Nuclear Power Is Our Best Hope to Ditch Fossil Fuels | Isabelle Boemeke | TED

Translator: alireza masoum Reviewer: mohammad ali masoum

My life completely changed with one tweet.

زندگی من با یک توییت کاملاً تغییر کرد،

This was back in 2015

این در سال ۲۰۱۵ بود

when Twitter was mostly a place we went to see what Kanye was mad about.

زمانی که توییتر بیشتر جایی بود که می‌رفتیم تا ببینیم کانیه از چه چیزی عصبانی است.

But then I saw it.

اما بعد دیدمش.

A tweet by a scientist I deeply admire,

توییتی از دانشمندی که عمیقاً تحسینش می‌کنم،

Dr. Carolyn Porco.

دکتر کارولین پورکو.

Wait, I thought nuclear energy was bad.

صبر کنید، من فکر کردم انرژی هسته ای بد است.

Yet here is a scientist and a TED speaker

با این حال اینجا یک دانشمند و یک سخنران TED وجود دارد

making it sound good.

به نظر می‌رسد آن را خوب می‌سازد.

It sent me on a journey,

من را به سفر فرستاد،

I spent years reading papers, talking to scientists,

سال‌ها صرف خواندن مقاله‌ها، صحبت با دانشمندان کردم،

and I always asked them the same question:

همیشه همین سوال را از آنها می‌پرسیدم:

What do you think about nuclear power?

نظر شما در مورد انرژی هسته‌ای چیست؟

Their responses were shockingly similar.

پاسخ‌های آنها به طرز تکان دهنده‌ای مشابه بود.

It's good.

خوب است.

We need it.

ما به آن نیاز داریم.

People hate it.

مردم از آن متنفرند.

In the last seven years,

در هفت سال گذشته،

I've seen climate change go from being a scary thing of the future

شاهد تغییر آب و هوا از یک چیز ترسناک در آینده

to being a scary thing of the present.

به یک چیز ترسناک در حال بودم.

My wake-up call came after seeing the fires ravage the world in California,

زنگ بیدارباش من پس از دیدن آتش‌سوزی‌هایی که جهان را در کالیفرنیا،

in Australia

در استرالیا

and in my home country of Brazil.

و کشور مادری من برزیل ویران کرد به صدا درآمد.

I decided I wanted to turn my growing sense of anger and despair

تصمیم گرفتم که احساس خشم و ناامیدی در حال رشد

into something helpful and productive.

خود را به چیزی مفید و سازنده تبدیل کنم.

So I had an unusual idea:

بنابراین من یک ایده غیر معمول داشتم:

I should be a nuclear energy influencer.

من باید اینفلوئنسر انرژی هسته‌ای باشم.

I wanted to make nuclear energy cool.

می‌خواستم انرژی هسته‌ای را جالب کنم.

Inspired by internet culture,

با الهام از فرهنگ اینترنتی،

I created a digital version of me and called her Isodope.

یک نسخه دیجیتالی از خودم ایجاد کردم و او را ایزودوپ نامیدم.

(Laughter)

(خنده حضار)

She's sassy,

او بد اخلاق،

a little weird,

کمی عجیب و غریب است،

but she always tells the truth.

اما همیشه حقیقت را می‌گوید.

And here, you can see her in action.

و اینجا، می‌توانید او را در عمل ببینید.

(Video) Hey, guys, a lot of you asked about my make-up routine.

(ویدئو) سلام، بچه‌ها، خیلی از شما در مورد آرایش روتین من پرسیدید.

The most important thing is to wash your face really well,

مهمترین چیز این است که صورت خود را واقعاً خوب بشویید،

because we want those pores as clean as we want our electricity.

زیرا ما آن منافذ را به همان اندازه تمیز می‌خواهیم که برق خود را می‌خواهیم.

And the best way to get that is to use this cleanser called --

و بهترین راه برای رسیدن به این هدف استفاده از این پاک کننده به نام --

stop shutting down nuclear plants, for Christ's sake.

توقف تعطیلی نیروگاه‌های هسته‌ای، به خاطر مسیح است.

It's carbon-free, emission-free, pollution-free electricity.

این برق بدون کربن، بدون انتشار، بدون آلودگی است.

