ENGLISH FLUENCY SECRETS | 5 THINGS THAT WILL HELP YOU SPEAK ENGLISH FASTER

Hey, in today's lesson I'm gonna tell you five things.

سلام، در درس امروز پنج چیز را به شما می گویم.

Five things that will help you speak English faster.

پنج چیز که به شما کمک می کند سریعتر انگلیسی صحبت کنید.

Your goal is to speak English fluently, and that's what this

هدف شما این است که انگلیسی را روان صحبت کنید و این چیزی است که این

lesson is going to help you do.

درس به شما کمک می کند.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani, let's jump right in.

خب، پس من معلم تیفانی هستم، بیایید وارد شویم.

Now, the very first tip is this one.

حالا، اولین نکته این است.

Believe that you can do it one more time.

باور کنید که می توانید یک بار دیگر این کار را انجام دهید.

Believe that you can do it.

باور کنید که می توانید آن را انجام دهید.

This is so important as you're studying English as you're going

این بسیار مهم است زیرا شما در حال مطالعه زبان انگلیسی در

along your journey, you are learning many new things, but you must first

طول سفر خود هستید، چیزهای جدید زیادی یاد می گیرید، اما ابتدا باید

believe that it's possible and you see when you believe that you can.

باور داشته باشید که این امکان پذیر است و می بینید که چه زمانی باور دارید که می توانید.

This will help you have more confidence when you start speaking English.

این به شما کمک می کند تا زمانی که انگلیسی صحبت می کنید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید .

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

You learn something new.

چیز جدیدی یاد میگیری

You encounter a native English speaker, and all of a sudden you freeze up.

شما با یک انگلیسی زبان مادری روبرو می شوید و ناگهان یخ می زنید.

You get nervous.

عصبی میشی

Why?

Because you're not sure you can do it.

چرا؟

چون مطمئن نیستید که بتوانید آن را انجام دهید.

So you must remember that the first thing you have to do is

پس باید به یاد داشته باشید که اولین کاری که باید انجام دهید این است که

believe that you can do it.

باور داشته باشید که می توانید آن را انجام دهید.

Another reason why this is so important is because when you believe, when

دلیل دیگری که چرا این بسیار مهم است این است که وقتی شما باور دارید، زمانی که

you, my friend, believe that you can.

شما، دوست من، باور دارید که می توانید.

You won't get discouraged.

شما ناامید نخواهید شد

If you make a mistake along your English journey, you are going to make mistakes.

اگر در طول سفر انگلیسی خود اشتباه کنید ، مرتکب اشتباه خواهید شد.

It's a fact.

این یه حقیقته.

Even native English speakers, when we speak English, we make mistakes,

حتی انگلیسی زبانان مادری، زمانی که ما انگلیسی صحبت می کنیم، اشتباه می کنیم،

and I'm sure in your own language you make mistakes sometimes as well.

و مطمئنم در زبان خود شما نیز گاهی اوقات اشتباه می کنید.

So when you believe that it's possible, when you believe that you can speak

بنابراین وقتی باور دارید که این امکان پذیر است، وقتی باور دارید که می توانید

English fluently and that you will achieve your goals, what will happen?

انگلیسی را روان صحبت کنید و به اهداف خود خواهید رسید، چه اتفاقی می افتد؟ دیگر

You'll stop worrying about mistakes.

نگران اشتباهات خود نباشید.

You won't beat yourself up, you won't get discouraged.

نه خودت را می زنی، نه دلسرد می شوی.

Believe that you can do it.

باور کنید که می توانید آن را انجام دهید.

Also, when you believe that you can do it, your negative thoughts about your

همچنین، وقتی باور داشته باشید که می توانید این کار را انجام دهید، افکار منفی شما در مورد

English ability will start to fade away.

توانایی انگلیسی شما شروع به محو شدن می کند.

