Family life conversation (My son is addicted to the phone.) English Conversation Practice

seriously but how could he do that he's crazy

جدی، اما چطور می‌توانست این کار را بکند که دیوانه است،

no no I'm in my room are you kidding

نه، من در اتاقم هستم، آیا

morning Robert your mom says breakfast  is served on the table are you coming

صبح شوخی می‌کنی، رابرت مادرت می‌گوید صبحانه روی میز سرو می‌شود، می‌آیی

what that's not what I said you  can't tell her that you'll be lying

چیزی که من گفتم این نیست، نمی‌توانی به او بگویی که می‌خواهی دروغ بگو

what Robert I'm talking to you  breakfast is ready come downstairs

چه رابرت دارم با تو صحبت می کنم صبحانه آماده است بیا پایین اوه سلام

oh hi Dad all right I'll be  there in a minute thank you

بابا خیلی خب من یک دقیقه دیگر آنجا خواهم بود

okay son we'll be waiting for you  your mom cooked delicious pancakes

پسرم منتظرت هستیم مامانت پنکیک های خوشمزه درست کرد. با

what no I'm gonna call Patricia to  tell her we are not going to her party

پاتریشیا تماس بگیرید تا به او بگویید که ما به مهمانی او نمی رویم

because I prefer to stay here at home  playing online games it will be fun

زیرا ترجیح می دهم اینجا در خانه بمانم و بازی های آنلاین انجام دهم، رایانه سرگرم کننده خواهد بود،

computer now nowadays a computer is  not necessary we have a smartphone

امروزه رایانه ضروری نیست، ما یک گوشی هوشمند داریم

yeah that bought this last generation  smartphone for me it has everything

بله که این نسل آخر را برای من گوشی هوشمند خریده است. همه

video call sure wait a minute I will  call Sebastian and Ronald to chat

تماس های ویدیویی حتماً یک دقیقه صبر کنید، من با سباستین و رونالد تماس می‌گیرم تا چت کنند،

now they must be playing or sleeping now let's  have a video call to decide what to play tonight

حالا آنها باید در حال بازی باشند یا خوابند، بیایید یک تماس تصویری داشته باشیم تا تصمیم بگیریم امشب چه چیزی را پخش کنیم،

Robert we're waiting for you why haven't  you come down to have breakfast yet

رابرت، منتظرت هستیم چرا نیامدی صبحانه هنوز

I'm not hungry that I'm okay thank you I  will eat something later as I was telling you

گرسنه نیستم که خوبم نه تو، بعداً یه چیزی می خورم چون بهت می گفتم

what how come you're not hungry  you haven't eaten anything

چطور گرسنه نیستی، چیزی نخوردی آره می

yeah I know that but seriously I'm not  hungry now I'll have breakfast later

دونم ولی جدی من الان گرسنه نیستم بعدا صبحانه می خورم

no you won't you're going to have  breakfast right now you get it

نه نمی خوای "در حال حاضر صبحانه می خورم، متوجه شدی

Dad please I'm busy now I'm  talking to my friends from school

بابا، لطفاً من الان مشغول هستم، دارم با دوستانم از مدرسه صحبت می کنم،

I don't care what you're doing  now you have to eat your breakfast

برایم مهم نیست که شما چه کار می کنید، اکنون باید صبحانه خود را بخورید،

so you better stop using that cell phone and have  breakfast or I'll take that cell phone from you

بنابراین بهتر است از آن استفاده نکنید. تلفن همراه و صبحانه بخور وگرنه آن تلفن همراه را از تو می گیرم

my phone and no no no no no please  okay I'm going now I'm already hungry

و نه نه نه لطفا   باشه من می روم الان گرسنه ام

all right I'll give you one minute if you're not  downstairs in one minute you lose your cell phone  

