Stop Making Mistakes with Relative Clauses! [Which & That]

Well hey there I'm Emma from mmmEnglish!

خوب هی اونجا من اِما هستم از mmmEnglish!

Today we're going to talk about two words that are

امروز قصد داریم در مورد دو کلمه

pretty similar. Two words that I know

کاملاً مشابه صحبت کنیم. دو کلمه ای که می دانم

many of you have been confused about:

بسیاری از شما در مورد آنها گیج شده اید:

which or that?

کدام یا آن؟

Now these words are exactly what we're going to talk

اکنون این کلمات دقیقاً همان چیزی است که ما

about today, 'which' or 'that' in relative clauses.

امروز در مورد آن صحبت خواهیم کرد، "کدام" یا "آن" در بندهای نسبی.

And I'll check that you've been listening at the

و من در پایان این درس بررسی می‌کنم که گوش می‌دهید،

end of this lesson because I've got a mini quiz

زیرا یک مسابقه کوچک

to test you, right?

برای تست شما دارم، درست است؟

Ten questions in a little over two minutes.

ده سوال در کمتر از دو دقیقه.

So make sure you pay attention.

پس حتما توجه کنید.

Guys I'd like to take a moment to offer a big warm

بچه ها من می خواهم لحظه ای وقت بگذارم و یک فریاد گرم بزرگ

shout out to our friends at Lingoda

را به دوستانمان در Linguda

who are sponsoring this lesson for you today.

که امروز حامی این درس برای شما هستند ارائه دهم.

Now most of you already know that I've been taking

اکنون بسیاری از شما می دانید که من در ماه گذشته هر روز

Spanish lessons with Lingoda

دروس اسپانیایی را با لینگودا خوانده ام

every single day for the last month.

.

I'll show you.

بهت نشون میدم.

No - one day I'll remember which one is which.

نه - یک روز یادم می‌آید کدام کدام است.

In the meantime, here are three things

در همین حال، در اینجا سه ​​چیز وجود دارد

that I love about Lingoda and why I

که من در مورد Lingoda دوست دارم و

highly recommend you check them out.

چرا توصیه می کنم آنها را بررسی کنید.

Number one.

شماره یک.

They have small classes

آنها کلاس های کوچکی

with no more than five students in each class.

دارند که در هر کلاس بیش از پنج دانش آموز ندارند.

I always have the chance to join in.

من همیشه این شانس را دارم که به آن ملحق شوم.

In fact, quite a few of the classes I've had

در واقع، تعداد زیادی از کلاس هایی که داشته ام

were just me and the teacher which I was like

فقط من و معلم بوده ام که مثل

"Yes! Private lesson!"

"بله! درس خصوصی!"

Number two. They have native teachers.

شماره دو. معلمان بومی دارند.

So for you, wanting to learn English, that includes

بنابراین برای شما که می خواهید انگلیسی یاد بگیرید، شامل

teachers from the US and the UK.

معلمانی از ایالات متحده و بریتانیا می شود.

And number three. They're really, really affordable.

و شماره سه آنها واقعاً، واقعاً مقرون به صرفه هستند.

Their group classes start from just eight euros a class.

کلاس های گروهی آنها فقط از هشت یورو برای هر کلاس شروع می شود.

So if getting results quickly is important to you

بنابراین اگر در حال حاضر به دست آوردن سریع نتایج برای شما مهم

right now, you should definitely check them out.

است، حتما باید آنها را بررسی کنید.

The link to have a look at Lingoda is

لینک نگاهی به لینگودا

in the description below.

در توضیحات زیر است.

And you'll be supporting me and the mmmEnglish

و در صورت استفاده از من و کانال mmmEnglish حمایت

Channel if you use it.

خواهید کرد.

Plus, if you use my code at the checkout, you'll get

به علاوه، اگر از کد من در هنگام پرداخت استفاده کنید،

twenty percent off your first purchase.

