British English Pronunciation Practice: Long /ɔ:/ Vowel Explored - British English Podcast

How do you feel when you have to speak in English?

وقتی باید به زبان انگلیسی صحبت کنید چه احساسی دارید؟

I used to be a very nervous speaker, even though English is my native language, I

من قبلاً یک سخنور بسیار عصبی بودم، حتی با وجود اینکه انگلیسی زبان مادری من است،

would be fearful of answering the phone.

از پاسخ دادن به تلفن می ترسیدم.

I'd get nervous if I had to read aloud in class.

اگر بخواهم سر کلاس با صدای بلند بخوانم عصبی می شوم.

If I ever had to speak standing in front of a group of

اگر روزی مجبور شوم در مقابل گروهی ایستاده صحبت کنم،

people, I would be terrified.

می ترسم.

Even though I wanted to be an actress, I found it really scary.

با وجود اینکه می خواستم بازیگر شوم، به نظرم خیلی ترسناک بود.

And transforming my voice and my speaking confidence made a world

و تغییر صدای من و اعتماد به نفس من در صحبت کردن، دنیایی

of difference to me and my life.

از تفاوت را برای من و زندگی من ایجاد کرد.

Now I have over 20 years of experience in teaching pronunciation.

اکنون بیش از 20 سال تجربه در آموزش تلفظ دارم.

I know how to build not only your pronunciation skills but

من می دانم که چگونه نه تنها مهارت های تلفظ بلکه

also your speaking confidence.

اعتماد به نفس صحبت کردن خود را نیز تقویت کنم.

And I'm happy to share my strategy for voice transformation.

و من خوشحالم که استراتژی خود را برای تغییر صدا به اشتراک می گذارم.

I'm running a free masterclass and I'd love you to come and join.

من یک مسترکلاس رایگان برگزار می کنم و دوست دارم بیایید و شرکت کنید.

You can click on the link in the description below and reserve your

می توانید روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید و

spot on the next available class.

جای خود را در کلاس بعدی رزرو کنید.

Don't miss this opportunity to invest in yourself.

این فرصت را برای سرمایه گذاری روی خودتان از دست ندهید.

Vocal transformation made a world of difference to me, and

دگرگونی صدا برای من دنیای متفاوتی ایجاد کرد و

I'm sure it will for you too.

مطمئنم که برای شما هم همینطور خواهد بود.

I hope to see you in class.

امیدوارم تو کلاس ببینمت

Hello everyone.

سلام به همه.

You are listening to the English Like a Native Podcast, the

شما در حال گوش دادن به English Like a Native Podcast هستید،

podcast that's designed for lovers and learners of English.

پادکستی که برای دوستداران و زبان آموزان انگلیسی طراحی شده است.

I'm your host, Anna, and today we are perfecting our pronunciation.

من میزبان شما هستم، آنا، و امروز در حال کامل کردن تلفظ خود هستیم.

When you take a pencil in your hand and put the tip of the pencil to paper, and

وقتی یک مداد در دست می گیرید و نوک مداد را روی کاغذ می گذارید و

start making marks, perhaps a beautiful piece of art or a simple doodle.

شروع می کنید به علامت گذاری، شاید یک اثر هنری زیبا یا یک ابله ساده.

What are you doing?

چه کار می کنی؟

What's the common verb that's associated with using a pencil to make a picture?

فعل رایجی که با استفاده از مداد برای ساختن تصویر مرتبط است چیست؟

To draw, D-R-A-W.

برای ترسیم، D-R-A-W.

Draw.

And what do you call the item of furniture that you use to store all sorts of

قرعه کشی.

و به وسایلی که برای نگهداری انواع

items like clothes or cutlery or even the pencils that you are using to draw?

وسایل مانند لباس یا کارد و چنگال یا حتی مدادهایی که برای طراحی استفاده می کنید، چه می گویید؟

What is this piece of furniture called?

اسم این مبل چیه؟

You pull it out and you push it back in again.

