Learn English with Esther | 24 Easy English Lessons for Beginners

Hi everybody. I'm Esther.

سلام به همه. من استر هستم

And in this video we're going to talk about some important English expressions.

و در این ویدیو قصد داریم در مورد چند عبارت مهم انگلیسی صحبت کنیم.

And let's first start with 'like' and 'like to'.

و اجازه دهید ابتدا با «لایک» و «دوست داشتن» شروع کنیم.

'I like' and 'I like to'.

"دوست دارم" و "دوست دارم".

First let's look at the board for some examples.

ابتدا اجازه دهید برای چند نمونه به تابلو نگاه کنیم.

With 'I like', we have to put a person place or thing. Right?

با «دوست دارم»، باید یک شخص را مکان یا چیزی قرار دهیم. درست؟

So let's look. "I like cookies." Right?

پس بیایید نگاه کنیم. "من کوکی ها را دوست دارم." درست؟

Food is a thing.

غذا یک چیز است.

So I could say, "I like cookies. I like pizza."

بنابراین می توانم بگویم: "من کوکی ها را دوست دارم. من پیتزا را دوست دارم."

Okay the next one.

باشه بعدی

"I like English."

"من انگلیسی را دوست دارم."

English is a subject in school so that's another thing.

زبان انگلیسی یک درس در مدرسه است پس این یک چیز دیگر است.

So I can also say, "I like math".

بنابراین می توانم بگویم "من ریاضی را دوست دارم".

Right?

درست؟

The next one is "I like you."

مورد بعدی "من تو را دوست دارم" است.

You is a person.

شما یک شخص هستید.

I can say, "I like him. I like Sally".

می توانم بگویم "من او را دوست دارم. من سالی را دوست دارم".

Right? I can say a person.

درست؟ می توانم بگویم یک نفر.

And "I like dogs."

و "من سگ ها را دوست دارم."

That's another thing.

این یک چیز دیگر است.

I like dogs. Or for me, personally, I like cats as well.

من سگها را دوست دارم. یا برای من شخصاً گربه ها را هم دوست دارم.

Okay so let's first try these examples.

خوب پس بیایید ابتدا این نمونه ها را امتحان کنیم.

A little bit faster.

کمی سریعتر

Now please try to follow with me.

حالا لطفا سعی کنید با من دنبال کنید.

"I like cookies."

"من کوکی ها را دوست دارم."

"I like cookies."

"من کوکی ها را دوست دارم."

"I like English."

"من انگلیسی را دوست دارم."

"I like English."

"من انگلیسی را دوست دارم."

"I like you."

"من به شما علاقه دارم."

"I like you."

"من به شما علاقه دارم."

and "I like dogs."

و "من سگ ها را دوست دارم."

"I like dogs."

"من سگها را دوست دارم."

Okay. The second example is, 'I like to'.

باشه. مثال دوم "من دوست دارم" است.

Now we put a 'to' here.

حالا یک "to" را در اینجا قرار می دهیم.

That means, after, I have to put an activity.

یعنی بعدش باید یه اکتیویتی بذارم.

Right? An activity.

درست؟ یک فعالیت.

For example, "I like to dance."

مثلاً «من دوست دارم برقصم».

"I like to dance."

"من دوست دارم برقصم."

But what I want you to listen for is that 'to'

اما چیزی که می‌خواهم به آن گوش کنید این است که «to»

becomes just like a /t/.

درست مانند یک /t/ می‌شود.

Now it's okay to say, "I like to dance."

حالا اشکالی ندارد که بگویید: "من دوست دارم برقصم."

"I like to dance."

"من دوست دارم برقصم."

That's okay. But most native English speakers

اشکالی ندارد. اما بیشتر انگلیسی زبانان بومی

will kind of get rid of the 'o' and say, "I like to dance."

به نوعی از "o" خلاص می شوند و می گویند: "من دوست دارم برقصم."

"I like to dance."

"من دوست دارم برقصم."

Here's the next one. "I like to sing."

اینم بعدی "من دوست دارم به آواز خواندن."

"I like to sing."

"من دوست دارم به آواز خواندن."

"I like to study."

"من دوست دارم مطالعه کنم."

"I like to shop."

"من دوست دارم خرید کنم."

Okay so these are all personally things that I like to do.

خوب پس اینها همه کارهای شخصی هستند که دوست دارم انجام دهم.

Actually I love to do them.

در واقع من عاشق انجام آنها هستم.

But 'like to' and 'like' is a little more common.

اما «لایک به» و «پسندیدن» کمی رایج‌تر است.

Okay so let's practice these four examples one more time.

خوب پس بیایید این چهار مثال را یک بار دیگر تمرین کنیم.

A little more quickly.

کمی سریعتر

And please try to follow me.

و لطفا سعی کنید من را دنبال کنید.

"I like to dance."

"من دوست دارم برقصم."

"I like to dance."

"من دوست دارم برقصم."

"I like to sing."

"من دوست دارم به آواز خواندن."

"I like to sing."

"من دوست دارم به آواز خواندن."

"I like to study."

"من دوست دارم مطالعه کنم."

"I like to study."

"من دوست دارم مطالعه کنم."

"I like to shop."

"من دوست دارم خرید کنم."

"I like to shop."

"من دوست دارم خرید کنم."

Okay let's look at some more examples together.

خوب بیایید چند نمونه دیگر را با هم ببینیم.

I like school.

من مدرسه را دوست دارم.

I like school.

من مدرسه را دوست دارم.

I like dresses.

من لباس ها را دوست دارم

I like dresses.

من لباس ها را دوست دارم

I like pizza.

من پیتزا دوست دارم.

I like pizza.

من پیتزا دوست دارم.

I like money.

من پول را دوست دارم.

I like money

من پول را دوست دارم

I like vacations.

تعطیلات را دوست دارم.

I like vacations.

من تعطیلات را دوست دارم.

I like food.

من غذا دوست دارم.

I like food.

من غذا دوست دارم.

I like to eat.

دوست دارم بخورم.

I like to eat.

دوست دارم بخورم.

I like to exercise.

من ورزش کردن را دوست دارم.

I like to exercise.

من ورزش کردن را دوست دارم.

I like to walk.

من راه رفتن را دوست دارم.

I like to walk.

من راه رفتن را دوست دارم.

I like to drink coffee.

من دوست دارم قهوه بنوشم.

I like to drink coffee.

من دوست دارم قهوه بنوشم.

I like to meet friends.

من دوست دارم دوستان را ملاقات کنم.

I like to meet friends.

من دوست دارم دوستان را ملاقات کنم.

I like to travel.

من دوست دارم به سفر.

I like to travel.

من دوست دارم به سفر.

Okay so now we're going to move on to the expressions 'I don't like'.

خوب، پس اکنون می خواهیم به عبارات "دوست ندارم" برویم.

And 'I don't like to'

و "دوست ندارم"

Okay.

باشه.

So if you look at the board,

بنابراین اگر به تابلو نگاه کنید،

I've changed 'I like' to 'I don't like'.

من "دوست دارم" را به "دوست ندارم" تغییر داده ام.

Now it's the same.

الان هم همینطوره

At the end, I have to say a person, a place, or thing,

در پایان، باید به یک شخص، یک مکان یا چیزی بگویم،

Okay?

خوب؟

So let's look at them together.

پس بیایید با هم به آنها نگاه کنیم.

"I don't like sushi."

"من سوشی را دوست ندارم."

Let's try it a little bit faster.

بیایید آن را کمی سریعتر امتحان کنیم.

"I don't like sushi."

"من سوشی را دوست ندارم."

"I don't like sushi."

"من سوشی را دوست ندارم."

Okay the next one is

خوب مورد بعدی

"I don't like math."

"من ریاضی را دوست ندارم."

Right?

درست؟

We can say, "I hate..."

می‌توانیم بگوییم «از... متنفرم»

but "I don't like" is more common.

اما «دوست ندارم» رایج‌تر است.

"I don't like math."

"من ریاضی را دوست ندارم."

Again a little faster.

باز هم کمی سریعتر

"I don't like math."

"من ریاضی را دوست ندارم."

"I don't like math."

"من ریاضی را دوست ندارم."

The next one is...

مورد بعدی این است که ...

"I don't like him."

"من او را دوست ندارم."

"I don't like him."

"من او را دوست ندارم."

"I don't like him."

"من او را دوست ندارم."

And the last one.

و آخرین مورد.

"I don't like snakes."

"من مارها را دوست ندارم."

Right, a lot of women don't like snakes.

درست است، بسیاری از زنان مار را دوست ندارند.

"I don't like snakes."

"من مارها را دوست ندارم."

"I don't like snakes."

"من مارها را دوست ندارم."

Okay.

باشه.

The second example is...

مثال دوم این است ...

'I don't like to'.

"من دوست ندارم".

'I don't like to'.

'دوست ندارم'.

Remember, at the end of this, we have to put an action.

به یاد داشته باشید، در پایان این، ما باید یک عمل انجام دهیم.

Something that we do.

کاری که ما انجام می دهیم.

Right?

So we can say, "I don't like to run."

درست؟

بنابراین می توانیم بگوییم "دوست ندارم بدوم."

"I don't like to run."

"دوست ندارم بدوم."

Remember, again, the 'to'...

باز هم "به" را به خاطر بسپارید...

You can say, "I don't like to" or "I don't like to".

می توانید بگویید "دوست ندارم" یا "دوست ندارم".

"I don't like to run."

"دوست ندارم بدوم."

Let's try the next one.

بیایید بعدی را امتحان کنیم.

"I don't like to study."

"من دوست ندارم درس بخوانم."

"I don't like to study."

"من دوست ندارم درس بخوانم."

Okay? After that...

باشه؟ بعد از آن...

"I don't like to drink."

"من دوست ندارم مشروب بخورم."

A little faster.

کمی سریعتر.

"I don't like to drink."

"من دوست ندارم مشروب بخورم."

"I don't like to drink."

"من دوست ندارم مشروب بخورم."

And the last one is...

و آخرین مورد این است که ...

"I don't like to fight."

"من دوست ندارم دعوا کنم."

Right?

درست؟

It can get a little bit scary right?

ممکن است کمی ترسناک شود درست است؟

"I don't like to fight."

"من دوست ندارم دعوا کنم."

"I don't like to fight."

"من دوست ندارم دعوا کنم."

Let's look at more... some more examples together.

بیایید بیشتر... چند مثال دیگر را با هم ببینیم.

Okay let's look at some examples.

خوب بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

"I don't like spiders."

"من عنکبوت را دوست ندارم."

"I don't like spiders."

"من عنکبوت را دوست ندارم."

"I don't like snow."

"من برف را دوست ندارم."

"I don't like snow."

"من برف را دوست ندارم."

"I don't like winter."

"من زمستان را دوست ندارم."

"I don't like winter."

"من زمستان را دوست ندارم."

"I don't like chicken feet."

"من پای مرغ را دوست ندارم."

"I don't like chicken feet."

"من پای مرغ را دوست ندارم."

"I don't like heels."

"من کفش پاشنه بلند را دوست ندارم."

"I don't like heels."

"من کفش پاشنه بلند را دوست ندارم."

"I don't like ugly guys."

"من پسرهای زشت را دوست ندارم."

"I don't like ugly guys."

"من پسرهای زشت را دوست ندارم."

"I don't like to work."

"من دوست ندارم کار کنم."

"I don't like to work."

"من دوست ندارم کار کنم."

"I don't like to hike."

"من دوست ندارم کوهنوردی کنم."

"I don't like to hike."

"من دوست ندارم کوهنوردی کنم."

"I don't like to wash dishes."

"من دوست ندارم ظرف بشویم."

"I don't like to wash dishes."

"من دوست ندارم ظرف بشویم."

"I don't like to clean up."

"من دوست ندارم تمیز کنم."

"I don't like to clean up."

"من دوست ندارم تمیز کنم."

"I don't like to eat alone."

"من دوست ندارم به تنهایی غذا بخورم."

"I don't like to eat alone."

"من دوست ندارم به تنهایی غذا بخورم."

"I don't like to drink soju."

"من دوست ندارم سوجو بنوشم."

"I don't like to drink soju."

"من دوست ندارم سوجو بنوشم."

Okay so in this video we talked about the expressions

خوب پس در این ویدیو ما در مورد عبارات

'I like...'

"من دوست دارم..."

' I like to...'

"من دوست دارم..."

and 'I don't like...'

و "دوست ندارم..."

'I don't like to...'

"من دوست ندارم..."

But, uh, before we close up I'm going to

صحبت کردیم ، اما، اوه ، قبل از اینکه بخواهیم صحبت را ببندیم،

talk about 'I like' and 'I don't like' one more time

یک بار دیگر در مورد "دوست دارم" و "دوست ندارم" صحبت می

because there are other ways to say the same thing.

کنم زیرا راه های دیگری برای گفتن همین موضوع وجود دارد.

Instead of 'I like', I can also say, 'I enjoy', or 'I love'.

به جای «دوست دارم»، می‌توانم بگویم «لذت می‌برم» یا «دوست دارم».

But remember, 'love' is very strong.

اما به یاد داشته باشید، "عشق" بسیار قوی است.

Right, for example "I love cats."

درست است، به عنوان مثال "من عاشق گربه ها هستم."

"I also love dogs." Right?

من هم عاشق سگ هستم. درست؟

So 'love' is stronger than 'like'.

بنابراین "عشق" قوی تر از "مثل" است.

Okay, the next part is 'I don't like'.

خوب، قسمت بعدی «دوست ندارم» است.

I can also say, 'I dislike'

من همچنین می توانم بگویم، "من دوست ندارم"

Again, 'I dislike'.

دوباره، "من دوست ندارم".

For example, "I dislike snakes."

به عنوان مثال، "من از مارها بیزارم."

Right?

درست؟

or "I hate snakes."

یا "من از مارها متنفرم."

Similar to 'love', 'hate' is a very strong way of saying I don't like something.

مشابه «عشق»، «نفرت» روشی بسیار قوی برای گفتن چیزی است که چیزی را دوست ندارم.

For example, "I hate snakes."

به عنوان مثال، "من از مارها متنفرم."

Right, "I hate snakes."

درست است، "من از مارها متنفرم."

Okay, so I hope that helped and hope to see you guys next time.

خوب، پس امیدوارم که کمک کرده باشد و امیدوارم دفعه بعد شما را ببینم.

Bye bye.

خداحافظ.

