Nigel Topping: 3 rules for a zero-carbon world | TED Countdown

Transcriber: Ivana Korom Reviewer:

Translator: Hanie kiani Reviewer: Masoud Motamedifar

My grandfather grew up in the northwest of England,

surrounded by over 1,000 coal mines

within just five miles of his hometown of Wigan.

پدربزرگ من در شمال غربی انگلستان بزرگ شد،

And today I’m speaking to you from the site of another former mine,

جایی که در آن با بیش از ۱۰۰۰ معدن زغال سنگ

this time a China clay mine at the Eden Project in southwest England.

فقط در فاصله‌ی هشت کیلومتری از زادگاهش، شهر ویگان، احاطه شده بود.

For generations,

و امروز من از محل یکی‌دیگر از معادن سابق با شما صحبت می‌کنم،

my grandfather’s ancestors were coal miners,

and it would have been only natural for him to follow in their footsteps.

این‌بار یک معدن کائولین در محل پروژه‌ی ایدن در جنوب غربی انگلستان.

But he didn't want to go down the mine.

برای نسل‌ها،

He chose a different path

اجداد پدربزرگ من کارگران معدن بودند،

and got a scholarship to study mathematics.

و این برای او کاملا عادی به شمار می‌آمد که راه آن‌ها را ادامه دهد.

And years later, I followed him into mathematics,

اما او نمی‌خواست که به اعماق معدن برود.

where I discovered a real love of patterns

او راه دیگری را انتخاب کرد

و یک بورسیه برای تحصیل در ریاضیات دریافت کرد.

and of figuring out the underlying rules that generate them.

و سال ها بعد، من هم راه او را در ریاضیات دنبال کردم،

And later, when I went to work in industry,

I realized that every human system

جایی که عشقی حقیقی به الگوها،

and every natural system can be thought of as a set of repeating patterns.

و پی بردن به قوانین بنیادی که آن‌ها را ایجاد می‌کنند، پیدا کردم.

For example, take the energy system.

و بعد، وقتی که در صنعت مشغول به کار شدم،

We can still trace the patterns of our reliance on fossil fuels

دریافتم که هر سامانه‌ی انسانی

و هر سامانه‌ی طبیعی را می‌توان مجموعه‌ای از الگوهای تکرار‌شونده دانست.

all the way back to the early 1700s,

when we started to really use all that coal.

مثلا سامانه‌ی انرژی را در نظر بگیرید.

ما هنوز می‌توانیم الگوهای وابستگی خود به سوخت‌های فسیلی را

And to tackle climate change,

we’re going to have to move towards new patterns

that are based on clean power.

تا ابتدای سده‌ی ۱۷۰۰ دنبال کنیم،

When I wasn’t exploring patterns, I was developing a love of wild places,

وقتی واقعا مصرف آن همه زغال‌سنگ را شروع کردیم.

و برای مقابله با تغییر اقلیم،

particularly cold, wild places like Greenland, Iceland and Patagonia.

ما باید به سمت الگوهای جدیدی برویم

که بر پایه‌ی انرژی پاک هستند.

زمانی که در حال کاوش الگوها نبودم، صرف ایجاد علاقه به طبیعت وحش می‌کردم،

And it was there that I first came face-to-face

with the physical impact of climate change.

به ویژه مکان‌های سرد و وحشی مثل گرینلند، ایسلند و پاتاگونیا.

In 1987, I was supposed to be working at the end of a glacier in east Greenland.

و آن جا بود که برای نخستین بار

And when we got to where it was shown on the map,

با تاثیر فیزیکی تغییر اقلیم مواجه شدم.

there was no ice there.

در سال ۱۹۸۷، قرار بود من در انتهای یک یخچال طبیعی در شرق گرینلند کار کنم.

It had retreated by over 15 kilometers since the map had been surveyed.

و وقتی به جایی که نقشه نشان می‌داد رسیدیم،

Something was changing the patterns.