شما آن را بیرون می آورید و دوباره آن را به داخل هل می دهید.

Of course, I'm talking about drawers.

البته من در مورد کشوها صحبت می کنم.

So if this is a standalone piece of furniture, then it's often known as a

بنابراین اگر این یک تکه مبلمان مستقل است ، اغلب به عنوان یک

chest of drawers, a chest of drawers.

صندوقچه، یک صندوق عقب شناخته می شود.

Now, a chest of drawers may have two small drawers at the top, and then

حالا، یک صندوق عقب ممکن است دو کشو کوچک در بالا و سپس

a one or two larger drawers below.

یک یا دو کشو بزرگتر در زیر داشته باشد.

A single drawer is spelled D-R-A-W-E-R.

یک کشو به صورت D-R-A-W-E-R نوشته می شود.

And it's pronounced /drɔː/, which is exactly the same as our early

و آن را /drɔː/ تلفظ می کنند، که دقیقاً مشابه فعالیت اولیه ما در

pencil-utilising activity, to draw.

استفاده از مداد برای کشیدن است.

To draw a single drawer.

برای کشیدن یک کشو.

Now, do not let the 'ER' on the end of the word for our piece of

حالا، اجازه ندهید «ER» در انتهای کلمه برای تکه

furniture pull you into an unusual pronunciation like /drɔ:ə/, /drɔ:ə/.

مبلمان ما شما را به تلفظی غیرعادی مانند /drɔ:ə/، /drɔ:ə/ بکشاند.

If you pronounce it as /drɔ:ə/, then you are referring to a person who

اگر آن را به صورت /drɔ:ə/ تلفظ کنید، به شخصی اشاره می‌کنید که

draws, like an artist for example.

مثلاً یک هنرمند نقاشی می‌کشد.

If they use pencil, then they could be a drawer.

اگر از مداد استفاده می کنند، می توانند کشو باشند.

It could be known as the drawer, although we don't use

می توان آن را به عنوان کشو شناخته شد، اگرچه ما

that phrase very often, but...

اغلب از آن عبارت استفاده نمی کنیم، اما ... "

"A drawer draws the drawers.

یک کشو کشوها را می کشد.

A drawer draws the drawers."

یک کشو کشوها را می کشد."

Now, the vowel sound I used here is a tricky one for many.

اکنون، صدای مصوتی که من در اینجا استفاده کردم، برای خیلی ها مشکل است.

In all the pronunciation assessments that I've done so far for students and,

در تمام ارزیابی‌های تلفظی که تاکنون برای دانش‌آموزان انجام داده‌ام، و

this is a great number of assessments that I've done, I'd say that around

این تعداد ارزیابی‌هایی است که انجام داده‌ام، می‌توانم بگویم که حدود

85% of those students struggle with this long vowel /ɔ:/, /ɔ:/.

85٪ از آن دانش‌آموزان با این واکه بلند /ɔ:/، مشکل دارند. /ɔ:/.

Often replacing it with a diphthong sound /əʊ/, /əʊ/.

اغلب آن را با صدای دیفتونگ /əʊ/، /əʊ/ جایگزین می کنند.

Now a diphthong is a sound that consists of two parts, two

حالا دیفتونگ صدایی است که از دو قسمت تشکیل شده است، دو

vowel sounds that are connected.

صدای مصوت که به هم متصل هستند.

There's an audible shift from one sound to the other.

یک جابجایی قابل شنیدن از یک صدا به صدای دیگر وجود دارد.

For example, this diphthong I just mentioned, /əʊ/, starts with a

به عنوان مثال، این دیفتونگی که من به آن اشاره کردم، /əʊ/، با

more open mouth, uh, uh, uh, and then the mouth closes to a more

دهان بازتر شروع می شود، اوه، اوه، اوه، و سپس دهان به

closed position towards the end.

حالت بسته تری به سمت انتها بسته می شود.

Oh, oh, oh, oh, oh.

اوه، اوه، اوه، اوه، اوه

So...