Hi everybody I'm Esther and in this video I'm going to teach you how to ask

سلام به همه، من استر هستم و در این ویدیو به شما یاد می دهم که چگونه

someone for permission okay so before I teach you that let's first talk about

از کسی اجازه بخواهید، خوب است، بنابراین قبل از اینکه به شما یاد بدهم، اجازه دهید ابتدا در مورد

what permission means okay so when you want to ask someone if it's okay to do

اینکه اجازه به چه معناست خوب است، بنابراین وقتی می خواهید از کسی بپرسید که آیا این کار اشکالی ندارد

something you're asking for permission okay again you want to do something you

چیزی که شما اجازه می‌خواهید دوباره خوب است، می‌خواهید کاری را انجام دهید

don't know if it's okay so you ask someone for example maybe you

که نمی‌دانید اشکالی ندارد، بنابراین از کسی بخواهید برای مثال شاید شما

want to borrow something then you should ask someone if you just take it that's

می‌خواهید چیزی قرض بگیرید، پس باید از کسی بپرسید که آیا آن را

stealing right so you have to ask is it okay alright so there are three ways to

درست دزدی می‌کند، بنابراین باید بپرسید اشکالی ندارد، بنابراین سه راه برای

ask for permission in English the first way is to say can I can I okay the

درخواست اجازه به زبان انگلیسی وجود دارد، راه اول این است که بگویید آیا می‌توانم خوب باشم

second way is could I could I and the third way is may I may I okay so

. راه این است که آیا می توانم من می توانم و راه سوم این است که ممکن است من خوب باشم پس

can I could I and may I are all good ways to ask for permission but the third

آیا می توانم من می توانم و ممکن است همه راه های خوبی برای درخواست اجازه هستند، اما راه سوم

one may I is more polite okay so if you want

ممکن است من مودبانه تر هستم، خوب است، بنابراین اگر می خواهید

to ask somebody who has more power maybe your parents may be your teacher then

از کسی بپرسید که چه کسی قدرت بیشتری دارد شاید پدر و مادرت معلمت باشند، پس

you should say may I maybe even to somebody that you don't know very well

باید بگویم شاید من شاید حتی به کسی که نمی دانی بهتر است

it's better to say may I because again it's more polite so let's

بگویم ممکن است چون باز هم مودبانه تر است پس بیایید

look at these examples okay so I've written can I could I and

به این مثال ها نگاه کنیم خب پس من نوشته شده can I can I and

may I on the board remember after these three you have to

may I on the Board به یاد داشته باشید بعد از این سه باید

say a verb okay so let's look at the verbs help see have call borrow go speak

یک فعل بگویید okay پس بیایید به افعال نگاه کنیم کمک کنید دیدن تماس بگیرید قرض بگیرید بروید صحبت کنید

and go again okay so I know I went through that a little bit quickly but

و دوباره بروید خوب بنابراین من بدانم که من کمی سریع از آن عبور کردم اما

we're gonna go through it slowly now okay

ما اکنون به آرامی آن را طی می کنیم بسیار خوب،

so here's what we'll do I'm gonna read and try to switch some around okay so

بنابراین این چیزی است که ما انجام خواهیم داد، من می خوانم و سعی می کنم برخی از موارد را تغییر دهم، بنابراین

can I help you can I help you let's try that a little bit faster can I help you

می توانم به شما کمک کنم می توانم به شما کمک کنم بیایید کمی سریعتر امتحان کنید، می توانم به شما کمک کنم

can I help you now remember you can also say could I and may I for example if

آیا می توانم به شما کمک کنم اکنون به یاد داشته باشید که می توانید بگویید آیا می توانم و می توانم به عنوان مثال اگر

you're walking through a department store and the salesperson comes to you

در یک فروشگاه بزرگ قدم می زنید و فروشنده به شما مراجعه می کند

they would probably say may I help you because they want to be polite to the

احتمالاً می گوید ممکن است به شما کمک کنم زیرا می خواهند با

customer so again may I help you okay can I see you again can I see you

مشتری مودب باشند. بازم میتونم کمکت کنم باشه میتونم دوباره ببینمت میتونم

again a little bit faster can I see you again maybe you like someone you met

کمی سریعتر دوباره ببینمت شاید کسی رو دوست داشته باشی که باهاش ​​آشنا شدی

them and you like them and you want to see them again next time so you say can

و دوستش داری و میخوای دفعه بعد دوباره ببینمت پس بگی

I see you again okay can I have some water

میتونم دوباره می بینمت باشه می تونم کمی آب بخورم

can I have some water a little bit faster can I have some water okay let's

می تونم کمی آب بخورم کمی سریع تر می تونم کمی آب بخورم باشه بیایید

try a couple with could could I call you later could I call you later again

چندتا رو امتحان کنیم می تونم بعدا با شما تماس بگیرم ممکنه بعدا دوباره با شما تماس بگیرم

remember you can use all three but we're doing could could I call you later

به یاد داشته باشید که می توانید از هر سه استفاده کنید اما ما آیا می توانم بعداً با شما تماس بگیرم

could I borrow some money okay you usually borrow money from a friend or

آیا می توانم مقداری پول قرض کنم خوب شما معمولاً از یک دوست یا

somebody that you know so that's why it's better to say maybe can I or could

کسی که می شناسید پول قرض می گیرید به همین دلیل بهتر است بگویید شاید می توانم یا می توانستم

I could I borrow some money okay could I go could I go you want to leave so

مقداری پول قرض کنم خوب می توانم بروم. برو میخوای بری پس

you're asking if it's okay could I go okay and remember

میپرسی اشکالی نداره میتونم برم خوب و یادت باشه

may I is polite okay you want to say that to someone who's a little bit more

ممکنه مودب باشم باشه میخوای اینو بگی به کسی که کمی

important maybe someone you don't know again you would use me I so may I speak

مهمتره شاید کسی که نمیشناسی دوباره از من استفاده کنی بنابراین می توانم

to mr. Kim maybe you called his office okay so you say may I speak to mr. Kim

با آقای صحبت کنم. کیم شاید با دفترش تماس گرفتی خوبه پس بگی میتونم با آقا صحبت کنم. کیم

and the last one may I go to the bathroom this one is maybe if

و آخرین نفری که می‌توانم به دستشویی بروم، این شاید این باشد که اگر از

you're asking a teacher right you're in class and you have to go you can ask a

یک معلم می‌پرسی درست سر کلاس هستی و باید بری، می‌توانی از یک

teacher may I go to the bathroom again can I could can and could are both okay

معلم بپرسی ممکن است من دوباره به دستشویی بروم. می تواند هر دو مشکلی نداشته باشد

but maybe it's more polite if you want to be polite you should say may I go to

اما اگر می خواهید مودب باشید باید بگویید می توانم به

the bathroom and I'm sure the teacher will like that better because you're

حمام بروم و مطمئن هستم که معلم آن را بهتر دوست دارد زیرا شما

being polite okay so in this video we learned three ways to ask for permission

مودب هستید خوب است بنابراین در این ویدیو ما سه راه را یاد گرفتیم برای درخواست اجازه

let's go through them one more time can I could I and may I okay well I hope I

بیایید یک بار دیگر آنها را مرور کنیم آیا می توانم و ممکن است خوب باشم امیدوارم

helped and I'll see you guys next time bye

کمک کرده باشم و دفعه بعد شما را ببینم سلام

hi everybody my name is Esther and in this video we're going to talk about how

به همگی نام من استر است و در این ویدیو قرار است با هم صحبت کنیم در مورد نحوه

to use the word can and can't so first of all let's talk about the meaning of

استفاده از کلمه can و can't بنابراین قبل از هر چیز

these words ken means you are able to do something

اجازه دهید در مورد معنی

maybe because you have the skill or maybe because your body allows you to do

این کلمات صحبت کنیم.

that thing and can't it's the opposite right you can't do something you're not

درست برعکس است شما نمی توانید کاری را انجام دهید که

able to do something because you don't have the skill or your body doesn't

قادر به انجام کاری نیستید زیرا مهارت ندارید یا بدن شما به

allow you to do it okay let's move on to the pronunciation how do we pronounce

شما اجازه انجام آن را نمی دهد خوب بیایید به تلفظ برویم که چگونه تلفظ می کنیم

these words correctly now I know it's not easy but I know you if you keep

این کلمات به درستی در حال حاضر من می دانم که آسان نیست، اما من شما را می شناسم اگر به

practicing you're gonna get better believe me so let's look at the first

تمرین ادامه دهید، بهتر می شوید باور کنید، پس بیایید به اولین

one now this one actually sounds like a man's name 10/10 you'll notice it sounds

مورد نگاه کنیم اکنون این یکی در واقع شبیه به نام یک مرد است 10/10، متوجه خواهید شد که به نظر می رسد

more like an e then it doesn't a again practice with me Ken now this one is

بیشتر شبیه یک e بعد با من دوباره تمرین نمیکنه کن حالا این یکی نمیتونه

can't if you look down here I've written the word ant like the insect chemi right

اگه به ​​پایین نگاه کنی من کلمه مورچه رو نوشته ام مثل حشره شیمی راست

kami and with the C in front so practice with me can't can't yes again Ken can't

کامی و با C جلو پس با من تمرین کن نمی توانم نمی توانم بله دوباره کن نمی توانم

ken can't okay well let's see if you guys can put

کن نمی توانم خوب باشد، بیایید ببینیم آیا شما بچه ها می توانید

it in a sentence i hmm do it i can do it i can do it i can't do

آن را در یک جمله قرار دهید.

it i can't do it let's do a couple more practices together okay so let's start

من نمی توانم آن را انجام دهم، بیایید چند تمرین دیگر با هم انجام دهیم، خب پس بیایید

practicing with the word ken first here are some examples on the board let's

ابتدا با کلمه ken شروع به تمرین کنیم در اینجا چند نمونه روی تخته وجود دارد

start with the first one I can swim I can swim I can swim make sure you guys

.

are following along let's go on to the next one the next one 8 right and let's

بیایید به مورد بعدی برویم بعدی 8 درست و بیایید

try it with she she can eat she can eat she can eat okay

آن را با او امتحان

after that is read and let's use he he can read he can read he can read after

کنیم

that is drive and let's use they with that one they can drive they can drive

. درایو است و بیایید از آنها استفاده کنیم آنها می توانند رانندگی کنند آنها می توانند رانندگی کنند می

they can drive after that run right we we can run we can run we can run okay

توانند بعد از آن اجرا کنند ما می توانیم اجرا کنیم می توانیم اجرا کنیم ما می توانیم اجرا کنیم خوب

let's move on to theme and let's do you you can sing you can sing you can sing

بیایید به موضوع بروید و اجازه دهید شما را انجام دهیم شما می توانید بخوانید می توانید بخوانید شما می توانید بخوان و

reminding you that ten are okay it's pronounced Ken let's go on to the next

به تو یادآوری می کند که ده مشکلی ندارد

one dance and let's go back up to I I can dance I can dance I can dance and

تلفظ کن بیایید به رقص بعدی برویم و به رقص

the last one speak English right let's do that with I as well because I know

بعدی برگردیم.

you want to be able to say this I can speak English I can speak English I can

شما می خواهید بتوانید این را بگویید من می توانم انگلیسی صحبت کنم من می توانم انگلیسی صحبت کنم من می توانم

speak English alright let's move on to can't okay so

انگلیسی صحبت کنم خوب بیایید ادامه دهیم نمی توانم اوکی پس

now we're going to prep this with Kent you can see I've only changed this by

اکنون ما این را با کنت آماده می کنیم، می توانید ببینید که من فقط این را تغییر داده ام

putting a t here changing Ken to can't so let's practice again make sure you

قرار دادن در اینجا تغییر کن به can't پس بیایید دوباره تمرین کنیم مطمئن شوید

guys are following after me I can't swim I can't swim I can't swim let's move on

بچه ها مرا دنبال می کنید من نمی توانم شنا کنم نمی توانم شنا کنم نمی توانم شنا

to eat she can't eat maybe she's full right she can't eat she can't eat next

کنم. او نمی تواند غذا بخورد او نمی تواند غذا بخورد بعدی

one is read let's do he he can't read he can't read

خوانده می شود بیایید انجام دهیم او نمی تواند بخواند نمی تواند بخواند

he can't read after that is drive and let's use they they can't drive they

نمی تواند بخواند بعد از آن درایو است و اجازه دهید از آنها استفاده کنیم آنها نمی توانند رانندگی کنند آنها نمی توانند رانندگی

can't drive they can't drive next one is run let's use we we can't run we can't

کنند آنها نمی توانند رانندگی کنند بعدی اجرا می شود بیایید استفاده کنیم ما نمی توانیم بدویم نمی توانیم

run we can't run after that the next one is seen oh you

بدویم بعد از آن نمی توانیم بدویم بعدی دیده می شود اوه تو

you can't sing you can't sing you can't sing dance hmm let's do they they can't

نمی توانی آواز بخوانی نمی توانی بخوانی نمی توانی بخوان رقص بیایید انجام دهیم آنها نمی توانند

dance they can't dance they can't dance and speak English

برقصند نمی توانند برقصند آنها نمی توانند برقصند و انگلیسی صحبت کنند

hmm let's say you can't speak English well that's what I'm here to help you

بیایید بگوییم شما نمی توانید انگلیسی را خوب صحبت کنید این چیزی است که من اینجا هستم تا به شما کمک کنم

with but let's practice again you can't speak

اما بیایید دوباره تمرین کنیم شما می توانید انگلیسی صحبت کنید

English you can't speak English but again that's something that we're

، شما نمی توانید انگلیسی صحبت کنید، اما باز هم این چیزی است که ما آن را

going to change as we keep practicing okay and let's try a test now okay so

تغییر خواهیم داد، زیرا ما به تمرین کردن خوب ادامه می دهیم و بیایید یک تست را امتحان کنیم، خوب است، بنابراین

let's try a practice test together it's not that hard all you have to do is

بیایید یک تست تمرینی را با هم امتحان کنیم، آنقدرها هم سخت نیست، تنها کاری که باید انجام دهید این است

listen carefully and as I read these sentences you have to see if listen and

با دقت گوش کنید و همینطور که من این جملات را می خوانم باید ببینید که آیا گوش کنید و

see if I'm using one can or two can't all right so I'll do this slowly

ببینید آیا از یک قوطی استفاده می کنم یا دو تا نمی توانم خوب است، بنابراین این کار را به آرامی انجام می دهم،

let's try it together the first one let's do swim and let's use I I can swim

بیایید اولی را با هم امتحان کنیم، اجازه دهید شنا کنیم و بیایید استفاده کنیم من می توانم شنا کنم

I can swim which one do you think I used well if you listen carefully yes I use

من می توانم شنا کنم به نظر شما کدام یک را خوب استفاده کردم اگر با دقت گوش کنید

number one ken let's go on to the next one eat and let's try she she can eat

بله

she can eat yes I did number one again Ken after that is read and let's use he

من از کن شماره یک استفاده می کنم. که خوانده می شود و اجازه دهید از او استفاده کنیم او

he can't read he can't read that was the second one

نمی تواند بخواند او نمی تواند بخواند که دومی بود نمی تواند

can't how about drive let's use he again he

چگونه در مورد درایو بیایید دوباره استفاده کنیم او

can drive he can drive yes that was number one he can drive after

می تواند رانندگی کند او می تواند رانندگی کند بله شماره یک بود که او می تواند بعد از

that run let's use they they can't run they can't run maybe they're too tired

آن اجرا کند. از آنها استفاده کن نمی توانند بدود آنها نمی توانند بدود شاید خیلی خسته هستند

right then I use number two they can't run let's move on to the next one scene

درست پس من از شماره دو استفاده می کنم آنها نمی توانند بدود بیایید به صحنه بعدی برویم

we can't sing we can't sing yes that was number two

ما نمی توانیم بخوانیم نمی توانیم بخوانیم بله همینطور بود شماره دو

next is dance let's do dance again let's do me again we can't dance we

بعدی رقص است اجازه دهید دوباره برقصیم بیایید دوباره من را انجام دهیم ما نمی توانیم برقصیم نمی

can't dance yes again I said can't number two and the last one you can

توانیم برقصیم بله دوباره گفتم نمی توانم شماره دو و آخرین نفری که می توانید

speak English you can speak English yes the last one was can number one you can

انگلیسی صحبت کنید می توانید انگلیسی صحبت کنید بله آخرین نفر می تواند باشد شماره یک شما می توانید

speak English how did you guys do well that's the end of our quiz I know that

انگلیسی صحبت کنید بچه ها چطور خوب عمل کردید این پایان مسابقه ما است. می دانم که

it's difficult and it's gonna take a lot of time but you can do it I'll see you

دشوار است و زمان زیادی می برد اما شما می توانید این کار را انجام

guys next time bye

دهید

hi everybody I'm Esther and in this video we're going to talk about how to

. استر و در این ویدیو می خواهیم در مورد نحوه

describe the cost or price of something now this is important to people like me

توصیف هزینه یا قیمت چیزی صحبت کنیم که اکنون این برای افرادی مانند من

who like shopping right so for example I like shopping especially for dresses so

که خرید درست را دوست دارند مهم است بنابراین به عنوان مثال من خرید به خصوص برای لباس را دوست دارم بنابراین

