Learn English Idioms for Working Hard

Have you been working hard on your  English lately? Well if you have I  

آیا اخیراً روی انگلیسی خود سخت کار کرده اید؟ خوب، اگر دارید،

have 20 incredibly hard-working idioms that  you can use to describe hard work. Let's go!  

من 20 اصطلاح فوق‌العاده سخت‌کوش دارم که می‌توانید برای توصیف کار سخت از آنها استفاده کنید. بیا بریم!

Hello everyone, Anna here from  englishlikeanative.com, the website with courses  

سلام به همه، آنا اینجا از englishlikeanative.com، وب‌سایتی با دوره‌های

for all levels of English, and a community to keep  you motivated and engaged. Now let's get to work.

برای همه سطوح زبان انگلیسی، و انجمنی برای حفظ انگیزه و درگیر کردن شما. حالا بریم سر کار.

Back/nose to the grindstone To return to/start a hard tedious task. 

پشت / بینی به سنگ آسیاب برای بازگشت به / شروع یک کار سخت خسته کننده.

Right, that’s my break over, I had  better get back to the grindstone.

درست است، استراحت من تمام شده است، بهتر است به سنگ سنگ برگردم.

Be on a roll Experiencing a period of success or good luck. 

در راه باشید تجربه یک دوره موفقیت یا خوش شانسی.

We signed up two new clients last  week and 4 new clients this week,  

هفته گذشته دو مشتری جدید و در این هفته 4 مشتری جدید ثبت نام کردیم،

with 3 more in the pipeline. We are on a roll.

که 3 مشتری دیگر در دست تولید هستند. ما در یک رول هستیم.

Be snowed under Be overwhelmed with  

زیر برف ببارید با

a very large quantity of work (or commitments). I’m so sorry I missed the teacher’s meeting today,  

مقدار بسیار زیادی کار (یا تعهدات) غرق شوید. خیلی متاسفم که امروز جلسه معلم را از دست دادم،

with the exams around the corner and several  

با امتحانات در گوشه و کنار و چندین

members of staff self isolating I’m  completely snowed under at the moment.

عضو کارکنان در حال ایزوله کردن ، در حال حاضر کاملاً زیر برف هستم.

Bend over backwards 

به عقب خم شوید

To work extra hard to help  someone or to make them happy. 

تا برای کمک به کسی یا خوشحال کردن او سخت کار کنید.

I don’t understand why he continues to bend over  backwards for Julia, she doesn’t appreciate it.

نمی‌دانم چرا او به خاطر جولیا به عقب خم می‌شود، او قدردان آن نیست.

Blood, sweat, and tears If something needs blood, sweat, and tears then it  

خون، عرق و اشک اگر چیزی به خون، عرق و اشک نیاز دارد، انجام

is hard thing to do and requires a lot of effort. We spent 15 years building this business,  

آن کاری سخت است و به تلاش زیادی نیاز دارد. ما 15 سال برای ساختن این تجارت صرف کردیم

it took blood, sweat and tears  to make it what it is today.

،   خون، عرق و اشک لازم بود تا آن را به آنچه امروز است تبدیل کنیم.

Burning a candle at both ends To work too hard as well  

سوزاندن شمع در دو انتها برای کار کردن بیش از حد سخت

as trying to do other things. My boss had a nervous breakdown last month,  

مانند تلاش برای انجام کارهای دیگر. رئیس من ماه گذشته یک حمله عصبی داشت،

it’s not surprising, he was burning the  candle at both ends for many months.

جای تعجب نیست، او برای چندین ماه شمع را در دو طرف آن می سوزاند.

Get cracking Get started on a project or task. 

شروع به کرک کردن پروژه یا کار کنید.

Right, do we all know what we are supposed  to be doing? Great, let’s get cracking.

درست است، آیا همه ما می دانیم که قرار است چه کار کنیم؟ عالی، بیایید کرک کنیم.

