The technology of translation - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning English. I’m Rob.  

And I’m Sam. Rob, I’m writing a letter to a friend in Spain  

and I need some help. Do you know the Spanish for, ‘it’s raining’?  

Don’t worry, I have this new app ... I just hold up my phone, scan the word 

I want translated, uh, 'esta lloviendo’,

is the Spanish for, ‘it’s raining’. Amazing! In this programme we’re discussing

language technologies – computers that can

translate between languages. Modern software like Google Translate  

has transformed how we learn foreign languages, bringing us closer to a world  

where language is no longer a barrier to communication.  

But how well do these computers know  what we really mean to say?  

Later we’ll find out exactly what machines can and can’t translate,  

and, as usual, we’ll be learning some new vocabulary as well.  

But first I have a question for you, Sam. The translation app I used just now is 

very recent, but there’s a

long history of computer mistranslations - times when computers got it badly wrong.  

In 1987, the American airline, Braniff, ran television adverts promoting  

the all-leather seats installed on their flights to Mexico.  

But how was its “fly in leather” advertising slogan mistranslated into Spanish?  

Did the advert say: a) fly in lava  

b) fly on a cow c) fly naked  

Hmm, I have a feeling it might be, c) fly naked.  

Ok, Sam. I’ll reveal the correct answer later in the programme.  

Computer software used to rely on rules-based translation,  

applying the grammar rules of one language to another.  

That worked fine for simple words and phrases but what happens when a translator  

comes across more complex language for example metaphors  

- expressions used to describe one thing by comparing it to another.  

Lane Greene is a language journalist and the author of the book,

Talk on the Wild Side. Here he explains to BBC

Radio 4 programme, Word of Mouth, how apps like Google Translate  

allow users to manually translate metaphors: If I say, ‘it’s raining cats and dogs’  

and it literally translates, ‘esta lloviendo perros y gatos’  

in Spanish, that won’t make any sense, but I think somebody at Google  

will have inputted the phrase, ‘lueve a cántaros’ which is the phrase,  

‘it’s raining pitchers’, or ‘it’s raining jugs of water’,  

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من راب هستم و من سام هستم راب، من در حال نوشتن نامه ای برای دوستی در اسپانیا هستم و به کمک نیاز دارم. آیا اسپانیایی را برای «باران می‌بارد» می‌دانید؟ نگران نباشید، من این برنامه جدید را دارم... من فقط تلفنم را بالا می‌گیرم، کلمه  را که می‌خواهم ترجمه شود اسکن می‌کنم، اوه، 'esta lloviendo'، اسپانیایی برای «باران است». شگفت انگيز! در این برنامه ما در مورد فن آوری های زبان بحث می کنیم - رایانه هایی که می توانند بین زبان ها ترجمه کنند. نرم‌افزار مدرن مانند Google Translate نحوه یادگیری زبان‌های خارجی را تغییر داده است و ما را به دنیایی نزدیک‌تر کرده است که در آن زبان دیگر مانعی برای برقراری ارتباط نیست. اما چقدر این رایانه‌ها می‌دانند که ما واقعاً چه می‌خواهیم بگوییم؟ بعداً متوجه خواهیم شد که ماشین‌ها دقیقاً چه چیزهایی را می‌توانند ترجمه کنند و چه چیزی را نمی‌توانند ترجمه کنند، و طبق معمول، واژگان جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت. اما اول از شما یک سوال دارم سام. برنامه ترجمه‌ای که من اکنون استفاده کردم بسیار جدید است، اما سابقه طولانی ترجمه‌های اشتباه رایانه‌ای وجود دارد - مواقعی که رایانه‌ها به شدت اشتباه می‌کردند. در سال 1987، شرکت هواپیمایی آمریکایی، برانیف، تبلیغات تلویزیونی پخش کرد که در آن صندلی‌های تمام چرمی نصب شده در پروازهایشان به مکزیک را تبلیغ می‌کرد. اما چگونه شعار تبلیغاتی «پرواز در چرم» آن به اسپانیایی اشتباه ترجمه شد؟ آیا در آگهی می‌گوید: الف) پرواز در گدازه ب) پرواز بر روی گاو ج) برهنه پرواز کنید   هوم، احساس می‌کنم ممکن است، ج) برهنه پرواز کنید. باشه سام پاسخ صحیح را بعداً در برنامه اعلام خواهم کرد. نرم‌افزار رایانه‌ای برای تکیه بر ترجمه مبتنی بر قواعد،   استفاده از قواعد دستور زبان یک زبان به زبان دیگر استفاده می‌شود. این برای کلمات و عبارات ساده خوب جواب می‌دهد، اما وقتی مترجم با زبان پیچیده‌تری مانند استعاره مواجه می‌شود، چه اتفاقی می‌افتد - عباراتی که برای توصیف یک چیز با مقایسه آن با چیز دیگر استفاده می‌شوند. لین گرین روزنامه نگار زبان و نویسنده کتاب Talk on the Wild Side است. در اینجا او به برنامه رادیو بی‌بی‌سی 4، Word of Mouth، توضیح می‌دهد که چگونه برنامه‌هایی مانند Google Translate به کاربران اجازه می‌دهند به صورت دستی استعاره‌ها را ترجمه کنند: اگر بگویم «باران گربه‌ها و سگ‌ها می‌بارد» و به معنای واقعی کلمه «esta lloviendo perros y gatos» به اسپانیایی ترجمه می‌شود. ، این هیچ معنایی ندارد، اما من فکر می کنم کسی در Google   عبارت "lueve a cántaros" را وارد کرده باشد که عبارت است، "این پارچ باران می بارد"، یا "باران کوزه های آب است"،