I might say the cost of this dress is affordable okay this dress is affordable

ممکن است هزینه این را بگویم. لباس مقرون به صرفه است خوب این لباس مقرون به صرفه است

affordable means that this dress is not too expensive I have enough money and I

مقرون به صرفه به این معنی است که این لباس خیلی گران نیست من پول کافی دارم و

can pay for this dress I have enough money I can buy this dress so I would

می توانم برای این لباس بپردازم من به اندازه کافی پول دارم می توانم این لباس را بخرم بنابراین می توانم

say this dress is affordable I can also say this dress is in expensive we all

بگویم این لباس مقرون به صرفه است من همچنین می توانم این را بگویم لباس گران است همه ما

know what expensive is but we say in expensive so that's the opposite in

می دانیم که گران چیست اما می گوییم گران است بنابراین در این مورد برعکس است

expensive affordable and inexpensive have very similar meanings again I have

گران قیمت مقرون به صرفه و ارزان معانی بسیار مشابه دارند دوباره من

enough money to buy this it's not too expensive then we have cheap this dress

به اندازه کافی پول دارم که این را بخرم خیلی گران نیست پس ما ارزان داریم این لباس ارزان است

is cheap now cheap is similar it means it's not expensive but it's a little bit

اکنون ارزان است مشابه است یعنی گران نیست اما

more negative if you say that something is cheap people may think that the

اگر بگویید چیزی است کمی منفی است افراد ارزان قیمت ممکن است فکر کنند که

quality is not very good it's not very nice okay now let's look at the opposite

کیفیت خیلی خوب نیست خیلی خوب نیست خوب حالا برعکس

the opposite of these words is expensive this dress is expensive it costs a lot

این حرف ها را ببینیم گران است این لباس گران است هزینه زیادی دارد

of money and too much money maybe I don't want to buy it we can also say

و شاید من نمی خواهم آن را بخر ما همچنین می توانیم بگوییم که

overpriced this dress is overpriced that means the price is too high

این لباس گران قیمت است، به این معنی که قیمت

so again I don't want to buy this dress it's too expensive and overpriced okay

آن خیلی بالاست، بنابراین من نمی خواهم این لباس را بخرم، خیلی گران است و گران است، خوب

let's look at some more examples together

بیایید چند نمونه دیگر را با هم ببینیم

let's look at some examples the Hat was affordable because it was on sale the

. مقرون به صرفه بود چون در فروش بود

Hat was affordable because it was on sale next I wish this bag was more

کلاه مقرون به صرفه بود چون در فروش بود بعد کاش این کیف مقرون به

affordable I wish this bag was more affordable next this computer is

صرفه تر بود کاش این کیف مقرون به صرفه تر بود بعد این کامپیوتر

surprisingly inexpensive this computer is surprisingly inexpensive next these

به طور شگفت انگیزی ارزان است این کامپیوتر به طور شگفت انگیزی ارزان است بعد این

shoes look beautiful but they are too cheap these shoes look beautiful but

کفش ها زیبا به نظر می رسند اما آنها هم هستند ارزان این کفش ها زیبا به نظر می رسند اما

they are too cheap next that jacket is too expensive that jacket is too

خیلی ارزان هستند بعد از آن کاپشن خیلی گران است که کت خیلی

expensive lest I cannot buy this overpriced bag I

گران است مبادا نتوانم این کیف گران قیمت را بخرم نمی توانم

cannot buy this overpriced bag ok so in this video we learned that when we want

این کیف گران قیمت را بخرم خوب است بنابراین در این ویدیو یاد گرفتیم که وقتی می خواهیم

to describe the cost of something as not too expensive we say affordable ok

هزینه آن را توضیح دهیم چیزی که خیلی گران نیست ما می گوییم مقرون به صرفه است خوب

something is affordable if it's not too expensive if I can buy it with the money

چیزی مقرون به صرفه است اگر خیلی گران نباشد اگر بتوانم آن را با پولی که

I have on the other hand if something is not affordable if the cost is very high

دارم بخرم از طرف دیگر اگر چیزی مقرون به صرفه نیست اگر هزینه آن خیلی بالا باشد

we say expensive or overpriced for me I think some brands like H&M and forever

می گوییم برای من گران یا بیش از حد است. فکر می کنم برخی از مارک ها مانند H&M و forever

21 are affordable some people don't think this way they

21 مقرون به صرفه هستند برخی از مردم اینطور فکر نمی کنند آنها

think it's cheap sometimes yes some of the items can be cheap but for me I like

فکر می کنند ارزان است گاهی اوقات بله برخی از اقلام می توانند ارزان باشند اما برای من

those brands because they are affordable another store that I like in Korea it's

آن مارک ها را دوست دارم زیرا آنها مقرون به صرفه هستند فروشگاه دیگری که من در کره دوست دارم.

called Zara or tada in Korea as they say they have some

به نام زارا یا تادا در کره چون می گویند اقلامی دارند

items that are affordable and some items that are very expensive too expensive

که مقرون به صرفه هستند و برخی از اقلام بسیار گران هستند

for me to buy ok well that's what I wanted to share in this video thanks for

که من نمی توانم آن ها را بخرم خوب خوب این چیزی است که می خواستم در این ویدیو به اشتراک بگذارم با تشکر از

watching bye

تماشای شما بای

hello my name is Esther and in this video we're going to talk about how to

سلام نام من استر است و در این ویدیو قصد داریم در مورد نحوه

use the word borrow or lend me well when do we use this word well let me give you

استفاده از کلمه قرض گرفتن یا قرض دادن به من صحبت کنیم، چه زمانی از این کلمه خوب استفاده می کنیم، بگذارید

an example let's say that you're taking a test and you look in your bag and oh

مثالی برای شما بزنم، فرض کنید شما در حال تست هستید و به کیف خود نگاه می کنید و اوه

oh you forgot your pencil so what do you do you have to ask someone next to you

اوه، مدادت را فراموش کردی، پس چه کار داری، از کسی که در کنارت است

or maybe a friend to let them use your pencil and a mistake that a lot of

یا شاید از یکی از دوستانت بخواهی به او اجازه دهد از مدادت استفاده کند و اشتباهی که بسیاری از

people make is they say can you borrow me your pencil but that's actually wrong

مردم مرتکب می‌شوند این است که می‌گویند می‌توانی مدادت را به من قرض بدهی، اما این در واقع اشتباه است.

don't say that don't say can you borrow me your pencil

نگو که نگو آیا می توانی مدادت را از من قرض بگیری

the actual way to say it goes like this let's look at an example sentence can I

به روش واقعی گفتن اینطوری می شود بیایید به یک جمله مثال نگاه کنیم آیا می توانم

borrow your pencil that's the correct way to say it can I borrow your pencil

مدادت را قرض بگیرم این روش صحیح برای گفتن

okay another way that you can say is can you lend me your pencil let's look at it

است که می توانید بگویید آیا می توانی مدادت را به من قرض بدهی بیا

again can you lend me your pencil now both of

دوباره به آن نگاه کنیم آیا می توانی مدادت را به من قرض بدهی حالا هر دوی

these ways are okay and they're both correct and right but I think this one

این راه ها مشکلی ندارد و هر دو درست و صحیح هستند، اما من فکر می کنم این یکی

is a better way to say it again let's remember it's not can you

راه بهتری برای گفتن دوباره است بیایید به یاد داشته باشیم که نمی توانی

borrow me okay don't say that say this can I borrow your pencil let's look at a

مرا قرض بگیری خوب نگو که بگو این را می توانم مدادت را قرض بگیرم بیایید به چند

couple more examples sentences is it okay if I borrow your book is it okay if

جمله دیگر نگاه کنیم اگر کتابت را قرض بگیرم اشکالی ندارد اگر

I borrow your book may I borrow some money may I borrow some money can I

کتابت را قرض بگیرم اشکالی ندارد آیا می توانم مقداری پول قرض بگیرم آیا می توانم

borrow your umbrella can I borrow your umbrella can you lend me your ear a sir

چتر شما را قرض کنم آیا می توانم چتر شما را قرض کنم آیا می توانید گوش خود را به من قرض دهید آقا

can you lend me your ear a sir would you lend me your book

آیا می توانید گوش خود را به من قرض دهید آقا کتاب خود را

would you lend me your book please lend me a pen please lend me a pen

به من قرض می دهید آیا کتاب خود را به من قرض می دهید لطفاً یک خودکار به من قرض بدهید به من یک قلم

alright now in the beginning of the video I taught you to say can I borrow

خوب است الان در ابتدای ویدیو به شما یاد دادم که بگویید آیا می توانم

something can I borrow your pencil but actually there's a more polite way to

چیزی قرض بگیرم می توانم مداد شما را قرض بگیرم اما در واقع یک راه مودبانه تر برای گفتن این و آن وجود دارد

say this and that is by saying may I borrow something from you you should use

با گفتن ممکن است چیزی از شما قرض بگیرم که باید استفاده کنید

may I when you're talking to someone you don't know very well maybe it's a

. من وقتی دارید با کسی صحبت می کنید که خیلی نمی شناسید، شاید او

complete stranger or maybe you know that person but you guys aren't really close

کاملا غریبه باشد یا شاید شما آن شخص را می شناسید، اما شما دوستان صمیمی نیستید،

friends it's better to use may I so again may I borrow something for

بهتر است از ممکن است استفاده کنید، بنابراین ممکن است دوباره چیزی قرض بگیرم،

example may I borrow your pen or may I borrow your phone

مثلا ممکن است من قلم شما را قرض می کنم یا ممکن است تلفن شما را قرض بگیرم

or maybe like I said in the example in the beginning may I borrow your pencil

یا شاید همانطور که در مثال اول گفتم ممکن است مداد

or eraser ok well that's it for today I hope you guys learn something and I'll

یا پاک کن شما را قرض بگیرم خوب همین برای امروز است امیدوارم بچه ها چیزی یاد بگیرید و من یاد بگیرم

see you guys next time bye

بچه ها دفعه بعد خداحافظ سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video I'm going to teach you a very

همه من استر هستم و در این ویدیو یک کلمه انگلیسی

important English word now everybody in Korea should know this word because it

بسیار مهم را به شما آموزش می دهم اکنون همه در کره باید این کلمه را بدانند زیرا

gets this way every summer in Korea right well not just in the summer but

هر تابستان در کره اینطوری می شود نه فقط در کره تابستان و

also in some other seasons and that word that we're going to learn today is humid

همچنین در برخی فصول دیگر و کلمه ای که امروز می خواهیم یاد بگیریم

again humid so this word you need to know it and you especially need to

دوباره مرطوب است، بنابراین این کلمه را باید بدانید و مخصوصاً باید

mention this word when you describe Korea's weather to any foreigners okay

این کلمه را هنگام توصیف آب و هوای کره برای هر خارجی ذکر کنید، خوب است،

so if they ask what's the weather like in Korea you have to say humid well what

اگر آنها می پرسند هوا در کره چگونه است شما باید بگویید مرطوب خوب چه

does humid mean well again humid is used to describe whether it means that it's

مرطوب به معنی خوب دوباره مرطوب برای توصیف اینکه آیا به این معنی است که هوا

very wet and hot right you know what I mean so even my best friend

خیلی مرطوب و گرم است درست می دانید منظور من چیست بنابراین حتی بهترین دوست من

she comes to Korea every year from Southern California which is where I'm

او هر روز به کره می آید سال از کالیفرنیای جنوبی، جایی که من

from and she complains about this all the time it's so humid right it's so hot

از آنجا هستم و او همیشه از این موضوع شکایت می کند که خیلی مرطوب است، خیلی گرم

and wet and she complains about this because where we're from it's not like

و مرطوب است و از این شکایت می کند زیرا جایی که ما اهل آن هستیم اینطور نیست

that it's hot but it doesn't get very humid so let's look at the board for

که گرم است اما نه خیلی مرطوب شوید، پس بیایید به تابلو نگاه کنیم تا

some examples on how to use the word okay so here it is today is very humid

چند مثال در مورد نحوه استفاده از کلمه Okay so here it is today is very humid امروز

today is very humid so that's the word I want to teach you today humid but there

بسیار مرطوب است، بنابراین این کلمه ای است که می خواهم امروز به شما مرطوب یاد بدهم اما

are some other ways to say the same thing instead of humid we can say a

راه های دیگری برای گفتن وجود دارد همین را به جای مرطوب می توانیم چند

couple of other words for example we can say today is very muggy today is very

کلمه دیگر بگوییم برای مثال می توانیم بگوییم امروز بسیار گل آلود است امروز بسیار

muggy okay muggy means humid again hot and wet we can also say today is very

گل آلود است خوب ماگی یعنی مرطوب دوباره گرم و مرطوب ما همچنین می توانیم بگوییم امروز بسیار چسبنده است

sticky today is very sticky so humid muggy and

امروز بسیار چسبنده است بنابراین مرطوب ماگی و

sticky all have the same meaning when you're describing the weather now I told

چسبنده همگی همین معنی را دارند وقتی داری حال و هوا را توصیف می کنی، من به

you that where I'm from it's not humid it's hot but it's not humid so what's

شما گفتم جایی که من از آنجا هستم مرطوب نیست گرم است اما مرطوب نیست پس چه چیزی

the opposite of humid that word is dry so if it's not humid I can say today is

برعکس humid است آن کلمه خشک است پس اگر مرطوب نباشد می توانم بگو امروز

very dry today is very dry ok well let's look at some more example sentences

خیلی خشک است امروز خیلی خشک است خوب بیایید چند جمله مثال دیگر را

together ok let's look at some example sentences it's too humid turn on the

با هم ببینیم خوب بیایید به چند جمله مثال نگاه کنیم خیلی مرطوب است تهویه هوا را روشن کن

air-conditioner it's too humid turn on the air-conditioner

خیلی مرطوب است تهویه هوا را روشن کن

I hate humid weather it's too sticky I hate humid weather it's too sticky

من از هوای مرطوب متنفرم آن هم چسبنده متنفرم از آب و هوای مرطوب خیلی چسبنده است

the rain makes it muggy the rain makes it muggy California is dry but Florida

باران آن را گل آلود می کند باران

is humid California is dry but Florida is humid ok so in this video we learned

آن را گل آلود می کند .

the word humid make sure you guys remember it it's a very important word

کلمه بسیار مهم

in Korea because it describes Korea's weather and summer perfectly now as for

در کره است زیرا اکنون آب و هوای کره و تابستان را کاملاً توصیف می کند زیرا برای

me I've been here for a couple of years and I'm still trying to get used to it

من چند سالی است که اینجا هستم و هنوز سعی می کنم به آن عادت کنم

but I have to say I like dry weather better okay well thanks for joining and

اما باید بگویم که هوای خشک را بهتر دوست دارم خوب خوب با تشکر از پیوستن شما و

see you guys next time bye

دیدن شما بچه ها دفعه بعد بای سلام به

hi everybody my name's Esther and in this video I want to talk about a very

همه، اسم من استر است و در این ویدیو می خواهم در مورد یک

important vocabulary word for all Koreans to know okay and that word is

لغت بسیار مهم صحبت کنم که همه کره ای ها خوب بدانند و آن کلمه

monsoon season what is monsoon season well every summer

فصل موسمی است، فصل موسمی است، هر تابستان

many foreigners come and they're surprised by how much rain there is

بسیاری از خارجی ها بیایند و آنها از میزان بارش باران

right in the summer in Korea for about one month usually in July there's a lot

در کره در تابستان برای حدود یک ماه شگفت زده می شوند، معمولاً در ماه جولای

of rain okay and in English we call that the monsoon season so it's very

باران زیادی می بارد و به انگلیسی ما آن را فصل باران های موسمی می نامیم، بنابراین

important for Koreans to have a good umbrella maybe some rain boots right but

برای کره ای ها داشتن یک شرایط خوب بسیار مهم است. چتر ممکن است چند چکمه بارانی درست باشد، اما

also it can cause some problems for some businesses and homes if there's

همچنین می‌تواند برای برخی از مشاغل و خانه‌ها مشکلاتی ایجاد کند، اگر

too much rain and flooding right so if you see a foreigner and they ask about

باران و سیل زیاد باشد، بنابراین اگر یک خارجی را دیدید و او در مورد

summer in Korea it's very important that you remember that you tell them about

تابستان در کره سوال کرد، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که در مورد آن به آنها بگویید.

monsoon season okay so let's look on the board and look at this example sentence

فصل موسمی بسیار خوب است، پس بیایید روی تخته نگاه کنیم و به این جمله مثال نگاه کنیم

the monsoon season in Korea begins in summer right I just talked about that

فصل موسمی در کره در تابستان شروع می‌شود، درست است من فقط در مورد آن صحبت کردم که

again the monsoon let's pronounce it together monsoon monsoon so the monsoon

دوباره موسمی بیایید آن را با هم تلفظ کنیم.

