,

«خب، لباس‌های تحریک‌آمیز می‌پوشیدی،

even a little sexually suggestive,

مقداری از نظر جنسی وسوسه کننده است،

attention seeking maybe."

احتمالا برای جلب توجه.»

But just because a woman's body gets attention,

حتی اگر بدن یک زن توجه‌ها را جلب می‌کند

doesn't mean she's attention-seeking.

به این معنی نیست که می‌خواهد جلب توجه کند.

And what is provocative anyway, what is sexually suggestive?

و به هر حال چه چیزی تحریک آمیز است، چه چیزی از نظر جنسی وسوسه کننده است؟

In some parts of the world, showing your ankles

در قسمت‌هایی از جهان، نشان دادن مچ پا هم

is promiscuous, is provocative.

لاقیدی و تحریک‌کننده است.

It's just like, no matter what a woman wears,

واقعا ربطی ندارد که یک زن چه می‌پوشد،

it's always perceived as more sexual than it is.

همیشه بیشتر از آن چیزی که هست، سکسی‌ بنظر می‌آید.

For me, I just wanted to feel pretty and confident.

برای من اینطور بود که فقط می‌خواستم احساس زیبایی و اعتماد به نقس بکنم.

What's so wrong with that?

چه اشکالی دارد؟

Now, you might be thinking,

ممکن است شما الان فکر کنید که،

"Well, can't you just set your social media on private?"

« نمی‌توانستی شبکه‌های اجتماعی خودت را خصوصی کنی؟»

Well, these perpetrators were calculated.

شکارچیان حساب این را هم می‌کنند.

They befriended my friends on social media

با دوستان من در شبکه‌های اجتماعی با

under fake profiles,

پروفایل‌های جعلی دوست می‌شوند،

they followed the public galleries

آلبوم‌های عمومی مکان‌ها و رویدادهایی

of the events and places I regularly visited.

که من بازدید منظم داشتم را دنبال می‌کردند.

But why?

اما چرا؟

Why should one have to retreat and hide

چرا یک نفر باید عقب نشینی کند و پنهان شود

out of fear that something like this could happen?

از ترس اینکه چنین اتفاقی ممکن است، بی‌افتد؟

What I post and what I wear

چیزی که من پست می کردم و چیزی که می پوشیدم

isn't an invitation to violate and abuse me.

دعوتی برای تهمت و سواستفاده از من نبود.

The only person that should be changing their behavior

تنها فردی که باید رفتار خود را تغیر دهد

is the perpetrators.

شکارچیان هستند.

(Applause)

(تشویق)

Now, you might be thinking, why me?

ممکن است فکر کنید که چرا من؟

Well, I'm just one

من تنها یکی

of the thousands upon thousands

از هزاران هزار نفر

of ordinary women who are being preyed upon

زن ساده‌ای هستم که طعمه

in these mass-scale, horrific online cultures, websites and threads

این فرهنگ وحشتناک آنلاین با حجم وسیع شده‌اند.

that are dedicated to sexually exploiting and doctoring

سایت‌ها و محتواهایی که به سواستفاده جنسی و جعل

ordinary images of women into porn.

عکس‌های زنان عادی به پورن می‌پردازند.

As I speak,

همین الان که صحبت می‌کنم،

there are women who are being preyed upon, and they don't even know it.

زنانی هستند که طعمه شده‌اند، و حتی از آن خبر هم ندارند.

In the beginning, I tried seeking help.

در ابتدا تلاش کردم کمک بگیرم.

I went to police, I contacted government agencies,

به پلیس مراجعه کردم، با ارگان‌های دولتی تماس گرفتم،

I even tried to hire a private investigator,

حتی تلاش کردم یک گارگاه خصوصی استخدام کنم،

but they were too expensive.

اما هزینه زیادی داشت.

There was nothing that they could do.

آنها هیچ کاری نمی‌توانستند بکنند.

I mean, what could you do

منظورم این است که چکار می‌شود کرد

when the sites are hosted overseas and the perpetrators are from overseas?

