BOX SET: 6 Minute English - 'Psychology' English mega-class! Thirty minutes of new vocabulary!

227,227 views ・ 2022-12-11

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:05
Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning  English. I'm Neil. And I'm Sam. Many people have  
0
5920
5840
سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم. و من سام هستم. بسیاری از مردم
00:11
favourites - a favourite colour, a favourite  flavour, a favourite word. What's yours,  
1
11760
4960
موارد دلخواه دارند - یک رنگ مورد علاقه، یک طعم مورد علاقه ، یک کلمه مورد علاقه. مال تو چیست،
00:16
Neil? Hmm, my favourite colour is green, my  favourite flavour is sweet-and-sour, and, well,  
2
16720
6160
نیل؟ هوم، رنگ مورد علاقه من سبز است، طعم مورد علاقه من ترش و شیرین است، و خوب،
00:22
I don't know if it's my favourite, but there is a  word I really like saying out loud - 'nincompoop'.  
3
22880
6320
نمی دانم مورد علاقه من است یا نه، اما کلمه ای وجود دارد که واقعا دوست دارم با صدای بلند بگویم - "nincompoop".
00:29
It means a silly person. For me, it's the taste  of coffee, and the smell of lavender, or freshly  
4
29200
7760
یعنی آدم احمق. برای من، این طعم قهوه، و بوی اسطوخودوس، یا
00:36
baked bread. Our favourite tastes, smells and  colours are controlled by our five senses - sight,  
5
36960
7440
نان تازه پخته شده است. طعم ها، بوها و رنگ های مورد علاقه ما توسط حواس پنجگانه ما کنترل می شود - بینایی،
00:44
sound, smell, taste, and touch. For most of us  they don't mix. We see colours and taste flavours,  
6
44400
6880
صدا، بویایی، چشایی و لامسه. برای بسیاری از ما، آنها با هم ترکیب نمی‌شوند. ما رنگ‌ها و طعم‌ها را می‌بینیم،
00:51
but we can't taste sounds. But that's not  how everyone's brain works. Imagine being  
7
51280
5600
اما نمی‌توانیم مزه صداها را بچشیم. اما مغز همه اینگونه کار نمی کند. تصور کنید
00:56
able to 'taste' every word that you hear. In this  programme, we'll meet two sisters from Glasgow in  
8
56880
6160
بتوانید هر کلمه ای را که می شنوید «چشیده» شوید. در این برنامه، با دو خواهر از گلاسکو در اسکاتلند آشنا می‌شویم
01:03
Scotland who can do just that. And as usual, we'll  learn some new vocabulary as well. Julie McDowall  
9
63040
6640
که می‌توانند این کار را انجام دهند. و طبق معمول، واژگان جدیدی را نیز یاد خواهیم گرفت. جولی مک داوال
01:09
and her younger sister, Jen McCready, have  synaesthesia, a neurological condition where two  
10
69680
5600
و خواهر کوچکترش، جن مک کریدی، دچار سیناستزی هستند، یک بیماری عصبی که در آن دو
01:15
or more senses mix together. When synesthetes, as  they're called, hear a word, their sense of taste  
11
75280
7120
یا چند حس با هم ترکیب می‌شوند. وقتی سینستت ها، همانطور که به آنها گفته می شود، کلمه ای را می شنوند، حس چشایی آنها
01:22
also becomes activated. Words produce specific  tastes on their tongues. For example, when Jen  
12
82400
6160
نیز فعال می شود. کلمات مزه های خاصی را در زبان خود ایجاد می کنند. برای مثال، وقتی جن
01:28
hears the name of her daughter, Sophia, she tastes  pink marshmallows! And the name 'Leo' tastes like  
13
88560
6320
نام دخترش، سوفیا را می‌شنود، طعم مارشمالو صورتی را می‌چشد! و نام «لئو» طعمی شبیه
01:34
noodles. We'll hear more from the unusual sisters  later, but first I have a question for you, Neil.  
14
94880
7284
نودل دارد. بعداً از خواهران غیرعادی بیشتر خواهیم شنید ، اما ابتدا یک سؤال از شما دارم، نیل.
01:42
We've just heard what happens when Jen McCready  hears the names 'Sophia', and 'Leo', but what  
15
102164
6556
ما به تازگی شنیده‌ایم که با شنیدن نام‌های «سوفیا» و «لئو» «جن مک‌کریدی» چه اتفاقی می‌افتد، اما
01:48
does she taste when she hears the name 'Neil'?  Is It: a) eggs and bacon? b) spaghetti hoops? or  
16
108720
8400
وقتی نام «نیل» را می‌شنود چه مزه‌ای می‌گیرد؟ آیا این: الف) تخم مرغ و بیکن است؟ ب) حلقه اسپاگتی؟ یا
01:57
c) a jam sandwich? Well, I don't know what this  says about me, Sam, but I'm going to guess that  
17
117120
6480
ج) ساندویچ مربا؟ خب، نمی‌دانم این درباره من چه می‌گوید، سام، اما می‌خواهم حدس بزنم که
02:03
it's c) a jam sandwich. OK. Don't worry, Neil -  I'll reveal the answer later in the programme.  
18
123600
5699
ج) ساندویچ مربا باشد. خوب. نگران نباش نیل - جواب را بعداً در برنامه فاش خواهم کرد.
02:09
Synaesthesia isn't only about people, like Julie  and Jen, who taste words - it can be a mixing of  
19
129299
7021
سیناستزیا فقط مربوط به افرادی مانند جولی و جن نیست که طعم کلمات را می چشند - این می تواند ترکیبی از
02:16
any of our senses. A synesthete may hear colours  or see sounds. In fact, there could be as many  
20
136320
7200
هر یک از حواس ما باشد. سینستت ممکن است رنگ‌ها را بشنود یا صداها را ببیند. در واقع، ممکن است
02:23
as 150 different types of synaesthesia. For the  Scottish sisters having synaesthesia is a gift,  
21
143520
7360
150 نوع مختلف سیناستزی وجود داشته باشد. برای خواهران اسکاتلندی داشتن synaesthesia یک هدیه است،
02:30
something Jen explained when she talked with  BBC World Service programme, The Food Chain:  
22
150880
5619
چیزی که جن هنگام صحبت با برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، زنجیره غذایی، توضیح داد:
02:37
This is enjoyable, it's never anything that causes  - the only thing I would say is it's quite hard  
23
157554
4926
این لذت‌بخش است، هرگز چیزی باعث نمی‌شود - تنها چیزی که می‌توانم بگویم این است که خیلی سخت است.
02:42
if you're trying to eat healthily because if  you hear a word that maybe tastes like tuna,  
24
162480
4800
سعی کنید سالم غذا بخورید، زیرا اگر کلمه‌ای را بشنوید که ممکن است طعم ماهی تن داشته باشد،
02:47
I'll be like, 'Oh, I need to get a tune baguette  now' ... You know, it's almost like being  
25
167280
3280
من می‌گویم: «اوه، من باید الان یک باگت کوک بگیرم »... می‌دانید، تقریباً مثل
02:50
pregnant and having a craving ... words can be so  vivid that you want to eat that - that's the only  
26
170560
4640
باردار شدن و هوس کردن است. .. کلمات می توانند آنقدر واضح باشند که بخواهید آن را بخورید - این تنها
02:55
negative I would say about it. For Jen, the only  drawback to synaesthesia is that it can be hard  
27
175200
6240
منفی است که در مورد آن می گویم. برای جن، تنها ایراد سینستزیا این است که می‌تواند
03:01
to eat healthily because hearing certain words  produces a craving - a strong feeling of wanting  
28
181440
6800
سالم غذا خوردن سخت باشد، زیرا شنیدن برخی کلمات باعث ولع می‌شود - احساس شدید میل به
03:08
a particular food. That could be because, for  Jen, the sound of the word is so vivid - clear,  
29
188240
6640
یک غذای خاص. این می‌تواند به این دلیل باشد که برای جن، صدای کلمه بسیار واضح است - واضح،
03:14
detailed, and powerful in her mind. There's still  much doctors don't know about why some people  
30
194880
5920
جزئیات و قدرتمند در ذهن او. هنوز بسیاری از پزشکان نمی‌دانند که چرا برخی افراد
03:20
experience sense mixing while most of  us experience each sense in isolation,  
31
200800
5440
اختلاط حسی را تجربه می‌کنند در حالی که بیشتر ما هر حس را به تنهایی تجربه می‌کنیم،
03:26
but it's clear that for Julie and Jen,  synaesthesia makes the world a more interesting,  
32
206240
5600
اما واضح است که برای جولی و جن، سیناستزیا دنیا را به مکان جالب‌تر و رنگارنگ‌تری تبدیل می‌کند
03:31
colourful place. Someone who can explain why  so little is known about synaesthesia is Guy  
33
211840
5360
. کسی که می‌تواند توضیح دهد که چرا اطلاعات کمی در مورد سیناستزی وجود دارد، گای
03:37
Leschziner, consultant neurologist at King's  College London, and author of the book,  
34
217200
4880
لشزینر، متخصص مغز و اعصاب مشاور در کالج کینگ لندن، و نویسنده کتاب،
03:42
'The Man Who Tasted Words'. Here he is speaking  to BBC World Service's, The Food Chain:  
35
222080
6126
«مردی که طعم کلمات را می‌چشد» است. در اینجا او با سرویس جهانی بی‌بی‌سی، زنجیره غذایی صحبت می‌کند:
03:49
One of the problems with synaesthesia is for many  years it's been dismissed, and it's been viewed as  
36
229184
5856
یکی از مشکلات سینستزیا این است که برای سال‌ها نادیده گرفته شده است، و به عنوان
03:55
people with an overactive imagination, something  not real but actually what research in recent  
37
235040
5440
افرادی با تخیل بیش از حد فعال در نظر گرفته می‌شود، چیزی که واقعی نیست، اما در واقع همان چیزی است که تحقیقات در
04:00
years has taught us is that actually it does have  an underlying neurological and genetic basis.  