season in Korea begins in summer and as we said the monsoon season lasts for

گفت: فصل باران های موسمی

about one month and there's lots of rain during the monsoon season okay let's

حدود یک ماه طول می کشد و در طول فصل باران های موسمی باران زیادی می بارد، خوب بیایید

look at some more examples together let's look at these examples it's very

چند

humid during the monsoon season it's very humid during the monsoon season the

نمونه دیگر را با هم ببینیم، بیایید به این نمونه ها نگاه کنیم

monsoon season is coming the monsoon season is coming I need to buy a new

. فصل باران های موسمی در راه است من باید یک

umbrella for the monsoon season I need to buy a new umbrella for the monsoon

چتر جدید برای فصل باران های موسمی بخرم من باید یک چتر جدید برای فصل باران های

season okay so in this video we learned up

موسمی بخرم خوب است بنابراین در این ویدیو ما واژگان فصل باران های موسمی را یاد گرفتیم

the vocabulary word monsoon season remember it's a time in Korea when

به یاد داشته باشید زمانی در کره است که

there's a lot of rain and it's very hot and sticky right now in Southern

چیزهای زیادی وجود دارد. باران و در حال حاضر در جنوب بسیار گرم و چسبنده است

California where I'm from there is no monsoon season we get a little bit of

کالیفرنیا، جایی که من اهل آن هستم، فصل موسمی وجود ندارد

rain in the winter time which is very different from Korea but again nothing

، در زمستان کمی باران می‌باریم

like the rain we see here okay so that is something that I'm still trying to

که با کره بسیار متفاوت است، اما باز هم چیزی شبیه به بارانی که اینجا می‌بینیم، خوب نیست، بنابراین این چیزی است که من هنوز در تلاش برای

get used to okay so again the word we learned is monsoon

دریافت آن هستم. خیلی خوب بود پس دوباره کلمه ای که یاد گرفتیم

season don't forget it and see you next time bye

فصل موسمی است فراموشش نکن و دفعه بعد ببینمت سلام

hi everybody I'm Esther and in this video I want to talk with you about the

به همه من استر هستم و در این ویدیو میخواهم با شما در مورد کلمه

word lag now lag means to do something very slowly or to be very slow okay so

تاخیر اکنون لگ به معنای انجام کاری بسیار زیاد صحبت کنم آهسته یا خیلی آهسته باشه پس

the word lag is appear on the board now the pronunciation it's hard I know but

کلمه تاخیر روی تابلو ظاهر میشه حالا تلفظش سخته من میدونم ولی

you have to try and practice lag lag okay

باید سعی کنید و تمرین تاخیر تاخیر داشته باشید خوب

so let's look at these examples she's lagging she's lagging this means she's

پس بیایید به این مثالها نگاه کنیم او تاخیر داره او عقب میمونه این به این معنیه که

taking a long time to do something she's doing something very slowly

مدت زیادی طول میکشه برای انجام کاری که او کاری را خیلی آهسته انجام می دهد

she's lagging the next one is stop lagging stop lagging you're telling

او عقب می افتد بعدی این است که توقف کند عقب نمانید شما

somebody hurry up stop being slow okay the next one is a very common problem my

به کسی می گویید عجله کنید کند نباشید خوب مشکل بعدی یک مشکل بسیار رایج است

computer is lagging my computer is lagging that means my computer is slow

که کامپیوتر من عقب می افتد کامپیوتر من عقب افتاده است که به این معنی است که کامپیوتر من آهسته

it's slow I'm trying to do something but it's lagging it's slow and the last one

آهسته است من سعی می کنم کاری انجام دهم اما تاخیر دارد کند است و آخرین مورد این

is I have jet lag I have jet lag you might hear this a lot

است که من جت لگ دارم من جت لگ دارم ممکن است این را زیاد بشنوید

especially from people who are travelling so if you travel around the

مخصوصاً از افرادی که در حال سفر هستند بنابراین اگر به دور دنیا سفر می کنید

world maybe to faraway country but you're gonna be changing time zones so

شاید به دوردست ها کشور اما شما منطقه زمانی را تغییر خواهید داد، بنابراین

the time will be different and you'll feel very tired your body will feel slow

زمان متفاوت خواهد بود و شما احساس خستگی زیادی خواهید کرد بدن شما احساس کندی

and tired and your body is taking a long time to adjust to the new time zone your

و خستگی می کند و بدن شما مدت زیادی طول می کشد تا خود را با منطقه زمانی جدید تنظیم کند که

body is slow to adjust so you have to say I have jet lag okay let's look at

بدن شما کند است. تنظیم کن پس باید بگی من جت لگ دارم باشه بیایید

some more examples together okay let's look at a few examples first one she's

چند مثال دیگه رو با هم ببینیم خیلی خب بیایید به چند نمونه نگاه کنیم اولی او

always late because she laughs she's always late because she lags the

همیشه دیر می کند چون می خندد او همیشه دیر می کند زیرا او عقب

next one I wish you wouldn't lag so much I wish you wouldn't lag so much next I

می ماند. خیلی ای کاش بعدش اینقدر معطل نمی شدی من

can't open the program because my computer is lagging I can't open the

نمی تونم برنامه رو باز کنم چون کامپیوترم عقب افتاده نمی تونم

program because my computer is lagging the last one my jet lag is terrible I

برنامه رو باز کنم چون کامپیوترم عقب افتاده آخریش جت لگ من وحشتناکه من

keep falling asleep my jet lag is terrible I keep falling asleep ok so in

مدام به خواب میرم جت لگم وحشتناک است من همچنان به خواب می روم خوب است بنابراین در

this video we learned that we use the word lag to describe an action that is

این ویدیو یاد گرفتیم که ما از کلمه تاخیر برای توصیف عملی استفاده می کنیم که

very very slow now my best friend is someone who lags a lot whenever we want

بسیار بسیار کند است. اکنون بهترین دوست من کسی است که هر وقت بخواهیم

to do something especially at night she takes almost 2 hours to get ready

کاری را انجام دهیم به خصوص در شب خیلی عقب می افتد. 2 ساعت برای آماده شدن

she has to wash her hair or take a shower then put on her makeup you know

باید موهایش را بشوید یا دوش بگیرد و بعد آرایش کند شما می دانید

decide what to wear and that can take a very long time so I always have to say

تصمیم بگیرید چه بپوشید و این ممکن است خیلی طول بکشد، بنابراین من همیشه باید

to her stop lagging hurry up we're late stop lagging ok so next time if you have

به او بگویم که عقب نمانید عجله کنید ما دیر کردیم از عقب افتادن دست بردارید باشه پس دفعه بعد اگر دوست یا کسی دارید

a friend or somebody that's taking a very long time you can use the word lag

که خیلی طول میکشه می تونید از کلمه lag

to say stop lagging hurry up ok well that's the end thank you bye

برای گفتن توقف عقب افتادن استفاده کنید عجله کنید خوب این پایان است ممنون خداحافظ سلام به

hi everybody my name is Esther and in this video I'm going to talk about the

همه اسم من استر است و در این ویدیو من اکنون می خواهم در مورد

word pedestrian now I think this is a really important word for all Koreans to

کلمه عابر پیاده صحبت کنم، فکر می کنم این کلمه واقعاً مهمی است که همه کره ای ها بدانند

know because there are many pedestrians in Korea well what is a pedestrian a

زیرا عابران پیاده زیادی در کره وجود دارند، خوب

pedestrian is somebody who is walking they might be walking on the street or

عابر پیاده چیست.

on the sidewalk where all the stores and restaurants are

در پیاده‌روی که همه فروشگاه‌ها و رستوران‌ها

the sidewalk or pedestrians might be crossing the street on a crosswalk

پیاده‌رو هستند یا عابران پیاده ممکن است در حال عبور از خیابان در یک خط عابر پیاده باشند،

that's the section with the white lines where you have to go if you want to go

این قسمت با خطوط سفید است که اگر می‌خواهید

to the other side so let's look at these example sentences don't hit the

به طرف دیگر بروید، باید به آنجا بروید، بنابراین بیایید به این جملات مثال نگاه کنیم. به عابر پیاده نزنید

pedestrian okay so in Korea there are very many cars and drivers and they have

خب پس در کره ماشین ها و رانندگان بسیار زیاد هستند و آنها باید

to be careful not to hit the people that are walking the pedestrians so don't hit

مراقب باشند که با افرادی که در حال پیاده روی عابران پیاده هستند برخورد نکنند پس عابر پیاده را نزنید

the pedestrian the pedestrian crosses the crosswalk again the crosswalk is

عابر پیاده دوباره از خط عابر عابر عبور می کند

where the white lines are you have to walk there if you want to go to the

. خطوط سفید این است که اگر می خواهید به

other side the pedestrian crosses the crosswalk the last example is there are

طرف دیگر بروید، عابر پیاده از خط عابر پیاده عبور می کند، آخرین مثال این است که

many pedestrians on the sidewalk remember sidewalk is the area next to

عابران زیادی در پیاده رو هستند به یاد داشته باشید پیاده رو منطقه ای است در کنار

the street where pedestrians should walk it's safer right so there are many

خیابان که عابران پیاده باید در آن راه بروند، درست است امن تر است. بنابراین عابران پیاده زیادی در پیاده رو هستند

pedestrians on the sidewalk okay and so that's how we use pedestrian remember it

خوب است و بنابراین ما از عابر پیاده استفاده می کنیم به یاد داشته باشید که به این

means somebody who's walking okay that's all thank you bye

معنی است که کسی که دارد راه می رود خوب

hello everybody my name is Esther and in this video we're going to talk about a

است

slang word that comes from California that's where I'm from

. از کالیفرنیا، جایی که من از

this slang word is actually from Northern California in areas like San

این کلمه عامیانه هستم، در واقع از کالیفرنیای شمالی در مناطقی مانند سان

Francisco San Jose and Oakland and this word is the slang word hella mm-hmm and

فرانسیسکو سن خوزه و اوکلند است و این کلمه کلمه عامیانه hella mm-hmm و

it actually has two different meanings so let's look at how it's used in some

در واقع دو معنی مختلف دارد، بنابراین بیایید نحوه استفاده از آن در برخی

sentences okay so here's the first example sentence this room is hella hot

جملات را بررسی کنیم، خوب، بنابراین اولین جمله مثال این اتاق است hella hot

hmm how is hella used it's used to mean the word really or very right this room

hmm چگونه hella استفاده می شود به معنای کلمه واقعاً یا بسیار درست این اتاق

is very hot or this room is really hot in that case we can say this room is

بسیار گرم است یا این استفاده می شود. اتاق واقعاً داغ است در آن صورت می توانیم بگوییم این اتاق

hella hot mm-hmm so that's the first meaning let's move

hella hot mm-hmm است بنابراین این اولین معنی است بیایید

on to the second meeting and here's another example sentence there's hella

به جلسه دوم برویم و در اینجا یک جمله مثال دیگر وجود دارد hella

food at home hmm that doesn't match the word really right let's look there's

food در خانه هوم که با کلمه واقعاً درست مطابقت ندارد. بیایید نگاه کنیم

really food at home it doesn't make sense actually in the second sentence

واقعاً در خانه غذا وجود دارد، معنی ندارد در واقع در جمله دوم

hella is used to mean there's a lot of or there's many things right so in this

hella به این معنی استفاده می شود که چیزهای زیادی وجود دارد یا چیزهای زیادی درست است، بنابراین در این

case instead of saying there's a lot of food at home we can say there's hella

مورد به جای اینکه بگوییم غذای زیادی در خانه وجود دارد، می توانیم بگوییم که مقدار زیادی غذا در خانه وجود دارد. غذای hella

food at home so hurry and go home and eat some of that food now under hella

در خانه پس عجله کنید و به خانه بروید و مقداری از آن غذا را بخورید اکنون در زیر hella

I've written the word hecta and that's because some people feel uncomfortable

کلمه hecta را نوشتم و دلیل آن این است که برخی از افراد در

using the word hella right because hella has the word hell right and hell can

استفاده درست از کلمه hella احساس ناراحتی می کنند زیرا hella کلمه جهنم را دارد و

sometimes be used to express an emotion that's negative or very strong right and

گاهی اوقات می توان از جهنم استفاده کرد. برای ابراز احساسی که منفی یا خیلی قوی است درست است و

in that case people use heck right so again instead of hella some people say

در آن صورت افراد از هک درست استفاده می کنند، بنابراین دوباره به جای hella برخی از افراد می گویند

hecka mmm-hmm so we can say there's hecka food at home

هکا ممم-هم، بنابراین ما می توانیم بگوییم که دوباره غذای هکا در خانه وجود دارد،

again it means the same thing there's a lot of food at home there's hecka food

یعنی همان چیزی است که غذای زیادی وجود دارد. در خانه غذای هکا در خانه وجود دارد

at home but if you don't want to use hella you can use this one and in

، اما اگر نمی‌خواهید از هلا استفاده کنید، می‌توانید از آن استفاده کنید و به

same way you can use hecka to substitute hella in the first sentence as well this

همین ترتیب می‌توانید از هکا برای جایگزینی هلا در جمله اول استفاده کنید، همینطور این

room is hecka hot right this room is hecka hot it's very hot in

اتاق هکا داغ است، درست این اتاق هکا داغ است. اینجا خیلی گرم است

here but I don't want to say hello but remember again this slang word hella and

اما نمی‌خواهم سلام کنم، اما دوباره به یاد داشته باشید که این کلمه عامیانه hella و

hecta is actually from Northern California so you might not hear it or

hecta در واقع از شمال کالیفرنیا است، بنابراین ممکن است آن را نشنید یا

people might not understand what you mean if you use it in other places such

اگر در جاهای دیگر از آن استفاده کنید ممکن است منظور شما را متوجه نشوند.

as New York or the UK so keep that in mind okay so let's look at a couple

به عنوان نیویورک یا بریتانیا، پس این را در نظر داشته باشید، خب، بیایید به چند

examples sentences this pizza is hella good this pizza is hella good you look

جمله نگاه کنیم این پیتزا خوب است، این پیتزا خوب است، شما خوب به نظر می رسید،

hella pretty you look hella pretty your hair is hecka long your hair is Haeckel

شما زیبا به نظر می رسید موهای شما بسیار بلند است موهای شما

long there's hecka people at this concert

هکل بلند است. مردم در این کنسرت

there's hecka people at this concert now remember this is the sentence where you

وجود دارند هکا مردم حاضر در این کنسرت اکنون به یاد داشته باشید این جمله ای است که در آن شما

would use hecka to mean a lot of right so again there's hecka people at this

از هکا به معنای حق بسیار استفاده می کنید، بنابراین باز هم افراد هکا در این

concert I have hella things to do I have hella things to do okay so those are the

کنسرت هستند من چیزهایی برای انجام دادن دارم. روش‌هایی هستند

ways that we can use hella or hecka in our everyday speech but I want to remind

که می‌توانیم از hella یا hecka در گفتار روزمره خود استفاده کنیم، اما می‌خواهم

you guys one more time this slang is used mostly in Northern California now

یک بار دیگر به شما یادآوری کنم که این زبان عامیانه در حال حاضر بیشتر در کالیفرنیای شمالی

for those of you who like and enjoy hip-hop music some hip-hop artists from

برای کسانی از شما که موسیقی هیپ‌هاپ را دوست دارند و از برخی از هنرمندان هیپ‌هاپ لذت می‌برند استفاده می‌شود. از

that area such as efore tea and the Federation use the slang word in their

آن منطقه مانند پیش چای و فدراسیون در

music they use hella mostly so next time you decide to listen to some of their

موسیقی خود از کلمه عامیانه استفاده می کنند، آنها بیشتر از hella استفاده می کنند، بنابراین دفعه بعد تصمیم می گیرید به برخی از

music I hope you guys can understand a little better what they're saying and

موسیقی های آنها گوش دهید، امیدوارم شما بچه ها بتوانید کمی بهتر بفهمید که آنها چه می گویند و

what that word means okay well thanks see you guys next time

چه چیزی. کلمه یعنی باشه خوب ممنون دفعه بعد میبینم بچه ها سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video we're going to talk about a

همه من استر هستم و در این ویدیو ما در مورد یک کلمه سورتمه صحبت می کنیم

sleighing word and that word is pissed or pissed off now before I start I want

و آن کلمه عصبانی یا عصبانی است حالا قبل از شروع می خواهم به

to tell you that pissed can actually have several meanings but today we're

شما بگویم که عصبانی می شود در واقع معانی مختلفی دارند، اما امروز ما

going to focus on one meaning and the meaning that I want to focus on is angry

بر روی یک معنی تمرکز می کنیم و معنایی که می خواهم روی آن تمرکز کنم عصبانی هستم،

okay so pissed or pissed off can mean very angry or maybe upset or annoyed

بسیار خوب است، بنابراین عصبانی یا عصبانی می تواند به معنای بسیار عصبانی یا شاید ناراحت یا آزرده باشد،

okay so before I explain a little bit more let's look at these example

خوب، بنابراین قبل از اینکه کمی بیشتر توضیح دهم بیایید به این

sentences the first one is I'm pissed this just means I'm angry I'm upset so

جملات مثال نگاه کنیم اولی من عصبانی هستم این فقط به این معنی است که من عصبانی هستم من ناراحت هستم پس

again I'm pissed the next sentence is very similar I'm pissed off I'm pissed

دوباره عصبانی هستم جمله بعدی بسیار شبیه است من عصبانی هستم

off again these two sentences have the same meaning they both mean I'm very

دوباره عصبانی هستم این دو جملات به یک معنا هستند و هر دو به این معنی هستند که من برای چیزی خیلی

angry about something or I'm very angry at somebody please also notice that we

عصبانی هستم یا از دست کسی خیلی عصبانی هستم لطفاً توجه داشته باشید که

have to say pissed in the past tense we have to say it with EB if you say I'm

باید در زمان گذشته بگوییم عصبانی هستم اگر می گویید من عصبانی هستم باید آن را با EB بگوییم.