so that the whole chunk, ‘raining cats and dogs’,  

به طوری که کل chunk، « باران گربه‌ها و سگ‌ها»،

is translated into the equivalent metaphor in Spanish.  

در اسپانیایی به استعاره‌ای معادل ترجمه شده است.

Lane wants to translate the phrase,  

لین می‌خواهد

it’s raining cats and dogs, something that people sometimes say  

عبارت «باران گربه‌ها و سگ‌ها می‌بارد» را ترجمه کند، چیزی که مردم گاهی اوقات می‌گویند

when it’s raining heavily. It wouldn’t make sense to translate this  

وقتی باران شدید می‌بارد. معنی ندارد که این

phrase into another language literally, word by word. One solution is to translate  

عبارت را کلمه به کلمه به زبان دیگری ترجمه کنیم . یک راه حل این است

the whole idiom as a chunk, or a large part of text or language.  

که کل اصطلاح را به صورت یک تکه یا بخش بزرگی از متن یا زبان ترجمه کنید.

This works for phrases and idioms that people regularly use in the same way  

این برای عبارات و اصطلاحاتی که مردم مرتباً به همان روش استفاده می‌کنند کار می‌کند،

because they can be taught to a computer. But what happens when someone like a poet  

زیرا می‌توان آنها را به رایانه آموزش داد. اما چه اتفاقی می‌افتد وقتی کسی مثل یک شاعر

writes a completely new sentence which has never been written before?  

جمله کاملاً جدیدی می‌نویسد که قبلاً نوشته نشده است؟

Lane Greene thinks that even the smartest software  

لین گرین فکر می‌کند که حتی باهوش‌ترین نرم‌افزار هم

couldn’t deal with that, as he told Michael Rosen,  

نمی‌تواند با آن مقابله کند، همانطور که او به مایکل روزن،

poet and presenter of BBC Radio 4’s Word of Mouth:  

شاعر و مجری رادیو بی‌بی‌سی 4 گفتار شفاهی گفت:

…if a poet writes a new one then the machine is not going to pick it up,  

…اگر شاعری جدید بنویسد، دستگاه آن را انتخاب نمی‌کند. ,

and it’s going to have a struggle, isn’t it? Sorry, I’m sticking up for poetry here  

و با مشکل مواجه خواهد شد، اینطور نیست؟ متأسفم، من در اینجا به شعر پایبند هستم

and trying to claim that it’s untranslatable – can you hear what I’m doing?  

و سعی می کنم ادعا کنم که ترجمه ناپذیر است - آیا می شنوید که دارم چه کار می کنم؟

I hear you, and in a war against the machines, our advantage is novelty and creativity.  

من شما را می شنوم و در جنگ با ماشین ها، مزیت ما تازگی و خلاقیت است.

So you’re right that machines will be great at anything that is rote,  

بنابراین شما درست می‌گویید که ماشین‌ها در هر کاری که به صورت معمولی باشد عالی خواهند بود،

anything that’s already been done a million times can be automated.  

هر کاری که قبلاً میلیون‌ها بار انجام شده باشد، می‌تواند خودکار شود.