Give it 110% 

۱۱۰٪ به آن بدهید

Try really hard to achieve something. I know that you are all tired,  

برای رسیدن به چیزی واقعا سخت تلاش کنید. می‌دانم که همه شما خسته هستید،

it’s really hot outside, and you would rather  be relaxing in the shade eating ice-cream but  

بیرون واقعاً گرم است، و ترجیح می‌دهید در سایه استراحت کنید و بستنی بخورید، اما

today is a very important day for our school so  I want you to get out there and give it 110%.

امروز روز بسیار مهمی برای مدرسه ما است، بنابراین می‌خواهم که بیرون بروید و ۱۱۰ درصد به آن بدهید.

Go the extra mile To do more than what is expected  

مایل بیشتر بروید تا بیش از آنچه انتظار

to make something happen, or help someone. We have decided to promote Nick. He went the  

می‌رود انجام دهید تا چیزی اتفاق بیفتد یا به کسی کمک کنید. ما تصمیم گرفتیم که نیک را تبلیغ کنیم. او

extra mile for us during the pandemic  and really showed us his commitment.

در طول همه‌گیری همه‌گیری برای ما تلاش کرد و واقعاً تعهد خود را به ما نشان داد.

Hang in there Don’t give up. Keep going through the hard times. 

در آنجا بمانید تسلیم نشوید. به گذر از روزهای سخت ادامه دهید.

The next few months will be hard for all of  us, just hang in there, things will improve.

چند ماه آینده برای همه ما سخت خواهد بود ، فقط صبر کنید، همه چیز بهتر خواهد شد.

Jump through hoops Go through an elaborate or  

پرش از حلقه ها برای رسیدن به یک هدف، یک

complicated procedure in  order to achieve an objective. 

روش پیچیده یا پیچیده را انجام دهید .

We are in the process of applying for a mortgage,  but we have to jump through so many hoops.

ما در حال درخواست برای وام مسکن هستیم، اما باید از مسیرهای زیادی عبور کنیم.

Knuckle/buckle down To focus and work diligently on a task or problem 

Knuckle/buckle down برای تمرکز و کار مجدانه روی یک کار یا مشکل،

If you all knuckle down and do your revision  between now and the exams then you will pass  

اگر همه از هم‌اکنون تا امتحانات دست به کار شوید و بازنگری خود را انجام دهید،

with flying colours. 

با رنگ‌های عالی موفق خواهید شد.


Make up for lost time To do something as much as possible because  

زمان از دست رفته را جبران کنید تا کاری را تا حد امکان انجام دهید

you were not able to do it before. To catch up. I haven’t seen my family for over two years,  

زیرا قبلاً قادر به انجام آن نبودید. رسیدن. من بیش از دو سال است که خانواده‌ام را ندیده‌ام،

so we are going to go on holiday together,  we really need to make up for lost time.

بنابراین با هم به تعطیلات می‌رویم، واقعاً باید زمان از دست رفته را جبران کنیم.

Move mountains Make  

کوه‌ها را جابه‌جا کنید

every possible effort, doing  the impossible if needed. 

هر تلاش ممکن را انجام دهید و در صورت نیاز غیرممکن‌ها را انجام دهید.

Trust me, I will move mountains to make sure  that you are satisfied with your new branding.

به من اعتماد کنید، کوه‌ها را جابه‌جا می‌کنم تا مطمئن شوم که از برند جدید خود راضی هستید.

No pain no gain 

بدون درد، هیچ سودی برای رسیدن

Suffering is necessary in  order to achieve something. 

به چیزی، رنج لازم است .

The athletes are complaining about having  to train on a Sunday, but no pain no gain.

ورزشکاران از اینکه باید در روز یکشنبه تمرین کنند، شکایت دارند، اما هیچ درد و رنجی ندارند.

