Learn 6 Body Idioms in English: get cold feet, play by ear...

270,841 views ・ 2016-08-01

Adam’s English Lessons


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:01
Hi. Welcome back to www.engvid.com. My name's Adam.
0
1449
3445
سلام. به www.engvid.com بازگردید. اسم من آدم است
00:04
Today's lesson is going to be about idioms,
1
4919
3573
درس امروز قرار است در مورد اصطلاحات باشد،
00:08
everyday idioms that you will hear people use quite regularly in many situations,
2
8517
6403
اصطلاحات روزمره که می شنوید مردم به طور منظم در بسیاری از موقعیت ها از آنها استفاده می کنند،
00:14
and we're going to look at body idioms. All of these idioms have some part of the body
3
14945
5493
و ما به اصطلاحات بدن نگاه می کنیم. همه این اصطلاحات بخشی از بدن را
00:20
inside them.
4
20463
1047
در داخل خود دارند.
00:21
Now, again, just a little refresh... To refresh our memories: What is an idiom? An idiom is
5
21510
5210
حالا، دوباره، فقط کمی تازه کردن... برای تازه کردن خاطرات: اصطلاح چیست؟ اصطلاح اصطلاحی است
00:26
an expression whose words alone don't mean what the actual idiom means. What that means
6
26720
7730
که کلمات آن به تنهایی معنای اصطلاح واقعی را ندارند. معنی
00:34
is the words themselves and the actual meaning of the idiom are completely different.
7
34450
5070
آن خود کلمات است و معنای واقعی اصطلاح کاملاً متفاوت است.
00:39
So, for example: "to get cold feet". Now, of course, in the wintertime if you take your
8
39520
5600
به عنوان مثال: "سرد شدن پا". البته در فصل زمستان اگر
00:45
socks off, your feet are going to get cold, but that's not what this means.
9
45120
4163
جوراب‌هایتان را در بیاورید، پاهایتان سرد می‌شوند، اما این معنایش این نیست.
00:49
"To get cold feet" means to get scared. You're about to do something, you've been planning it, you
10
49330
7830
«سرد شدن پا» به معنای ترسیدن است. شما در شرف انجام کاری هستید، برنامه‌ریزی می‌کردید،
00:57
know it's coming, you want to do it, but then at the last minute, you get cold feet. It
11
57160
5710
می‌دانید که در راه است، می‌خواهید آن را انجام دهید، اما در آخرین لحظه، سردتان می‌شود.
01:02
means you get scared and you don't want to do it anymore; you want to back away from
12
62870
3539
یعنی شما می ترسید و دیگر نمی خواهید این کار را انجام دهید. شما می خواهید از
01:06
doing this. Okay? You want to back out of it. So, the most common example of getting
13
66409
5130
انجام این کار عقب نشینی کنید. باشه؟ شما می خواهید از آن عقب نشینی کنید. بنابراین، رایج ترین مثال
01:11
cold feet is just before your wedding, and this happens to a lot of men. Tomorrow's the
14
71539
6021
سرد شدن پا درست قبل از عروسی شما است و این برای بسیاری از مردان اتفاق می افتد. فردا
01:17
wedding, let's say, I'm getting married tomorrow, and tonight I'm thinking:
15
77560
3753
عروسی است، فرض کنید من فردا ازدواج می کنم و امشب دارم فکر می کنم:
01:21
"Oh my god, this is my last night of freedom. I don't want to do it. Forget it. Wedding's off."
16
81338
4889
"وای خدای من، این آخرین شب آزادی من است، نمی خواهم این کار را بکنم، فراموشش کن، عروسی تعطیل است."
01:26
So I have cold feet. Very common, happens to a lot of people. Doesn't have to be about wedding,
17
86252
6367
پس من پاهایم سرد است. بسیار رایج است، برای بسیاری از افراد اتفاق می افتد. لازم نیست در مورد عروسی باشد،
01:32
it could be about anything; you're about to start a new job, you're about to move to a
18
92619
3920
ممکن است در مورد هر چیزی باشد. شما در شرف شروع یک کار جدید هستید، شما در شرف نقل مکان به یک
01:36
new house, you're about to do anything - last minute, you get scared, you don't want to
19
96539
4540
خانه جدید هستید، شما در حال انجام هر کاری هستید - لحظه آخر، می ترسید، دیگر نمی خواهید
01:41
do it anymore.
