The Secret Ingredients of Great Hospitality | Will Guidara | TED

453,254 views ・ 2022-10-31

TED


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید.

Translator: Mohammad Badsar Reviewer: Pari A
00:04
For nearly a decade,
0
4292
1335
برای حدود یکه دهه،
00:05
I owned and operated a restaurant called Eleven Madison Park.
1
5669
3086
من مالک و گرداننده‌ی رستورانی به نام الون مدیسون پارک بوده‌ام.
00:09
To give you some context, if you don't know what that is,
2
9297
2711
اگر با این رستوران آشنا نیستید، بگذارید کمی توضیح دهم،
00:12
Eleven Madison is a very fancy restaurant
3
12008
2294
الون مدیسون رستورانی بسیار مجلل
00:14
on the corner of 24th and Madison here in New York City.
4
14344
2628
نبش خیابان بیست و چهارم و مدیسون در همین نیویورک است.
00:17
I mean, like very fancy.
5
17013
1752
یعنی کاملاً مجلل است.
00:19
We're talking servers wearing suits and ties,
6
19140
2545
گارسون‌ها کت و کراوات می‌پوشند، و میزهای غذاخوری
00:21
like, crisp, ironed white tablecloths.
7
21726
2503
با پارچه‌های سفید و اتوشده پوشیده می‌شوند.
00:24
More than 30 cooks in the kitchen serving like 10-, 15-course tasting menus.
8
24271
4671
بیش از ۳۰ آشپز در آشپزخانه حدود ۱۰ الی ۱۵ منوی غذایی را سرو می‌کنند.
00:28
I think you get the gist.
9
28942
1418
فکر کنم لب مطلب را گرفتید.
00:30
When I got there in 2006, it was kind of a middling brasserie.
10
30694
3795
وقتی در سال ۲۰۰۶ آنجا رفتم، یک رستوران متوسط رو به ارزان بود.
00:34
But by the time I sold it at the beginning of 2020,
11
34948
2836
اما وقتی آن را در ابتدای سال ۲۰۲۰ فروختم،
00:37
it had been named the number one restaurant in the world.
12
37784
2836
بهترین رستوران در جهان شده بود.
00:41
(Applause)
13
41204
4880
(تشویق حضار)
00:46
Now, to be clear,
14
46126
1168
حالا، برای شفاف‌تر شدن،
00:47
our kitchen served unbelievably delicious and incredibly innovative food.
15
47335
4630
آشپزخانه ما غذاهای بسیار خوشمزه و بسیار مبتکرانه‌ای سرو می‌کرد.
00:52
Our service was so gracious
16
52007
2127
خدمات ما بسیار دلپذیر
00:54
and as close to technically perfect as possible.
17
54134
3253
و به لحاظ فنی تا حد ممکن بسیار کامل و بی‌نقص بود.
00:57
And our dining room ...
18
57387
1418
و سالن پذیرایی ... کافی است عکس آن را در گوگل جستجو کنید.
00:58
I mean, just Google a picture.
19
58847
1501
01:00
It's one of the most beautiful out there.
20
60348
1961
یکی از زیباترین‌هاست.
01:02
And it was because of those reasons that we were consistently on the list
21
62684
3462
و به همین دلایل بود که ما به صورت پیوسته
01:06
of the 50 best restaurants in the world.
22
66187
2002
در لیست ۵۰ رستوران برتر جهان بودیم.
01:08
But it was a hot dog that earned us the number one spot on that list.
23
68857
3962
اما آن چیزی که ما را به رتبه اول رساند، یک هات‌داگ بود.
01:13
Or rather, the winning strategy that it gave birth to:
24
73153
4087
یا به عبارتی، راهبرد موفقیت این بود:
01:17
unreasonable hospitality.
25
77282
2419
مهمانداری بی‌حساب.
01:20
The principle that guided us as we took ordinary transactions
26
80285
4046
اصلی که ما را راهنمایی کرد این بود که ما پرداخت‌های معمولی را
01:24
and turned them into extraordinary experiences.
27
84372
2920
به تجربه‌های فوق‌العاده تبدیل می‌کردیم.
01:29
In early 2010,
28
89210
1335
در اوایل ۲۰۱۰، در یک سرویس ناهار که شلوغ‌تر از حالت عادی بود،
01:30
on a busier-than-normal lunch service,
29
90587
2002
01:32
I was in the dining room helping out the servers
30
92631
2252
من در سالن غذاخوری به گارسون‌ها کمک می‌کردم
01:34
when I found myself clearing appetizers from a table of four foodies
31
94883
3420
و خودم داشتم پیش‌غذاها را از یک میز چهارنفره تمیز می‌کردم
01:38
on vacation to New York.
32
98345
1918
و در نیویورک روز تعطیل بود.
01:40
And they were going to the airport to head back home after their meal.
33
100305
3503
مشتری‌های این میز پس از غذا می‌خواستند برای بازگشت به خانه به فرودگاه بروند.
