LEARN ENGLISH phrases using HEART \ English Addict with Mr Duncan -16 #englishaddictwithmrduncan

It is interesting how many English words relating to the body are used as idioms.

جالب است که چند کلمه انگلیسی مربوط به بدن به عنوان اصطلاح استفاده می شود.

By this I am of course referring to the names of parts of the body, both on the outside

البته منظور من نام بخش‌هایی از بدن است، چه در بیرون

and on the inside. Underneath the skin.

و چه در داخل. زیر پوست.

Today I thought I would  concentrate on one particular 

امروز فکر کردم روی یک

part of the body that might be described as vital.

قسمت خاص از بدن که ممکن است حیاتی توصیف شود تمرکز کنم

It is a vital part of the body.

. عضوی حیاتی از بدن است.

Something vital is important and necessary.

چیزی حیاتی مهم و ضروری است.

In this case, we need this particular body part to survive,

در این مورد، ما برای زنده ماندن به این قسمت خاص بدن نیاز داریم،

which is why it is often referred to as a vital body part or an important organ.

به همین دلیل است که اغلب از آن به عنوان یک عضو حیاتی بدن یا یک عضو مهم یاد می شود.

Today we are looking at words and phrases connected to the heart.

امروز ما به کلمات و عبارات مرتبط با قلب نگاه می کنیم.

For example, we can have  the phrase 'heart of gold',

به عنوان مثال، می‌توانیم عبارت «قلب طلا» را داشته باشیم،

a person who is kind natured or generous 

فردی که دارای ذات مهربان یا سخاوتمند

with their time and always  shows respect to other people,

با وقت خود است و همیشه به دیگران احترام می‌گذارد،

might be described as having a heart of gold.

ممکن است به عنوان داشتن قلب طلا توصیف شود.

They are seen as good, kind,  generous and respectful.

آنها افراد خوب، مهربان، سخاوتمند و محترم دیده می شوند.

That person has a heart of gold.

اون آدم قلب طلایی داره

Then we have a slightly negative one

سپس یک منفی کمی داریم

which describes the feeling of wanting to give up or quit doing something.

که احساس تمایل به دست کشیدن یا ترک کاری را توصیف می کند.

The phrase is 'lose heart'.

عبارت "از دست دادن قلب" است.

A person might lose heart when things are not going as well as they should be.

وقتی همه چیز آنطور که باید پیش نمی رود ممکن است دلش از دست بدهد.

You might become unhappy and despondent.

ممکن است ناراضی و ناامید شوید.

The feeling of being disappointed by one's efforts might lead them to lose heart.

احساس ناامید شدن از تلاش های یک فرد ممکن است باعث از دست دادن قلب آنها شود.

They feel like giving up.

احساس تسلیم شدن دارند.

The next heart phrase is a positive one,

عبارت قلبی بعدی یک جمله مثبت است،

something that is an important part of a business or a group who are undertaking some type of task.

چیزی که بخش مهمی از یک تجارت یا گروهی است که در حال انجام نوعی کار هستند.

The most important part of something.

مهمترین قسمت چیزی

The phrase we often use to  describe this is ‘heart and soul’.

عبارتی که ما اغلب برای توصیف آن استفاده می کنیم «قلب و روح» است.

The heart and soul of something is what drives a thing forward.

قلب و روح چیزی است که یک چیز را به جلو می برد.

The heart and soul of a company.

قلب و روح یک شرکت.

Of course, we are talking about the employees.

البته ما در مورد کارمندان صحبت می کنیم.

They are the most important part of the business.

آنها مهمترین بخش تجارت هستند.

They are the people who keep everything going.

آنها افرادی هستند که همه چیز را ادامه می دهند.

They are the heart and soul of the business.

آنها قلب و روح تجارت هستند.

Any important thing that  helps something to survive

هر چیز مهمی که به زنده ماندن

or operate can also be  described as the heart and soul.

یا عمل کردن چیزی کمک می کند را می توان به عنوان قلب و روح نیز توصیف کرد.

Our next heart phrase concerns a person who is 

عبارت قلبی بعدی ما مربوط به فردی است که

sentimental and often feels  the emotions of others.

احساساتی است و اغلب احساسات دیگران را احساس می کند.

That person normally has deep feelings and may 

آن شخص معمولاً احساسات عمیقی دارد و ممکن است

become emotional over anything  that they feel strongly about.

نسبت به هر چیزی که به شدت احساس می کند احساساتی شود.

The phrase is 'soft hearted'.

عبارت "دل نرم" است.

A soft hearted person is someone who is emotional.

آدم نرم دل کسی است که احساساتی باشد.

They carry a deep sense of emotional connection or feeling for others.

آنها دارای حس عمیقی از ارتباط عاطفی یا احساس نسبت به دیگران هستند.

A soft hearted person might also be described as having a heart of gold.

ممکن است یک فرد نرم قلب را به عنوان قلب طلایی نیز توصیف کرد.

If two people are having a  deep, meaningful conversation 

اگر دو نفر در حال گفتگوی عمیق و معنادار

about an important part of their lives,

در مورد بخش مهمی از زندگی خود باشند،

we might say that they are having a 'heart to heart' conversation.

