Speak English Fluently - 5 Steps to Improve Your English Fluency

Hi, I’m Oli. Welcome to Oxford Online English! In this lesson, you can learn how to speak

سلام من اولی هستم

به آکسفورد آنلاین انگلیسی خوش آمدید!

در این درس می توانید یاد بگیرید که چگونه به زبان انگلیسی روان تر صحبت کنید.

more fluently in English.

How long have you been studying English? Do you find that sometimes that even though you

چند وقته انگلیسی میخونید؟

آیا متوجه می شوید که گاهی با وجود اینکه سخت مطالعه می کنید، نمی توانید روان صحبت کنید؟

study hard, you can’t speak fluently? Do you learn lots of grammar and vocabulary,

آیا گرامر و واژگان زیادی یاد می گیرید، اما هنگام صحبت کردن برایتان سخت است که جمله بسازید

but you find it difficult to make sentences when you speak.

.

In this lesson, we’re going to talk about fluency and what you can do to change this

در این درس، ما در مورد تسلط و اینکه چه کاری می توانید برای تغییر این

situation and improve your English fluency.

وضعیت و بهبود تسلط به زبان انگلیسی خود انجام دهید، صحبت خواهیم کرد.

Part one: what is fluency?

بخش اول: تسلط چیست؟

Sometimes, when people talk about fluency, they just mean speaking a language well. For

گاهی اوقات، وقتی مردم در مورد تسلط صحبت می کنند، منظورشان این است که یک زبان را خوب صحبت کنند.

برای برخی افراد، صحبت روان انگلیسی فقط به معنای داشتن سطح عمومی خوب

some people, speaking English fluently just means having a good general level of English.

انگلیسی است.

However, fluency is more specific than that. Fluency means you can speak smoothly, without

با این حال، روانی خاص تر از آن است.

تسلط به این معنی است که می توانید بدون توقف یا تردید صحبت کنید.

stopping or hesitating.

There are two sides to fluency. One side is physical: your mouth needs to produce and

روان بودن دو جنبه دارد.

یک طرف آن فیزیکی است: دهان شما باید صداها و کلمات انگلیسی را

connect English sounds and words in a fast, smooth way.

به روشی سریع و روان تولید و به هم متصل کند.

The other side of fluency is mental: your brain needs to find the right words and build

طرف دیگر روانی ذهنی است: مغز شما باید کلمات مناسب را پیدا کند و

English sentences quickly and smoothly.

جملات انگلیسی را سریع و روان بسازد.

To improve your fluency, you need to work on both sides: physical and mental.

برای بهبود تسلط خود، باید روی هر دو طرف کار کنید: جسمی و ذهنی.

But first…

اما اول...

Part two: rule number one: get out there!

بخش دوم: قانون شماره یک: برو بیرون!

There are many things you can do to improve your English fluency.

کارهای زیادی وجود دارد که می توانید برای بهبود تسلط به زبان انگلیسی خود انجام دهید.

However, if you want to become more fluent, there’s really one thing you have to do.

با این حال، اگر می خواهید مسلط تر شوید ، واقعاً یک کار وجود دارد که باید انجام دهید.

Get out there and speak English. Talk to people and have conversations regularly. Nothing

برو بیرون و انگلیسی صحبت کن.

با مردم صحبت کنید و به طور منظم گفتگو کنید.

else you can do is as important as this.

هیچ کار دیگری که نمی توانید انجام دهید به اندازه این مهم نیست .

Reading English will improve your reading. Practicing listening will improve your listening.

خواندن انگلیسی خواندن شما را بهبود می بخشد.

تمرین گوش دادن، گوش دادن شما را بهبود می بخشد.

But what about speaking? Nothing will help your speaking except speaking.

اما صحبت کردن چطور؟

هیچ چیز به جز صحبت کردن کمکی به صحبت کردن شما نمی کند.

Speaking English is a practical skill. It’s not an academic subject; it’s not something

صحبت کردن به زبان انگلیسی یک مهارت عملی است.

این یک موضوع آکادمیک نیست؛ این چیزی نیست که بتوانید از یک کتاب یاد بگیرید.

you can learn from a book.