01:43
I overheard them talking.
34
103808
1544
من حرف‌هایشان را می‌شنیدم.
01:45
"What an amazing trip.
35
105393
1168
«چه سفر خوبی.
01:46
We've been to all the best restaurants."
36
106603
1918
ما همه بهترین رستوران‌ها را رفته‌ایم.»
01:48
And they listed a bunch:
37
108521
1335
و تعدادی را لیست کردند:
01:49
“Per Se, Le Bernardin, Daniel, Momofuku, now Eleven Madison Park.”
38
109898
4629
«پر سه، لوبرناردان، دنیل، موموفوکو و الآن الون مدیسون پارک.»
01:55
Then another person jumped in:
39
115028
1501
سپس یک نفر دیگر وارد بحث شد:
01:56
"Yeah, but the only thing we didn't get to try was a New York City hotdog."
40
116571
3545
«بله، ولی تنها چیزی که تست نکردیم هات‌داگ نیویورک است.»
02:00
You know those moments in a cartoon
41
120742
1710
آیا در کارتون‌ها دیده‌اید
02:02
where the animated light bulb goes off over the character's head,
42
122452
3086
وقتی یک لامپ بالای سر یک شخصیت روشن می‌شود،
02:05
signifying they're about to come up with a really good idea?
43
125538
2837
به این معناست که ایده بسیار خوبی به ذهنش رسیده است؟
02:08
If you’d been in the room with me that day,
44
128375
2085
اگر آن روز با من در سالن می‌بودید،
02:10
you would have seen one appear over mine.
45
130460
2002
این لامپ را بالای سر من می‌دیدید.
02:12
As calmly as I possibly could,
46
132462
1460
به همان آرامی که می‌توانستم،
02:13
I walked gracefully back into the kitchen, dropped off the plates,
47
133922
3128
در کمال مهربانی به آشپزخانه برگشتم و بشقاب‌ها را گذاشتم،
02:17
and then literally ran out the front door and down the block to the hotdog cart.
48
137092
3795
و سپس سریعاً بیرون رفتم و یک بلوک پایین‌تر به هات‌داگ فروشی رفتم.
02:20
I bought a hotdog and ran just as fast back into the kitchen.
49
140887
3378
یک هات‌داگ خریدم و با تمام سرعت به آشپزخانه برگشتم.
02:24
Now came the hard part:
50
144307
1835
حالا قسمت سخت قضیه:
02:26
convincing the chef to serve it in our fancy fine dining restaurant.
51
146184
4421
قانع کردن سرآشپز برای سرو آن در چنین رستوران مجللی.
02:31
Guys, he looked at me like I'd lost my mind.
52
151439
2711
طوری نگاهم کرد که انگار عقلم را از دست داده‌ام.
02:34
Serving what New Yorkers call "a dirty water dog"
53
154192
2294
سرو چیزی که مردم نیویورک به آن «سگ کثیف آبکشیده»
02:36
in a fancy four-star restaurant?
54
156486
1668
می‌گویند در یک رستوران چهارستاره مجلل؟
02:38
But I asked him to trust me
55
158154
2711
ولی ازش خواستم به من اعتماد کند
02:40
and I told him it was important to me.
56
160907
1919
و به او گفتم این موضوع برایم مهم است.
02:43
And eventually he agreed to cut the hotdog up into four perfect pieces,
57
163159
3837
و در نهایت قبول کرد هات‌داگ را به چهار قسمت تقسیم کند،
02:47
adding a little swish of ketchup and a swish of mustard onto each plate
58
167038
3504
مقداری سس کچآپ و مقداری سس موستارد به هر بشقاب اضافه کرد
02:50
and finishing them with a quenelle of sauerkraut and a quenelle of relish.
59
170583
3504
و آنها را به کوفته‌ای از کلم سرکه‌ای و خوشمزه پوشاند.
02:54
Then, before we served at the table their final savory course --
60
174713
3294
سپس قبل از اینکه غذای خوشمزه نهایی را سرو کنیم --
02:58
which happened to be a honey-lavender glazed Muscovy duck
61
178007
4463
که از قضا اردک روسی براق‌شده با عسل بود
03:02
that had been dry aged for two weeks,
62
182512
1793
و دو هفته زمان برده بود تا خشک شود،
03:04
utilizing a technique that had taken years to perfect --
63
184305
3879
روشی که سال‌ها زمان برده بود تا کشف شود --
03:08
we brought them their hot dog.
64
188226
1877
ما هات‌داگ‌شان را سرو کردیم.
03:10
I introduced it.
65
190770
1418
معرفی‌اش کردم.
03:12
"To make sure you don't go home with any culinary regrets,
66
192522
3754
«برای اینکه مطمئن شوم با هیچگونه ناامیدی غذایی به خانه نمی‌روید،
03:16
a New York City hotdog."
67
196317
1710
این هم یک هات‌داگ نیویورکی.»
