How to Quit Your Job — Without Ruining Your Career | The Way We Work, a TED series

When you're fed up with your job,

Translator: Moazame Danaiefar Reviewer: sadegh vn

وقتی از شغل‌تان خسته می‌شوید،

it can be tempting to do something big and dramatic.

ممکن است به سرتان بزند که کاری بزرگ و هیجانی انجام دهید.

To yell, "I quit!" during a meeting and peace out,

در طول جلسه فریاد بکشید، «استعفا می‌دهم» خداحافظ یا

or post a video on social media calling out your former employer.

ویدئویی در شبکه‌های اجتماعی منتشر کنید و از کارفرمای سابقتان انتقاد کنید.

But quitting well can actually be an opportunity for growth.

اما صحیح استعفا دادن می‌تواند فرصتی برای رشد فراهم کند.

[The Way We Work]

[جوری که کار می‌کنیم]

Quitting well is important, clearly,

به طور قطع، صحیح استعفا دادن مهم است،

because it impacts many of us at some point in our career

زیرا در نقطه‌ای از دوران حرفه‌ای‌مان بر بسیاری از ما تأثیر می‌گذارد

and because there are some bridges you just don't want to burn.

و نمی‌خواهیم تمامی پل‌های پشت سرمان را خراب کنیم.

Every industry is its own small world, and word can travel fast.

هر صنعت یک دنیای کوچک است که خبرها به سرعت در آن پخش می‌شوند.

Quitting well is also important for you.

صحیح استعفا دادن برای شما نیز مهم است.

It's a time where you can practice caring for yourself

اینجاست که می‌توانید تمرین کنید و به خودتان اهمیت دهید

and really clarify what you want and need

و مشخص کنید در آینده، در مسیر شغلی‌تان

when it comes to your future work life.

چه چیزی می‌خواهید و به چه نیاز دارید.

Here's how to leave your job with courage, confidence, and clarity.

اکنون می‌گویم چگونه می‌توانید با شجاعت، اعتماد به نفس و شفافیت استعفا دهید.

First, I want you to find courage in leaving your job.

ابتدا، از شما می‌خواهم شجاعت ترکِ شغل‌تان را پیدا کنید.

That requires some reflecting.

این کار نیاز به کمی تأمل دارد.

The people I work with rarely go through the job search process

افرادی که با آنها کار می‌کنم به ندرت به خاطر کسب درآمد بیشتر

because they want more money.

وارد فرایند کاریابی می‌شوند.

There's almost always a deeper reason why they're moving on.

تقریباً همیشه یک دلیل مهم‌تر برای این کار وجود دارد.

I want you to be able to identify exactly what that is.

از شما می‌خواهم این دلیل را مشخص کنید.

So what about this job felt out of alignment

برای مثال، این شغل با اهداف و ارزش‌هایتان

with your goals and values?

همسو نیست؟

What tasks and experiences did you enjoy,

چه کارها و تجاربی برایتان لذت‌بخش بود،

and which of your skills and strengths felt underutilized?

و به کدام یک از مهارت‌ها و نقاط قوت‌تان کم توجهی می‌شد؟

What would make for a better fit in a work environment?

چه چیزی شما را به نیروی بهتری در محیط کار تبدیل می‌کند؟

By pinning down those deeper issues,

در صورتی‌که این مشکلات اساسی را مشخص کنید،

you can come back to them any time you feel unsure or scared.

هر زمانی که دچار تردید یا ترس شُدید مجدداً می‌توانید به سراغشان بروید.

Once you've asked those big questions,

پس از پرسیدن این سؤالات اساسی،

make a checklist for what you want in your next role.

یک فهرست از چیزهایی که در شغل بعدی‌تان می‌خواهید تهیه کنید.

Now prioritize your list.

حال این فهرست را الویت‌بندی کنید.

Maybe you feel drawn to work for a mission-driven company

شاید بخواهید در یک شرکت مأموریت‌محور مشغول به کار شوید

but don't care as much about its size.

