Advanced English Listening: British English podcast (E116 Quirky not Turkey)

Hello.

Welcome to The English Like a Native Podcast, the listening resource

سلام.

به The English Like a Native Podcast، منبع شنیداری

that's designed for intermediate to advanced level English learners.

که برای زبان آموزان سطح متوسط ​​تا پیشرفته انگلیسی طراحی شده است، خوش آمدید.

My name is Anna, and in today's episode, you are going to hear

اسم من آنا است، و در قسمت امروز،

lots of wonderful vocabulary.

واژگان فوق العاده زیادی خواهید شنید.

If, however, you find yourself a little lost, if you are not familiar with many

با این حال، اگر متوجه شدید که کمی گم شده اید، اگر با بسیاری

of the words and phrases that I use, then I highly recommend that you go

از کلمات و عباراتی که من استفاده می کنم آشنا نیستید، به شدت توصیه می کنم که

back a few episodes and listen to last week's English Five a Day episodes.

چند قسمت به عقب برگردید و به قسمت های انگلیسی پنج در روز هفته گذشته گوش دهید.

So, in Week 6 of the English Five a Day, I've been introducing and deep

بنابراین، در هفته 6 از پنج زبان انگلیسی در روز، من

diving into lots of the vocabulary you are going to hear today.

بسیاری از واژگانی را که امروز می خواهید بشنوید، معرفی کرده و عمیقاً در آن غواصی کرده ام.

So, that should be helpful for you.

بنابراین، این باید برای شما مفید باشد.

I'll put all the links to those episodes down in the show notes.

تمام پیوندهای آن قسمت‌ها را در یادداشت‌های نمایش می‌گذارم.

But for now, let's get on with the show.

اما در حال حاضر، اجازه دهید به نمایش ادامه دهیم.

The Christmas season is, once again, upon many of us.

فصل کریسمس، بار دیگر، بر بسیاری از ما رسیده است.

It's not easy to escape, but after all, why would you want to?

فرار آسان نیست، اما بالاخره چرا می خواهید؟

The list of seasonal pleasures just goes on and on: getting to spend

لیست لذت های فصلی همچنان ادامه دارد: گذراندن

more time with your family, rich food that you can only eat once a year,

وقت بیشتر با خانواده، غذاهای غنی که فقط یک بار در سال می توانید بخورید،

several days off work, presents....

چند روز تعطیلی از کار، هدایا...

For a huge number of people, their day-to-day life is turned

برای تعداد زیادی از مردم، روز آنهاست. زندگی روزمره

upside-down by the holiday season.

در فصل تعطیلات زیر و رو می شود.

Not literally upside-down, of course, but put into disorder, confusion and chaos.

البته نه به معنای واقعی کلمه وارونه، بلکه در بی نظمی، سردرگمی و هرج و مرج قرار گرفته است.

You know what I'm talking about!

میدونی چی میگم! به

Everything seems to stop for precision shopping, mass-baking and plenty of

نظر می رسد همه چیز برای خرید دقیق، پخت انبوه و

opportunities for a festive drink or two.

فرصت های فراوان برای یک یا دو نوشیدنی جشن متوقف می شود.

Or three.

یا سه.

I actually have some church-going friends who refuse to wish me or anyone

من در واقع دوستانی دارم که به کلیسا می روند که از تبریک

else a “Merry Christmas” because they associate the word merry with being drunk.

"کریسمس مبارک" به من یا هر کس دیگری امتناع می ورزند زیرا آنها کلمه شاد را با مست بودن مرتبط می دانند.

They and others believe that being happy is one thing but

آنها و دیگران معتقدند که شاد بودن یک چیز است اما

being merry is quite another!

شاد بودن چیز دیگری است!

So it is that for several days during the last week and a half of December,

بنابراین به نظر می رسد که برای چندین روز در هفته و نیم آخر دسامبر،

normality seems to come to a halt.

عادی بودن متوقف شده است.

To come to a halt.

برای توقف.

This expression means to physically cease moving, to stop, but also more

این عبارت به معنای توقف فیزیکی حرکت، توقف، اما به صورت

metaphorically to stop progressing.

استعاری تر به توقف پیشرفت است. در حال حاضر

There's a perfect example of this in my town at the moment, where they're

یک نمونه کامل از این در شهر من وجود دارد، جایی که آنها

supposed to be converting an old lido, or open-air swimming pool, into a fun fair.