Listen, I'm your English teacher and I love teaching you new

گوش کنید، من معلم انگلیسی شما هستم و دوست دارم

English words, expressions and ideas, and how to organize your.

کلمات، عبارات و ایده های جدید انگلیسی و نحوه سازماندهی خود را به شما آموزش دهم.

But one thing that I also love doing is helping you change your mindset.

اما یکی از کارهایی که من نیز انجامش را دوست دارم این است که به شما کمک کنم طرز فکرتان را تغییر دهید.

When you believe in yourself, again, your negative thoughts saying, oh, you're

وقتی به خودت ایمان داشته باشی، دوباره افکار منفیت که می گویند: اوه، تو

not as good as this person, or, oh, you made a mistake, or, oh, dot, dot, dot,

به اندازه این شخص خوب نیستی، یا، اوه، اشتباه کردی، یا، اوه، نقطه، نقطه، نقطه،

those negative thoughts will fade away.

آن افکار منفی محو خواهند شد. .

The first thing you have to do is simply believe that you can do it.

اولین کاری که باید انجام دهید این است که به سادگی باور کنید که می توانید آن را انجام دهید.

I believe in.

من به آن اعتقاد دارم. به

That's why I teach you English.

همین دلیل به شما انگلیسی یاد می دهم. به همین

That's why I'm so passionate about helping you achieve your

دلیل است که من برای کمک به شما در رسیدن به

goals because I believe in you.

اهدافتان بسیار مشتاق هستم زیرا به شما ایمان دارم.

Now you have to believe in yourself.

حالا باید به خودت ایمان داشته باشی.

So number one, believe that you can do it.

بنابراین شماره یک، باور کنید که می توانید آن را انجام دهید.

The second thing is also very important.

مورد دوم نیز بسیار مهم است.

Practice in the mirror.

در آینه تمرین کنید.

Once again, practice in the mirror.

یک بار دیگر در آینه تمرین کنید.

Now, I love this one because maybe you are currently living in a

اکنون، من این یکی را دوست دارم زیرا شاید شما در حال حاضر در

country and in your country there are no native English speaker.

کشوری زندگی می کنید و در کشور شما انگلیسی زبان مادری وجود ندارد.

So sometimes it gets a little bit overwhelming when you're trying to

بنابراین گاهی اوقات زمانی که سعی می کنید

practice, but there's no one around you.

تمرین کنید کمی سخت می شود، اما هیچکس در اطراف شما نیست.

Oh, but my friend, practicing in front of the mirror will change your English.

اوه، اما دوست من، تمرین جلوی آینه انگلیسی شما را تغییر می دهد.

You see?

می بینی؟

Practicing in the mirror will help you be less nervous when you speak to others.

تمرین در آینه به شما کمک می‌کند هنگام صحبت با دیگران کمتر عصبی باشید.

There's something that happens psychologically when you

وقتی

look in the mirror and you practice speaking in English.

در آینه نگاه می کنید و صحبت کردن به زبان انگلیسی را تمرین می کنید، چیزی از نظر روانی اتفاق می افتد.

You are watching yourself.

داری مراقب خودت هستی

You see how you're presenting yourself, and it will actually

شما می بینید که چگونه خود را معرفی می کنید، و در واقع به

help you speak English better.

شما کمک می کند بهتر انگلیسی صحبت کنید.

So again, it will help you stop being nervous when you speak English to others.

بنابراین باز هم به شما کمک می‌کند وقتی با دیگران انگلیسی صحبت می‌کنید عصبی نشوید.

Another thing that will help you is.

چیز دیگری که به شما کمک می کند این است.

When you practice in front of a mirror, you will gain more confidence

وقتی جلوی آینه تمرین می کنید، اعتماد به نفس بیشتری

in your ability to speak English.

در توانایی صحبت کردن به زبان انگلیسی به دست می آورید. می

You see, as you look at yourself in the mirror as you're speaking

بینید، وقتی در آینه به خود نگاه می کنید در حالی که انگلیسی صحبت می کنید، در

English, you're actually going to realize how much you know.