It’s more like doing a sport or playing a musical instrument: you need to practice

بیشتر شبیه انجام یک ورزش یا نواختن آلات موسیقی است:

regularly to make any progress.

برای پیشرفت باید به طور منظم تمرین کنید.

How regularly? As often as you can!

چقدر منظم؟

تا جایی که می توانید!

There’s no maximum, but I’d recommend you need to spend at least 2-3 hours a week

هیچ حداکثری وجود ندارد، اما توصیه می‌کنم اگر می‌خواهید پیشرفت کنید، باید حداقل ۲ تا ۳ ساعت در هفته را صرف

speaking English if you want to improve.

صحبت کردن به زبان انگلیسی کنید.

So, how can you do this?

بنابراین، چگونه می توانید این کار را انجام دهید؟

Go to classes, talk to expats in your city, join groups or activities with English-speakers,

به کلاس‌ها بروید، با مهاجران شهرتان صحبت کنید، به گروه‌ها یا فعالیت‌هایی بپیوندید که انگلیسی‌زبان صحبت می‌کنند،

find a conversation partner online, do a language exchange; there are many possibilities!

یک شریک مکالمه آنلاین پیدا کنید، تبادل زبان انجام دهید . احتمالات زیادی وجود دارد!

By the way, what you do doesn’t have to be language-focused. You can go to English

به هر حال، کاری که انجام می‌دهید نباید بر زبان متمرکز باشد.

می توانید برای تمرین مکالمه خود به کلاس های انگلیسی بروید ، اما هر کاری که به

classes to practice your speaking, but anything you do which is in English and which will

زبان انگلیسی انجام می دهید و باعث می شود انگلیسی صحبت کنید به همان اندازه خوب است.

make you speak English is just as good.

I’m going to take a guess here about what many of you are thinking right now: “But

من در اینجا می خواهم در مورد آنچه بسیاری از شما در حال حاضر فکر می کنید حدس بزنم: "اما

I don’t have people to talk to”; “But I’m shy”; “But it’s too difficult.”

من افرادی ندارم که با آنها صحبت کنم". "اما من خجالتی هستم"؛ "اما خیلی سخت است."

Let’s talk about that quickly.

بیایید سریع در مورد آن صحبت کنیم.

Part three: get used to pressure.

بخش سوم: به فشار عادت کنید.

Speaking a foreign language is hard. Situations which would be easy in your language can feel

صحبت کردن به یک زبان خارجی سخت است.

موقعیت‌هایی که در زبان شما آسان است، ممکن است در زبان دیگری دشوار باشد.

difficult in another language. Situations which would feel difficult in your language

موقعیت‌هایی که در زبان شما دشوار است، زمانی که

can feel almost impossible when you have to do them in a foreign language.

مجبور باشید آن‌ها را به زبان خارجی انجام دهید، تقریباً غیرممکن به نظر می‌رسند.

That’s how it is. It’s easy to imagine when you start learning another language that

همینطوریه.

تصور اینکه وقتی شروع به یادگیری یک زبان دیگر می کنید

you will reach a point where everything is easy and comfortable.

، آسان است که به نقطه ای برسید که همه چیز آسان و راحت باشد.

But unless you live in a foreign country and live completely inside that culture, that

اما مگر اینکه در یک کشور خارجی زندگی کنید و کاملاً در داخل آن فرهنگ زندگی کنید، این

won’t happen. Trust me—I’ve studied several languages at this point in my life,

اتفاق نخواهد افتاد.

به من اعتماد کنید - من چندین زبان را در این مقطع از زندگی‌ام مطالعه کرده‌ام و به خوبی به آن‌ها صحبت می‌کنم

and speak them quite well, but it never feels easy or comfortable.

، اما هرگز این کار آسان و راحت نیست.

Why are we talking about this? I’m trying to motivate you to go out and speak more,

چرا در این مورد صحبت می کنیم؟

من سعی می کنم به شما انگیزه بدهم که بیرون بروید و بیشتر صحبت کنید، بیشتر تمرین کنید.

practice more. To do that, you have to accept that it will feel difficult, uncomfortable

برای انجام این کار، باید بپذیرید که اغلب اوقات احساس سختی، ناراحتی و ترسناکی خواهید

and intimidating a lot of the time.