20
101079
1231
آن را انجام دهید.
01:42
"To get something off one's chest", to get something off your chest. Now, this sounds
21
102899
5650
«چیزی از سینه برداشتن»، چیزی را از سینه بیرون کشیدن. حالا، این
01:48
like pretty straightforward, but if you have something on your chest it means you're holding
22
108549
4221
خیلی ساده به نظر می رسد، اما اگر چیزی روی سینه خود دارید، به این معنی است که
01:52
it and it's very heavy, and you really just want to... You just want to get it out. You
23
112770
4049
آن را نگه داشته اید و بسیار سنگین است، و واقعاً فقط می خواهید ... فقط می خواهید آن را بیرون بیاورید. شما
01:56
want to express something. It could be a secret, it could be a feeling you have for someone,
24
116819
7160
می خواهید چیزی را بیان کنید. این می تواند یک راز باشد، می تواند احساسی باشد که نسبت به کسی دارید،
02:03
it could be a complaint you have, but you just didn't want to say it. You've been holding
25
123979
4401
می تواند شکایتی باشد که دارید، اما نمی خواهید آن را بگویید. شما
02:08
it inside and holding it inside, and it's been sitting right here, and it's heavy, and
26
128380
4559
آن را در داخل نگه داشته اید و آن را در داخل نگه داشته اید، و همین جا نشسته است، و سنگین است، و
02:12
you don't want to carry it anymore. You want to get it off your chest. So, you go into
27
132939
3921
دیگر نمی خواهید آن را حمل کنید. می خواهی آن را از سینه خود برداری. بنابراین، وارد
02:16
your boss and you say:
28
136860
1589
رئیس خود می شوید و می گویید:
02:18
"Boss, I got to get something off my chest. You're a terrible boss. I don't want to work for you anymore.
29
138660
4957
"رئیس، من باید چیزی از سینه ام بردارم. شما رئیس وحشتناکی هستید. من دیگر نمی خواهم برای شما کار کنم.
02:23
Either pay me a lot more money or I'm leaving."
30
143718
2892
یا پول بیشتری به من بدهید یا من 'من دارم میرم."
02:26
Or there's a girl you really like or a boy you really like, and you go up to this person and you say:
31
146610
4501
یا دختری هست که خیلی دوستش داری یا پسری هست که خیلی دوستش داری ، و به سمت این شخص می روی و می گویی:
02:31
"I have to get something off my chest. I've been in love with you for like
32
151136
3284
"من باید چیزی از سینه ام بردارم. من حدود پنج سال است که عاشقت هستم
02:34
five years. I can't hold it inside anymore. I have to get it off my chest, so I'm telling you."
33
154420
5180
. می توانم دیگر آن را داخل نگه دار، باید آن را از روی سینه ام جدا کنم، پس به تو می گویم.
02:39
Okay? Then you feel much lighter, in theory.
34
159625
3775
باشه؟ سپس از نظر تئوری احساس سبکی بیشتری می کنید .
02:43
"To be in over one's head". Over one's head. Now, technically, if you go into the swimming
35
163980
6390
"در بالای سر بودن". بالای سر آدم حالا، از نظر فنی، اگر وارد
02:50
pool and you go below the surface of the water, then you're in over your head, but it's the
36
170370
5319
استخر شوید و به زیر سطح آب بروید، در آن صورت در بالای سرتان هستید، اما
02:55
same idea in other situations. If you're doing something that you can't handle, it's too
37
175689
5410
در موقعیت‌های دیگر هم همین است. اگر کاری را انجام می‌دهید که نمی‌توانید از عهده آن برآیید،
03:01
difficult for you, then you're in over your head. So, for example, you got a job... You
38
181099
5920
برای شما خیلی سخت است، پس در بالای سر خود هستید . مثلاً یک کار پیدا کردی...