قرار است یک لیدو قدیمی یا استخر روباز را به یک نمایشگاه سرگرم کننده تبدیل کنند.

Well, the contractors seem to have removed most of the old interior, but after

خب، به نظر می رسد که پیمانکاران بیشتر فضای داخلی قدیمی را حذف کرده اند، اما پس از

starting on the new flooring, all actual construction work has come to a halt.

شروع کفپوش جدید، تمام کارهای ساخت و ساز واقعی متوقف شده است.

In fact, you could say that it's come to a grinding halt, as work was progressing

در واقع، می‌توان گفت که کار متوقف شده است، زیرا کار به

well until they suddenly stopped coming to work with no sign of resumption!

خوبی پیش می‌رفت تا این‌که ناگهان بدون هیچ نشانه‌ای از شروع کار، دیگر سر کار نیامدند!

Right then, please don't be thinking that this is yet another podcast about

در آن زمان، لطفاً فکر نکنید که این یک پادکست دیگر در مورد

Christmas songs or turkey recipes..

آهنگ های کریسمس یا دستور العمل های بوقلمون است.

I think that's all been done to death, you know?

فکر می کنم همه اینها تا حد مرگ انجام شده است، می دانید؟

Which means overdone.

که به معنای زیاده روی است.

So, to be done to death is overdone, talked about too much to the point

بنابراین، تا سر حد مرگ زیاده‌روی می‌شود، بیش از حد در مورد آن صحبت می‌شود تا

where we should just stop and consider another aspect of the festive season.

جایی که فقط باید متوقف شد و جنبه دیگری از فصل جشن را در نظر گرفت.

So, that said, let's have a look at a few unconventional ways to

بنابراین، بیایید نگاهی به چند روش غیر متعارف برای

spend Christmas, past and present.

گذراندن کریسمس، گذشته و حال بیندازیم.

We've got a Christmas cast for you today featuring Charles Darwin,

ما امروز برای شما یک بازیگر کریسمس با حضور چارلز داروین،

who introduced his famous theory of evolution by natural selection.

که نظریه معروف خود را در مورد تکامل با انتخاب طبیعی معرفی کرد، برای شما آماده کرده ایم.

We have the first President of the USA, the face of the one-dollar bill,

ما اولین رئیس جمهور ایالات متحده، چهره اسکناس یک دلاری،

George Washington; one of the Apollo space missions; and the slightly

جورج واشنگتن را داریم. یکی از ماموریت های فضایی آپولو؛ و

less well-known Catalonian poo-log.

چوب لاشه کاتالونیایی کمی کمتر شناخته شده است.

So, let's sail back almost 200 years for our first story.

بنابراین، بیایید برای اولین داستان خود به 200 سال پیش سفر کنیم.

On December 25th, 1833, Charles Darwin, author of On The Origin of Species,

در 25 دسامبر 1833، چارلز داروین، نویسنده کتاب «درباره منشأ گونه ها»،

at just 24 years of age, found himself aboard the HMS Beagle, anchored off

تنها در 24 سالگی، خود را بر روی کشتی اچ ام اس بیگل، لنگر انداخته در

the coast of Port Desire, now known as Puerto Deseado, Argentina, as part

سواحل پورت دیزایر، که اکنون به عنوان پورتو دزیادو، آرژانتین شناخته می شود، یافت.

of his momentous five-year voyage.

سفر پنج ساله مهم او

Now the word momentous is a bit odd because if we think about the ‘moment’

اکنون کلمه مهم کمی عجیب است زیرا اگر به بخش "لحظه" فکر کنیم

part it doesn't sound significant at all.

اصلاً مهم به نظر نمی رسد.

But it is: momentous means very important because of its effects on future events.

اما این است: مهم به دلیل تأثیرات آن در رویدادهای آینده بسیار مهم است.

So, if something is momentous it creates momentum.

بنابراین، اگر چیزی مهم باشد، شتاب ایجاد می کند.

And Darwin's voyage on the Beagle was a scientific expedition that

و سفر داروین در بیگل یک سفر علمی بود که

would eventually transform our understanding of the natural world.

در نهایت درک ما از جهان طبیعی را تغییر داد.