بیست درصد تخفیف برای اولین خرید خود دریافت خواهید کرد.

So which one is it?

پس، کدام یک است؟

Which or that?

کدام یا آن؟

These words are super, super common.

این کلمات فوق العاده، فوق العاده رایج هستند.

They have lots of different uses and meanings

آنها کاربردها و معانی مختلفی دارند

which causes confusion.

که باعث سردرگمی می شود.

Which cat?

کدام گربه؟

That cat!

آن گربه!

Did you see that?

اون رو دیدی؟

Which way do I need to go?

از کدام راه باید بروم؟

But we're not going to go over all of the different uses

اما قرار نیست

of 'which' and 'that' in this video today.

امروز در این ویدیو به همه کاربردهای مختلف «کدام» و «آن» بپردازیم.

There's loads!

بارها وجود دارد!

Today we'll focus on those times when it's confusing

امروز ما بر آن مواقعی تمرکز خواهیم کرد که گیج کننده است

or it's unclear which one you should be using.

یا مشخص نیست از کدام یک استفاده کنید.

Which or that?

کدام یا آن؟

And that's when they're used in relative clauses

و این زمانی است که آنها در بندهای نسبی

to introduce adjective clauses.

برای معرفی بندهای صفتی استفاده می شوند.

Wait, wait, wait, wait, wait.

صبر کن صبر کن صبر کن صبر کن

Just pause for a second here.

فقط یک ثانیه در اینجا مکث کنید.

Relative clause, adjective clause,

بند نسبی، بند صفت،

what are we talking about? That sounds confusing!

در مورد چه چیزی صحبت می کنیم؟ گیج کننده به نظر می رسد!

Let's look at a few examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

It's much easier than it sounds.

خیلی راحت تر از آن چیزی است که به نظر می رسد.

So take a look at this sentence here.

پس به این جمله در اینجا نگاه کنید.

My car, which is brand new, is making strange noises.

ماشین من که کاملا نو است صداهای عجیبی می دهد.

Now can you see that this sentence has two parts?

حالا می بینید که این جمله دو قسمت دارد؟

Two separate bits of information about the car.

دو بیت اطلاعات جداگانه در مورد ماشین.

My car which is brand new.

ماشین من که کاملا نو است.

My car is making strange noises.

ماشینم صداهای عجیبی در می آورد.

See how each of these clauses has a subject and a verb

ببینید که چگونه هر یک از این بند ها یک فاعل و یک فعل دارند،

That's what makes it a clause.

این چیزی است که آن را یک بند می کند.

Now look at the clause that starts with 'which'.

حالا به عبارتی که با "which" شروع می شود نگاه کنید.

That clause gives us more information

این بند اطلاعات بیشتری در مورد موضوع به ما می دهد

about the subject.

.

It's not just my car, it's my brand new car.

این فقط ماشین من نیست، ماشین کاملاً جدید من است.

So 'which' and 'that' are often used at the beginning

بنابراین "which" و "that" اغلب در

of clauses that give us

ابتدای بندهایی استفاده می شود که

more information about the subject.

اطلاعات بیشتری در مورد موضوع به ما می دهد.

And these are the adjective clauses that we talked

و اینها بندهای صفتی هستند که

about earlier. They describe the subject in more detail.

قبلاً در مورد آنها صحبت کردیم. آنها موضوع را با جزئیات بیشتری توضیح می دهند.

But there is an important difference

اما یک تفاوت مهم وجود دارد

that you need to remember.

که باید به خاطر بسپارید.

'That' is used for essential clauses.

'That' برای بندهای اساسی استفاده می شود.

Now essential means you need it, it's necessary.

حالا ضروری یعنی شما به آن نیاز دارید، لازم است.

You need to use 'that' when you are adding information

هنگامی که اطلاعات مهمی را اضافه می کنید، باید از «آن» استفاده کنید

that's important.

.

