Learn 7 ways to use “OFF” in English

Hey, it's Ronnie.

هی، رونی است.

And this probably will happen to you or happens to you or happened to you.

و این احتمالا برای شما اتفاق می افتد یا برای شما اتفاق می افتد یا برای شما اتفاق می افتد.

People will say things to you that you just really have no idea what they're talking about

مردم چیزهایی را به شما می گویند که شما واقعاً نمی دانید در مورد چه چیزی صحبت می کنند

or what they mean, and maybe you will answer them in the wrong way.

یا منظور آنها چیست، و شاید به روشی اشتباه به آنها پاسخ دهید. اشکالی ندارد

That's okay.

.

It's all right.

همه چیز درست است.

If you make a mistake when you're answering somebody's question, don't worry.

اگر هنگام پاسخ دادن به سوال کسی اشتباه می کنید، نگران نباشید.

I know that you get embarrassed, like, "Oh my god, that's in English."

من می دانم که شما خجالت می کشید، مانند "اوه خدای من، این به زبان انگلیسی است."

I'm here to help you.

من اینجا هستم تا به شما کمک کنم.

But you have to understand that even if somebody asks me a question, I can give the wrong answer

اما باید درک کنید که حتی اگر کسی از من سوالی بپرسد، من می‌توانم پاسخ اشتباهی بدهم

because maybe I wasn't listening to them because I'm pretty bad at listening to people, or

زیرا شاید به آنها گوش نمی‌کردم زیرا در گوش دادن به صحبت‌های مردم خیلی بد هستم، یا

I just didn't hear what they said.

فقط نشنیدم که آنها چه گفتند. .

So don't feel bad, and I'm going to teach you some expressions that people might say

پس احساس بدی نداشته باشید، و من قصد دارم عباراتی را به شما آموزش دهم که ممکن است مردم

to you, and now you can fix your mistakes and I can help you.

به شما بگویند، و اکنون می توانید اشتباهات خود را برطرف کنید و من می توانم به شما کمک کنم.

So this is a true story.

پس این یک داستان واقعی است.

My friend was driving in a car, obviously, not an airplane, and he was going into a parking

دوست من در حال رانندگی در یک ماشین بود، مشخصاً نه هواپیما، و او داشت به

lot, and the parking attendant or the person that works at the parking lot said, "Hey,

پارکینگ می رفت، و متصدی پارکینگ یا شخصی که در پارکینگ کار می کرد گفت: "هی،

where are you off to today?"

امروز کجا می روی؟"

But he would never have said it that slowly or understandably.

اما او هرگز آن را آهسته یا قابل درک نمی گفت.

He probably said, "Where are you off to today?"

او احتمالاً گفت: "امروز کجا می روی؟"

And my friend thought about it and said, "Oh, yes."

و دوستم در مورد آن فکر کرد و گفت: "اوه، بله."

The parking attendant looked confused because he asked him a question, like, "Where are

متصدی پارکینگ گیج به نظر می رسید زیرا از او سؤالی پرسید، مثلاً "

you going today?"

امروز کجا می روی؟"

So, where are you going today?

خب امروز کجا میری؟

Are you going to the pool?

آیا به استخر می روی؟

Are you going to the skating rink?

آیا به پیست اسکیت می روید؟

Are you going to the roller coaster?

آیا به ترن هوایی می روی؟

And my friend thought, he said, which is kind of weird, is, "Hey, you have a day off today."

و دوستم فکر کرد، که به نوعی عجیب است، "هی، امروز یک روز تعطیل داری."

Or, "It's your day off today."

یا "امروز روز تعطیل شماست."

And my friend thought about it and said, "Why does this guy care, and how does he know that

و دوستم در مورد آن فکر کرد و گفت: "چرا این پسر اهمیت می دهد و از کجا می داند که

today's my day off?"

امروز روز تعطیل من است؟"

Because it's a Monday, and most people work on Mondays.

چون دوشنبه است و بیشتر مردم دوشنبه ها کار می کنند.

So, you know, he calls me and says, "Ronnie, I need your help."

بنابراین، می دانید، او با من تماس می گیرد و می گوید: "رونی، من به کمکت نیاز دارم."

What does that mean, "Where are you off to today?"

این به چه معناست، "امروز کجا هستید؟"

It has nothing to do with your time.

ربطی به زمان شما نداره

He basically was asking where he's going.

او اساساً می پرسید کجا می رود.

So this is how I come and I help my friends, and I say, "Oh, let's do this."

پس اینطوری می آیم و به دوستانم کمک می کنم و می گویم اوه، بیا این کار را بکنیم.

So, where are you off to today?

بنابراین، امروز کجا می روید؟

The person wants to know, basically, where are you going?

آن شخص می خواهد بداند، اساساً کجا می روید؟

But they're just not going to ask you, "Hey, where are you going?"

اما آنها فقط از شما نمی پرسند، "هی، کجا می روی؟"

They're going to say, "Where are you off to today?"

آنها می خواهند بگویند: "امروز کجا می روی؟"

I can say to my friends or my family, say, "Hey, hey, I'm off to the store, okay?

