Learn an English phrase - 'Spoilt for choice' - What does 'spoilt for choice' mean? - with Mr Duncan

People often say that it is nice to have a choice when making a selection from a list of things on offer.

مردم اغلب می گویند هنگام انتخاب از بین لیستی از چیزهای پیشنهادی، داشتن یک انتخاب خوب است.

The word ‘choice’ refers to the actual list or the things that are on offer.

کلمه "انتخاب" به لیست واقعی یا چیزهایی که ارائه می شود اشاره دارد.

Perhaps you are choosing an item of food from a menu in a restaurant.

شاید شما در حال انتخاب یک ماده غذایی از منوی یک رستوران هستید.

Maybe you are in a shop on a hot day looking excitedly at all the varieties of ice cream on offer.

شاید در یک روز گرم در مغازه ای هستید که با هیجان تمام انواع بستنی های عرضه شده را تماشا می کنید.

To have a large selection to choose from is a choice.

داشتن یک انتخاب بزرگ برای انتخاب یک انتخاب است.

You will choose one thing from what is being offered.

شما یک چیز را از آنچه ارائه می شود انتخاب خواهید کرد.

Of course, sometimes you might find yourself in a situation where there are too many things to choose from.

البته، گاهی اوقات ممکن است در موقعیتی قرار بگیرید که چیزهای زیادی برای انتخاب وجود داشته باشد.

You might find it hard to choose one thing from the many choices on offer.

ممکن است انتخاب یک چیز از بین بسیاری از گزینه های ارائه شده برای شما سخت باشد.

We can say that you are ‘spoilt for choice’.

می‌توانیم بگوییم که شما «برای انتخاب لوس» هستید.

There are so many things to choose from what is on offer

چیزهای زیادی برای انتخاب از بین موارد پیشنهادی وجود دارد

that making a decision becomes difficult.

که تصمیم گیری دشوار می شود.

It might take a long time for you to decide what to have.

ممکن است زمان زیادی طول بکشد تا تصمیم بگیرید چه چیزی داشته باشید.

You might even say that you are ‘spoilt for choice’.

شما حتی ممکن است بگویید که شما "ناراحتی برای انتخاب" هستید. آنقدر

There is so much on offer you can't make up your mind what to have.

پیشنهاد می شود که نمی توانید تصمیم بگیرید که چه چیزی داشته باشید.

“I can't decide what to have”.

"من نمی توانم تصمیم بگیرم چه چیزی داشته باشم".

“There is so much on offer. I am spoilt for choice.”

«خیلی چیزهای پیشنهادی وجود دارد. من از انتخاب بدم می آید.»

You try to narrow the choices down, which means you select the things you really like

سعی می‌کنید انتخاب‌ها را محدود کنید، به این معنی که چیزهایی را که واقعاً دوست دارید انتخاب می‌کنید

and then make a choice from that smaller list.

و سپس از آن فهرست کوچک‌تر انتخاب می‌کنید.

To reduce the number of something by having a smaller choice.

برای کاهش تعداد چیزی با داشتن یک انتخاب کوچکتر.

You narrow the choices down.

شما انتخاب ها را محدود می کنید.

Even then, it might still be hard to come to a decision.

حتی در آن زمان، ممکن است هنوز تصمیم گیری سخت باشد.

Occasionally, you might find that you can't make a choice because everything appeals to you.

گاهی اوقات، ممکن است متوجه شوید که نمی توانید انتخاب کنید زیرا همه چیز برای شما جذاب است.

Of course, you can always choose more than one thing from the list on offer.

البته، شما همیشه می توانید بیش از یک چیز را از لیست پیشنهادی انتخاب کنید.

You might go into a shop and find that there are many things you want to buy.

ممکن است به یک مغازه بروید و متوجه شوید که چیزهای زیادی وجود دارد که می خواهید بخرید.

Once again, you find yourself spoilt for choice.

یک بار دیگر، خود را برای انتخاب ناامید می بینید.

Of course, it is possible to have the opposite situation, where there is very little to choose from.

البته ممکن است شرایطی برعکس نیز وجود داشته باشد، جایی که انتخاب بسیار کمی وجود دارد.

The list of things on offer might be short.

لیست چیزهایی که ارائه می شود ممکن است کوتاه باشد.

There is not much to choose from.

چیز زیادی برای انتخاب وجود ندارد.

You might find yourself feeling disappointed because there is not much on offer.

ممکن است خود را ناامید کنید زیرا چیز زیادی برای پیشنهاد وجود ندارد.

There is no choice.

چاره ای نیست.

You might be forced into a situation where you have to take what is there.

ممکن است مجبور شوید در موقعیتی قرار بگیرید که مجبور شوید آنچه را که وجود دارد بردارید.

There is a phrase in English... ‘Beggars can't be choosers’.

در زبان انگلیسی عبارتی وجود دارد... «گدا نمی توانند انتخابگر باشند».

This phrase perfectly expresses a situation where you might find yourself having to take or accept what you are given.

این عبارت کاملاً بیانگر موقعیتی است که ممکن است مجبور شوید آنچه را که به شما داده شده است بگیرید یا بپذیرید.

You have no choice.

شما چاره ای ندارید.