خیلی خب اگر پایین نیستی یک دقیقه بهت فرصت میدم در یک دقیقه تلفن همراهت را گم می کنی

sure okay what no it's my dad he  wants me to have breakfast now

مطمئنم خوب چه نه، پدر من است، او می خواهد من صبحانه بخورم، حالا

you're so funny about the video  call it will have to be later

در مورد تماس ویدیویی خیلی خنده دار هستی، باید بعداً انجام شود،

yeah my dad is usually like that hey  did you see Linda yesterday she was

بله، پدرم معمولاً همینطور است هی  آیا دیروز لیندا را دیدی او

Robert come here right now or you  want me to go to your room again

رابرت بود همین الان بیا اینجا وگرنه می خواهی دوباره به اتاقت بروم من

I'm going dad all right I have to  go downstairs for a while what no

می روم بابا خیلی خب من باید برای مدتی بروم طبقه پایین. نه،

of course not we can keep talking  don't worry don't go offline

البته نه، ما می‌توانیم به صحبت کردن ادامه دهیم، نگران نباش آفلاین نباش،

oh my God Linda is calling me  what am I gonna do hang on a sec

اوه خدای من، لیندا با من تماس می‌گیرد، باید چه کار کنم،

no I can't answer her call right now but I  will text her by WhatsApp yeah see you later

فعلاً نمی‌توانم به تماس او پاسخ دهم، اما از طریق واتس‌اپ به او پیام می‌دهم. آره بعدا میبینمت

oh hi Linda oh my God my dad if I don't  go downstairs I couldn't chat with Linda

آه سلام لیندا اوه خدای من پدرم اگه نرفتم پایین نمیتونم با لیندا چت کنم

finally you're here what are you  doing Robert stop using that phone now

بالاخره تو اومدی چیکار میکنی رابرت دست از گوشی بردارید حالا

I'm sorry Dad I can't do that this  is something very very important

متاسفم بابا نمیتونم انجام دهید این یک چیز بسیار مهم است

something important what can be something  more important than having breakfast

یک چیز مهم چه چیزی می تواند مهمتر از خوردن صبحانه باشد

oh um a homework I'm doing  an important science homework

اوه اوم یک تکلیف من دارم انجام می دهم یک تکلیف علمی مهم

a science homework but you can do  that homework later after a breakfast

یک تکلیف علمی است اما شما می توانید آن تکلیف را بعدا بعد از صبحانه انجام دهید،

oh I wish that but that teacher is too  strict she gets angry if we don't do it  

اوه ای کاش این معلم خیلی سخت گیر است اگر این کار را نکنیم عصبانی می شود به همین

that's why I have to finish with dad as  soon as possible and do you understand

دلیل است که باید هر چه زودتر با بابا حرف بزنم و می فهمی

no I don't I've heard you talking  with your friends not doing homework

نه من نشنیده ام که با دوستانت صحبت می کنی که تکالیف را انجام نمی دهند.

oh that's because it's a group work we  all have to write a part of the homework

این یک کار گروهی است که همه ما باید بخشی از تکالیف را بنویسیم که

you are not even looking at me Robert  you spend all day using that cell phone

شما حتی به من نگاه نمی کنید رابرت، شما تمام روز را

in the morning in the afternoon and  in the evenings all day every day

صبح‌ها بعد از ظهر و شب‌ها تمام روز را با استفاده از تلفن همراه می‌گذرانید،

whenever your mom or I want to talk to you  you're busy on the phone doing I don't know

هر وقت که من یا مادرتان می‌خواهیم با شما صحبت کنیم، شما مشغول

homework that doing homework you  don't know much about this because

انجام دادن تکالیف با تلفن هستید. شما چیز زیادی در این مورد نمی‌دانید، زیرا

because it's not from your generation  nowadays we use the cell phone for everything

چون از نسل شما نیست، امروزه ما از تلفن همراه برای همه چیز استفاده می‌کنیم،

but you used to do your homework  on the computer what happened

اما شما قبلاً

computer that's not necessary that we  can use the smartphone as a computer

تکالیف خود را روی رایانه انجام می‌دادید.

in fact and this is better than using a computer  it's smaller and you can take it everywhere

و این بهتر از استفاده از کامپیوتر است، کوچکتر است و می توانید آن را همه جا ببرید،

okay maybe you're right but I don't  believe you you are not doing your homework

خوب شاید حق با شماست، اما من باور نمی کنم که تکالیف خود را انجام نمی دهید

what are you doing stop using that cell  phone and look at me while I'm talking to you

چه می کنید، استفاده از آن تلفن همراه را متوقف کنید و در حالی که من به من نگاه کنید. من با شما صحبت می کنم

that please okay okay I'm  not doing my homework I lied

که خواهش می کنم باشه خوب من تکالیفم را انجام نمی دهم دروغ گفتم

but this is even more important than  my homework I'm talking to Linda

اما این حتی از تکالیفم مهم تر است من با لیندا لیندا صحبت می کنم

Linda who is Linda I don't  know any Linda who is she

که

Oh Linda is the most beautiful girl in  the school she's so intelligent and pretty

