Lessons from fungi on markets and economics | Toby Kiers

Translator: Masood Mousavi Reviewer: Hajar Almasi

So I stand before you as an evolutionary biologist,

من در مقابل شما به‌عنوان یک زیست‌شناس تکاملی ایستاده‌ام،

a professor of evolutionary biology,

استاد زیست‌شناسی تکاملی،

which sounds like a rather fancy title, if I may say so myself.

به نظر می‌رسد عنوانی نسبتاً فانتزی است، اگر به خودم چنین بگویم.

And I'm going to talk about two topics

و قصد دارم در مورد دو موضوع صحبت کنم

that aren't normally talked about together,

که معمولا در مورد آن باهم صحبت نمی‌کنیم،

and that's market economies and fungi.

و آن، بازار اقتصادی و قارچ‌ها است.

که در لاتین به نام «فان‌گای» یا آن‌طورکه در اروپا می‌گوییم «فان‌گیی» نامیده می‌شوند

Or is it fun-GUY, or, as we say in Europe now, fun-GEE?

There's still no consensus on how to say this word.

هنوز در مورد چگونه گفتن این کلمه اجماعی وجود ندارد.

So I want you to imagine a market economy

از شما می‌خواهم که یک بازار اقتصادی را تصور کنید

that's 400 million years old,

که ۴۰۰ میلیون سال قدمت دارد،

one that's so ubiquitous that it operates in almost every ecosystem of the world,

که همه‌ جا هست و تقریباً در کل اکوسیستم جهان فعالیت می‌کند،

so huge that it can connect millions of traders simultaneously,

آن‌ قدر بزرگ که بتواند به‌طور هم‌زمان میلیون‌ها معامله‌گر را به هم وصل کند،

and so persistent

و به‌صورت مداوم

that it survived mass extinctions.

که از انقراض‌های انبوه جان سالم به در برد.

It's here, right now, under our feet.

الآن اینجاست، همین حالا، زیر پاهای ما.

You just can't see it.

فقط نمی‌توانید آن را ببینید.

And unlike human economies

و برخلاف اقتصاد بشری

that rely on cognition to make decisions,

که برای تصمیم‌گیری به شناخت متکی است،

traders in this market, they beg, borrow, steal, cheat,

معامله‌گران در این بازار، التماس می‌کنند، قرض می‌گیرند، می‌دزدند، تقلب می‌کنند،

all in the absence of thought.

همه بدون هیچ فکری.

So hidden from our eyes,

بنابراین از چشم ما پنهان شده است،

plant roots are colonized by a fungus called arbuscule mycorrhizae.

ریشه گیاهان با قارچ «میکوریزای آربوسکولار» تحت کنترل قرار می‌گیرد.

Now the fungus forms these complex networks underground

قارچ‌ها این شبکه‌های پیچیده را در زیر زمین تشکیل می‌دهند

of fine filaments thinner than even threads of cotton.

آن‌هم از الیاف ریز که حتی نازک‌تر از رشته‌های نخی است.

So follow one of these fungi,

خب اگر یکی از این قارچ‌ها را دنبال کنید،

and it connects multiple plants simultaneously.

می‌بینید که چند گیاه را به‌طور هم‌زمان به هم متصل می‌کند.

You can think of it as an underground subway system,

می‌توانید به آن به‌عنوان یک سیستم مترو زیرزمینی نگاه کنید،

where each root is a station,

جایی که هر ریشه مانند یک ایستگاه است،

where resources are loaded and unloaded.

جایی که منابع بارگیری و تخلیه می‌شوند.

And it's also very dense,

و همچنین بسیار متراکم است،

so roughly the length of many meters, even a kilometer,

طول آن‌ها تقریباً چندین متر است، حتی به یک کیلومتر هم می‌رسد،

in a single gram of dirt.

آن‌هم فقط در یک گرم خاک.

So that's the length of 10 football fields

که ۱۰ برابر طول زمین فوتبال است

in just a thimbleful of soil.

آن‌هم فقط در یک‌خرده خاک.

And it's everywhere.

و همه‌جا هم هست.

So if you passed over a tree, a shrub, a vine, even a tiny weed,

اگر از یک درخت، بوته، تاک، حتی علف‌های هرز کوچک بگذرید،

you passed over a mycorrhizal network.

