Are women better leaders than men? - Leadership

Would you like to be led by an all-women team?

آیا دوست دارید توسط یک تیم تمام زنان هدایت شوید؟

What is it like to be a woman leader in a man's world?

رهبر زن در دنیای مردان چگونه است؟ زمانی

A huge risk is attached to undertaking

که شما یک زن هستید، به عهده

leadership positions when you're a woman,

گرفتن پست های رهبری ریسک بزرگی است ،

because you are judged on the basis of prejudice –

زیرا شما بر اساس تعصب مورد قضاوت قرار می گیرید -

prejudice linked to your gender.

تعصبی که به جنسیت شما مرتبط است.

We are going to look at what it takes to be a woman who leads.

ما می‌خواهیم ببینیم چه چیزی برای رهبری یک زن لازم است.

There might be lessons in it for men too.

ممکن است در آن برای مردان نیز درس هایی وجود داشته باشد.

The picture that made headlines around the world:

تصویری که در سرتاسر جهان خبرساز شد:

some of the leaders of Finland's new coalition government,

برخی از رهبران دولت ائتلافی جدید فنلاند،

notable for their gender and the way this informs

که به دلیل جنسیت و نحوه اطلاع رسانی

their policy and leadership.

سیاست و رهبری آن‌ها قابل توجه هستند.

All five leaders were women. All but one were under the age of 35

هر پنج رهبر زن بودند. زمانی که در دسامبر 2019 قدرت را به دست گرفتند، همه به جز یک نفر زیر 35 سال سن داشتند.

when they took power in December 2019.

Sanna Marin, at the age of 34,

سانا مارین، در سن 34 سالگی،

became Finland's youngest ever Prime Minister.

جوانترین نخست وزیر فنلاند شد.

Finland has a record of leading when it comes to women's rights:

فنلاند در زمینه حقوق زنان سابقه پیشرو دارد

the first country in the world to give full voting rights to women,

: اولین کشوری در جهان که حق رای کامل را به زنان اعطا کرد

and one used to females in positions of power.

و یکی از کشورهایی است که به زنانی که در مناصب قدرت هستند استفاده می شود.

The women say there are pitfalls to having an all-female team.

زنان می گویند که داشتن یک تیم کاملاً زنانه مشکلاتی دارد.

What we want is not to reproduce

آنچه ما می خواهیم بازتولید

the excluding structures, that men have used,

ساختارهای مستثنی شده ای نیست که مردان به عنوان زنان از آنها استفاده کرده اند

as women, but really, kind of, to change those structures.

، بلکه واقعاً به نوعی برای تغییر این ساختارها است.

And there have been disagreements between the leaders,

و اختلافاتی بین رهبران وجود داشته است ،

but Finland won praise for its early handling of the coronavirus pandemic,

اما فنلاند به دلیل مدیریت زودهنگام خود با همه‌گیری کروناویروس،

like some other female-led countries,

مانند برخی دیگر از کشورهای تحت رهبری زنان، مورد تحسین قرار گرفت،

And the government is pushing an ambitious equality programme,

و دولت در حال اجرای یک برنامه بلندپروازانه برابری است

that gives greater rights to trans people,

که به افراد ترنس حقوق بیشتری می‌دهد،

encourages parents to share caring responsibilities

والدین را تشویق می‌کند. به اشتراک گذاری مسئولیت های مراقبتی

and closes the gender pay gap.

و بستن شکاف دستمزد جنسیتی.

So, what does Finland's example tell us about female leadership

بنابراین، مثال فنلاند در مورد رهبری زنان در دنیای مردان به ما چه می گوید

in a man's world?

؟

All women in the 'Finnish Five' coalition

همه زنان در ائتلاف «پنج فنلاندی»

have, kind of, experiential understanding of,

به نوعی درک تجربی

you know, exclusion and marginalisation and living in hardship.

از طرد و به حاشیه راندن و زندگی در سختی دارند.

And I think that also makes them, you know,

و من فکر می‌کنم که این باعث می‌شود آنها، شما می‌دانید، آن را بیشتر

understand, care and value it more,

درک کنند، به آن اهمیت دهند و برای آن ارزش قائل شوند،

as well as inclusion and solidarity.

و همچنین مشارکت و همبستگی را افزایش دهند.