لیندا است. زیباترین دختر مدرسه که او خیلی باهوش و زیباست که

she never talks to anyone and she texted  me isn't that amazing I'm so happy

هرگز با کسی صحبت نمی‌کند و به من پیام می‌دهد آنقدرها هم شگفت‌انگیز نیست، من خیلی خوشحالم که

maybe that Linda is beautiful but I am your  father and you will look at me while I'm talking

شاید لیندا زیباست، اما من پدرت هستم و در حالی که دارم صحبت می‌کنم به من نگاه می‌کنی که به

you are disrespecting me and I will not let  that happen so give me that cell phone now

من بی احترامی می‌کنی و اجازه نمی‌دهم این اتفاق بیفتد، پس آن تلفن همراه را به من بده حالا نه نه نه نه

no no no no no wait a minute  she's calling me oh my God

یک دقیقه صبر کن او به من زنگ می‌زند وای خدای من

hello Linda yeah it's me Robert  what a surprise I can't believe it  

سلام لیندا بله این

what no no I'm not busy now I  was about to have breakfast but

من هستم رابرت. الان داشتم صبحانه می خوردم اما

oh what you're so funny don't  tell me you sorry wait a second

آه تو خیلی بامزه ای به من نگو ​​متاسفم کمی صبر کن

that I need some privacy please if  you can leave me alone thank you

که به حریم خصوصی نیاز دارم لطفاً اگر می توانی مرا تنها بگذاری متشکرم

what no sorry I was talking  to my dad no no seriously

چه نه متاسفم داشتم با پدرم صحبت می کردم نه نه جدی

dad what are you doing give me my  cell phone back please I need it now

بابا داری چیکار میکنی موبایلمو پس بده لطفا الان بهش نیاز دارم

no I'm not giving you anything now you will  go to your room without this cell phone

نه الان هیچی بهت نمیدم تو بدون این موبایل میری اتاقت

and you won't have breakfast either  now go to your room you're grounded

و صبحانه هم نمیخوری حالا برو تو اتاقت من زمین گیر هستم

but that this is not fair I'm not doing  anything wrong I'm just talking on the phone

اما این عادلانه نیست من کار اشتباهی انجام نمی دهم فقط با تلفن صحبت می کنم

that's the problem you think you're doing  nothing wrong you have to think about it

مشکل همین است فکر می‌کنی هیچ غلطی نمی‌کنی، حالا باید به آن فکر کنی،

now go upstairs and you won't leave that  room until you've learned your lesson

برو از پله‌ها و آن اتاق را ترک نمی‌کنی تا زمانی که درسی را یاد بگیری، باید

it has to learn he can't ignore  me just like that I am his father

یاد بگیری که او نمی‌تواند من را نادیده بگیرد، درست مثل اینکه من پدرش هستم

or maybe I was too hard on him yeah probably

یا شاید من خیلی به او سخت گرفته ام بله احتمالاً

poor my son he hasn't even  had breakfast I'll talk to him

پسرم بیچاره او حتی صبحانه نخورده است من با او صحبت خواهم کرد

son I want to apologize maybe I was too  hard on you and you didn't deserve to

پسر می خواهم معذرت خواهی کنم شاید خیلی به شما سخت گرفته ام و شما لیاقت این را نداشتید که

seriously are you now using the tablet oh my God

جدی بگیرید آیا اکنون از تبلت خدای من

I hope you liked this conversation if you  could improve your English a little more  

امیدوارم از این مکالمه خوشتون اومده باشه اگر بتونید انگلیسیتون رو کمی بیشتر کنید

please subscribe to the channel and share  this video with a friend and if you want  

لطفا کانال رو سابسکرایب کنید و این ویدیو رو با یکی از دوستانتون به اشتراک بذارید و اگر میخواید

to support this channel you can join  us or click on the super thanks button  

حمایت کنید از این کانال میتونید به ما بپیوندید یا روی دکمه تشکر فوق العاده کلیک کنید

thank you very much for your support take care

از حمایت شما بسیار سپاسگزارم