واقع متوجه خواهید شد که چقدر می دانید. می

You're gonna say, wow, I'm not that bad.

خواهی بگویی، وای، من آنقدرها هم بد نیستم.

Wow, I am speaking English.

وای من انگلیسی صحبت میکنم

Wow.

وای.

I can do anything You see by practicing in the.

من می توانم هر کاری را که می بینید با تمرین در آن انجام دهم.

You'll start gaining more confidence.

شروع به کسب اعتماد به نفس بیشتری خواهید کرد.

Again, this is going to help you speak English more fluently.

باز هم، این به شما کمک می کند انگلیسی را روان تر صحبت کنید.

This will also help you be more aware of your posture when you speak English.

این همچنین به شما کمک می کند هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی از وضعیت بدن خود آگاه تر باشید.

Body language is important.

زبان بدن مهم است.

For example, as you're watching this video lesson, right?

به عنوان مثال، همانطور که در حال تماشای این درس ویدیویی هستید، درست است؟

I'm teaching you English.

من به شما انگلیسی یاد می دهم.

I'm using my hands.

من از دستانم استفاده می کنم

I look confident as I speak to you.

وقتی با شما صحبت می کنم مطمئن به نظر می رسم.

Imagine if my posture changed and I started by saying, Hey, um, I'm gonna help

تصور کنید که حالت من تغییر کند و من با گفتن، هی، اوم،

you with your English all of a sudden.

یکدفعه به شما در مورد انگلیسی کمک خواهم کرد، شروع کردم.

You start to feel a little bit uncomfortable.

کمی احساس ناراحتی می کنید.

Hey, wait a minute, Tiffani doesn't look as confident as she normally

هی، یک لحظه صبر کنید، تیفانی

does when she's teaching English to me, your posture makes a difference.

وقتی که به من انگلیسی آموزش می دهد به اندازه معمول اعتماد به نفس به نظر نمی رسد، وضعیت شما تفاوت می کند.

So when you speak to someone in English, you wanna make sure your shoulders

بنابراین وقتی با کسی به زبان انگلیسی صحبت می‌کنید، می‌خواهید مطمئن شوید که شانه‌هایتان

are back, you're proud of what you're saying, you're confident in yourself.

عقب است، به آنچه می‌گویید افتخار می‌کنید، به خودتان اطمینان دارید.

And when you practice in the mirror, you'll start fixing.

و وقتی در آینه تمرین می کنید ، شروع به تعمیر می کنید.

Your posture.

وضعیت شما

Listen, you can do it.

گوش کن، تو میتونی انجامش بدی

Number one again, believe you can do it.

دوباره شماره یک، باور کنید که می توانید آن را انجام دهید.

Number two, practice in the mirror.

شماره دو، در آینه تمرین کنید.

All of these things are gonna help you improve your English fluency.

همه این موارد به شما کمک می کند تسلط به زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید.

Now, number three, I like number three.

حالا، شماره سه، من شماره سه را دوست دارم.

Here's number three, learn and teach one new thing every single.

شماره سه اینجاست، هر کدام یک چیز جدید یاد بگیرید و بیاموزید.

That's right.

You heard me, right?

درست است.

صدایم را شنیدی، درست است؟ هر روز

Learn and teach one new thing every single day.

یک چیز جدید یاد بگیرید و یاد بدهید .

Now, let me explain why this is so important when I say learn and teach

حالا، بگذارید توضیح دهم که چرا وقتی می‌گویم

one new thing every single day.

هر روز یک چیز جدید یاد بگیرید و یاد بدهید، این خیلی مهم است.

You as an English learner, first of all, you are amazing.

شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی، اول از همه، شگفت انگیز هستید.

You're intelligent, you're learning another language, and every single day

شما باهوش هستید، زبان دیگری را یاد می گیرید و هر روز

you are being exposed to something new.