The Finnish leaders put care at the heart

رهبران فنلاند مراقبت را در

of the decisions they make and goals they set.

قلب تصمیماتی که می گیرند و اهدافی که تعیین می کنند قرار می دهند.

But actually working towards that goal involves perseverance,

اما در واقع کار برای رسیدن به این هدف مستلزم استقامت،

and working through difference, and working through conflict,

و تلاش از طریق تفاوت، و تلاش از طریق درگیری،

and trying to find a way around and through all these differences,

و تلاش برای یافتن راهی برای دور زدن و عبور از همه این تفاوت‌ها،

like political affiliation or beliefs

مانند وابستگی یا اعتقادات سیاسی

or, you know, your stances and so on.

یا، می‌دانید، موضع‌گیری‌های شما و غیره است.

So, I think women are experientially made to, kind of,

بنابراین، من فکر می‌کنم که زنان از سنین پایین به‌طور تجربی مجبور شده‌اند تا

work in that way from their early age

به این شکل

and they don't just give up on the first hurdle

کار کنند و نه تنها در اولین مانع تسلیم

but, you know, persevere.

نمی‌شوند، بلکه، می‌دانید، پشتکار هم می‌کنند.

The Finnish leaders have different political beliefs,

رهبران فنلاند عقاید سیاسی متفاوتی دارند،

but they persevere to work through their differences together.

اما آنها برای حل اختلافات خود با هم پشتکار دارند. زمانی

A huge risk is attached to undertaking

که شما یک زن هستید، به عهده

leadership positions when you're a woman,

گرفتن پست های رهبری ریسک بزرگی است ،

because you are judged on the basis of prejudice –

زیرا شما بر اساس تعصب مورد قضاوت قرار می گیرید -

prejudice linked to your gender.

تعصبی که به جنسیت شما مرتبط است.

So, if Finnish Five, for example, was to fail for any reason,

بنابراین، برای مثال، اگر پنج فنلاندی به هر دلیلی شکست بخورند،

you know, or misdeliver on the promises that they made,

می‌دانید، یا به وعده‌هایی که داده‌اند نادرست عمل می‌کنند،

they would probably be judged, you know, harsher

احتمالاً

than their male counterparts –

نسبت به همتایان مرد خود -

by politicians or media or their electorate.

توسط سیاستمداران، رسانه‌ها یا رای‌دهندگانشان، خشن‌تر قضاوت می‌شوند. .

So, women leaders are judged more harshly than male leaders.

بنابراین، رهبران زن شدیدتر از رهبران مرد مورد قضاوت قرار می گیرند .

They face prejudice because of their gender. Is that fair?

آنها به دلیل جنسیت خود با تعصب روبرو می شوند . آیا این عادلانه است؟

The pandemic, or financial crisis, or climate crisis:

همه‌گیری، یا بحران مالی، یا بحران آب‌وهوایی

they're... they are making it obvious

: آن‌ها آشکار

that this kind of inclusive, caring leadership

می‌کنند که این نوع رهبری فراگیر و دلسوز

is something that we require in order to get through.

چیزی است که ما برای عبور از آن به آن نیاز داریم.

And I think that's what propelled...

و من فکر می‌کنم این

that is exactly what propelled this kind of –

چیزی است که

traditionally understood – this feminine leadership forward.

این رهبری زنانه را به جلو سوق داد.

And I can see, you know, it being applied widely in the future.

و می‌دانم که در آینده به طور گسترده اعمال می‌شود.

So, the leadership qualities traditionally associated with women,

بنابراین، ویژگی های رهبری که به طور سنتی با زنان مرتبط است،

such as caring for others and working together,

مانند مراقبت از دیگران و همکاری با یکدیگر،

have proven successful in tackling global crises.

در مقابله با بحران های جهانی موفق بوده است.

Meggie Palmer started life as a journalist,

مگی پالمر زندگی خود را به عنوان یک روزنامه نگار آغاز کرد،

but realised she had a different story to tell.

اما متوجه شد که داستان متفاوتی برای گفتن دارد.

Women across the world are generally paid less than men

زنان در سراسر جهان به طور کلی کمتر از مردان دستمزد می‌گیرند

and don't hold as many top jobs in companies.

و مشاغل برتر در شرکت‌ها را ندارند.