اما اندازۀ شرکت برای‌تان مهم نباشد.

Maybe you'd be cool with a commute

شاید اگر شغلی فرصت رشد داشته باشد

for the right opportunity to really grow in a role.

با رفت‌ و آمد هرروزه‌اش هم مشکلی نداشته باشید.

Maybe you value decision-making responsibilities

شاید مسئولیت‌های مربوط به تصمیم‌گیری برایتان ارزشمند باشند

but don't rank creativity as highly.

اما خلاقیت آنقدر برای‌تان مهم نباشد.

Maybe you’re interested in a particular benefit, such as equity,

ممکن است به برخی مزیت‌ها مثل برابری علاقه‌مند باشید و

and would be willing to rank salary a little lower.

حقوق برای‌تان در درجه اهمیت کمتری قرار داشته باشد.

One thing I found to be really helpful is to imagine the strongest, boldest,

چیزی که به نظرم واقعاً کارساز است این است که قوی‌ترین، جسورترین و

most courageous version of yourself

شجاع‌ترین نسخۀ خودتان را تصور کنید

and ask, “What would that version of me be doing next

و بپرسید، «اگر این نسخۀ من مانعی بر

if there was nothing in their way?"

سر راهش نبود، چه می‌کرد؟»

The goal with this question isn't to figure out everything for your career

هدف این سؤال این نیست که از زیر و بم مسیر شغلی‌تان

for the next 20 years.

در ۲۰ سال آینده سر در بیاورید.

It's just too big.

کار خیلی بزرگی است.

Instead, try to identify that step

به جای آن، گامی بردارید که

that will point you in the right direction,

شما را در مسیر درست قرار می‌دهد،

the one that will give you courage.

گامی که به شما شجاعت می‌دهد.

And once you have it in mind, I want you to set some goals,

پس از آن باید اهدافتان را تعیین کنید،

but not outcome-based ones like, find a new job in three months

اما نه فقط اهداف مالی، مثل پیدا کردن یک شغل جدید در سه ماه

or get a position in a major tech company.

یا پیدا کردن شغل در یک شرکت بزرگ فن‌آوری.

Instead, I want you to set process-based goals

در عوض، از شما می‌خواهم اهداف فرایند‌محور تعیین کنید،

as they're much more within your locus of control.

زیرا کنترل بیشتری بر این اهداف دارید.

A great goal could be,

یک هدف عالی می‌تواند:

"Every week, I want to reach out to someone new in my industry or network"

«هر هفته، با یک نفر از اعضای حوزۀ فعالیت یا شبکه‌ام ارتباط برقرار کنم.»

or “Every day for the next 90 days,

یا « تا ۹۰ روز، هر روز،

I want to dedicate 45 minutes to my job search."

۴۵ دقیقه صرف پیدا کردن شغل کنم» باشد.

You want to create great habits while you pursue your goals.

شما می‌خواهید هنگام دنبال کردن اهدافتان عادت‌های فوق‌العاده‌ای ایجاد کنید.

You'll be more likely to achieve the outcomes you want.

احتمال اینکه به اهدافتان دست پیدا کنید زیاد است.

Second, I want you to have confidence in leaving your job.

دوم، از شما می‌خواهم که در ترک شغل‌تان اعتماد به نفس داشته باشید.

That means digging into the details.

یعنی به دقت جزئیات را بررسی کنید.

If you're leaving before having another job lined up,

اگر قبل از پیدا کردن شغل دیگری شغل‌تان را ترک می‌کنید،

start by doing a financial checkup

شرایط مالی‌تان را بسنجید

so you know how much it costs you to live each month.

تا بدانید ماهانه چقدر باید خرج کنید.

Total up all your non-negotiable expenses to get that baseline figure

تمامی هزینه‌های حتمی‌تان را جمع کنید تا رقم پایه را به دست آورید و

and try to have three to six months in savings

سعی کنید برای سه تا شش ماه پس‌انداز داشته باشید تا

so you have a safety net and can handle emergencies.