03:19
Guys, they freaked out.
68
199028
3295
بسیار هیجان‌زده شدند.
03:22
(Laughter)
69
202323
1544
(خنده حضار)
03:23
I'm not kidding.
70
203908
1168
شوخی نمی‌کنم.
03:25
At that point in my career, I had served thousands of dishes and many, many,
71
205118
4087
تا آن لحظه در کارم هزاران غذا سرو کرده بودم،
03:29
many thousands of dollars worth of food.
72
209205
2211
هزاران هزاران دلار قیمت غذاها.
03:31
And I can confidently say that no one had ever reacted to anything I served them
73
211458
4546
و با اطمینان می‌گویم در قبال هیچ کدام از آن غذاها عکس‌العملی بهتر از
03:36
better than they reacted to that hotdog.
74
216045
2670
واکنش نسبت به این هات‌داگ ندیدم.
03:39
Each person said it was not only the highlight of their meal,
75
219132
3003
هر کدامشان می‌گفتند این نه تنها بهترین وعده‌ی غذایی آنها بود،
03:42
but of their entire trip to New York,
76
222177
2502
بلکه بهترین لحظه کل سفرشان به نیویورک بود،
03:44
and they'd be telling the story for the rest of their lives.
77
224679
2920
و آنها این داستان را در ادامه زندگی تعریف خواهند کرد.
03:48
See, that hotdog changed the way I approach restaurants
78
228308
3086
ببینید، آن هات‌داگ روش من در رستوران‌داری را
03:51
from that point forward.
79
231436
1418
از آن لحظه به بعد عوض کرد.
03:52
Because up until then, I had been so focused on excellence,
80
232896
3962
چون تا آن زمان، من بر عالی بودن متمرکز بودم،
03:56
on all the little details that go into making a meal great,
81
236900
3336
با پرداختن به جزئیات کوچکی که یک غذا را عالی می‌کند،
04:00
that I somehow hadn’t realized something really important:
82
240278
3128
و یک چیز بسیار مهم را نفهمیده بودم:
04:04
That in restaurants,
83
244324
1543
اینکه در رستوران‌ها،
04:05
our reason for being is to make people feel seen.
84
245867
3712
هدف وجودی ما این است که افراد حس دیده شدن داشته باشند.
04:10
It's to make them feel welcome.
85
250163
2294
حس کنند که به گرمی پذیرفته شده‌اند.
04:12
It's to give them a sense of belonging.
86
252832
2294
به آنها حس تعلق داده شود.
04:15
See, in restaurants, the food, the service, the design,
87
255668
4505
ببینید، در رستوران‌ها، غذا، خدمات و طراحی
04:20
they're simply ingredients in the recipe of human connection.
88
260215
6298
همه اجزای فرمولی هستند برای ارتباط انسانی.
04:26
That is hospitality.
89
266513
1793
مهمان‌نوازی همین است.
04:28
And I realized,
90
268848
1168
و فهمیدم،
04:30
if we could be unreasonable in our pursuit of that,
91
270058
3253
اگر بتوانیم بی‌حساب این هدف را پیگیری کنیم،
04:33
we could give people the kind of experiences
92
273353
2085
می‌توانیم به مردم تجربه‌ای عطا کنیم
04:35
they would remember forever.
93
275438
1877
که تا ابد در خاطرشان بماند.
04:37
It was only then that I realized
94
277899
1543
تازه اینجا بود که فهمیدم
04:39
I wasn't actually in the business of serving people dinner.
95
279442
2836
در واقع کار من سرو شام برای مردم نیست.
04:42
I was in the business of serving them memories.
96
282862
2294
کار من سرو خاطره‌هاست.
04:46
I obsessed over that hot dog.
97
286449
2086
آن هات‌داگ فکرم را مشغول کرد.
04:48
I kept on going back to the experience
98
288576
1835
همیشه به آن تجربه رجوع می‌کردم
04:50
and trying to figure out what happened [so] that the whole thing went down,
99
290453
3545
و سعی می‌کردم بفهمم که چه شد که چنین نتیجه‌ای حاصل شد،
04:53
what happened so that it could happen and what needed to happen
100
293998
3087
چه اتفاقی افتاد که می‌تواند دوباره محقق شود و برای این اتفاق چه چیزی نیاز است
04:57
so that it could start happening all the time.
101
297126
2294
تا همیشه بتواند تکرار شود.
04:59
First, being present.
102
299462
2461
ابتدا، حضور داشتن.
05:02
Which I get, it's like, kind of overused these days.
103
302382
2461
که متوجه شدم این روزها زیاد گفته می‌شود.
05:04
But for me, being present means caring so much about the thing you're doing
104
304843
4087
اما برای من، حضور داشتن یعنی اینکه زیاد متوجه کارمان باشیم یا متوجه شخصی باشیم
05:08
or the person you're with
105
308930
1418
که همراهش هستیم
05:10
that you stop caring about all the other things you need to do.