Okay without it, we wouldn't know exactly

خوب بدون آن، ما نمی‌دانیم دقیقاً

what you're talking about.

در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید.

We use 'which' when the information is not essential.

زمانی که اطلاعات ضروری نیست، از "which" استفاده می کنیم.

It's nice to have extra information but we don't

داشتن اطلاعات اضافی خوب است، اما

have to have it to understand the meaning.

برای درک معنی لازم نیست آن را داشته باشیم.

Without it, we're still going to understand

بدون آن، ما هنوز هم

the clause in the sentence.

بند در جمله را درک خواهیم کرد.

Let's look at a few examples together.

بیایید با هم به چند نمونه نگاه کنیم.

Remember my car? My brand new car.

ماشین من را یادت هست؟ ماشین کاملا نو من

I'm using 'which' in this sentence because

من از "کدام" در این جمله استفاده می کنم

the information that my car is brand new

زیرا اطلاعاتی که ماشین من کاملاً نو

is not essential to the meaning in this sentence.

است برای معنای این جمله ضروری نیست.

I only have one car.

من فقط یک ماشین دارم

If I take that part of the sentence out,

اگر آن قسمت از جمله را خارج کنم،

then the sentence still makes sense, right?

آن جمله هنوز معنا دارد، درست است؟

My car is making strange noises.

ماشینم صداهای عجیبی در می آورد.

Same car, same problem.

همون ماشین همین مشکل

Just lacking a bit of detail.

فقط کمی جزئیات کم است.

But now let's look at a different example.

اما حالا بیایید به یک مثال متفاوت نگاه کنیم.

The car that I hired last week

ماشینی که هفته پیش کرایه کردم

was making strange noises.

صداهای عجیبی در می آورد.

Now I used 'that' because it's important,

اکنون من از "آن" استفاده کردم زیرا اطلاعات مهم و

essential information.

ضروری است.

I'm trying to be specific about the car because it's not

من سعی می کنم در مورد ماشین

clear which one I'm talking about.

دقیق صحبت کنم زیرا مشخص نیست در مورد کدام یک صحبت می کنم.

There are lots of cars for hire.

ماشین های زیادی برای اجاره وجود دارد.

Maybe I've even driven more than one.

شاید حتی بیش از یکی رانندگی کرده باشم.

So that is introducing information that helps me

بنابراین، معرفی اطلاعاتی است که به من کمک

to be specific about which car, alright?

می کند در مورد کدام خودرو دقیق باشم، خوب؟

We can't take that part of the sentence out

ما نمی‌توانیم آن قسمت از جمله را بیرون بیاوریم

because then the sentence isn't clear, right?

زیرا آن جمله واضح نیست، درست است؟

It just doesn't make sense.

این فقط منطقی نیست.

Which car was making noises?

کدوم ماشین صدا میکرد؟

For any of you who are sitting exams and writing

برای هر یک از شما که امتحان می‌کنید و

essays - that kind of thing,

انشا می‌نویسید - چنین چیزهایی،

there's another really important tip that I've got for you.

نکته بسیار مهم دیگری وجود دارد که من برای شما دارم.

Do you notice the difference

آیا متوجه

between these two sentences?

تفاوت این دو جمله هستید؟

What's the difference? Apart from 'which' and 'that'.

تفاوت در چیست؟ جدا از "کدام" و "آن".

Yeah it's the commas, right?

بله، این کاما است، درست است؟

This difference in punctuation is absolutely necessary.

این تفاوت در نقطه گذاری کاملا ضروری است.

So when you have an adjective clause that's starting

بنابراین وقتی یک بند صفتی دارید که

with 'that' you don't need to use commas.

با "that" شروع می شود، نیازی به استفاده از کاما ندارید.

This information is essential, right?

این اطلاعات ضروری است، درست است؟

It's part of the meaning of the sentence.

بخشی از معنای جمله است.

