Talking About Time In English - 30 Time Phrases - Everyday English Expressions

25,435 views ・ 2021-09-17

English Like A Native


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Have you got a few minutes of free time? Rather than killing time playing games, let’s have a whale of a time learning 30 time-related idioms.
0
1
12105
چند دقیقه وقت آزاد دارید؟ به جای اینکه زمان بازی کردن را از بین ببرید، بیایید 30 اصطلاح مربوط به زمان را یاد بگیریم.
00:12
These are phrases that are used in everyday situations, formal and informal so it’s good to be familiar with them.
1
12106
7626
اینها عباراتی هستند که در موقعیت های روزمره، رسمی و غیررسمی استفاده می شوند، بنابراین خوب است با آنها آشنا باشید.
00:19
This lesson is sponsored by Lingoda but more about them later as it’s high time we started on the list! 
Let's go!
2
19732
9308
این درس توسط Lingoda حمایت می شود، اما بعداً در مورد آنها بیشتر توضیح می دهیم زیرا زمان آن است که ما در لیست شروع کنیم! بیا بریم!
00:32
1. It’s high time
. This phrase can be used to say that it is time to do something that should have happened a long time ago.
3
32029
11360
1. وقت آن است. از این عبارت می توان برای گفتن اینکه زمان انجام کاری است که باید خیلی وقت پیش اتفاق می افتاد استفاده کرد.
00:43
“You’ve been struggling with your Maths homework for months. It’s high time we got you a tutor.”
4
43389
6581
"شما ماه هاست که با تکالیف ریاضی خود دست و پنجه نرم می کنید. وقت آن رسیده است که برای شما معلم خصوصی بگیریم.»
00:49
2. Against the clock
 If you’re doing something “against the clock”, you are doing it as quickly as possible in order to meet a deadline.
5
49970
12916
2. خلاف ساعت اگر کاری «برخلاف ساعت» انجام می‌دهید، آن را در سریع‌ترین زمان ممکن انجام می‌دهید تا به یک ضرب الاجل برسید.
01:02
“The party guests will arrive at 6pm so we’re working against the clock to get everything ready in time. Quick!”
6
62886
7502
میهمانان مهمانی ساعت 6 بعدازظهر می‌آیند، بنابراین ما برخلاف ساعت کار می‌کنیم تا همه چیز را به موقع آماده کنیم. سریع!»
01:10
3. The eleventh hour
. If something happens ‘at the eleventh hour’, that means it happens at the last possible moment.
7
70388
10793
3. ساعت یازدهم. اگر چیزی "در ساعت یازدهم" اتفاق بیفتد، به این معنی است که در آخرین لحظه ممکن اتفاق می افتد.
01:21
“I found that question really difficult but I remembered the answer at the eleventh hour, just before the exam finished.”
8
81181
8608
"این سوال برایم سخت بود، اما پاسخ را در ساعت یازدهم، درست قبل از پایان امتحان به یاد آوردم."
01:29
4. To make up for lost time
. To do something faster or more often in order to compensate for not having done it quickly enough or often enough is known as ‘making up for lost time’.
9
89789
16753
4. برای جبران زمان از دست رفته. انجام کاری سریعتر یا بیشتر به منظور جبران عدم انجام آن به اندازه کافی سریع یا اغلب به اندازه کافی به عنوان " جبران زمان از دست رفته" شناخته می شود.
01:46
Many of us, because of the pandemic, are now making up for lost time because of all the things we missed.
10
106542
7632
بسیاری از ما، به دلیل بیماری همه گیر، اکنون به خاطر همه چیزهایی که از دست داده ایم، زمان از دست رفته را جبران می کنیم.
01:54
“We didn’t get to see family much last year so this year, I hope to make up for lost time and spend lots of time with them.”
11
114174
8043
ما سال گذشته نتوانستیم خانواده را زیاد ببینیم، بنابراین امسال، امیدوارم بتوانم زمان از دست رفته را جبران کنم و زمان زیادی را با آنها بگذرانم.
02:02
5. In the nick of time
. To do something ‘in the nick of time’, means to do it just in time.
12
122217
10389
5. در زمان کوتاه. انجام کاری «در زمان کوتاه» به معنای انجام آن به موقع است.
02:12
“We almost missed the train but we got here in the nick of time. That was close.”
13
132606
8207
ما تقریباً قطار را از دست دادیم اما در زمان کوتاه به اینجا رسیدیم. که نزدیک بود."
02:20
6. The ship has sailed
. We use this phrase informally to discuss an opportunity which has passed or a situation which can no longer be changed.
