The secret weapon against pandemics | Georges C. Benjamin

Translator: mohammad ali masoum Reviewer: Leila Ataei

David Biello: It's now my great honor and privilege

دیوید بیلو: اکنون افتخار بزرگ و سرافرازی بنده است که

to introduce Dr. Georges Benjamin,

دکتر جورج بنیامین را معرفی کنم،

who's the executive director of the American Public Health Association,

کسی که مدیر اجرایی انجمن بهداشت عمومی آمریکا است،

who has a long and distinguished career,

که سابقه طولانی و برجسته‌ای،

both as a medical professional and as a public health professional.

هم به عنوان یک متخصص پزشکی و هم به عنوان یک متخصص بهداشت عمومی دارد.

Please give a warm welcome to Dr. Georges Benjamin.

به دکتر جورج بنیامین خوش آمد گرمی می‌گوییم.

Georges Benjamin: Hey, David, how are you?

جورج بنیامین: سلام دیوید، حالت چطور است؟

DB: I am good, how are you, Dr. Benjamin?

دب: خوبم، حال شما چطور است دکتر بنیامین؟

GB: I'm here. (Laughs)

ج‌ب: در خدمتم. (خنده)

DB: Hanging in there. Good.

دب: آماده هستید، خوبه.

GB: Hanging in.

ج‌ب: آماده‌ام.

DB: We know that the theme of the moment is reopening, I would say.

دب: می‌دانیم که موضوع جاری دوباره بازگشایی است. باید بگویم.

We just heard one possibility for that,

فقط یک احتمال را برای آن شنیدیم،

but obviously,

اما بدیهی است،

a lot of countries have already reopened in one form or another,

که بسیاری از کشورها قبلاً به یک شکل یا شکل دیگر بازگشایی شده‌اند.

and I believe, as of today,

و من معتقدم، از امروز،

all 50 states here in the US have reopened in one form or another.

همه ۵۰ ایالت در ایالات متحده به شکل دیگری بازگشایی شده‌اند.

How do we do that smartly, how do we do that safely?

چگونه این کار را هوشمندانه انجام دهیم، چگونه آن را با خیال راحت انجام دهیم؟

GB: Yeah, we really do need to reopen safely and carefully,

ج ب: بله، ما واقعاً باید با خیال راحت و با احتیاط بازگشایی کنیم.

and it means that we have not got to forget these public health measures

و این بدان معناست که ما نباید اقدامات بهداشت عمومی نادیده بگیریم

that really brought down the curve to begin with.

که در ابتدا منحنی را پایین آورد.

And that means thing such as

و آن یعنی مواردی مانند

covering up your nose and mouth when you cough or sneeze,

پوشاندن بینی و دهان شما هنگام سرفه یا عطسه،

wearing a mask, washing your hands,

ماسک زدن، شستن دست‌ها،

physically distancing yourself to the extent possible from others.

فاصله فیزیکی شما تا حد ممکن از دیگران است.

Thinking about everything we do,

به همه کارهایی که انجام می‌دهیم فکر می کنید،

you know, before we go to work in the morning,

می‌دانید، قبل از اینکه صبح سر کار برویم.

while we're at work.

در حالی که سر کار هستیم،

And being as careful as many of us have been

و بسیاری از ما به همان دقت

in the last two months,

که در دو ماه گذشته بوده‌ایم،

as we go into the next three months,

درنتیجه در سه ماه آینده هستیم.

because this thing is not over.

زیرا این مورد تمام نشده است.

DB: Right.

دب: صحیح است.

There is the chance of more waves, as Uri [Alon] mentioned.

همانطور که یوری [آلون] اشاره کرد، احتمال امواج بیشتر وجود دارد.

It seems like it's kind of incumbent on all of us then

به نظر می‌رسد نوعی وظیفه همه ما است

to take public health as kind of a second job.

که بهداشت عمومی را به عنوان یک شغل دوم بدانیم.

Is that right?

درست است؟

GB: You know, I've been arguing a lot

ج ب: می‌دانید، من زیاد بحث کرده‌ام

that now that everybody really knows what public health is,

که اکنون که همه واقعاً می‌دانند بهداشت عمومی چیست.

that everybody should always recognize that their second job is public health,

همه باید همیشه تشخیص دهند که شغل دومشان بهداشت عمومی است.

whether you're picking up the garbage or working in a grocery store,

خواه زباله‌ها را بردارید یا در یک فروشگاه مواد غذایی کار کنید.

or you are a bus driver,

یا شما راننده اتوبوس هستید،

or you're, you know, like me, doing public health,

یا می‌دانید، مثل من، در حال انجام بهداشت عمومی،

a physician or a nurse,

یک پزشک یا یک پرستار.

everybody needs to put the public health mantle

همه باید هر روز پوشش بهداشت عمومی را

into what they do each and every day.

در هر کاری که انجام می‌دهند قرار دهند.

DB: What do you think --

دب: نظرتان راجع به --

So we're all public health professionals now,

خب ما اکنون همه متخصص بهداشت عمومی هستیم.

what do you think the new normal we might expect,

فکر می‌کنید با بازگشت دوباره کشورها،

as countries reopen?

وضعیت طبیعی جدیدی که انتظار داریم چیست؟

What is that going to look like,

چه شکلی قرار است شود،

or what do you hope that looks like, as a public health professional?

به عنوان متخصص بهداشت عمومی امیدوارید چگونه باشد؟

GB: If I could wave a magic wand,

ج ب: اگر می‌توانستم یک عصای جادویی تکان دهم،

I would clearly recognize

به وضوح تشخیص می‌دادم

that people are going to be doing a lot more of the public health things,

که مردم می‌خواهند کارهای بهداشتی عمومی را

in terms of handwashing

از نظر شستن دست

and thinking about what they do around safety when they go out in public.

و تفکر در مورد ایمنی هنگام بیرون از منزل در اجتماع انجام ‌دهند،

You know, it was not too long ago

می‌دانید، دیر زمانی نیست

when you got in your car and you didn't put your seat belt on.

که سوار اتومبیل خود می‌شدید و کمربند ایمنی خود را نمی‌بستید.

Today we do it,

امروز این کار را می‌کنیم.

and we don't think anything about it.

و راجع به آن هم فکر نمی‌کنیم.

Most of us don't smoke,

خیلی از ما سیگار نمی‌کشیم،

because we know that that's bad for us.

زیرا می‌دانیم که این برای ما بد است.

Most of us look both ways before we cross a street.

بیشتر ما قبل از عبور از یک خیابان به هر دو طرف نگاه می‌کنیم.

Most of us, you know,

می‌دانید، که اکثر ما،

do things in our house, that are -- fix trip hazards.

در خانه خود کارهایی انجام می‌دهیم، که -- خطرات سفر را برطرف می‌کند.

So as we go forward with this outbreak,

بنابراین هرچه جلوتر از این شیوع پیش می‌رویم،

I'm hoping that people will pay a lot more attention

امیدوارم که مردم توجه بیشتری به مواردی داشته باشند

to things that can cause us to get an infection.

که باعث ابتلای ما می‌شود.

So you know, cleaning things, disinfecting things.

بنابراین می‌دانید، تمیزکردن اجسام، ضدعفونی کردن اجسام،

More importantly, not coming to work if you're sick.

مهم‌تر، اگر بیمار هستید به سر کار نمی‌آیید.

I'm hoping that employers will put in paid sick leave for everybody,

من امیدوارم که کارفرمایان مرخصی استعلاجی با حقوق را برای همه در نظر بگیرند.

so people can stay home.

تا افراد بتوانند در منزل بمانند.

Yeah, it’s an additional cost,

بله، این یک هزینه اضافی است،

but I can tell you that we've now learned

اما می‌توانم به شما بگویم که ما اکنون یاد گرفتیم

that the cost of not doing something like that

که عواقب انجام ندادن چنین کاری

is billions and billions and billions of dollars.

میلیاردها و میلیارد دلار است.

Paid sick leave is pretty cheap when you do that.

مرخصی استعلاجی بیمار با انجام این کار بسیار ارزان است.

