What is a necessary evil? - Learn English phrases with Mr duncan

Here is an interesting phrase that we often use when we want to describe something that occurs or exists that we need,

در اینجا عبارت جالبی وجود دارد که ما اغلب از آن برای توصیف چیزی که اتفاق می افتد یا وجود دارد که به آن نیاز داریم استفاده می کنیم،

but is often seen as something bad or unsavory. Something we rely on that can also be harmful or appear to have a negative side to it.

اما اغلب به عنوان چیزی بد یا ناخوشایند دیده می شود. چیزی که ما روی آن تکیه می کنیم و می تواند مضر باشد یا به نظر جنبه منفی داشته باشد.

The phrase in question is ‘necessary evil’.

عبارت مورد بحث «شر ضروری» است.

We will often use this phrase when we are talking about something that is essential, but also at the same time poses a risk.

ما اغلب از این عبارت استفاده می کنیم وقتی در مورد چیزی صحبت می کنیم که ضروری است، اما در عین حال خطر دارد.

We will describe that thing as a necessary evil.

ما آن چیز را شر ضروری توصیف خواهیم کرد.

For example: weapons used as a means of defence might be seen as a necessary evil.

به عنوان مثال: سلاح هایی که به عنوان ابزار دفاعی استفاده می شوند ممکن است به عنوان یک شر ضروری تلقی شوند.

On a much larger scale we might also refer to powerful weapons, such as those using nuclear energy as their means of creating destruction.

در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر، می‌توان به سلاح‌های قدرتمندی نیز اشاره کرد، مانند سلاح‌هایی که از انرژی هسته‌ای به‌عنوان وسیله‌ای برای تخریب استفاده می‌کنند.

Nuclear weapons are built and stored as a way of preventing an escalation

سلاح های هسته ای به عنوان راهی برای جلوگیری از تشدید

of any major conflict between large, powerful nations.

هر گونه درگیری بزرگ بین کشورهای بزرگ و قدرتمند ساخته و ذخیره می شوند.

The major powers of the world hold their nuclear weapons in such a way that the use of them would have a negative outcome for all involved.

قدرت‌های بزرگ جهان سلاح‌های هسته‌ای خود را به گونه‌ای نگه می‌دارند که استفاده از آن برای همه درگیرها پیامد منفی داشته باشد.

Thus, they are never used.

بنابراین، آنها هرگز استفاده نمی شوند.

They are seen as a necessary evil.

آنها به عنوان یک شر ضروری دیده می شوند.

A thing that is undesirable but must be accepted is a necessary evil.

چیزی که نامطلوب است ولی باید پذیرفته شود شر ضروری است.

Certain types of medical procedure might be viewed as a necessary evil,

انواع خاصی از روش های پزشکی ممکن است به عنوان یک شر ضروری در نظر گرفته شوند،

especially the types of treatment that cause pain and discomfort.

به ویژه انواع درمانی که باعث درد و ناراحتی می شوند.

We might also describe something as the lesser of two evils.

ما همچنین ممکن است چیزی را به عنوان کوچکتر از دو شر توصیف کنیم.

To have the choice of two negative things might mean that you will have to choose the least negative one or the lesser of two evils.

انتخاب دو چیز منفی ممکن است به این معنی باشد که شما باید حداقل یک منفی یا کمترین را از بین دو بد انتخاب کنید.

In general life, a necessary evil might be something designed for safety, which is also annoying.

در زندگی کلی، یک شر ضروری ممکن است چیزی باشد که برای ایمنی طراحی شده است، که آزاردهنده نیز هست.

Speed cameras on a main road are there to make that highway safer,

دوربین‌های سرعت در یک جاده اصلی وجود دارند تا آن بزرگراه را ایمن‌تر کنند،

but the road users hate them as they have to slow down whilst driving in that place.

اما کاربران جاده از آن‌ها متنفرند زیرا هنگام رانندگی در آن مکان باید سرعت خود را کاهش دهند.

Many types of safety rules or restrictions are seen as a necessary evil.

بسیاری از انواع قوانین یا محدودیت های ایمنی به عنوان یک شر ضروری دیده می شوند.

That thing is annoying, but it is also necessary.

آن چیز آزاردهنده است، اما لازم است.

In general life, we will often come across something that is essential, but also might be seen as a type of annoyance.

در زندگی عمومی، ما اغلب با چیزی مواجه می شویم که ضروری است، اما ممکن است به عنوان نوعی آزاردهنده نیز دیده شود.

It is not unusual to hear someone describing the internet as a necessary evil.

شنیدن اینکه کسی اینترنت را به عنوان یک شر ضروری توصیف می کند، غیرعادی نیست.

With it, we can better ourselves by learning new things, but we often find that it also dominates our lives in negative ways too.

با آن، می‌توانیم با یادگیری چیزهای جدید، خودمان را بهتر کنیم، اما اغلب متوجه می‌شویم که از جنبه‌های منفی نیز بر زندگی ما تسلط دارد.

So, as you can see, there are many things in life that exist which we must accept as being important...

بنابراین، همانطور که می بینید، چیزهای زیادی در زندگی وجود دارد که باید آنها را به عنوان مهم ...

needed, essential and even valued, but are also necessary evils.

مورد نیاز، ضروری و حتی ارزشمند بپذیریم، اما شرهای ضروری نیز هستند.