هیچ یخی آن جا وجود نداشت.

از زمان ساخت آن نقشه، یخ بیش از ۱۵ کیلومتر عقب‌نشینی کرده بود.

Now I find myself in the role

of the United Nations Climate Action Champion,

working with an amazing network of partners

چیزی در حال تغییر الگوها بود.

to change the patterns of the global economy

اکنون من خود را

to tackle the climate crisis.

در جایگاه قهرمان اقدام اقلیمی سازمان ملل متحد می‌بینم،

Our mission is to help drive the transition

که با شبکه‌ای شگفت‌انگیز از شُرکا

برای تغییر الگوهای اقتصاد جهانی،

to the zero-carbon future,

to keep global warming below 1.5 degrees Celsius,

برای مقابله با تغییر اقلیم کار می‌‌کنم.

ماموریت ما کمک به انتقال

or 2.7 degrees Fahrenheit

به آینده‌ای بدون کربن،

and to prevent the worst impacts of climate change.

و نگه‌داشتن گرمایش جهانی زیر ۱/۵ درجه‌ی سانتیگراد،

Well, tackling the climate crisis can be really overwhelming,

especially if you try and look at it through the lenses of politics

یا ۲/۷ درجه‌ی فارنهایت

و جلوگیری از بدترین تاثیرات تغییر اقلیم است.

or economics.

It’s a huge, complex problem,

خوب، مقابله با بحران آب و هوا می‌تواند واقعا طاقت‌فرسا باشد،

it’s very hard to get your head around it.

But I find that there’s a different lens

به ویژه اگر از دیدگاه سیاسی به آن نگاه کنید

that can make it much easier to grapple with and even lead to optimism.

یا از دیدگاه اقتصادی.

این یک مشکل بسیار بزرگ و پیچیده است،

It’s the lens of systems

و درک آن بسیار سخت است.

which I define simply as the science of patterns and their underlying rules.

اما من دریافتم که یک دیدگاه دیگر وجود دارد

که می‌تواند کار با آن را بسیار ساده‌تر کند و حتی به خوش‌بینی منجر شود.

But what do I mean by a system?

آن دیدگاه سامانه‌هاست

I think of a system as a set of interconnected relationships

که من آن را خیلی ساده علم الگوها و قوانین بنیادی آن‌ها توصیف می‌کنم.

which lead to a repeatable and recognizable pattern.

اما منظورم از یک سامانه چیست؟

So to give you an example,

من یک سامانه را مجموعه‌ای از روابط به‌هم‌پیوسته می‌دانم

let’s think of the global maritime shipping industry.

It’s huge.

که منجر به الگوهای تکرار‌شونده و قابل شناسایی می‌شود.

It's responsible for transporting over 80 percent of global trade

پس به عنوان مثال،

and it produces similar emissions to the entire country of Germany.

بیایید به صنعت حمل و نقل دریایی جهانی فکر کنیم.

بسیار بزرگ است.

And this system consists of the interconnected relationships

مسئول ترابری بیش از ۸۰ درصد تجارت جهانی است

along the value chain between shipping manufacturers,

و به اندازه‌ی کل کشور آلمان کربن منتشر می‌کند.

fuel manufacturers, ports,

the shipping operators and the cargo owners

و این سامانه متشکل از روابط به‌هم‌پیوسته است

and those influences around it,

the policymakers, the financiers, technology providers and civil society.

در طول زنجیره‌ی ارزش میان تولیدگنندگان کشتی،

تولید‌کنندگان سوخت، بنادر،

That’s what I mean by a system.

گردانندگان حمل و نقل و صاحبان بار

And our job is to drive the transformation in every global system,

و تاثیرات اطراف آن،

سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران، ارائه‌دهندگان فناوری و جامعه‌ی مدنی.

from agriculture to retail,

from shipping to trucking,

منظورم از یک سامانه این است.