DB: Yeah, we are, I think, envious in the United States

دب: بله، فکر می‌کنم، در ایالات متحده

of all the countries that perhaps have

از همه کشورهایی که شاید

a more all-encompassing health care system than we do.

سیستم مراقبت‌های بهداشتی فراگیرتری نسبت به ما دارند،غبطه می‌خوریم.

Would you agree that masks are kind of the symbol

ایا موافقید که ماسک‌ها به نوعی نماد

of adopting that "public health professional as a second job" mindset?

پذیرش ذهنیت«متخصص بهداشت عمومی به عنوان شغل دوم» هستند؟

GB: Well, you know, it's funny.

ج ب: خب،می‌دانید، خنده دار است.

Our colleagues in Asia have had a mask --

همکاران ما در آسیا سال‌ها است که ماسک را --

wearing masks as a culture for many, many years.

به عنوان یک فرهنگ داشته‌اند.

And you know, we've always kind of chuckled at that.

می‌دانید، ما همیشه به نوعی تبسم کرده‌ایم.

When I went overseas,

وقتی به خارج از کشور می‌رفتم،

I would always kind of chuckle when I saw people wearing masks.

وقتی افرادی را می‌دیدم که ماسک زده‌اند همیشه خنده‌ام می‌گیرد.

And of course, when this first started,

و البته، وقتی این کار برای اولین بار آغاز شد،

you know, we only promoted masks for people that were infected

می‌دانید، ما فقط ماسک‌هایی را برای افرادی که آلوده بودند

یا البته، کارکنان مراقبت‌های بهداشتی،

or of course, health care workers,

who we thought were in a higher-risk environment.

که فکر می‌کردیم در یک محیط پرخطر قرار دارند، تبلیغ کردیم.

But I think that wearing masks

اما من فکر می‌کنم که ماسک زدن

is probably going to be part of our culture.

احتمالاً بخشی از فرهنگ ما خواهد شد.

We've already seen it probably will not be part of our beach culture,

قبلاً نیز دیده ایم که احتمالاً بخشی از فرهنگ ساحلی ما نخواهد بود.

although it probably should be for now.

اگرچه احتمالاً اکنون نیز باید باشد.

But I do think that we're going to see more and more people wearing masks

اما من فکر می‌کنم که ما بیشتر و بیشتر شاهد ماسک زدن

in a variety of settings.

در سطوح مختلف هستیم.

And I think that makes sense.

و من فکر می‌کنم این منطقی است.

DB: Yeah, wear your mask to show that you care about others.

دب: بله، ماسک خود را بزنید تا نشان دهید به دیگران اهمیت می‌دهید.

And that you have this, kind of, public health spirit.

و اینکه نوعی روحیه سلامت عمومی را دارید.

So speaking of Asia,

بنابراین صحبت از آسیا است،

who has done well?

چه کسی خوب عمل کرده است؟

Looking around the world, you've been doing this for a while

با گشتن در دنیا، مدتی این کار را انجام داده‌اید

and communicated with your peers,

و با همسالان خود ارتباط برقرار کرده‌اید،

who has done well

چه کسی عملکرد خوبی داشته است

and what can we learn from those good examples?

و از آن مثال‌های خوب چه چیزی می توان یاد گرفت؟

GB: Yeah, South Korea in many ways is the role model.

ج ب: بله، کره جنوبی از بسیاری جهات الگو است.

You know, China actually, at the end of the day,

می‌دانید، که در پایان روز چین واقعا،

did reasonably well.

به طور منطقی خوب بود.

But the secret to all of those countries

اما راز همه کشورهایی

that have had less morbidity and mortality than we have,

که از مرگ و میر کمتری نسبت به ما برخوردارند،

is they did lots of testing very early on,

این است که آن‌ها خیلی زود آزمایش‌های زیادی انجام داده‌اند،

they did contact tracing and isolation and quarantine,

آن‌ها ردیابی تماس و انزوا و قرنطینه را انجام داده‌اند،

which by the way, is the bedrock of public health practice.

که اتفاقاً بستر عمل بهداشت عمومی است.

They did it early, they did a lot of it,

آن‌ها این کار را زود انجام دادند، خیلی کارها را کردند.

and by the way, even though they're reopening their society,

و اتفاقاً، اگرچه در حال بازگشایی جامعه خود هستند،

and they're beginning to see episodic surges,

و موج‌های اپیزودیک را می‌بینند،

they then go back to those basic public health practices

آن‌ها دوباره به سراغ همان اقدامات اساسی بهداشت عمومی

of testing, isolation, contact tracing

آزمایش، قرنطینه کردن، ردیابی تماس

and transparency to the public when they can,

و شفافیت برای مردم تا حد امکان می‌روند.

because it's important for the public to understand how many cases there are,

چون برای مردم مهم است که بدانند چه تعداد موارد وجود دارد،

where the disease is,

بیماری کجا است.

if you're going to get compliance from the public.

اگر می‌خواهید عموم مردم از شما راضی باشند

DB: So testing, contact tracing and isolation.

دب: بنابراین آزمایش، ردیابی تماس و قرنطینه.

That doesn't seem like rocket science, to use that old cliché.

به نظر نمی‌رسد استفاده از آن کلیشه قدیمی، علم موشک باشد.

Why has that been hard for some countries to implement?

چرا اجرای آن برای برخی از کشورها سخت بوده است؟

What's holding us back,

چه چیزی مانع‌ ما می‌شود،

is it electronic medical records,

آیا این پرونده‌های الکترونیکی پزشکی است،

is it some fancy doodad,

آیا این یک عروسک فانتزی است،

or is it just maybe overconfidence,

یا شاید فقط اعتماد به نفس بیش از حد،

based on maybe the public health successes of the last 100 years?

بر اساس موفقیت‌های بهداشت عمومی ۱۰۰ سال گذشته باشد؟

GB: You know, we are very much a pill society.

ج ب: می‌دانید، ما بسیار جامعه قرص گرا هستیم.

We think there's a pill for everything.

فکر می‌کنیم برای همه چیز یک قرص وجود دارد.

If we can't give you a pill for it,

اگر ما نتوانیم برای آن قرصی به شما بدهیم،

then we can give you surgery and fix it.

می‌توانیم با جراحی آن را برطرف کنیم.

You know, prevention works.

می‌دانید، پیشگیری موثر است.

And we have totally underinvested in prevention.

و ما در زمینه پیشگیری کاملاً کم سرمایه گذاری کرده‌ایم.

We've totally underinvested in a strong, robust

ما کاملاً سرمایه گذاری نکرده‌ایم

public health system.

در یک سیستم بهداشت عمومی قدرتمند و قوی.

If you look at the fact that in the America today,

اگر به این واقعیت نگاه کنید که امروز در آمریکا،

you can very easily know

می‌توانید به راحتی بفهمید

what's coming off the shelf of a grocery store,

چه چیزی از قفسه یک فروشگاه مواد غذایی بیرون می‌آید،

Amazon knows everything there is to know about you,

آمازون همه چیزهایی که باید درباره شما بداند، می‌داند

but your doctor does not have the same tools.

اما پزشک شما ابزار مشابهی ندارد.

At three o'clock in the morning,

سه صبح،

it's still very difficult to get a hold of your electrocardiogram,

گرفتن الکتروکاردیوگرام هنوز بسیار دشوار است،

or your medical record, or your list of allergies

یا سوابق پزشکی، یا لیست آلرژی

if you can't tell the practitioner what you have.

اگر نمی‌توانید به پزشک بگویید چه چیزی دارید.

And we just haven't invested in robust systems.

و ما فقط روی سیستم‌های قوی سرمایه گذاری نکرده‌ایم.

One of the interesting things about this outbreak

یکی از نکات جالب در مورد این شیوع

is that it has created an environment

این است که محیطی ایجاد کرده است

in which we're now dependent on telemedicine,

که ما در آن اکنون به پزشکی از راه دور وابسته هستیم.

which has been around for several years,

که چندین سال است وجود دارد،

but we weren't quite into it.

اما ما کاملاً درگیر آن نبودیم.

But now, it's probably going to be the new standard.

اما اکنون، احتمالاً این استاندارد جدید خواهد بود.