شما از یک شبکه میکوریزای عبور کرده‌اید. (همزیستی قارچ‌ریشه یا میکوریزا)

Roughly 80 percent of all plant species

تقریباً ۸۰ درصد از کل گونه‌های گیاهی

are associated with these mycorrhizal fungi.

با قارچ‌های میکوریزای در ارتباط هستند.

So what does a root covered in fungi

ریشه‌ای که در شبکه قارچ‌ها محصورشده

have to do with our global economy?

چه ارتباطی به اقتصاد جهانی دارد؟

And why as an evolutionary biologist have I spent the last 10 years of my life

و چرا به‌عنوان یک زیست‌شناس تکاملی ۱۰ سال آخر عمرم را به

learning economic jargon?

یادگیری اصطلاحات زبان اقتصادی گذرانده‌ام؟

Well, the first thing you need to understand

خب، اولین چیزی که باید بدانید

این است که معاملات تجاری که میان گیاهان و شریکان قارچی آن‌ها هست

is that trade deals made by plant and fungal partners

are surprisingly similar

باکمال تعجب، مشابه

to those made by us,

معاملاتی است که توسط ما ایجاد شده‌اند،

but perhaps even more strategic.

اما شاید حتی مدبرانه‌تر هم باشند.

You see, plant and fungal partners,

گیاهان و شریکان قارچی آن‌ها،

they're not exchanging stocks and bonds,

سهام و اوراق قرضه مبادله نمی‌کنند،

they're exchanging essential resources,

آن‌ها در حال تبادل منابع ضروری هستند،

and for the fungus, that's sugars and fats.

و برای قارچ‌ها، این قندها و چربی‌هاست که ارزش معامله دارد.

It gets all of its carbon directly from the plant partner.

آن‌ها همه کربن خود را به‌طور مستقیم از گیاهان دریافت می‌کنند.

So much carbon, so every year, roughly five billion tons of carbon

کربن خیلی زیاد، بنابراین هر سال، تقریباً پنج میلیارد تن کربن

from plants go into this network underground.

از گیاهان به داخل این شبکه در زیر زمین می‌رود.

For the root, what they need is phosphorus and nitrogen,

برای ریشه‌ها، آنچه آن‌ها نیاز دارند فسفر و نیتروژن است،

so by exchanging their carbon

بنابراین با تبادل کربن

they get access to all of the nutrients collected by that fungal network.

آن‌ها به همه مواد مغذی دسترسی پیدا می‌کنند که توسط شبکه قارچی جمع‌آوری شده است.

So to make the trade,

بنابراین برای این تجارت،

the fungus penetrates into the root cell of the host

قارچ‌ها به داخل سلول ریشه‌ی میزبان نفوذ می‌کنند

and forms a tiny structure called an arbuscule,

و یک ساختار کوچک تشکیل می‌دهند به نام «آربوسکولار»،

which is Latin for "little tree."

که معنای لاتین «درخت کوچک» است.

Now, you can think of this as the physical stock exchange

حالا می‌توانید به این موضوع به‌عنوان بورس کالای فیزیکی

of the trade market.

در بازار تجارت نگاه کنید.

So up until now, it seems very harmonious.

و تاکنون، بسیار هماهنگ به نظر می‌رسد.

Right? I scratch your back, you scratch mine,

درسته؟ من کاری که نمی‌توانید،برایتان انجام دهم و شما هم همینطور.

both partners get what they need.

هر دو طرف چیزی را که لازم دارند دریافت می‌کنند.

But here is where we need to pause

اما اینجاست که باید مکث کنیم

and understand the power of evolution and natural selection.

و قدرت تکامل و انتخاب طبیعی را بفهمیم.

You see, there's no room for amateur traders on this market.

همانطور که متوجه شده‌اید،برای معامله‌گران تازه‌کار در این بازار هیچ جایی نیست.

Making the right trade strategy

ایجاد استراتژی تجارت مناسب

determines who lives and who dies.

تعیین می‌کند چه کسی زندگی می‌کند و چه کسی می‌میرد.

Now, I use the word strategy,

اکنون، من از کلمه استراتژی استفاده می‌کنم،

but of course plant and fungi, they don't have brains.

اما به‌طور حتم گیاهان و قارچ‌ها، مغز ندارند.

They're making these exchanges

آن‌ها این تبادلات را

in the absence of anything that we would consider as thought.