ممکن است بگوییم که آنها یک گفتگوی قلبی به قلب دارند.

Two or more people who are expressing their feelings for each other

دو یا چند نفر که احساسات خود را نسبت به یکدیگر ابراز می کنند را

can be described as having a heart to heart.

می توان به عنوان یک دل به دل توصیف کرد.

Two people in a relationship will often discuss how they feel for each other.

دو نفر در یک رابطه اغلب درباره احساس خود نسبت به یکدیگر صحبت می کنند.

They are having a heart to heart conversation.

آنها گفتگوی صمیمانه ای دارند.

The next phrase is an unhappy one.

عبارت بعدی عبارت ناخوشایندی است.

The feeling of devastation  that one might experience 

احساس ویرانی که ممکن است فرد

as a reaction to something bad happening.

به عنوان واکنشی به اتفاق بدی تجربه کند.

A sad loss or a deep disappointment might cause a person to feel 'heartache'.

یک فقدان غم انگیز یا یک ناامیدی عمیق ممکن است باعث شود فرد احساس "درد قلبی" کند.

It is the emotional response to a terrible thing that has happened.

این پاسخ احساسی به یک اتفاق وحشتناک است که اتفاق افتاده است.

You feel heartache.

احساس درد دل می کنی

You experience the feeling of heartache.

احساس درد دل را تجربه می کنید.

A person who feels heartache can be described as being 'heartbroken'.

فردی که احساس درد می کند را می توان به عنوان "دلشکسته" توصیف کرد.

A heartbroken lover whose partner has just left them.

عاشقی دلشکسته که شریک زندگی اش به تازگی آنها را ترک کرده است.

They feel heartache because of what happened.

آنها به خاطر اتفاقی که افتاده احساس درد می کنند.

They are heartbroken.

آنها دلشان شکسته است.

Sometimes people like to change their minds about something.

گاهی اوقات افراد دوست دارند نظر خود را در مورد چیزی تغییر دهند.

They might have a change of opinion,

آنها ممکن است تغییر عقیده داشته باشند،

or they might alter their feelings about a person or situation.

یا ممکن است احساسات خود را در مورد یک شخص یا موقعیت تغییر دهند.

We can say that person has  had 'a change of heart'.

می‌توانیم بگوییم که آن شخص «تغییر قلب» داشته است.

They have rethought their idea or opinion.

آنها در ایده یا نظر خود تجدید نظر کرده اند.

They no longer have the same feeling about something.

آنها دیگر آن احساس را نسبت به چیزی ندارند.

They have had a change of heart.

آنها تغییر عقیده داشته اند.

A person who is sensitive to things that might be 

فردی که به چیزهایی که ممکن است

shocking or upsetting can be  described as 'faint hearted'.

تکان دهنده یا ناراحت کننده باشد حساس است را می توان به عنوان "قلب ضعیف" توصیف کرد.

That person has a faint heart.

آن شخص قلب ضعیفی دارد.

This is used in a figurative sense to show that someone has a sensitive nature.

این در معنای مجازی برای نشان دادن اینکه شخصی دارای طبیعت حساس است استفاده می شود.

They are easily upset or distressed by things.

آنها به راحتی از چیزهایی ناراحت یا ناراحت می شوند.

A scary ride at an amusement park might be described as being not for the faint hearted.

یک سواری ترسناک در یک پارک تفریحی را می توان برای افراد ضعیف توصیف کرد.

To do something without any hesitation or thought can be described as doing it 'in a heartbeat'.

انجام کاری بدون هیچ تردید یا فکری را می توان به عنوان انجام آن "در ضربان قلب" توصیف کرد.

There is no need to think about it.

نیازی به فکر کردن نیست.

A decision that is made quickly without any hesitation is done in a heartbeat.

تصمیمی که به سرعت و بدون هیچ تردیدی گرفته می شود، با ضربان قلب انجام می شود.

The chance to do something that you've always wanted to try

شانس انجام کاری که همیشه می خواستید آن را امتحان کنید

might be expressed as doing something in a heartbeat.

ممکن است به صورت انجام کاری با ضربان قلب بیان شود.

You would not have to think  about it for very long. 

شما مجبور نیستید برای مدت طولانی به آن فکر کنید.

You would do it straight away in a heartbeat.

شما این کار را بلافاصله با ضربان قلب انجام می دهید.

To perform a song or poem without having any book or text in front of you

اجرای یک آهنگ یا شعر بدون اینکه هیچ کتاب یا متنی پیش روی شما باشد را

can be described as doing it 'by heart'.

می توان به عنوان "از روی قلب" انجام داد.

To do something by heart means you are doing it without any help.

انجام کاری از روی قلب به این معنی است که شما آن را بدون هیچ کمکی انجام می دهید.

You have memorised the words.

شما کلمات را حفظ کرده اید.

You know what the song is and you are able to perform it without any help.

شما می دانید آهنگ چیست و می توانید بدون هیچ کمکی آن را اجرا کنید.