So, setting out in December 1831, his goal was to explore the geological and

بنابراین، در دسامبر 1831، هدف او کشف شگفتی‌های زمین‌شناسی و

biological wonders of the lands he and the crew would visit, but this Christmas Day,

بیولوژیکی سرزمین‌هایی بود که او و خدمه از آن بازدید می‌کردند، اما در این روز کریسمس،

although he might well still have been working, he had time to record this in his

اگرچه ممکن بود هنوز کار می‌کرد، او زمان داشت تا این را در کتاب خود ثبت کند.

diary about how the crew spent their time:

دفترچه خاطرات خدمه در مورد نحوه گذراندن وقت خود:

" After dining in the Gun-room, the officers & almost every

"پس از صرف غذا در اتاق اسلحه، افسران و تقریباً همه

man in the ship went on shore.

افراد کشتی به ساحل رفتند.

— The Captain distributed prizes to the best runners, leapers, and wrestlers.

- کاپیتان جوایز را بین بهترین دوندگان، جهنده ها و کشتی گیران توزیع کرد.

— These “Olympic games” were very amusing; it was quite delightful to

- این "المپیک" بازی‌ها بسیار سرگرم‌کننده بودند؛

see with what school-boy eagerness the seamen enjoyed them: old men with

دیدن اینکه دریانوردان با چه اشتیاق پسر مدرسه‌ای از آن‌ها لذت می‌برند، بسیار لذت‌بخش بود: پیرمردانی با

long beards & young men without any were playing like so many children.

ریش‌های بلند و مردان جوان بدون ریش مانند بسیاری از بچه‌ها بازی می‌کردند.

— certainly a much better way of passing Christmas day than the

- مطمئناً راهی بسیار بهتر برای گذراندن روز کریسمس. از حالت

usual one, of every seamen getting as drunk as he possibly can."

معمول، هر دریانوردی تا جایی که ممکن است مست می شود.»

Darwin knew what he was talking about; the ship he was aboard, the HMS Beagle

داروین می دانست در مورد چه چیزی صحبت می کند. کشتی ای که او در آن بود، HMS Beagle

was supposed to have set sail, that is, to say, disembark from its port,

قرار بود به راه افتاده باشد، یعنی در 26 دسامبر 1831 از بندر خود،

from Plymouth, England on 26 December 1831, but the crew was still so drunk

از پلیموث، انگلستان پیاده شود ، اما خدمه هنوز آنقدر مست

from Christmas Day that the voyage had to wait until the twenty-seventh

از روز کریسمس بودند که سفر به پایان رسید. تا بیست و هفتم صبر کنند

when they had recovered sufficiently!

که به اندازه کافی بهبود یافته باشند!

Fortunately for science, they did manage to disembark, and Darwin's experiences

خوشبختانه برای علم، آنها موفق به پیاده شدن شدند و تجربیات داروین

in various locations, from the Galapagos Islands to South America, exposed him

در مکان‌های مختلف، از جزایر گالاپاگوس تا آمریکای جنوبی، او را در معرض

to a vast array of unique ecosystems and species that challenged prevailing

طیف گسترده‌ای از اکوسیستم‌ها و گونه‌های منحصربه‌فرد قرار داد که باورهای رایج را به چالش می‌کشید

beliefs and left an indelible mark on our understanding of life on Earth.

و اثری پاک‌نشدنی بر درک ما از زندگی بر جای گذاشت. روی زمین.

This wasn't a traditional Christmas celebration by any means, and there

این یک جشن سنتی کریسمس به هیچ وجه نبود، و

is an added quirk, or peculiarity, to the story, which really distances

یک ویژگی عجیب و غریب اضافه شده به داستان، که واقعاً

Darwin's experiences even further away from the packaged form that

تجربیات داروین را حتی بیشتر از شکل بسته بندی شده ای که

Christmas comes in these days.

کریسمس در این روزها می آید، دور می کند.

According to his diary, Charles Darwin actually hunted his own Christmas dinner.

طبق دفتر خاطراتش، چارلز داروین در واقع شام کریسمس خود را شکار کرده است.

In his entry for 24 December , he wrote that he actually shot and killed a 170lb,

در نوشته خود برای 24 دسامبر، او نوشت که در واقع یک گواناکو 170 پوندی،

which is around 80kg, guanaco, which is a relative of the llama, meaning all aboard

که حدود 80 کیلوگرم است، که از بستگان لاما است، شلیک کرد و کشت، به این معنی که همه سرنشینان

the ship would have meat on Christmas Day.