بدون وجود هر چیزی که به‌عنوان تفکر می‌شناسیم انجام می‌دهند.

But, as scientists, we use behavioral terms

اما، به‌عنوان یک دانشمند، از اصطلاحات رفتاری استفاده می‌کنیم

such as strategy

مانند استراتژی

to describe behaviors to certain conditions,

تا رفتارها را توصیف کنیم بر اساس شرایط خاص،

actions and reactions

اقدامات و واکنش‌هایی که

that are actually programmed into the DNA of the organism.

درواقع در «دی‌ان‌ای» هر موجود زنده‌ای برنامه‌ریزی شده‌اند.

So I started studying these trade strategies

به همین دلیل شروع به مطالعه‌ی این استراتژی‌های تجاری کردم

when I was 19 years old

وقتی‌که ۱۹ ساله بودم

and I was living in the tropical rainforests of Panama.

و در آن زمان در جنگل‌های بارانی گرمسیری پاناما زندگی می‌کردم.

Now, everybody at the time was interested in this incredible diversity aboveground.

همه در آن زمان به این تنوع زیستی فوق‌العاده در روی زمین علاقه داشتند.

And it was hyperdiversity. These are tropical rainforests.

و این تنوع فوق‌العاده زیاد بود. این‌ها جنگل‌های بارانی گرمسیری هستند.

But I was interested in the complexity belowground.

اما من به پیچیدگی زیر زمینی علاقه‌مند شدم.

We knew that the networks existed, and we knew they were important,

می‌دانستیم که شبکه‌ها وجود دارند، و می‌دانستیم که آن‌ها مهم هستند،

and I'm going to say it again, by important I mean important,

و من می‌خواهم دوباره آن را بگویم، خیلی مهم هستند،

so the basis of all plant nutrition

این اساس تغذیه تمام گیاهان است

for all the diversity that you do see aboveground.

و برای همه گونه‌هایی است که در روی زمین می‌بینید.

But at the time, we didn't know how these networks worked.

اما در آن زمان، نمی‌دانستیم این شبکه‌ها چگونه کار می‌کنند.

We didn't know how they functioned.

نمی‌دانستیم که چگونه باهم تعامل می‌کنند.

Why did only certain plants interact with certain fungi?

چرا فقط گیاهانی خاص با قارچ‌های خاصی تعامل می‌کنند؟

So fast-forward to when I started my own group,

سریع جلو می‌رویم و به زمانی می‌رسیم که با گروه خودم شروع کردم،

and we really began to play with this trade market.

و ما واقعاً با این بازار تجاری شروع به بازی کردیم.

You see, we would manipulate conditions.

می‌بینید، ما شرایط را دست‌کاری می‌کردیم.

We would create a good trading partner by growing a plant in the sun

ما یک شریک تجاری خوب ایجاد ‌کردیم با پرورش گیاه در آفتاب

and a poor trading partner by growing it in the shade.

و یک شریک تجاری ضعیف با پرورش گیاه در سایه.

We would then connect these with a fungal network.

و آن‌ها را با یک شبکه قارچی به هم وصل ‌کردیم.

And we found that the fungi were consistently good

و فهمیدیم که قارچ‌ها به‌طور پیوسته خوب بودند

at discriminating among good and bad trading partners.

در تبعیض میان شرکای تجاری خوب و بد.

They would allocate more resources to the host plant giving them more carbon.

آن‌ها منابع بیشتری را به گیاه میزبانی اختصاص می‌دهند که کربن بیشتری می‌دهد.

Now, we would run the reciprocal experiments

در ادامه، آزمایش‌های متقابلی را اجرا ‌کردیم

where we would inoculate a host plant with good and bad fungi,

ما گیاه میزبان را تلقیح ‌کردیم با قارچ‌های خوب و بد،

and they were also good at discriminating between these trade partners.

و آن‌ها بازهم در تبعیض میان این شرکای تجاری به‌خوبی عمل کردند.

So what you have there is the perfect conditions for a market to emerge.

بنابراین چیزی که در اینجا دارید شرایط کاملی برای ظهور یک بازار است.

It's a simple market,

این یک بازار ساده است،

but it's a market nonetheless,

اما بااین‌وجود یک بازار است،

where the better trading partner is consistently favored.

جایی که شریک تجاری بهتر پیوسته مورد انتظار است

But is it a fair market?

