Learn English Vocabulary Daily #14.4 — British English Podcast

Hello, and welcome to The English Like a Native Podcast.

سلام، و به پادکست انگلیسی مانند یک بومی خوش آمدید.

My name is Anna and you're listening to Week 14, Day 4 of Your English Five

اسم من آنا است و شما در حال گوش دادن به Week 14, Day 4 of Your English Five

a Day, a series that aims to increase your vocabulary by five pieces, every

a Day هستید، سریالی که هدف آن افزایش پنج قطعه دایره لغات شما، هر

day of the week from Monday to Friday.

روز هفته از دوشنبه تا جمعه است.

Today we start with the noun porpoise, porpoise.

امروز ما با اسم porpoise، porpoise شروع می کنیم.

Now the spelling of this is slightly unusual.

حالا املای این کمی غیر معمول است.

We have P O R P O I S E, porpoise.

ما P O R P O I S E، گراز دریایی داریم.

Porpoise.

گرازماهی.

A porpoise is a mammal that lives in the sea.

گراز دریایی پستانداری است که در دریا زندگی می کند. به صورت

It swims in groups and it looks very similar to a dolphin, but

گروهی شنا می کند و به نظر بسیار شبیه دلفین است، اما

it has a shorter, rounder nose.

بینی کوتاه تر و گردتری دارد. آیا

Have you ever seen a porpoise?

تا به حال گراز دریایی دیده اید؟

Okay, let's have an example sentence.

خوب، بیایید یک جمله مثال بزنیم.

"Sadly, in 2002 and 2003, over 300 dolphins and

متأسفانه در سال‌های 2002 و 2003 بیش از 300 دلفین و

porpoises were washed ashore."

گراز دریایی به ساحل کشیده شدند.

Moving on to something a little more light.

حرکت به سمت چیزی کمی سبک تر.

We have the adjective exhilarating, exhilarating.

ما صفت نشاط آور، نشاط آور را داریم.

We spell this E X H I L A R A T I N G.

ما این را املای E X H I L A R A T I N G.

Exhilarating.

هیجان انگیز.

Exhilarating.

If something is described as exhilarating, then it makes you

نشاط آور.

اگر چیزی به عنوان هیجان‌انگیز توصیف شود ، شما را

feel very excited and very happy.

بسیار هیجان زده و بسیار خوشحال می‌کند.

Exhilarating.

نشاط آور.

I almost think of this particular adjective as describing a break from

من تقریباً به این صفت خاص فکر می کنم که یک دوری از

the norm, a breath of fresh air.

هنجارها را توصیف می کند، یک نفس تازه.

Imagine you've been stuck inside one room for weeks and weeks and weeks

تصور کنید هفته‌ها و هفته‌ها و هفته‌ها در یک اتاق گیر کرده‌اید

and you haven't had any fresh air and then you finally get to step outside

و هیچ هوای تازه‌ای نخورده‌اید و بالاخره

on a warm summer's day with a light breeze and you breathe in, "Ah!"

در یک روز گرم تابستانی با یک نسیم ملایم پا به بیرون می‌گذارید و نفس می‌کشید، "آه!"

That would feel so nice.

این احساس بسیار خوبی خواهد داشت.

Just the freedom to then run and breathe.

فقط آزادی برای دویدن و نفس کشیدن.

That would feel exhilarating.

این احساس نشاط آور است.

Or going on a roller coaster ride can be exhilarating.

یا رفتن به ترن هوایی می تواند هیجان انگیز باشد.

Getting that rush of adrenaline, screaming with excitement and

دریافت آن هجوم آدرنالین، فریاد زدن با هیجان و

getting the thrill that comes with extreme rides like roller coasters.

دریافت هیجان ناشی از سواری های شدید مانند ترن هوایی.

That's quite exhilarating.

این کاملاً هیجان انگیز است.

Here's an example sentence.

در اینجا یک جمله مثال است.

"The feeling of swimming with, and getting the dolphins to

"احساس شنا کردن با دلفین ها و

'speak' was so exhilarating.

"صحبت" کردن دلفین ها بسیار هیجان انگیز بود.

It was one of the best experiences of my life."

این یکی از بهترین تجربیات زندگی من بود." آیا

Have you ever had the good fortune to be in the water with a dolphin or a porpoise?

تا به حال این شانس را داشته اید که با یک دلفین یا گراز دریایی در آب باشید؟

I haven't ever been in the water with a dolphin, but I have been in the water

من تا به حال با یک دلفین در آب نبودم ، اما

with a sea cow, which is a manatee.

با یک گاو دریایی که یک گاو دریایی است در آب بودم.

And that was amazing.

و این شگفت انگیز بود.