106
310348
3545
و توجه به چیزهای دیگر را متوقف کنیم.
05:14
And it's essential in delivering unreasonable hospitality.
107
314561
3378
این برای ارائه مهمان‌نوازی بی‌حساب ضروری است.
05:18
See, so often we have such long to-do lists
108
318648
3212
ببینید، وقتی لیست بلندی از کارها داریم
05:21
that we aren't able to slow down enough
109
321860
2127
به نحوی که نمی‌توانیم سرعت را کاهش دهیم
05:24
to actually listen to the people around us,
110
324028
2753
تا صدای افراد اطرافمان را بشنویم،
05:26
to the things they're saying
111
326823
1710
چیزهایی که می‌گویند
05:28
and all the things they're not saying.
112
328533
2127
و همه چیزهایی که نمی‌گویند.
05:31
If I hadn't been present at that table,
113
331035
1919
اگر سر آن میز حاضر نمی‌شدم،
05:32
I never would have heard that throwaway line about the hot dog.
114
332996
3378
هرگز آن حرف کنایی در مورد هات‌داگ را نمی‌شنیدم.
05:37
Second, it required taking what you do seriously
115
337792
4671
دوم اینکه کارتان را جدی بگیرید
05:42
without taking yourself too seriously.
116
342505
2378
بدون اینکه خودتان را جدی بگیرید.
05:45
Way too often in customer service businesses,
117
345633
2920
در مشاغل خدمات مشتری بسیار رخ می‌دهد،
05:48
we let these self-imposed standards get in the way of us giving our customers
118
348553
4379
ما اجازه می‌دهیم این استانداردهای بدیهی سر راهمان قرار گرفته
05:52
the thing they actually want.
119
352932
2169
و به مشتری چیزی که واقعاً نیاز دارد را بدهیم.
05:55
OK, a hotdog in a four-star restaurant is sacrilegious.
120
355560
3253
خوب یک هات‌داگ در یک رستوران چهارستاره توهین به مقدسات است.
05:59
But look at the way it made them feel.
121
359314
2085
اما به احساس منتقل شده توجه کنید.
06:02
And third, it required the acknowledgment that if what you're trying to do
122
362775
3546
و سوم، ضروری است که افراد درک کنند که شما دارید تلاش می‌کنید
06:06
is give people a sense of genuine belonging,
123
366362
3003
حس اصیل تعلق را به آنها بدهید،
06:09
one size fits one.
124
369365
1877
هر سایز لباس به تن یک نفر می‌نشیند.
06:12
Hospitality is about making people feel seen.
125
372577
2502
مهمان‌نوازی یعنی ایجاد حس دیده شدن در مردم.
06:15
And the best way to do that is not to treat them like a commodity,
126
375580
3545
و بهترین روش برای انجام این کار رفتار با مشتریان مشابه یک کالا نیست،
06:19
but as a unique individual.
127
379125
1794
بلکه به عنوان یک شخص منحصر به فرد.
06:21
I really do believe I could have comped that table a bottle of vintage champagne
128
381836
3796
واقعاً معتقدم می‌توانستم به صورت مجانی به آن میز یک شیشه شامپاین
06:25
and given them a free bucket of caviar,
129
385673
2086
و یک سطل خاویار مجانی بدهم،
06:27
and it would not have had the same impact as that two-dollar hotdog.
130
387800
3212
ولی این کار به اندازه آن هات‌داگ دو دلاری تاثیر نداشت.
06:31
Because it would not have been specific to them.
131
391054
2335
چون این کار برای آنها خاص محسوب نمی‌شد.
06:34
The hot dog had given us a new true north.
132
394682
2711
این هات‌داگ به ما مسیر درست را نشان داده بود.
06:37
And now we had a road map.
133
397727
1710
و حالا دیگر نقشه راه داشتیم.
06:40
I started talking about it constantly at staff meetings,
134
400563
2628
من همواره در این مورد با کارمندان صحبت می‌کردم،
06:43
telling the team what led to the gesture
135
403232
2378
به تیم می‌گفتم چه چیز به کلاس کار منجر می‌شود
06:45
and encouraging them to go out into the dining room
136
405610
2419
و تشویق‌شان می‌کردم که به سالن غذاخوری بروند
06:48
to find opportunities of their own.
137
408029
2002
تا فرصت‌ها را خودشان بیابند.
06:50
And they were just as fired up as I was.
138
410073
1918
و آنها هم مثل من با انگیزه بودند.
06:51
And we got started right away.
139
411991
1460
و ما بلافاصله شروع کردیم.
06:53
Every night, finding a few really cool experiences
140
413493
2502
هر شب، چند تجربه خیلی جالب برای انتقال به مشتری‌هایمان پیدا می‌کردیم.
06:56
to deliver to our guests.
141
416037
1668
06:58
We had unlocked something important.
142
418164
1960
موضوع مهمی را رمزگشایی کرده بودیم.