اما آیا این بازار عادلانه است؟

Now this is where you need to understand that, like humans,

اینجا است که باید بدانید، همانند انسان‌ها،

plants and fungi are incredibly opportunistic.

گیاهان و قارچ‌ها هم فوق‌العاده فرصت‌طلب هستند.

There's evidence that the fungus, once it penetrates into the plant cell,

شواهدی وجود دارد که قارچ‌ها، وقتی به سلول‌های گیاهی نفوذ می‌کنند،

it can actually hijack the plant's own nutrient uptake system.

درواقع می‌تواند سیستم جذب مواد مغذی خود گیاه را تحت کنترل درآورد.

It does this by suppressing the plant's own ability

و این کار را با سرکوب توانایی خود گیاه

to take up nutrients from the soil.

در جذب مواد مغذی از خاک انجام می‌دهند.

So this creates a dependency of the plant on the fungus.

بنابراین، نوعی وابستگی گیاه به قارچ را ایجاد می‌کنند.

It's a false addiction, of sorts,

این ‌یک اعتیاد کاذب است،

whereby the plant has to feed the fungus

و به‌موجب آن گیاه باید قارچ را تغذیه کند

just to get access to the resources right around its own root.

فقط برای دسترسی به منابعی که در اطراف ریشه گیاه قرار دارد.

There's also evidence that the fungi are good at inflating the price of nutrients.

شواهدی وجود دارد که قارچ‌ها در بالا بردن قیمت مواد مغذی هم خوب عمل می‌کنند.

They do this by extracting the nutrients from the soil,

آن‌ها این کار را با استخراج مواد مغذی از خاک انجام می‌دهند،

but then rather than trading them with the host,

اما به‌جای آنکه آن‌ها را با میزبان خود تجارت کنند،

they hoard them in their network,

آن‌ها را در شبکه خود محصور می‌کنند،

so this makes them unavailable to the plant and other competing fungi.

که باعث می‌شود که مواد مغذی در دسترس گیاه و سایر قارچ‌های رقیب قرار نداشته باشند.

So basic economics,

طبق اصول اولیه اقتصادی،

as resource availability goes down, the value goes up.

ازآنجاکه در دسترس بودن منابع کاهش می‌یابد، ارزش آن‌ها بالا می‌رود.

The plant is forced to pay more for the same amount of resources.

و گیاه مجبور است مبلغ بیشتری برای مقدار ثابتی از منابع پرداخت کند.

But it's not all in favor of the fungus.

اما همه‌ی این‌ها فقط به نفع قارچ‌ها نیست.

Plants can be extremely cunning as well.

گیاهان نیز می‌توانند بسیار حیله‌گر باشند.

There are some orchids --

تعدادی ارکیده وجود دارد -

and I always think orchids somehow seem like the most devious

و همیشه فکر می‌کنم ارکیده‌ها به‌نوعی مخوف‌ترین

of the plant species in the world --

گونه‌های گیاهی در جهان هستند -

and there are some orchids

و بعضی ارکیده‌ها وجود دارند

that just tap directly into the network

که فقط مستقیماً به شبکه متصل می‌شوند

and steal all their carbon.

و تمام کربن آن‌ها را می‌دزدند.

So these orchids, they don't even make green leaves to photosynthesize.

بنابراین این ارکیده‌ها، حتی مجبور نیستند برگ‌های سبز برای فتوسنتز ایجاد کنند.

They're just white.

آن‌ها فقط سفید هستند.

So rather than photosynthesizing,

بنابراین به‌جای فتوسنتز کردن،

tap into the network,

به شبکه متصل می‌شوند،

steal the carbon

کربن آن‌ها را می‌دزدند

and give nothing in return.

و هیچ‌چیزی در عوض آن نمی‌دهد.

Now I think it's fair to say that these types of parasites

اکنون فکر می‌کنم عادلانه باشد که بگوییم این نوع انگل‌ها

also flourish in our human markets.

در بازارهای انسانی ما هم جلوه می‌کنند.

So as we began to decode these strategies,

وقتی‌ رمزگشایی این استراتژی‌ها را آغاز کردیم،

we learned some lessons.

درس‌هایی را یاد گرفتیم.

And the first one was that there's no altruism in this system.

و اولین مورد، آن بود که هیچ نوع‌دوستی در این سیستم وجود ندارد.

There's no trade favors.