Then I use this plant-based serum called --

سپس من از این سرم گیاهی استفاده می‌کنم --

when a nuclear plant is shut down, it is replaced by fossil fuels.

که وقتی یک نیروگاه هسته‌ای تعطیل می‌شود با سوخت‌های فسیلی جایگزین می‌شود،

That's bad.

بد است.

(Applause and cheers)

(تشویق و هورا کشیدن)

Isodope is like a dealer of good memes.

ایزودوپ مانند فروشنده الگوهای خوب است.

When I say meme, you probably think of something like this.

وقتی می‌گویم میم، احتمالاً به چیزی شبیه به این فکر می‌کنید.

(Laughter)

(خنده حضار)

What I mean by it is a fixed belief or idea, good or bad,

منظور من از آن یک باور یا ایده ثابت است، خوب یا بد،

that spreads from person to person and defines how we see the world.

که از فردی به فرد دیگر سرایت می‌کند و چگونگی دیدن جهان را تعریف می‌کند.

For example,

برای مثال،

people should have equal rights.

مثلاً مردم باید از حقوق مساوی برخوردار باشند.

Birds aren't real.

پرنده‌ها واقعی نیستند.

It's a thing.

این یک چیز است.

(Laughter)

(خنده حضار)

Nuclear energy is bad.

انرژی هسته‌ای بد است.

When it comes to nuclear power,

وقتی نوبت به انرژی هسته‌ای می‌رسد،

the world has been sold a bad meme.

به دنیا یک الگو بد فروخته شده است.

An outdated one.

یکی قدیمی.

Let's go back in time.

بیایید به گذشته برگردیم.

It all started with the anti-nuclear movement of the 1970s.

همه چیز با جنبش ضد هسته‌ای دهه ۱۹۷۰ شروع شد.

The movement was driven in large part

این جنبش تا حد زیادی توسط

by an understandable fear of nuclear weapons.

ترس قابل درک از سلاح‌های هسته‌ای هدایت می‌شد.

And I get it.

و من آن را دریافت می‌کنم.

It must have been terrifying to grow up in the '50s and '60s

بزرگ شدن در دهه۵۰ و ۶۰ از ترس حمله هسته‌ای باید

fearing a nuclear attack.

وحشتناک بوده باشد.

But here's the problem.

اما مشکل اینجا است.

Their logic was: nuclear bombs are bad,

منطق آنها این بود: بمب‌های هسته‌ای بد هستند،

therefore nuclear energy is bad.

بنابراین انرژی هسته‌ای بد است.

Which, if you think about it, is like saying: the electric chair is bad,

که اگر فکرش را بکنید مثل این است که بگویید: صندلی برقی بد است،

therefore electricity is bad.

بنابراین برق بد است.

The case against nuclear power was never based on science,

پرونده علیه انرژی هسته‌ای هرگز مبتنی بر علم نبود،

but the anti-nuclear meme was very catchy.

اما الگو ضد هسته‌ای بسیار جذاب بود.

In the decades that followed,

در دهه‌های بعد،

aspiring engineers didn't choose nuclear engineering.

مهندسان مشتاق مهندسی هسته‌ای را انتخاب نکردند.

Politicians got points for closing nuclear plants,

سیاستمداران با بستن نیروگاه‌های هسته‌ای امتیاز گرفتند،

even though it always led to higher carbon emissions.

حتی اگر این کار همیشه منجر به انتشار کربن بیشتر شود.

The meme even snuck into people's homes,

این الگو حتی هر یکشنبه شب ساعت هشت به،

every Sunday night at eight, without them knowing.

خانه‌های مردم سرازیر می‌شد، بدون اینکه آنها بدانند.

(Laughter)

(خنده حضار)

I wish Homer had worked at a coal plant.

ای کاش هومر در کارخانه زغال سنگ کار می‌کرد.

(Laughter)

(خنده)

In the last 10 years,

در ۱۰سال اخیر،

we have spent trillions of dollars on renewables,

ما تریلیون‌ها دلار برای انرژی‌های تجدیدپذیر هزینه کرده‌ایم،

yet we only get eight percent of our electricity from wind and solar.

اما تنها هشت درصد از برق خود را از باد و خورشید تامین می‌کنیم.