07:00
We knew it was working,
143
420500
2210
می‌دانستیم که نتیجه می‌دهد.
07:02
but we wanted more of it.
144
422752
1585
ولی خواهان نتایج بیشتری بودیم.
07:04
We wanted to give these kinds of things to almost everyone.
145
424379
2794
می‌خواستیم این دست تجارب را به همه بدهیم.
07:07
We wanted to make it a bigger part of our culture.
146
427215
2627
می‌خواستیم به بخش بزرگتری از فرهنگمان تبدیل شود.
07:09
And we recognized that we needed to invest
147
429884
2377
و دریافتیم که باید در منابع سرمایه‌گذاری کنیم تا این هدف را محقق کنیم.
07:12
in the resources to make that possible.
148
432261
2253
07:15
So, we added a position to the team,
149
435223
3211
خوب یک جایگاه شغلی جدید اضافه کردیم،
07:18
someone whose only responsibility was to help everyone else
150
438476
3212
کسی که تنها وظیفه‌اش کمک به دیگران بود
07:21
bring their ideas to life.
151
441688
2210
تا ایده‌هایشان را عملی کنند.
07:24
We called the position the Dream Weaver,
152
444482
2586
این جایگاه شغلی را محقق‌کننده رویا نامیدیم،
07:27
named after the iconic song by Gary Wright.
153
447110
2794
این نام را از آوازی توسط گری رایت الهام گرفتیم.
07:30
You've heard it, even if you don't think you have.
154
450446
3003
این آواز را شنیده‌اید حتی اگر فکر می‌کنید نشنیده‌اید.
07:33
I'll help you.
155
453741
1335
به شما کمک می‌کنم.
07:35
It goes something like, (sings) Ooh, dream weaver.
156
455118
4087
یک چیزی شبیه این (با لحن آواز) اوه، محقق‌کننده رویا.
07:39
(Laughter)
157
459205
1418
(خنده)
07:40
Oh, sorry --
158
460623
1585
اوه ببخشید --
07:42
(Applause)
159
462250
1418
(تشویق حضار)
07:43
I just had to sing it
160
463710
1501
فقط باید آن را می‌خواندم
07:45
because that song is actually pretty important to me,
161
465253
2502
چون که این آواز برایم مهم است،
07:47
it was playing the first time I kissed a girl.
162
467755
2169
اولین باری که دختری را بوسیدم این آهنگ پخش می‌شد.
07:49
It will now be stuck in your head for the rest of the day, you're welcome.
163
469966
3503
حالا در ذهن شما تا پایان روز می‌ماند، خوش آمدید.
07:53
And with the addition of that position,
164
473803
2044
با اضافه کردن این جایگاه شغلی،
07:55
we were on fire.
165
475847
1543
انگیزه‌هایمان زیاد شد.
07:58
Sincerely, a guest warned us in advance
166
478016
2711
پیشاپیش یک مهمان خاضعانه به ما هشدار داد
08:00
that his dad was more of a Budweiser steak-and-potatoes kind of guy
167
480727
3336
که پدرش بیشتر اهل مشروب بودوایزر و استیک و سیب‌زمینی است
08:04
than Sauternes and foie gras,
168
484063
1627
تا مشروب ساوترنز و جگر چرب،
08:05
so the Dream Weavers turned our fancy champagne cart
169
485732
3086
خوب محقق‌کنندگان رویا گاری مجلل شامپاین را
08:08
into a Budweiser cart,
170
488860
1918
به گاری بودوایزر تبدیل کردند،
08:10
filled with every available type of Budweiser
171
490820
2377
که پر از هر نوع بودوایزر موجود در همه‌ی شراب فروشی‌های محله بود.
08:13
at every bodega in the neighborhood.
172
493239
1877
08:15
(Laughter)
173
495158
1167
(خنده حضار)
08:16
A couple came in to console themselves
174
496325
1836
یک زوج خودشان پشت میز آمدند
08:18
after their beach vacation flight was canceled.
175
498202
2503
پس از اینکه پرواز تعطیلات ساحلی آنها لغو شده بود.
08:20
So at the end of their meal,
176
500747
1376
خوب پس از پایان غذا،
08:22
we turned our private dining room into their very own private beach
177
502123
3670
ما سالن غذای خصوصی خود را به ساحل اختصاصی‌ آنها تبدیل کردیم
08:25
with reclining folding chairs, a ton of sand on the ground,
178
505835
3670
با خواباندن صندلی‌های تاشو و یک تن ماسه روی زمین،
08:29
and a kiddie pool filled with water they could dip their feet into
179
509547
3128
و یک استخر بچگانه پرشده از آب که می‌توانستند پای خود را در آن بگذارند
08:32
while they drowned their sorrows over tropical mai tais
180
512675
2586
در حالی که غم‌های خود در مورد مای‌تای استوایی را با آن
08:35
with those little umbrellas.
181
515261
1543
چترهای کوچک را غرق می‌کردند.