38
240480
6302
سال‌های اخیر به آن آموزش داده است. ما این است که در واقع دارای یک پایه عصبی و ژنتیکی است.
04:07
Guy says that in the past, synaesthesia was  often dismissed - considered unimportant or  
39
247680
6000
گای می‌گوید که در گذشته، سیناستزی اغلب نادیده گرفته می‌شد - بی‌اهمیت یا
04:13
uninteresting. Synesthetes were labelled people  with overactive imaginations - a tendency to  
40
253680
6480
غیر جالب تلقی می‌شد. سینستیت ها به افرادی با تخیلات بیش فعال برچسب زده می شدند - تمایل به
04:20
imagine things that are not true. But research  is showing that the causes of synaesthesia  
41
260160
5200
تصور چیزهایی که درست نیستند. اما تحقیقات نشان می‌دهد که علل سیناستزی
04:25
could run in the family. Julie and Jen's brothers  don't have synaesthesia, but Jen's daughter does.  
42
265360
6640
می‌تواند در خانواده ایجاد شود. برادران جولی و جن بی حسی ندارند، اما دختر جن این بیماری را دارد.
04:32
And with an estimated 4% of the world  population having some form of sense mixing,  
43
272000
5600
و از آنجایی که تخمین زده می‌شود 4 درصد از جمعیت جهان نوعی اختلاط حسی دارند،
04:37
a world of new and exciting possibilities is  opening up to millions. Exciting possibilities  
44
277600
5920
دنیایی از امکانات جدید و هیجان‌انگیز برای میلیون‌ها نفر باز می‌شود. احتمالات هیجان انگیز
04:43
like tasting someone's name... Remember in my  question I asked what synesthete, Jen McCready,  
45
283520
6400
مانند چشیدن نام یک نفر... به یاد داشته باشید که در سؤالم از جن مک کریدی پرسیدم که
04:49
tastes when she hears the name 'Neil'. OK. Well,  I guessed that 'Neil' tastes like a jam sandwich.  
46
289920
7200
وقتی نام «نیل» را می شنود، چه مزه ای می پسندد. خوب. خب، حدس می‌زدم که «نیل» طعمی شبیه ساندویچ مربا دارد.
04:57
Was I right? Well, Neil, no - you  don't taste like a jam sandwich.  
47
297120
4560
درست گفتم؟ خوب، نیل، نه - شما مزه ساندویچ مربا را ندارید.
05:01
In fact, when Jen hears the name 'Neil',  she tastes spaghetti hoops! Oh well,  
48
301680
5840
در واقع، وقتی جن نام «نیل» را می‌شنود، طعم حلقه‌های اسپاگتی را می‌چشد! اوه خب،
05:07
it could be worse - the name 'Robert' makes Jen  taste rotten eggs! Sorry to any Roberts listening.  
49
307520
7040
ممکن است بدتر هم باشد - نام «رابرت» باعث می‌شود جن طعم تخم‌مرغ‌های گندیده را بچشد! متاسفم برای هر رابرتز که گوش می دهد.
05:14
OK, let's recap the vocabulary we've learned in  this programme about synaesthesia - a neurological  
50
314560
5920
خوب، بیایید واژگانی را که در این برنامه در مورد synaesthesia آموخته‌ایم مرور کنیم - یک
05:20
condition where two or more senses mix together.  A nincompoop is an informal way of saying a silly  
51
320480
7200
وضعیت عصبی   که در آن دو یا چند حس با هم ترکیب می‌شوند. nincompoop یک روش غیررسمی برای گفتن یک فرد احمق است
05:27
person. A craving for something is the strong  desire to have it. A vivid sensation is clear,  
52
327680
6880
. میل شدید به چیزی، میل شدید به داشتن آن است. یک احساس واضح
05:34
strong and detailed in your mind. When something  is dismissed, it's considered unimportant or  
53
334560
5600
در ذهن شما واضح، قوی و با جزئیات است. وقتی چیزی نادیده گرفته می‌شود، بی‌اهمیت یا
05:40
uninteresting. And finally, an overactive  imagination is the tendency to imagine things  
54
340160
6400
غیر جالب تلقی می‌شود. و در نهایت، تخیل بیش فعال، تمایل به تصور چیزهایی است
05:46
that are not true. Once again, our six minutes  are up! If you've enjoyed this look into the weird  
55
346560
6080
که درست نیستند. یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد! اگر از این نگاه به
05:52
and wonderful world of synaesthesia, we hope  you'll join us again next time for more chat,  
56
352640
5440
دنیای عجیب و غریب و شگفت‌انگیز synaesthesia لذت برده‌اید، امیدواریم دفعه بعد برای گپ بیشتر،
05:58
interesting issues and useful vocabulary here  at 6 Minute English. Bye for now! Goodbye!  
57
358080
6039
مسائل جالب و واژگان مفید در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی دوباره به ما بپیوندید. فعلا خداحافظ! خداحافظ!
06:09
Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning  English. I'm Rob. And I'm Sam. Here at 6 Minute  
58
369920
6480
سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من راب هستم. و من سام هستم. اینجا در 6 دقیقه
06:16
English, we love to chat about new technology. One  of our favourite topics is VR or virtual reality,  
59
376400
8160
انگلیسی، ما دوست داریم درباره فناوری جدید گپ بزنیم. یکی از موضوعات مورد علاقه ما VR یا واقعیت مجازی است،
06:24
and the ways it's shaping life in the future. VR  allows you to put on a headset and escape into a  
60
384560
5680
و روش‌هایی که زندگی در آینده را شکل می‌دهد. VR  به شما امکان می‌دهد هدست را بپوشید و به
06:30
completely different world. In this programme,  we'll be hearing about some of the ways VR is  
61
390240
5440
دنیایی کاملاً متفاوت فرار کنید. در این برنامه، درباره برخی از روش‌هایی خواهیم شنید که VR با
06:35
tackling serious problems like domestic violence,  and helping people overcome phobias - the strong  
62
395680
6800
مشکلات جدی مانند خشونت خانگی مقابله می‌کند و به افراد کمک می‌کند بر فوبیا غلبه کنند -
06:42
and irrational fear of something. And, of course,  we'll be learning some useful related vocabulary  
63
402480
5280
ترس شدید و غیرمنطقی از چیزی. و البته،  در طول مسیر، واژگان مفید مرتبط   را یاد خواهیم گرفت
06:47
along the way. People who use VR often describe  the experience as intense. Putting on the headset  
64
407760
6720
. افرادی که از VR استفاده می‌کنند، اغلب این تجربه را شدید توصیف می‌کنند. قرار دادن هدست
06:54
makes you feel you're really there, in whatever  new world you've chosen. And it's this intensity  
65
414480
6560
باعث می شود احساس کنید واقعاً آنجا هستید، در هر دنیای جدیدی که انتخاب کرده اید. و این شدت   است
07:01
that inventors, scientists and therapists are  using to help people overcome their problems.  
66
421040
6240
که مخترعان، دانشمندان و درمانگران  از آن برای کمک به مردم برای غلبه بر مشکلاتشان استفاده می‌کنند.
07:07
We'll hear more soon, but first I have a question  for you, Sam. One of the phobias VR can help  
67
427280
6240
به زودی چیزهای بیشتری خواهیم شنید، اما ابتدا یک سوال از شما دارم، سم. یکی از فوبیایی که VR می تواند به آن کمک کند
07:13
with is the fear of heights - but what is the  proper name for this psychological disorder?  
68
433520
5760
ترس از ارتفاع است - اما نام مناسب این اختلال روانی چیست؟
07:19
Is the fear of heights called: a) alektorophobia?  b) arachnophobia? or c) acrophobia? I'll say a)  
69
439280
9280
آیا ترس از ارتفاع را می گویند: الف) الکتروفوبیا؟ ب) آراکنوفوبیا؟ یا ج) آکروفوبیا؟ من می گویم الف)
07:28
alektorophobia. OK, Sam. We'll find out the answer  at the end of the programme. Now, if like me,  
70
448560
6400
الکتوروفوبیا. باشه سام پاسخ را در پایان برنامه خواهیم فهمید. اکنون، اگر مانند من،
07:34
you're not very good with heights, you'll be  happy to know that a company called Oxford VR  
71
454960
6320
شما با ارتفاع خیلی خوب نیستید، خوشحال خواهید شد که بدانید شرکتی به نام Oxford VR
07:41
has designed a system to help with precisely that  problem. In the safety of your own home, you put  
72
461280
6560
سیستمی طراحی کرده است که دقیقاً به این مشکل کمک می کند. در امنیت خانه خود،                                                                ،
07:47
on a headset and are guided through a series of  tasks moving you higher and higher off the ground.  