با چیز جدیدی مواجه می شوید.

As I'm teaching you, you hear new words and expressions.

همانطور که من به شما آموزش می دهم، کلمات و عبارات جدیدی می شنوید.

Something's in my eye.

یه چیزی تو چشمم هست

, you hear new words and expressions that maybe you've never heard before, right?

، کلمات و عبارات جدیدی می شنوید که شاید قبلاً نشنیده باشید، درست است؟

Those new words, those new expressions, those new ideas.

آن کلمات جدید، آن عبارات جدید، آن ایده های جدید.

You're writing them down in your notebook.

شما آنها را در دفتر خود یادداشت می کنید.

As soon as you learn them, think of someone you can teach them to.

به محض اینکه آنها را یاد گرفتید، به کسی فکر کنید که می توانید به آنها آموزش دهید.

Let's say, for example, the word you learned today was scrumptious.

مثلاً فرض کنید کلمه ای که امروز یاد گرفتید خوشمزه بود.

I taught my students this word scrumptious.

من این کلمه را به شاگردانم آموزش دادم .

It means, ooh, extremely delicious.

یعنی، اوه، بسیار خوشمزه است.

Extremely delicious.

فوق العاده خوشمزه.

Now, After you learn that word, find someone, find someone to teach the word.

حالا، بعد از اینکه آن کلمه را یاد گرفتید، کسی را پیدا کنید، کسی را پیدا کنید که کلمه را آموزش دهد.

Two, you learned a new word, now it's time to teach it.

دو، شما یک کلمه جدید یاد گرفتید، اکنون وقت آن است که آن را آموزش دهید.

Do this one time every single day and your English will improve fast.

این کار را هر روز یک بار انجام دهید تا انگلیسی شما به سرعت بهبود یابد.

Now I wanna give you a few more reasons, but as I said,

حالا می‌خواهم چند دلیل دیگر برایتان بیاورم، اما همان‌طور که گفتم، خیلی

scrumptious, I realized that you might want to learn with me as well.

خوش‌مزه، فهمیدم ممکن است شما هم بخواهید با من یاد بگیرید.

I have a totally free newsletter, so in the link.

من یک خبرنامه کاملا رایگان دارم ، بنابراین در لینک.

In the link, you'll see a link to my newsletters totally free, and three

در پیوند، پیوندی به خبرنامه‌های من کاملاً رایگان می‌بینید، و

times a week I send an email with English Tips helping you improve your English.

هفته‌ای سه بار ایمیلی با نکات انگلیسی ارسال می‌کنم که به شما در بهبود زبان انگلیسی کمک می‌کند.

So if you enjoy my YouTube lessons, if you enjoy my podcast, all you have to do is

بنابراین اگر از درس های یوتیوب من لذت می برید، اگر از پادکست من لذت می برید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که

click the link in the description again.

دوباره روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Speak English with Tiffani.com/newsletter and I'll start sending it to

با Tiffani.com/newsletter انگلیسی صحبت کنید و من شروع به ارسال آن

you totally for free so that you can continue learning with me.

به صورت کاملا رایگان برای شما خواهم کرد تا بتوانید با من به یادگیری ادامه دهید.

Now again, the third tip I mentioned to you was right here again.

حالا دوباره، سومین نکته ای که به شما گفتم دوباره همین جا بود. هر روز

Learn and teach one new thing every single day.

یک چیز جدید یاد بگیرید و یاد بدهید .

By doing this, it will enforce what you learned.

با انجام این کار، آنچه را که آموخته اید اجرا می کند.

When you teach somebody the word scrumptious, what's gonna happen?

وقتی کلمه خوشمزه را به کسی یاد می دهید، چه اتفاقی می افتد؟

Ooh.

اوه

The next time you go out to eat and someone places a plate of food

دفعه بعد که برای غذا خوردن بیرون می روید و کسی بشقاب غذا را

in front of you, you take a bite.