کشتی در روز کریسمس گوشت می‌خورند.

Now, we're going to embark on a different type of voyage next.

در حال حاضر، ما قصد داریم نوع دیگری از سفر بعدی را آغاز کنیم.

It's one thing to spend Christmas Day on the other side of the world

گذراندن روز کریسمس در آن سوی جهان

like Darwin in Argentina, but quite another to spend it in space!

مانند داروین در آرژانتین یک چیز است، اما گذراندن آن در فضا چیز دیگری است!

That's exactly what the crew of the Apollo 8 mission did in 1968; in fact,

این دقیقاً همان کاری است که خدمه ماموریت آپولو 8 در سال 1968 انجام دادند. در واقع،

they travelled around the Moon and back.

آنها به دور ماه سفر کردند و برگشتند.

The primary goal of these three astronauts: Frank Borman, James Lovell,

هدف اولیه این سه فضانورد: فرانک بورمن، جیمز لاول

and William Anders, was to orbit the Moon, assess the lunar module's

و ویلیام آندرس، چرخش به دور ماه، ارزیابی عملکرد ماژول ماه

performance, and test various systems in preparation for future lunar landings.

و آزمایش سیستم‌های مختلف برای آماده‌سازی برای فرودهای بعدی ماه بود.

But, for everyone watching on TV, the most exciting aspect of the mission was its

اما، برای همه کسانی که از تلویزیون تماشا می‌کنند، هیجان‌انگیزترین جنبه این مأموریت

live television broadcast from lunar orbit on Christmas Eve, December 24, 1968.

پخش زنده تلویزیونی آن از مدار ماه در شب کریسمس، 24 دسامبر 1968 بود.

During this broadcast, the astronauts famously read verses

در طول این پخش، فضانوردان به طور مشهور آیاتی

from the Bible and wished viewers on Earth a "Merry Christmas."

از کتاب مقدس را خواندند و برای بینندگان روی زمین آرزو کردند "کریسمس مبارک."

The broadcast was viewed by millions of people around the world, perhaps as many

این پخش توسط میلیون ها نفر در سراسر جهان مشاهده شد که شاید به اندازه

as a quarter of the world's population.

یک چهارم جمعیت جهان باشد.

From this mission, we also have the first photographs of planet Earth taken by human

از این ماموریت، ما همچنین اولین عکس‌هایی از سیاره زمین را داریم که توسط دست انسان گرفته شده است

hand, including the famous “Earthrise”.

، از جمله "Earthrise" معروف.

What really leaves me a little breathless about this event though, is something

با این حال، چیزی که واقعاً من را در مورد این رویداد کمی نفس می‌کشد، چیزی است

which happened completely out of sight and out of earshot of anyone on our planet.

که کاملاً دور از چشم و دور از گوش هر کسی در سیاره ما رخ داده است.

Although we know that on the 27 December 1968, Apollo 8 splashed down safely

اگرچه می دانیم که در 27 دسامبر 1968، آپولو 8 به طور ایمن

in the Pacific Ocean, this was far from being a guarantee at the time.

در اقیانوس آرام سقوط کرد، اما در آن زمان تضمینی نبود.

In order to break out of their lunar orbit, the crew had to perform

برای خروج از مدار ماه، خدمه مجبور شدند

“trans-Earth injection”, which is a propulsion manoeuvre designed to set

"تزریق بین زمینی" را انجام دهند، که یک مانور رانش است که برای

Apollo 8 back on course to Earth.

بازگرداندن آپولو 8 در مسیر زمین طراحی شده است.

But, they had to do this from the so-called dark side of the moon, out

اما، آنها مجبور بودند این کار را از سمت به اصطلاح تاریک ماه، خارج

of radio contact with mission control.

از تماس رادیویی با کنترل مأموریت انجام دهند.

A failure in the system, would have meant that Apollo 8 would have been

شکست در سیستم به این معنی بود که آپولو 8

stuck in orbit of the moon with no means of escape and no hope of rescue.

بدون هیچ وسیله ای برای فرار و هیچ امیدی برای نجات در مدار ماه گیر می کرد.