73
467840
6720
هدایت می‌شوید که شما را از سطح زمین بالاتر و بالاتر می‌برد.
07:54
You start by taking an elevator to the top floor  of tall building and move on harder challenges,  
74
474560
6480
با سوار شدن به آسانسور به طبقه بالای ساختمان بلند شروع می‌کنید و به چالش‌های سخت‌تر
08:01
like climbing a rope. Daniel Freeman is a  professor of clinical psychology at Oxford  
75
481040
5840
مانند بالا رفتن از طناب می‌روید. دانیل فریمن، استاد روانشناسی بالینی در
08:06
University. Listen as he explains how the VR  experience works to BBC World Service programme,  
76
486880
6960
دانشگاه آکسفورد است. به نحوه عملکرد تجربه VR به برنامه سرویس جهانی BBC،
08:13
People Fixing the World. Even though  you're consciously aware it's a simulation,  
77
493840
4800
People Fixing the World گوش دهید. حتی اگر آگاهانه آگاه باشید که این یک شبیه‌سازی است، اما
08:18
it doesn't stop all your habitual reactions to  heights happening, and that's really important,  
78
498640
5360
مانع از وقوع همه واکنش‌های همیشگی شما نسبت به ارتفاع نمی‌شود، و این واقعاً مهم است،
08:24
and that's why it's got such a potential to  be therapeutic. The art of successful therapy,  
79
504000
4560
و به همین دلیل است که چنین پتانسیلی برای درمان دارد. هنر درمان موفق،
08:28
and what you can do really, really well in VR, is  enable someone to drop those defences, and in VR  
80
508560
5360
و کاری که واقعاً می‌توانید در VR انجام دهید، این است که به کسی اجازه دهید آن دفاع را کنار بگذارد، و در VR
08:33
a person is more able to drop them because  they know there's no real height there.  
81
513920
3719
فرد قادر است آنها را رها کند زیرا  می‌داند که ارتفاع واقعی در آنجا وجود ندارد.
08:38
Although the VR experience seems real,  the person using it knows it's only a  
82
518000
5680
اگرچه تجربه VR واقعی به نظر می‌رسد، شخصی که از آن استفاده می‌کند می‌داند که این فقط یک
08:43
simulation - a pretend copy of the real thing.  This gives them confidence to go higher,  
83
523680
6000
شبیه‌سازی است - یک کپی وانمود از چیز واقعی. این به آنها اعتماد به نفس می‌دهد تا بالاتر بروند،
08:49
knowing they can't really get hurt. But although  it's simulated, the experience is real enough to  
84
529680
6080
بدانند که واقعاً نمی‌توانند صدمه ببینند. اما با وجود اینکه شبیه‌سازی شده است، این تجربه به اندازه‌ای واقعی است که
08:55
trick your mind into acting in its habitual  way - the way it usually, typically works.  
85
535760
5856
ذهن شما را فریب دهد تا به روش همیشگی خود عمل کند - روشی که معمولاً معمولاً کار می‌کند.
09:02
Although your brain knows you have both feet on  the ground, VR is so realistic that to complete  
86
542000
5360
اگرچه مغز شما می‌داند که هر دو پای شما روی زمین است، واقعیت مجازی آنقدر واقع‌گرایانه است که برای تکمیل
09:07
the tasks you have to drop your defences, a phrase  meaning to relax and trust people by lowering the  
87
547360
6480
وظایف باید دفاع خود را کنار بگذارید، عبارتی به معنای آرامش و اعتماد به مردم با کاهش
09:13
psychological barriers you have built to protect  yourself. Oxford VR's 'Fear of Heights' experience  
88
553840
7280
موانع روانی که برای محافظت از خود ایجاد کرده‌اید. تجربه «ترس از ارتفاعات» Oxford VR   از واقعیت
09:21
uses VR to put people into another world, but  the next project we'll hear about takes things  
89
561120
6560
مجازی برای قرار دادن افراد در دنیایی دیگر استفاده می‌کند، اما پروژه بعدی که در مورد آن خواهیم شنید همه چیز را
09:27
even further - putting people into someone else's  body. In Barcelona, a VR simulation is being used  
90
567680
7600
حتی فراتر می‌برد - قرار دادن افراد در بدن شخص دیگری . در بارسلونا، یک شبیه‌سازی واقعیت مجازی
09:35
in prisons to make men convicted of domestic  violence aware of what it feels like to be in  
91
575280
5680
در زندان‌ها استفاده می‌شود تا مردانی را که به خاطر خشونت خانگی محکوم شده‌اند، از احساس بودن در
09:40
the position of their victims. The project, called  'virtual embodiment', is led by neuroscientist,  
92
580960
6880
موقعیت قربانیان خود آگاه کنند. این پروژه که «تجسم مجازی» نام دارد، توسط عصب‌شناس،
09:47
Mavi Sanchez-Vives, of Barcelona's Institute for  Biomedical Research. In a virtual world we can be  
93
587840
8880
ماوی سانچز-ویوز، از مؤسسه تحقیقات زیست‌پزشکی بارسلون هدایت می‌شود. در یک دنیای مجازی، ما می‌توانیم
09:56
someone different and have a first-person embodied  perspective from the point-of-view, for example,  
94
596720
7520
فردی متفاوت باشیم و از دیدگاه اول شخص تجسم یافته باشیم، برای مثال،
10:04
of a different person, different gender, different  age. One can go through different situations and  
95
604240
6880
از یک فرد متفاوت، با جنسیت متفاوت، با سن متفاوت. می‌توان موقعیت‌های مختلفی را پشت سر گذاشت و
10:11
have the experience from this totally novel  perspective. Many of the prisoners lack empathy  
96
611120
7200
از این منظر کاملاً بدیع تجربه کرد . بسیاری از زندانیان
10:18
for their victims. 'Virtual embodiment' works by  giving these men the experience of abuse in the  
97
618320
6640
نسبت به قربانیان خود احساس همدلی ندارند. «تجسم مجازی» با ارائه تجربه سوءاستفاده به صورت
10:24
first-person - from the perspective of someone who  actually experiences an event in person. In VR,  
98
624960
6800
اول شخص به این مردان کار می‌کند - از دیدگاه شخصی که واقعاً یک رویداد را شخصاً تجربه می‌کند. در VR،
10:31
the men have the insults and abuse they gave to  others turned back on them. It's a novel - a new  
99
631760
6160
مردان توهین‌ها و توهین‌هایی را که به دیگران می‌کردند، پس می‌گیرند. این یک رمان - یک
10:37
and original - experience for them, and not a  pleasant one either. But the VR therapy seems  
100
637920
5680
تجربه جدید و اصیل - برای آنها است، و نه خوشایند. اما به نظر می‌رسد که درمان واقعیت مجازی
10:43
to be working, and Dr Sanchez-Vives reports  more and more of the prisoners successfully  
101
643600
5280
کار می‌کند، و دکتر سانچز-ویوز گزارش می‌دهد که تعداد بیشتری از زندانیان
10:48
reintegrating into their communities after their  release from prison. The experience VR creates of  
102
648880
6080
پس از آزادی از زندان با موفقیت دوباره در جوامع خود ادغام می‌شوند . تجربه‌ای که VR از
10:54
seeing things from someone else's point-of-view  can be therapeutic, even for serious problems.  
103
654960
6320
دیدن چیزها از دیدگاه شخص دیگری ایجاد می‌کند، حتی برای مشکلات جدی می‌تواند درمانی باشد.
11:01
And speaking of problems, what was the answer  to your question, Rob? I asked Sam whether  
104
661280
5680
و در مورد مشکلات، پاسخ سوال شما چه بود، راب؟ از سام پرسیدم که آیا
11:06
the correct name for the fear of heights was  alektorophobia, arachnophobia, or acrophobia? I  
105
666960
7360
نام صحیح ترس از ارتفاع، آلکتروفوبیا، آراکنوفوبیا یا آکروفوبیا است؟
11:14
guessed it was alektorophobia. Which was the wrong  answer. Alektorophobia is the fear of chickens!  
106
674320
7280
حدس می‌زدم که این آلکتوروفوبیا باشد. که پاسخ اشتباه بود . آلکتوروفوبیا ترس از جوجه هاست!