هیچ مزیتی برای تجارت وجود ندارد.

We don't see strong evidence

ما شواهد محکمی نمی‌بینیم

of the fungus helping dying or struggling plants

که قارچ‌ها به گیاهان در حال مرگ یا مشکل‌دار کمک کنند

unless it directly benefits the fungus itself.

مگر اینکه مستقیماً فایده‌ای برای خود قارچ داشته باشد.

Now I'm not saying if this is good or bad.

نمی‌گویم که این خوب است یا بد.

Unlike humans, a fungus, of course, cannot judge its own morality.

برخلاف انسان‌ها، قارچ‌ها، نمی‌توانند اخلاق خود را قضاوت کند.

And as a biologist,

و به‌عنوان یک زیست‌شناس،

I'm not advocating for these types of ruthless neoliberal market dynamics

من طرفدار این نوع پویایی بی‌رحمانه بازار نئولیبرال نیستم

enacted by the fungi.

که توسط قارچ‌ها به نمایش درمی‌آید.

But the trade system,

اما سیستم تجارت،

it provides us with a benchmark

برای ما مبنایی را فراهم می‌کند تا

to study what an economy looks like

مطالعه کنیم که یک سیستم اقتصادی به چه صورت خواهد بود

when it's been shaped by natural selection

وقتی‌که با انتخاب طبیعی شکل بگیرد

for hundreds of millions of years

برای صدها میلیون سال

in the absence of morality,

آن‌هم بدون وجود اخلاق،

when strategies are just based

وقتی استراتژی فقط مبتنی بر

on the gathering and processing of information,

جمع‌آوری و پردازش اطلاعاتی است که،

uncontaminated by cognition:

با هیچ شناختی آلوده نشده است:

no jealousy, no spite,

بدون حسادت و کینه‌ورزی

but no hope, no joy.

اما بدون امید و شادی.

So we've made progress

بنابراین ما پیشرفت کرده‌ایم

in decoding the most basic trade principles at this point,

در رمزگشایی اساسی‌ترین اصول تجارت در این مرحله،

but as scientists we always want to take it one step further,

اما به‌عنوان دانشمند، همیشه می‌خواهیم یک قدم دیگر جلوتر برداریم،

and we're interested in more complex economic dilemmas.

و به معضلات اقتصادی پیچیده‌تر علاقه‌مندیم.

And specifically we're interested in the effects of inequality.

و به‌طور خاص به اثرات نابرابری علاقه‌مند هستیم.

So inequality has really become a defining feature

اکنون نابرابری به یک ویژگی تعریف‌کننده

of today's economic landscape.

در چشم‌انداز اقتصادی امروز تبدیل شده است.

But the challenges of inequality

اما چالش‌های نابرابری

are not unique to the human world.

منحصر به دنیای بشر نیستند.

I think as humans we tend to think that everything's unique to us,

ما انسان‌ها تمایل داریم فکر کنیم که همه‌چیز صرفاً برای ماست،

but organisms in nature

اما موجودات زنده طبیعت

must face relentless variation in their access to resources.

باید با تنوع بی‌امان، در دسترسی خود به منابع روبرو شوند.

How does a fungus that can again be meters long

یک شبکه قارچی چگونه می‌تواند چندین بار در طول چند متری که دارد

change its trade strategy when it's exposed simultaneously

استراتژی تجاری خود را تغییر دهد آن‌هم وقتی‌که به‌طور هم‌زمان در معرض دید

to a rich patch and a poor patch?

گیاه خوب و ضعیف قرار دارد؟

And, more generally,

و به‌طورکلی،

how do organisms in nature use trade to their advantage

چگونه موجودات زنده در طبیعت تجارت را به نفع خودشان انجام می‌دهند

when they're faced with uncertainty

آن‌هم وقتی‌که

in terms of their access to resources?

ازنظر دسترسی به منابع با عدم اطمینان روبرو می‌شوند؟

Here's where I have to let you in on a secret:

اینجاست که اجازه می‌خواهم رازی را بدانید:

studying trade underground is incredibly difficult.

مطالعه‌ی تجارت زیرزمینی بسیار دشوار است.

You can't see where or when important trade deals take place.

شما نمی‌توانید ببینید که کجا یا چه وقت معاملات تجاری مهم صورت می‌گیرد.