It can't be taken out.

نمی توان آن را بیرون آورد.

If the adjective clause starts with 'which',

اگر بند صفت با "which" شروع می شود،

then you need to put a comma

باید

before and after the clause.

قبل و بعد از جمله یک کاما قرار دهید.

This makes it seem like it's an extra,

این باعث می شود به نظر برسد که این یک اطلاعات اضافی

inserted piece of information, which it is, right?

و درج شده است، درست است؟

It's got the commas to show you that you can pick it up

این کاما به شما نشان می دهد که می توانید آن را

and remove it and your sentence still makes sense.

بردارید و حذف کنید و جمله شما هنوز منطقی است.

Alright one more example and then you're going to be

خوب یک مثال دیگر و سپس

more than ready to take the quiz at the end.

در پایان برای شرکت در مسابقه آماده خواهید بود.

Imagine that I have three dogs.

تصور کنید که من سه سگ دارم.

Right, one of my dogs has spots.

درست است، یکی از سگ های من لک دارد.

The other two don't.

دو تای دیگر این کار را نمی کنند.

And my dog that has spots is missing.

و سگ من که لکه دارد گم شده است.

So if I tell you my dog is missing,

بنابراین اگر به شما بگویم سگم گم شده است،

it's not very helpful because you don't know which dog

خیلی مفید نیست زیرا نمی دانید در مورد کدام سگ

I'm talking about, right?

صحبت می کنم، درست است؟

My dog that has spots is missing.

سگ من که لکه دارد گم شده است.

The fact that the dog has spots,

این که سگ لکه دارد،

it's not the brown one, it's not the white one.

قهوه ای نیست، سفید نیست.

This information is essential,

این اطلاعات ضروری است

it's important information, right?

، اطلاعات مهمی است، درست است؟

So let's compare it to my brother's dog

پس بیایید آن را با سگ برادرم مقایسه کنیم

because my brother has just one dog.

زیرا برادر من فقط یک سگ دارد.

He got the dog for his birthday and his dog is sick.

او سگ را برای تولدش گرفت و سگش مریض است.

My brother's dog is sick.

سگ برادرم مریض است.

We don't need to know any more information about this,

ما نیازی به دانستن اطلاعات بیشتری در این مورد نداریم،

right? We know which dog because he's only got one.

درست است؟ ما می دانیم کدام سگ است زیرا او فقط یک سگ دارد.

But if I wanted to give some extra information

اما اگر بخواهم اطلاعات

to tell you a little bit more about the dog,

بیشتری به شما بدهم تا کمی بیشتر در مورد سگ به شما بگویم،

I can use 'which'.

می توانم از "کدام" استفاده کنم.

My brother's dog, which he got for his birthday, is sick.

سگ برادرم که برای تولدش گرفت مریض است.

So that's extra information right? It's not essential

پس این اطلاعات اضافی است درست است؟ ضروری نیست

So we used 'which' and we used commas.

بنابراین ما از "which" و از کاما استفاده کردیم.

Okay how are you feeling? Are you ready to

خوب چه حسی داری؟ آیا حاضرید

test yourself a little?

کمی خود را محک بزنید؟

I think you are, I think you are more than ready.

من فکر می کنم شما هستید، فکر می کنم شما بیش از حد آماده هستید.

I'll be back after this super quick break with a quiz

من بعد از این استراحت فوق العاده سریع با یک مسابقه

to check what you learned during this lesson.

برای بررسی آنچه در طول این درس آموخته اید، باز خواهم گشت.

Don't go anywhere.

جایی نرو

Okay are you ready? All you need to do

باشه آماده ای؟ تنها کاری که باید انجام دهید این

is decide

است که تصمیم بگیرید

is 'which' or 'that' the correct word to use.

«کدام» یا «آن» کلمه صحیح برای استفاده است.