Right, moving on to a noun, and it is welfare, welfare.

درست، حرکت به سمت یک اسم، و آن رفاه، رفاه است.

We spell this W E L F A R E.

ما این را W E L F A R E می گوییم.

Welfare refers to physical and mental health and happiness.

رفاه به سلامت جسمی و روحی و شادی اشاره دارد.

The UK has been described as a welfare state because we have a benefit system

بریتانیا به عنوان یک دولت رفاه توصیف شده است، زیرا ما یک سیستم مزایایی داریم

in place that is supposed to protect people who are on low income or who

که قرار است از افرادی که درآمد پایینی دارند یا

are sick and unable to work or those who are taking time to have children.

بیمار هستند و قادر به کار نیستند یا کسانی که برای بچه دار شدن وقت می گذارند محافظت کند.

So, we have this state that pays for and looks after the basic

بنابراین، ما این کشور را داریم که

needs of its citizens, the physical needs and the mental health

نیازهای اولیه شهروندان خود، نیازهای جسمی و سلامت روان

and happiness of its citizens.

و شادی شهروندان خود را تامین می کند و از آنها مراقبت می کند.

So, it's known as a welfare state.

بنابراین، به عنوان یک دولت رفاه شناخته می شود.

So, let's have an example sentence with welfare.

بنابراین، بیایید یک جمله مثال با رفاه داشته باشیم.

"The welfare of the animals should be the park's primary concern, they need to live

"رفاه حیوانات باید دغدغه اصلی پارک باشد، آنها باید

as if they were in their natural habitat."

طوری زندگی کنند که گویی در زیستگاه طبیعی خود هستند."

Next on our list is an idiom, and it is like a duck to water.

بعدی در لیست ما یک اصطلاح است و مانند اردک به آب است.

Like a duck to water.

مثل اردک به آب.

Usually we talk about taking to something like a duck to water.

معمولاً در مورد بردن به چیزی مانند اردک برای آب صحبت می کنیم.

Like a duck takes to water.

مثل اردک که آب می برد.

If you are misunderstanding me, let me spell this out for you.

اگر منظور من را اشتباه می‌فهمید، اجازه دهید این را برای شما بیان کنم.

Like, L I K E.

مثل، L I K E.

A.

A.

Duck, D U C K.

Duck، D U C K.

To, T O.

To، T O.

Water, W A T E R.

Water، W A T E R.

Like a duck to water.

مثل اردک به آب.

This idiom is used when you start something for the first time, or you

این اصطلاح زمانی استفاده می شود که برای اولین بار کاری را شروع می کنید یا

do something for the first time, that you have a natural ability to do it.

کاری را برای اولین بار انجام می دهید که توانایی طبیعی انجام آن را دارید.

So, some people take time to really understand and feel comfortable

بنابراین، برخی افراد زمان می‌برند تا واقعاً کار جدیدی را درک کنند و احساس راحتی کنند

doing something new, but some people really pick it up fast and

، اما برخی افراد واقعاً آن را سریع برمی‌دارند و

feel comfortable very quickly.

خیلی سریع احساس راحتی می‌کنند.

In that situation, you'd say,

در آن شرایط، شما می گویید:

"Like a duck to water".

"مثل اردک به آب".

"They took to it like a duck to water."

مثل مرغابی به آب رفتند.

So, for example, if I were to bring you into my studio and put you in front of the

مثلاً اگر قرار باشد شما را به استودیوی خود بیاورم و جلوی

camera and do an off the cuff conversation with you to record as an interview.

دوربین بگذارم و با شما یک مکالمه خارج از کاف برای ضبط به عنوان مصاحبه انجام دهم.

If you were completely confident, you knew how to have the right kind of interview

اگر کاملاً مطمئن بودید، می‌دانستید که چگونه آداب مصاحبه درستی داشته باشید،

etiquette so, you were pausing and waiting for the gaps in order to speak

بنابراین، برای صحبت کردن، مکث می‌کردید و منتظر شکاف‌ها بودید

and you were taking the conversation in the right way and covering all the

و مکالمه را به روشی درست پیش می‌گرفتید و همه

things that I want you to cover almost in an instinctive way, then I could say,

چیزهایی را که من از شما می‌خواهم پوشش می‌دادید. برای پوشش تقریباً غریزی، سپس می‌توانم بگویم:

"Wow, you are a natural in front of the camera.

"عجب، تو طبیعی جلوی دوربین هستی. تو

You're very good at this interview process.

در این فرآیند مصاحبه خیلی خوب هستی.

You took to it like a duck to water."

مثل اردک به آب رفتی."

So, you are very natural at this.

بنابراین، شما در این امر بسیار طبیعی هستید.