پس...

Ha-ha.

ها-ها.

'So' has an /əʊ/ sound too, did you hear it?

"پس" صدای /əʊ/ نیز دارد، آیا آن را شنیدید؟

So, so, so the /ɔ:/ sound tends to be replaced by /əʊ/, meaning that we hear

بنابراین، بنابراین، بنابراین صدای /ɔ:/ تمایل دارد با /əʊ/ جایگزین شود، به این معنی که می شنویم که

the verb draw being pronounced as /drəʊ/.

فعل draw به صورت /drəʊ/ تلفظ می شود.

This is incorrect.

این نادرست است.

So try saying this verb to yourself out loud now and identify whether

بنابراین سعی کنید اکنون این فعل را با صدای بلند به خودتان بگویید و تشخیص دهید که آیا

you say the RP /drɔ:/ or whether you do the variation that many

RP /drɔ:/ را می گویید یا اینکه آیا تغییری را انجام می دهید که بسیاری از

students fall into of /drəʊ/, /drəʊ/.

دانش آموزان در /drəʊ/، /drəʊ/ قرار می گیرند.

Which one do you do, /drɔ:/ or /drəʊ/?

کدام یک را انجام می دهید، /drɔ:/ یا /drəʊ/؟

If you do struggle with the /ɔ:/ sound, if you've just identified that you

اگر با صدای /ɔ:/ مشکل دارید، اگر تازه تشخیص داده اید که

don't say /drɔ:/, but /drəʊ/, then it's really great that you've identified it.

/drɔ:/ را نمی گویید، بلکه /drəʊ/ را می گویید، پس واقعا عالی است که آن را شناسایی کرده اید.

And so now what you need to do is try to practice in front of a

و بنابراین اکنون آنچه باید انجام دهید این است که سعی کنید جلوی

mirror so that you can ensure that your mouth stays completely still

آینه تمرین کنید تا بتوانید مطمئن شوید که دهان شما کاملاً ثابت می ماند

and that you don't move it at all.

و اصلاً آن را تکان نمی دهید.

So if you are pronouncing the long vowel that we're looking for /ɔ:/, our mouth

بنابراین اگر مصوت بلندی را که به دنبال آن هستیم /ɔ:/ تلفظ می‌کنید، دهانمان

does not move, /ɔ:/, /ɔ:/, but if you are slipping into the diphthong /əʊ/,

تکان نمی‌خورد، /ɔ:/، /ɔ:/، اما اگر به دوفتون /əʊ/،

/əʊ/, you'll notice the mouth going from an open to a closed position.

/əʊ/ می‌لیزید. ، متوجه خواهید شد که دهان از حالت باز به حالت بسته می رود.

So find the long vowel where the mouth doesn't move and then let's

پس صدادار بلند را پیدا کنید که دهان تکان نمی خورد و سپس

stick with that long /ɔ:/ sound and repeat the sentence with me.

به آن صدای بلند /ɔ:/ بچسبیم و جمله را با من تکرار کنید.

"To draw a chest of drawers.

"برای ترسیم یک کمد.

To draw a chest of drawers."

برای کشیدن یک کمد."

Once more.

یکبار دیگر.

"To draw a chest of drawers."

"برای کشیدن یک کمد."

Great.

عالی.

Now, there are a few other homophones that also contain this long /ɔ:/ vowel.

اکنون، چند همفون دیگر وجود دارد که حاوی این مصوت بلند /ɔ:/ نیز هستند.

The following word is incredibly common.

کلمه زیر فوق العاده رایج است.

Sure.

مطمئن.

Meaning 'certain' or 'yes'.

به معنای "قطعی" یا "بله".

"Mum, is it okay to use your car this weekend?"

"مامان، اشکالی ندارد که این آخر هفته از ماشینت استفاده کنی؟"

"Sure."

"مطمئن."

"Are you sure?"

"مطمئنی؟"

"Yes."

"آره."