من می توانم به دوستانم یا خانواده ام بگویم، "هی، هی، من به فروشگاه رفتم، باشه؟

Do you want anything?

چیزی می خواهی؟

I'm off.

من رفتم.

But why are you off?"

اما تو چرا رفتی؟"

We don't say, "Hey, mom, I'm going to the store."

ما نمی گوییم "هی مامان، من می روم مغازه."

In natural language, we say, "I'm off to the store.

به زبان طبیعی می گوییم: "من به فروشگاه می روم.

I'm off to the races."

من به مسابقات می روم."

So, "off" has many different meanings.

بنابراین، "خاموش" معانی مختلفی دارد.

The first meaning, maybe you know because you have, yes, a holiday from work, I got

معنی اول، شاید شما می دانید چون شما، بله، تعطیلات از کار، من

a day off.

یک روز مرخصی گرفتم.

Now, to have a day off means that you don't have to work, it's a day to relax or do whatever

در حال حاضر، یک روز تعطیل به این معنی است که شما مجبور نیستید کار کنید، روز استراحت یا انجام هر کاری است که

you like to do.

دوست دارید انجام دهید.

You also know the expression, "I'm off tomorrow."

شما همچنین می دانید که "من فردا می روم."

If you say, "I'm off tomorrow", it doesn't mean where you're going.

اگر می گویید "فردا می روم" به این معنی نیست که کجا می روید.

Again, both of these expressions, we're talking about not working, okay?

باز هم، هر دوی این عبارات، ما در مورد کار نکردن صحبت می کنیم، خوب؟

"I'm off tomorrow, yeah!" or "I got a day off, woo-hoo!"

"من فردا میرم آره!" یا "من یک روز مرخصی گرفتم، وو هو!"

Okay?

باشه؟

"Where are you off to?"

"کجا میری؟"

It changes the meaning of it.

معنای آن را تغییر می دهد.

So, "Where are you off to?" is the place.

بنابراین، "کجا می روید؟" مکان است.

"I'm off to the store."

"من به فروشگاه می روم."

And you'll notice that this has a noun, and this is going to have a time marker.

و متوجه خواهید شد که این یک اسم دارد و این یک نشانگر زمان خواهد داشت.

So, "I'm off tomorrow", you're talking about your schedule, but "I'm off to someplace",

بنابراین، "من فردا تعطیل هستم"، شما در مورد برنامه خود صحبت می کنید، اما "من به جایی می روم"،

you're talking about going someplace.

شما در مورد رفتن به جایی صحبت می کنید.

You want anything?

شما چیزی می خواهید؟

That's just to be nice, okay?

این فقط برای خوب بودن است، باشه؟

The way that we use the word "off", let's say you wake up in the morning, you got your

همانطور که ما از کلمه "خاموش" استفاده می کنیم، فرض کنید صبح از خواب بیدار می شوید،

coffee ready, and you open the milk, and you pour it in - oh, uh-oh.

قهوه خود را آماده کرده اید و شیر را باز می کنید و آن را می ریزید - اوه اوه اوه.

The milk seems a bit strange right now, and you - oh - and you smell the carton or the

شیر در حال حاضر کمی عجیب به نظر می رسد، و شما - اوه - و بوی کارتن یا

bag, and you go - oh, oh, wow, that milk is off, or this milk is off - hold on, was the

کیسه را می دهید و می روی - اوه، اوه، وای، آن شیر خاموش است، یا این شیر خاموش است - صبر کنید،

milk even on at some point?

شیر بود حتی در یک نقطه؟

It's not like a light in English that we turn on and off.

مثل چراغ انگلیسی نیست که روشن و خاموش کنیم.

If something is off with food, it means it's not fresh, or it's not good to drink or eat.

اگر چیزی با غذا خاموش باشد، به این معنی است که تازه نیست، یا نوشیدن یا خوردن آن خوب نیست.

Sometimes you open a bottle of wine - I open bottles of wine sometimes - and you smell

گاهی اوقات شما یک بطری شراب را باز می کنید - من گاهی در بطری های شراب را باز می کنم - و

it, and like - oh, oh, I think this wine is off.

آن را بو می کنید و می خواهید - اوه، اوه، فکر می کنم این شراب خاموش است.

So, when we talk about food or drinks, we mean that it's basically just not fresh, and

بنابراین، وقتی در مورد غذا یا نوشیدنی صحبت می کنیم، منظورمان این است که اساساً تازه نیست، و

I don't recommend drinking the milk.

من نوشیدن شیر را توصیه نمی کنم.

Now, the wine, I mean, you can still drink it.

حالا، منظورم این است که شراب، هنوز هم می توانید آن را بنوشید.

I don't think it'll make you sick, but don't drink the milk, okay?

من فکر نمی کنم این شما را بیمار کند، اما شیر را ننوشید، باشه؟

So food can be off.

بنابراین غذا می تواند خاموش باشد.

You open up a bag of chicken, like - oh, oh, this chicken is off - it means it's not fresh.

یک کیسه مرغ را باز می کنید، مثلاً - اوه، اوه، این مرغ خاموش است - یعنی تازه نیست.

Throw it out.

بندازش بیرون.

Bye-bye.