The anxious hours passed, until voice contact returned, and, on

ساعت‌های مضطرب گذشت، تا تماس صوتی بازگشت، و در

Christmas Day, astronaut Lovell announced to Houston: “Please be

روز کریسمس، فضانورد لاول به هیوستون اعلام کرد: "لطفاً

informed, there IS a Santa Claus.”!

مطلع باشید، بابانوئل وجود دارد."!

The crew had got the spacecraft out of orbit and a couple of days later,

خدمه فضاپیما را از مدار خارج کرده بودند و چند روز بعد،

they were all safely delivered home.

همه آنها به سلامت به خانه تحویل داده شدند.

Phew!

اوه!

This sort of thing doesn't happen every Christmas!

این نوع چیزها هر کریسمس اتفاق نمی افتد!

But I want to finish with something that does, at least in one part of the world.

اما من می خواهم با چیزی تمام کنم که حداقل در یک نقطه از جهان انجام شود.

We are going to get traditional, yes, but of course with a difference.

قرار است سنتی شویم، بله، البته با یک تفاوت.

I think it's fair to say that the city of Barcelona is world-famous for its

من فکر می کنم منصفانه است که بگوییم شهر بارسلونا به خاطر

successful football team, modernist architecture, and beautiful beaches.

تیم فوتبال موفق، معماری مدرن و سواحل زیبایش شهرت جهانی دارد. با این حال،

Christmas in the Catalan capital, and the rest of Catalonia, though, gives us

کریسمس در پایتخت کاتالونیا و بقیه کاتالونیا

something even more remarkable: “Caga Tió”, or "Poo log", a cherished custom

چیز جالب‌تری به ما می‌دهد: «Caga Tió» یا «Poo log»، یک رسم گرامی

featuring a unique festive character in the form of a smiling wooden log.

که یک شخصیت جشن منحصر به فرد را به شکل یک چوب چوبی خندان به نمایش می‌گذارد.

There are some logs that you can throw onto the wood-fire, but not this one.

تعدادی کنده وجود دارد که می توانید آنها را روی آتش هیزم بیندازید، اما این یکی نیست.

In early December every year, families in Catalonia go into the woods,

در اوایل دسامبر هر سال، خانواده‌ها در کاتالونیا به جنگل می‌روند،

or maybe just into the garden if they have a large one and they look

یا اگر باغ بزرگی داشته باشند، به باغ می‌روند و به دنبال این هستند که

to see if their Tió has arrived.

ببینند آیا تیو آنها وارد شده است یا خیر.

Perhaps the first thing that they'll see is the tip of its

شاید اولین چیزی که آنها می بینند

traditional beret, called a or it could be it's painted smile, large

نوک کلاه سنتی آن است که به آن می گویند یا می تواند لبخند نقاشی شده،

white eyes, or short stick legs.

چشمان سفید درشت، یا پاهای چوبی کوتاه باشد.

As all Catalan children know, it's best to check under large piles of leaves first

همانطور که همه کودکان کاتالان می‌دانند، بهتر است ابتدا زیر انبوه برگ‌های بزرگ را بررسی کنید،

as Tió needs to keep warm in order to be able to carry out its very important role.

زیرا تیو باید گرم بماند تا بتواند نقش بسیار مهم خود را انجام دهد.

Tió comes to the same family every Christmas, but only if

تیو هر کریسمس به یک خانواده می آید ، اما به شرطی که به اندازه

they treat it well enough.

کافی با آن رفتار کنند.

You see, Father Christmas doesn't traditionally come to Catalonia;

ببینید، کریسمس پدر به طور سنتی به کاتالونیا نمی آید.

the children actually have to wait until the night of the 5th of January

بچه‌ها در واقع باید تا شب پنجم ژانویه منتظر بمانند

when the Three Wise Men come to town, bringing presents to open on

که سه مرد خردمند به شهر می‌آیند و هدایایی را برای افتتاح

the morning of the 6th of January.

صبح روز 6 ژانویه می‌آورند.

In the meantime, it's Tió role to provide them with small

در این میان، این وظیفه Tió است که هدایایی کوچک برای آنها فراهم کند

presents to tide them over.

تا آنها را جبران کند. اگر

To tide someone over can be a very important act if they don't have

کسی

enough money or enough of something that they need in order to be able to

پول کافی یا چیزی را که برای

sustain themselves or their family.