Now American English has a huge influence on the style of English that's spoken

اکنون انگلیسی آمریکایی تأثیر زیادی بر سبک انگلیسی که در

around the world, and in American English 'sure' is pronounced differently.

سراسر جهان صحبت می شود دارد، و در انگلیسی آمریکایی «sure» به طور متفاوتی تلفظ می شود.

Either with r-colouring sure /ʃʊr/, sure /ʃʊr/, or with a kind of flattened vowel.

یا با رنگ‌آمیزی r مطمئن /ʃʊr/، مطمئن /ʃʊr/ یا با نوعی مصوت مسطح.

Sure /ˈshu̇r/, sure /ˈshu̇r/.

مطمئن /ˈshu̇r/، مطمئن /ˈshu̇r/.

In British English, the 'R' is not pronounced, though you may occasionally

در انگلیسی بریتانیایی، «R» تلفظ نمی‌شود، اگرچه ممکن است گاهی

hear a variation in the vowel.

تغییراتی در مصوت بشنوید.

So in some speakers, RP speakers, of a certain age, or heightened RP speakers.

بنابراین در برخی از بلندگوها، بلندگوهای RP، با سن خاص، یا بلندگوهای RP افزایش یافته.

So people who are very high up, like aristocracy and royalty.

بنابراین افرادی که بسیار بالا هستند، اشراف و سلطنت را دوست دارند.

You may hear the vowel being changed to a diphthong /ʊə/, /ʊə/.

ممکن است بشنوید که مصوت به دوفتونگ /ʊə/، /ʊə/ تغییر می کند.

So they say, sure /ʃʊə/, sure /ʃʊə/, sure /ʃʊə/, sure /ʃʊə/.

پس می گویند، حتما /ʃʊə/، مطمئنا /ʃʊə/، حتما /ʃʊə/، حتما /ʃʊə/.

"Are you sure?"

"مطمئنی؟"

"Oh, we must cancel the recital, Charles."

"اوه، ما باید رسیتال را لغو کنیم، چارلز."

"Oh, are you sure?"

"اوه، مطمئنی؟"

But in my opinion, this is going out of fashion in modern usage.

اما به نظر من، این در استفاده مدرن از مد افتاده است.

And the Cambridge dictionary agrees.

و فرهنگ لغت کمبریج موافق است.

Yes, I have the backing of the Cambridge dictionary.

بله، من از فرهنگ لغت کمبریج حمایت می کنم.

The homophone of sure is shore as in the land along the edge of the sea, the shore.

هموفون مطمئناً ساحل است مانند زمین در امتداد لبه دریا، ساحل.

It's lovely to walk along the shore.

قدم زدن در کنار ساحل لذت بخش است.

So let's put those two words together in a sentence.

پس بیایید این دو کلمه را در یک جمله کنار هم قرار دهیم.

"I'm sure the shore is four more miles away."

"من مطمئن هستم که ساحل چهار مایل دیگر دورتر است."

"I'm sure the shore is four more miles away."

"من مطمئن هستم که ساحل چهار مایل دیگر دورتر است."

Repeat after me.

بعد از من تکرار کن

"I'm sure the shore is four more miles away."

"من مطمئن هستم که ساحل چهار مایل دیگر دورتر است."

Now, it may surprise you to learn that I actually grew up with a

اکنون، ممکن است شما را شگفت زده کند که بدانید من در واقع با

completely different accent to the one you are hearing now.

لهجه ای کاملاً متفاوت با لهجه ای که اکنون می شنوید بزرگ شده ام.

And if you want to know how I managed to transform my voice, and

و اگر می‌خواهید بدانید که چگونه توانستم صدایم را تغییر دهم و

how you can do the same, then check out the link to my pronunciation

چگونه می‌توانید این کار را انجام دهید، پیوند استادکلاس تلفظ من را

masterclass in the show notes.

در یادداشت‌های نمایش ببینید.

Okay, good work.

باشه کار خوب

So I have two more /ɔ:/ for you.

بنابراین من دو /ɔ:/ دیگر برای شما دارم.