11:21
The correct answer was c) acrophobia - a  fear of heights, and a good example of a  
107
681600
5040
پاسخ صحیح ج) آکروفوبیا بود - ترس از ارتفاع، و مثال خوبی از
11:26
phobia. Let's recap the rest of the vocabulary  we've learned, starting with simulation - a  
108
686640
6640
فوبیا. بیایید بقیه واژگانی را که یاد گرفته‌ایم، با شبیه‌سازی خلاصه کنیم - یک
11:33
pretend copy of something that looks real  but is not. Habitual describes the usual,  
109
693280
5440
کپی وانمودی از چیزی که واقعی به نظر می‌رسد اما نیست. Habitual روش معمول،
11:38
typical way something works. The phrase 'drop your  defences' means to relax and trust something by  
110
698720
7120
معمولی کار کردن چیزی را توصیف می‌کند. عبارت "دفاعات خود را رها کنید " به معنای آرام کردن و اعتماد کردن به چیزی با
11:45
lowering your psychological barriers. In the  first-person means talking about something  
111
705840
5360
کاهش موانع روانی است. در اول شخص یعنی صحبت کردن در مورد چیزی
11:51
from the perspective of the person who actually  experienced an event themselves. And finally, the  
112
711200
5520
از دیدگاه شخصی که واقعاً خودش یک رویداد را تجربه کرده است. و در نهایت،
11:56
adjective novel means completely new and original,  unlike anything that has happened before. Well,  
113
716720
6400
صفت رمان به معنای کاملاً جدید و اصلی است، برخلاف هر چیزی که قبلاً اتفاق افتاده است. خب،
12:03
once again, our six minutes are really -  and virtually - over! Goodbye for now! Bye!  
114
723120
4560
یک بار دیگر، شش دقیقه ما واقعاً - و عملاً - به پایان رسیده است! فعلا خدانگهدار! خدا حافظ!
12:13
Hello. This is 6 Minute English from BBC Learning  English. I'm Neil. And I'm Georgina. This is the  
115
733920
6160
سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم. و من جورجینا هستم. این
12:20
programme where we hope to add some colour  to your life by talking about an interesting  
116
740080
4480
برنامه‌ای است که امیدواریم با صحبت در مورد یک
12:24
subject and teaching you some useful vocabulary.  And colour is what we're talking about today.  
117
744560
6240
موضوع جالب و آموزش لغات مفید، به زندگی شما رنگی بیافزاییم. و رنگ چیزی است که امروز در مورد آن صحبت می کنیم.
12:30
What's your favourite colour, Neil? Oh, I like  green - a fresh, bold colour, that reminds me of  
118
750800
6000
رنگ مورد علاقه شما نیل چیست؟ اوه، من سبز را دوست دارم - رنگی تازه و پررنگ که من را به یاد طبیعت می اندازد
12:36
nature - it can have a calming effect. And you?  It's got to be blue - it reminds me of the sea,  
119
756800
6640
- می تواند اثر آرام بخشی داشته باشد. و شما؟ باید آبی باشد - من را به یاد دریا،
12:43
the sky - and holidays, of course! Colour - no  matter which one we prefer - affects how we feel.  
120
763440
7120
آسمان می‌اندازد - و البته تعطیلات! رنگ - مهم نیست که کدام را ترجیح می دهیم - بر احساس ما تأثیر می گذارد.
12:50
And we'll be talking about that soon. But not  before I challenge you to answer my quiz question,  
121
770560
5360
و ما به زودی در مورد آن صحبت خواهیم کرد. اما نه قبل از اینکه شما را برای پاسخ دادن به سوال مسابقه خود دعوت کنم،
12:55
Georgina - and it's a science question. Do  you know what the splitting of white light  
122
775920
5920
جورجینا - و این یک سؤال علمی است. آیا می دانید تقسیم نور سفید
13:01
into its different colours is called? Is it...  a) dispersion, b) reflection, or c) refraction?  
123
781840
9806
به رنگ های مختلف آن چه نام دارد؟ آیا این ... الف) پراکندگی، ب) بازتاب، یا ج) شکست؟
13:11
Hmmm. Well, I'm not a scientist, so I'll have  a guess as c) refraction. OK, I'll reveal the  
124
791646
6594
هوم خوب، من یک دانشمند نیستم، بنابراین حدسی به عنوان ج) شکست دارم. بسیار خوب،
13:18
right answer later on. But now, let's talk  more about colour. Colour can represent many  
125
798240
7120
پاسخ درست را بعداً نشان خواهم داد. اما اکنون، بیایید درباره رنگ بیشتر صحبت کنیم.
13:25
different things, depending on where you come  from. You can be 'green with envy' - wishing  
126
805360
5760
بسته به اینکه از کجا آمده‌اید، رنگ می‌تواند نشان‌دهنده بسیاری از چیزهای مختلف باشد . شما می توانید "سبز از حسادت" باشید - آرزو می کنید که ای کاش چیزی را
13:31
you had what someone else had. And someone can  feel blue - so feel depressed. We choose colours  
127
811120
5840
داشتید که دیگران داشت. و شخصی می‌تواند احساس آبی داشته باشد - پس احساس افسردگی کنید. ما رنگ‌هایی را انتخاب می‌کنیم
13:36
to express ourselves in what we wear or how we  decorate our home. The BBC Radio 4 programme,  
128
816960
5760
تا خودمان را در لباس‌هایی که می‌پوشیم یا نحوه تزئین خانه‌مان را بیان کنیم. برنامه رادیو بی بی سی 4،
13:42
You and Yours, has been talking about colour and  whether it affects everyone's mood. Karen Haller  
129
822720
6640
تو و تو، درباره رنگ و تأثیر آن بر خلق و خوی همه صحبت کرده است. کارن هالر
13:49
is a colour psychologist and a colour designer and  consultant - she explained how colour affects us.  
130
829360
7045
یک روانشناس رنگ و یک طراح و مشاور رنگ است - او توضیح داد که رنگ چگونه بر ما تأثیر می گذارد.
13:57
It's the way that we take in the wavelengths of  light because colour is wavelengths of light,  
131
837671
5769
این راهی است که ما طول‌موج‌های نور را دریافت می‌کنیم، زیرا رنگ، طول موج‌های نور است،
14:03
and it's how that comes in through our eye,  and then it goes into the part of our brain  
132
843440
4160
و این گونه است که از طریق چشم ما وارد می‌شود، و سپس وارد بخشی از مغز ما
14:07
called the hypothalamus, which governs our  sleeping patterns, our hormones, our behaviours,  
133
847600
6320
به نام هیپوتالاموس می‌شود که بر الگوهای خواب، هورمون‌های ما نظارت می‌کند. ، رفتارهای ما،
14:13
our appetite - it governs - everything and so  different colours and different frequencies or  
134
853920
4720
اشتهای ما - بر همه چیز حاکم است و بنابراین رنگ های مختلف و فرکانس های مختلف یا
14:18
different wavelengths of light, we have different  responses and different reactions to them.  
135
858640
4346
طول موج های مختلف نور، ما واکنش های متفاوت و واکنش های متفاوتی به آنها داریم.
14:24
So, colour is wavelengths of light - a wavelength  is the distance between two waves of sound or  
136
864244
7116
بنابراین، رنگ طول موج های نور است - طول موج فاصله بین دو موج صدا یا
14:31
light that are next to each other. As these  wavelengths change, so does the colour we see.  
137
871360
6784
نور است که در کنار یکدیگر قرار دارند. با تغییر این طول‌موج‌ها، رنگی که می‌بینیم نیز تغییر می‌کند.
14:38
Thanks for the science lesson! Karen also  explained that there's a part of our brain that  
138
878144
4816
با تشکر از درس علوم! کارن همچنین توضیح داد که بخشی از مغز ما وجود دارد که
14:42
controls - she used the word govern - how we feel  and how we behave. And this can change depending  
139
882960
6160
کنترل می‌کند - او از کلمه حکومت استفاده می‌کند - احساس ما و نحوه رفتار ما را کنترل می‌کند. و این می تواند بسته
14:49
on what colour we see. Interesting stuff - of  course, colour can affect us differently. Seeing  
140
889120
6880
به رنگی که می بینیم تغییر کند. چیزهای جالب - البته، رنگ می‌تواند بر ما تأثیر متفاوتی بگذارد. دیدن رنگ
14:56
red can make one person angry but someone else  may just feel energised. Homeware and furnishing  
141
896000
6080
قرمز ممکن است یک نفر را عصبانی کند اما شخص دیگری ممکن است احساس انرژی کند. تولیدکنندگان لوازم خانگی و مبلمان
15:02
manufacturers offer a whole spectrum - or range  - of colours to choose to suit everyone s taste,  
142
902080
6000
طیف کاملی - یا طیفی از رنگ‌ها را برای انتخاب متناسب با سلیقه،
15:08
and mood. But during the recent coronavirus  pandemic, there was a rise in demand for intense,  
143
908080
5840
و خلق و خوی همه ارائه می‌دهند. اما در طول همه‌گیری کروناویروس اخیر ، تقاضا برای
15:13
bright shades and patterns. This was referred to  as 'happy design' - design that was meant to help  
144
913920
6240
سایه‌ها و الگوهای روشن و شدید افزایش یافت. به این «طراحی شاد» گفته می‌شد - طراحی که قرار بود به
15:20
lift our mood. Yes, and Karen Haller spoke a bit  more about this on the You and Yours programme.  
145
920160
7082
ارتقای روحیه ما کمک کند. بله، و کارن هالر در برنامه شما و شما کمی بیشتر درباره این موضوع صحبت کرد.