Meggie decided to do something about that,

مگی تصمیم گرفت کاری در مورد آن انجام دهد،

so she set up PepTalkHer.

بنابراین PepTalkHer را راه اندازی کرد.

It coaches women on getting fair pay

زنان را در دریافت دستمزد منصفانه آموزش

and pushes for gender balance in senior positions.

می دهد و برای تعادل جنسیتی در پست های ارشد فشار می آورد.

Its aim is to end the pay gap

هدف آن پایان دادن به شکاف دستمزدها

and help women become the leaders they want to be.

و کمک به زنان برای تبدیل شدن به رهبرانی است که می‌خواهند باشند.

So, I've had some really positive experiences as a woman in leadership:

بنابراین، من تجربیات واقعا مثبتی به عنوان یک زن در رهبری داشته‌ام:

I've had a lot of men and women who've sponsored me

مردان و زنان زیادی داشته‌ام که از من حمایت مالی

to get into more senior roles in the workforce.

کرده‌اند تا در نقش‌های ارشد بیشتری در نیروی کار شرکت کنم.

I've also had some really negative experiences in the workplace,

من همچنین تجربیات بسیار منفی در محل کار داشته ام،

with inappropriate behaviour, being spoken to differently

با رفتارهای نامناسب، متفاوت با من صحبت می شود

and being treated differently, purely because of my gender.

و با من رفتار متفاوتی می شود، صرفاً به دلیل جنسیت.

Meggie Palmer has had positive and negative experiences.

مگی پالمر تجربیات مثبت و منفی داشته است.

She has been supported to reach senior positions,

او برای رسیدن به پست های ارشد حمایت شده است،

but she has also been treated differently to her male colleagues.

اما با همکاران مردش نیز رفتار متفاوتی داشته است.

I had an experience of pay inequality in my career:

من تجربه نابرابری دستمزد را در شغلم داشتم:

I found out that I was being paid less

متوجه شدم که حقوق کمتری دریافت

and had different terms and conditions to my employment,

می‌کنم و

when compared to my male colleagues.

در مقایسه با همکاران مردم شرایط و ضوابط متفاوتی برای استخدامم دارم.

This didn't seem fair to me, so I raised it with the bosses

این به نظر من منصفانه نبود، بنابراین آن را با روسا مطرح کردم

and they said to me: 'Meggie, if you don't like it,

و آنها به من گفتند: "مگی، اگر دوست داری،

you can quit or you can take us to court.'

می توانی استعفا بدهی یا می توانی ما را به دادگاه ببری."

Now, this is a few years ago, so I hope

اکنون، این مربوط به چند سال پیش است، بنابراین امیدوارم شرایط

that things have changed somewhat.

تا حدودی تغییر کرده باشد.

Although, what we know is that the gender pay gap still exists

اگرچه آنچه ما می دانیم این است که شکاف دستمزد جنسیتی هنوز

all around the world – still to this day.

در سراسر جهان وجود دارد - هنوز هم تا به امروز.

Meggie had her own experiences of being paid less

مگی تجربیات خودش را از دریافت کمتر

than her male counterparts – pay inequality –

از همتایان مرد خود داشت - نابرابری در پرداخت -

and wanted to do something about it.

و می خواست کاری در این زمینه انجام دهد.

Being the only person anywhere is lonely, right?

تنها بودن در همه جا تنهاست، درست است؟

If you're the only person of colour, if you're the only woman,

اگر شما تنها فرد رنگین پوست هستید، اگر تنها زن هستید،

it's... it can be lonely,

این می تواند تنها باشد،

and so... you know, that's what women leaders tell me – that it is lonely

و بنابراین... می دانید، این چیزی است که رهبران زن به من می گویند – که این تنها است

and I've... you know, I sit on some not-for-profit boards

و من ... می دانید، من در برخی از هیئت های غیرانتفاعی می

and I've had the experience as well of... of raising issues,

نشینم و همچنین تجربه ... طرح مسائلی،

particularly that pertain to women,

به ویژه در مورد زنان،

and just getting crickets from all the men on the board, right?

و گرفتن جیرجیرک از همه مردان هیئت مدیره را داشته ام. ، درست؟

And I would get a little bit of support, maybe,

و شاید

from one of the other female board members, but we were outnumbered.