وقتی که میزبان سایت‌ها و شکارچیان هر دو خارج از کشور هستند؟

I was told I had to contact the sites one by one,

به من گفته شد که باید یک‌به‌یک با این سایت‌ها تماس بگیرم،

notifying the webmasters to get everything deleted.

و به مسئولان سایت اطلاع دهم که همه چیز را پاک کنند.

And so as you can imagine,

همانطور که تصور می‌کنید،

in complete and utter fear and pain,

با رنج و ترسی بسیار،

I did.

این کار را کردم.

I contacted the webmasters,

با مسئولان سایت‌ها تماس گرفتم،

requesting that they delete the material shared without consent.

و تقاضا کردم مواردی که بدون رضایت به اشتراک گذاشته بودند، حذف کنند.

And I had some successes,

موفقیت‌هایی داشتم،

but I also had some major setbacks.

اما مشکلات اساسی هم داشتم.

The more I fought,

هر چقدر بیشتر می‌جنگیدم،

the more sites I would discover,

سایت‌های بیشتری پیدا می‌کردم،

and with time, the more my images were being seen and shared

و هر چقدر بیشتر می‌گذشت، عکس‌های بیشتری از من دیده و به اشتراک گذاشته می‌شد

in the tens of thousands.

ده‌ها هزار بار.

I had one webmaster respond to me saying he'll only delete the site

مسئول یک سایت به من جواب داد، تنها در صورتی از سایت حدف می‌کند

if I sent him nude photos of myself within 24 hours.

که عکس‌های لخت خودم را ظرف ۲۴ ساعت برای او بفرستم.

And this went on for years,

و این داستان یک سال ادامه داشت،

fighting against these dodgy, disgusting sites.

مبارزه علیه این‌چنین سایت‌های غیرقابل اعتماد و مزخرف.

But I was fighting a losing battle.

در یک نبرد از پیش‌باخته می‌جنگیدم.

And I couldn't continue this any longer for my own mental health.

و بخاطر سلامتی روانی خودم نمی‌توانستم بیشتر ادامه دهم.

But what could I do?

اما چه کار می‌توانستم بکنم؟

Maybe, I thought, if I spoke out,

فکر کردم، شاید با فریاد زدن

I could reclaim my name,

بتوانم نام خود را احیا کنم،

and I could rewrite my narrative on my own terms.

و بتوانم داستانم را با زبان خودم بازنویسی کنم.

Maybe if I spoke out,

شاید با بلند حرف زدن،

I could raise awareness about this.

بتوانم توجهات را به این موضوع جلب کنم.

Maybe I could even try to change the law.

حتی شاید بتوانم قانون را در این باره تغییر دهم.

And so I did.

پس این کار را کردم.

(Applause)

(تشویق)

I spoke out publicly late last year

سال گذشته به صورت عمومی صحبت کردم

and news of my story reverberated around the world.

و خبرهای داستان من در سرتاسر جهان پیچید.

But this was the response.

اما عکس‌العمل‌ها به این شکل بود.

"She's a fat, ugly slut, she's a whore."

«او یک هرزه چاق و زشت است، او فاحشه است.»

"She's an attention-seeking piece of trash."

« او یک آشغال دنبال جلب توجه است.»

"Feel flattered, baby, it's a compliment."

«حس خوبی داشته باش، عزیزم. این یک تحسین است.»

I was victim-blamed and slut-shamed

من یک قربانی مقصر و فاحشه‌ای که باید خجالت بکشد، بودم

and told I was deserving of what happened to me.

و به من گفتند که لایق آن چه که اتفاق اقتاده هستم.

And quite frankly,

و رک بگویم،

that was more difficult for me to endure

تحمل این برای من سخت‌تر از

than my actual experiences of image-based abuse.

تجربه‌ سواستفاده از عکس‌هایم بود.

But I couldn’t let this criticism defeat me.

اما نمی‌توانستم اجازه دهم که انتقاده‌ها شکستم دهند.

I knew what the perpetrators had done was wrong,

می‌دانستم این شکارچیان هستند که کار اشتباهی کردند

and I knew what they were doing to others was wrong.

و می‌دانستم کاری که با بقیه کردند هم اشتباه است.

And so I petitioned.