14
140813
11954
6. کشتی حرکت کرده است. ما از این عبارت به طور غیررسمی برای بحث در مورد فرصتی استفاده می کنیم که گذشته یا وضعیتی که دیگر قابل تغییر نیست.
02:32
“I thought about running a marathon this year but I haven’t done any training so that ship has sailed.”
15
152767
7012
من امسال به دویدن ماراتن فکر کردم، اما هیچ تمرینی انجام ندادم تا کشتی به راه بیفتد.
02:39
And on the subject of running, Lingoda are running their Language Sprint again soon, so don’t delay if you are keen to challenge yourself to three months of language learning with the opportunity of getting 50% or even 100% cashback as a reward for completing.
16
159779
20786
و در مورد دویدن، لینگودا به زودی زبان اسپرینت خود را دوباره اجرا می کند، بنابراین اگر می خواهید خود را با سه ماه یادگیری زبان با فرصت دریافت 50% یا حتی 100% بازگشت نقدی به عنوان پاداش به چالش بکشید، معطل نکنید. در حال تکمیل
03:00
Now when it comes to teaching languages Lingoda are a top-notch provider, teaching English, Business English, German, Spanish, and French to over 70,000 students worldwide.
17
180565
14721
اکنون وقتی نوبت به آموزش زبان‌ها می‌رسد، لینگودا یک ارائه‌دهنده درجه یک است و به بیش از 70000 دانش‌آموز در سراسر جهان، انگلیسی، انگلیسی تجاری، آلمانی، اسپانیایی و فرانسوی را آموزش می‌دهد.
03:15
They provide small group classes with qualified teachers and interactive curriculum, 24/7.
18
195286
7257
آنها کلاس های گروهی کوچک با معلمان واجد شرایط و برنامه درسی تعاملی را 24/7 ارائه می دهند.
03:22
This is the last sprint of 2021, so if you want to make some meaningful progress with your language learning this year
19
202543
9040
این آخرین اسپرینت سال 2021 است، بنابراین اگر می‌خواهید در سال جاری پیشرفت معناداری در یادگیری زبان خود داشته باشید،
03:31
then why not take the challenge and motivate yourself with the cash back reward.
20
211583
5421
چرا این چالش را قبول نکنید و با پاداش بازگشت نقدی به خود انگیزه نزنید.
03:37
How does it work? Well if you think you are up to the challenge of an intensive language course then you click the link below and sign up.
21
217004
8302
چگونه کار می کند؟ خوب، اگر فکر می‌کنید که با چالش یک دوره فشرده زبان روبرو هستید، روی لینک زیر کلیک کرده و ثبت‌نام کنید.
03:45
Sign up must happen before the 15th Oct ready to begin work on October 31st.
22
225306
7002
ثبت نام باید قبل از 15 اکتبر انجام شود و آماده شروع کار در 31 اکتبر باشد.
03:52
Now, you can take the Sprint, which means you need to attend 15 classes a month over 3 months and if you complete all those classes you get 50% cashback
23
232308
12332
اکنون می توانید در Sprint شرکت کنید، به این معنی که باید در 15 کلاس در ماه در مدت 3 ماه شرکت کنید و اگر تمام این کلاس ها را کامل کنید، 50٪ بازگشت نقدی دریافت می کنید
04:04
OR Take the SUPER Sprint, which means you attend 30 classes a month for 3 months and if you do that you'll get 100% cash back.
24
244640
13040
یا در SUPER Sprint شرکت کنید، به این معنی که شما 30 کلاس در ماه به مدت 3 ماه شرکت می کنید. و اگر این کار را انجام دهید، 100٪ پول نقد دریافت خواهید کرد.
04:17
Learning language intensely in short bursts is highly effective, all you need is the burning desire to improve.
25
257680
10886
یادگیری زبان به شدت در فواصل زمانی کوتاه بسیار موثر است، تنها چیزی که نیاز دارید میل شدید برای پیشرفت است.
04:28
So are you ready to be a champion? Then hurry, TIME IS OF THE ESSENCE (ah that's another time phrase. This phrase is used when something must be done immediately).
26
268566
13148
پس برای قهرمان شدن آماده ای؟ سپس عجله کنید، TIME از اصل است (آه این یک عبارت زمانی دیگر است. این عبارت زمانی استفاده می شود که کاری باید فوراً انجام شود).
04:42
Sign-up with my link and the voucher code CHAMP14 that provides a €20 discount on the deposit. And Don’t forget to check out their FAQ session before joining! Good luck!