15:28
In the time when everyone was out and we were  all working, and we lived very busy lives,  
146
928244
6076
در زمانی که همه بیرون بودند و همه ما کار می‌کردیم، و زندگی‌های بسیار شلوغی داشتیم،
15:34
quite often what people wanted - they wanted  a quiet sanctuary to come back to, so they had  
147
934320
5040
غالباً همان چیزی که مردم می‌خواستند - آنها می‌خواستند یک پناهگاه آرام به آنجا برگردند، بنابراین
15:39
very pale colours or very low chromatic colours  in their house - low saturation - because that  
148
939360
6160
رنگ‌های بسیار کم رنگ یا رنگ‌های رنگی بسیار کم در خانه‌شان داشتند. - اشباع کم - زیرا این به
15:45
helped them unwind and helped them relax and to  feel very soothed. But what I have found since  
149
945520
6480
آن‌ها کمک کرد تا آرام شوند و به آرامش و احساس آرامش بسیار کمک کنند. اما چیزی که من از زمان
15:52
the first lockdown is a lot of people, because  they re not getting that outside stimulation,  
150
952000
5200
اولین قرنطینه دریافتم بسیاری از مردم هستند، زیرا آنها آن تحریکات بیرونی را دریافت نمی کنند،
15:57
they're actually putting a lot of brighter colours  in their home because they're trying to bring in  
151
957200
5040
آنها در واقع رنگ های روشن تری را در خانه خود قرار می دهند زیرا سعی می کنند
16:02
that feeling that they would have got when they  were out - that excitement and that buzz. It seems  
152
962240
6240
آن احساسی را که می خواهند وارد کنند. وقتی بیرون بودند - آن هیجان و آن هیاهو. به نظر می رسد
16:08
that in our normal busy working lives, our homes  were peaceful places and somewhere to relax - they  
153
968480
6000
در زندگی کاری پرمشغله معمولی ما، خانه‌های ما مکان‌هایی آرام و مکانی برای استراحت بودند - آنها
16:14
were a sanctuary. To create this relaxing space,  we use pale colours - ones that lack intensity,  
154
974480
6640
یک پناهگاه بودند. برای ایجاد این فضای آرامش‌بخش، از رنگ‌های کم رنگ استفاده می‌کنیم - رنگ‌هایی که فاقد شدت هستند،
16:21
like sky blue. But during the recent lockdowns,  when we weren't outside much, we tried to get  
155
981120
5680
مانند آبی آسمانی. اما در طول قرنطینه‌های اخیر، زمانی که زیاد بیرون نبودیم، سعی کردیم با تزئین خانه‌هایمان با رنگ‌های روشن‌تر،
16:26
that stimulation - that excitement or experience  - by decorating our homes with brighter colour.  
156
986800
6480
آن انگیزه - آن هیجان یا تجربه را به دست آوریم .
16:33
Such as yellow! Hmmm, perhaps a little too  bright for me! It is all about personal taste  
157
993280
6080
مثل زرد! هوم، شاید برای من کمی بیش از حد روشن باشد! همه چیز مربوط به سلیقه شخصی
16:39
and the connections we make with the colours we  see but it makes sense that brighter colours can  
158
999360
4880
و ارتباطی است که ما با رنگ هایی که می بینیم برقرار می کنیم، اما منطقی است که رنگ های روشن تر مطمئناً می توانند
16:44
certainly lift our mood. Now, earlier I asked  you, Georgina, do you know what the splitting  
159
1004240
5760
روحیه ما را بالا ببرند. اکنون، قبلاً از شما پرسیدم، جورجینا، آیا می دانید تقسیم
16:50
of white light into its different colours is  called? Is it... a) dispersion, b) reflection,  
160
1010000
7120
نور سفید به رنگ های مختلف آن چیست ؟ آیا این ... الف) پراکندگی، ب) بازتاب،
16:57
or c) refraction? And I said it was refraction.  Sorry Georgina, that's wrong. It is actually  
161
1017120
7120
یا ج) شکست؟ و من گفتم انکسار است. متاسفم جورجینا، این اشتباه است. در واقع
17:04
called dispersion. Back to school for you - but  not before we recap some of today's vocabulary.  
162
1024240
6304
پراکندگی نامیده می شود. برای شما به مدرسه بازگشت - اما نه قبل از اینکه برخی از واژگان امروز را مرور کنیم.
17:10
OK. Firstly we can describe someone who wishes  they had what someone else has, as being green  
163
1030544
5696
خوب. اولاً می‌توانیم کسی را که آرزو می‌کند آن چیزی را داشته باشد که دیگران دارد، سبز بودن
17:16
with envy. We also talked about a wavelength  - the distance between two waves of sound or  
164
1036240
6240
از حسادت توصیف کنیم. ما همچنین در مورد طول موج صحبت کردیم - فاصله بین دو موج صدا یا
17:22
light that are next to each other. To govern  means to control or influence. A sanctuary can  
165
1042480
5840
نور که در کنار یکدیگر قرار دارند. حکومت کردن به معنای کنترل یا نفوذ است. پناهگاه می‌تواند
17:28
be a peaceful or relaxing place - in some cases  it can be a safe place for someone in danger.  
166
1048320
6236
مکانی آرام یا آرامش‌بخش باشد - در برخی موارد می‌تواند مکانی امن برای فردی در خطر باشد.
17:34
Stimulation describes the feeling of being  excited, interested or enthused by something. And  
167
1054556
6404
تحریک احساس هیجان، علاقه یا اشتیاق به چیزی را توصیف می کند. و
17:40
pale describes a colour that lacks intensity, it's  not very bright - and for me, they're much better  
168
1060960
6000
رنگ پریده رنگی را توصیف می کند که شدت ندارد، خیلی روشن نیست - و برای من، آنها بسیار بهتر
17:46
than a bold bright yellow! Well, Georgina, thanks  for showing your true colours! That's all for now,  
169
1066960
6720
از یک زرد روشن پررنگ هستند! خوب، جورجینا، از اینکه رنگ‌های واقعی خود را نشان دادید متشکرم! فعلاً این همه است،
17:53
but we'll be picking another topic to discuss out  of the blue, next time. Don't forget you can hear  
170
1073680
6000
اما دفعه بعد موضوع دیگری را برای بحث غیرمعمول انتخاب خواهیم کرد . فراموش نکنید که می‌توانید
17:59
other 6 Minute English programmes and much more  on our website at bbclearningenglish.com - and  
171
1079680
6320
سایر برنامه‌های انگلیسی ۶ دقیقه‌ای و خیلی بیشتر را در وب‌سایت ما به نشانی bbclearningenglish.com بشنوید - و
18:06
we're always posting stuff on our social  media platforms. Bye for now. Goodbye.  
172
1086000
5649
ما همیشه مطالبی را در پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی خود پست می‌کنیم . فعلا خداحافظ. خداحافظ.
18:17
Hello. This is 6 Minute English from BBC  Learning English. I’m Neil. And I’m Sam.  
173
1097200
5040
سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من نیل هستم و من سام هستم
18:22
We often hear phrases such as, ‘dream big’  or, ‘reach for the stars’ which reflect an  
174
1102240
5760
ما اغلب عباراتی مانند "رویای بزرگ" یا "به ستاره ها برسید" می شنویم که نمایانگر
18:28
optimistic view of life. Are you an optimist, Sam?  I hope so! I try to see the positive side of life,  
175
1108000
7200
دیدگاه خوش بینانه از زندگی است. آیا تو خوشبین هستی سام؟ امیدوارم! سعی می‌کنم جنبه مثبت زندگی را ببینم،
18:35
even when something bad happens. It sounds like  you’re a glass-half-full person – someone who  
176
1115200
5600
حتی وقتی اتفاق بدی می‌افتد. به نظر می رسد شما فردی نیمه پر لیوان هستید – کسی که
18:40
always thinks that good things will happen.  How about you, Neil? Are you optimistic? Look,  
177
1120800
5600
همیشه فکر می کند اتفاقات خوبی رخ خواهد داد. تو چطور، نیل؟ آیا شما خوش بین هستید؟ ببینید،
18:46
things go wrong all the time - that’s a fact of  life. Call me a pessimist if you like but I’m  
178
1126400
5200
همه چیز همیشه اشتباه پیش می‌رود - این یک واقعیت زندگی است. اگر دوست دارید من را یک بدبین بنامید، اما من
18:51
just being realistic. Hmm, it sounds like  Neil is more of a glass-half-empty person,  
179
1131600
4960
فقط واقع بین هستم. هوم، به نظر می‌رسد که نیل بیشتر فردی نیمه خالی است،
18:56
but the truth is that the age-old debate between  optimism and pessimism is more complex than we  
180
1136560
6320
اما حقیقت این است که بحث قدیمی بین خوش‌بینی و بدبینی پیچیده‌تر از آن چیزی است که ما
19:02
think. Yes, whether you’re a sunny optimist or a  gloomy pessimist may be determined more by your  
181
1142880
5680
فکر می‌کنیم. بله، همانطور که در این برنامه خواهیم فهمید، این که آیا شما یک خوش بین هستید یا یک بدبین ممکن است بیشتر با توجه به
19:08
birthplace and your age than your attitude, as  we’ll be finding out in this programme. Great.  
182
1148560
5120
محل تولد و سن شما تعیین شود تا نگرش شما . عالی.
19:13
I’ve got a good feeling about this, Neil! But  first, as usual, I have a question for you, Sam.  