Now, don't get me wrong, I love renewables,

حالا، اشتباه نکنید، من انرژی‌های تجدید پذیر را دوست دارم،

but to me, it's clear that we need more.

اما برای من، واضح است که ما به چیزهای بیشتری نیاز داریم.

We need a source of energy that's clean

ما به منبعی از انرژی نیاز داریم که تمیز باشد

and works 24/7 to complement them.

و ۲۴ ساعته و ۷ روز هفته برای تکمیل آنها کار کند.

And it's been sitting right in front of us this whole time,

و در تمام این مدت درست روبروی ما نشسته است،

but we have ignored it

اما ما آن را نادیده گرفته‌ایم

because we're too blinded by the meme.

زیرا ما بیش از حد توسط الگو کور شده‌ایم.

Now most people today aren't exactly anti-nuclear

اکنون اکثر مردم امروز دقیقاً آنقدر

as much as they’re “meh.”

که «مه» هستند ضد هسته‌ای نیستند.

Not passionately against it, but they've heard of Chernobyl.

نه به شدت مخالف آن، اما آنها در مورد چرنوبیل شنیده‌اند.

They've seen images of leaking green barrels.

آنها تصاویری از نشت بشکه‌های سبز را دیده‌اند.

They have a vague feeling it's bad.

آنها احساس مبهمی دارند که بد است.

And remember, that's where I used to be.

و به یاد داشته باشید، که من قبلاً آنجا بودم.

Until I saw this chart.

تا اینکه این نمودار را دیدم.

The only thing you need to take away from this chart

تنها چیزی که باید از این نمودار حذف کنید

is that nuclear power has the lowest life cycle emissions

این است که انرژی هسته‌ای کمترین انتشار

of all energy sources,

چرخه زندگی را در بین تمام منابع انرژی دارد،

producing only three tons of CO2 per gigawatt hour of electricity.

و تنها سه تن CO2 در هر گیگاوات ساعت برق تولید می‌کند.

And I could keep talking like this all day long, but let's be real,

و من می‌توانم در تمام طول روز به این شکل صحبت کنم، اما بیایید واقعی باشیم،

this is not changing minds on social media.

این در رسانه‌های اجتماعی باعث تغییر ذهنیت نمی‌شود.

So I do things a little bit differently.

بنابراین من کارها را کمی متفاوت انجام می‌دهم.

(Video) The reality is that nuclear is one of the safest forms of energy.

(ویدئو) واقعیت این است که هسته‌ای یکی از امن ترین اشکال انرژی است.

The problem is that nuclear accidents are dramatic.

مشکل این است که حوادث هسته‌ای چشمگیر هستند.

While fossil fuel damage is boring.

در حالی که آسیب سوخت‌های فسیلی خسته کننده است.

I'm literally falling asleep talking about it.

من به معنای واقعی کلمه دارم در مورد آن صحبت می‌کنم خوابم می‌برد.

Recent studies say that 8.7 million people die from burning them every year.

مطالعات اخیر نشان می دهد که سالانه ۸.۷ میلیون نفر بر اثر سوزاندن آنها می‌میرند.

This would be like having 5.8 Chernobyls a day.

این مانند داشتن ۵.۸ چرنوبیل در روز است.

I'm just a humble influencer,

من فقط یک اینفلوپنسر فروتن هستم،

but I think this means fossil fuels are worse.

اما فکر می‌کنم این بدان معناست که سوخت‌های فسیلی بدتر هستند.

(Laughter)

(خنده)

(Applause)

(تشویق)

Most people have a feeling airplanes are more dangerous than cars

بیشتر مردم احساس می‌کنند هواپیماها خطرناک‌تر از ماشین‌ها هستند،

because when a plane crashes, it makes the headlines.

زیرا وقتی یک هواپیما سقوط می‌کند، تیتر خبرها می‌شود.

It's memorable.

خاطره انگیز است.

Of course, we know the opposite is true.

البته، می‌دانیم که برعکس است.

Planes are significantly safer than cars,

هواپیماها به طور قابل توجهی ایمن‌تر از خودروها هستند،

just like nuclear power is significantly safer than fossil fuels.

درست مانند انرژی هسته‌ای به طور قابل توجهی ایمن تر از سوخت‌های فسیلی.