Not, not oars, like what you use to row a boat, but the long /ɔ:/ vowels.

نه، نه پاروها، مانند آنچه برای پارو زدن در قایق استفاده می کنید، بلکه مصوت های بلند /ɔ:/.

I have two more /ɔ:/ homophones for you to get your mouth around.

من دو همفون دیگر /ɔ:/ برای شما دارم که دهانتان را دور بزنید.

And next up, is floor, the thing that is beneath us.

و بعد، کف است، چیزی که زیر ماست.

Unless we head to the cellar, also known as the basement, then the floor will be

مگر اینکه به سرداب که به زیرزمین نیز معروف است، سر نزنیم ، آنگاه کف

above us and below us, the cellar floor underfoot and the ground floor overhead.

بالای سر ما و زیر ما، زیرزمین زیر پا و طبقه همکف بالای سرمان خواهد بود.

So the spelling is F-L-O-O-R.

بنابراین املای آن F-L-O-O-R است.

Again, we're ignoring the R.

باز هم، ما R را نادیده می گیریم.

We have floor /flɔ:/, floor /flɔ:/.

طبقه /flɔ:/، کف /flɔ:/ داریم.

The homophone, of course, is flaw, which means a problem, a blemish or

همفون البته نقص است که به معنی مشکل، ایراد یا

a weakness spelled F-L-A-W, flaw.

ضعف با املای F-L-A-W، عیب است.

We are all flawed.

همه ما ناقص هستیم.

Nobody is perfect.

هیچکس بی عیب نیست.

How boring the world would be if we were all perfect.

اگر همه ما کامل بودیم چقدر دنیا خسته کننده بود.

Here's your sentence.

این جمله شماست

"We were floored to find a flaw in the new marble floor."

ما کف پوش شدیم تا نقصی در کف مرمر جدید پیدا کنیم.»

Here to be floored.

اینجا کفپوش شود.

I said to be floored.

گفتم کف پوش.

To be floored in this context means to be gobsmacked, to be astonished,

کف پوش شدن در این زمینه به معنای مات شدن، حیرت زده شدن،

agog, mouth wide open, surprised.

غمگین شدن، دهان گشاد، شگفت زده شدن است.

Aah!

آه!

Like you'd be knocked to the ground, to the floor with the surprising

مثل اینکه با

thing that you've just seen or heard, you have been floored.

چیز شگفت‌انگیزی که به‌تازگی دیده‌اید یا شنیده‌اید، به زمین زده می‌شوید، روی زمین افتاده‌اید.

So there's the sentence again.

پس این جمله دوباره وجود دارد.

"We were floored to find a flaw in the new marble floor."

ما کف پوش شدیم تا نقصی در کف مرمر جدید پیدا کنیم.»

"We were floored to find a flaw in the new marble floor."

ما کف پوش شدیم تا نقصی در کف مرمر جدید پیدا کنیم.»

One more time.

یک بار دیگر

Repeat with me.

با من تکرار کن

"We were floored to find a flaw in the new marble floor."

ما کف پوش شدیم تا نقصی در کف مرمر جدید پیدا کنیم.»

Great work.

کار عالی

Okay, last but not least, the three Ps.

خوب، آخرین اما نه کم اهمیت، سه P.

Pour, poor, paw.

بریز، بیچاره، پنجه.

Hmm.

هوم

Now before I spell them all for you, let me give you a sentence

حالا قبل از اینکه همه آنها را برای شما املا کنم ، اجازه دهید یک جمله

with all three homophones and that will help you to make sense of it.

با هر سه همفون به شما بگویم و این به شما کمک می کند تا آن را درک کنید.

"I poured water on the poor doggy's paw."

روی پنجه سگ بیچاره آب ریختم.

"I poured water on the poor doggy's paw."

روی پنجه سگ بیچاره آب ریختم.

Pour, poor, paw.

بریز، بیچاره، پنجه.

To pour, P-O-U-R.

برای ریختن، P-O-U-R.