183
1153680
5120
من احساس خوبی در مورد این دارم، نیل! اما ابتدا، طبق معمول، یک سوال از شما دارم، سم.
19:18
Psychologists define optimism as an attitude  which overestimates the chances of good things  
184
1158800
6080
روانشناسان خوش‌بینی را به‌عنوان نگرشی تعریف می‌کنند که شانس اتفاقات خوب
19:24
happening to you, while underestimating  the chances of bad things occurring.  
185
1164880
4654
برای شما را دست‌کم می‌گیرد، در حالی که احتمال اتفاقات بد را دست‌کم می‌گیرد.
19:29
So, what proportion of the British population,  do you think, describe themselves as optimistic?  
186
1169534
6146
بنابراین، فکر می‌کنید چه نسبتی از جمعیت بریتانیا، خود را خوش‌بین توصیف می‌کنند؟
19:35
Is it: a) 20 percent? b) 50 percent? or, c) 80  percent? I’ll choose the largest – 80 percent… OK,  
187
1175680
7200
آیا این: الف) 20 درصد است؟ ب) 50 درصد؟ یا، ج) 80 درصد؟ من بزرگترین را انتخاب خواهم کرد - 80 درصد... باشه،
19:42
Sam. We’ll find out if your optimistic answer is  the correct one later in the programme. Someone  
188
1182880
5200
سام. در ادامه برنامه متوجه خواهیم شد که آیا پاسخ خوشبینانه شما درست است یا خیر. کسی
19:48
who probably wouldn’t agree with you, though, is  BBC World Service listener, Hannah. Hannah grew  
189
1188080
5520
که احتمالاً با شما موافق نیست، هانا، شنونده سرویس جهانی بی‌بی‌سی است. هانا
19:53
up in Germany before moving to the United States.  She thinks Americans tend to be more optimistic  
190
1193600
6400
قبل از نقل مکان به ایالات متحده در آلمان بزرگ شد. او فکر می‌کند آمریکایی‌ها
20:00
than people back home in Germany, as she told  BBC World Service programme, CrowdScience:  
191
1200000
5680
نسبت به مردم آلمان خوش‌بین‌تر هستند، همانطور که او به برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، CrowdScience گفت:
20:05
Well, I think the stereotypical perceptions  of Germans is that we’re quite pessimistic  
192
1205680
4720
خب، من فکر می‌کنم برداشت‌های کلیشه‌ای آلمانی‌ها این است که ما کاملاً بدبین هستیم
20:10
and that kind of tends to come across as being  a bit of a Debbie Downer, when in actuality,  
193
1210400
6560
با داشتن کمی دبی داونر، در واقع،
20:16
Germans just tend to be avid planners for all  eventual negative eventualities as well… so  
194
1216960
5600
آلمانی‌ها تمایل دارند برای همه احتمالات منفی احتمالی نیز برنامه‌ریزان مشتاق باشند... بنابراین   این
20:22
that’s kind of us being pessimistic but actually  being cautious, as opposed to for example,  
195
1222560
5520
گونه است که ما بدبین هستیم اما در واقع محتاط هستیم، برخلاف
20:28
what I’ve notice in America that a lot of people  tend to be hyper-optimistic. I’ve always admired  
196
1228080
6160
آنچه من متوجه شده‌ام. در آمریکا که بسیاری از مردم تمایل دارند بیش از حد خوش بین باشند. من همیشه تحسین کرده‌ام که
20:34
how Americans tend to be able to sugarcoat  everything. As a stereotypical pessimist,  
197
1234240
5360
چگونه آمریکایی‌ها می‌توانند همه چیز را بپوشانند. هانا به‌عنوان یک بدبین کلیشه‌ای،
20:39
Hannah sometimes feels like a Debbie Downer. This  expression is American slang for someone who makes  
198
1239600
6000
گاهی اوقات احساس می‌کند که یک دبی داونر است. این عبارت عامیانه آمریکایی برای کسی است که
20:45
others feel bad by focussing on the depressing  aspects of things. Americans, on the other hand,  
199
1245600
6080
با تمرکز بر جنبه‌های ناامیدکننده چیزها باعث می‌شود دیگران احساس بدی کنند . از سوی دیگر، آمریکایی‌ها
20:51
are typically seen as optimists who tend to  sugarcoat things – make things seem better  
200
1251680
5360
معمولاً به‌عنوان خوش‌بین‌هایی دیده می‌شوند که تمایل دارند چیزها را بپوشانند - کاری کنند که چیزها بهتر
20:57
than they really are. According to Hannah, many  Americans are hyper-optimistic. She uses the  
201
1257040
5680
از آنچه هستند به نظر برسند. به گفته هانا، بسیاری از آمریکایی ها بیش از حد خوش بین هستند. او از
21:02
prefix hyper to say that there is too much of a  certain quality. Hyper-sensitive people are too  
202
1262720
7200
پیشوند    hyper استفاده می‌کند تا بگوید کیفیت خاصی بسیار زیاد است . افراد بسیار حساس بیش از حد
21:09
sensitive; a hyper-optimist is too optimistic.  Besides your country of birth, age is another  
203
1269920
6240
حساس هستند. یک بیش از حد خوش بین بسیار خوش بین است. علاوه بر کشور محل تولد شما، سن یکی دیگر از
21:16
consideration in the optimism debate. When we’re  young we have our whole life ahead of us, and it’s  
204
1276160
5280
ملاحظات در بحث خوش بینی است. وقتی جوان هستیم، تمام زندگی‌مان در پیش است، و
21:21
easier to optimistically believe that everything’s  going to be alright. The belief that everything’s  
205
1281440
4880
راحت‌تر است که خوش‌بینانه باور کنیم که همه چیز درست می‌شود. این باور که همه چیز
21:26
going to be fine is called ‘the optimism bias’.  It isn’t fixed but changes as we age - something  
206
1286320
6880
خوب پیش می‌رود، «سوگیری خوش‌بینی» نامیده می‌شود. این مشکل ثابت نیست، اما با افزایش سن تغییر می‌کند - چیزی که
21:33
neuroscientist, Professor Tali Sharot, explained  to BBC World Service programme, CrowdScience:  
207
1293200
5920
پروفسور تالی شاروت، عصب‌شناس، به برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، CrowdScience توضیح داد:
21:39
So it’s quite high in kids and teenagers – they  think, ‘Oh, everything’s going to be fine’,  
208
1299120
4880
بنابراین در بچه‌ها و نوجوانان بسیار زیاد است - آنها فکر می‌کنند، "اوه، همه چیز خوب خواهد شد"،
21:44
you know, and then it goes down, down, down and  it hits rock bottom in your midlife at which point  
209
1304000
5520
شما بدانید، و سپس پایین، پایین، پایین می‌رود و در میانسالی شما به کف می‌رسد، در این مرحله،
21:49
the optimism bias is relatively small, and then  it starts climbing up again and it’s quite high  
210
1309520
5920
سوگیری خوش‌بینی نسبتاً کوچک است، و سپس دوباره شروع به بالا رفتن می‌کند و
21:55
in the elderly population, and that goes  absolutely against our view of the grumpy old  
211
1315440
5600
در جمعیت سالمندان بسیار بالاست، و این کاملاً مخالف است. نگاه ما به
22:01
man, or woman. After starting out high in  children, the optimism bias hits rock bottom – the  
212
1321040
5920
پیرمرد یا زن بدخلق. پس از شروع زیاد در کودکان، تعصب خوش‌بینی
22:06
lowest possible level – in middle age, often  because of work pressures, family responsibilities  
213
1326960
6160
در میانسالی به پایین‌ترین حد ممکن می‌رسد، اغلب به دلیل فشارهای کاری، مسئولیت‌های خانوادگی
22:13
or caring for elderly parents. But optimism  seems to increase again as we get older. This is  
214
1333120
5920
یا مراقبت از والدین سالخورده. اما به نظر می رسد با افزایش سن، خوش بینی دوباره افزایش می یابد. این
22:19
surprising as it goes against the image we have of  the grumpy old man – a phrase to describe someone  
215
1339040
6400
شگفت‌انگیز است، زیرا برخلاف تصوری است که ما از پیرمرد بداخلاق داریم - عبارتی برای توصیف کسی
22:25
who complains a lot, is moody and gets easily  annoyed. Optimistic women, meanwhile, can look  
216
1345440
6880
که بسیار شکایت می‌کند، بدخلقی است و به راحتی آزرده می‌شود. در همین حال، زنان خوش‌بین می‌توانند
22:32
forward to longer, healthier lives. Good news for  you then, Sam! But I’m sticking with my pessimism.  
217
1352320
6240
منتظر زندگی طولانی‌تر و سالم‌تر باشند. یک خبر خوب برای شما، سم! اما من به بدبینی خود پایبندم.