داشت.

That’s how it is—don’t let it stop you! You can still practice, you can still communicate,

این طور است - اجازه ندهید شما را متوقف کند!

شما هنوز هم می توانید تمرین کنید، هنوز هم می توانید ارتباط برقرار کنید و هنوز هم می توانید پیشرفت کنید.

and you can still improve.

I’ll give you an example of this from my own experience. I hate making phone calls

من نمونه ای از این را از تجربه خودم برای شما می زنم .

از برقراری تماس تلفنی به زبان دیگر متنفرم.

in another language. I don’t know why, but I find it particularly intimidating. I guess

نمی‌دانم چرا، اما آن را به‌ویژه ترسناک می‌دانم.

حدس می‌زنم چون نمی‌توانم از زمینه یا حالات چهره یا هر چیز دیگری

because I can’t use context or facial expressions or anything like that to help me understand

برای درک یا برقراری ارتباط استفاده کنم.

or communicate.

I lived in Russia and I studied Russian. I hated making phone calls in Russian. Then

من در روسیه زندگی کردم و زبان روسی خواندم.

از برقراری تماس تلفنی به زبان روسی متنفر بودم.

I lived in China and I studied Chinese. I hated making phone calls in Chinese. Now I’m

سپس در چین زندگی کردم و زبان چینی خواندم.

از برقراری تماس تلفنی به زبان چینی متنفر بودم.

الان دارم یونانی میخونم

studying Greek. Guess what? I hate making phone calls in Greek, too.

حدس بزن چی شده؟

من از برقراری تماس تلفنی به زبان یونانی نیز متنفرم.

It still feels just as difficult and just as intimidating. I haven’t learned any tricks

هنوز هم به همان اندازه دشوار و به همان اندازه ترسناک به نظر می رسد.

من هیچ ترفندی یاد نگرفته ام که راحت ترش کنم.

to make it easier. All I’ve done is that I accept that this is how it feels. That’s

تمام کاری که انجام داده ام این است که می پذیرم احساس اینگونه است.

خودشه.

it. I still do it, because I have to sometimes.

من هنوز این کار را انجام می دهم، زیرا گاهی اوقات مجبورم.

I just accept that I’m going to feel nervous or uncomfortable, and I have to speak and

من فقط می پذیرم که احساس عصبی یا ناراحتی خواهم کرد و به هر حال باید صحبت کنم و

communicate anyway.

ارتباط برقرار کنم.

And I do! It doesn't stop you. Feeling nervous does not stop you communicating.

و من انجام می دهم!

این شما را متوقف نمی کند.

احساس عصبی بودن مانع از برقراری ارتباط نمی شود.

This will be the same for you sometimes. It might be phone calls; it might be something

گاهی اوقات این برای شما یکسان خواهد بود.

ممکن است تماس های تلفنی باشد. ممکن است چیز دیگری باشد

else.

The key point? You have to accept and learn to deal with that pressure. Don’t think:

نکته کلیدی؟

شما باید بپذیرید و یاد بگیرید که با آن فشار کنار بیایید.

فکر نکنید: ترسناک است، بنابراین این کار را نمی کنم.

it feels scary, so I won’t do it. It won’t feel less scary in the future. The only way

در آینده کمتر احساس ترس نخواهد کرد.

to make it easier is to go out and do it.

تنها راه آسان تر کردن این است که بیرون بروید و آن را انجام دهید.

If you do that, you'll feel more confident. It will get a little bit easier with time.

اگر این کار را انجام دهید، اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت.

با گذشت زمان کمی راحت تر می شود.

Okay, so you know the most important point about fluency, but is there anything else

خوب، بنابراین شما مهمترین نکته در مورد تسلط را می دانید، اما آیا کار دیگری

you can do to practice? Yes, there is!

برای تمرین وجود دارد؟

بله وجود دارد!

Part four: speed reading.

بخش چهارم: تندخوانی

Find a text in English. It can be something from a textbook, from a newspaper, from a

یک متن به زبان انگلیسی پیدا کنید.