pissed with alpha IDI it actually has a different meaning so again you must say

با alpha IDI در واقع معنای دیگری دارد، بنابراین دوباره باید بگویید

I'm pissed or I'm pissed off to show that you're angry okay here's the last

من عصبانی هستم یا عصبانی هستم تا نشان دهید که عصبانی هستید، خب این آخرین

sentence I get pissed off when he lies to me that means I get angry when he

جمله ای است که وقتی به من دروغ می گوید عصبانی می شوم به این معنی که عصبانی می شوم. وقتی

lies to me again I get pissed off when he lies to me let's make sure we also

دوباره به من دروغ می گوید من عصبانی می شوم وقتی به من دروغ می گوید بیایید مطمئن شویم که

notice the pronunciation pissed off pissed pissed off pissed and let's look

تلفظ pissed off pissed off pissed را هم متوجه می شویم و بیایید

at the example sentence one more time I get pissed off when he lies

یک بار دیگر به جمله مثال نگاه کنیم وقتی به من دروغ می گوید عصبانی می شوم

to me and for all the women out there you understand what I mean right when

و برای همه زنان آنجا منظور من را دقیقاً درک می کنید

someone you care about or someone you love lies to you you get angry or pissed

کسی که به او اهمیت می‌دهید یا کسی که دوستش دارید به شما دروغ می‌گوید،

off right so let's look at a few more example sentences together I was pissed

درست عصبانی می‌شوید یا عصبانی می‌شوید، پس بیایید چند جمله مثال دیگر را با هم ببینیم

off when the other car cut in front of me I was pissed off when the other car

وقتی ماشین دیگر جلوی من برید عصبانی شدم وقتی ماشین دیگر

cut in front of me don't get pissed off it was a mistake don't get pissed off it

برید عصبانی شدم جلوی من عصبانی نشو این یک اشتباه بود عصبانی نشو

was a mistake I'm pissed off that he didn't pay me back yet I'm pissed off

اشتباه بود من عصبانی هستم که او هنوز به من پول نداده است من عصبانی هستم

that he didn't pay me back yet okay so we looked at a couple example sentences

که او به من پول نداده است بازگشت اما خوب است، بنابراین ما به چند جمله مثال نگاه کردیم

and we learned the word pissed or pissed off so just remember it's a very common

و کلمه عصبانی یا عصبانی را یاد گرفتیم، بنابراین فقط به یاد داشته باشید که

slang if you use it in America or another english-speaking country

اگر در آمریکا یا کشورهای انگلیسی زبان دیگری از آن استفاده کنید، این یک زبان عامیانه بسیار رایج

everybody will know that that means you're angry or upset but remember you

است، همه می دانند که این به این معنی است که شما عصبانی هستید. یا ناراحت هستید اما به یاد داشته باشید که

should probably only use this with your friends because if you say this to

احتمالاً باید این را فقط با دوستان خود استفاده کنید زیرا اگر این را به کسی بگویید

somebody that you don't know well it can seem a little bit rude okay

که خوب نمی شناسید

so please remember that when you're angry try saying pissed or pissed off

ممکن است کمی بی ادبانه به نظر برسد.

I'm pissed I'm pissed off all right well I'll see you in the next video bye

من عصبانی هستم من عصبانی هستم خیلی خوب من شما را در ویدیوی بعدی می بینم بای سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video we're going to talk about an

همه من استر هستم و در این ویدیو در مورد یک عبارت مهم صحبت می کنیم

important expression especially for those of you who are in relationships

مخصوصاً برای شما که در روابط

for those of you who have a boyfriend or girlfriend and that expression is to

برای کسانی از شما که دوست پسر یا دوست دختر دارید و این عبارت این است که

dump someone to dump someone well what do you think that means well for those

یک نفر را اخراج کنید تا یک نفر را خوب ول کنید به نظر شما چه معنی دارد برای آنهایی

of you who are in a relationship maybe you're not happy hmm maybe you don't

از شما که در یک رابطه هستید ممکن است خوشحال نباشید هوم شاید ندارید

love that person anymore or maybe that person is just really

دیگر آن شخص را دوست داشته باشم یا شاید آن شخص واقعاً

horrible really bad so what do you do well you break up with them right you

وحشتناک است و واقعاً بد است، پس چه کاری را خوب انجام می دهی که از او جدا می شوی درست می

say I don't want to be with you anymore and that's where the expression comes in

گویید من دیگر نمی خواهم با شما باشم و اینجاست که این عبارت به میان می آید که

to dump someone so when you tell your boyfriend or girlfriend I don't want to

یک نفر را رها کنید پس وقتی تو به دوست پسر یا دوست دخترت می گویی که من دیگر نمی خواهم

be with you anymore you are dumping them okay so let's look

با تو باشم، تو آنها را ول می کنی، پس بیایید

at these examples first he dumped me hmm he dumped me this is a sad situation

به این نمونه ها نگاه کنیم اول او مرا ول کرد هوم او من را ول کرد این وضعیت غم انگیزی است،

right maybe my boyfriend didn't love me anymore or maybe I did something that

شاید دوست پسرم دیگر مرا دوست نداشته باشد. یا شاید من کاری کردم که

made him angry so he dumped me he doesn't want to be with me any longer

او را عصبانی کرد، بنابراین او مرا رها کرد، او دیگر نمی خواهد با من باشد

hmm I dumped him the next sentence I dumped him this one is not so bad maybe

هوم من او را انداختم جمله بعدی که او را حذف کردم این یکی آنقدرها هم بد نیست شاید

my boyfriend was really bad or he lied too much so I kicked him I got rid of

دوست پسر من واقعاً بد بود یا او هم دروغ گفت خیلی به او لگد زدم از شرش خلاص شدم

him I dumped him okay so let's look at some more example sentences together she

من او را رها کردم خوب

dumped him because he lied to her she dumped him because he lied to her I'm

پس بیایید چند جمله مثال دیگر را با هم ببینیم

thinking about dumping my girlfriend because she's getting fat I'm thinking

. چاق من به این فکر می کنم

about dumping my girlfriend because she's getting fat he dumped me I'm so

که دوست دخترم را رها کنم چون او چاق می شود او مرا رها

sad he dumped me I'm so sad okay so in this video we learned the expression to

کرد من خیلی ناراحت هستم

dump someone remember you can dump a bad boyfriend or girlfriend but they can

که او مرا انداخت اما آنها

also dump you now I want to tell you about one of my

همچنین می توانند شما را کنار بگذارند، من می خواهم در مورد یکی از

ex-boyfriends he never had time for me he was always busy and he couldn't talk

دوست پسرهای سابقم به شما بگویم که او هرگز برای من وقت نداشت، او همیشه مشغول بود و نمی توانست صحبت کند

or hang out so I had to dump him and it felt great

یا با هم صحبت کند، بنابراین من مجبور شدم او را رها کنم و این احساس بسیار خوبی داشت،

okay well see you guys next time bye

خوب بود. بچه ها دفعه بعد خداحافظ سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video we're going to talk about an

همه من استر هستم و در این ویدیو در مورد یک اصطلاح مهم صحبت می کنیم که

important idiom hit on now hit on doesn't mean to hit right

حالا ضربه بزنید به معنای درست زدن نیست،

it means you punch someone or you use your hand to hurt someone so that's not

به این معنی است که به کسی مشت می زنید یا از دست خود برای صدمه زدن استفاده می کنید. کسی که

what it means hit on means well when a guy maybe likes a girl he sees someone

معنایش این نیست ضربه زدن به این معنی است که وقتی پسری ممکن است دختری را دوست داشته باشد کسی را می بیند

and he thinks that girl is cute he wants to know her better he wants to know her

و فکر می کند آن دختر ناز است او می خواهد او را بهتر بشناسد او می خواهد

more so he might go to her and ask for her phone number

بیشتر بشناسد تا ممکن است به سراغش برود و او را بخواهد شماره تلفن

try to talk to her that's hitting on that's hit on right he's hitting on her

سعی کنید با او صحبت کنید که به او ضربه می زند. او به او ضربه می زند

okay so yes a girl can hit on a guy as well usually but it's usually the guy

خوب است، بنابراین بله، معمولاً یک دختر می تواند به یک پسر هم ضربه بزند، اما معمولاً این پسر است

that hits on the girl and in Korean they say the word hunting right but in

که به دختر ضربه می زند و به کره ای کلمه شکار را درست می گویند. اما در

English we have to say hit on so let's look at these examples he hit on her he

انگلیسی باید بگوییم ضربه به روی پس بیایید به این مثال ها نگاه کنیم که او به او ضربه زد و

hit on her again this means he went to the girl and tried to talk to her and

دوباره به او ضربه زد این بدان معنی است که او به سمت دختر رفت و سعی کرد با او صحبت کند و

know her better so maybe they can be a couple later or have a relationship

او را بهتر بشناسد تا شاید بعداً زوج شوند یا دوباره رابطه برقرار کن

again he hit on her the next sentence says she got hit on she got hit on this

او به او ضربه زد جمله بعدی می گوید او ضربه خورد او ضربه خورد در این

is not the same as this sentence right she didn't hit on someone she got hit on

با این جمله یکی نیست درست است او به کسی ضربه نزد او ضربه خورد

which means that somebody hit on her so don't get that confused let's look at

به این معنی که یک نفر به او ضربه زد پس نکن اینقدر گیج نشو بیایید

some more example sentences together okay let's look at these examples she

چند جمله مثال دیگر را با هم ببینیم خوب بیایید به این مثال ها نگاه کنیم که او

always gets hit on at the bar she always gets hit on at the bar many guys hit on

همیشه در میله ضربه می خورد او همیشه در میله ضربه می زند.

me many guys hit on me I saw man hit on a pretty girl

من خیلی از بچه ها به من ضربه زدند من دیدم مردی به یک دختر زیبا ضربه زد

I saw man hit on a pretty girl he's a womanizer he hits on every girl he's a

من دیدم مردی به یک دختر زیبا ضربه زد او یک زن زن است او به هر دختری ضربه می زند او یک

womanizer he hits on every girl okay so let's review one more time

زن زن است او به هر دختری ضربه می زند خوب پس بیایید یک بار دیگر مرور کنیم که

we learned the idiom hit on again hit on means you like someone that you don't

اصطلاح ضربه زدن را یاد گرفتیم دوباره ضربه بزنید یعنی از کسی خوشتان می‌آید که نمی‌دانید

know you go and talk to them again maybe try to get to know them better or their

بروید و دوباره با او صحبت کنید، شاید سعی کنید او را بهتر بشناسید یا

phone number or something like that now in America yeah guys hit on girls of

شماره تلفنش یا چیزی شبیه به آن الان در آمریکا، بله، پسرها البته دخترها را می‌زنند

course but I think in Korea a lot more Korean guys tend to hit on girls in

، اما من فکر می‌کنم در کره، پسران کره ای بیشتر تمایل دارند در

public places like the bus stop or on the street or maybe even on the subway

مکان های عمومی مانند ایستگاه اتوبوس یا خیابان یا حتی در مترو به دختران ضربه بزنند

so that's the word we learned in this video and I hope to see you guys next

، بنابراین این کلمه ای است که ما در این ویدیو یاد گرفتیم و امیدوارم

time bye

دفعه بعد شما را ببینم سلام

hi everybody I'm Esther and in this video we're going to talk about a slang

به همه من استر هستم و در این ویدیو در مورد یک کلمه عامیانه صحبت می کنیم

word that is what's up mm-hmm so what's up can be used in two ways the

که چه خبر است mm-hmm بنابراین what's up را می توان به دو صورت استفاده کرد.

first way is a way to greet people to say hi and actually when we say what's

روش اول روشی است برای احوالپرسی به مردم برای گفتن سلام و در واقع زمانی که ما بگو چی شده

up it means hi how are you or what are you doing these days right what are you

یعنی سلام چطوری یا این روزها چیکار میکنی درسته

up to these days so that's the first way we use what's up

این روزا چیکار میکنی پس این اولین روشی است که ما از چه خبر استفاده میکنیم

the second way is to ask what's wrong is something wrong is something bad

راه دوم اینه که بپرسیم مشکل چیه

happening to you right so those are the two ways that we can use what's up so

درست است پس این دو روشی است که ما می توانیم از what's up استفاده کنیم پس

let's look at these example sentences here's the first one hey Susie what's up

بیایید به این جملات مثال نگاه کنیم اینجا اولین جمله است هی سوزی چه خبر است

hey Susie what's up so this person a is asking Susie hey Susie how are you or

هی سوزی چه خبر است بنابراین این شخص از سوزی می پرسد هی سوزی تو چطوری یا

hey Susie what are you up to these days what are you doing these days and here

هی سوزی تو چیست؟ تا این روزها تو این روزها چه کار می کنی و در اینجا

are some ways you can answer nothing much

چند راه وجود دارد که شما نمی توانید خیلی جواب دهید

that means there's nothing special happening in my life I'm not doing much

، یعنی هیچ اتفاق خاصی در زندگی من نمی افتد من کار زیادی انجام نمی دهم

or maybe if they said hey Susie what's up Susie can say I'm going to the movies

یا شاید اگر آنها می گفتند هی سوزی چه خبر است سوزی می تواند بگوید من هستم رفتن به سینما

she would just say what she's doing right another way remember the second

او فقط می‌گوید چه کاری درست انجام می‌دهد به‌صورت دیگری به یاد داشته باشید

way is to ask what's wrong is everything okay so here is how we would use it you

راه دوم این است که بپرسید چه چیزی اشکال دارد، همه چیز خوب است، بنابراین در اینجا نحوه استفاده از آن

look upset what's up again you look upset

است

what's up what's wrong and maybe this person would say I lost my wallet that's

. کسی می‌گوید کیف پولم را گم کرده‌ام به همین

why they're upset I lost my wallet so you can say why you look upset what's

دلیل ناراحت هستند من کیف پولم را گم کردم، بنابراین می‌توانی بگوییم چرا

going on what's wrong now let's look at how to pronounce it one more time what's

ناراحت به نظر می‌رسی چه خبر است، حالا بیایید یک بار دیگر نحوه تلفظ آن را ببینیم

up it's almost like what's and up are blended like

. ترکیبی شبیه به

connected what's up and I also want to mention that some people say what up

Connect What's up است و همچنین می‌خواهم اشاره کنم که برخی از افراد می‌گویند که چه چیزی را

they take out the s what up or some people even just say sup right sup that

بیرون می‌آورند یا برخی افراد حتی می‌گویند sup right sup که به

means the same thing but I want you guys to make sure that you use what's up and

همین معنی است، اما من از شما بچه‌ها می‌خواهم مطمئن شوید که از آنچه که هست استفاده می‌کنید بالا و

that's the best way to say it let's look at a few more example sentences together

این بهترین راه برای گفتن آن است بیایید چند جمله مثال دیگر را با هم نگاه کنیم

okay let's look at some examples long time no see

خوب بیایید به چند مثال نگاه کنیم طولانی مدت نه ببینم

what's up long time no see what's up I was surprised to get your call what's up

چه خبر است طولانی مدت نه ببینم چه خبر است

I was surprised to get your call what's up what's up with you these days

من از دریافت تماس شما شگفت زده شدم. تماس شما چه خبر است این روزها

what's up with you these days are you crying what's up are you crying what's

چه خبر است این روزها چه خبر است گریه می کنید

up okay so we've looked at some example sentences now let me remind you that

چه خبر

what's up is a great way to say hello or how are you but remember only to

است؟ سلام یا حالتون چطوره اما فقط به

somebody that you know well so maybe a friend maybe family if you're very close

کسی بیاد داشته باشید که به خوبی میشناسید، پس شاید یک دوست یا خانواده اگر خیلی صمیمی هستید

but never in a business conversation and never in a formal conversation where

اما هرگز در یک مکالمه کاری و هرگز در یک مکالمه رسمی که در آن

you're meeting with somebody very important in those cases you just want

با فردی بسیار مهم در آن موارد ملاقات می کنید. فقط میخوای

to say how are you not what's up okay alright well I hope this video helped

بگی چطوری نیستی خوب باشه امیدوارم این ویدیو به

you guys learn more English and see you next time bye

شما کمک کرده باشه که بیشتر انگلیسی یاد بگیرید و دفعه بعد شما رو ببینم سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video I'm going to teach you an