This is a verb, meaning to make a substance like a liquid or a powder

این فعل است، یعنی با سر گذاشتن ظرف، ماده ای مانند مایع یا پودر را

flow from a container by tipping the container, we pour water from

از ظرف جاری می کنیم ، آب را از

a bottle or a jug into a glass.

بطری یا کوزه در لیوان می ریزیم. هنگامی که در حال ساخت جاده یا سنگفرش هستید،

A cement mixer pours wet cement onto the ground when you are

یک میکسر سیمان، سیمان مرطوب را روی زمین می ریزد

making a road or a pavement.

. زمانی که

Sand pours from the top of a sand timer to the bottom when you turn it over.

یک تایمر شنی را بر می‌گردانید، ماسه از بالای آن به پایین می‌ریزد.

Pour.

Poor, P-O-O-R.

بریزید.

فقیر، P-O-O-R.

This is an adjective that means to have little money or wealth.

این صفتی است که به معنای داشتن پول یا ثروت کم است.

"The poor man didn't like begging for food."

بیچاره از گدایی غذا خوشش نمی آمد.

Poor can also mean to be deserving of sympathy.

فقیر همچنین می تواند به معنای مستحق همدردی باشد.

"Oh, my sister broke her leg on her 18th birthday.

"آخه خواهرم تو تولد 18 سالگی پایش شکست،

Poor thing!"

بیچاره!"

And it can mean to be of low quality.

و می تواند به معنای بی کیفیت بودن باشد.

"This photo is of poor quality."

"این عکس بی کیفیت است."

Paw.

پنجه

P-A-W.

P-A-W.

This is a noun that means the foot of an animal.

این اسمی است که به معنای پای حیوان است.

Oh, a foot of an animal that has claws or nails.

آه، پای حیوانی که چنگال یا ناخن دارد.

So like a dog or a cat or a bear perhaps, not a deer.

پس شاید مثل سگ یا گربه یا خرس، نه آهو.

A deer has a different kind of foot.

آهو پاهای متفاوتی دارد.

It doesn't have claws or nails.

نه چنگال دارد و نه ناخن.

It has hooves.

سم دارد.

Okay, so,

خوب، بنابراین،

"The dog cut his paw while digging in the woods."

"سگ پنجه خود را در حین حفاری در جنگل برید."

"My cat has left muddy paw prints all over my kitchen.

"گربه من اثر گل آلود پنجه در سراسر آشپزخانه من باقی مانده است.

Naughty cat."

گربه شیطان."

So now let's say the original sentence.

خب حالا بیایید جمله اصلی را بگوییم.

I'll say it three times.

سه بار میگم

Try and say it with me.

سعی کن و با من بگو

"I poured water on the poor doggy's paw."

روی پنجه سگ بیچاره آب ریختم.

"I poured water on the poor doggy's paw."

روی پنجه سگ بیچاره آب ریختم.

"I poured water on the poor doggy's paw."

روی پنجه سگ بیچاره آب ریختم.

Did you notice that in the word water we also have this /ɔ:/ sound.

دقت کردید که در کلمه آب این صدای /ɔ:/ را هم داریم.

Pour /pɔ:/ - wa /wɔ:/, pour /pɔ:/ - water /wɔ:tə/.

پور /pɔ:/ - wa /wɔ:/، پور /pɔ:/ - آب /wɔ:tə/.

Okay, in the episode so far, we've covered: draw, drawer; sure, shore;

خوب، در قسمت تا کنون، ما پوشش داده ایم: قرعه کشی، کشو. مطمئن، ساحل؛

floor, flaw; pour, poor and paw.

طبقه، نقص؛ پور، بیچاره و پنجه.

Now, let me give you a little story that incorporates all of these / ɔ:/

حالا، اجازه دهید یک داستان کوچک به شما بدهم که همه این کلمات / ɔ:/ را

words that we've covered so far.

که تا کنون پوشش داده‌ایم را در بر می‌گیرد.

Here we go.