Pull one’s own weight To do your fair share  

وزن خود را بکشید برای انجام سهم

of work that a group of people is doing together. James, you have taken a lot of time off this month  

منصفانه   کاری که گروهی از افراد با هم انجام می دهند. جیمز، شما در این ماه زمان زیادی را مرخصی گرفته اید

and when you have been in you haven’t done very  much work. We are all working hard to reach our  

و زمانی که در آنجا بوده اید، کار زیادی انجام نداده اید . همه ما سخت کار می کنیم تا به

deadline, so we need you to start pulling your  own weight otherwise we will have to let you go.

ضرب الاجل خود برسیم، بنابراین باید وزن خود را بکشید، در غیر این صورت باید شما را رها کنیم.

Raise the bar 

سطح را

Raise the standards which need to be  met in order to qualify for something. 

بالا ببرید  استانداردهایی را که برای واجد شرایط بودن برای چیزی باید رعایت شود، بالا ببرید.

Apple have really raised the  bar with their latest iPhone.

اپل با جدیدترین آیفون خود واقعاً سطح  را بالا برده است .

Stay ahead of the game To react quickly and gain/keep an advantage. 

از بازی جلوتر بمانید تا سریع عکس العمل نشان دهید و مزیت را به دست آورید/حفظ کنید.

We are changing our marketing strategy,  

ما در حال تغییر استراتژی بازاریابی خود هستیم،

advertising will now include TikTok.  We must stay ahead of the game.

تبلیغات اکنون شامل TikTok خواهد شد. ما باید جلوتر از بازی بمانیم.

Stay the course To keep going strongly  

مسیر را ادامه دهید

to the end of a race or contest or task. We have been working with this client for  

تا با قدرت   تا پایان یک مسابقه یا مسابقه یا کار به پیش بروید. ما 12 ماه است که با این مشتری

12 months on this project, we plan to  stay the course and get the job done.

روی این پروژه کار می‌کنیم، قصد داریم در این مسیر باقی بمانیم و کار را انجام دهیم.

Take the bull by the horns 

شاخ گاو را بگیرید

To deal decisively with a  difficult or dangerous situation. 

I’ve asked him several times but he  ignores me. I must take the bull by the  

horns and tell my landlord that I am moving  out unless he fixes the central heating.

برای برخورد قاطع با یک موقعیت دشوار یا خطرناک.

من چندین بار از او پرسیده ام اما او به من توجهی نمی کند. من باید بوق گاو را

بگیرم و به صاحبخانه‌ام بگویم که دارم بیرون می‌روم مگر اینکه گرمایش مرکزی را تعمیر کند.

To take the bull by the horns. This means to  deal decisively with a difficult or dangerous  

برای گرفتن گاو از شاخ. این به معنای برخورد قاطع با یک موقعیت دشوار یا خطرناک

situation. I've asked him several times but  he just ignores me. I must take the bull by  

است. من چندین بار از او پرسیده ام اما او فقط مرا نادیده می گیرد. من باید گاو را

the horns and just tell my landlord that I'm  moving out unless he fixes the central heating. 

با شاخ‌هایش بگیرم و فقط به صاحبخانه‌ام بگویم که دارم بیرون می‌روم مگر اینکه گرمایش مرکزی را تعمیر کند.

There you go 20 idioms for working  hard. Now if you are a hard worker  

20 اصطلاح برای سخت کار کردن وجود دارد. حالا اگر شما یک کارگر سخت کوش

and you're motivated to improve  your English then why not join me  

هستید و انگیزه دارید که انگلیسی خود را بهبود ببخشید، پس چرا به من

and other motivated students in the  ELAN (English Like A Native) community  

و سایر دانش آموزان با انگیزه در انجمن ELAN (English Like A Native)

on one of the ELAN courses. Head over to  Englishlikeanative.com to find out more!

در یکی از دوره های ELAN نپیوندید. برای اطلاعات بیشتر به   Englishlikeanative.com سر بزنید!