27
282000
11883
با پیوند من و کد کوپن CHAMP14 ثبت نام کنید که 20 یورو تخفیف برای سپرده ارائه می دهد. و فراموش نکنید که قبل از عضویت، جلسه پرسش و پاسخ آنها را بررسی کنید! موفق باشید!
04:54
7. Around the clock. 
If something is done ‘around the clock’, then it is done all day and all night without stopping.
28
294439
10205
7. شبانه روزی. اگر کاری "شور ساعت" انجام شود، در تمام روز و تمام شب بدون توقف انجام می شود.
05:04
“Oh yes. We have around the clock security. Noboby's getting into this place.”
29
304644
8507
"آه بله. ما امنیت شبانه روزی داریم. نوبابی وارد این مکان می‌شود.»
05:13
8. To call it a day. 
This means to decide to stop doing something, either permanently or for a while depending on the context.
30
313151
9682
8. آن را یک روز بنامیم. این به این معنی است که تصمیم بگیرید که انجام کاری را، به طور دائم یا برای مدتی بسته به زمینه، متوقف کنید.
05:22
“I’m too tired to finish my homework so I’m going to call it a day and finish it tomorrow.”
31
322833
5966
"من خیلی خسته هستم که نمی توانم تکالیفم را تمام کنم، بنابراین می خواهم آن را یک روز صدا کنم و فردا آن را تمام کنم."
05:28
9. In the blink of an eye. 
If something happens ‘in the blink of an eye’ then it happens very quickly, just like a blink.
32
328799
11265
9. در یک چشم به هم زدن. اگر چیزی «در یک چشم به هم زدن» اتفاق بیفتد، خیلی سریع اتفاق می‌افتد، درست مثل یک پلک زدن.
05:40
“A calculator can solve the maths problem in the blink of an eye.”
33
340765
4970
"یک ماشین حساب می تواند مشکل ریاضی را در یک چشم به هم زدن حل کند."
05:45
10. To kill time
. This phrase is used informally and it means to spend time doing something unimportant, particularly when waiting for something.
34
345735
16051
10. برای کشتن زمان. این عبارت به طور غیررسمی استفاده می شود و به معنای صرف وقت برای انجام کاری غیر مهم است، به ویژه زمانی که منتظر چیزی هستید.
06:01
“Yes, we’ll go shopping at the airport to kill time before the flight.”
35
361786
5678
"بله، ما به خرید در فرودگاه می رویم تا قبل از پرواز وقت بگذاریم."
06:07
11. Like clockwork
. If something happens ‘like clockwork’, then it happens very smoothly and easily.
36
367464
10455
11. مانند ساعت. اگر چیزی "مثل ساعت" اتفاق بیفتد، آنگاه بسیار روان و آسان اتفاق می افتد.
06:17
“The presentation ran like clockwork. Everyone was very happy.”
37
377919
6328
«ارائه مانند ساعت اجرا شد. همه خیلی خوشحال بودند.»
06:24
12. On the dot
. This is an informal phrase which means exactly on time.
“She starts work at 9am on the dot. Not 9.03am.”
38
384247
14901
12. روی نقطه. این یک عبارت غیر رسمی است که دقیقاً به موقع است. او در ساعت 9 صبح کار خود را شروع می کند. نه ساعت 9.03 صبح.
06:39
13. To do time (to serve time). 
This is a colloquial term meaning to be in prison.
39
399148
9268
13. برای انجام وقت (به وقت خدمت). این یک اصطلاح عامیانه به معنای در زندان بودن است.
06:48
“He’s doing time for money laundering.”
40
408416
4613
"او برای پولشویی وقت می گذارد."
06:53
14. To turn back time
. To ‘turn back time’ means to recreate, remember, or imagine things as they were before.
41
413029
10270
14. برای برگرداندن زمان به عقب. «بازگرداندن زمان به عقب» به معنای بازآفرینی، به خاطر سپردن یا تصور چیزهایی است که قبلا بوده اند.
07:03
“I like to reminisce while looking through old photographs, but I do wish I could just turn back time.”
42
423299
9266
من دوست دارم در حین تماشای عکس های قدیمی خاطرات را به یاد بیاورم، اما ای کاش می توانستم زمان را به عقب برگردانم.
07:12
15. To have a whale of a time
. This means to have a brilliant time, to really enjoy oneself.
43
432565
8918
15. برای داشتن یک نهنگ از یک زمان. این به معنای داشتن زمان درخشان، لذت بردن از خود است.
07:21
“I had a whale of a time learning to ski, until I broke my leg.”