So our group helped pioneer a method, a technology,

بنابراین گروه ما به پیشرفت یک روش، یک فناوری، کمک کرد که

whereby we could tag nutrients with nanoparticles,

به‌موجب آن می‌توانیم مواد مغذی را با نانو ذرات برچسب‌گذاری کنیم،

fluorescing nanoparticles called quantum dots.

نانو ذرات فلورسانس که نقاط کوانتومی نامیده می‌شوند.

آنچه نقاط کوانتومی اجازه می‌دهد انجام دهیم

What the quantum dots allow us to do

is actually light up the nutrients

این است که مواد مغذی را درخشان می‌کنند

so we can visually track their movements

حالا می‌توانیم به‌صورت بصری حرکات آن‌ها را

across the fungal network

در سراسر شبکه قارچی

and into the host root.

و در داخل ریشه میزبان ردیابی کنیم.

So this allows us finally to see the unseen,

و این به ما اجازه می‌دهد تا نادیده‌ها را ببینیم،

so we can study how fungi bargain at a small scale with their plant hosts.

در یک مقیاس کوچک، می‌توانیم چگونگی معامله قارچ‌ها با گیاهان میزبان را مطالعه کنیم.

So to study inequality,

بنابراین برای مطالعه نابرابری،

we exposed a fungal network

شبکه قارچی را

to these varying concentrations of fluorescing phosphorus,

با استفاده از غلظت‌های مختلف فلورسانس درخشان در معرض دید قرار دادیم،

mimicking patches of abundance and scarcity

تکه‌های فراوانی از وفور و کمبود

across this artificial landscape.

در سراسر این چشم‌انداز ساختگی تقلید می‌کند.

We then carefully quantified fungal trade.

پس‌ازآن، تجارت قارچ‌ها را با دقت اندازه‌گیری کردیم.

And we found two things.

و دو مورد را پیدا کردیم.

The first thing we found

اولین چیزی که پیدا کردیم این بود که

was that inequality encouraged the fungus to trade more.

نابرابری‌، قارچ‌ها را برای تجارت بیشتر، تشویق می‌کند.

So I can use the word "encouraged" or "stimulated" or "forced,"

بنابراین می‌توانم از کلمه «تشویق» یا «تحریک» یا «اجباری» استفاده کنم،

but the bottom line is that compared to control conditions,

اما اصل موضوع این است که در مقایسه با شرایط کنترل‌شده،

inequality was associated with higher levels of trade.

این نابرابری، با سطح تجارت بالاتری هم همراه بود.

This is important,

و این مهم است،

because it suggests that evolving a trade partnership in nature

زیرا این نشان می‌دهد که به‌کارگیری همکاری تجاری در طبیعت

can help organisms cope with the uncertainty of accessing resources.

می‌تواند به موجودات زنده کمک کند از عهده عدم اطمینان در دسترسی به منابع برآیند.

Second, we found that, exposed to inequality,

دوم، فهمیدیم که، در ارتباط با نابرابری،

the fungus would move resources from the rich patch of the network,

این قارچ‌ منابع را از بخش غنی شبکه حرکت می‌دهد،

actively transport them to the poor side of the network.

و به طور فعال آنها رابه بخش‌های ضعیف شبکه منتقل می‌کند.

Now, of course, we could see this

حالا، می‌توانیم این را ببینیم

because the patches were fluorescing in different colors.

چون تکه‌ها در رنگ‌های مختلف در حال نوردهی بودند.

So at first, this result was incredibly puzzling.

در ابتدا، این نتیجه فوق‌العاده گیج‌کننده بود.

آیا این برای کمک به بخش ضعیف شبکه بوده است؟

Was it to help the poor side of the network?

No. We found that the fungus gained more by first moving the resources

نه. ما دریافتیم که قارچ‌ها چیزهای بیشتری را به‌دست می‌آورند

آن‌هم با انتقال منابع به‌ جایی که تقاضا بیشتر باشد.

to where demand was higher.

Simply by changing where across the network the fungus was trading,

به‌سادگی با جابجایی منابع در سراسر شبکه‌ای که قارچ‌ها در آن تجارت می‌کنند،

it could manipulate the value of those resources.

می‌توانند ارزش آن منابع را دست‌کاری کنند.

Now this stimulated us to really dig deeper into how information is shared.

و این ما را تحریک می‌کند که بفهمیم، این اطلاعات چگونه به اشتراک گذاشته می‌شوند.