همگی من استر هستم و در این ویدیو یک اسلینگ مهم

important sling used to describe women now women in Korea are very beautiful

را به شما آموزش میدهم قبلاً زنان را توصیف می کرد اکنون زنان در کره بسیار زیبا هستند

and maybe the reason is that they spend a lot of time and money on things like

و شاید دلیل آن این باشد که آنها زمان و هزینه زیادی را صرف چیزهایی می کنند مانند

their hair clothes makeup nails things like that right so in English the Shlaim

آرایش لباس موهایشان و ناخن ها مانند این چیزها درست است بنابراین در زبان انگلیسی Shlaim

that we use to describe women who spend a lot of time and money to look nice are

که ما برای توصیف زنانی که هزینه می کنند استفاده می کنیم. زمان و پول زیاد برای زیبا به نظر رسیدن

called high maintenance again high maintenance

دوباره تعمیر و نگهداری بالا گفته می شود

maybe they spend maybe one or two hours getting ready right they spend a lot of

، شاید آنها شاید یک یا دو ساعت را صرف آماده شدن درست کنند، زمان زیادی را صرف می کنند

time to look nice so maybe they're always late and people always have to

تا زیبا به نظر برسند، بنابراین شاید همیشه دیر می کنند و مردم همیشه باید

wait for them and remember high-maintenance girls also spend a lot

منتظر بمانند. آنها و به یاد داشته باشید دخترانی که از نگهداری بالایی برخوردار هستند نیز

of money so I don't know what's a lot of money to some people but yes they spend

پول زیادی خرج می کنند، بنابراین نمی دانم برای برخی افراد پول زیاد چیست، اما بله آنها

a lot of money or maybe their boyfriend's money on clothes hair and

پول زیادی یا شاید پول دوست پسرشان را برای موهای لباس خرج می کنند و

any other things to look nice so let's look at these example sentences first

هر چیز دیگری که زیبا به نظر می رسد، بنابراین بیایید ابتدا به این جملات مثال نگاه کنیم

she is high maintenance again high maintenance describes the girl so she is

او دوباره نگهداری زیاد است دختر را توصیف می کند بنابراین او نگهداری زیادی دارد

high maintenance now the opposite of high maintenance is low maintenance

حالا برعکس نگهداری زیاد، نگهداری کم است

right opposite of high is low so we say a girl is low maintenance if she doesn't

درست مقابل زیاد کم است، بنابراین می گوییم یک دختر است اگر او زمان یا پول زیادی را صرف نکند

spend a lot of time or money to look nice she can still look nice but maybe

تا زیبا به نظر برسد، باز هم می‌تواند زیبا به نظر برسد، اما شاید

she's a little bit more casual right instead of wearing a dress maybe she'll

به جای پوشیدن لباس، کمی معمولی‌تر باشد، شاید

wear a t-shirt and jeans and maybe some sneakers instead of high heels or maybe

یک تی شرت و شلوار جین بپوشد. کفش های کتانی به جای کفش های پاشنه بلند یا شاید به

she won't wear that much makeup anyways a low maintenance girl doesn't spend too

هر حال آنقدر آرایش نکند، یک دختر کم هزینه

much time or money on the way she looks so here's the next example sentence

برای ظاهرش وقت یا پول زیادی صرف نمی کند، بنابراین در اینجا مثال بعدی است

he likes low maintenance girls right there are some guys who like low

که او دختران کم هزینه را دوست دارد درست وجود دارد. کسی که

maintenance girls more he likes low maintenance girls ok well let's look at

دختران کم هزینه را بیشتر دوست دارد او دختران کم هزینه را دوست دارد خوب خوب بیایید

some more examples sentences together let's look at these examples she's very

با هم چند مثال دیگر را ببینیم بیایید به این مثال ها نگاه کنیم

high maintenance she spends two hundred dollars on makeup

او هر ماه دویست دلار

every month she's very high maintenance she spends two hundred dollars on makeup

برای آرایش خرج می کند.

every month his girlfriend is too high maintenance he's thinking about breaking

هر ماه که دوست دخترش مراقبت های زیادی دارد او به جدایی

up with her his girlfriend is too high maintenance

از او

he's thinking about breaking up with her I like casual low maintenance girls I

فکر می کند دوست دخترش مراقبت های زیادی دارد

like casual low maintenance girls she never wears makeup she's low maintenance

او به جدایی از او فکر می کند

she never wears makeup she's low maintenance okay so in this

. آرایش او خوب است، بنابراین در این

video we learned the slang high maintenance we learned that we use it to

ویدیو ما این اصطلاح عامیانه را یاد گرفتیم که از آن برای

describe a woman who spends a lot of time and money to look nice and we also

توصیف زنی استفاده می کنیم که زمان و هزینه زیادی را صرف می کند تا زیبا به نظر برسد و همچنین

learned that the opposite is low maintenance a woman who doesn't spend

متوجه شدیم که برعکس این موضوع، زنی که این کار را انجام نمی دهد.

too much time or money to look nice now you can use high maintenance or low

اکنون زمان یا پول زیادی را صرف کنید تا زیبا به نظر برسید، اکنون می توانید از تعمیر و نگهداری بالا یا

maintenance to also describe men but it's not very common and yeah lots of

نگهداری کم برای توصیف مردان نیز استفاده کنید، اما این خیلی رایج نیست و بله بسیاری از

people wouldn't really say that and I also want to point out that in America

مردم واقعاً این را نمی گویند و من همچنین می خواهم به این نکته اشاره کنم که در آمریکا

most men like low maintenance women being high maintenance isn't a bad thing

بیشتر مردها دوست دارند که خانم ها کم نظافت داشته باشند چیز بدی نیست،

but men think that if a woman is low maintenance they don't have to spend so

اما آقایان فکر می کنند که اگر زنی کم هزینه باشد، مجبور نیستند

much money or time or be stressed because of that woman so they think it

پول یا زمان زیادی خرج کنند یا به خاطر آن زن استرس داشته باشند، بنابراین فکر می کنند اینطور

will be a simpler relationship and things like that so I think that's

خواهد بود. یک رابطه ساده تر و چیزهایی از این قبیل، بنابراین فکر می کنم این

important to remember all right well thanks for joining and hope to see you

مهم است که خوب به خاطر بسپارید، ممنون که پیوستید و امیدوارم

guys next time bye

دفعه بعد شما را ببینم سلام

hi everybody I'm Esther and in this video I'm just gonna share sort story

به همه، من استر هستم و در این ویدیو فقط می خواهم داستانی را با شما به

with you about how I got my cat my cat's name is Oni and he's very precious to me

اشتراک بگذارم. چگونه گربه ام را گرفتم نام گربه من اونی است و برای من بسیار با ارزش است

I love him very much but it wasn't like that at first so let

من او را خیلی دوست دارم اما ابتدا اینطور نبود پس بگذارید

me tell you how I got him and yes it's a very kind of funny and strange story so

به شما بگویم چگونه او را گرفتم و بله این یک داستان خنده دار و عجیب است بنابراین

I've been in Korea for almost four years now and sometimes it gets lonely I live

من تقریباً چهار سال است که در کره هستم و گاهی اوقات احساس تنهایی می کنم من

alone so yeah sometimes when I come home I wish there was somebody there to say

تنها زندگی می کنم ، بنابراین بله ، گاهی اوقات وقتی به خانه می آیم آرزو می کنم ای کاش کسی آنجا بود که

hi to me and to keep me company right to play with me and just spend

به من سلام کند و با من همراهی کند تا با من بازی کند و فقط وقت خود را با من بگذران

time with me so I thought of getting a dog or a cat for some time but it was

بنابراین مدتی فکر کردم که یک سگ یا گربه بگیرم اما

too expensive and I knew that it was a big commitment right when you have a dog

خیلی گران بود و می دانستم که این یک تعهد بزرگ است درست زمانی که سگ یا گربه دارید،

or cat I believe you should keep that dog or cat until it dies or until I die

فکر می کنم باید آن سگ یا گربه را تا زمانی که آن را نگه دارید. بمیرم یا تا زمانی

so that's talking maybe 15 years or more right so it was a big commitment and I

که من بمیرم، شاید 15 سال یا بیشتر درست باشد، بنابراین این یک تعهد بزرگ بود و من

wasn't able to do it but I kind of had to do it so let me tell you how that

نتوانستم آن را انجام دهم، اما به نوعی مجبور شدم این کار را انجام دهم، بنابراین اجازه دهید به شما بگویم که چگونه این اتفاق

happened so I tutor I teach English to a couple

افتاد، بنابراین من به عنوان معلم خصوصی تدریس می کنم انگلیسی به چند

people in my building in my office tell and it was a Thursday I went to go tutor

نفر در ساختمان من در دفترم می گویند و پنج شنبه بود که رفتم معلم خصوصی

my student he's in junior high school or he's in middle school and when I went to

دانش آموزم او در دبیرستان یا دبیرستان است و وقتی به

his house something was strange all the lights were off and he looked very

خانه اش رفتم چیزی عجیب بود همه چراغ ها خاموش بودند و او خیلی

nervous and usually he's only supposed to use English with me we only talk in

عصبی به نظر می رسید و معمولاً فقط قرار است با من از انگلیسی استفاده کند ما فقط به

English but he looked very nervous and he said teacher can I just speak in

انگلیسی صحبت می کنیم اما او بسیار عصبی به نظر می رسید و می گفت معلم می توانم فقط به

Korean can I just talk in Korean I have to tell you something I said okay what's

کره ای صحبت کنم می توانم فقط به کره ای صحبت کنم باید به شما چیزی بگویم که گفتم باشه چیه

wrong I saw a little kitten and it was playing

اشتباه من یک بچه گربه کوچک را دیدم و

around in the kitchen and it was trying to get some food hmm so I took I picked

در آشپزخانه مشغول بازی بود و سعی می کرد کمی غذا بیاورد، بنابراین من

up the kitten and I asked the student what happened where did you find this

بچه گربه را برداشتم و از دانش آموز پرسیدم چه اتفاقی افتاده است که این بچه گربه را از کجا پیدا کردی

kitten well my student told me he was walking

خوب شاگردم به من گفت که او صبح به سمت مدرسه

to school in the morning and he saw somebody leave the kitten at a bus stop

می رفت و دید که یک نفر بچه گربه را در ایستگاه اتوبوس رها کرده است

okay so my student he played with the kitten a little and then he started

، بنابراین شاگرد من کمی با بچه گربه بازی کرد و سپس شروع کرد.

walking all the way to school but the kitten followed him it wouldn't stop

تمام راه را تا مدرسه راه می‌رفت اما بچه گربه دنبالش می‌آمد و دیگر دنبالش نمی‌رفت،

following him so my student got worried he took the kitten to school his teacher

بنابراین دانش‌آموزم نگران شد که بچه گربه را به مدرسه برد معلمش

let him keep the kitten in a closet in a storage closet that's

به او اجازه داد بچه‌گربه را در یک کمد در یک گنجه نگهداری کند، جایی که

where you keep maybe the broom all the things you clean with right and after

شما شاید جارو را نگه دارید. همه چیزهایی که باهاش ​​درست میکنی و بعد از

school my student let's call him Jay okay Jay took the kitten home and that's

مدرسه شاگردم بهش زنگ بزنیم جی باشه جی بچه گربه رو به خونه برد و به همین

why it was there but now Jay was really worried he said my mom is going to be

دلیل اونجا بود اما حالا جی واقعا نگران بود و گفت مامانم

very angry if she sees the kitten so he wanted me he asked me to take the kitten

اگه بچه گربه رو ببینه خیلی عصبانی میشه او از من خواست او از من خواست که بچه گربه را به خانه ببرم

home and keep it and he would ask his mom to let him keep the kitten so I

و نگهش دارم و از مادرش می خواست که اجازه دهد بچه گربه را نگه دارد، بنابراین

didn't want to the kitten looked cute but dirty I didn't know if his mom was

من نمی خواستم بچه گربه زیبا اما کثیف به نظر برسد

going to say yes then I would have to keep the kitten it just seemed like a

. بگو بله، پس باید بچه گربه را نگه دارم، به نظر می رسید که یک

big mess it just seemed like it would get really complicated really hard so I

آشفتگی بزرگ است، به نظر می رسید که واقعاً بسیار پیچیده می شود، بنابراین می

wanted to say no but I had to say yes he looked so nervous and worried so I took

خواستم بگویم نه، اما باید بگویم بله، او خیلی عصبی و نگران به نظر می رسید، بنابراین من

the kitten home I gave him some tuna and some water and I went back to finished

آن را گرفتم بچه گربه در خانه به او مقداری ماهی تن و مقداری آب دادم و برگشتم تا

tutoring Jay so after tutoring I went back home I gave the kids in a bath I

آموزش جی را تمام کنم، بنابراین بعد از آموزش به خانه برگشتم، بچه ها را حمام کردم،

gave him some more food and I was just waiting waiting for Jay to tell me his

کمی غذای دیگر به او دادم و فقط منتظر بودم تا جی به من بگوید.

mom said yes well a couple of hours passed

مامان گفت بله خوب چند ساعت گذشت

and he called me or he messaged me on the phone and he said his mom said no so

و او به من زنگ زد یا تلفنی به من پیام داد و گفت مامانش گفت نه پس

what choice that I have well he said he would try to find some friends at school

چه انتخابی دارم که خوب است او گفت سعی می کند در مدرسه دوستانی پیدا کند

who could take the kitten but nothing happened he wasn't able to find anybody

که بتوانند بچه گربه را ببرند. اما هیچ اتفاقی نیفتاد او نتوانست کسی را پیدا کند

and that's how I have the cat today again his name is Ogie he's very cute

و به همین دلیل است که من امروز دوباره گربه را دارم نامش اوگی است او بسیار بامزه است

he's not one-year-old yet he's maybe eight months old but he's getting pretty

او یک ساله نیست هنوز شاید هشت ماهه باشد اما او خیلی

big and I love him very much and at first I was worried about how I could

بزرگ شده است و من او را خیلی دوست دارم خیلی و در ابتدا نگران این بودم که چگونه می توانم

keep him but now I don't think I could live without him so yeah in this video I

او را نگه دارم اما اکنون فکر نمی کنم بتوانم بدون او زندگی کنم پس آره در این ویدیو

shared with you the story of how I got my cat I hope you enjoyed it and I hope

داستان چگونگی به دست آوردن گربه ام را با شما به اشتراک گذاشتم امیدوارم از آن لذت برده باشید و امیدوارم

to see you guys next time bye

برای دیدن شما بچه ها دفعه بعد سلام به

hi everybody I'm Esther and I want to share an interesting story with you guys

همه من استر هستم و می خواهم

in this video and the story is about a cunt a a pervert that I saw while I was

در این ویدیو یک داستان جالب را با شما دوستان به اشتراک بگذارم و داستان در مورد یک منحرف است که من در حالی که

still in America okay so while I was in college

هنوز در آمریکا بودم دیدم، خوب پس زمانی که من بودم در کالج

I used to work at a discount store a big discount store and this was during

در یک فروشگاه تخفیف دار کار می کردم، یک فروشگاه تخفیفی بزرگ و این در

winter during Christmas time so it was very busy and I my job was to work as a

زمستان در ایام کریسمس بود، بنابراین خیلی شلوغ بود و من کارم این بود که به عنوان

cashier so I would work the cash registers and get money and things like

صندوقدار کار کنم تا صندوق را کار کنم و پول و چیزهایی مانند این را بگیرم.