DB: But it also seems --

دب: اما به نظر می‌رسد --

So, obviously,

بدیهی است،

those countries with an incredibly robust health care system,

که کشورهایی که دارای سیستم مراقبت‌های بهداشتی فوق العاده قوی هستند،

like Taiwan, have done well,

مانند تایوان، عملکرد خوبی داشته اند،

but it seems like even countries that perhaps would be considered

اما به نظر می‌رسد حتی کشورهایی که شاید

to have a less robust health care system, like a Ghana in Africa,

دارای یک سیستم مراقبت بهداشتی کمتر مقاوم باشند، مانند غنا در آفریقا،

have actually done well.

واقعا عملکرد خوبی داشته‌اند.

What has been the, I guess, the secret sauce

حدس می‌زنم که رمز پیروزی این

for those kinds of countries?

نوع کشورها چه بوده است؟

GB: Yeah, it's still pretty early in some of their exposures,

ج ب: بله، در بعضی از مواجه‌ها هنوز خیلی زود است،

and hopefully, they might not have a wave that comes later,

و امیدوارانه، آن‌ها ممکن است موجی نداشته باشد که بعداً بیاید،

that's still a possibility,

این هنوز یک احتمال است،

but at the end of the day,

اما در پایان روز،

I think, to the extent you have done good, sound public health practices,

فکر می‌کنم تا آنجا که شما از سلامت عمومی خوبی برخوردار باشید،

all of the countries that have done well

همه کشورهایی که عملکرد خوبی داشته‌اند،

have implemented that.

آن را اجرا کرده‌اند.

Now we're a big country, we're a complex country.

اکنون ما یک کشور بزرگ هستیم، ما یک کشور پیچیده هستیم.

And yes, we didn't get the testing right to begin with.

و بله، برای شروع درست آزمایش نکردیم.

But we should not repeat the mistakes that we had over the last three months,

اما نباید اشتباهاتی را که طی سه ماه گذشته داشته‌ایم تکرار کنیم،

because we've still got several months to go.

زیرا هنوز چند ماه مانده ‌است.

And now that we know what we did wrong,

و حالا که دانستیم چه اشتباهی کرده‌ایم،

I'm encouraging us to do it right the next time.

خودمان را تشویق می‌کنم که دفعه بعد این کار را درست انجام دهیم.

DB: That seems smart.

دب: هوشمندانه به نظر می‌رسد.

GB: And the next time is tomorrow.

ج ب: و دفعه بعد فردا است.

DB: That's right.

دب: درست است.

It's already started.

این در حال حاضر آغاز شده است.

I mean, it almost seems to me,

یعنی، تقریباً به نظر من میاد،

if I can use this metaphor,

اگر بشود از این استعاره استفاده کنم،

that some of these countries

که برخی از این کشورها

already had the, kind of, antibodies in their system,

قبلاً نوعی، آنتی بادی در سیستم خود داشته‌اند،

because they had experience with maybe Ebola or the first SARS.

زیرا آنها با ابولا یا اولین سارس تجربه داشته اند.

Is that the key, previous exposure

آیا این عامل اصلی، مواجه قبلی

to these kind of public health crises?

به این نوع بحران‌های بهداشت عمومی است؟

GB: Well, this is a very different virus.

ج ب: این یک ویروس بسیار متفاوت است.

And while there may be some early evidence

و گرچه ممکن است برخی شواهد اولیه

that MERS and SARS one,

مبنی بر اینکه مرس و سارس، وجود داشته باشد

we may have some early protection from that,

ما ممکن است برخی از محافظت‌های اولیه در برابر آن را داشته باشیم.

there's some early, early studies looking at that,

بعضی مطالعات بسیار اولیه در حال بررسی آن هستند،

that's not the solution.

این راه حل نیست.

The secret sauce here is good, solid public health practice.

اینجا رمز پیروزی یک عمل بهداشتی خوب و محکم است.

That's the secret sauce here.

این عامل موفقیت اینجا است.

We should not be looking for anything, any mysticism,

ما نباید به دنبال چیزی، عرفانی

or anyone to come save us with a special pill.

یا کسی باشیم که با قرص مخصوص ما را نجات دهد.

This is all about good, solid public health practice,

این همه درمورد عملکرد خوب و جامع بهداشت عمومی است،

because, by the way, look,

زیرا، به هر حال، نگاه کنید،

this one was a bad one,

این یک عمل بد بود،

but it's not the last one.

اما آخرین مورد نیست.

And so we need to prepare for the next really big one.

بنابراین ما باید برای مورد بزرگ بعدی آماده شویم.

We think this one was bad,

ما فکر می‌کنیم این یکی بد بود.

imagine what would have happened had Ebola been aerosolized,

تصور کنید اگر ابولا هوا آویز بود،

or MERS had been aerosolized.

یا مرس هوا آویز می‌شد چه اتفاقی می‌افتاد.

You know, pick a TV movie.

می‌دانید، یک فیلم تلویزیونی انتخاب کنید.

Even though this was a bad one,

اگرچه این یک مورد بد بود،

we still dodged a really, really bad one this time.

ما این بار از یک کارواقعاً واقعاً بد طفره رفتیم.

DB: Yeah, Middle East Respiratory Syndrome is no joke,

دب: بله، سندرم تنفسی خاورمیانه شوخی نیست.

and we should be thankful that it doesn't spread more easily,

و باید سپاسگزار باشیم، که مانند سارس-کو

like SARS-CoV.

راحت گسترش نمی‌یابد.

Is this, though --

با این وجود، گرچه --

So all these diseases are zoonotic,

همه این بیماریها مشترک انسان و دام هستند.

that means they jumped to us from the animals that are out there.

به این معنی که آنها از حیواناتی که در آنجا هستند به سمت ما هجوم آوردند.

Obviously, humanity is kind of encroaching on nature

بدیهی است که بشریت نوعی تعرض به طبیعت

in an ever more, kind of, urgent way,

به روشی هرچه بیشتر، نوعی و فوری است،

whether that's climate change or going into the forests, what have you.

خواه این تغییر اوضاع باشد یا رفتن به جنگل‌ها،

Is this just the new normal,

آیا این روال جدید است،

like, we should expect pandemics every so often?

مانند، ما باید هر چند وقت یک بار منتظر همه گیری جهانی باشیم؟

GB: Well, they do come periodically,

ج ب: خب، آنها به صورت دوره‌ای می‌آیند،

so this is not, you know, the first pandemic, right?

بنابراین، این اولین همه گیری جهانی نیست، درست است؟

We've had several,

۱۰۰ سال پیش چندین مورد داشتیم،

100 years ago, the 1918 influenza,

آنفلوانزا در سال ۱۹۱۸،

SARS was a significant infection,

سارس یک عفونت قابل توجه بود،

even though it didn't get this bad, SARS one.

گرچه این یکی مانند سارس نبود.

And we had the avian flu,

و ما آنفلوانزای طیور داشتیم،

which was a challenge,

که یک چالش بود،

and the swine flu.

و آنفلوانزای خوکی.

We had Zika.

ما زیکا داشتیم.

So no, we've had several new disease outbreaks.

بنابراین، نه، ما چندین شیوع بیماری جدید داشته ایم.

These emerging diseases happen a lot,

این بیماری‌های در حال ظهور بسیار اتفاق می‌افتند.

and in many ways,

و از بسیاری جهات،

we've been fortunate

خوشبختانه موفق

that we have been able to identify them early

به شناسایی زودهنگام آنها

and contain them.

و مهار آنها شده‌ایم.

But we're now in an environment

اما ما اکنون در فضایی هستیم

where people can, by the way, make some of these things up.

جاییکه اتفاقاً مردم می‌توانند، برخی از این موارد را تنظیم کنند.

Now, this one did not happen, as best we can tell, it's not man-made.

حالا، همانطور که می‌توانیم بگوییم، این اتفاق نیفتاده است، این ساخته دست بشر نیست.

It did not probably come out of a leak in the lab.

احتمالاً از نشت آزمایشگاهی خارج نشده است.

But we know that, when I was in school,

اما ما می‌دانیم که، وقتی من در مدرسه بودم،

to grow a bug, you had to be pretty sophisticated.