08:37
Or a family of four from Spain was in the restaurant.
182
517388
2503
یا یک خانواده چهارنفره از اسپانیا در رستوران بودند.
08:39
They were in New York on vacation.
183
519891
1626
برای تعطیلات در نیویورک بودند.
08:41
And while they were eating, the most beautiful thing happened.
184
521559
2920
و وقتی مشغول صرف غذا بودند، یکی از زیباترین چیزها اتفاق افتاد.
08:44
The kids were looking out our massive windows with wonder.
185
524520
2962
فرزندان از پنجره‌های بزرگ ما متعجبانه بیرون را نگاه می‌کردند.
08:48
It had started snowing
186
528274
1668
بارش برف شروع شد
08:49
and it was the first time they'd ever seen real snow.
187
529942
2545
و این اولین باری بود که برف واقعی می‌دیدند.
08:52
The Dream Weaver found a store
188
532779
1459
محقق‌کننده رویا یک مغازه
08:54
that was open at eight o’clock on a Friday night.
189
534238
2336
پیدا کرد که در ساعت هشت شب در جمعه‌شب باز بود.
08:56
When they left the restaurant,
190
536574
1460
وقتی رستوران را ترک کردند،
08:58
there was a chauffeur-driven SUV waiting to take them to Central Park
191
538034
3253
یک ماشین شاسی‌بلند با راننده منتظرشان بود تا آنها را به پارک مرکزی
09:01
for the most special nightcap:
192
541287
1460
برای خاص‌ترین اتفاق ببرد:
09:02
a few hours of play in the freshly fallen snow.
193
542747
2336
چند ساعت بازی زیر برف در حال بارش.
09:06
With these gestures and so many more,
194
546959
1794
با این دست کارها و بسیاری دیگر،
09:08
our guests were obviously happier than ever,
195
548753
2127
مهمان‌های ما بسیار خوشحال‌تر از همیشه بودند،
09:10
but you know what?
196
550880
1001
اما می‌دانید؟
09:11
This is the cool part, so was our team.
197
551881
2252
قسمت جالب اینکه تیم ما هم خوشحال‌تر بودند.
09:14
Because for the first time, they had creative autonomy.
198
554217
2586
چون برای اولین بار استقلال خلاقانه‌ای داشتند.
09:16
They were no longer just helping to execute someone else's vision,
199
556844
3128
دیگر قرار نبود دیدگاه شخص دیگری را اجرا کنند،
09:19
serving plates of food someone else had created.
200
559972
2336
سرو کردن بشقاب غذایی که شخص دیگری آماده کرده بود.
09:22
They were coming up with their own ideas,
201
562350
2002
هر کس با ایده‌های خودش وارد می‌شد،
09:24
and those ideas were affecting the guest experience.
202
564352
2711
و آن ایده‌ها بر تجربیات مهمانان اثر می‌گذاشت.
09:27
They were empowered.
203
567438
1627
کارکنان انرژی می‌گرفتند.
09:29
But mostly,
204
569774
2336
اما بیشتر،
09:32
I mean, we were all just happy
205
572151
1460
همه خوشحال بودیم فقط به این خاطر که دیگر افراد را واقعاً، واقعاً خوشحال می‌کردیم.
09:33
because we were making other people really, really happy.
206
573611
2836
09:37
There are few things more energizing than seeing the look of complete joy
207
577490
3629
چیزهای اندکی انرژی‌بخش‌تر است از نگاه کردن به شادی موجود در
09:41
on someone's face when they receive a gift
208
581160
2002
چهره کسی که هدیه‌ای دریافت می‌کند
09:43
that you are responsible for giving.
209
583204
2210
که شما مسئول اهدای آن هستید.
09:46
It can become one of the most beautiful addictions.
210
586207
3211
این می‌تواند یکی از زیباترین اعتیادها باشد.
09:49
And as we all found ourselves quickly becoming addicted
211
589794
2627
و همانگونه که ما سریعاً خود را معتاد یافتیم
09:52
to going above and beyond for our guests,
212
592463
2378
و از لحاظ مهمان‌ها بالاتر و فراتر رفتیم،
09:54
we found ourselves going above and beyond for one another as well.
213
594841
3962
و دیدیم که خودمان هم داریم بالاتر و فراتر می‌رویم.
10:00
Now I'm going to say this because I'm sure some people are thinking it:
214
600138
3336
خوب حالا می‌خواهم این را بگویم زیرا مطمئنم که برخی فکر می‌کنند:
10:03
unreasonable hospitality is not just for fancy restaurants.
215
603516
2961
مهمان‌نوازی بی‌حساب فقط مخصوص رستوران‌های مجلل نیست.
10:06
I get it, some of the gestures I just described
216
606477
2211
می‌فهمم برخی کارهایی که وصف کردم
10:08
were quite extravagant.
217
608729
1252
کاملاً پرخرج بودند.
10:10
We did hire people onto the team to help us execute them more consistently.