خداحافظ.

Or give it to me, I'll eat it.

یا به من بده، می خورم.

We can also use this with measurement.

ما همچنین می توانیم از این با اندازه گیری استفاده کنیم.

Sometimes you're looking at something, and maybe your friend sees the letter B, and you

گاهی اوقات شما به چیزی نگاه می کنید، و ممکن است دوست شما حرف B را ببیند، و شما

say the letter D, and your friend says - wow, my eyesight must be off - on/off, on/off - because

حرف D را بگویید، و دوست شما بگوید - وای، بینایی من باید خاموش باشد - روشن / خاموش، روشن / خاموش - زیرا

I see a different letter than you.

من چیز دیگری می بینم. نامه از تو

We use this with measuring something, so eyesight is - you're measuring the distance of things

ما از این برای اندازه‌گیری چیزی استفاده می‌کنیم، بنابراین بینایی این است - شما فاصله چیزها را

with your eyes, and like - oh, it's off.

با چشمان خود اندازه می‌گیرید، و مانند - اوه، خاموش است.

Maybe your friend's hanging a picture on the wall, and it's crooked, and like - oh, guess

شاید دوست شما عکسی را به دیوار آویزان کرده باشد ، و کج است، و مانند - اوه، حدس بزنید

what?

چیست؟

The measurement must be off.

اندازه گیری باید خاموش باشد.

It means it's not perfect when we talk about measurement or eyesight.

این بدان معناست که وقتی در مورد اندازه گیری یا بینایی صحبت می کنیم، کامل نیست.

Something that's like - it might be crooked, which is the opposite of straight, but when

چیزی شبیه به - ممکن است کج باشد، که برعکس مستقیم است، اما وقتی از

we use it like this, it means, like, it's the wrong calculations, so be careful.

آن به این صورت استفاده می کنیم، به این معنی است که محاسبات اشتباه است، پس مراقب باشید.

You don't want a crooked picture frame on your thing.

شما نمی خواهید یک قاب عکس کج روی چیز خود داشته باشید.

If that happens, what you're going to do is you're going to get one of these things.

اگر این اتفاق بیفتد، کاری که می‌خواهید انجام دهید این است که یکی از این موارد را به دست خواهید آورد. به

This is called a level, okay?

این میگن سطح، باشه؟

And this makes sure that what you're hanging is straight.

و این مطمئن می شود که چیزی که آویزان می کنید صاف است.

Can you see the bubble in the middle?

آیا حباب وسط را می بینید؟

If the bubble is off, not in the middle, it means it's not straight, so you got to be

اگر حباب خاموش است، نه در وسط، به این معنی است که مستقیم نیست، بنابراین باید

careful with the measurements, here.

در اینجا مراقب اندازه‌گیری‌ها باشید.

And the last one, one of my favorites.

و آخرین مورد، یکی از موارد مورد علاقه من است.

Maybe you see some guy and he's smoked a little bit too much crack for Tuesday, or they're

شاید شما یک مرد را ببینید و او برای روز سه شنبه کمی بیش از حد کراک کشیده است، یا

just kind of acting strange.

فقط یک جورهایی عجیب رفتار می کنند.

You can say, "Oh, that guy's a little off."

می توانید بگویید: "اوه، آن پسر کمی دور است."

My grandmother used to say to people, "She's off with the fairies."

مادربزرگم به مردم می گفت: "او با پری ها می رود."

I'm like, "I want to go with the fairies.

من می گویم "من می خواهم با پری ها بروم.

Where are the fairies?

پری ها کجا هستند؟

I want to go."

من می خواهم بروم."

They don't exist, gran.

آنها وجود ندارند، بزرگ.

But if there were fairies, please come take me away.

اما اگر پری بودند لطفا بیا مرا ببر.

So, if somebody is a little off, it might mean they're a little bit crazy, or yeah,

بنابراین، اگر کسی کمی دور باشد، ممکن است به این معنی باشد که او کمی دیوانه است، یا بله،

there's something that's not quite right about them.

چیزی وجود دارد که کاملاً در مورد او درست نیست.

They're not...

آنها نیستند ...

They're not 100%, you know.

آنها 100٪ نیستند، می دانید.

And you can use this, "Oh, you know, I'm a little off today.

و می توانید از این استفاده کنید، "اوه، می دانید، من امروز کمی شلوغ هستم.

I'm sorry I can't come into work."

متاسفم که نمی توانم سر کار بیایم."

And you know, that's just a really good excuse, so use it.

و می دانید، این فقط یک بهانه واقعا خوب است، پس از آن استفاده کنید.

You don't... there's nothing really wrong with you, you're just a little off, you're

تو نه... واقعاً هیچ مشکلی با تو نیست، تو فقط کمی خلوت کردی،

feeling a little crazy, you're feeling a little not fresh in the morning, okay?

کمی دیوانه شدی، صبح کمی سرحال نبودی، باشه؟

You're just not going to work.

شما فقط سر کار نخواهید رفت

So, I hope you enjoyed this.

بنابراین، امیدوارم از این کار لذت برده باشید.

I'm off.

من خاموشم

Bye.

خدا حافظ.