This quiz is going to get faster as we go so you'll have

هرچه پیش می‌رویم، این مسابقه سریع‌تر می‌شود، بنابراین

less and less time to answer each question.

زمان کمتری برای پاسخ دادن به هر سؤال خواهید داشت.

So you've got to be ready, right?

پس باید آماده باشید، درست است؟

Make sure you keep track of how many questions

مطمئن شوید که تعداد

you get right so that you can tell me

سؤالات درست را پیگیری می کنید تا بتوانید در پایان به من بگویید

how you did at the end.

که چگونه انجام داده اید.

Up here I'm going to show you two sentences

در اینجا من قصد دارم دو جمله را به شما نشان دهم

but only one of those sentences is correct.

اما فقط یکی از آن جملات صحیح است.

Right you just need to choose the correct one.

درست است شما فقط باید درست را انتخاب کنید.

You ready?

آماده ای؟

Number one.

شماره یک.

I have one house that has a green door.

من یک خانه دارم که یک در سبز دارد.

So which of these sentences is the correct sentence?

پس کدام یک از این جملات جمله صحیح است؟

The answer's B:

پاسخ ب:

My house, which has a green door

خانه من که در سبز

is at the end of the street.

دارد انتهای خیابان است.

I've only got one house, right?

من فقط یک خانه دارم، درست است؟

So the detail about the door is not essential information.

بنابراین جزئیات در مورد درب اطلاعات ضروری نیستند.

So number two.

پس شماره دو

Shoes that have cheap soles make my feet hurt.

کفش هایی که زیره ارزانی دارند باعث می شوند پایم درد بگیرد.

Or:

یا:

Shoes, which have cheap soles, make my feet hurt.

کفش هایی که زیره ارزان دارند، پاهایم را درد می کند.

A is the right answer here.

پاسخ درست در اینجا A است.

Not all shoes have cheap soles, right? And they don't

همه کفش ها زیره ارزان ندارند، درست است؟ و همه آنها

all hurt my feet, only the shoes with cheap soles.

به پاهای من صدمه نمی زنند، فقط کفش هایی با زیره ارزان قیمت.

So I'm being specific, it's essential information.

بنابراین من دقیق هستم، این اطلاعات ضروری است.

Number three.

شماره سه.

Which one of these is correct?

کدام یک از اینها درست است؟

The ring that my grandma gave me

انگشتری که مادربزرگم به من

is worth a lot of money.

داده ارزش زیادی دارد.

Or: The ring which my grandma gave me

یا: انگشتری که مادربزرگم به من

is worth a lot of money.

داده ارزش زیادی دارد.

Actually both of them could work here.

در واقع هر دوی آنها می توانند اینجا کار کنند.

So I guess you're right! It would depend if the listener

پس حدس میزنم حق با شماست! بستگی به این دارد که شنونده

knew which ring they were talking about, right?

بداند در مورد کدام حلقه صحبت می کند، درست است؟

If we both knew that we were talking about this ring,

اگر هر دوی ما می‌دانستیم که در مورد این حلقه صحبت می‌کنیم،

if I only had one ring on,

اگر من فقط یک حلقه در دست داشته باشم،

then it's just extra information, right?

این فقط اطلاعات اضافی است، درست است؟

But if you didn't know which ring,

اما اگر نمی دانستید کدام انگشتر،

then I can be specific and say:

پس من می توانم مشخص کنم و بگویم:

"The ring that my grandma gave me."

"حلقه ای که مادربزرگم به من داده است."

Number four.

شماره چهار.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

It's definitely A.

قطعاً A.

He's not allergic to all food, just specifically food

او به همه غذاها حساسیت ندارد، فقط به غذاهای

cooked with soy oil.

پخته شده با روغن سویا.

So see how if we remove this clause,

پس ببینید اگر این بند را حذف کنیم،

it changes completely, right?

چگونه به طور کامل تغییر می کند، درست است؟

Food can give him an allergic reaction.