03:07
just finished university, you got a job, and somebody hired you to be the manager of a
39
187019
4700
تازه دانشگاه را تمام کردی، شغلی پیدا کردی، و یکی تو را استخدام کرد تا مدیر یک
03:11
whole department, and you think: "Yeah, no problem. I can do this." You have no experience
40
191719
4970
بخش کامل باشی، و فکر می‌کنی: «آره، مشکلی نیست، من می‌توانم این کار را انجام دهم. " شما تجربه ای در
03:16
doing it, but yeah, you can do it. So you go and it's... Right away you notice that
41
196689
4821
انجام آن ندارید، اما بله، می توانید آن را انجام دهید. پس میروی و می شود... همان موقع متوجه می شوی که
03:21
it's too difficult for you, you don't know what you're doing. The staff don't like you,
42
201510
3839
برایت خیلی سخت است، نمی دانی داری چه کار می کنی. کارکنان شما
03:25
they don't respect you, they don't listen to you. You don't know what to do because
43
205349
3911
را دوست ندارند، به شما احترام نمی گذارند، به شما گوش نمی دهند . شما نمی دانید چه کاری انجام دهید
03:29
you're in over your head. You've taken on a job that's too big for you. Okay?
44
209260
6089
زیرا در بالای سر خود هستید. شما شغلی را پذیرفته اید که برای شما خیلی بزرگ است. باشه؟
03:35
"To let one's hair down". Now, this obviously sounds like it should be for women, but it
45
215955
5185
«موهای خود را رها کردن». در حال حاضر، واضح است که این برای زنان باید باشد، اما
03:41
could be for men, too. "To let your hair down" means to relax, just go do something fun,
46
221140
5150
می تواند برای مردان نیز باشد. "پوست کردن موهایت" به معنای آرام شدن است، فقط برو یک کار سرگرم کننده انجام بده،
03:46
enjoy yourself, do whatever you want. We... Generally, we do use this for women. For men,
47
226290
6169
از خودت لذت ببر، هر کاری می خواهی بکن. ما... به طور کلی، ما از این برای زنان استفاده می کنیم. برای آقایان
03:52
we say: "Loosen your tie". It's the same idea. "To loosen the tie" means relax, don't be
48
232459
5360
می گوییم: "کراوات را شل کن". همین ایده است. «باز کردن کراوات» یعنی استراحت کن،
03:57
so serious, don't be so stiff. Relax, have fun, do whatever you want. Tomorrow's another
49
237819
6000
اینقدر جدی نباش، اینقدر سفت نباش. استراحت کن، خوش بگذره، هر کاری می خواهی بکن. فردا روز دیگری است
04:03
day, so let your hair down.
50
243819
2114
، پس موهایتان را رها کنید.
04:06
"To stick one's neck out". So if you stick... If I stick my neck out, you can come and chop
51
246283
5137
«گردن بیرون کشیدن». پس اگر بچسبید... اگر گردنم را بیرون بیاورم، می توانید بیایید و
04:11
it off, and I'm dead. So, "to stick one's neck out" is to take a risk, to take a big risk.
52
251489
7243
آن را جدا کنید و من مرده ام. پس «گردن انداختن» یعنی ریسک کردن، ریسک بزرگ کردن.