در اینجا ما می رویم. از

Use your imagination to picture this.

تخیل خود برای تصویر کردن این موضوع استفاده کنید.

Upon a little beach on the North coast of the UK, there was a small

در ساحل کوچکی در ساحل شمالی بریتانیا، یک

quaint cottage near the shore.

کلبه کوچک عجیب و غریب در نزدیکی ساحل وجود داشت.

Inside the cottage lived an old artist named Mr.

در داخل کلبه یک هنرمند قدیمی به نام آقای

Higgins, who was known for his peculiar habits and artistic talents.

هیگینز زندگی می کرد که به خاطر عادت های عجیب و غریب و استعدادهای هنری اش شهرت داشت.

Mr.

Higgins had a favourite drawer in his studio, an ancient wooden relic that

آقای

هیگینز یک کشوی مورد علاقه در استودیوی خود داشت ، یک یادگار چوبی باستانی که

contained his treasured art supplies.

حاوی لوازم هنری ارزشمند او بود.

One morning as he opened the drawer to fetch his brushes

یک روز صبح که در کشو را باز کرد تا قلم‌ها

and paints, he noticed a flaw.

و رنگ‌هایش را بیاورد، متوجه نقصی شد.

The drawer had a creak that grated on his nerves.

کشو خش خش داشت که روی اعصابش خرد شده بود.

He decided to waste no time and fix it straight away.

او تصمیم گرفت زمان را تلف نکند و بلافاصله آن را درست کند.

He set to work, determined to nip this creak in the bud.

او دست به کار شد و مصمم بود که این خراش را در جوانه خفه کند.

With a sure hand, Mr.

آقای هیگینز با دست مطمئن

Higgins took out his tools and began to craft, leaving the door

ابزارهایش را بیرون آورد و شروع به کارکردن کرد و در را باز گذاشت

ajar to allow for ventilation.

تا تهویه شود.

The sound of the waves crashing outside, served as background

صدای برخورد امواج در بیرون، به عنوان

music to his repair efforts.

موسیقی پس‌زمینه برای تلاش‌های تعمیر او عمل کرد.

He couldn't help but smile, feeling inspired by the beauty of nature.

او نمی توانست لبخند نزند و احساس می کرد از زیبایی طبیعت الهام گرفته است.

As he worked, he heard soft footprints approaching from the open studio door.

در حین کار، صدای پاهای نرمی را شنید که از در باز استودیو نزدیک می شد.

A little stray cat, poor and hungry, peeked inside.

یک گربه ولگرد کوچولو، فقیر و گرسنه، به درون نگاه کرد.

Its playful paw reached out and touched one of the paintbrushes, leaving a

پنجه بازیگوشش دراز شد و یکی از قلموها را لمس کرد و

trail of tiny paw prints on the floor.

ردی از آثار ریز پنجه روی زمین باقی گذاشت.

Mr.

Higgins chuckled at the sight.

آقای

هیگینز با دیدن این منظره خندید. او گفت:

"Ahh, little one.

"آها، کوچولو.

Are you interested in art too?", he said, offering the cat a small dish of milk.

تو هم به هنر علاقه داری؟"، او به گربه یک ظرف کوچک شیر تعارف کرد.

The cat purred in response, delighted by the treat.

گربه در پاسخ خرخر کرد و از این رفتار خوشحال شد.

From that day on, the cat became a regular visitor to Mr.

از آن روز به بعد، گربه یکی از بازدیدکنندگان دائمی

Higgins' studio.

استودیوی آقای هیگینز شد.

Whenever the artist opened the drawer, the cat would curiously

هر وقت هنرمند کشو را باز می کرد، گربه با کنجکاوی در مورد

investigate the art supplies.

لوازم هنری تحقیق می کرد.

Sometimes it even tried to draw with its paws, creating adorable little messes.

گاهی اوقات حتی سعی می‌کرد با پنجه‌هایش نقاشی بکشد و آشفتگی‌های کوچک شایان‌ستیز ایجاد کند.