برای رشد یک اشکال، شما باید بسیار پیچیده باشید.

That's not the case today.

امروز اینطور نیست.

And we need to protect ourselves from both naturally occurring infections

و ما باید از خودمان در برابر عفونت‌های طبیعی و

and from those that are created by humans.

و عفونت‌هایی که توسط انسان ایجاد می‌شوند محافظت کنیم.

DB: Plus we have other, kind of, threat multipliers,

دب: به علاوه، ما به نوعی ضرایب تهدید دیگری داریم،

like climate change,

مانند تغییر آب و هوا،

that make pandemics like this that much worse.

که همه گیرهای این چنینی را بسیار بدتر می‌کند.

GB: You know, I was saying climate change was the greatest threat human survival

ج ب: می‌دانید، من می‌گفتم که تغییرات آب و هوایی بزرگترین تهدید بقای انسان

before this one.

قبل از این خطر است.

But this is rivaling climate change.

اما این رقابتی برای تغییر اقلیم است.

But let me tell you,

اما بگذارید به شما بگویم،

the big challenge we have now

چالش بزرگی که اکنون برای ما پیش آمده

is that we have a pandemic,

این است که، یک همه گیری جهانی داریم،

which we have still not contained,

که هنوز هم آن را مهار نکرده‌ایم،

as we enter hurricane season,

همانطور که به فصل طوفان وارد می‌شویم،

and we have climate change,

و تغییرات آب و هوایی داریم،

which is exacerbating the ferocity of the hurricanes that we're having.

که این باعث وخیم تر شدن طوفان‌هایی می‌شود که داریم.

So, you know, we're in for an interesting summer.

بنابراین، می‌دانید، ما در تابستان جالبی هستیم.

DB: And here's Chris with, I think, a question from our audience.

دب: و اینجا کریس است با، فکر می‌کنم یک سوال از حضار.

Chris Anderson: Many questions, actually.

کریس اندرسون: سوالات بسیار، در واقع،

People are very interested in what you're saying, Georges.

جورج، مردم به آنچه شما می‌گویید بسیار علاقه مند هستند.

Here we go, here's the first one from Jim Young:

بفرمایید، اولین مورد از جیم یانگ است:

"How do we deal with people who don't believe this is serious?"

«چگونه با افرادی که اعتقاد ندارند این جدی است برخورد کنیم؟»

GB: You know, you just have to continue to communicate the truth to folks.

ج ب: شما فقط باید به انتقال حقیقت به مردم ادامه دهید.

One of the things about this particular disease

یکی از مواردی که در مورد این بیماری خاص وجود دارد

is that it does not spare anyone.

این است که به هیچ کس رحم نمی‌کند.

It does not recognize political parties,

این احزاب سیاسی را به رسمیت نمی‌شناسد،

it does not recognize geography,

جغرافیا را به رسمیت نمی‌شناسد،

and we had lots of people, particularly in rural communities,

و ما افراد زیادی داشتیم، به خصوص در جوامع روستایی،

that were not seeing it, because it had not yet come to them,

که آن را نمی‌دیدند، زیرا هنوز به آن‌ها نرسیده بود،

and they didn't believe it was real.

و آن‌ها باور نمی‌کردند که واقعی است.

And now many of those communities are being ravaged by this disease.

و اکنون بسیاری از این جوامع به دلیل این بیماری در معرض نابودی قرار گرفته‌اند.

And so we just have to --

و بنابراین ما فقط باید --

You know, it's not appropriate to say "I told you so."

می‌دانید، مناسب نیست که بگوییم «من به شما چنین گفتم.»

It is appropriate to say, "Look, now that you see it,

مناسب است که بگوییم، «ببینید، اکنون که آن را مشاهده کردید،

come on board and help us resolve these problems."

به ما ملحق شوید و به ما کمک کنید تا این مشکلات را برطرف کنیم.»

But this is something that's going to be around for a while.

اما این چیزی است که قرار است مدتی وجود داشته باشد.

And if it becomes endemic,

و اگر بومی شود،

meaning that it occurs all the time at some low level,

به این معنی که تمام مدت در سطح پایین اتفاق می‌افتد،

everyone is going to have this experience.

همه قرار است این تجربه را داشته باشند.

CA: Thank you.

سی آ: سپاسگذارم

Here is one from Robert Perkowitz.

در اینجا یک گذاره از رابرت پرکوویتز آورده شده است.

"We seem to have been ignoring and underfunding public health,

« به نظر می‌رسد که بهداشت عمومی را نادیده گرفته و کمبود اعتبار کرده‌ایم،

and we were unprepared for this virus."

و برای این ویروس آماده نبودیم.»

Look if the question is going to pop up there,

ببینید اگر این سوال قرار است در آنجا مطرح شود،

I think it should, by some magic.

فکر می‌کنم باید معجزه‌ای باشد.

"What should our priorities be now

«اولویت‌های ما اکنون برای آماده سازی

to prepare for the next public health crisis?"

برای بحران بعدی بهداشت عمومی باید چه باشد؟»

GB: Well, we now need to make sure that we've put in the funding,

ج ب: ما اکنون باید اطمینان حاصل کنیم که بودجه،

resources, training, staffing on the table.

منابع، آموزش، کارکنان را بررسی کرده‌ایم.

And by the way, our next public health crisis

و اتفاقاً، بحران بعدی بهداشت عمومی ما

is not 10 years from now, it's not 20 years from now,

۱۰ سال دیگر نیست، ۲۰ سال دیگر نیست،

it's the potential co-occurrence

این احتمال وقوع

of influenza, which we know is going to happen this fall,

آنفلوانزا است، که می‌دانیم این پاییز اتفاق می‌افتد،

because it comes every year,

زیرا هر سال رخ می‌دهد،

with either continued COVID or a spike in COVID.

خواه با ادامه کوید یا جهش درکوید.

And we're going to have a disease process

و ما یک روند بیماری خواهیم داشت

which presents very much the same,

که تقریباً مشابه است،

and we're going to have to differentiate COVID from influenza.

و باید کووید را از آنفلوانزا متمایز کنیم.

Because we have a vaccine for influenza,

از آنجا که ما واکسن آنفلوانزا داریم،

we don't yet have a vaccine for COVID.

ما هنوز واکسن کوید نداریم.

We hope to have one in about a year.

امیدواریم حدود یک سال دیگر یکی داشته باشیم.

But that still remains to be seen.

اما هنوز باید دید.

DB: So get your flu shots.

دب: لذا عکس‌های آنفولانزایتان بگیرید.

CA: Yeah.

سی آ: بله.

Indeed, in fact, David Collins asked exactly that question.

البته، در واقع، دیوید کالینز دقیقاً این سوال را پرسید.

"What is the likelihood of a vaccine before the next wave?"

«احتمال واکسن قبل از موج بعدی چقدر است؟»

GB: Well you know, the fastest vaccine that we've ever developed was measles,

ج ب: خوب می‌دانید، ، سریعترین واکسنی که تاکنون تولید کرده‌ایم سرخک بود،

and that took four years.

و چهار سال طول کشید.

Now, a lot of things are different, right?

حالا، بسیاری از چیزها متفاوت است، درست است؟

We have started on a SARS-one vaccine.

ما ساخت واکسن سارس وان را شروع کرده‌ایم.

So it had gone to a lot of animal trials,

خب، آزمایشات زیادی روی حیوانات انجام شده است،

it had gone to some very, very early human trials.

و آزمایشات بسیار زود انسانی نیز انجام شده است.

As you know, we just got some announcement

همانطور که می‌دانید، به تازگی اعلام کردیم

that at least it does seem to work in monkeys, in rhesus monkeys,

که حداقل به نظر می‌رسد بر میمون‌ها، میمون‌های رزوس جواب می‌دهد.

and there's some evidence that at least it may be efficacious and safe

شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد حداقل در تعداد بسیار کمی

in a very, very small number of people.

از افراد می‌تواند موثر و ایمن باشد.

When I say very, very small number of people,

وقتی می‌گویم تعداد بسیار بسیار کمی از مردم،

handful of people.

تعداد انگشت شماری از مردم است.

So now it's got to go to phase two and phase three trials.