that but when it wasn't busy I would walk around the store and I would help

اما وقتی شلوغ نبود، در مغازه قدم می زدم و به

customers find their way one morning it wasn't that busy and a Mexican man came

مشتریان کمک می کردم تا راه خود را پیدا کنند یک روز صبح که شلوغ نبود و یک مرد مکزیکی وارد شد،

in he was a customer and he was wearing pajama pants

او مشتری بود و شلوار پیژامه پوشیده بود

okay pajama pants now in Korea that seems weird but in America a lot of

، حالا شلوار پیژامه. در کره عجیب به نظر می رسد اما در آمریکا بسیاری از

people actually wear pajama pants if they're just going somewhere close to

مردم در واقع شلوار پیژامه می پوشند اگر فقط به جایی نزدیک به خانه خود می روند

their house because just it's just more comfortable so I didn't think that was

زیرا فقط راحت تر است بنابراین فکر نمی کردم عجیب باشد

weird but when he was closer I noticed something was a little bit different or

اما وقتی او نزدیک تر شد متوجه چیزی شدم. کمی متفاوت بود یا

something was wrong his pajama pants were green but I don't know what there

مشکلی وجود داشت، شلوار پیژامه‌اش سبز بود، اما نمی‌دانم چه

was something weird about this bottom part okay so I didn't really know what

چیز عجیبی در این قسمت پایین وجود داشت، بنابراین من واقعاً نمی‌دانستم چیست

it was but a little later I heard my coworker

اما کمی بعد شنیدم که همکارم

she's a little bit older than I am and she's very protective right she wants to

او یک کمی بزرگتر از من است و او بسیار محافظه کار است درست می خواهد

make sure I'm safe and that everything's okay

مطمئن شود که من در امان هستم و همه چیز خوب است

I heard her yelling at that man to get out right she was very angry get out

شنیدم که او سر آن مرد فریاد می زد تا درست بیرون بیاید او بسیار عصبانی بود برو بیرون

don't come back right and later I realized

و درست برنگرد و بعداً من متوجه شدم

he actually was showing his man area to me and the other women in the store and

که او در واقع منطقه مرد خود را به من و سایر زنان در فروشگاه نشان می دهد و

I was just disgusted ill right so that's what happened and that's my interesting

من فقط منزجر شده بودم، درست است که اتفاقی افتاد و این

story so see you guys next time bye

داستان جالب من است، پس بچه ها دفعه بعد با سلام

hi everybody my name is Esther and in this video I want to tell you about a

به همه نام من استر است و در این ویدیو می خواهم در مورد یک

horrible trip that I had recently last week my good friend from California

سفر وحشتناک به شما بگویم که اخیراً هفته گذشته دوست خوبم از کالیفرنیا

who's living in Korea asked me to go to the beach with her so she planned

که در کره زندگی می کند از من خواست که با او به ساحل بروم بنابراین او

everything and all I had to do was go with her she decided we would go to

همه چیز را برنامه ریزی کرد و تنها کاری که باید انجام می دادم این بود که با او بروم او تصمیم گرفت ما به کانگنام می رفتم

Kangnam so I packed my bags I met her at the bus terminal and we left at 10

، بنابراین چمدان هایم را بستم، او را در ترمینال اتوبوس ملاقات کردم و ساعت 10

o'clock in the morning unfortunately we forgot that it was the

صبح حرکت کردیم، متأسفانه فراموش کردیم که

peak season for you know traveling especially to that area for the nice

فصل اوج است، زیرا می دانید که مخصوصاً برای

beaches so we left at 10 o'clock in the morning but the trip took over five

سواحل زیبا به آن منطقه سفر می کنیم. ساعت 10 صبح حرکت کردیم اما سفر بیش از 5

hours so we arrived around 3:30 in the afternoon well we arrived it was very

ساعت طول کشید بنابراین ما حدود ساعت 3:30 بعد از ظهر رسیدیم خوب رسیدیم خیلی بود

hot we were ready to start swimming so we got on a bus and we were going to a

داغ آماده بودیم شنا را شروع کنیم، بنابراین سوار اتوبوس شدیم و به یک

small kind of quiet beach and the neighbor app told us it would take about

نوع ساحل ساکت می رفتیم و برنامه همسایه به ما گفت که

thirty minutes by bus so we were waiting we were on the bus and 4050 minutes

با اتوبوس حدود سی دقیقه طول می کشد، بنابراین ما منتظر بودیم که در اتوبوس باشیم و 4050 دقیقه

passed but we didn't look any closer to the beach in fact it looked like we were

گذشت اما ما به ساحل نزدیکتر نگاه نکردیم در واقع به نظر می رسید که داریم از

going up a mountain so my friend asked the bus driver and we found that we

کوهی بالا می رویم بنابراین دوستم از راننده اتوبوس پرسید و ما متوجه شدیم که در

actually got on the bus on the wrong side of the street so we had no choice

واقع در سمت اشتباه خیابان سوار اتوبوس شده ایم. چاره ای نیست

but to wait until the bus turned around and we just went to the closest beach

جز اینکه منتظر بمانیم تا اتوبوس بچرخد و ما فقط به نزدیک ترین ساحلی

that we could find and even when we got off the bus it took 20 minutes to walk

که می توانستیم پیدا کنیم رفتیم و حتی وقتی از اتوبوس پیاده شدیم تا آن ساحل 20 دقیقه پیاده روی طول کشید

to that beach and by the time we arrived it was already about 6 o'clock

و تا رسیدن ما تقریباً 6 بود. ساعت

everybody was getting ready to leave the water was cold we didn't have time to do

همه آماده شدن برای ترک آب سرد بود وقت نداشتیم کار

much we just played in the water a little bit took some pictures and we had

زیادی انجام دهیم فقط کمی در آب بازی کردیم کمی عکس گرفتیم و مجبور شدیم

to go that night we decided to just sleep better ginger bang my back hurt it

بریم آن شب تصمیم گرفتیم فقط بهتر بخوابیم زنجبیل بنگ من کمر درد

was so hot and at 3:30 in the morning some loud people came in and woke us up

خیلی گرم بود و ساعت 3:30 صبح چند نفر با صدای بلند آمدند و ما را از خواب بیدار کردند،

so the next day we left at about 6:00 in the morning it'll need two two and a

بنابراین فردای آن روز حدود ساعت 6 صبح حرکت کردیم، دو ساعت و نیم طول خواهد کشید

half hours but I was so glad to be home and I hope none of you ever experienced

، اما من بودم خیلی خوشحالم که در خانه هستم و امیدوارم هیچ یک از شما هرگز چنین سفر وحشتناکی را تجربه نکرده باشید،

a horrible trip like that okay well thanks for watching and I'll see you

بسیار خوب، ممنون که تماشا کردید و

guys next time bye

دفعه بعد شما را می بینم

hi everybody I'm Esther and in this video I want to

سلام به همه، من استر هستم و در این ویدیو می خواهم

share with you about a culture shock that I got when I came to Korea now

در مورد آن با شما به اشتراک بگذارم یک شوک فرهنگی که وقتی به کره آمدم گرفتم و اکنون

growing up in America I still used to go to Korean markets with my parents and

در آمریکا بزرگ شده‌ام، هنوز هم با پدر و مادرم به بازارهای کره می‌رفتم و

one of my favorite things to get there was a yogurt drink it's a small drink

یکی از چیزهای مورد علاقه من برای رسیدن به آنجا نوشیدنی ماست بود، نوشیدنی کوچکی است

it's pink right it has a red cap and I would always buy that and I loved

، صورتی است درست است. کلاه قرمزی و من همیشه آن را می خریدم و دوست داشتم

drinking it and when I took it to school my friends would always ask about it and

آن را بنوشم و وقتی آن را به مدرسه می بردم دوستانم همیشه در مورد آن می پرسیدند و

I would tell them it tastes like strawberry candy right and I would drink

من به آنها می گفتم که طعم آن شبیه آب نبات توت فرنگی است و من

it it was my favorite thing to drink so when I came to Korea a couple of years

آن را مینوشم این نوشیدنی مورد علاقه من است بنابراین وقتی یکی دو سال پیش به کره آمدم

ago one of the things that surprised me and shocked me but in a good way was

یکی از چیزهایی که مرا متعجب کرد و شوکه کرد، اما از لحاظ خوب،

seeing a lady and kind of like look who looks like my mom or an aunt she was

دیدن یک خانم و ظاهری شبیه به مامان یا خاله من بود که در حال

pushing a cart and when I found out what she was selling that's when I was

هل دادن گاری بود و وقتی وقتی متوجه شدم که او چه می‌فروشد،

surprised she was selling my yogurt drink the one that I loved so much when

تعجب کردم که او نوشیدنی ماست من را می‌فروشد که من در جوانی

I was young and not only that she sold that but also other drinks from that

خیلی دوستش داشتم و نه تنها او آن را می‌فروخت، بلکه نوشیدنی‌های دیگری از آن

yogurt company so I thought it was just a great way to you know get the drink

شرکت تولید ماست را نیز می‌فروخت، بنابراین فکر کردم این فقط راهی عالی برای اینکه بدانید نوشیدنی

that you like especially for people who don't have time to go to the store or

مورد علاقه خود را مخصوصاً برای افرادی که وقت رفتن به فروشگاه ندارند یا

people who are far away from a store but are very thirsty who want something cool

افرادی که از فروشگاه دور هستند اما بسیار تشنه هستند که می خواهند نوشیدنی خنک

to drink especially in spring or summer so that's my story of my culture shock

مخصوصاً در بهار یا تابستان دارند را دریافت کنید. بنابراین این داستان من از شوک فرهنگی من است

and I just thought it was a very pleasant surprise when I saw it here

و من فکر کردم که وقتی آن را اینجا دیدم غافلگیرکننده بسیار خوشایندی بود

okay so I hope you liked what I shared and I'll see you guys next time bye

، بنابراین امیدوارم آنچه را که به اشتراک گذاشتم دوست داشته باشید و دفعه بعد شما را ببینم سلام به

hi everybody I'm Esther in this video I'm going to share with you about a

همه، من استر هستم در این ویدیوی من قصد دارم در مورد

culture shock that I got when I came to Korea now in Korea and America one thing

شوک فرهنگی که وقتی به کره آمدم در کره و آمریکا با شما به اشتراک بگذارم. یکی از کارهایی

that I love to do is shop I love shopping but when I first went shopping

که دوست دارم انجام دهم این است که خرید کنم

in Korea at a department store I was surprised by one thing and that

. من از یک چیز متعجب شدم و آن

thing was the salespeople what's surprising is well when you go to store

چیز فروشندگان بود که جای تعجب است که وقتی به فروشگاه

in America and yes you will have a salesperson come and ask can I help you

در آمریکا می روید و بله، فروشنده ای می خواهید که بیاید و بپرسد آیا می توانم به شما کمک کنم

or may I help you but if you say no I don't need help

یا ممکن است به شما کمک کنم، اما اگر بگویید نه من نمی کنم. نیازی به کمک ندارم

or no I'm just looking that salesperson will usually go away and do their own

یا نه، من فقط به دنبال این هستم که فروشنده معمولاً می رود و

work but in Korea it's a little different right when I came to Korea and

کار خودش را انجام می دهد، اما در کره کمی متفاوت است درست زمانی که من به کره آمدم و

I went shopping the salesperson came and they asked me if I needed any help and I

رفتم خرید، فروشنده آمد و از من پرسیدند که آیا به کمک نیاز دارم یا خیر. و من

said no I'm just looking but instead of going away they actually kept following

گفتم نه من فقط دارم نگاه می کنم اما به جای اینکه بروند، در واقع دنبال

me right they stood next to me or they stood behind me and they kept trying to

من می آمدند، آنها در کنار من می ایستادند یا پشت من می ایستادند و آنها سعی می کردند به

help me so if I was looking at something like a t-shirt or a blouse they would

من کمک کنند، بنابراین اگر به چیزی مانند تی شرت نگاه می کردم یا یک بلوز آنها می

say oh that shirt is very popular or oh that shirt would look great on you or

گویند آه آن پیراهن بسیار محبوب است یا آه آن پیراهن برای شما عالی به نظر می رسد یا

that shirt is on sale and yes so that's the first difference and another thing

آن پیراهن در فروش است و بله پس این اولین تفاوت است و یک چیز دیگر

is when in Korea when you go and try on the clothes in a dressing room or

زمانی است که در کره هستید وقتی می روید و لباس ها را امتحان می کنید اتاق رختکن یا

fitting room the mirror is on the outside so after you try it on you have

اتاق تزیین آینه در بیرون است، بنابراین بعد از اینکه آن را امتحان کردید، باید به

to come outside where everyone can see and see how you look and you'll probably

بیرون بیایید که همه بتوانند ظاهر شما را ببینند و ببینند و احتمالاً

have the salesperson there again saying how you look but in America the

فروشنده دوباره آنجا خواهید گفت که چگونه به نظر می‌رسید، اما در آمریکا

fitting room or the dressing room has the mirrors inside so you can just take

مناسب است. اتاق یا اتاق رختکن دارای آینه هایی در داخل است، بنابراین شما می توانید آن را بردارید

all the clothes that you want to try go into the fitting room and just try it on

تمام لباس‌هایی که می‌خواهید امتحان کنید، به اتاق لباس بروید و فقط آن‌ها را امتحان کنید،

there's nobody else that can see you so that's a little bit more comfortable for

هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند شما را ببیند، بنابراین برای من کمی راحت‌تر است،

me right so yes in Korea the salespeople will help you they'll be very kind and

درست است، بله، در کره، فروشندگان به شما کمک می‌کنند، آنها بسیار مهربان خواهند بود. و

they'll really try to help you choose the right outfit for you while in

آنها واقعاً سعی خواهند کرد به شما کمک کنند تا لباس مناسب خود را انتخاب کنید، در حالی که در

America they'll kind of let you have the freedom to choose on your own and try

آمریکا به شما اجازه می دهند که خودتان آزادی انتخاب داشته باشید و

the clothes out on your own as for me I think I said something similar before

لباس را خودتان امتحان کنید، همانطور که برای من فکر می کنم من چیزی مشابه را گفتم قبلاً

but I prefer shopping in America I like you know not having the salesperson

اما من خرید در آمریکا را ترجیح می‌دهم دوست دارم بدانید که

around when I'm shopping I like doing it by myself okay so I told you guys about

وقتی من خرید می‌کنم فروشنده‌ای در اطراف ندارید، دوست دارم این کار را به تنهایی انجام دهم، خوب، بنابراین من به شما بچه‌ها در مورد

my culture shock story and I hope that you guys enjoyed it okay bye

داستان شوک فرهنگی خود گفتم و امیدوارم که شما بچه‌ها از آن لذت برده باشید، سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video I want to tell you about a shock

همه من استر هستم و در این ویدیو می خواهم در مورد یک شوک

or a culture shock that I had when I came to Korea now what happened was I

یا شوک فرهنگی که وقتی به کره آمدم به شما بگویم حالا چه اتفاقی افتاد این بود که من

used the word ajumma in an impolite way and I didn't know it but I learned

کلمه ajumma را به روشی بی ادبانه به کار بردم و آن را نمی دانستم اما من از طریق این تجربه شوک فرهنگی یاد گرفتم

through this culture shock experience so what happened was I was shopping and I

، بنابراین اتفاقی که افتاد این بود که در حال خرید بودم و

had picked out some clothes that I wanted to buy and I was waiting in line

لباس هایی را که می خواستم بخرم انتخاب کرده بودم و در صف منتظر بودم

and the line was rather long and it was taking a long time to pay for my things

و صف نسبتا طولانی بود و پرداخت هزینه هایم زمان زیادی می برد

and I guess I was starting to feel a little bit annoyed or upset because I

. حدس می‌زنم کم‌کم احساس ناراحتی یا ناراحتی می‌کردم، زیرا

was waiting so long and I finally went to the register the to pay for my stuff

مدت‌ها منتظر بودم و در نهایت برای پرداخت هزینه‌هایم به ثبت نام رفتم،

but the person behind me an older woman was kind of pushing me right it was I

اما فردی که پشت سرم، یک زن مسن‌تر بود، به نوعی به من فشار می‌آورد

was almost done paying but she was pushing me so that she could pay next

. تقریباً پرداخت را انجام دادم اما او به من فشار می آورد تا بتواند بعداً پرداخت کند

and I usually never do this but because I wasn't feeling too good I said to her

و من معمولاً هرگز این کار را انجام نمی دهم اما چون احساس خوبی نداشتم به او

in Korean ahjumma please wait or something like that

به کره ای گفتم ahjumma لطفاً صبر کنید یا چیزی شبیه به آن

ahjumma please wait your turn and at first she seemed surprised and she kind

ahjumma لطفاً نوبت خود را صبر کنید و در ابتدا متعجب به نظر می رسید و یک جورهایی

of moved back and she looked sorry but soon her facial expression began to

به عقب برگشت و متاسف به نظر می رسید، اما به زودی حالت چهره اش تغییر کرد

change and she was angry and she yelled at me in front of everybody

و عصبانی شد و جلوی همه سر من فریاد زد و

she said is something like you know how dare you call me a demon or who are you

گفت این چیزی است که می دانی چطور جرات می کنی من را شیطان خطاب کنی یا کی. آیا می توانی