این می تواند چیزی از یک کتاب درسی، از یک روزنامه، از یک وبلاگ یا هر جایی باشد.

blog, or anywhere.

The text should be fairly easy for you. Don’t choose something with a lot of new words or

متن باید برای شما نسبتاً آسان باشد.

چیزی را با کلمات جدید زیاد یا چیزی که بسیار بالاتر از سطح انگلیسی فعلی شما باشد انتخاب نکنید

something which is way above your current English level.

.

Sit down with a timer. Read the text aloud. Time yourself.

با تایمر بشین

متن را با صدای بلند بخوانید.

زمان خود را.

Now, read it again. Try to beat your previous time!

حالا دوباره بخون

سعی کنید زمان قبلی خود را شکست دهید!

Keep going like this. See how fast you can read the text.

همینجوری ادامه بده

ببینید چقدر سریع می توانید متن را بخوانید.

What’s this for?

این برای چیست؟

Remember that part of fluency is physical. Your mouth needs to produce English sounds

به یاد داشته باشید که بخشی از تسلط جسمانی است.

دهان شما باید صداهای انگلیسی و کلمات انگلیسی را سریع و روان تولید کند.

and English words fast and smoothly.

Speed reading like this is a good way to practice that side of fluency.

تندخوانی مانند این روش خوبی برای تمرین آن سمت از تسلط است.

This way of practicing is really useful because you can do it almost anywhere and you can

این روش تمرین واقعاً مفید است زیرا تقریباً در هر جایی می توانید آن را انجام دهید و

also do as much or as little as you have time for. You can do five minutes practice or fifteen

همچنین می توانید به همان اندازه یا به همان اندازه که وقت دارید انجام دهید .

می توانید پنج دقیقه تمرین یا پانزده دقیقه یا نیم ساعت انجام دهید.

minutes, or half an hour. It’s all helpful!

این همه مفید است!

Let’s see another good technique like this:

بیایید یک تکنیک خوب دیگر مانند این را ببینیم:

Part five: using songs.

قسمت پنجم: استفاده از آهنگ.

Find a song in English. Choose something which you like.

یک آهنگ به زبان انگلیسی پیدا کنید.

چیزی را انتخاب کنید که دوست دارید

Find the lyrics online. If you don’t know where to look, just put the song title and

متن ترانه را آنلاین پیدا کنید.

اگر نمی‌دانید کجا را نگاه کنید، فقط عنوان آهنگ و کلمه «اشعار» را در

the word ‘lyrics’ into Google. You’ll find them.

گوگل قرار دهید.

آنها را پیدا خواهید کرد

Play the song. Read the lyrics. Sing!

آهنگ را پخش کنید.

اشعار را بخوانید.

آواز خواندن!

Like with speed reading, this is a good technique to practice the physical side of fluency.

مانند تندخوانی، این تکنیک خوبی برای تمرین جنبه فیزیکی تسلط است.

When you sing a song, you have to go at the speed of the song.

وقتی آهنگ می خوانی باید با سرعت آهنگ پیش بروی.

Start with slower songs, then choose faster ones. Try to choose something that’s possible

با آهنگ‌های آهسته‌تر شروع کنید، سپس آهنگ‌های سریع‌تر را انتخاب کنید .

سعی کنید چیزی را انتخاب کنید که ممکن است اما چالش برانگیز باشد، تا بتوانید آهنگ را بخوانید،

but challenging, so you can sing the song, but it’s difficult to go fast enough.

اما به اندازه کافی سریع پیش بروید.

Again, this will really help with your physical fluency. It’s also easy to do; you can do

باز هم، این واقعا به تسلط فیزیکی شما کمک می کند .

انجام آن نیز آسان است؛ شما می توانید یک آهنگ در روز اجرا کنید، و من به شما قول می دهم که خیلی سریع تفاوت را احساس خواهید کرد

one song a day, and I promise you that you will feel a difference quite quickly. I used

.

زمانی که زبان چینی یاد می گرفتم از این تکنیک بسیار استفاده می کردم و واقعا کمکم کرد.

this technique a lot when I was learning Chinese, and it really helped.