بنابراین اکنون باید به آزمایشات فاز دو و فاز سه بروید.

So, yeah, [David] held up two hands,

بله، [دیود] دو دست را بالا بگیر،

so yeah, yeah, it's a small number of people.

بله، بله، تعداد کمی از مردم هستند.

What that tells you is either that those folks were very lucky,

آنچه به شما می‌گوید این است که یا این افراد بسیار خوش شانس بودند،

or it works.

یا کار می‌کند.

And we won't know until we put this into the arms of thousands of people.

و ما نمی‌دانیم تا زمانی که این را در دستان هزاران نفر قرار دهیم.

CA: Here's an important question from a TED Fellow.

سی آ: در اینجا یک سوال مهم از همراهان تد وجود دارد.

"How do we actually train people about what public health means?

«چگونه واقعاً مردم را در مورد معنای بهداشت عمومی آموزش می‌دهیم؟

Especially in the context of folks

به خصوص در زمینه

who don't believe they have a responsibility to 'the public?'"

افرادی که باور ندارند مسئولیت آنها در قبال مردم چیست؟»

GB: Well, you know, I remind folks

ج ب: می‌دانید، من به افراد یادآوری می‌کنم

that when public health does its best job,

که وقتی بهداشت عمومی بهترین عمکرد را انجام دارد،

nothing happens.

هیچ اتفاقی نمی‌افتد.

And of course, when nothing happens, we don't get credit for it.

و البته، وقتی اتفاقی نیفتد، اعتباری برای آن نمی‌گیریم.

So the reason that everyone in this country

بنابراین دلیل اینکه همه افراد در این کشور مجبور نیستند

does not have to get up every morning and boil their own water

هر روز صبح از خواب برخیزند و آب آشامیدنی خود را بجوشانند

is because of public health.

به دلیل بهداشت عمومی است.

The reason that, if you get into a car accident,

دلیل اینکه اگر در یک تصادف اتومبیل باشید.

you know, get into an automobile collision,

می‌دانید، به یک اتومبیل برخورد کنید،

and you wear your seat belt, and you have airbags,

و کمربند ایمنی خود را ببندید و ایربگ دارید،

and you're not killed from that automobile collision,

در اثر برخورد اتومبیل کشته نمی‌شوید،

is because of public health.

به دلیل بهداشت عمومی است.

The reason that the air is safe to breathe,

دلیل این که هوا برای تنفس ایمن است،

the food is safe to eat,

غذا برای خوردن غذا ایمن است،

is because of public health.

به دلیل سلامت عمومی است.

The reason that your kids are not in clothing that ignites

دلیل این که بچه‌های شما در لباس‌هایی که مشتعل می‌شوند نیستند

is because we have fire-retardant clothing.

به این دلیل است که ما لباس‌های ضد حریق داریم.

And that is a requirement.

و این یک الزام است.

The reason that you don't trip walking down the stairs

دلیل اینکه شما در حال قدم زدن از پله‌ها سر نمی‌خورید

is because we've actually looked at how to build the stair

این است که ما در حقیقت نحوه ساختن پله‌ها را بررسی کرده‌ایم

so that people don't trip when they go up or down it.

تا افراد هنگام بالا یا پایین آمدن از آن سر نخورند.

That's actually a public health intervention.

در واقع این یک مداخله بهداشت عمومی است.

So the built environment,

بنابراین محیط ساخته شده

medicines, all those kinds of things,

داروها، انواع مختلف آن،

vaccines, those are all public health,

واکسن‌ها، همه این‌ها بهداشت عمومی است،

and that's why public health is there,

و به همین دلیل است که سلامت عمومی در آن‌جا وجود دارد،

and you may not believe that it's that important,

و شاید شما باور نکنید که این مسئله آنقدر مهم است،

but we couldn't live without it.

اما بدون آن نمی‌توانستیم زندگی کنیم.

CA: Maybe one day we can all envision a health care system in America

سی آ: شاید روزی همه ما بتوانیم یک سیستم مراقبت‌های بهداشتی در آمریکا را متصور شویم

that actually has some incentives

که در واقع انگیزه‌هایی دارد

that point towards public health.

که به سمت سلامت عمومی است.

That would be very nice.

خیلی خوب می‌شود.

David, I've got to just keep going with some of these questions, if it's OK,

دیوید، من فقط با برخی از این سوالات ادامه دهم، اگر اشکالی ندارد.

because they're pouring in.

زیرا آن‌ها زیاد شدند.

There's one here from Jacqueline Ashby.

یک سوال اینجا از ژاکلین اشبی است.

Important question for every parent.

سوال مهم برای هر پدر و مادر.

"What are your recommendations about sending children back to school?"

"توصیه‌های شما در مورد بازگرداندن کودکان به مدرسه چیست؟"

GB: Yeah, I'm struggling with this one, I've got three grandkids.

ج ب: بله، من با این یکی دست و پنجه نرم می‌کنم. من سه نوه دارم.

And the good news is that my grandkids are more technically proficient than I am,

و خبر خوب این است که نوه‌های من از نظر فنی مهارت بیشتری نسبت به من دارند،

and right now are getting their lessons remotely.

و در حال حاضر از راه دور دروس را می‌خوانند.

I think it's going to be a challenge

من فکر می‌کنم این یک چالش خواهد بود

as we think about sending kids back to school.

که در مورد بردن بچه‌ها به مدرسه فکر می‌کنیم.

We're going to really need to know how infectious kids are

ما واقعاً می‌خواهیم بدانیم که کودکان آلوده چگونه هستند

and how well they do when they get infected.

و هنگام ابتلا آنها چقدر خوب عمل می‌کنند.

Now, right now, it seems,

اکنون، درست الان، به نظر می‌رسد،

except for a very small number of children who get a very rare disease,

به جز تعداد بسیار کمی از کودکان که به بیماری بسیار نادری مبتلا می‌شوند،

that they tolerate this disease very well.

این بیماری را به خوبی تحمل می‌کنند.

But the central question is,

اما سوال اصلی این است که،

how many of these germs will these kids bring back to you

این بچه‌ها چه تعداد از این میکروب‌ها را به شما

and to grandma and grandpa.

و به مادربزرگ و پدربزرگ برمی‌گردانند.

So that's going to be important.

بنابراین این مهم خواهد بود.

And you know, trying to tell an eight-year-old

و می‌دانید، تلاش برای گفتن به یک کودک هشت ساله که

not to interact with their friends,

با دوستانشان ارتباط برقرار نکند،

is a real challenge.

یک چالش واقعی است.

By the way, trying to tell a 17-year-old not to interact with their friends

درعین حال، تلاش برای گفتن به یک جوان ۱۷ ساله برای تعامل نداشتن با دوستانشان

is going to be a real challenge.

یک چالش واقعی است.

So, we've got to properly educate these kids,

بنابراین، ما باید به درستی به این بچه‌ها آموزش دهیم

we've got to figure out how we stagger their schedules.

باید بفهمیم که چگونه برنامه آنها را متزلزل می‌کنیم.

Uri's idea for the workforce

ایده یوری برای نیروی کار ممکن است

might be an interesting concept for schools,

یک مفهوم جالب برای مدارس باشد،

because the idea is to try to decompress the number of kids in the classroom.

زیرا این ایده تلاش برای فشار زدایی کردن تعداد بچه‌ها در کلاس است.

By the way, if you get smaller class size, you get better education, anyway.

ضمناً، اگر کلاس کمتری داشته باشید، به هر حال، تحصیلات بهتری خواهید داشت.

So, we've got to have enough teachers, though.

اگرچه، ما باید معلمان کافی داشته باشیم.

So that may be the rate limiting step.

لذا ممکن است مرحله محدود کننده سرعت باشد.

CA: Alright, last question here for now from [Steven] Petranek.

سی آ: خوب، آخرین سوال در حال حاضر از [استیون] پترانک اینجا است.

Masks. Advice on masks --

ماسک‌ها. توصیه در مورد ماسک‌ها --

I switched that off, here we go.

من تغییرش دادم، این هم ار این،

Advice on masks seems to have shifted.

به نظر می‌رسد مشاوره در مورد ماسک تغییر کرده است.