و کار ما این است که تحول را در هر سامانه‌ی جهانی پیش ببریم،

from cement to steel,

از کشاورزی گرفته تا خرده‌فروشی،

so that collectively we move towards a zero-carbon future.

از کشتیرانی تا حمل بار با کامیون،

So the question is,

what are the underlying rules that we need to apply

از سیمان تا فولاد،

به گونه‌ای که به طور جمعی به سوی آینده‌ای بدون کربن حرکت کنیم.

to lead to new zero-carbon patterns in the economy?

بنابراین سوال این است،

Well, we’ve come up with three simple rules of radical collaboration

که کدام قوانین زیرساختی را باید به کار ببریم

که منجر به الگوهای جدید بدون کربن در اقتصاد گردند؟

that, if acted on by all actors in each system,

خوب، ما سه قانون ساده برای همکاری اساسی یافتیم

will lead us to the zero-carbon future.

Rule one is to harness ambition loops,

که اگر همه‌ی نقش‌آفرینان در هر سامانه‌ای به آن‌ها عمل کنند،

which are simply feedback loops driving ever-higher levels of ambition.

ما را به آینده‌ای بدون کربن خواهند رساند.

For example, when businesses commit to zero carbon

قانون اول این است که از حلقه‌های انگیزشی استفاده کنیم،

and start investing and innovating,

که حلقه‌های بازخوردی هستند که همواره منجر به سطوح بالاتری از انگیزه می‌شوند.

they embolden policymakers.

And when policymakers set the regulatory framework

مثلا وقتی کسب‌و‌کار‌ها متعهد به کربن صفر می‌شوند

و شروع به سرمایه‌گذاری و نوآوری می‌کنند،

to drive towards zero carbon,

سیاست‌گذاران را تشویق می‌کنند.

they incentivize the private sector to innovate.

That’s an ambition loop,

و زمانی که سیاستگذاران چارچوب قانونی را

and every relationship within each system

is an opportunity to drive an ambition loop

برای حرکت به سمت کربن صفر تعیین می‌کنند،

towards new zero-carbon patterns in the system.

باعث تشویق بخش خصوصی به نوآوری می‌شوند.

این یک حلقه‌ی انگیزشی است،

Rule two is to set exponential goals.

و هر رابطه درون هر سامانه‌ای

فرصتی برای ایجاد یک حلقه‌ی انگیزشی است

We know from history that every major industrial disruption

به سوی الگوهای جدید بدون کربن در سامانه.

has followed the same shape,

an exponential curve,

قانون دوم تعیین اهداف نمایی است.

with new technologies being adopted very slowly at first,

ما از تاریخ یاد گرفته‌ایم که هر اختلال بزرگ صنعتی

but then a doubling rate kicking in consistently,

یک شکل خاص را دنبال کرده است،

until the overall transformation happens very quickly in the end.

یک منحنی نمایی،

طوری که در ابتدا فناوری‌های جدید بسیار کند اتخاذ شده‌اند،

It’s a movie we’ve seen many times before,

whether from horses to cars,

اما بعد به طور پیوسته دوبرابر شده‌اند،

from valves to transistors or landlines to mobile phones.

تا جایی که دگرگونی کلی در نهایت بسیار سریع اتفاق می‌افتد.

این فیلمی است که قبلا بارها دیده‌ایم،

And we understand how it works.

چه از اسب‌ها به ماشین‌ها،

Initially, the cost of technology is high, but as we learn through volume adoption,

چه از سوپاپ‌ها به ترانزیستورها و یا تلفن‌های ثابت به تلفن‌های همراه.

the cost goes down and adoption goes up.

Best example right now would be electric batteries

و ما می‌دانیم این چطور کار می‌کند.

در ابتدا هزینه‌ی فناوری بالاست، اما همین‌طور که از اتخاذ حجم یاد می‌گیریم،

consistently coming down in cost

by 20 percent a year for the last 10 years.

هزینه کاهش و حجم تولید افزایش می‌یابد.