One evening as the sun painted the sky with hues of orange and pink, Mr.

یک روز عصر که خورشید آسمان را با رنگ های نارنجی و صورتی رنگ کرد، آقای

Higgins decided to capture this unique friendship on canvas.

هیگینز تصمیم گرفت این دوستی منحصر به فرد را روی بوم به تصویر بکشد.

He set up his easel by the open window overlooking the beautiful shoreline.

سه پایه اش را کنار پنجره باز مشرف به خط ساحلی زیبا نصب کرد.

The cat sat nearby watching with interest.

گربه در همان نزدیکی نشسته بود و با علاقه تماشا می کرد. آقای هیگینز

With a gentle pour of paint onto his palette, Mr.

با ریختن ملایم رنگ روی پالت خود

Higgins started painting, depicting himself and the curious

شروع به نقاشی کرد و خود و

cat in front of the drawer, both engaged in artistic exploration.

گربه کنجکاو را در جلوی کشو به تصویر کشید که هر دو مشغول کاوش هنری بودند.

The sun's warm rays illuminated the scene, creating a stunning

پرتوهای گرم خورشید صحنه را روشن کرد و

backdrop for the heartwarming moment.

پس‌زمینه‌ای خیره‌کننده برای لحظات دل‌انگیز ایجاد کرد.

The artwork turned out to be a masterpiece.

اثر هنری به یک شاهکار تبدیل شد.

Capturing not just the beauty of the surroundings, but also

ثبت نه تنها زیبایی محیط، بلکه

the joy of newfound friendship.

لذت دوستی جدید را نیز به تصویر می کشد.

The painting found its way to an art exhibition where it touched

این نقاشی به یک نمایشگاه هنری راه پیدا کرد که در آن

the hearts of everyone who saw it.

قلب همه کسانی که آن را دیدند لمس کرد.

It was a testament to the power of unexpected connections with beauty

این گواهی بر قدرت ارتباطات غیرمنتظره با زیبایی بود

that can arise from a simple flaw.

که می تواند از یک نقص ساده ناشی شود.

From that day on, people visited Mr.

از آن روز به بعد، مردم از

Higgins' cottage by the shore.

کلبه آقای هیگینز در کنار ساحل دیدن کردند.

Not just to admire his art, but also to meet the friendly cat

نه فقط برای تحسین هنر او، بلکه برای ملاقات با گربه دوستی

who had become his loyal muse.

که به موزه وفادار او تبدیل شده بود.

And so, the artist and the cat continued to draw inspiration from each other,

و به این ترتیب، هنرمند و گربه به الهام گرفتن از یکدیگر ادامه دادند، و

forever connected by a shared love of art and the memory of that first

برای همیشه با عشق مشترک به هنر و خاطره اولین

day when they had met by the shore.

روزی که در کنار ساحل ملاقات کردند، به هم پیوستند.

Thank you so much for letting me tickle your eardrums.

خیلی ممنون که به من اجازه دادی پرده گوشت را قلقلک دهم.

I do hope you found today useful.

امیدوارم امروز برای شما مفید بوده باشد.

If you do struggle with the /ɔ:/ sound or any sound, or just transforming your

اگر با صدای /ɔ:/ یا هر صدای دیگری مشکل دارید، یا فقط

voice in general, then don't forget about my free pronunciation masterclass

صدای خود را به طور کلی تغییر می‌دهید، پس کلاس اصلی تلفظ رایگان من را فراموش نکنید،

where I tell you exactly how you go about transforming your voice and I share

جایی که من دقیقاً به شما می‌گویم که چگونه صدای خود را تغییر می‌دهید و

exactly how I did it and what I have to offer that can help you to do the same.

دقیقاً چگونه آن را به اشتراک می‌گذارم. من این کار را انجام دادم و آنچه را که باید ارائه دهم که می تواند به شما در انجام همین کار کمک کند.

The links are in the show notes.

لینک ها در یادداشت های نمایش هستند.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.