حفظ خود یا خانواده اش نیاز دارد، نداشته باشد، می تواند یک عمل بسیار مهم باشد.

So, you tide them over, you keep them going, you sustain them.

بنابراین، شما آنها را از بین می برید، آنها را ادامه می دهید، آنها را حفظ می کنید.

Now, I don't know about you, but as a child I celebrated Christmas on 25

حالا، من در مورد شما نمی دانم، اما در کودکی من کریسمس را در 25 دسامبر جشن گرفتم

December, so I feel sorry for these poor Catalan children that they have to

، بنابراین برای این کودکان بیچاره کاتالونیایی متاسفم که باید

wait until they're almost back at school before opening their Christmas presents.

صبر کنند تا تقریباً به مدرسه برگردند و هدایای کریسمس خود را باز کنند.

I think they definitely need something to tide them over until then!

من فکر می کنم آنها قطعا به چیزی نیاز دارند تا آنها را تا آن زمان کنار بگذارند!

So, throughout the weeks leading up to Christmas, children take care of

بنابراین، در طول هفته‌های منتهی به کریسمس، کودکان از

Tió, placing it in the living room and providing it with fruit, nuts and other

تیو مراقبت می‌کنند، آن را در اتاق نشیمن قرار می‌دهند و میوه، آجیل و سایر

small treats on a plate within easy reach.

خوراکی‌های کوچک را در یک بشقاب در دسترس آن قرار می‌دهند. با این حال،

Tió won't eat while people are watching, though, but if it feels at home then

تیو در حالی که مردم در حال تماشای آن هستند غذا نمی‌خورد، اما اگر احساس کند در خانه‌اش است،

every morning the family will find the plate empty and Tió still smiling.

هر روز صبح، خانواده بشقاب را خالی می‌بینند و تیو همچنان لبخند می‌زند.

It's the children's responsibility to keep Tió warm, too, typically by

این وظیفه کودکان است که تیو را نیز گرم نگه دارند، معمولاً با

covering it with a small blanket.

پوشاندن آن با یک پتوی کوچک.

So what about the “poo” part?

پس قسمت «پو» چطور؟

Well, the grand finale of “Caga Tió” takes place on

خوب، فینال بزرگ «Caga Tió» در

Christmas Eve or Christmas Day.

شب کریسمس یا روز کریسمس اتفاق می‌افتد.

In a joyous and light-hearted family ceremony, children gather around the log

در یک مراسم خانوادگی شاد و آرام، بچه‌ها دور چوب جمع می‌شوند

and, while tapping it gently with long sticks from the forest or the garden,

و در حالی که با چوب‌های بلند از جنگل یا باغ به آرامی به آن ضربه می‌زنند، از آن می‌خواهند

they urge it to “poo out” something that they like, such as ‘turrons’,

چیزی را که دوست دارند، مانند «تورون» «بیرون بیاورد».

which is a type of nougat-based based confectionary, which is typically eaten

این یک نوع شیرینی بر پایه نوقا است که معمولاً

with various fillings in Catalonia during the festive season, or small toys.

با پر کردن های مختلف در کاتالونیا در طول فصل جشن یا اسباب بازی های کوچک خورده می شود.

If Tió doesn't poo anything out, then everyone has to sing louder and hit

اگر تیو چیزی نخواند، پس همه باید بلندتر آواز بخوانند و

harder, before checking under its blanket to see what it has produced.

محکم‌تر بزنند، قبل از اینکه زیر پتو را چک کنند تا ببینند چه چیزی تولید کرده است.

It's essential, too, that after every session of hitting and singing,

همچنین ضروری است که بعد از هر جلسه زدن و آواز خواندن،

someone takes the children to the bathroom or the kitchen to clean

کسی بچه ها را به حمام یا آشپزخانه ببرد تا

their sticks and allow Tió a few moments to recover from its exertions.

چوب هایشان را تمیز کند و چند لحظه به تیو اجازه دهد تا از تلاش هایش بهبود یابد.

Finally, because this podcast is an English language learning resource,

در نهایت، چون این پادکست یک منبع یادگیری زبان انگلیسی است،

I want to give an honourable mention to George Washington.

می‌خواهم به جورج واشنگتن تجلیل کنم.