Speed reading and singing songs are good for physical fluency, but what about the mental

تندخوانی و آواز خواندن برای تسلط جسمانی خوب است، اما

side of fluency?

جنبه روانی تسلط چطور؟

Let’s see what you can do to improve that.

بیایید ببینیم برای بهبود آن چه کاری می توانید انجام دهید.

Part six: learn language in chunks.

قسمت ششم: زبان را به صورت تکه تکه یاد بگیرید.

Here’s a question: how do you learn vocabulary?

در اینجا یک سوال وجود دارد: چگونه واژگان را یاد می گیرید؟

When I see students learning vocabulary, often it looks like this.

وقتی دانش‌آموزان را در حال یادگیری واژگان می‌بینم، اغلب اینطور به نظر می‌رسد.

People write down the English word, the translation in their own language, and then they try to

مردم کلمه انگلیسی، ترجمه را به زبان خود می نویسند و سپس سعی می کنند

memorise it.

آن را حفظ کنند.

Okay, but what does that have to do with fluency?

خوب، اما چه ربطی به روان بودن دارد؟

Think about it: if you learn language like this, you’re making your brain do things

در مورد آن فکر کنید: اگر زبان را به این شکل یاد بگیرید ، مغزتان را مجبور می کنید کارها را

in a very unnatural and complicated way.

به روشی بسیار غیر طبیعی و پیچیده انجام دهد.

First of all, you’re learning each word individually. But, when you speak a language,

اول از همه، شما هر کلمه را جداگانه یاد می گیرید .

اما، وقتی به یک زبان صحبت می کنید، به کلمات جداگانه نیاز ندارید، به عبارات و جملات نیاز دارید

you don’t need individual words, you need phrases and sentences.

.

Secondly, if you do this, you’re learning English through your own language. You’re

ثانیاً، اگر این کار را انجام دهید، انگلیسی را از طریق زبان خودتان یاد می گیرید.

شما در حال یادگیری صحبت کردن به زبان انگلیسی نیستید، بلکه سعی می کنید زبان خود را در ذهن خود

not learning to speak English, you’re trying to learn to translate your language into English

به انگلیسی ترجمه کنید.

in your head.

So, does this sound familiar? You have a sentence in your head in your own language. You move

بنابراین، آیا این آشنا به نظر می رسد؟

یک جمله به زبان خودتان در سر دارید .

شما در جمله حرکت می کنید و هر کلمه را به انگلیسی ترجمه می کنید.

through the sentence, translating each word into English.

If you don’t know the translation of a word, you get stuck, you feel bad about your English,

اگر ترجمه یک کلمه را نمی دانید، گیر می کنید، نسبت به انگلیسی خود احساس بدی پیدا می

and you stop speaking.

کنید و دیگر صحبت نمی کنید.

You need to break this habit if you want to speak fluently. First of all, this way of

اگر می خواهید روان صحبت کنید باید این عادت را ترک کنید .

اولا این طرز فکر و گفتار همیشه کند است.

thinking and speaking is always slow. It will always be slow, because you’re trying to

همیشه آهسته خواهد بود، زیرا شما در تلاش هستید تا چندین کار را همزمان انجام دهید.

do too many things at once.

You’re trying to think and remember things in two languages—it’s too difficult for

شما سعی می کنید به دو زبان فکر کنید و چیزها را به خاطر بسپارید - برای هر کسی خیلی سخت است

anybody.

.

So what can you do?

پس چه کاری می توانید انجام دهید؟

We said before that you need phrases and sentences when you speak. So, learn language in phrases

قبلاً گفتیم که هنگام صحبت کردن به عبارات و جملات نیاز دارید.

بنابراین، زبان را در عبارات و جملات یاد بگیرید.

and sentences.

For example, imagine that someone asks you:

به عنوان مثال، تصور کنید که شخصی از شما می پرسد:

"What are you doing this weekend?"

"این آخر هفته چه کار می کنید؟"

Look at three answers:

به سه پاسخ نگاه کنید:

"I’m going to see some old friends." "I’m thinking of going for a bike ride."