علاوه بر پشتوانۀ مالی بتوانید از پَس شرایط اضطراری برآیید.

If you're in a country like the United States,

اگر ساکن کشوری مثل ایالات متحده هستید که

where health insurance is often tied to your job,

اغلب بیمۀ سلامت با وضعیت اشتغال گره خورده است،

look into all of your options

تمامی گزینه‌ها را بررسی کنید و

and get clear on what kind of plan will be best for you.

طرحی که بیشتر از همه مناسب‌ است را انتخاب کنید.

And while you're at it,

و همزمان،

comb through the nitty gritty of your package

جنبه‌های مهم کار را بررسی کنید و

and know what vacation time and bonuses you'll be owed

ببینید چه مدت مرخصی استحقاقی و پاداش بدهکارید

and how long you'll have to cash in any stock options.

و چقدر طول می‌کشد آن‌ها را نقد کنید.

Essentially, this step is all about getting a holistic view

اساساً، هدف این است که دیدِ جامعی از

of what your new financial reality will be,

شرایط مالی‌تان به دست آورید تا

so there are no surprises.

غافلگیر نشوید.

Once you've reflected on what's next, gotten ready on the financial end,

پس از فکر کردن به مراحل بعدی و کسب آمادگی در زمینۀ مالی،

that should bring you to the place where you can leave your job with clarity.

می‌توانید با شفافیت شغل‌تان را ترک کنید.

When you give notice, make sure to give the right amount of time.

هنگام اعلام خبر استعفای خود، مطمئن شوید که زمان کافی دارید.

Two weeks is customary in most places,

در بیشتر جاها دو هفته مرسوم است،

but it may depend on your role and any new projects.

اما این امر بستگی به شغلتان و پروژه‌های جدید دارد.

Talk to your manager about how you can close things out on a good note

با مدیر راجع به اینکه چگونه می‌توانید کارها را به خوبی انجام دهید صحبت کنید

and consider putting together a transition memo

و یک یاداشت هم به جا بگذارید

with the details on all of your responsibilities

با ذکر جزئیات مسئولیت‌هایتان تا

so others can step in and take them over.

دیگران بتوانند کار را به دست بگیرند.

As you're getting ready to leave,

همزمان با آماده شدن برای استعفا،

think about strengthening relationships.

به تحکیم روابط‌تان فکر کنید.

Invite those people you're close to for lunch or coffee

افراد نزدیک را به صرف ناهار یا قهوه دعوت کنید و

and tell them your plans.

برنامه‌هایتان را بگویید.

Get their personal contact information,

اطلاعات تماسشان را بگیرید،

and lay the groundwork to stay in touch and really do it.

زمینه را برای حفظ روابط‌تان با آن‌ها فراهم کنید.

So many people don't.

افراد بسیاری نمی‌کنند.

And while you're at it,

و در همین زمان،

reach out to those senior leaders you’ve always wanted to connect with

از مدیران ارشدی که همیشه می‌خواستید به آن‌ها نزدیک شوید و

but never have.

نتوانستید، تقاضای کمک کنید.

Ask them if they have a few minutes to chat.

بپرسید چند دقیقه وقت برای گپ و گفت دارند.

If you feel nervous about it,

اگر اضطراب دارید،

just be authentic and let curiosity be your guide.

طبیعی باشید و بگذارید کنجکاوی‌تان کار خودش را بکند.

Why do you want to know this person?

چرا می‌خواهید این فرد را بشناسید؟

What do you hope to learn from them?

امیدوارید چه چیزی از آن‌ها بیاموزید؟

Share that and there will likely be an open door,

آن‌ها را برایش بگویید و شرایط جور می‌شود،

which is great because these relationships and connections

که عالی است زیرا چنین روابط و ارتباطاتی

can be so powerful to carry forward.