"Is this your first time?

"آیا این اولین بار است؟

Really?

It's your first time.

واقعا؟

این اولین بار است.

That's incredible."

این باورنکردنی است."

Okay.

Moving on to our last word.

باشه.

میریم سر حرف آخرمون

Now, we have an adverb and it is gracefully, gracefully.

حالا ما یک قید داریم و آن هم به صورت gracefully، gracefully است.

We spell this G R A C E F U L L Y.

ما این را هجی می کنیم G R A C E F U L L Y.

Gracefully.

Gracefully.

If you do something gracefully, then you do it in a smooth,

اگر کاری را با ظرافت انجام دهید، آن را به شیوه ای روان،

relaxed, and attractive way.

آرام و جذاب انجام می دهید.

I was saying the word gracefully, but thinking about something that's very

این کلمه را با ظرافت می گفتم، اما به چیزی فکر می کردم که بسیار

ungraceful which is me on ice skates.

ناپسند است، یعنی من روی اسکیت یخ.

So, I do not skate gracefully.

بنابراین، من با ظرافت اسکیت بازی نمی کنم.

I am quite ungraceful when I'm on the ice because I don't take

من وقتی روی یخ هستم کاملاً ناخوشایند هستم زیرا

to skating like a duck to water.

مانند اردک به آب اسکیت نمی‌روم. به

I find it quite hard.

نظرم خیلی سخته

It's something I've always wanted to do, to be a graceful skater, but I

این کاری است که من همیشه دوست داشتم انجام دهم، یک اسکیت باز برازنده باشم، اما

can't skate gracefully, unfortunately.

متأسفانه نمی توانم با شکوه اسکیت بزنم.

I'm always wobbling all over the place and struggling to get my balance and then

من همیشه در همه جا تکان می‌خورم و برای به دست آوردن تعادلم تقلا می‌کنم و سپس می‌افتم

falling over and banging my tailbone.

و به دنبالچه‌ام می‌کوبم.

Anyway, let's have an example sentence with gracefully.

به هر حال بیایید یک جمله مثال با gracefully داشته باشیم.

"It's amazing how dolphins swim so gracefully through the water.

شگفت‌انگیز است که چگونه دلفین‌ها با زیبایی در میان آب شنا می‌کنند.

It's magical watching them glide back and forth."

تماشای آن‌ها که به جلو و عقب می‌روند، جادویی است.

Okay, that's our five for today.

خوب، این پنج تای امروز ماست.

Let's do a quick recap.

بیایید یک جمع بندی سریع انجام دهیم.

We started with the noun, porpoise, porpoise.

با اسم، گراز دریایی، گراز دریایی شروع کردیم.

An animal that's like a dolphin but has a shorter nose, lives in the sea.

حیوانی که شبیه دلفین است اما بینی کوتاه تری دارد در دریا زندگی می کند.

Then we had the adjective, exhilarating.

سپس صفت هیجان انگیز را داشتیم.

Exhilarating, something that makes you feel very excited and happy.

نشاط آور، چیزی که باعث می شود شما بسیار هیجان زده و خوشحال شوید.

We had the noun, welfare, referring to the physical and mental health and

اسم رفاه را داشتیم که به سلامت جسمی و روحی و

happiness of an animal or a person.

شادی حیوان یا انسان اشاره دارد.

We had the idiom, like a duck to water, meaning that you take to something

ما اصطلاح مثل اردک به آب را داشتیم، به این معنی که شما

very easily, very naturally, like you've done it many times before.

خیلی راحت، خیلی طبیعی به سراغ چیزی می روید، مثل اینکه قبلاً بارها آن را انجام داده اید.

And then we had the adverb, gracefully, to do something in a

و سپس قید را داشتیم، با ظرافت، کاری را به

smooth, relaxed and attractive way.

روشی روان، آرام و جذاب انجام دهیم.

Now let's do it for pronunciation.

حالا بیایید این کار را برای تلفظ انجام دهیم.

Please repeat after me.

لطفا بعد از من تکرار کنید.

Porpoise.

گرازماهی.

Porpoise.

گرازماهی.

Exhilarating.

نشاط آور.

Exhilarating.

نشاط آور.

Welfare.

رفاه.

Welfare.

رفاه.

Like a duck to water.

مثل اردک به آب.

Like a duck to water.

مثل اردک به آب.

Gracefully.

برازنده.

Gracefully.

برازنده.

Fantastic.

خارق العاده.

Now, what is the name of that mammal that is like a dolphin but has a shorter nose?

حالا اسم اون پستاندار که شبیه دلفینه ولی دماغش کوتاه تره چیه؟

A porpoise.