"من می روم چند دوست قدیمی را ببینم."

"من به دوچرخه سواری فکر می کنم."

"I might do some odd jobs around the house."

"ممکن است کارهای عجیب و غریبی در خانه انجام دهم."

Now, make your own sentences:

اکنون جملات خود را بسازید:

"I’m going to ________." "I’m thinking of ________."

"من به ________ می روم."

"من به ________ فکر می کنم."

"I might ________."

"من ممکن است ________."

Try to make two or three sentences for each one, so that you use different endings.

سعی کنید برای هر کدام دو یا سه جمله بسازید تا از پایان های مختلف استفاده کنید.

Now think: if someone asks you this question:

حالا فکر کنید: اگر کسی این سوال را از شما بپرسد:

"What are you doing this weekend?"

"این آخر هفته چه کار می کنید؟"

If you remember language in big pieces, you only have to remember two things:

اگر زبان را به صورت قطعات بزرگ به خاطر می آورید، فقط باید دو چیز را به خاطر بسپارید:

"(I’m going to) + (see some old friends)." "(I’m going to) + (have dinner with my family)."

"(من می روم) + (به چند دوست قدیمی مراجعه کنید)."

"(من میرم) + (با خانواده ام شام بخورم)."

"(I’m going to) + (watch some old movies)."

"(من قصد دارم) + (چند فیلم قدیمی را تماشا کنم)."

That makes it easy to respond to questions like this fluently.

این باعث می شود که به راحتی به سوالاتی مانند این پاسخ دهید.

On the other hand, if you make a sentence in your head in err... your language in your

از طرف دیگر، اگر یک جمله در ذهن خود به اشتباه ... زبان خود را در ذهن خود بسازید

head, and then translate each word into English, it’s much more complicated. You don’t

، و سپس هر کلمه را به انگلیسی ترجمه کنید ، بسیار پیچیده تر است.

فقط لازم نیست دو چیز را به خاطر بسپارید؛ شما باید خیلی چیزها را به خاطر بسپارید

just have to remember two things; you have to remember many things.

So, try to learn vocabulary in this way. Take a sentence like:

پس سعی کنید واژگان را از این طریق یاد بگیرید.

جمله ای مانند:

"I went for a walk yesterday."

"دیروز برای پیاده روی رفتم."

Keep the basic sentence form, but change part of it:

شکل جمله اصلی را حفظ کنید، اما بخشی از آن را تغییر دهید:

"I ________ yesterday."

"I ________ دیروز."

Now, make 2-3 different sentences:

حالا 2-3 جمله مختلف بسازید:

"I took an exam yesterday." "I was lazy all day yesterday."

"دیروز امتحان دادم."

"دیروز تمام روز تنبل بودم."

"I cooked a spicy curry yesterday."

"من دیروز یک کاری تند پختم."

Now, practice and remember the sentences and phrases. This is a much more natural way to

حالا جملات و عبارات را تمرین کرده و به خاطر بسپارید .

این یک راه بسیار طبیعی تر برای یادگیری لغات است.

learn vocabulary.

If you learn vocabulary like this, it will be much easier to respond fluently, because

اگر واژگانی را به این شکل یاد بگیرید، پاسخگویی روان بسیار آسان تر خواهد بود، زیرا

you won’t need to think in your own language and translate. You’ll remember the whole

نیازی نیست به زبان خود فکر کنید و ترجمه کنید.

شما تمام عبارات و جملات مورد نیاز خود را به خاطر خواهید آورد .

phrases and sentences that you need.

Okay, that’s the end of our lesson. I hope you learned something about spoken fluency

خوب، این پایان درس ما است.

امیدوارم در مورد تسلط گفتاری و اینکه چگونه می توانید تسلط خود را به زبان انگلیسی بهبود بخشید، چیزی یاد گرفته باشید

and how you can improve your fluency in English!

!

You can find more free English lessons on our website: Oxford Online English dot com.

می توانید دروس رایگان بیشتر انگلیسی را در وب سایت ما بیابید: Oxford Online English dot com.

Thanks for watching, see you next time!

ممنون که تماشا کردید، دفعه بعد می بینمت!