You sing the song by heart.

شما آهنگ را از صمیم قلب می خوانید.

You recite the poem by heart.

شما شعر را از دل می خوانید.

You have practised that particular thing and now you can do it from memory.

شما آن کار خاص را تمرین کرده اید و اکنون می توانید آن را از حافظه انجام دهید.

You are doing it by heart.

شما این کار را از روی قلب انجام می دهید.

A person, who is not very  good at hiding their emotions,

فردی که در پنهان کردن عواطف

or their deep feelings about something, might 

یا احساسات عمیق خود در مورد چیزی مهارت چندانی ندارد، ممکن است

be described as 'wearing  their heart on their sleeve'.

به این صورت توصیف شود که "قلب خود را به آستین می پوشاند".

To ‘wear your heart on your sleeve’ means 

"قلب خود را در آستین بپوشید" به این معنی است که

you express your emotions and  your inner desires freely.

احساسات و خواسته های درونی خود را آزادانه بیان می کنید.

A person might also show their true character, including their weaknesses.

یک شخص ممکن است شخصیت واقعی خود را نشان دهد، از جمله نقاط ضعفش.

Sometimes, wearing your heart on your sleeve can be seen as a negative thing.

گاهی اوقات، پوشیدن قلب روی آستین می تواند به عنوان یک چیز منفی تلقی شود.

That person is giving away too much about their own feelings.

آن شخص بیش از حد احساسات خود را از بین می برد.

They are wearing their heart on their sleeve.

دلشان را به آستین بسته اند.

A person who is attractive to others, especially in the movie or modelling industry

فردی که برای دیگران جذاب است، به خصوص در صنعت سینما یا مدلینگ،

might be described as a 'heartthrob'.

ممکن است به عنوان یک «قلب‌زن» توصیف شود.

This particular term is normally used to describe an attractive male.

این اصطلاح خاص معمولاً برای توصیف یک مرد جذاب استفاده می شود.

A heartthrob can also be described as an idol.

می توان یک دلقک را به عنوان یک بت نیز توصیف کرد.

A movie heartthrob is an attractive man who appears in movies.

دلتنگی فیلم مرد جذابی است که در فیلم ها ظاهر می شود.

Here is a lovely phrase that we often use when we want to show how much a person means to someone.

در اینجا یک عبارت دوست داشتنی است که ما اغلب از آن استفاده می کنیم وقتی می خواهیم نشان دهیم که یک شخص چقدر برای کسی مهم است.

When two people are together,  everything is perfect, 

وقتی دو نفر با هم هستند، همه چیز عالی است،

but when they are apart, things are not so good.

اما وقتی از هم دور هستند، اوضاع چندان خوب نیست.

They will often miss each other.

آنها اغلب دلتنگ یکدیگر خواهند شد.

We often described this as 'absence, making the heart grow fonder'.

ما اغلب این را به عنوان "غیبت، باعث می شود که قلب علاقه مند شود" توصیف می کنیم.

It is usual in relationships for those involved to 

معمولاً در روابط برای کسانی که درگیر هستند

feel deep longing when they  are apart from each other.

وقتی از یکدیگر جدا هستند احساس اشتیاق عمیق می کنند.

Hence, the phrase 'absence makes the heart grow fonder'.

از این رو، عبارت «غیبت، دل را دوست دارد».

Finally, we can use the word  'heart' to describe the feeling 

در نهایت، می‌توانیم از کلمه «قلب» برای توصیف احساس

of wanting something very much.

خواهان چیزی استفاده کنیم.

A deep longing for a certain thing, or an activity that you are keen to do.

اشتیاق عمیق برای یک چیز خاص یا فعالیتی که مشتاق انجام آن هستید.

We can say that you 'have your heart set on it'.

می‌توانیم بگوییم که شما «دلتان را روی این کار گذاشته‌اید».

To have your heart set on something means you are keen to have that particular thing.

دلبستگی به چیزی به این معنی است که شما مشتاق به داشتن آن چیز هستید.

You want to do something.

میخوای یه کاری بکنی

You have your heart set on it.

دلت برایش تنگ شده

It is something you desire to have or do.

این چیزی است که شما آرزو دارید داشته باشید یا انجام دهید.

And there they are.

و آنجا هستند.

A lovely selection of words  and phrases connected to heart.

مجموعه ای دوست داشتنی از کلمات و عبارات مرتبط با قلب.

There might be some others that I've missed out.

ممکن است موارد دیگری وجود داشته باشد که من آنها را از دست داده ام.

If so, feel free to leave  them in the comments below.

اگر چنین است، می توانید آنها را در نظرات زیر بگذارید.

I look forward to seeing you  very soon for another lesson.

من مشتاقانه منتظر دیدار شما برای یک درس دیگر هستم.

In fact, I have my heart set on it.

در واقع دلم برای این کار تنگ شده است.

Enjoy learning English.

از یادگیری زبان انگلیسی لذت ببرید.

And of course, until the next time we meet.

و البته تا دفعه بعد که همدیگه رو ببینیم.

Ta ta for now.

تا تا فعلا