غذا می تواند به او واکنش آلرژیک بدهد.

It's a completely different meaning.

معنایی کاملاً متفاوت است.

The information is essential.

اطلاعات ضروری است.

I have one pair of sunglasses and they're pink.

من یک جفت عینک آفتابی دارم و آنها صورتی هستند.

So number five.

پس شماره پنج

B makes more sense. The fact that they're pink

B منطقی تر است. این واقعیت که آنها صورتی هستند

is not really essential information, is it?

واقعاً اطلاعات ضروری نیست، اینطور است؟

So we would choose B.

بنابراین ما B. شماره شش را انتخاب می کنیم

Number six.

.

I've had my computer for six years. It's the

من شش سال است که کامپیوترم را دارم. این

only computer that I have.

تنها کامپیوتری است که من دارم.

B. Yes!

ب. بله!

Again, this information is not essential because

باز هم، این اطلاعات ضروری نیست، زیرا

we know that I only have one computer, right?

ما می دانیم که من فقط یک کامپیوتر دارم، درست است؟

Music makes me want to dance

موسیقی مرا به رقصیدن وادار می کند،

but only music with a good beat

اما فقط موسیقی با ضرب آهنگ خوب،

not any other types of music.

نه هر نوع موسیقی دیگری.

Yes it's A, you're right.

بله A است، حق با شماست.

My shirt that has a stain on it needs to be washed.

پیراهن من که روی آن لک است باید شسته شود.

Or: My shirt, which has a stain on it, needs to be washed

یا: پیراهن من که روی آن لکه است باید A شسته شود

A, right? It's essential information.

، درست است؟ اطلاعات ضروری است

I need to know which shirt, out of all of my shirts,

من باید بدانم از بین تمام پیراهن هایم کدام پیراهنی

which is the one that needs to be washed.

است که باید شسته شود.

The one with the stain.

اونی که لکه داره

I forgot my jacket that's purple on the bus.

ژاکتم را که بنفش بود در اتوبوس فراموش کردم.

I forgot my jacket, which is purple, on the bus.

ژاکتم را که بنفش است در اتوبوس فراموش کردم.

The answer's B.

پاسخ این است B.

Okay the last one now.

باشه آخرین مورد در حال حاضر.

The picture that was taken at sunset is my favourite.

عکسی که در غروب خورشید گرفته شده است مورد علاقه من است.

The picture, which was taken at sunset, is my favourite.

عکسی که در غروب خورشید گرفته شده است، عکس مورد علاقه من است.

Yeah! The picture that was taken at sunset

آره عکسی که در غروب خورشید گرفته شده

is my favourite.

است مورد علاقه من است.

Perfect! Nice work!

کامل! کارت خوب بود!

That got really, really fast towards the end,

این واقعاً خیلی سریع به پایان رسید،

don't you think?

فکر نمی‌کنید؟

How did you do?

چطور انجامش دادی؟

How many did you get right?

چند تا درست فهمیدی؟

Did you make any mistakes?

آیا اشتباهی مرتکب شدید؟

Share your results in the comments so I can see

نتایج خود را در نظرات به اشتراک بگذارید تا ببینم

how you did. I love creating new lessons for you

چگونه انجام داده اید. من عاشق ایجاد درس های جدید برای شما

every single week so if you did enjoy this lesson,

هر هفته هستم، بنابراین اگر از این درس لذت بردید

then make sure you hit the subscribe button down there.

، مطمئن شوید که دکمه اشتراک را در آنجا فشار دهید.

And let me know if there are any English lessons you are

و اگر دروس انگلیسی هست که

dying for me to teach.

بخواهید برای من تدریس کنم به من اطلاع دهید.

Right now, I think it's time to head over

در حال حاضر، فکر می کنم زمان آن رسیده که به

here and check out this lesson. I'll see you in there!

اینجا سر بزنم و این درس را بررسی کنم. من شما را در آنجا می بینم!