یک گراز دریایی

And if something makes me feel so excited and very, very happy,

و اگر چیزی باعث شود که من خیلی هیجان زده و خیلی خیلی خوشحال شوم،

what adjective could I use?

چه صفتی را می توانم به کار ببرم؟

Exhilarating.

نشاط آور.

Yes.

Exhilarating.

آره.

نشاط آور.

What is the noun that refers to your physical and mental health and happiness?

اسمی که به سلامت جسمی و روحی و شادی شما اشاره دارد چیست؟

Welfare.

رفاه.

Welfare.

رفاه.

How about the idiom that refers to doing something very easily and naturally

در مورد اصطلاحی که به انجام کاری خیلی راحت و طبیعی اشاره می کند،

as if it wasn't your first time, even though it is your first time?

به گونه ای که گویی بار اول شما نیست، حتی اگر اولین بار باشد، چطور؟

Like a duck to water.

مثل اردک به آب.

And finally, what's the adverb that describes doing something in a very

و در نهایت، قیدی که انجام کاری را به

smooth, relaxed and attractive way?

شیوه ای بسیار روان، آرام و جذاب توصیف می کند چیست؟

Gracefully.

برازنده.

Gracefully.

برازنده.

Alright, let's bring everything together in a little story.

خوب، بیایید همه چیز را در یک داستان کوچک گرد هم بیاوریم.

As part of the porpoise family, dolphins are some of the most friendly, playful

دلفین‌ها به‌عنوان بخشی از خانواده گراز دریایی، از دوستانه‌ترین، بازیگوش‌ترین

and funny creatures you can encounter.

و بامزه‌ترین موجوداتی هستند که می‌توانید با آنها روبرو شوید.

In the wild, they chase boats, trying to outrun them.

در طبیعت، آنها قایق ها را تعقیب می کنند و سعی می کنند از آنها پیشی بگیرند.

They swim in groups and keep their young very close to ensure their safety.

آنها به صورت گروهی شنا می کنند و بچه های خود را بسیار نزدیک نگه می دارند تا امنیت آنها را تضمین کنند.

They jump sky-high and show off their almost acrobatic abilities.

آنها به آسمان می پرند و توانایی های تقریبا آکروباتیک خود را به نمایش می گذارند.

It makes you wonder whether these amazing mammals should

این شما را به این فکر می‌اندازد که آیا این پستانداران شگفت‌انگیز

be kept in captivity at all.

اصلاً باید در اسارت نگهداری شوند؟

Zoos and water parks often have shows and swimming experiences that people

باغ‌وحش‌ها و پارک‌های آبی اغلب نمایش‌ها و تجربه‌های شنا دارند که مردم

pay a lot of money to take part in.

برای شرکت در آن هزینه‌های زیادی می‌پردازند.

But what about the welfare of the dolphins?

اما در مورد رفاه دلفین‌ها چطور؟

If you have ever seen a show, or paid to swim with dolphins, you will have seen

اگر تا به حال نمایشی دیده باشید یا برای شنا با دلفین ها پول پرداخته باشید، خواهید دید

that they take to their playful acts and circus tricks like a duck to water.

که آنها مانند اردک به آب دست به کارهای بازیگوش و ترفندهای سیرک می زنند.

It's as if they want to be superstars rather than being free and out

انگار می خواهند سوپراستار باشند نه اینکه آزاد باشند و

there in the big wide ocean.

در اقیانوس بزرگ.

Although, it's an exhilarating experience for us, being so close to these animals

اگر چه، این برای ما یک تجربه هیجان‌انگیز است ، نزدیک بودن به این حیوانات

who move so gracefully through the water, and being able to make them

که با ظرافت در آب حرکت می‌کنند و می‌توانیم آنها را وادار کنیم

speak, spin, clap, and even blow bubbles, is it right for the animals?

صحبت کنند، بچرخند، کف بزنند و حتی حباب بزنند، آیا برای حیوانات مناسب است؟

Should they be made to live in confined spaces, away from their

آیا باید آنها را مجبور کرد که در فضاهای محدود و دور از

natural habitat, eating the food that humans give them rather than what

زیستگاه طبیعی خود زندگی کنند و غذاهایی را که انسان به آنها می دهد بخورند و نه آنچه را که

they can catch out in the open ocean?

می توانند در اقیانوس آزاد بدست آورند؟

It's certainly something that we all need to consider.

این قطعاً چیزی است که همه ما باید در نظر بگیریم.

And that brings us to the end of today's episode.

و این ما را به پایان قسمت امروز می رساند.

As always, I hope you found it useful.

مثل همیشه امیدوارم براتون مفید بوده باشه

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد خیلی خوب مواظب باش و خداحافظ.