44
441483
6417
"من یک نهنگ را یاد گرفتم تا اینکه پایم شکست."
07:27
16. To lose track of the time
. To ‘lose track of the time’ means to be unaware of how much time has passed, or to not be sure of what the time is.
45
447900
13631
16. از دست دادن زمان. «از دست دادن زمان» به معنای بی‌اطلاع بودن از زمان گذشت یا عدم اطمینان از زمان است.
07:41
“I’m so sorry I’m late. I lost track of the time!”
46
461531
6827
"خیلی متاسفم که دیر اومدم. زمان را گم کردم!»
07:48
17. Free time. 
‘Free time’ refers to time available for hobbies and activities you enjoy.
47
468358
8424
17. اوقات فراغت. «زمان آزاد» به زمان در دسترس برای سرگرمی ها و فعالیت هایی که از آن لذت می برید اشاره دارد.
07:56
“In my free time, I like to play football. What do you like to do?"
48
476782
5038
در اوقات فراغت، دوست دارم فوتبال بازی کنم. دوست داری چه کار کنی؟"
08:02
18. Spur of the moment
. Something done in the ‘spur of the moment’ is done impulsively, without planning in advance.
49
482341
11415
18. حرکت لحظه ای. کاری که در "محرک لحظه" انجام می شود، بدون برنامه ریزی از قبل به صورت تکانشی انجام می شود. "ما
08:13
“We aren’t going to Argentina now, instead we’re going to Switzerland! Don’t ask me why, it was a spur of the moment decision.”
50
493756
10147
اکنون به آرژانتین نمی رویم، در عوض می خواهیم سوئیس! از من نپرسید چرا، این یک تصمیم فوری بود.»
08:23
19. Behind the times
. If something is ‘behind the times’, it is not using the latest technology, ideas or techniques. It could also be referred to as ‘out of date’.
51
503903
16607
19. در پس زمان. اگر چیزی «پشت زمان» باشد، از آخرین فناوری، ایده ها یا تکنیک ها استفاده نمی کند. همچنین می توان آن را «خارج» نامید. «
08:40
“This library is so behind the times. They don’t even have a computer!”
52
520510
6270
این کتابخانه بسیار عقب مانده است. حتی کامپیوتر هم نداری!»
08:46
20. To hit the big time
. This is an idiomatic phrase which means to become very successful or famous.
53
526780
8857
20. برای ضربه زدن به زمان بزرگ. این یک عبارت اصطلاحی است که به معنای بسیار موفق یا مشهور شدن است. "
08:55
“She hit the big time and got a part in a very successful film after years of hard work.”
54
535637
7628
او موفق شد پس از سال ها کار سخت در یک فیلم بسیار موفق نقش داشته باشد."
09:03
21. Hour of need. 
An ‘hour of need’ is a time when most help is needed.
55
543265
7565
21. ساعت نیاز: «ساعت نیاز» زمانی است که بیشترین کمک مورد نیاز است. «
09:10
“Thank you so much for helping us in our hour of need.”
56
550830
3503
از اینکه در ساعت نیاز به ما کمک کردید بسیار متشکریم.»
09:14
22. A laugh a minute. 
You could use this phrase to describe someone who is very funny.
57
554333
8185
22. یک دقیقه خنده. می توانید از این عبارت برای توصیف کسی که بسیار بامزه است استفاده کنید: "
09:22
“John’s great. He’s a laugh a minute, so funny.”
58
562518
6530
جان عالی است. او یک دقیقه می خندد، خیلی خنده دار است."
09:29
23. Like there’s no tomorrow
. To do something ‘like there’s no tomorrow’ means to do it in a quick or careless way without considering the future.
59
569048
12090
23. مثل اینکه فردایی وجود ندارد. انجام کاری "مثل اینکه فردایی وجود ندارد" به این معنی است که آن را سریع یا بی دقت بدون در نظر گرفتن آینده انجام دهید. "
09:41
“He’s spending money like there’s no tomorrow!”
60
581138
5288
او دارد پول خرج می کند انگار فردایی وجود ندارد!"
09:46
24. Long time no see
. This is informally used as a greeting to mean ‘it’s a long time since we last met’.
61
586426
11133
24. مدت طولانی است که نمی بینم. این به طور غیررسمی به عنوان تبریک به معنای "از آخرین باری که ما ملاقات کرده ایم زمان زیادی گذشته است" استفاده می شود. "
09:57
“Christopher, long time no see!”
62
597559
4180
کریستوفر، مدت زیادی است که ندیده ایم!"