"Would most Americans who live and work in cities

بیشتر آمریکایی‌هایی که در شهرها زندگی و کار می‌کنند

be better off wearing masks

بهتر است از ماسک‌ها استفاده کنند

to also help reduce the air pollution particles

تا به کاهش ذرات آلودگی هوا که

they encounter every day?"

هر روز با آنها روبرو می‌شوند نیز کمک کند؟"

GB: It may help some, absolutely.

ج ب: این ممکن است به برخی کمک کند، صدالبته،

But let me tell you what I would prefer we stopped doing:

اما بگذارید بگویم که ترجیح می‌دهم دیگر این کار را نکنیم:

burning fossil fuels.

سوزاندن سوخت‌های فسیلی.

And doing all those terrible things

و انجام همه کارهای وحشتناکی

that we are doing to destroy our climate.

که ما برای از بین بردن آب و هوای خود انجام می‌دهیم.

You know, everyone's talking about the fact

خب همه در مورد این واقعیت صحبت می‌کنند

that we've had this amazing reduction

که ما این کاهش شگفت انگیز

in CO2 because we're not driving cars.

کربن دی اکسید را داشته‌ایم زیرا با ماشین رانندگی نمی‌کنیم.

I've got to tell you,

من باید به شما بگویم،

that is the best evidence that climate change is man-made.

این بهترین شواهد است که تغییرات اقلیمی را انسان ایجاد کرده است.

All those climate change skeptics

همه آن افراد مشکوک به تغییرات آب و هوایی

who don't think climate change is man-made,

که فکر نمی‌کنند تغییرات اقلیم ساخت دست بشر است،

we have just had a worldwide demonstration

ما فقط یک نمایش جهانی در رابطه با

on what people do to create climate change.

آنچه مردم برای ایجاد تغییرات آب و هوایی انجام می‌دهند داشته‌ایم.

And so what we need to do is stop

و خب آنچه باید انجام دهیم توقف

and move to a green economy.

و حرکت به سمت اقتصاد سبز است.

DB: Here, here.

دب: اینجا، اینجا.

CA: Thank you so much for those,

سی آ: بابت همه آن‌ها بسیار ممنونم،

I'll dip back in at the end with maybe a couple more.

من

Thank you for this.

بابت آن ممنونم.

DB: So we're waving the flag for masks.

دب: بنابراین ما در حال بالایردن پرچم ماسک‌ها هستیم.

But also, one of the things

اما همچنین، یکی از چیزهایی

that has become clear from this

که از این امر روشن شد

is that COVID-19 is not the great leveler that maybe some had hoped it was.

این است که کووید ۱۹ سطح مطلوبی نیست که شاید برخی امیدوار بودند که باشد.

Some communities are experiencing much worse,

بعضی از جوامع نتایج بسیار بدتر،

significantly worse outcomes than others.

و بطرزقابل توجهی بدتر از جوامع دیگر را تجربه می‌کنند.

Why is that?

چرا اینطور است؟

GB: We're talking principally about the African American

ج ب: ما اصولاً در مورد جوامع آفریقایی آمریکایی

and Latino communities

و لاتین صحبت می‌کنیم

that seem to be disproportionately impacted if they get the disease.

که به نظر می‌رسد در صورت ابتلا به این بیماری تحت تأثیر قرار نمی‌گیرند.

And it's because of exposure, primarily.

و این به دلیل قرار گرفتن در معرض، در درجه اول است.

Those populations have more public-facing jobs.

این جمعیت‌ها دارای مشاغل عمومی بیشترهستند.

So, you know, bus drivers,

بنابراین، می‌دانید، رانندگان اتوبوس،

grocery clerks,

دفاتر مواد غذایی،

working in long-term care facilities,

کار در مراکز مراقبت طولانی مدت،

nursing homes,

خانه‌های سالمندان،

in meatpacking facilities, chicken farms.

در مراکز بسته بندی گوشت، مرغداری‌ها.

So that's why they're much more -- going to be exposed to the disease.

خب به همین دلیل است که آنها خیلی بیشتر-- در معرض این بیماری قرار می‌گیرند.

Susceptibility.

حساسسیت. آسیب پذیری.

Lots of chronic disease.

بسیاری از بیماری‌های مزمن.

So we know that particularly African Americans

بنابراین می‌دانیم که به ویژه آفریقایی آمریکایی‌ها

have disproportionate amounts of diabetes, heart disease,

دارای مقادیر نامتناسب دیابت، بیماری‌های قلبی،

lung disease,

بیماری‌های ریوی هستند،

and because of those chronic diseases,

و به دلیل بیماری‌های مزمن،

we found early on that that virus

در اوایل دریافتیم که ویروس برای

is more detrimental to those populations that have those diseases.

آن دسته از جمعیت‌هایی که این بیماری‌ها را دارند آسیب می‌زند.

And so that's the big issue here.

و بنابراین مسئله اصلی اینجاست.

That is what's causing those differentiations

این چیزی است که باعث ایجاد این تفاوت‌ها شده است

and it's really a challenge,

و واقعاً یک چالش است،

because in many ways,

زیرا از بسیاری جهات،

those are many of the people

کسانی از آن مردم هستند

that we have decided are essential employees

که تصمیم گرفته‌ایم کارمندان ضروری هستند

and have to go to work.

و مجبورهستند به محل کار خود بروند.

DB: That's right.

دب: درست است.

So what is, in your view, the public health intervention

به نظر شما، مداخله بهداشت عمومی

to protect these essential workers,

برای حمایت از این کارگران ضروری است،

if you have ideas on that front?

اگر ایده‌هایی در آن جبهه دارید؟

GB: I absolutely do.

ج ب: کاملا موافق هستم.

We started this by a testing strategy based on symptoms.

ما این کار را با یک استراتژی آزمایش بر اساس علائم شروع کردیم.

And now that we have enough tests,

اکنون که آزمایشات کافی داریم،

we need to make sure that not only people get those tests for clinical reasons,

باید اطمینان حاصل کنیم که نه تنها افراد به دلایل بالینی،

and people who have symptoms,

و افراد علائم‌دار این آزمایشات را انجام می‌دهند،

but also begin to prioritize people who are public-facing,

بلکه اولویت بندی افرادی که با مردم روبرو هستند، که

who are essential workers.

کارگران ضروری هستند شروع کنیم.

So, certainly people working in nursing homes, hospitals, etc.,

بنابراین، مطمئناً افرادی که در خانه‌های سالمندان، بیمارستان‌ها و غیره کار می‌کنند،

but bus drivers, security guards,

اما رانندگان اتوبوس، نگهبانان امنیتی،

grocery store clerks.

کارمندان فروشگاه‌های مواد غذایی.

They need to be tested,

آنها باید آزمایش شوند،

and they need to have testing with the periodicity

و باید آزمایشاتی را دوره‌ای انجام دهند

that will secure them, their families,

که امنیت آنها، خانواده‌هایشان را تأمین کند،

and give everyone the trust

و به همه این اطمینان را بدهد

that they're not going to be infected

که دیگر آلوده نمی‌شوند

and we're not going to infect them.

و ما نیز آنها را آلوده نخواهیم کرد.

People who work in meatpacking plants,

افرادی که درصنعت بسته بندی گوشت کار می‌کنند.

as an example.

به عنوان مثال.

And we've seen the real tragedy

ما فاجعه واقعی

of what's going on in the meatpacking plants,

آنچه در صنعت بسته بندی گوشت، می‌گذرد را دیده‌ایم،

because they are working in an environment where they're shoulder to shoulder.

زیرا آن‌ها در محیطی نزدیک به هم کار می‌کنند.

There are some other things they need to do

کارهای دیگری نیز هست آنها باید از نظر اینکه

in terms of figuring out how to give them physical distancing on the assembly line,

چگونه می‌توانند به آنها فاصله فیزیکی در خط مونتاژ بدهند، انجام دهند

that's going to be important.

این مهم خواهد بود.

But again, Uri's idea is not a bad idea

اما دوباره، ایده یوری

for this nation to consider,

برای این مردم که در نظر بگیرند،

for many of those industries to think about.