218
610022
3629
ما افرادی را در تیم استخدام کردیم تا به ما کمک کنند این کارها را مستمرتر انجام دهیم.
10:13
But remember, that hotdog only cost two dollars,
219
613985
3753
اما به خاطر آورید که آن هات‌داگ فقط دو دلار هزینه داشت،
10:17
and the impact it had was priceless.
220
617738
2378
اما تاثیری که داشت قابل قیمت‌گذاری نبود.
10:20
It does not take a big budget to start infusing this into your culture,
221
620575
3420
برای اینکه این فرهنگ را بپذیرید نیاز نیست بودجه بزرگی اختصاص دهید،
10:24
because remember, it's not the cost of the gesture that matters.
222
624036
3295
چون به یاد داشته باشید که این قیمت آن کار نیست که اهمیت دارد.
10:27
It's how it makes people feel.
223
627373
1752
احساسی که به افراد می‌دهد مهم است.
10:30
For most of America's history, we were a manufacturing economy.
224
630501
3170
در بیشتر تاریخ آمریکا، اقتصاد ما صنعتی بوده‌ است.
10:33
Now we're a service economy and dramatically so.
225
633713
3378
حالا اقتصاد دارد خدماتی می‌شود و با شدت زیاد.
10:37
More than three quarters of our GDP is driven by service industries.
226
637133
3253
بیش از سه چهارم درآمد ناخالص ملی ما از صنایع خدماتی تأمین می‌شود.
10:40
Globally, it's more than 65 percent.
227
640428
2669
در سطح جهانی این عدد بیش از ۶۵ درصد است.
10:43
That means that whether you're in real estate
228
643848
2169
به این معنا که چه شما در بخش املاک باشید
10:46
or retail or construction
229
646017
1668
یا خرده‌فروشی یا ساخت و ساز
10:47
or finance or insurance or computer services,
230
647727
2961
یا تأمین مالی یا بیمه یا خدمات رایانه‌ای،
10:50
you do the same thing for a living that I do.
231
650730
2669
شما برای زندگی همان کاری می‌کنید که من می‌کنم.
10:53
You’re in the business of serving other people.
232
653983
3295
شما در شغل خدمات‌رسانی به دیگران هستید.
10:57
And if you start to look closely enough,
233
657320
1918
و اگر به اندازه کافی موشکافانه بنگرید،
10:59
you will find opportunities for unreasonable hospitality,
234
659238
3212
شما فرصت‌های مهمان‌نوازی بی‌حساب را پیدا خواهید کرد،
11:02
to give people more than they could ever possibly expect
235
662491
4130
تا به مردم اطرافتان بیشتر از چیزی که ممکن است انتظار داشته باشند، بدهید.
11:06
all around you.
236
666662
1335
11:08
Take real estate agents, for example.
237
668581
2628
برای مثال دفاتر مشاور املاک را در نظر بگیرید.
11:11
Every time I've bought or rented a new apartment,
238
671250
2378
هر زمان من یک آپارتمان جدید را خریده‌ام یا
11:13
at best, the agent has left me a bottle of sparkling wine in the fridge
239
673628
3378
اجاره کرده‌ام، در بهترین حالت، متصدی یک بطری شراب گازدار را در یخچال
11:17
as my thank you/congratulations gift.
240
677048
2294
به عنوان تشکر یا تبریک برایم جا گذاشته بود.
11:19
At worst, they've just thrown the keys on the kitchen counter.
241
679675
3003
در بدترین حالت، آنها کلید را روی میز آشپزخانه می‌انداختند.
11:23
Now, this is someone with whom I've spent weeks, if not months,
242
683095
2962
حالا این کسی است که من با او هفته‌ها شاید ماه‌ها حرف زده‌ام،
11:26
looking together for my new home.
243
686098
1752
با هم دنبال منزل جدیدم می‌گشتیم.
11:27
If they've been paying attention,
244
687892
1585
اگر آنها توجه می‌کردند،
11:29
they should know every intimate detail of my life.
245
689477
2711
می‌توانستند تمام جزئیات ریز زندگی من را بفهمند.
11:32
So imagine instead, if the first time my wife and I walked
246
692688
2711
خوب تصور کنید اگر اولین باری که من و همسرم
11:35
into the apartment that we ended up choosing,
247
695399
2127
وارد آپارتمانی می‌شدیم که انتخابش کرده بودیم،
11:37
they overheard her talking about the nook
248
697568
1960
آنها زیاد شنیدند که همسرم از کنج خانه می‌گفت
11:39
she imagined herself doing yoga every morning.
249
699570
2169
او خود را هر صبح در حال یوگا تصور می‌کرد.
11:41
And when we moved in,
250
701781
1168
و وقتی وارد شد،
11:42
instead of that obligatory bottle of bubbles,
251
702949
2168
به جای آن شیشه مشروب،
11:45
in that nook was a brand new yoga mat with a candle and a note that said
252
705159
3420
در کنج خانه یک حصیر یوگا با یک شمع و یک یادداشت می‌گذاشتند
11:48
"Welcome to your new home."