An honourable mention is a form of recognition given to signify that

تذکر افتخاری شکلی از شناخت است که نشان می دهد

the recipient's work, performance, or contribution was noteworthy and

کار، عملکرد یا مشارکت گیرنده قابل توجه و

praiseworthy, even though they did not win a top prize in a competition.

ستایش بوده است، حتی اگر جایزه برتر را در یک مسابقه کسب نکرده باشد.

Well, during a critical stage of the American War of Independence, the

خوب، در طول یک مرحله حساس از جنگ استقلال آمریکا،

then General George led a crossing of the Delaware River in the early

ژنرال جورج در اوایل

morning hours of December 26, 1776, which was critical in revitalising

صبح روز 26 دسامبر 1776 عبور از رودخانه دلاور را رهبری کرد، که در احیای

the then dejected American side.

بخش افسرده آمریکایی در آن زمان حیاتی بود. واشنگتن و ژنرال جان سالیوان

Facing bitterly cold weather and an ice-filled river, Washington and

در مواجهه با هوای سرد و رودخانه ای پر از یخ،

General John Sullivan directed the arduous and dangerous crossing, somehow

گذرگاه سخت و خطرناک را هدایت کردند و به نحوی

transporting all their troops, artillery, and horses across before embarking

تمام سربازان، توپخانه و اسب های خود را قبل از شروع

on a nine-mile march through snow and freezing rain to reach Trenton.

یک راهپیمایی 9 مایلی از میان برف و باران یخ زده برای رسیدن به ترنتون به آن سو منتقل کردند. .

There, they launched a surprise attack on the unsuspecting Hessian

در آنجا، آنها حمله غافلگیرانه ای را به پادگان گمنام هسیان

garrison, who were actually German soldiers fighting on the British side.

که در واقع سربازان آلمانی بودند که در سمت بریتانیا می جنگیدند، انجام دادند.

Unsuspecting means that they didn't suspect or have any idea

بی گمان به این معناست که آنها مشکوک نبودند یا هیچ تصوری نداشتند

that something was about to happen, but it was, and it did.

که چیزی در شرف وقوع است، اما همینطور بود و شد.

The battle was a resounding success for the Americans, and it

این نبرد یک موفقیت چشمگیر برای آمریکایی ها بود و

gave hope and renewed confidence in the fight for independence.

امید و اعتماد دوباره به نبرد برای استقلال را ایجاد کرد.

The war was far from over, but the Americans had turned

جنگ هنوز به پایان نرسیده بود، اما به اصطلاح آمریکایی ها جریان را تغییر داده بودند

the tide, so to speak.

.

Things were not going their way, but through a great effort they were

همه چیز بر وفق مراد خود پیش نمی رفت، اما با تلاش فراوان

able to change the course of history.

توانستند مسیر تاریخ را تغییر دهند. به

What do you think things would be if America had remained a British colony?

نظر شما اگر آمریکا مستعمره بریتانیا باقی می ماند، اوضاع چگونه می شد؟

What would the English language be like?

زبان انگلیسی چگونه خواهد بود؟

So, there we have a few unconventional ways of spending

بنابراین، ما چند روش غیر متعارف برای گذراندن

Christmas past and present.

کریسمس در گذشته و حال داریم.

How will you spend yours this year?

امسال را چگونه سپری خواهید کرد؟

Hopefully you won't have to cross a freezing river or perform an

امیدواریم مجبور نباشید از یک رودخانه یخ زده عبور کنید یا یک

extremely rare propulsion manoeuvre.

مانور پیشرانه بسیار نادر انجام دهید.

It might be a good idea to play a few games or do a bit of exercise,

شاید ایده خوبی باشد که چند بازی انجام دهید یا کمی ورزش کنید،

but my bet is that if you are anything like me, you'll end up

اما شرط من این است که اگر شما هم مثل من باشید، در نهایت

singing and eating like the Catalans.

مانند کاتالان ها آواز می خوانید و غذا می خورید.

Whatever you do, whenever, wherever, and however you do it, I hope that

هر کاری که انجام می دهید، هر زمان، هر کجا، و هر طور که انجام می دهید، امیدوارم که

you have a wonderful Christmastime.

کریسمس فوق العاده ای داشته باشید.

Happy holidays to you all!

تعطیلات مبارک به همه شما!

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.