In this next video, Isodope will address the idea

در ویدیوی بعدی، ایزودوپ به این ایده می‌پردازد

that we don't know what to do with nuclear waste.

که ما نمی‌دانیم با زباله‌های هسته‌ای چه کنیم.

(Video) I'm sure you don't know what to do with it,

(ویدئو) مطمئنم نمی‌دانید با آن چه کار کنید،

but there are people who spent decades studying this issue.

اما افرادی هستند که دهه‌ها را صرف مطالعه این موضوع کرده‌اند.

They're called scientists.

به آنها دانشمند می‌گویند.

Finland is almost done building

فنلاند تقریباً ساخت اولین

the world's first nuclear waste repository.

مخزن زباله هسته‌ای جهان را به پایان رسانده است.

They're storing it deep underground in geologically stable locations.

آنها آن را در اعماق زمین در مکان‌های با ثبات زمین شناسی ذخیره می‌کنند.

Sweden is about to do the same.

سوئد نیز در آستانه انجام همین کار است.

I know you're worried about what may happen 19,000 years from now, but ...

می‌دانم که شما نگران آنچه ممکن است ۱۹۰۰۰ سال آینده رخ دهد، هستید، اما ...

(Loud buzzing)

(وزوز بلند)

Again, just a humble influencer,

باز هم، فقط یک اینفلوپنسر متواضع،

but we might not make it that far if we keep burning fossil fuels.

اما اگر به سوزاندن سوخت‌های فسیلی ادامه دهیم، ممکن است تا این حد نشویم.

(Applause)

(تشویق)

By the way, most think nuclear energy waste looks like this.

به هر حال، بیشتر فکر می‌کنند زباله‌های انرژی هسته‌ای به این شکل است.

It actually looks like this.

در واقع اینگونه به نظر می‌رسد.

Fully contained in concrete casks that are so good at blocking radiation

کاملاً در کالسکه‌های بتنی وجود دارد که در جلوگیری از تشعشع بسیار خوب هستند،

I might do a photo shoot there.

می‌توانم در آنجا عکسبرداری کنم.

Now, a more modern objection to nuclear power

اکنون، یک اعتراض مدرن تر به انرژی هسته‌ای

is that it's too slow.

این است که سرعت آن بسیار کند است.

It takes too long to build.

ساخت آن خیلی طول می‌کشد.

Well, I'm sure Isodope has something to say about that.

خب، مطمئنم که ایزودوپ در این مورد چیزی برای گفتن دارد.

(Video) (Isodope claps)

(ویدئو) (ایزودوپ کف می زند)

Finally, an argument that isn't older than me.

بالاخره بحثی که از من بزرگتر نیست.

Unfortunately, it still sucks.

متأسفانه، هنوز هم بد است.

In the '70s, France built 45 reactors in 15 years.

در دهه ۷۰، فرانسه ۴۵ راکتور را در ۱۵سال ساخت.

More recently, Japan, China and Korea have built reactors in six years or less.

اخیراً ژاپن، چین و کره در مدت شش سال یا کمتر رآکتورهایی ساخته‌اند.

So this means BTS is blow-drying their hair with clean energy.

بنابراین این بدان معناست که BTS موهای خود را با انرژی پاک سشوار می‌کند.

Even if it takes 10 years to build one,

حتی اگر ساخت یک نیروگاه ۱۰ سال طول بکشد،

nuclear power plants can make clean and reliable electricity

نیروگاه‌های هسته‌ای می‌توانند حداقل ۸۰ سال برق

for at least 80 years.

پاک و قابل اعتماد تولید کنند.

This --

این --

(Applause)

(تشویق)

This idea that it takes too long to build plants is confusing,

با توجه به اینکه ما برای همیشه به انرژی نیاز خواهیم داشت،

considering we're going to need energy forever.

این ایده که ساختن گیاهان بیش از حد طول می‌کشد، گیج کننده است.

You know, the best time to build nuclear plants

می‌دانید، بهترین زمان برای ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای

was 10 years ago.

۱۰ سال پیش بود.

The next best time is today.

بهترین زمان بعدی امروز است.

Now we’ve finally arrived at the most fashionable objection at the moment:

حالا بالاخره به شیک ترین اعتراض در حال حاضر رسیدیم:

nuclear power is too expensive.