253
708621
1877
«به خانه جدیدتان خوش آمدید.»
11:51
I think that would be pretty cool.
254
711040
1668
فکر می‌کنم در این صورت خوب می‌شد.
11:53
And compared to the average commission,
255
713167
1919
و در قیاس با هزینه متوسط کمیسیون،
11:55
it's a pretty insignificant investment
256
715127
2378
این سرمایه‌گذاری زیادی نیست
11:57
in what will inevitably become a lifelong relationship.
257
717546
3671
در چیزی که قطعاً یک رابطه عمری شکل می‌داد.
12:02
This is not rocket science.
258
722426
1961
این دانش موشکی نیست.
12:05
It just requires caring a little bit more
259
725012
3212
فقط نیاز است کمی بیشتر دقت کنید
12:08
and trying a little bit harder.
260
728266
2085
و کمی بیشتر تلاش کنید.
12:11
Being present,
261
731435
1710
حضور داشتن،
12:13
not taking yourself too seriously
262
733187
2628
خود را خیلی جدی نگیرید
12:15
and remembering that one size fits one.
263
735856
2420
و به یاد آورید که هر سایزی برای یک نفر است.
12:19
Just go with me here.
264
739193
1126
فقط با من اینجا بیایید.
12:20
Imagine if the person that checked you into the dentist's office
265
740361
3003
تصور کنید فردی که شما را در مطب دندانپزشکی پذیرش می‌کند
12:23
started thinking like this.
266
743406
1334
اینگونه فکر کند.
12:24
Imagine if the person that sold you your next car started thinking like this.
267
744740
3671
تصور کنید فردی که به شما ماشین بعدی شما را فروخته اینگونه فکر کند.
12:28
Or better yet, imagine if everyone on your entire team
268
748411
3169
یا بهتر اینکه، تصور کنید همه‌ی تیم شما اینگونه فکر کنند.
12:31
started thinking like this.
269
751622
1669
12:34
Because making good products, it's no longer enough.
270
754292
3586
چون ساخت محصولات خوب دیگر کافی نیست.
12:38
Serving them efficiently is no longer enough.
271
758462
3546
خدمات پربازده دادن دیگر کافی نیست.
12:42
It's how we make people feel that matters most of all.
272
762675
3837
اینکه افراد چه حسی پیدا می‌کنند از همه مهمتر است.
12:47
Because I believe we are on the precipice of becoming a hospitality economy.
273
767471
4839
چون معتقدم با سرعت زیادی داریم به سمت اقتصاد مهمان‌نوازی می‌رویم.
12:53
Listen, unreasonable hospitality helped my restaurant
274
773102
2878
گوش کنید، مهمان‌نوازی بی‌حساب به رستورانم کمک کرد
12:56
accomplish every single one of our goals,
275
776022
3545
که به تک تک اهدافمان برسیم
12:59
and it turned the people I worked with
276
779567
1877
و افرادی که با آنها کار می‌کردم را
13:01
from a collection of individuals into a trusting team,
277
781444
3461
از مجموعه‌ای از افراد به یک تیم دارای اعتماد به هم تبدیل کرد،
13:04
unlocking a collective creativity and capacity
278
784947
3170
خلاقیت و ظرفیت جمعی را گشود
13:08
we had never experienced before.
279
788117
2419
به نحوی که هرگز قبلاً تجربه نکرده بودیم.
13:11
So the next time you find yourself pursuing a relationship
280
791454
3253
پس دفعه بعد که به دنبال ایجاد رابطه
13:14
with someone you work with or someone you serve,
281
794749
3878
با همکارتان یا مشتری‌تان بودید،
13:18
I'm just here to encourage you to try being a little bit more unreasonable.
282
798669
4630
من آمده‌ام که تشویقتان کنم که تلاش کنید کمی بیشتر بی‌حساب و کتاب عمل کنید.
13:23
(Laughter)
283
803341
1167
(خنده حضار)
13:24
Give people that sense of belonging.
284
804508
2336
به افراد احساس تعلق بدهید.
13:26
Give them a memory that can last a lifetime.
285
806886
3211
به آنها خاطره‌ای بدهید به اندازه طول زندگی.
13:30
It will transform your business.
286
810806
2294
این کسب و کار شما را متحول می‌کند.
13:33
But I can also promise you this.
287
813434
1960
ولی می‌توانم همچنین به شما قول دهم.
13:35
It will make you and all the people around you
288
815436
3837
این قضیه به شما و همه افراد دور و برتان
13:39
feel really, really, really good.
289
819273
4421
احساس بسیار، بسیار، بسیار خوبی می‌دهد.
13:45
Thank you.
290
825196
1376
متشکرم.
13:46
(Applause and cheers)
291
826614
6298
(تشویق و هورای حضار)
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7