می‌توانند برای ادامه مسیر قدرتمند باشند.

If you have the resources,

اگر منابع را دارید،

I also invite you to consider taking a career break,

توصیه می‌کنم مدتی از محیط کار فاصله بگیرید،

whether it's a couple of weeks or a couple of months.

خواه دو هفته، خواه دو ماه.

I’ve seen a lot of clients do this, and it can be so powerful.

بسیاری از کارجویان این کار را می‌کنند که می‌تواند خیلی اثربخش باشد.

It puts you in an active position, sure of what you want

با این کار در موضعی قرار می‌گیرید که می‌دانید چه می‌خواهید

and willing to wait for it

و منتظر چه چیزی هستید،

rather than limiting your options to what's available right now.

به جای اینکه گزینه‌ها را به چیزهایی که موجود است محدود کنید.

So instead of jumping right into looking for a job,

بنابراین، به جای اینکه خیلی سریع به سراغ پیدا کردن کار بروید،

take that time to debrief.

زمانی برای کسب اطلاعات بگذارید.

Start sharing what you're looking for with your network.

چیزهایی که می‌خواهید را با شبکه‌تان در میان بگذارید.

It's much more likely that your next step will come through your network

احتمال اینکه کار بعدی‌تان را از طریق شبکه‌ ارتباطی‌ پیدا کنید

than through applications.

بیشتر از اپلیکیشن‌ها است.

Don't worry about specific titles or specific companies.

نگران عناوین خاص و شرکت‌های خاص نباشید.

Just give them the vision of what you're looking to do

فقط در مورد کارهایی که قصد دارید انجام دهید و

and what your priorities are.

الویت‌های‌تان صحبت کنید.

This will help them get creative

این کار باعث می‌شود در مورد اینکه

in thinking about where you could be a good fit.

چه کاری می‌توانند به شما بسپارند خلاقیت به خرج دهند.

And get them to think of you when they hear things

یعنی وقتی صحبت از شغلی می‌شود که مناسب شماست،

that could be a match.

شما به ذهنشان برسید.

Give them the broad target

هدف جامعی به آن‌ها بدهید

rather than limiting it to a tiny bullseye.

به جای اینکه به هدف کوچکی محدودشان کنید.

If this feels icky,

اگر حس بدی دارد،

and it often does when it comes to networking,

اغلب وقتی بحث شبکه‌سازی می‌شود اینگونه است،

remember: it’s a two-way street.

یادتان باشد: این یک خیابان دو طرفه است.

You can help them achieve their goals, too.

شما هم می‌توانید کمک کنید به اهدافشان برسند.

And you might be surprised what opportunities can come

شاید تعجب کنید چه فرصت‌هایی ممکن است

as a result of these conversations.

در پیِ یک گپ و گفت پیش بیاید.

Perhaps they recommend you for a role at their company,

ممکن است شما را برای موقعیتی در شرکت‌شان پیشنهاد دهند،

giving you a much better chance at landing an interview.

که فرصت بهتری برای مصاحبه پیش روی شما می‌گذارد.

Or maybe they mention you to someone else who can open doors for you.

یا شما را به فردی معرفی کنند که بتواند موقعیتی برایتان فراهم کند.

The bottom line is that leaving a job,

لب کلام این است که استعفا،

it's a chance to get to know yourself better.

فرصتی برای بهتر شناختن خودتان است.

It has the power to shake up the status quo

این کار می‌تواند وضعیت موجود را به طور کامل تغییر دهد

and help you see those things that might not be so obvious.

و چیزهایی را به شما بنمایاند که خیلی به چشم نمی‌آیند.

So my advice is to hone in on what matters,

توصیۀ من این است که بر روی موضوعات مهم تمرکز کنید،

and from there, you'll be able to chart your path.

بدین ترتیب می‌توانید برای ادامۀ مسیر برنامه‌ریزی کنید.