بهترین مثال در حال حاضر باتری‌های برقی هستند

And as the volume of adoption grows,

especially with electric vehicle sales growing,

که هزینه‌شان به طور مداوم

در دهه‌ی گذشته، سالانه ۲۰ درصد کاهش پیدا کرده است.

we can be confident that the costs of that technology

will continue to go down,

و با افزایش حجم تولید،

driving that exponential growth.

به‌ویژه با توجه به رشد فروش خودروهای برقی،

We set these exponential goals

because we believe in the power of human innovation.

می‌توانیم مطمئن باشیم که هزینه‌های آن فناوری

همچنان کاهش خواهند یافت،

Engineers love these goals, these stretch targets,

و آن رشد نمایی را جلو خواهند برد.

ما این اهداف نمایی را وضع می‌کنیم

it’s what they live for.

The third rule is to follow shared action pathways.

به این خاطر که به قدرت نوآوری انسان باور داریم.

And these are maps of the actions

مهندسان عاشق این اهداف هستند، این اهداف سطح بالا،

which every action in the system has to take in the short term

چیزی است که به خاطرش زندگی می‌کنند.

قانون سوم پیروی از مسیرهای عملی مشترک است.

to make sure we’re on track to that exponential goal.

این مسیرها، نقشه‌هایی از اقدامات هستند

Actions that, if everyone in the system follows,

که هر عملیاتی در سامانه باید در کوتاه مدت به کار گیرد

means that we’ll be on track to the zero-carbon future.

We normally set these for a relatively short period of time

تا اطمینان حاصل شود که در مسیر دستیابی به آن هدف نمایی هستیم.

for the next five years,

اقداماتی که اگر همه‌ی افراد سامانه به کار گیرند،

and then we’ll review and set the next phase of the journey.

در مسیر دستیابی به آینده‌ای بدون کربن خواهیم بود.

By following these three simple rules of radical collaboration,

عموما این اهداف را برای بازه‌های زمانی نسبتا کوتاه تعیین می کنیم

برای پنج سال آینده،

we can drive the race to zero emissions.

و سپس مرحله‌ی بعدی مسیر را مرور کرده و تنظیم می‌کنیم.

And my team now, with hundreds of partners,

با پیروی از این سه قانون ساده‌ی همکاری اساسی

have created a toolkit for these three goals

for every sector of the global economy.

ما می‌توانیم رقابت به سوی آلایندگی صفر را هدایت کنیم.

They’ve mapped the interconnected ambition loops,

و الان تیم من به همراه هزاران شریک،

they plotted exponential goals, and they’ve published shared pathways.

یک جعبه ابزار برای این سه هدف

برای هر بخش از اقتصاد جهانی ساخته‌اند.

Now, I said earlier on,

آن‌ها حلقه‌های انگیزشی به‌هم‌پیوسته را ترسیم،

that adopting a systems lens can help us to be more optimistic,

اهداف نمایی را طرح‌ریزی، و مسیرهای مشترک را منتشر کرده‌اند.

and I’m very optimistic.

So let’s try to explain why by looking at the application of those three rules

جلوتر اشاره کردم

to the shipping system that we looked at earlier.

که اتخاذ دیدگاه سامانه‌ها می‌تواند به ما کمک کند که خوش‌بین‌تر باشیم،

First of all, we just remind ourselves

و من بسیار خوش‌بین هستم.

of all of those interconnected ambition loops

پس بیایید سعی کنیم علت این امر را با نگاهی به کاربرد این سه قانون

that we’re going to be harnessing.

Second of all, we set our exponential goal.

در سامانه‌ی کشتیرانی که پیش‌تر بررسی کردیم توضیح دهیم.

اول از همه، فقط به خود

We’re at zero now,

and we’ve got to get to 100 percent of all ships being zero-carbon by 2050.

آن حلقه‌های انگیزشی به‌هم‌پیوسته را یادآوری می‌‌کنیم

که قرار است از آن‌ها استفاده کنیم.