to call me ahjumma and I was very surprised

مرا آجوما صدا کنی و من خیلی تعجب کردم

I thought you call older women ajumma so I didn't know what to say so I quickly

که فکر کردم به زنان مسن تر می گویید آجوما پس نمی دانستم چه بگویم بنابراین سریع

grabbed my stuff and just ran away later I asked my friends what I did

وسایلم را برداشتم و فقط فرار کردم بعداً از دوستانم پرسیدم چه

wrong and what I learned is that you shouldn't call people ajumma

اشتباهی کردم و چه چیزی یاد گرفتم این است که شما نباید مردم را آجوما صدا کنید

even if they are además you should say I should have said chögyal or something

حتی اگر آنها además هستند، باید بگویید من باید chögyal یا چیزی شبیه به آن می گفتم،

like that so that's what I learned through my experience I should not call

بنابراین این چیزی است

people Atma okay well that's all thanks for watching bye

که من از طریق تجربه خود آموختم

hi everybody I'm Esther and in this video I want to

. من استر هستم و در این ویدیو می‌خواهم

share about my first experience at the beaches in Korea now I'm from Southern

اولین تجربه‌ام را در سواحل کره به اشتراک بگذارم، اکنون اهل

California which is famous for its nice weather and nice beaches so one of the

کالیفرنیای جنوبی هستم که به آب و هوای خوب و سواحل خوبش معروف است، بنابراین یکی از

things I loved to do during the summer was pack my bags and go to the beach and

کارهایی که دوست داشتم در طول تابستان انجام دهم. چمدان هایم را بسته بودم و به ساحل رفتم و

just tan and relax and swim with my friends so when I came to Korea I was

فقط با دوستانم برنزه و استراحت کردم و شنا کردم، بنابراین وقتی به کره آمدم

really excited about going to the beach for the first time in Korea but when I

واقعاً از رفتن به ساحل برای اولین بار در کره هیجان زده بودم اما وقتی رسیدم

arrived I was very surprised to see certain things first of all I was very

از دیدن آن بسیار شگفت زده شدم. برخی چیزها اول از همه من بسیار

surprised because the girls in Korea were wearing heels

تعجب کردم زیرا دختران کره ای کفش های پاشنه بلند

very nice heels but heels to the beach and that was surprising because it seems

بسیار زیبا می پوشیدند اما کفش های پاشنه بلند می پوشیدند و این تعجب آور بود زیرا به نظر می رسد

like it would be uncomfortable but that's what they were wearing and also

ناراحت کننده باشد اما این چیزی است که آنها می پوشیدند و همچنین

everyone was relaxing under a parasol so that they wouldn't get tanned and that

همه در حال استراحت بودند. چتر برای اینکه برنزه نشوند و این

was surprising as well and the last thing that really surprised me was that

هم تعجب آور بود و آخرین چیزی که واقعاً من را متعجب کرد این بود که

all the girls wore t-shirts and shorts so they were covering themselves they

همه دخترها تی شرت و شورت می پوشیدند به طوری که خودشان را می پوشانند و

were covering their swimming suits when they played in the water so those were

هنگام بازی در لباس شنا لباس شنا می پوشانند. آب، بنابراین این

three things that were really surprising to me when I first went to the beach in

سه چیز بود که برای من واقعاً شگفت‌انگیز بود وقتی برای اولین بار به ساحل در

Korea now there were some things that I didn't like about the beach here in

کره رفتم، حالا چیزهایی وجود داشت که در مورد ساحل اینجا در کره دوست نداشتم،

Korea I didn't like that you had to pay to borrow the parasol I guess it makes

دوست نداشتم که برای قرض گرفتن باید هزینه می‌کردم. چتر آفتابی فکر می‌کنم

sense but I didn't like that I also thought the waves were too small I like

منطقی باشد اما من آن را دوست نداشتم، همچنین فکر می‌کردم که امواج خیلی کوچک هستند،

big waves when I'm swimming and playing at the beach but here the waves were

وقتی در حال شنا و بازی در ساحل هستم امواج بزرگ را دوست دارم، اما اینجا امواج

small and the sand was very rough and it hurt my feet but some things I really

کوچک و شن‌ها بسیار خشن بود. به پاهایم صدمه می زند اما بعضی چیزها را

liked about the beaches for example I like that you can borrow a tube to ride

در سواحل خیلی دوست داشتم به عنوان مثال دوست دارم که می توانید یک تیوپ برای سوار شدن

in the water and that was really fun for me

در آب قرض بگیرید و این برای من واقعا سرگرم کننده بود

and I also liked that you can order food like chicken or anything and get it

و همچنین دوست داشتم که می توانید غذایی مانند مرغ یا هر چیز دیگری سفارش دهید و آن را تهیه کنید.

delivered to where you're resting and I thought that was a really cool thing to

به جایی که شما در حال استراحت هستید تحویل داده شد و من فکر کردم که واقعاً چیز جالبی بود

do okay well that's what happened when I first went to the beach I really enjoyed

خوب باش این همان اتفاقی بود که برای اولین بار به ساحل رفتم

it there okay well thanks for watching bye

از آنجا بسیار لذت بردم، بسیار خوب، ممنون از تماشای شما سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video I want to talk to you guys about a

همه، من استر هستم و در این ویدیو می خواهم با شما بچه ها در مورد

big difference between prices in Korea and America well one thing that

تفاوت بزرگ بین قیمت ها در کره صحبت کنم و آمریکا خوب یکی از چیزهایی که

foreigners really like when they come to Korea is that when you go to a

خارجی ها وقتی به کره می آیند خیلی دوست دارند این است که وقتی به رستوران می روید

restaurant or when you buy something there's no taxes right there's no tax

یا وقتی چیزی می خرید، مالیاتی وجود ندارد، مالیاتی وجود ندارد

that you have to pay or when you go to a restaurant or you know get your nails

که باید پرداخت کنید یا وقتی به رستوران می روید یا می دانید که خودتان را دریافت می کنید. ناخن‌هایی

done at a nail salon you don't have to pay tip right so if I go to a restaurant

که در سالن ناخن انجام می‌شوند، لازم نیست به درستی انعام بدهید، بنابراین اگر من به یک رستوران بروم

and I order a bowl of kimchi jjigae and it's six thousand won that's exactly the

و یک کاسه کیمچی ججیگا سفارش دهم و شش هزار وون است، این دقیقاً همان

price I have to pay when I finish my meal and that's really good right people

قیمتی است که باید بعد از پایان غذا بپردازم. واقعاً افراد خوب

like that a lot but the story is quite different when you go to America because

این را خیلی دوست دارند، اما وقتی به آمریکا می روید داستان کاملاً متفاوت است زیرا

you have to pay a sales tax whenever you buy something and you have to pay tip

هر زمان که چیزی می خرید باید مالیات فروش بپردازید و

usually to someone who's serving you or helping you so in California which is

معمولاً باید به کسی که به شما خدمات می دهد یا به شما کمک می کند در کالیفرنیا انعام بدهید. جایی است

where I'm from the sales tax is about 10% now this the sales tax is different

که من از آن هستم، مالیات بر فروش حدود 10٪ است در حال حاضر این مالیات بر فروش

in every state and I think in some places there is no sales tax I've heard

در هر ایالت متفاوت است و من فکر می کنم در بعضی جاها مالیات بر فروش وجود ندارد، من شنیده ام

but yes most places you have to pay a sales tax of about 10% so if I buy a

اما بله، بیشتر جاها باید مالیات بر فروش بپردازید. حدود 10٪ بنابراین اگر من یک کت خوب بخرم

nice coat that's $100 I'll have to pay 10% which is $10 so I'll pay about 110

که 100 دلار است، باید 10٪ آن را بپردازم که 10 دلار است، بنابراین من حدود 110 دلار می پردازم،

dollars so when I say when you see a tag that says $100

بنابراین وقتی می گویم وقتی برچسبی را می بینید که می گوید 100 دلار است،

you should remember I'm going to have to pay a little bit more when I give my

باید به یاد داشته باشید که من می روم. وقتی پول یا کارتم را

money or my card and the same goes for tip we like I said earlier we have to

می دهم باید کمی بیشتر بپردازم و همین امر در مورد انعام نیز صدق می کند، همانطور که قبلاً گفتم باید

pay it to anybody who helps us now for example again if I go to a restaurant

آن را به هر کسی که اکنون به ما کمک می کند پرداخت کنیم، مثلاً دوباره اگر به رستورانی بروم

and there's a server which we call waiter right waiter or

و وجود داشته باشد سروری که ما به آن گارسون می گوییم گارسون یا

waitress we have to tip them to say thank you or maybe a hotel someone

پیشخدمت راست باید به آنها انعام بدهیم تا از شما تشکر کنیم یا شاید هتلی به

helped me carry my bags the bellboy I have to give them a tip now a tip is

من کمک کرد تا کیف هایم را حمل کنم.

usually about 15% 15% so it's a little bit more than taxes in California but I

کمی بیشتر از مالیات در کالیفرنیا، اما من

say usually because the amount of tip you want to give base shows how happy

می گویم معمولاً زیرا مقدار انعام شما نشان می دهد که چقدر از

you are with the service for example usually people give 15% but sometimes if

خدمات راضی هستید، به عنوان مثال معمولاً مردم 15٪ می دهند، اما گاهی اوقات اگر

somebody was very happy with the service you know maybe the waiter was very nice

کسی از خدمات بسیار راضی بود، می دانید شاید گارسون خیلی خوب بود

and the waiter got everything right and they did everything perfectly and the

و گارسون همه چیز را درست انجام داد و آنها همه چیز را عالی انجام دادند و

customer was in a good mood and maybe they have a lot of money they might give

مشتری روحیه خوبی داشت و شاید پول زیادی داشته باشد ممکن است

a very big tip to the waiter sometimes in some nice restaurants people give

گاهی اوقات در برخی رستوران های خوب انعام بسیار زیادی به گارسون بدهند.

$100 tips even though their meal was a lot less ok so again you can show how

حتی اگر وعده غذایی آنها خیلی کمتر خوب بود، بنابراین دوباره می توانید نشان دهید که چقدر

happy you are with the tip that you give now on the other hand let's say that you

از انعامی که اکنون می دهید خوشحال هستید، از طرف دیگر فرض کنید

went to a restaurant and the service was horrible

به رستوران رفتید و سرویس دهی وحشتناکی داشت

ok the waiter forgot your food the waiter dropped your drink

، خوب گارسون غذای شما را فراموش کرده است گارسون نوشیدنی خود را رها کرد

the waiter ignored you every time you try to get his attention then you can

، پیشخدمت شما را نادیده گرفت هر بار که سعی می کنید توجه او را جلب کنید، سپس می توانید

leave a small tip maybe 10% maybe 5% in some cases if you are really unhappy if

یک انعام کوچک بگذارید، شاید 10٪ شاید 5٪ در برخی موارد اگر واقعا ناراضی هستید، اگر

some people are really unhappy with the service they sometimes leave no tip and

برخی از مردم واقعا از خدمات ناراضی هستند، گاهی اوقات انعام نمی دهند. و

leaving no tip means I'm not coming back here again your service was horrible

انعام ندادن به این معنی است که دیگر به اینجا برنمی گردم، خدمات شما وحشتناک بود

right then the waiter will get the idea ah ok I did a bad job right so remember

، پس از آن گارسون متوجه می شود آه، خوب من کار بدی انجام دادم، بنابراین به یاد داشته باشید که

taxes and tips are something you have to keep in mind when you go shopping or

مالیات و انعام مواردی هستند که باید هنگام خرید در نظر داشته باشید. یا

when you eat somewhere or when you whenever you spend money remember the

زمانی که جایی غذا می خورید یا زمانی که پول خرج می کنید به یاد بیاورید قیمتی

price that you see is not the price that you'll pay in the end

که می بینید قیمتی نیست که در نهایت می پردازید

ok so don't forget make sure you carry some extra cash or

خوب، پس فراموش نکنید که پول اضافی همراه داشته باشید یا

have your card handy when you go to America all right so I hope you learned

کارت خود را در دست داشته باشید. خیلی خوب به آمریکا بروید، امیدوارم

something in this video and see you guys next time bye

در این ویدیو چیزی یاد گرفته باشید و دفعه بعد شما را ببینم سلام به

hi everybody I'm Esther and in this video I want to share with you a little

همه، من استر هستم و در این ویدیو می خواهم کمی

about my hometown where I grew up and that place is called Burbank Burbank is

در مورد زادگاهم که در آن بزرگ شدم و آن مکان است با شما به اشتراک بگذارم. به نام Burbank Burbank

a little city in Southern California it's about 20 minutes away from Los

شهری کوچک در جنوب کالیفرنیا است که حدود 20 دقیقه با لس

Angeles and about five minutes away from Hollywood so Burbank is known for its

آنجلس و حدود 5 دقیقه با هالیوود فاصله دارد، بنابراین

movie studios if any of you guys like movies out there some of the big movie

اگر هر یک از شما بچه‌ها فیلم‌هایی را دوست داشته باشید برخی از استودیوهای بزرگ فیلم

studios such as Warner Brothers and Disney have their Studios in Burbank so

مانند استودیوهای فیلم، بربنک را به خاطر استودیوهای فیلمش می شناسند. برادران وارنر و دیزنی استودیوهای خود را در بربنک دارند، بنابراین

one of the things I remember growing up was whenever my mom would drive home we

یکی از چیزهایی که در دوران بزرگ شدن به یاد می‌آورم این بود که هر وقت مادرم با ماشین به خانه می‌رفت،

would see the studios and we could see the famous posters of famous movies and

استودیوها را می‌دیدیم و می‌توانستیم پوسترهای معروف فیلم‌ها و

TV shows on the studios so that was one of the things I remember about growing

برنامه‌های تلویزیونی معروف را در استودیو ببینیم. از چیزهایی که

up and Burbank now because there are many TV and movie studios in Burbank

اکنون در مورد بزرگ شدن و بربانک به یاد دارم، زیرا استودیوهای تلویزیونی و فیلم زیادی در بربانک وجود دارد

another special thing about growing up there was going to school with some

یکی دیگر از چیزهای خاص در مورد بزرگ شدن در آنجا، رفتن به مدرسه با برخی از

people in movies and TV shows now none of them were very famous there were some

افراد در فیلم ها و برنامه های تلویزیونی بود که حالا هیچ کدام از آنها خیلی مشهور نبودند، برخی از

people who were main characters in some popular movies but not any big stars

افراد بودند که شخصیت های اصلی برخی از فیلم های محبوب بودند اما هیچ ستاره بزرگی

unfortunately but yes growing up in Burbank not me but people

متأسفانه نبودند، اما بله در بربنک بزرگ شدند. نه من، بلکه افرادی را

I know have seen some celebrities and maybe even directors walking around and

که می شناسم، دیده اند که برخی از افراد مشهور و شاید حتی کارگردان ها

coming and speaking at my school and things like that

در مدرسه من راه می روند و می آیند و در مدرسه من صحبت می کنند و چیزهایی از این قبیل،

and one example of that was also when I was in fifth grade my elementary school

و یکی از نمونه های آن زمانی بود که من در کلاس پنجم بودم، معلم دبستان من

teacher was friends with a talk-show host

با یک صحبت دوست بود. مجری برنامه

so I remember being interviewed by him for a Father's Day holiday special yeah

، بنابراین یادم می‌آید که با او برای تعطیلات ویژه روز پدر مصاحبه کرده بودم، بله،

so some of the things if you were to visit

بنابراین برخی از چیزهایی

Burbank that you would see might be you know celebrities the studios and Burbank

که اگر قرار بود از بربنک بازدید کنید می‌بینید ممکن است این باشد که افراد مشهور استودیو را می‌شناسید و بربنک

is also known for having great weather it's pretty hot it's warm on most days

نیز به داشتن هوای عالی معروف است، بسیار گرم است. در اکثر روزها هوا گرم است

so great weather palm trees lots of little stores and lots of homes for

، درختان نخل با آب و هوای عالی، تعداد زیادی فروشگاه کوچک و خانه های زیادی برای

families so if you do visit Los Angeles why don't you take some time to visit

خانواده ها، بنابراین اگر به لس آنجلس سفر می کنید، چرا برای بازدید از بوربنک وقت نمی گذارید

Burbank it would be a great experience okay well thank you for joining me and

، تجربه خوبی خواهد بود، خوب، ممنون از پیوستن شما من و

see you guys next time

دفعه بعد شما را می

you

بینم