برای بسیاری از صنایع تا راجع به آن فکر کنند، فکر بدی نیست.

DB: Yeah, we have to make sure that these truly are folks

دب: به نظر من باید اطمینان حاصل کنیم که این‌ها واقعاً افرادی هستند

who are treated as essential workers, not sacrificial workers, it seems to me.

که به عنوان کارگران ضروری، و نه کارگران فداکار آموزش دیده می‌شوند.

And obviously, this is not just confined to the US.

و بدیهی است که این فقط به ایالات متحده محدود نمی‌شود.

GB: Oh, absolutely.

ج ب: اوه، کاملا.

We're seeing these disparities not just in the United States,

ما این اختلافات را نه تنها در ایالات متحده،

but in other countries as well.

بلکه در سایر کشورها نیز مشاهده می‌کنیم.

And they have a lot to do with race and class

و آنها ارتباط زیادی با نژاد و کلاس

and the types of jobs that you do,

و انواع مشاغلی که شما انجام می‌دهید، دارند،

the occupations that you do.

مشاغلی که انجام می‌دهید.

And quite frankly,

و صادقانه بگویم،

we should have thought about this when we saw the first data

وقتی اولین داده‌ها را دیدیم باید در مورد این فکرمی‌کردیم

that showed that in China

که در چین نشان داد

people with chronic diseases were much more at risk

افراد مبتلا به بیماری‌های مزمن بسیار بیشتر در معرض خطر بودند

and had worse health outcomes.

و نتایج بدتری در سلامت داشتند.

We would have sped up our actions right away,

ما باید سریعاً اقدامات خود را سرعت می‌بخشیدیم،

because, look, that's happened with every new disease

زیرا، ببینید، این با هر بیماری جدیدی که به کشور

that's come into the country.

وارد می‌شود، اتفاق می‌افتد.

DB: So it seems like a lot of this goes back to that potential --

دب: بنابراین به نظر می‌رسد که بسیاری از این موارد به همان پتانسیل برمی‌گردد --

it's not an oxymoron,

این یک اکسی مورون نیست،

public health is everybody's job,

بهداشت عمومی وظیفه همه است،

and we need to adopt that.

و ما باید آن را بپذیریم.

What does, in your view,

از نظر شما،

a robust public health infrastructure look like?

زیرساخت‌های بهداشت عمومی قوی چگونه است؟

What would that look like?

آن شبیه چیست؟

GB: Well, you know,

ج ب: خب، می‌دانید،

anytime a new health threat enters our community,

هر وقت که تهدیدی جدید برای سلامتی وارد جامعه ما شود،

we ought to be able to rapidly identify it,

باید بتوانیم به سرعت آن را شناسایی کنیم،

contain it,

مهار کنیم،

and if we can mitigate it, for sure, and eliminate it if possible,

و اگر می‌توانستیم آن را کاهش دهیم، برای اطمینان و در صورت امکان می‌بردیم،

and then put in all the protective measures

و سپس تمام اقدامات محافظتی را که قبلاً داشتیم

that we had before.

اعمال کنیم.

So that means having a well-staffed,

بنابراین این بدان معنی است که یک نهاد بهداشت عمومی دولتی،

well-trained governmental public health entity,

کاملاً کارمند و کاملاً آموزش دیده،

just like we have for police, fire, EMS.

دقیقاً مانند آنچه در پلیس، آتش نشانی و اورژانس داریم.

It means that they've got to be well-paid,

این بدان معناست که به آن‌ها باید خوب پرداخت،

it means that they've got to be well-resourced.

این بدان معنی است که باید از منابع خوبی برخوردار شوند.

You know, we still have some of our contact tracers

می‌دانید، ما هنوز برخی از ردیاب‌های تماس خودمان را

out there using pen and pads.

با استفاده از قلم وپدها در خارج از انجا داریم.

And sending things to Excel Spreadsheets.

ومواردی را به صفحه گسترده اکسل می‌فرستیم.

No, we need the same kind of robust technology

نه، ما به همان فناوری قوی نیاز داریم

that the folks at, you know,

که مردم دارند، می‌دانید،

any of the online retailers are using, whether it's Amazon, etc.

هیچ یک از خرده فروشان آنلاین از آمازون و غیره استفاده نمی‌کنند، و غیره،

We're still looking at data that's two years in the rear

ما هنوز در حال بررسی داده هایی هستیم که دو سال عقب هستند

to make data-driven decisions.

تا تصمیمات داده محور را بگیریم.

We need to be able to make immediate decisions.

ما باید بتوانیم بلافاصله تصمیم بگیریم.

By the way, Taiwan,

به هر حال، تایوان،

you mentioned them earlier,

شما قبلاً به آن‌ها اشاره کردید،

I remember being in Taiwan

من به یاد دارم که در تایوان بودم

watching data come from infectious diseases, real time,

و مشاهده می‌کردم که اطلاعات مربوط به بیماری‌های عفونی، به صورت واقعی

from their electronic medical record system.

از سیستم سوابق پزشکی الکترونیکی آن‌ها می‌اید.

So, you know, we can do this, the technology exists.

خب، می‌دانید، می‌توانیم این کار را انجام دهیم، این فناوری وجود دارد.

DB: Imagine that.

دب: تصور کنید که.

Wow, real time health information,

وای، اطلاعات سلامتی در زمان واقعی

what a difference that would make.

چه تفاوتی ایجاد می‌کند.

Do you think that technology can help us here,

فکر می‌کنید این فناوری می‌تواند در اینجا به ما کمک کند،

whether that's the Google-Apple collaboration or whatever else?

چه این همکاری گوگل اپل باشد یا هر چیز دیگری؟

ج ب: فناوری می‌تواند به ما کمک کند،

GB: Technology can help us,

but it's not going to replace us.

اما قرار نیست جای ما را بگیرد.

We're nowhere near where we can sit back

ما در هیچ کجای جایی نیستیم که بتوانیم آرام بنشینیم

and have our electronic avatar do our work for us.

و از آواتار الکترونیکی خود بخواهیم کار خودمان را برای ما انجام دهد.

But the technology can outstrip our work.

اما این فناوری می‌تواند از کار ما پیشی بگیرد.

It can give us situational awareness.

این می‌تواند به ما آگاهی موقعیتی بدهد.

It can give us real time information.

این می تواند به ما اطلاعات زمان واقعی بدهد.

It allows us to send information from point A to point B

به ما امکان می‌دهد اطلاعات را از نقطه A به نقطه B

for data analysis.

برای تجزیه و تحلیل داده‌ها ارسال کنیم.

It allows us to do second thinking,

این به ما امکان می‌دهد فکر دوم را بکنیم،

so we're doing all this modeling,

لذا همه این مدلسازی را انجام می‌دهیم،

it allows others to check our numbers right away.

به دیگران امکان می‌دهد شماره‌های ما را بلافاصله بررسی کنند.

So it could speed up research.

بنابراین می‌تواند تحقیقات را تسریع کند.

But we have to invest in it,

اما ما باید روی آن سرمایه گذاری کنیم،

and we have to continue it,

و باید آن را ادامه دهیم،

because obsolescence is always the evil part of technology.

زیرا کهنه شدن همیشه قسمت منفور فناوری است.

DB: And it looks like Chris is back with more questions.

دب: و به مظر می‌رسد کریس با سوالات بیشتری برگشته است.

CA: Yeah, I guess we're getting close to the end,

سی آ: بله، حدس می‌زنم که به پایان نزدیک هستیم،

but the questions keep coming in.

اما سوالات مدام مطرح می‌شوند،

There's one here from Neelay Bhatt.

یک سوال اینجا از نایل بات وجود دارد.

"What role do you see parks, trails and open space play

چه نقشی شما در پارک ها، مسیرهای پیاده روی و فضای باز

in assisting larger public health goals?"

در کمک به اهداف بزرگتر بهداشت عمومی می‌بینید؟

GB: You know, green space is absolutely essential,

ج ب: می‌دانید، فضای سبز کاملاً ضروری است،

and the ability to get out and walk and exercise,

و توانایی بیرون رفتن و پیاده‌روی و ورزش

having sidewalks, so that you can have communities that are walkable,

داشتن پیاده رو، به طوری که می توانید جوامعی را برای پیاده روی،

bikeable and green for utilization of all ages,

دوچرخه سواری و شاداب برای استفاده در هر سنی داشته باشید،

it's good for our mental health, it's good for our physical health.