در مرحله‌ی دوم، اهداف نمایی خود را وضع می‌کنیم.

When we plot the exponential curve,

we see that we need to get to five percent by 2030.

الان در نقطه‌ی صفر هستیم

و باید تا سال ۲۰۵۰ به ۱۰۰ درصد کشتی‌های بدون کربن برسیم.

Now, that may not seem like much, but starting from zero,

that’s a big change,

زمانی که منحنی نمایی را رسم می‌کنیم،

and it will drive the learning which drives down the cost,

می‌بینیم که باید تا سال ۲۰۳۰ به ۵ درصد برسیم

which means that in the ’30s we can really accelerate

این رقم زیاد به نظر نمی‌رسد، اما چون از صفر شروع می‌شود،

and finish the job in the ’40s.

تغییر بزرگی است،

So how are we doing against the shared action pathway,

و باعث یادگیری می‌شود که هزینه‌ها را کاهش می‌دهد،

در نتیجه در دهه‌ی ۳۰ می توانیم واقعا سرعت بگیریم

which is the next of our tools?

و در دهه‌ی ۴۰ کار را تمام کنیم.

Well, it turns out we’re doing pretty well, actually.

پس در مقابل مسیر اقدام مشترک که ابزار بعدی ماست

The biggest container shipping company in the world, Maersk,

has already committed to buying its first zero-carbon vessel in 2023.

چگونه عمل می‌کنیم؟

خوب، مشخص شده که درواقع در این حوزه بسیار خوب هستیم.

German utility Juniper has abandoned plans to invest in gas infrastructure

«مارسک»، بزرگترین شرکت حمل‌و‌نقل کانتینر در جهان،

متعهد شده که اولین کشتی بدون کربن خود را در سال ۲۰۲۳ خریداری کند.

in the port of Wilhelmshaven

and is instead investing in green amonia infrastructure.

شرکت خدمات آلمانی «یونیپر»، برنامه سرمایه‌گذاری خود در زیرساخت‌های گاز

Customers are coming together to form a cargo owners

zero-emission vessels initiative,

در بندر ویلهلمشهاون را کنار گذاشته است.

و در عوض روی زیرساخت آمونیای سبز سرمایه‌گذاری می‌کند.

sending a demand signal to container operators.

مشتریان در حال پیوستن به هم برای ایجاد طرحی از صاحبان بار

And policymakers are shifting too,

برای کشتی‌های بدون آلایندگی هستند،

the EU is extending its emissions trading scheme

و با این کار وجود تقاضا را به اپراتورهای کانتینر نشان می‌دهند.

to cover shipping emissions,

which will put a price on carbon

and incentivize investments in green fuel infrastructure.

و سیاست‌گذاران نیز در حال تغییرند

اتحادیه اروپا در حال گسترش برنامه‌ی تجاری آلاینده‌های خود است

Technology companies are coming together.

Seven of them have formed the Green Hydrogen Catapult

تا آلایندگی کشتیرانی را پوشش دهد،

که قیمتی روی کربن قرار داده

to drive the cost of green hydrogen down to below two dollars a kilogram

و انگیزه برای سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های سوخت پاک را بیشتر می‌کند.

شرکت‌های فناوری در حال اتحاد هستند.

in the next five years,

crucial action on that pathway towards commercial viability

هفت‌تای آن‌ها طرح «منجیق هیدروژن سبز» را تشکیل داده‌اند

تا هزینه‌ی هیدروژن پاک را به زیر دو دلار به ازای هر کیلوگرم

for zero-carbon vessels.

And civil society is influencing the system as well.

در پنج سال آینده برسانند،

این اقدامی حیاتی در مسیر حرکت به سوی تجاری‌سازی کشتی‌های بدون کربن است.

In the Netherlands,

over 10,000 citizens have taken shipping fuel manufacturer Shell to court,

و جامعه‌ی مدنی نیز در حال تاثیرگذاری روی سامانه است.

and the court has found that Shell must reduce its emissions

در هلند،

much more ambitiously, by 45 percent by 2030.