22:38
If I anticipate things going wrong I don’t get  disappointed when they do! That’s actually a  
218
1358560
5840
اگر پیش‌بینی می‌کنم که همه چیز اشتباه می‌شود، ناامید نمی‌شوم! این در واقع یک
22:44
fairly positive way of looking at things, Neil,  but I’m not sure if most people would agree with  
219
1364400
5120
روش نسبتاً مثبت برای نگاه کردن به چیزها است، نیل، اما مطمئن نیستم که آیا اکثر مردم با شما موافق هستند
22:49
you – or maybe they would… It depends on the  answer to your question… Right. I asked Sam what  
220
1369520
5680
یا شاید آنها ... این بستگی به پاسخ سؤال شما دارد... درست است. از سام پرسیدم چه
22:55
proportion of British people describe themselves  as optimistic. And optimistically, I said it was  
221
1375200
6480
نسبتی از مردم بریتانیا خود را خوشبین توصیف می کنند . و با خوش‌بینانه، گفتم
23:01
c) 80 percent. Which was… the correct answer!  Of course it was. Whether you expect good or bad  
222
1381680
7040
ج) 80 درصد است. که… جواب صحیح بود! البته اینطور بود. چه انتظار داشته باشید که اتفاقات خوب یا بد
23:08
things to happen to you, you’re probably right.  So why not focus on the sunny side of life, Neil?  
223
1388720
6160
برای شما بیفتد، احتمالاً حق با شماست. پس چرا روی جنبه آفتابی زندگی تمرکز نکنی، نیل؟
23:14
That way, you’ve got nothing to lose! OK, let’s  recap the vocabulary from this programme, Sam.  
224
1394880
5280
به این ترتیب، شما چیزی برای از دست دادن ندارید! خوب، بیایید واژگان این برنامه را خلاصه کنیم، سم.
23:20
You’re certainly a glass-half-full person –  someone with an optimistic attitude to life.  
225
1400160
5200
شما مطمئناً فردی نیمه پر لیوان هستید - فردی با نگرش خوش بینانه به زندگی.
23:25
And you’re something of a Debbie Downer  - American slang for someone who brings  
226
1405360
4800
و شما چیزی شبیه دبی داونر هستید - عامیانه آمریکایی برای کسی که
23:30
everyone down by talking about the negative  side of things. If you sugarcoat something,  
227
1410160
5520
با صحبت کردن در مورد جنبه‌های منفی چیزها همه را پایین می‌آورد . اگر چیزی را شکر کنید،
23:35
you make it appear more positive than it really  is. The prefix hyper is used before an adjective  
228
1415680
6800
آن را مثبت‌تر از آنچه هست نشان می‌دهید . پیشوند hyper قبل از یک صفت استفاده می‌شود
23:42
to show having too much of that quality,  for example hypercritical means being  
229
1422480
6240
تا نشان دهد که این کیفیت بسیار زیاد است، به عنوان مثال hypercritical به معنای
23:48
too critical. If something hits rock bottom it  reaches its lowest possible level. And finally,  
230
1428720
6240
بیش از حد انتقادی بودن است. اگر چیزی به پایین‌ترین حد ممکن برسد، به پایین‌ترین سطح ممکن می‌رسد. و در نهایت،
23:54
the phrase grumpy old man can be used to  describe someone who always complains,  
231
1434960
5360
عبارت پیرمرد بداخلاق را می‌توان برای توصیف کسی که همیشه شکایت می‌کند،
24:00
is intolerant and gets annoyed easily… a bit like Neil! Thank you very much. Unfortunately our six minutes are up,  but
232
1440320
8140
تحمل نمی‌کند و به راحتی اذیت می‌شود... کمی شبیه نیل! بسیار از شما متشکرم. متأسفانه شش دقیقه ما تمام شد،  اما
24:08
join us again soon for more trending topics and useful vocabulary here at 6 Minute English. Goodbye for now. Bye!
233
1448460
7860
به زودی دوباره برای موضوعات پرطرفدارتر و واژگان مفید در اینجا در 6 دقیقه انگلیسی به ما بپیوندید. فعلا خدانگهدار. خدا حافظ!
24:21
Hello. This is 6 Minute  English from BBC Learning English. I'm Sam.  
234
1461775
4305
سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از BBC Learning English است. من سام هستم
24:26
And I'm Neil. In this programme, we're discussing  something we've heard a lot about during the  
235
1466080
4560
و من نیل هستم. در این برنامه، درباره چیزی صحبت می‌کنیم که در طول همه‌گیری درباره آن بسیار شنیده‌ایم
24:30
pandemic - kindness. When was the last time you  did something kind for someone else, Sam? Hmmm,  
236
1470640
6000
- مهربانی. آخرین باری که کاری برای شخص دیگری انجام دادی، کی بود؟ هوم،
24:36
I gave my mum flowers last week. Ah, that  was kind. And how did it feel? It felt good  
237
1476640
5440
هفته گذشته به مادرم گل دادم. آه، این مهربان بود. و چه حسی داشت؟ احساس خوبی داشت   که می
24:42
knowing I'd made her happy. Right! It's something  that psychologists are starting to prove  
238
1482080
4800
دانستم او را خوشحال کرده ام. درست! این چیزی است که روانشناسان از نظر علمی شروع به اثبات آن کرده‌اند،
24:46
scientifically but that most of us knew all along:  we feel just as good being kind to someone else  
239
1486880
6000
اما بیشتر ما از قبل می‌دانستیم: از مهربانی با دیگران به همان اندازه احساس خوبی داریم
24:52
as when someone is kind to us. It reminds me  of something called a random act of kindness.  
240
1492880
6480
که وقتی کسی با ما مهربان است. این مرا به یاد چیزی می‌اندازد که به آن رفتار تصادفی مهربانی می‌گویند. آیا
24:59
Have you heard of that, Neil? Yes, things like  helping a stranger cross the road - small,  
241
1499360
5120
در مورد آن شنیده ای، نیل؟ بله، چیزهایی مانند کمک به یک غریبه برای عبور از جاده -
25:04
everyday things people do to help others for  no other reason than to make them happy. Yes,  
242
1504480
5360
کارهای کوچک و روزمره که مردم برای کمک به دیگران انجام می‌دهند بدون دلیلی جز خوشحال کردن آنها. بله،
25:09
and one of the main benefits of being kind  is that we feel the kindness in ourselves.  
243
1509840
5280
و یکی از مزایای اصلی مهربان بودن این است که ما مهربانی را در خود احساس می کنیم. به آن
25:15
It's called 'the gift that keeps on giving'  - and it reminds me of my quiz question.  
244
1515120
5840
«هدیه‌ای که به دادن ادامه می‌دهد» می‌گویند - و من را به یاد سؤال مسابقه‌ام می‌اندازد.
25:20
In 2021, a global survey conducted for the BBC's  'Kindness Test' asked people to name their top  
245
1520960
7920
در سال 2021، یک نظرسنجی جهانی که برای «تست مهربانی» بی‌بی‌سی انجام شد از مردم خواسته شد تا
25:28
five random acts of kindness. So which kind act  came top? Was it: a) giving someone a smile? b)  
246
1528880
9840
پنج عمل مهربانی تصادفی خود را نام ببرند. بنابراین، کدام نوع عمل برتر شد؟ آیا این بود: الف) لبخند زدن به کسی؟ ب) در
25:38
giving someone a hug? or c) giving someone your  time to just listen? They all sound wonderful but  
247
1538720
7280
آغوش گرفتن کسی؟ یا ج) به کسی وقت بدهید تا فقط گوش کند؟ همه آنها فوق العاده به نظر می رسند، اما
25:46
what I'd really like is a nice big hug! OK, Neil,  we'll find out later if that's the right answer.  
248
1546000
6720
آنچه من واقعاً دوست دارم یک آغوش بزرگ خوب است! خوب، نیل، بعداً خواهیم فهمید که آیا این پاسخ درست است یا خیر.
25:52
Now, that good feeling Sam got from giving her  mum flowers is something psychologists have become  
249
1552720
5680
اکنون، آن احساس خوبی که سام از دادن گل به مادرش به دست آورد، چیزی است که روانشناسان
25:58
very interested in. During the past decade  over a thousand academic papers were written  
250
1558400
5120
بسیار به آن علاقه مند شده اند. در طول دهه گذشته، بیش از هزار مقاله دانشگاهی نوشته شده است
26:03
including the term 'kindness'. The author of  one such paper is Dr Dan Campbell-Meiklejohn,  
251
1563520
6160
. نویسنده یکی از این مقالات دکتر دن کمپبل-میکلجان،
26:09
senior psychologist at the University of Sussex,  and researcher for the BBC's Kindness Test. Here  
252
1569680
6480
روانشناس ارشد در دانشگاه ساسکس، و محقق آزمون مهربانی بی بی سی است. در اینجا
26:16
is Dr Campbell-Meiklejohn discussing his findings  with BBC World Service programme, Health Check.  
253
1576160
6640
دکتر کمبل-میکلجان در حال بحث درباره یافته‌های خود با برنامه خدمات جهانی بی‌بی‌سی، بررسی سلامت است.
26:22
What we know from the science is, and what can  seem counter-intuitive because giving can cost  
254
1582800
5680
چیزی که ما از علم می دانیم این است، و چیزی که می تواند غیر شهودی به نظر برسد، زیرا بخشیدن می تواند هزینه
26:28
something of ourselves, is that we can experience  a sense of reward when we are kind to others... so  
255
1588480
5520
ای برای خودمان داشته باشد، این است که وقتی با دیگران مهربان هستیم، می توانیم احساس پاداش را تجربه کنیم...