برای سلامت روان ما و سلامتی جسمی ما مفید است. می‌دانید،

And I always tell folks, you know,

و من همیشه به مردم می‌گویم،

it's a great place to go when someone's gotten on your last nerve.

وقتی کسی شما را عصابی کرده‌ است مکانی عالی برای رفتن است.

CA: Indeed.

سی آ: قطعا.

Here we have one anonymous question.

در اینجا ما یک سوال ناشناس داریم.

Where possible don't go anonymous,

در صورت امکان ناشناس نروید،

because we're all friends here when all said and done.

زیرا در نهایت همه ما در اینجا دوست هستیم.

Probably someone ... Anyway.

احتمالاً کسی ... به هر حال.

Let's see, but it's a good question.

بیایید ببینیم، اما سوال خوبی است.

"There are many who are highly suspicious of what the real experts are saying.

"بسیاری از افراد به آنچه متخصصان واقعی می‌گویند بسیار مشکوک هستند.

What have you found to be effective in helping the highly suspicious

به نظر شما چه چیزی در کمک به بسیارمشکوک بودن موثر است.

be less suspicious and more trusting?"

کمتر مشکوک بودن و اعتماد بیشتری داشتن؟

GB: Tell the truth.

ج ب: حقیقت را بگویید.

If you make a mistake, acknowledge it and correct it right away.

اگر اشتباه کردید، آن را بپذیرید و بلافاصله آن را اصلاح کنید.

Be consistent.

مقاوم باشید.

And don't say stupid stuff.

و چیزهای احمقانه نگویید.

And far too often that happens.

و خیلی اوقات این اتفاق می‌افتد.

And you know, one of the interesting things,

و می‌دانید، یکی از موارد جالب،

we've already been through this with the mask discussion.

ما قبلاً با بحث ماسک این موضوع را پشت سر گذاشتیم.

You know, traditional wisdom was that we only had people wear the mask

می‌دانید، دانش سنتی این بود ما افرادی داشتیم که ماسک می‌زدند

if they were infectious,

درصورتی که عفونی بودند.

or you're in a health care environment

یا در یک محیط بهداشتی هستید

where there was a high risk of getting the disease.

که احتمال ابتلا به این بیماری در آنها زیاد بود.

And then we said,

و سپس می‌گوییم،

no, it's OK for everybody to wear a mask.

نه، ماسک زدن برای همه اشکالی ندارد.

And that's because we learned eventually,

و این به این دلیل است که ما در نهایت آموختیم،

and became much more believable,

و بسیار باورپذیرتر شدیم.

in the science that we had asymptomatic spreading.

در علمی که گسترش بدون علامت داشتیم.

But we did not communicate it very well.

اما ما خیلی خوب با آن ارتباط برقرار نکردیم.

We said, oh, no, no, we're changing our minds,

گفتیم، اوه، نه، ما تصمیم خود را تغییر می‌دهیم،

everybody can wear a mask,

همه می‌توانند ماسک بزنند،

after telling people not to wear a mask.

بعد از اینکه به مردم گفتند ماسک نزنند.

And then we didn't spend enough time explaining to people why.

و سپس ما وقت کافی را برای توضیح دادن به چرایی مردم صرف نکردیم.

So we lost trust.

بنابراین اعتمادمان را از دست دادیم.

So we need to do a better job of that.

لذا باید کار بهتری در این زمینه انجام دهیم.

And then our leaders

و سپس رهبران ما

need to be very careful what they say when you have a bullhorn.

ما باید بسیار مراقب باشند که وقتی شما بلندگو دارید، چه می‌گویند

And by the way, I've made mistakes,

و اتفاقاً، من اشتباهاتی مرتکب شده‌ام،

I've said things on TV that were just wrong,

در تلویزیون چیزهایی گفته‌ام که اشتباه بوده‌اند.

because I was wrong.

زیرا من اشتباه کرده‌ام.

And I've tried very hard to try to correct those

و من خیلی تلاش کرده‌ام که سعی کنم

as quickly as I can.

هرچه سریعتر آنها را اصلاح کنم.

All of us do that,

همه ما این کار را می‌کنیم،

but you have to be strong enough

اما شما باید به اندازه کافی قوی باشید

and have a strong enough personality to say when you're wrong

و شخصیت کافی داشته باشید تا بتوانید بگویید وقتی اشتباه می‌کنید

and then correct it.

و سپس آن را اصلاح کنید.

Because at the end of the day, once you've lost trust,

زیرا در پایان روز، هرگاه اعتماد خود را از دست دادید،

you've lost everything.

همه چیز را از دست داده‌اید.

سی آ: خب اگر من ممکن‌ است چنین بگویم،

CA: Well if I might say so,

just the way in which you're communicating right now,

فقط راه ارتباطی شما را در حال حاضر می‌گویم،

I mean, to me, that is a means of communication

منظورم، برای من، به معنی معاشرت است.

that engenders trust.

که اعتماد را پدید می‌آورد.

I don't know what magic sauce you have going there,

من نمی‌دانم چه چاشنی جادویی آنجا دارید،

but it's very, very compelling listening to you.

اما گوش دادن به شما بسیار بسیار جذاب است.

Thank you so much for this.

از شما بسیار سپاسگزارم برای این.

David, do you have any other last cues?

آیا نشانه دیگری دارید؟

GB: I've made lots of mistakes.

ج ب: من اشتباهات زیادی مرتکب شده‌ام.

DB: Yeah, no, but it really has been a real pleasure

دب: بله، خیر، اما واقعا لذت بخش هست

to have you join us, and thank you for that.

که به ما پیوستید، و از این بابت متشکرم.

Just one final question if I may.

اگر ممکن است سوال آخرفقط.

You've been doing this for a while,

مدتی است که این کار را انجام می‌دهید،

what gives you hope looking forward?

امید چه چیری را در شما مشتاق‌تر می‌کند؟

GB: You know, let me tell you something.

ج ب: خب، بگذارید چیزی را به شما بگویم.

The one thing that gives me hope

چیزی که امید به من می‌دهد.

is when I see people taking care of their friends and family members.

این است که وقتی می‌بینم مردم از دوستان و اعضای خانواده خود مراقبت می‌کنند.

I mean, drive-by birthday parties.

منظورم این است، ماشین‌های جشن تولد

I saw that on the news today.

امروز آن را در اخبار دیدم.

People who are calling their friends.

افرادی که با دوستان خود تماس می‌گیرند.

I've heard from people that I haven't talked to in years,

من از افرادی شنیده‌ام که سال‌ها با آن‌ها صحبت نکرده‌ام،

who are just calling me to say,

فقط تماس می‌گیرند که بگویند،

"I haven't talked to you for a long time. Are you OK?"

من مدت زیادی است که با شما صحبت نکرده‌ام. خوب هستید؟

So do more of that.

بنابراین بیشتر از آن کار کنید.

And the trust we've had in one another,

و اعتمادی که به یکدیگر داشته‌ایم،

and the love we've shown, it's just been absolutely amazing,

عشقی که از خود نشان داده‌ایم، کاملاً شگفت‌آور بوده است،

so that gives me hope.

لذا باعث امیدواری من می‌شود.

DB: Humanity for the win in the end.

دب: انسانیت برای پیروز شدن به عنوان کلام آخر.

GB: Yeah.

ج ب: بله.

DB: Well, thank you so much, Dr. Benjamin,

دب : خب، از شما بسیار سپاسگذارم دکتر بنجامین، از اینکه

for joining us and for sharing your wisdom.

به ما ملحق شدید و اندیشه‌هایتان را به اشتراک گذاشتید.

GB: Glad to be here.

ج ب: باعث افتخار است.

CA: Yes, thank you.

سی آ: بله، ممنونم.

GB: You guys be safe.

ج ب: ایمن باشید.

Your families be safe.

خانواده شما ایمن باشند.

DB: Thank you, you too.

دب: ممنونم، همچنین شما.