10:01
25. A mile a minute. 
If something is happening ‘a mile a minute’, it is happening at a very fast rate.
63
601739
8734
25. یک مایل در دقیقه. اگر چیزی "یک مایل در دقیقه" اتفاق می افتد، با سرعت بسیار بالایی اتفاق می افتد. "من
10:10
“I can barely understand Connor because he talks a mile a minute.”
64
610473
4624
به سختی می توانم کانر را درک کنم زیرا او یک مایل در دقیقه صحبت می کند."
10:15
26. Now and then
If something happens ‘now and then’, it happens occasionally.
65
615097
9276
26. حالا و بعداگر اتفاقی «الان و آن وقت» بیفتد، گهگاهی
10:24
“I don’t see her much but we go for coffee now and then.”
66
624373
3381
اتفاق می افتد.
10:27
27. The moment of truth. 
A time when a person or thing is tested, a decision has to be made, or a crisis has to be faced might be referred to as ‘the moment of truth’.
67
627754
15497
27. لحظه حقیقت: زمانی که یک شخص یا چیز مورد آزمایش قرار می گیرد، باید تصمیمی گرفته شود، یا باید با بحرانی مواجه شود، ممکن است به عنوان "لحظه حقیقت" نامیده شود.
10:43
“Grace has spent hours baking the perfect cake, but now it is the moment of truth: time to taste it.”
68
643251
9472
کیک عالی، اما اکنون لحظه حقیقت است: زمان طعم دادن به آن است.
10:52
28. To have too much time on one’s hands. 
To have ‘too much time on your hands’ means to have lots of extra time. We often use this phrase to describe someone who is engaged in unhelpful or useless activities.
69
652723
17052
28. داشتن زمان زیاد در دستان داشتن «زمان بیش از حد در دستان شما» به معنای داشتن زمان اضافی زیاد است. ما اغلب از این عبارت برای توصیف شخصی استفاده می کنیم که درگیر فعالیت های غیر مفید یا بی فایده است
11:09
“She’s such a gossip. She obviously has far too much time on her hands.”
70
669775
4664
. بدیهی است که او زمان زیادی در اختیار دارد.»
11:14
29. Once in a blue moon This means it rarely happens.
71
674439
7250
29. یک بار در ماه آبی این یعنی به ندرت اتفاق می‌افتد.
11:21
“I don’t speak to my old uni mates these days. I mean Fernando will call me for a catch-up once in a blue moon, but apart from that we have all lost touch.”
72
681689
8980
«این روزها با همکلاسی‌های قدیمی‌ام صحبت نمی‌کنم، منظورم این است که فرناندو یک بار در ماه آبی با من تماس می‌گیرد، اما جدای از آن، ما این موضوع را داریم. همه تماس ها از دست رفت.»
11:30
30. Donkey’s years
. ‘Donkey’s years’ is an informal way of saying a long time.
73
690669
9039
30. سال‌های الاغ. «سال‌های الاغ» یک روش غیررسمی برای گفتن طولانی است. «
11:39
“Adam and I have been friends for donkey’s years!”
74
699708
4553
من و آدم سال‌های الاغ با هم دوست بودیم!»
11:44
So there we have 30 time-related idioms for you to drop into conversation.
75
704261
5528
بنابراین ما 30 اصطلاح مربوط به زمان را برای شما داریم که می‌توانید وارد مکالمه شوید.
11:49
If you can think of any time-related idioms then please put them in the comments section for everyone to enjoy!
76
709789
6361
اگر می‌توانید اصطلاحات مربوط به زمان را در نظر بگیرید، لطفاً آنها را در بخش نظرات قرار دهید تا همه از آن لذت
11:56
Now if you are going to take that Lingoda language challenge don't delay time is of the essence. Go and sign up using my link and voucher code below
77
716150
10781
ببرند! زمان را به تأخیر نیندازید بسیار مهم است. بروید و با استفاده از پیوند و کد کوپن من در زیر ثبت نام کنید
12:06
and if you'd like to double-check your knowledge from what you've learned today then I have interactive activities available on my blog page.
78
726931
6164
و اگر می خواهید دانش خود را از آنچه امروز آموخته اید دوباره بررسی کنید، من فعالیت های تعاملی در صفحه وبلاگ خود دارم.
12:13
I'll put all the links to everything you need in the description until next time take care, bye!
79
733095
6478
من تمام پیوندها را به هر چیزی که نیاز دارید در توضیحات قرار خواهم داد تا دفعه بعد مراقب باشید، خداحافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7