26:34
like, when we eat a yummy food or have a pleasant  surprise, the parts of our brain that help us  
256
1594000
5360
مانند زمانی که یک غذای خوشمزه می خوریم. یا سورپرایز دلپذیری داشته باشید ، بخش‌هایی از مغز که به ما کمک می‌کنند
26:39
remember these nice experiences and motivated us  to do them again and again - they become active  
257
1599360
5360
این تجربیات خوب را به خاطر بسپاریم و به ما انگیزه می‌دهند آن‌ها را بارها و بارها انجام دهیم -
26:44
when we're kind. And we call this feeling  a warm glow. Usually giving something away,  
258
1604720
6160
وقتی مهربان باشیم فعال می‌شوند. و ما این احساس را یک درخشش گرم می نامیم. معمولاً دادن چیزی،
26:50
money for example, means we no longer  possess it. But kindness is different:  
259
1610880
5840
مثلاً پول، به این معنی است که دیگر آن را نداریم. اما مهربانی متفاوت است:
26:56
both the giver of kindness and the receiver  experience what Dr Campbell-Meiklejohn calls  
260
1616720
5760
هم مهربان و هم گیرنده آن چیزی را تجربه می‌کنند که دکتر کمبل میکلیجان آن را
27:02
a warm glow - an inner feeling of happiness.  Nevertheless, for some people giving something  
261
1622480
6320
درخشش گرم می‌نامد - احساس درونی شادی. با این وجود، برای برخی از مردم دادن چیزی
27:08
away equals losing it, so for them being  kind seems counter-intuitive - opposite to  
262
1628800
6240
مساوی است با از دست دادن آن، بنابراین برای آن‌ها مهربان بودن غیرشهودی به نظر می‌رسد - برخلاف آن
27:15
the way you expect things should happen. But  on a chemical level the brain doesn't agree!  
263
1635040
5920
چیزی که انتظار دارید اتفاق بیفتد. اما در سطح شیمیایی، مغز موافق نیست!
27:20
For our brain, being kind feels as good as any  other pleasurable activity, for example eating  
264
1640960
6000
برای مغز ما، مهربان بودن به اندازه هر فعالیت لذت‌بخش دیگری احساس خوبی دارد، برای مثال خوردن
27:26
something yummy - something delicious which  tastes good. OK, Sam, I can see that being kind  
265
1646960
5840
یک چیز خوشمزه - چیزی خوشمزه که مزه خوبی دارد. باشه، سام، می توانم ببینم که مهربان بودن
27:32
is great in my personal life. But what about the  ruthless world of business or politics - surely  
266
1652800
5920
در زندگی شخصی من عالی است. اما در مورد دنیای بی‌رحم تجارت یا سیاست چطور - مطمئناً
27:38
there's no place for kindness there? It's true  that in many countries politics involves fierce  
267
1658720
5680
جایی برای مهربانی در آنجا نیست؟ درست است که در بسیاری از کشورها سیاست شامل
27:44
debate and criticism of anyone who disagrees  with you. But there are those who believe it  
268
1664400
5280
بحث و انتقاد شدید از هرکسی است که با شما مخالف است. اما کسانی هستند که معتقدند
27:49
doesn't have to be like that. Jennifer Nagel  for one. She's co-director of a movement called  
269
1669680
6480
لازم نیست اینطور باشد. جنیفر ناگل برای یکی. او یکی از کارگردانان جنبشی به نام «
27:56
Compassion in Politics and author of the book, We,  written with the actor Gillian Anderson. Listen as  
270
1676160
6240
ترحم در سیاست» و نویسنده کتاب «ما» است که با بازیگر جیلیان اندرسون نوشته است. همانطور که
28:02
Jennifer explains her vision to BBC World Service  programme, Health Check. Compassionate leadership  
271
1682400
7680
جنیفر دیدگاه خود را برای برنامه سرویس جهانی بی‌بی‌سی، بررسی سلامت، توضیح می‌دهد، گوش دهید. رهبری دلسوزانه
28:10
leads to inclusive, cooperative outcomes which  lead to fairer societies, lower crime rates,  
272
1690080
7200
منجر به نتایج فراگیر و مشارکتی می‌شود که منجر به جوامع عادلانه‌تر، نرخ کمتر جرم و جنایت،
28:17
higher levels of health and wellbeing. And yet  we have this idea that compassion somehow doesn't  
273
1697280
4800
سطوح بالاتر سلامت و رفاه می‌شود. و با این حال، ما این عقیده را داریم که دلسوزی به نحوی به آن
28:22
belong, that it can be dismissed in the same  way as women have been dismissed as something  
274
1702080
4240
تعلق ندارد، که می‌توان آن را به همان شیوه‌ای که زنان به‌عنوان
28:26
fluffy and a nice idea but not really practical.  But in fact, the science behind compassion  
275
1706320
6000
ایده‌ای کرکی و خوب، اما واقعاً عملی، نادیده گرفته می‌شوند، رد کرد. اما در واقع، علم پشت دلسوزی این
28:32
is that it actually takes courage to act with  compassion. Jennifer wants politics to be based  
276
1712320
6000
است که عمل کردن با شفقت در واقع به شجاعت نیاز دارد . جنیفر می خواهد سیاست مبتنی
28:38
on compassion - a strong feeling of empathy with  the suffering of others and a wish to help them.  
277
1718320
6400
بر شفقت باشد - احساس قوی همدلی با رنج دیگران و تمایل به کمک به آنها.
28:44
She says kindness is sometimes  dismissed as fluffy - soft and woolly,  
278
1724720
5120
او می‌گوید مهربانی گاهی به‌عنوان کرکی رد می‌شود - نرم و پشمالو،
28:49
something not considered serious or important.  But in fact, being compassionate is not easy  
279
1729840
6720
چیزی که جدی یا مهم تلقی نمی‌شود. اما در واقع، دلسوز بودن آسان نیست
28:56
and takes courage. Jennifer's is a strong voice  for a kinder, more compassionate society. But I  
280
1736560
6720
و شجاعت می خواهد. صدای جنیفر صدایی قوی برای جامعه ای مهربان تر و دلسوزتر است. اما
29:03
bet even she could use a random act of kindness  now and again... maybe a hug? Ah that's right,  
281
1743280
5120
شرط می‌بندم که حتی او هم می‌تواند از مهربانی تصادفی استفاده کند ... شاید یک بغل؟ آه درست است،
29:08
Neil, a hug was one of the top five random acts  of kindness I asked about in my quiz question,  
282
1748400
6240
نیل، در آغوش گرفتن یکی از پنج عمل تصادفی مهربانی بود که در سؤال مسابقه‌ام درباره‌اش پرسیدم،
29:14
along with smiling and listening. But which came  out on top? I said it was b) giving someone a hug.  
283
1754640
7200
همراه با لبخند و گوش دادن. اما کدام یک در صدر قرار گرفت؟ گفتم ب) در آغوش گرفتن کسی.
29:21
So, was I right? Giving a hug was... the wrong  answer, I'm afraid. The number one random act of  
284
1761840
6480
پس درست بود؟ در آغوش گرفتن... پاسخ اشتباهی بود، می ترسم. اولین اقدام تصادفی
29:28
kindness was a) giving a smile. But don't worry,  Neil - I have a big hug waiting for you here! Ah,  
285
1768320
7200
مهربانی الف) لبخند زدن بود. اما نگران نباش، نیل - من اینجا در آغوش بزرگی منتظرت هستم! آه،
29:35
thanks, Sam, that's so kind! OK, let's recap the  vocabulary from this discussion about random acts  
286
1775520
5840
متشکرم، سام، این خیلی مهربان است! بسیار خوب، بیایید واژگان این بحث درباره اعمال تصادفی
29:41
of kindness - small things people do to be kind to  others. Something counter-intuitive doesn't happen  
287
1781360
6880
مهربانی را دوباره مرور کنیم - کارهای کوچکی که مردم برای مهربانی با دیگران انجام می‌دهند. چیزی غیر شهودی
29:48
in the way you expect it to. Yummy means delicious  or tasting very good. A warm glow describes the  
288
1788240
6880
آنطور که شما انتظار دارید اتفاق نمی افتد. Yummy به معنای خوشمزه یا مزه بسیار خوب است. درخشش گرم،
29:55
pleasant inner feeling of happiness at doing  something kind. Compassion is a feeling of  
289
1795120
5440
احساس خوشبختی درونی را در انجام کاری مهربان توصیف می‌کند. شفقت عبارت است از احساس
30:00
sympathy for the suffering of others and a wish to  help them. And finally, something fluffy is soft  
290
1800560
6240
همدردی با رنج دیگران و آرزوی کمک به آنها. و در نهایت، چیزی کرکی نرم
30:06
and woolly, not considered serious or important.  Our six minutes are up, but if you've enjoyed this  
291
1806800
6480
و پشمی است و جدی یا مهم تلقی نمی شود. شش دقیقه ما تمام شده است، اما اگر از این برنامه لذت برده اید
30:13
programme, why not go out and perform your own  random act of kindness. Goodbye for now! Bye!
292
1813280
5520
، چرا بیرون نروید و مهربانی تصادفی خود را انجام ندهید. فعلا خدانگهدار! خدا حافظ!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7