So you and I with our pre-frontal cortexes can try to come up with phrases  

بنابراین من و شما با قشر پیش پیشانی خود می‌توانیم سعی کنیم عباراتی

that’ll flummox the computer and so keep our jobs.  

را به کار ببریم که کامپیوتر را شلوغ می‌کند و بنابراین کارمان را حفظ می‌کند.

When we say machines “learn” a language, we really mean they have been trained  

وقتی می‌گوییم ماشین‌ها یک زبان را «یاد می‌گیرند»، واقعاً منظورمان این است که آنها

to identify patterns in millions and millions of translations.  

برای شناسایی الگوها در میلیون‌ها و میلیون‌ها ترجمه آموزش دیده‌اند.

Computers can only learn by rote - by memory in order to repeat information  

رایانه‌ها فقط می‌توانند از طریق حافظه یاد بگیرند تا اطلاعات را تکرار کنند،

rather than to properly understand it. This kind of rote learning  

نه اینکه آن‌ها را به درستی درک کنند. این نوع یادگیری روت   را

can be easily automated - done by machines instead of humans.  

می توان به راحتی خودکار کرد - به جای انسان توسط ماشین ها انجام می شود.

But it’s completely different from human learning requiring creative thinking  

اما کاملاً متفاوت از یادگیری انسان است که به تفکر خلاق نیاز دارد

which would flummox – or confuse, even the most sophisticated machine.  

- که حتی پیچیده‌ترین ماشین‌ها را هم گیج می‌کند .

Bad news for translation software, but good news for humans  

خبر بد برای نرم افزار ترجمه، اما خبر خوب برای انسان

who use different languages in their jobs – like us!  

هایی که از زبان های مختلف در مشاغل خود استفاده می کنند – مانند ما!

Yes, if only Braniff Airlines had relied on human translators,  

بله، اگر خطوط هوایی برانیف فقط به مترجمان انسانی تکیه می کرد

they might have avoided an embarrassing situation.  

، ممکن بود از یک موقعیت شرم آور اجتناب کنند.

Ah, in your question you asked how Braniff’s television advertisement  

آه، در سوال خود پرسیدید که چگونه تبلیغ تلویزیونی برانیف

“fly in leather” was translated into Spanish. I guessed it was mistranslated as “fly naked’.  

«پرواز در چرم» به اسپانیایی ترجمه شد. حدس می زدم به اشتباه به عنوان «برهنه پرواز کن» ترجمه شده است.

Which was… the correct answer! Braniff translated its "fly in leather" slogan  

که… جواب صحیح بود! برانیف شعار «پرواز در چرم» خود را

as fly "en cuero," which sounds like

به صورت fly «en cuero» ترجمه کرده است، که شبیه

Spanish slang for "fly naked”. OK, let’s recap the vocabulary  

زبان عامیانه اسپانیایی «برهنه پرواز کن» است. بسیار خوب، اجازه دهید واژگان   را

from this programme about language translations  

از این برنامه در مورد ترجمه زبانی

which are automated - done by machines instead of humans.  

که به صورت خودکار انجام می شود - توسط ماشین ها به جای انسان، مرور کنیم.

Often found in poetry, a metaphor is a way of describing  

استعاره که اغلب در شعر یافت می‌شود راهی برای توصیف

something by reference to something else. When it’s raining heavily  

چیزی با ارجاع به چیز دیگری است. وقتی باران شدید می‌بارد،

you might use the idiom, it’s raining cats and dogs!  

ممکن است از اصطلاح استفاده کنید ، باران گربه‌ها و سگ‌ها می‌بارد!

A chunk is a large part of something. Rote learning involves memorising information  

which you repeat but don’t really understand. And finally, if someone is flummoxed,  

شما تکرار می‌کنید اما واقعاً متوجه نمی‌شوید. و در نهایت، اگر کسی گیج شده است

they’re so confused that they don’t know what to do!  

،   آنقدر گیج می‌شود که نمی‌داند چه باید بکند!

Once again our six minutes are up! Join us again soon for more trending topics  

یک بار دیگر شش دقیقه ما تمام شد! برای موضوعات پرطرفدار بیشتر و مفید به زودی دوباره به ما بپیوندید.

and useful vocabulary here at 6 Minute English.  

واژگان اینجا در 6 دقیقه انگلیسی.

Goodbye for now! Bye!

فعلا خداحافظ!