بیش از ۱۰۰۰۰ شهروند شرکت «شِل»، سازنده‌ی سوخت کشتیرانی را به دادگاه بردند،

So you can see that we now have radical collaboration in the shipping system,

و دادگاه اعلام کرد که «شل» باید میزان انتشار کربن خود را

بسیار مصمم‌تر از اکنون، به میزان ۴۵ درصد تا سال ۲۰۳۰ کاهش دهد.

driving progress towards that exponential goal.

And that's just one system in the world economy.

بنابراین همان‌طور که می‌بینید، ما الان در سامانه‌ی کشتیرانی همکاری اساسی داریم،

So the great news today

is that now thousands of countries and companies,

و توسعه را به سمت آن هدف نمایی پیش می‌بریم.

of cities and investors,

و این فقط یک سامانه در اقتصاد جهانی است.

of states and civil-society organizations

پس خبر خوب امروز این است

are all implementing these three simple rules of radical collaboration

که اکنون هزاران کشور و شرکت،

هزاران شهر و سرمایه‌گذار

and converging actions towards exponential goals.

هزاران سازمان‌ مدنی و وابسته به دولت‌

They’re not fully aligned yet, of course,

همگی در حال پیاده‌سازی این سه قانون ساده برای همکاری اساسی

but the more we converge, the lower the risk,

و هم‌سوسازی اقدامات در راستای اهداف نمایی هستند.

the lower the costs and the faster that we can go.

And so what might have seemed a real stretch or even impossible

البته هنوز به طور کامل هم‌‌تراز نشده‌اند،

اما هرچه بیشتر به هم نزدیک شویم، ریسک کاهش می‌یابد،

just a few years ago,

seems eminently achievable now.

هزینه‌ها کمتر می‌شوند وسریع‌تر می‌توانیم حرکت کنیم.

My favorite example of this phenomenon is the transition to electric vehicles.

و بنابراین آن‌چه چند سال پیش، یک هدف بسیار سخت

In 2016, the world’s leading forecasters of the energy system

یا حتی غیرممکن به نظر می‌رسید،

حالا به نظر بسیار دست‌یافتنی می‌آید.

مثال مورد علاقه‌ی من از این پدیده انتقال به خودروهای برقی است.

were telling us that we’ll still be buying combustion engine cars

in the 2080s.

در سال ۲۰۱۶، برجسته‌ترین افراد پیش‌بینی‌کننده‌ی سامانه‌ی انرژی

Five years later, in 2021, the vehicle manufacturers of the world

به ما می‌گفتند که در دهه‌ی ۲۰۸۰، همچنان خودروهای موتور احتراقی خواهیم خرید.

and the policymakers of the world

are converging on the exponential goal of 100 percent zero-emission vehicles,

پنج سال بعد، در ۲۰۲۱، سازندگان خودرو دنیا

the end of the combustion engine in the mid-2030s.

و سیاست‌گذاران جهان

در حال نزدیک شدن به هدف نمایی ۱۰۰ درصد خودروهای بدون آلاینده

In just five years,

the future’s come forward by five decades.

و پایان خودروهای موتور احتراقی تا نیمه‌ی دهه‌ی ۲۰۳۰ هستند.

Now, as I said, this task of tackling the climate crisis

and driving this transition can be really daunting.

تنها در عرض پنج سال،

آینده پنج دهه جلوتر آمده است.

But as always, we can turn to nature for inspiration

البته همانطور که گفتم، این ماموریت مقابله با تغییر اقلیم

on how following a few simple rules can lead to beautiful new patterns.

و پیش‌برد انتقال می‌تواند بسیار سخت و دلهره‌آور باشد.

اما مثل همیشه، می‌توانیم از طبیعت الهام بگیریم

Take a look at the stunning shapes

that these flocks of starlings are forming in the sky,

که چگونه پیروی از چند قانون ساده می‌تواند به الگوهای جدید زیبایی بینجامد.

by following their own three simple rules of radical flocking.