It suggests a high level of sophistication,

این سطح بالایی از مهارت را پیشنهاد می‌کند،

or at least a medium level of sophistication

یا حداقل یک سطح متوسط مهارت

in an organism with no cognition.

در یک موجود زنده بدون هیچ ادراکی.

How is it that a fungus can sense market conditions across its network

چگونه یک قارچ می‌تواند شرایط بازار در شبکه خود را حس کند

and then make calculations of where and when to trade?

و سپس محاسبه کند که از کجا و چه زمانی تجارت را انجام دهد؟

So we wanted to look about information and how it's shared across this network,

می‌خواستیم در مورد این اطلاعات و اشتراک آن‌ها در این شبکه بیشتر بدانیم،

how the fungus integrates cues.

این‌که قارچ‌ها چگونه نشانه‌ها را یکپارچه‌سازی می‌کنند.

So to do that, what you need to do is dive deep in and get a higher resolution

برای انجام این کار، کاری که باید انجام دهید این است که

به این شبکه بیشتر دقت کنید و به تحلیل بهتری برسید.

into the network itself.

We began to study complex flows inside the hyphal network.

ما شروع به مطالعه جریان‌های پیچیده در داخل شبکه نخینه قارچی کردیم.

So what you're looking at right now is a living fungal network

بنابراین آنچه اکنون نگاه می‌کنید یک شبکه قارچی زنده است

که سلول‌های آن در سراسر شبکه حرکت می‌کنند.

with the cellular contents moving across it.

This is happening in real time,

این در زمان واقعی اتفاق می‌افتد،

so you can see the time stamp up there.

و می‌توانید وقفه زمانی را در آنجا ببینید.

So this is happening right now. This video isn't sped up.

که همین الآن اتفاق می‌افتد. این ویدیو سریع‌تر نشده است.

This is what is happening under our feet right now.

این چیزی است که اکنون در زیر پاهای ما درحال اتفاق است.

And there's a couple of things that I want you to notice.

و دو مورد دیگر هست که می‌خواهم به آن‌ها توجه کنید.

It speeds up, it slows down, it switches directions.

سرعت آن‌ زیاد می‌شود، کند می‌شود، جهتش را تغییر می‌دهد.

So we're working now with biophysicists

به همین دلیل، در حال کار با بیوفیزیکدانان هستیم

to try to dissect this complexity.

تا بتوانیم این پیچیدگی را موشکافی کنیم.

How is the fungus using these complex flow patterns

چگونه قارچ‌ها از این الگوهای جریان پیچیده استفاده می‌کنند

to share and process information

تا اطلاعاتی را به اشتراک بگذراند وآن‌ها پردازش کنند

and make these trade decisions?

و این تصمیمات تجاری را بگیرند؟

Are fungi better at making trade calculations than us?

آیا قارچ‌ها در انجام محاسبات تجاری از ما بهتر هستند؟

Now here's where we can potentially borrow models from nature.

اینجاست که به‌طور بالقوه می‌توانیم مدل‌ها را از طبیعت قرض بگیریم.

We're increasingly reliant on computer algorithms

ما به‌طور فزاینده‌ای به الگوریتم‌های رایانه‌ای متکی هستیم

to make us profitable trades in split-second time scales.

تا برای ما، تجارت سودآوری را ایجاد کنند در مقیاس اندکی از زمان.

But computer algorithms and fungi,

اما الگوریتم‌های رایانه‌ای و قارچ‌ها،

they both operate in similar, uncognitive ways.

آن‌ها هر دو به‌طور مشابه، به روش‌هایی ناشناخته کار می‌کنند.

The fungi just happens to be a living machine.

با این تفاوت که قارچ‌ها یک ماشین زنده هستند.

What would happen if we compare and compete

چه اتفاقی خواهد افتاد اگر

استراتژی‌های تجاری این دو را باهم مقایسه کنیم و به رقابت بگذاریم؟

the trading strategies of these two?

Who would win?

چه کسی برنده می‌شود؟

سرمایه‌داران کوچکی که قبل و بعد از

The tiny capitalist that's been around

since before and the fall of the dinosaurs?

سقوط دایناسورها حضور داشته‌اند؟

My money is on the fungus.

من که روی پیروزی قارچ‌ها شرط می‌بندم.

Thank you.

متشکرم.

(Applause)

(تشویق حضار)