از یکی از اعضای زن دیگر هیئت مدیره کمی حمایت می‌شد، اما تعداد ما بیشتر بود.

And so, when you're outnumbered, it's really hard to create that change, right?

و بنابراین، وقتی تعداد شما بیشتر است، ایجاد این تغییر واقعاً سخت است، درست است؟

And so, it's frustrating

و بنابراین، ناامید کننده است،

but it's something that we need to continue to talk about.

اما چیزی است که ما باید در مورد آن صحبت کنیم.

We have to keep amplifying this issue.

ما باید به تشدید این موضوع ادامه دهیم.

Meggie knows what it is like to be one of the only women in the boardroom.

مگی می داند که بودن یکی از تنها زنان در اتاق هیئت مدیره چگونه است.

Women leaders can often feel isolated.

رهبران زن اغلب می توانند احساس انزوا کنند.

So, when we think about whose responsibility is it

بنابراین، وقتی به این فکر می‌کنیم که

to improve these situations,

مسئولیت بهبود این موقعیت‌ها

really, it's all of our responsibilities.

چه کسی است، واقعاً همه مسئولیت‌های ماست.

This is not a problem just for women to solve;

این مشکلی نیست که فقط زنان آن را حل کنند.

this is not a problem just for leadership to solve;

این مشکلی نیست که فقط رهبری آن را حل کند.

this is a problem for all of us to solve.

این مشکلی است که همه ما باید آن را حل کنیم.

When you are in middle management and you are hiring,

وقتی در مدیریت میانی هستید و استخدام

you have the ability to say: 'I want to make sure

می کنید، این توانایی را دارید که بگویید: "می خواهم مطمئن

that I'm interviewing male and female candidates.' Right?

شوم که با نامزدهای زن و مرد مصاحبه می کنم ." درست؟

When you are interviewing for jobs, you can actively ask:

هنگامی که برای شغل مصاحبه می کنید، می توانید فعالانه بپرسید:

'What are the policies here to encourage diversity amongst the team?'

"در اینجا چه سیاست هایی برای تشویق تنوع در بین تیم وجود دارد؟"

Meggie says change is everyone's responsibility.

مگی می گوید تغییر مسئولیت همه است.

Everyone, at whatever level, should ask the questions

همه در هر سطحی باید سوالاتی را مطرح کنند

that will lead to more equality in the workplace.

که منجر به برابری بیشتر در محیط کار شود.

So, we know that when there are women in leadership, companies perform better.

بنابراین، ما می دانیم که وقتی زنان در رهبری حضور دارند، شرکت ها عملکرد بهتری دارند.

We know that women-led start-ups return a higher return on investment

می‌دانیم که استارت‌آپ‌های تحت رهبری زنان

to investors, than teams of start-ups that just have men in leadership.

نسبت به تیم‌هایی از استارت‌آپ‌هایی که فقط مردان رهبری دارند، بازده سرمایه‌گذاری بیشتری را به سرمایه‌گذاران باز می‌گردانند.

We know when we're looking at larger businesses,

ما می دانیم که وقتی به کسب و کارهای بزرگتر نگاه می کنیم،

when there are women in the c-suite,

وقتی زنان در c-suite هستند

the net profit of that business goes up.

، سود خالص آن کسب و کار بالا می رود.

When we have women in leadership, what we find is

هنگامی که ما زنان را در رهبری داریم، آنچه می‌بینیم این است

the decision-making process is more robust and more effective.

که فرآیند تصمیم‌گیری قوی‌تر و مؤثرتر است.

Research shows that companies that have women in leadership roles

تحقیقات نشان می دهد که شرکت هایی که زنان در نقش های رهبری دارند

perform better.

عملکرد بهتری دارند.

So, what have we learnt about women in leadership?

بنابراین، ما در مورد زنان در رهبری چه آموخته ایم؟

They face more judgement and risk to their reputations,

آنها با قضاوت و خطر بیشتری برای شهرت خود روبرو هستند،

but they're likely to prioritise care and compassion in decision-making

اما احتمالاً مراقبت و شفقت را در تصمیم گیری در اولویت قرار می دهند

and they can make businesses and governments more effective.

و می توانند مشاغل و دولت ها را مؤثرتر کنند.