به این اشکال خیره‌کننده نگاه کنید

Rule one, pay attention to each other and don’t get too close,

که این گروه از سارها در آسمان می‌سازند،

rule two, fly in the same general direction,

تنها با پیروی از سه قانون ساده‌ی خود درباره‌ی گردهمایی اساسی:

and rule three, don’t fly too far away from each other.

قانون اول، به یکدیگر توجه کنید و بیش از حد به هم نزدیک نشوید،

Pretty close to our own three simple rules of radical collaboration:

قانون دوم، در یک جهت کلی پرواز کنید،

One, harness ambition loops, two, pursue exponential goals,

و قانون سوم، خیلی دور از هم پرواز نکنید.

three, follow shared action pathways.

خیلی به سه قانون ساده‌ی خودمان برای همکاری اساسی شباهت دارند:

Now, I want to finish by reflecting on one final and crucial ambition loop,

اول، از حلقه‌های انگیزشی استفاده کنید، دوم، اهداف نمایی را دنبال کنید،

one that enables all of the others.

سوم، از مسیرهای اقدام مشترک پیروی کنید.

This is the feedback loop

حالا می‌خواهم با تأمل در یک حلقه‌ی نهایی و بسیار مهم انگیزشی، بحث را به پایان برسانم،

between the stories that we tell of the path to the future

حلقه‌ای که سایرین را توانمند می‌سازد.

and the future that we create

آن حلقه‌ی بازخوردی است

and the actions that we take today.

بین داستان‌هایی که از مسیر به سوی آینده

We humans are storytellers, we're born storytellers,

we tell stories to each other all the time.

و آینده‌ای که می‌سازیم، نقل می‌کنیم

و اقداماتی که امروز انجام می‌دهیم.

These stories of the future are our ambition loop.

ما انسان‌ها قصه‌گو هستیم، این گونه متولد شده‌ایم،

So if we tell stories full of fear and failure,

ما دائما برای یکدیگر داستان تعریف می‌کنیم.

then we will dispirit and disempower each other,

این داستان‌ها درباره‌ی آینده، حلقه‌های انگیزشی ما هستند.

پس اگر ما داستان‌هایی سرشار از ترس و شکست بگوییم،

We’ll derail our collective efforts to build a better future.

یکدیگر را دلسرد و بی‌انگیزه می‌کنیم،

But when we tell positive stories,

we tap into the very best of the human spirit,

we inspire collaboration and innovation.

و تلاش‌های جمعی خود را برای ساخت آینده‌ای بهتر از مسیر خارج می‌کنیم.

So it’s crucial that we pay real attention

اما زمانی که داستان‌های مثبت‌اندیشانه می‌گوییم،

to the stories that we’re sharing about our pathway on the race to zero.

روی بهترین جنبه‌های روح انسان اثر می‌گذاریم،

ما الهام‌بخش همکاری و نوآوری می‌شویم.

We have to make sure we seek out

بنابراین بسیار مهم است که واقعا توجه کنیم

and select positive examples of change

به داستان‌هایی که درباره‌ی مسیرمان به سوی کربن صفر به اشتراک می‌گذاریم.

along those pathways to the exponential goals

and share them widely.

باید اطمینان حاصل کنیم

That’s how we build the most important and powerful ambition loop of all.

که نمونه‌های مثبتی از تغییر در مسیر اهداف نمایی را

جستجو و انتخاب می‌کنیم، و به طور گسترده به اشتراک می‌گذاریم.

Because the stories that we tell the most often

are the ones that will come true.

این گونه مهم‌ترین و قوی‌ترین حلقه‌ی انگیزشی را می‌سازیم.

Thank you.

چون داستان‌هایی که بیشتر از همه تعریف می‌کنیم

به واقعیت تبدیل می‌شوند.

متشکرم.