پس یک دادخواست تنظیم کردم.

I sent out impassioned pleas for support.

عاجزانه تقاضا کردم که کمک کنند.

But it didn't work.

اما به درد نخورد.

I think I got like 330 signatures.

فکر کنم تقریبا ۳۳۰ امضا جمع شد.

And that was really disheartening.

و واقعا دلسرد کننده بود.

But I then contacted my state and federal MPs.

با اعضای مجلس ایالتی و فدرال تماس گرفتم.

And I was referred to the New South Wales Attorney General's department,

و به دادستان کل نیو ساوت ولز ارجاع داده شدم،

who were already in the process of drafting new laws

کسی که الان، درحال تهیه پیش‌نویس قوانین جدیدی

to criminalize the nonconsensual distribution of intimate images.

برای جرائم مربوط به انتشار بدون رضایت عکس‌های شخصی می‌باشد.

Image-based sexual abuse.

سواستفاده جنسی مبتنی بر عکس.

Some of you might know it as revenge porn.

شاید برخی از شما آن را با عنوان پورن انتقامی بشناسید.

And soon I became a spokesperson,

و من به سرعت تبدیل به سخنگو و

a public face for the new laws.

چهره اجتماعی قوانین جدید شدم.

But I must point out,

اما باید اشاره کنم،

I do not in any way, shape or form

به هیچ وجهی نخواستم

want to take credit for this change in the law.

با استفاده از این تغییرات قانونی اعتباری کسب کنم.

This is on the backs of cybersafety experts,

این امر با سال‌ها تلاش متخصصان امنیت سایبری،

of researchers, of the Attorney General's department,

محققان، دادستان کل،

of so many people who have fought for years.

و بسیاری از مردم محقق شده است.

New South Wales was the first state in all the world

نیو ساوت ولز اولین جایی در جهان بود که

to specifically include a provision on altering images.

به طور اختصاصی قانونی در رابطه با دستکاری عکس‌ها داشت.

Something that happened to me,

اتفاقی که برای من افتاد.

something you certainly don't hear about very often.

مسئله‌ای که قطعا چیز زیادی درباره آن نشنیده‌اید.

And now ACT has also criminalized this,

و حالا در قلمرو پایتختی استرالیا (ACT) این موضوع جرم است،

also with a provision on altered images.

و بندی در رابطه با دستکاری عکس‌ها دارد.

And next year, WA is introducing legislation

سال آینده، استرالیای غربی قانونی را تصویب خواهد کرد

and hopefully, they introduce a provision on altered images

که امیدوارم، آنها بند مربوط به دستکاری عکس‌ها را نیز تصویب کنند.

and I urge every state and every country in this world to follow suit,

و قویا توصیه می‌کنم هر ایالت و هر کشور دیگری در جهان همین کار را انجام دهد،

because right now,

بخاطر اینکه در حال حاضر،

there's no justice for people like me.

هیچ عدالتی برای افرادی مثل من نیست.

Despite it all,

با وجود همه این‌ها،

despite the hate and despite the criticism,

با وجود نفرت، و با وجود تمامی انتقادها،

despite the fact that I'm never going to get justice,

و با وجود این واقعیت که هرگز به عدالت دست پیدا نخواهم کرد،

because my experiences happened before this movement of law reform,

بخاطر اینکه تجربه من قبل از جنبش اصلاح قوانین اتفاق افتاد،

speaking out was the best thing I've ever done,

با صدای بلند حرف زدن بهترین کاری بود که انجام دادم،

because I know for a fact that it has helped people.

چون فهمیدم این حقیقت است که به مردم کمک کرد.

And I just want to live in a world

و فقط می‌خواهم در جهانی زندگی کنم

where, regardless of what I wear or what I post,

که بدون توجه به آن چیزی که می‌پوشم و آن چیزی که پست می‎کنم،

that I'm still worthy of being treated with dignity and respect.

کماکان شایسته رفتاری در شان و همراه با احترام باشم.

Respect.

احترام.

Now, that's an idea worth sharing.

ایده‌ای است که ارزش اشتراک دارد.

(Applause)

(تشویق)

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق)