Are companies above the law? BBC Learning English

Can anything be done to stop a multinational company

آیا می توان کاری برای جلوگیری از یک شرکت چند ملیتی

that wants to abuse your rights?

که می خواهد از حقوق شما سوء استفاده کند، انجام داد؟

In this episode, we'll show you how international law

در این قسمت، ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه قوانین بین المللی

keeps the world's biggest companies in line.

بزرگترین شرکت های جهان را در صف نگه می دارد .

Coming up: Nike's big ticking off...

در راه است: نایک در راه است...

A sweet victory for Cadbury's workers...

یک پیروزی شیرین برای کارگران Cadbury...

And how Shell's oil spills in Africa are dealt with in UK courts...

و نحوه برخورد با نشت نفت شل در آفریقا در دادگاه های بریتانیا...

First up: is the law strong enough to stop companies breaking it?

اول: آیا قانون به اندازه کافی قوی است که شرکت ها را زیر پا بگذارد؟

Sometimes companies take it on themselves

گاهی اوقات شرکت ها این وظیفه را بر عهده می گیرند

to look after their workers well.

که از کارگران خود به خوبی مراقبت کنند.

Chocolate makers Cadbury have sometimes been praised

شکلات سازان Cadbury گاهی اوقات به

for actively improving the lives of their plantation workers:

دلیل بهبود فعال زندگی کارگران مزرعه خود مورد ستایش قرار می گیرند:

something called Corporate Social Responsibility, or CSR.

چیزی به نام مسئولیت اجتماعی شرکت یا CSR.

But, without an international legal body to enforce rules,

اما، بدون یک نهاد حقوقی بین‌المللی برای اجرای قوانین،

what can be done when companies don't choose to behave well?

وقتی شرکت‌ها رفتار مناسبی را انتخاب نمی‌کنند، چه کاری می‌توان انجام داد؟

Time for some clever legal work.

وقت آن است که کارهای حقوقی هوشمندانه انجام دهیم.

In the early 2000s, Nike denied claims its workers

در اوایل دهه 2000، نایک ادعای

were being mistreated in foreign factories.

بدرفتاری با کارگرانش در کارخانه‌های خارجی را رد کرد.

So, a man called Mark Kasky took Nike to court,

بنابراین، مردی به نام مارک کاسکی، نایک را

using American advertising laws forbidding companies

با استفاده از قوانین تبلیغاتی آمریکا که شرکت‌ها را

from making 'false and misleading' claims over those denials.

از طرح ادعاهای «کاذب و گمراه‌کننده» در مورد این تکذیب‌ها منع می‌کرد، به دادگاه برد.

Nike defended themselves aggressively,

نایک به شدت از

going all the way to the country's top court

خود دفاع کرد و به دادگاه عالی کشور رفت

to argue that they could say what they liked

تا استدلال کند که آنها می توانند آنچه را که دوست دارند

under free speech rules.

تحت قوانین آزادی بیان بگویند.

Eventually, Nike lost and agreed to pay

در نهایت، نایک باخت و موافقت کرد

to strengthen workplace monitoring.

برای تقویت نظارت بر محل کار پول بپردازد.

We asked Mark whether he was worried about taking on Nike in court.

ما از مارک پرسیدیم که آیا او نگران است که نایک را در دادگاه بپذیرد.

The fact that it was Nike made... made no difference. In fact, there...

این واقعیت که نایک بود باعث شد ... تفاوتی نداشت. در واقع

there was a level playing field, we felt,

، از نظر نحوه تصمیم گیری دادگاه، ما احساس می کردیم که زمین بازی مساوی وجود دارد

in terms of the way the court would decide.

.

Nike may have had a lot more money, but we felt we had the stronger case,

نایک ممکن است پول بسیار بیشتری داشته باشد، اما ما احساس کردیم که پرونده قوی تری داریم،

even though we had lost at the local Municipal and the Appeals level.

حتی اگر در سطح شهرداری و استیناف محلی شکست خورده بودیم .

And we felt that there was no way – Nike can't...

و ما احساس کردیم که هیچ راهی وجود ندارد - نایک نمی تواند ...

they can't use money to beat you; facts have to beat you.

آنها نمی توانند از پول برای شکست دادن شما استفاده کنند. حقایق باید شما را شکست دهد

The... the logic of their case has to beat you.

منطق پرونده آنها باید شما را شکست دهد.

So, that shows that it doesn't matter how much money a company has;

بنابراین، این نشان می دهد که مهم نیست یک شرکت چقدر پول دارد.

you have to rely on facts to win in court.

برای برنده شدن در دادگاه باید به حقایق تکیه کنید .

How did he actually sue Nike?

او واقعاً چگونه از نایک شکایت کرد؟

First of all, we sued at the... well, I...

اول از همه، ما از... خوب، من...

we sued at the Municipal Court level, which is local, and we lost there.

ما در سطح دادگاه شهرداری که محلی است شکایت کردیم و در آنجا باختیم.

Then we appealed it to the Appeals Court and we lost there as well,

سپس به دادگاه استیناف شکایت کردیم و در آنجا نیز شکست خوردیم،

but we still felt we had a legitimate case

اما همچنان احساس می‌کردیم که یک پرونده قانونی داریم

and so we appealed to the California Supreme Court and there we prevailed.

و بنابراین به دادگاه عالی کالیفرنیا شکایت کردیم و در آنجا پیروز شدیم.

What this tells us is that you can challenge a court's ruling

چیزی که این به ما می‌گوید این است که می‌توانید حکم دادگاه را به چالش بکشید

and try to win your case again by going to a higher court.

و با مراجعه به دادگاه بالاتر سعی کنید دوباره در پرونده خود پیروز شوید .

So, what happened in the Supreme Court?

پس در دیوان عالی کشور چه گذشت؟

When the California Supreme Court ruled in my favour, they were saying,

زمانی که دادگاه عالی کالیفرنیا به نفع من رای داد، آنها می‌گفتند:

'If you're making statements, factual statements,

"اگر شما اظهارات و اظهارات واقعی

about your product – where they're produced, how they're produced,

درباره محصول خود می‌دهید - کجا تولید می‌شوند، چگونه تولید می‌شوند،

what's in them –

چه چیزی در آنها وجود دارد -

and your intention is to convince people to buy your product,

و قصد شما این است که مردم را متقاعد کنید که محصول شما را بخرند،

those statements must be true.

این اظهارات باید درست باشد.

And if it... if they aren't true, you will be sued and you will lose.

و اگر ... اگر درست نباشد از شما شکایت خواهد شد و ضرر خواهید کرد.

So, this tells us that if a company lies about how it behaves,

بنابراین، این به ما می گوید که اگر یک شرکت در مورد نحوه رفتار خود دروغ بگوید

it risks being found out in court.

، خطر کشف شدن آن در دادگاه وجود دارد.

Mark used a clever tactic

مارک از یک تاکتیک هوشمندانه استفاده کرد و

by fighting over Nike's statements, not their working conditions.

بر سر اظهارات نایک دعوا کرد، نه شرایط کاری آنها.

Conditions in other countries improved.

شرایط در کشورهای دیگر بهبود یافته است.

So, how do you challenge a foreign multinational

بنابراین، چگونه یک شرکت چندملیتی خارجی را

who's doing something wrong in your country?

که در کشور شما کار اشتباهی انجام می‌دهد، به چالش می‌کشید؟

Let's go to Nigeria now, where the Bodo community live,

بیایید اکنون به نیجریه برویم، جایی که جامعه بودو

relying on fishing and farming.

با تکیه بر ماهیگیری و کشاورزی زندگی می کند.

In 2008, two massive oil spills from a Shell oil pipeline

در سال 2008، دو نشت نفت عظیم از یک خط لوله نفت شل،

polluted their land and killed much of the marine life they relied on.

زمین آنها را آلوده کرد و بسیاری از جانداران دریایی را که آنها به آنها متکی بودند، از بین برد.

Shell initially offered only food as compensation.

شل در ابتدا فقط غذا را به عنوان غرامت ارائه می کرد.

The Bodo community took legal action in UK courts,

جامعه بودو در دادگاه های بریتانیا اقدام قانونی کرد،

even though the spills were in Nigeria.

حتی اگر نشت در نیجریه بود.

In 2014, four months before the case was due to be heard in court,

در سال 2014، چهار ماه قبل از رسیدگی به پرونده در دادگاه،

the case was settled for £55 million.

این پرونده با مبلغ 55 میلیون پوند به پایان رسید.

British law firm Leigh Day worked on the case.

شرکت حقوقی بریتانیایی لی دی روی این پرونده کار کرد.

Daniel Leader, from Leigh Day, explained

دانیل لیدر، از لی دی، توضیح داد

why this case was not heard in a Nigerian court.

که چرا این پرونده در دادگاه نیجریه مورد رسیدگی قرار نگرفت .

The case was heard in the UK because we decided

این پرونده در بریتانیا مورد رسیدگی قرار گرفت زیرا ما تصمیم

to sue the UK-registered parent company

گرفتیم از شرکت مادر ثبت شده در انگلستان به

for the failures of its Nigerian subsidiary,

دلیل شکست شرکت تابعه نیجریه شکایت کنیم،

and the law in the UK is that if you can demonstrate

و قانون در انگلستان این است که اگر می توانید نشان دهید

the parent company was involved in some way

که شرکت مادر به نحوی در شکست شرکت مادر نقش داشته است.

in the failures of its subsidiary,

زیرمجموعه آن،

then there's no reason why you can't hold it to account

پس دلیلی وجود ندارد که نتوانید آن را به

for those failures in the UK courts.

دلیل این شکست ها در دادگاه های بریتانیا مسئول بدانید.

And the rule, broadly, is that the country

و قاعده، به طور کلی، این است که کشوری

where the harm occurred

که آسیب در

is the system of law that the courts will apply.

آن رخ داده، سیستم قانونی است که دادگاه ها اعمال می کنند.

So, if you are a Nigerian fishermen suing Shell in the UK,

بنابراین، اگر شما یک ماهیگیر نیجریه‌ای هستید که از شل در بریتانیا شکایت می‌کنید

the UK judge will apply Nigerian law

، قاضی بریتانیا قوانین نیجریه را اعمال می‌کند

and get expert evidence as to what the relevant Nigerian law is.

و شواهد کارشناسی در مورد اینکه قانون نیجریه مربوطه چیست دریافت می‌کند.

You can sometimes sue a parent company in one country

گاهی اوقات می توانید از یک شرکت مادر در یک کشور

for the actions of its subsidiary in another country.

به دلیل اقدامات شرکت تابعه آن در کشور دیگر شکایت کنید.

You need to show the parent was controlling the subsidiary.

باید نشان دهید که والدین شرکت فرعی را کنترل می‌کردند.

What problems do multinational companies present lawyers?

شرکت های چند ملیتی چه مشکلاتی را برای وکلا مطرح می کنند؟

The fundamental issue is that

مسئله اساسی این است که

they will not only hide behind their corporate structure

آنها نه تنها در پشت ساختار شرکتی خود پنهان می

but they'll also argue that they should be held to account locally,

شوند، بلکه استدلال می کنند که باید به صورت محلی،

in the local jurisdictions,

در حوزه های قضایی محلی مورد بازخواست قرار گیرند،

and the problem with that is actually you can't get justice

و مشکل این است که در واقع شما نمی توانید عدالت را بدست آورید.

if you are a poor community in Nigeria, or Kenya, or Zambia,

یک جامعه فقیر در نیجریه، کنیا یا زامبیا،

because you simply don't have the resources to take on

زیرا شما به سادگی منابع لازم برای مقابله با

multinational companies within those legal systems.

شرکت های چند ملیتی را در آن سیستم های قانونی ندارید.

Multinational companies can argue cases should be heard locally

شرکت‌های چند ملیتی می‌توانند استدلال کنند که پرونده‌ها باید

to make it easier for them to win, rather than going to foreign courts,

به‌جای مراجعه به دادگاه‌های خارجی،

which may be more affordable for poor communities.

که ممکن است برای جوامع فقیر مقرون‌به‌صرفه‌تر باشد، به صورت محلی برای سهولت برنده شدن برای آنها شنیده شود.

So, do multinationals have to follow international human rights laws?

بنابراین، آیا شرکت های چندملیتی باید از قوانین بین المللی حقوق بشر پیروی کنند؟

So, the answer is increasingly they... they do,

بنابراین، پاسخ به طور فزاینده ای این است که آنها به

following the creation of something called

دنبال ایجاد چیزی به نام

the UN general principles on business and human rights,

اصول کلی سازمان ملل در مورد تجارت و حقوق بشر،

which everyone agreed to internationally –

که همه در سطح بین المللی با آن موافق بودند -

all countries and corporations agreed to internationally –

همه کشورها و شرکت ها در سطح بین المللی با آن موافقت کردند -

about ten years ago, which applies human rights norms to companies.

حدود ده سال پیش، که اعمال می شود، انجام می دهند. هنجارهای حقوق بشر برای شرکت ها

At the moment, they do not have the force of law: they are voluntary.

در حال حاضر، آنها قدرت قانون ندارند: آنها داوطلبانه هستند.

But, there are moves afoot to give them legal standing.

اما، اقداماتی در حال انجام است تا به آنها وجهه قانونی بدهد.

There are voluntary rules on human rights for companies,

قوانین داوطلبانه ای در مورد حقوق بشر برای شرکت ها وجود دارد

called the UN Guiding Principles.

که به آنها اصول راهنمای سازمان ملل می گویند.

Many countries and organisations accept them.

بسیاری از کشورها و سازمان ها آنها را می پذیرند.

Campaigners are pushing for them to be binding.

کمپین ها برای الزام آور بودن آنها اصرار دارند.

We've seen how using law internationally can mean

ما دیده‌ایم که چگونه استفاده از قانون در سطح بین‌المللی می‌تواند به این معنی باشد

you can fight cases in courts that suit you better.

که می‌توانید در دادگاه‌هایی که برای شما مناسب‌تر است، مبارزه کنید.

Sometimes this means companies can't hide from the law.

گاهی اوقات این بدان معناست که شرکت ها نمی توانند از قانون پنهان شوند.

Mark Kasky's case showed us how using national law cleverly

مورد مارک کاسکی به ما نشان داد که چگونه استفاده هوشمندانه از قوانین ملی

can have a big, and positive, international impact.

می تواند تأثیر بزرگ و مثبت بین المللی داشته باشد.