انرژی هسته‌ای خیلی گران است.

I'm going to take that one.

قصد دارم آن یکی را بگیرم.

A little weird to say something is too expensive

کمی عجیب است که بگوییم چیزی برای نجات آینده

to save the future of our species,

گونه ما بسیار گران است،

but I get it, cost matters.

اما من متوجه شدم، هزینه مهم است.

Here's the thing.

موضوع اینجاست.

We know how to make clean energy cheaper.

ما می دانیم که چگونه انرژی پاک را ارزان تر کنیم.

It's not rocket science.

این علم موشک نیست.

You build the same thing over and over and over.

شما بارها و بارها و بارها یک چیز را می‌سازید.

Solar, 10 years ago, was also considered "too expensive,"

خورشیدی، ۱۰ سال پیش، نیز «خیلی گران» در نظر گرفته می‌شد،

but we decided it was cool and invested in it.

اما ما به این نتیجه رسیدیم که جالب است و روی آن سرمایه‌گذاری کردیم.

Like magic, the costs have dropped by 90 percent.

مانند جادو، هزینه‌ها ۹۰ درصد کاهش یافته است.

One way to make nuclear cheaper is with small modular reactors like these.

یکی از راه‌ ارزان‌تر کردن هسته‌ای استفاده از راکتورهای مدولار کوچکی مثل این است.

China just finished building their own version.

چین به تازگی ساخت نسخه خود را به پایان رسانده است.

Poland will use a similar technology

لهستان از فناوری مشابهی

to convert their aging coal plants into nuclear plants.

برای تبدیل نیروگاه‌های زغال سنگ قدیمی خود به نیروگاه‌های هسته‌ای استفاده خواهد کرد.

They'll use the same building, the same transmission lines,

آنها از همان ساختمان، همان خطوط انتقال استفاده خواهند کرد،

even retrain the same workers.

حتی همان کارگران را بازآموزی خواهند کرد.

But now making clean energy

اما اکنون به جای خریدن

instead of buying dirty fuels from dictators.

سوخت‌های کثیف از دیکتاتورها، انرژی پاک می‌سازیم.

Which leads me to a crazy idea.

که من را به یک ایده دیوانه کننده سوق می‌دهد.

What if instead of viewing nuclear power as destructive,

چه می‌شود اگر به جای اینکه انرژی هسته‌ای را مخرب بدانیم،

we view it as a force for energy independence

آن را نیرویی برای استقلال انرژی

and even peace.

و حتی صلح بدانیم.

What if this technology offers our best hope for the future?

چه می‌شود اگر این فناوری بهترین امید ما را برای آینده ارائه دهد؟

A future where wars aren't funded by our addiction to fossil fuels.

آینده‌ای که در آن جنگ‌ها با اعتیاد ما به سوخت‌های فسیلی تامین نمی‌شود.

A future where energy is clean.

آینده‌ای که در آن انرژی پاک است.

A future where electricity finally makes its way

آینده‌ای که در آن الکتریسیته بالاخره راه خود را

to the 700 million people on Earth

به ۷۰۰ میلیون نفر روی زمین باز می‌کند

who still don't have access to it.

که هنوز به آن دسترسی ندارند .

The idea that nuclear power is bad is costing us that future.

این ایده که انرژی هسته‌ای بد است، برای ما در آینده به قیمت تمام می‌شود.

And it's time to let go of it.

و وقت آن است که آن را رها کنید.

I'm not asking you to build a reactor.

من از شما نمی‌خواهم که یک راکتور بسازید.

I'm not asking you to rewrite "The Simpsons."

من از شما نمی‌خواهم «سیمپسون ها» را بازنویسی کنید.

(Laughter)

(خنده)

I'm not even asking you to sign a petition on Change.org.

من حتی از شما نمی‌خواهم که یک طومار را در Change.org امضا کنید.

All I'm asking you is to please, join me in spreading the meme.

تنها چیزی که از شما می‌خواهم این است که لطفاً در انتشار میم به من بپیوندید.

Nuclear energy is cool.

انرژی هسته‌ای جالب است.

Thank you.

سپاسگزارم.

(Cheers and applause)

(شادی و تشویق)