04:18
So if you... If you gamble, if you invest in something and you put all your money into
53
258757
5963
بنابراین اگر شما... اگر قمار می‌کنید، اگر روی چیزی سرمایه‌گذاری می‌کنید و تمام پول خود را صرف
04:24
this investment, then you're sticking your neck out. Now, we can also use this when we
54
264720
5790
این سرمایه‌گذاری می‌کنید، پس گردن خود را از دست داده‌اید . حالا، وقتی برای کمک به دوستی می رویم، می توانیم از این نیز استفاده کنیم
04:30
go to help a friend. My friend is in trouble, my colleague is in trouble with the boss,
55
270510
6870
. دوستم مشکل دارد ، همکارم با رئیس مشکل دارد
04:37
and I decide: "You know what? I'm going to go talk to the boss and make sure he understands
56
277380
2970
و من تصمیم می‌گیرم: "می‌دانی چیست؟ می‌روم با رئیس صحبت کنم و مطمئن شوم که او فهمیده است
04:40
that my friend is a good worker." Now, the problem is my boss can then hate me, too,
57
280350
5310
که دوستم کارگر خوبی است." اکنون، مشکل این است که رئیس من نیز می تواند از من متنفر باشد،
04:45
so I'm taking a big risk. I'm sticking my neck out for my friend. Okay? Actually, one
58
285660
7700
بنابراین من ریسک بزرگی می کنم. برای دوستم گردنم را دراز می کنم. باشه؟ در واقع یک
04:53
more thing. If you give an opinion, if you express an opinion out loud that's generally
59
293360
5000
چیز دیگر. اگر نظری می‌دهید، اگر نظری را با صدای بلند بیان می‌کنید که عموماً
04:58
not accepted by most people, you're also sticking your neck out because you're showing people
60
298360
5900
توسط اکثر مردم پذیرفته نمی‌شود، همچنین گردن خود را بیرون می‌کشید، زیرا به مردم نشان می‌دهید که
05:04
what you think, and who knows what their reaction will be. So, that's another way to do that.
61
304260
6400
چه فکر می‌کنید، و چه کسی می‌داند واکنش آنها چه خواهد بود. بنابراین، این یک راه دیگر برای انجام آن است.
05:10
Lastly: "to play it by ear". What does that mean? It means to just wait for whatever happens,
62
310660
7122
در آخر: «با گوش بازی کردن». معنی آن چیست؟ یعنی فقط منتظر هر اتفاقی باشید،
05:17
don't plan. So, me and my friends decide we're going to go to Las Vegas next week. Okay?
63
317807
6553
برنامه ریزی نکنید. بنابراین، من و دوستانم تصمیم گرفتیم هفته آینده به لاس وگاس برویم. باشه؟
05:24
And one of my friends, he has to plan everything, he has to know where we're staying, where
64
324360
3690
و یکی از دوستان من، او باید همه چیز را برنامه ریزی کند، باید بداند ما کجا می مانیم، کجا
05:28
we're going, where we're eating, everything. And I say: "Don't worry about it. We'll get
65
328050
3740
می رویم، کجا می خوریم، همه چیز. و من می گویم: "نگران این نباش. ما به
05:31
there and we'll play it by ear. Whatever happens, we'll adjust, we'll adapt. We'll work our
66
331790
6070
آنجا می رسیم و آن را با گوش پخش می کنیم. هر اتفاقی بیفتد، خودمان را تنظیم می کنیم، خودمان را تطبیق می دهیم. ما
05:37
way around the situation." Okay? So, "to play it by ear", don't have any plans, just go
67
337860
6280
راه خود را دور می زنیم." باشه؟ بنابراین، " با گوش بازی کردن"، هیچ برنامه ای نداشته باشید، فقط
05:44
with the flow as it were. Okay?
68
344140
3310
به جریان خود ادامه دهید. باشه؟
05:47
If you're not sure about any of these and you want a little bit more practice,
69
347450
3554
اگر در مورد هیچ یک از اینها مطمئن نیستید و می خواهید کمی بیشتر تمرین کنید
05:51
come to www.engvid.com, there's a quiz there that you can practice these. Of course, don't forget
70
351029
5421
، به www.engvid.com بیایید، یک مسابقه در آنجا وجود دارد که می توانید اینها را تمرین کنید. البته فراموش نکنید
05:56
there's a comment section, you can ask questions of each other, of myself,
71
356450
4230
که یک بخش نظرات وجود دارد، می توانید از همدیگر و از خودم سوال بپرسید
06:00
and I'll be happy to help you. Don't forget to subscribe to my YouTube channel,
72
360705
4684
و من خوشحال می شوم به شما کمک کنم. فراموش نکنید که در کانال یوتیوب من مشترک شوید
06:05
and come again soon. Bye.
73
365414
2240
و به زودی دوباره بیایید. خدا حافظ.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7