جلوی شما می گذارد، لقمه می خورید.

Woo.

This is scrumptious.

وو

این خوشمزه است

Why?

چرا؟

Because you learned it and then you taught it to someone else.

چون آن را یاد گرفتی و بعد به دیگری یاد دادی.

So it's going to be at the forefront of your.

بنابراین در خط مقدم شما خواهد بود.

Again, it reinforces what you learn.

باز هم چیزهایی را که یاد می گیرید تقویت می کند.

This will also help you remember what you learned faster.

این همچنین به شما کمک می کند آنچه را که یاد گرفته اید سریعتر به خاطر بسپارید.

When you get into an English conversation, you know what I'm talking about, right?

وقتی وارد یک مکالمه انگلیسی می‌شوید، می‌دانید در مورد چه چیزی صحبت می‌کنم، درست است؟

Sometimes you get into a conversation and someone asks you something

گاهی اوقات وارد یک مکالمه می شوید و یکی از شما چیزی

in English and all of a sudden, Your mind goes blank, woo.

به انگلیسی می پرسد و ناگهان ذهن شما خالی می شود، وو.

I don't, I don't know what to say.

نمی دانم، نمی دانم چه بگویم.

But when you learn and teach someone every single day, that word, that

اما وقتی هر روز به کسی یاد می‌گیرید و به آن‌ها آموزش می‌دهید، وقتی برای مکالمه انگلیسی می‌روید، آن کلمه، آن

expression, that idea will pop into your mind very quickly when you go

عبارت، آن ایده خیلی سریع در ذهن شما ظاهر می‌شود

to have an English conversation.

.

And finally, this will also, I wanna put this one on the screen for you as well.

و در نهایت، این نیز خواهد شد، من می خواهم این یکی را برای شما نیز روی صفحه نمایش قرار دهم.

This will also boost your confidence in your ability to.

این همچنین اعتماد به نفس شما را در توانایی خود افزایش می دهد.

English.

انگلیسی.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

If you're able to not only learn something, but break it down in

اگر می توانید نه تنها چیزی را یاد بگیرید ، بلکه آن را به

a way that someone else that's learning English can understand you.

گونه ای تجزیه کنید که فرد دیگری که در حال یادگیری زبان انگلیسی است بتواند شما را درک کند.

Talk about a confidence booster.

در مورد تقویت کننده اعتماد به نفس صحبت کنید.

Wait a minute, I really do understand this.

یک لحظه صبر کنید، من واقعاً این را درک می کنم.

So again, when you learn and teach one new thing every single day, it will boost

بنابراین باز هم، وقتی هر روز یک چیز جدید یاد می گیرید و یاد می دهید ،

your confidence in your ability to speak.

اعتماد به نفس شما را در توانایی صحبت کردن افزایش می دهد.

This is the third thing you must do if you want to speak

اگر می خواهید

English faster and fluently now.

اکنون سریعتر و روانتر انگلیسی صحبت کنید، این سومین کاری است که باید انجام دهید.

Number four, this tip is also very, very important.

شماره چهار، این نکته نیز بسیار بسیار مهم است.

You need to answer the five Ws at the end of your day.

شما باید در پایان روز به پنج W پاسخ دهید.

Again, answer the five Ws at the end of your day.

مجدداً در پایان روز به پنج W پاسخ دهید .

Now you've been studying with me for a while, so you know the five Ws, right?

حالا مدتی است که با من درس می‌خوانی ، بنابراین پنج W را می‌شناسی، درست است؟

Say them with me.

آنها را با من بگو

You ready?

آماده ای؟

What, when, where, and why exactly The five Ws.

چه، چه زمانی، کجا و چرا دقیقاً پنج Ws.

So at the end of the day, think about your day.

بنابراین در پایان روز، به روز خود فکر کنید.

Who were you with?

با کی بودی؟

What did you do?

چه کار کردین؟

Where did you go?

کجا رفتی؟

Why did you go there?

چرا رفتی اونجا؟

Think about all of these things and answer each of the five W's.

به همه این موارد فکر کنید و به هر یک از پنج W پاسخ دهید.

Now, why is this?

حالا چرا اینجوریه؟

By doing this, it will help you think in English throughout your day.

با انجام این کار به شما کمک می کند در طول روز به زبان انگلیسی فکر کنید.

It's not difficult, it's not challenging, right?

این سخت نیست، چالش برانگیز نیست، درست است؟

Very simple.

بسیار ساده.

Right?

Who, what, when, where, and why as you're going through your day.

درست؟

چه کسی، چه چیزی، چه زمانی، کجا، و چرا در حالی که روز خود را سپری می کنید.

Oh, I hung out with my friend today.

اوه، امروز با دوستم رفتم.

Oh, we went to the park.

اوه ما رفتیم پارک

Oh, why?

Because we were tired.

آه، چرا؟

چون خسته بودیم

You're thinking in English all throughout your day.

شما در تمام طول روز به انگلیسی فکر می کنید .

So at the end of the day, you're able to answer the five W's.

بنابراین در پایان روز، می توانید به پنج W پاسخ دهید.

It will also help you organize your thought.

همچنین به شما در سازماندهی افکارتان کمک می کند.

Like a native English speaker every single day.

مثل یک انگلیسی زبان مادری هر روز.

Remember, your goal is to sound like me, right?

یادت باشه، هدفت اینه که شبیه من بشی، درسته؟

And you can do it.

و شما می توانید آن را انجام دهید.

Don't worry.

نگران نباشید.

I have students that have done it.

من دانش آموزانی دارم که این کار را انجام داده اند.

That's your goal, so you have to learn how to think like a native English

هدف شما این است، بنابراین باید یاد بگیرید که چگونه مانند یک انگلیسی زبان مادری فکر کنید

speaker, and this will help you do that.

و این به شما کمک می کند تا این کار را انجام دهید.

Finally, this will also help you use the English you already know to describe your.

در نهایت، این به شما کمک می کند تا از انگلیسی که قبلاً می دانید برای توصیف خود استفاده کنید.

This is something that I try to encourage my students on a regular basis to do.

این چیزی است که من سعی می کنم دانش آموزانم را به طور منظم به انجام آن تشویق کنم.

You already know a lot of English.

شما قبلاً انگلیسی زیادی می دانید.

You're smart, you're intelligent.

تو باهوشی، تو باهوشی.

You've probably been studying English for months, years, maybe even decades.

احتمالاً ماه ها، سال ها، شاید حتی دهه ها زبان انگلیسی را مطالعه کرده اید.

So in your brain, there are already a lot of words and expressions and thoughts.

بنابراین در مغز شما کلمات و عبارات و افکار زیادی وجود دارد.

This right here will simply help you start to utilize what you

این در اینجا به سادگی به شما کمک می کند تا شروع به استفاده از آنچه

already know, improving your.

قبلاً می دانید، بهبود وضعیت خود کنید.

Makes sense right now.

در حال حاضر منطقی است.

The fifth thing I need you to do is this right here.

پنجمین کاری که باید انجام دهید این است که در اینجا انجام دهید.

Record one video every week.

هر هفته یک ویدیو ضبط کنید.

Now I know that sounds scary.

حالا می دانم که ترسناک به نظر می رسد.

I know You're like, whoa, Tiffani.

من می دانم که شما مانند، اوه، تیفانی هستید.

Whoa.

اوه

Every week, listen my friend, it's not as hard as you think.

هر هفته، گوش کن دوست من، آنقدرها هم که فکر می کنی سخت نیست.

Again, this is something I encourage each and every one of my students to do.

باز هم، این چیزی است که من تک تک دانش آموزانم را به انجام آن تشویق می کنم.

You have a cell phone, right?

شما یک تلفن همراه دارید، درست است؟

Doesn't matter which cell phone you.

فرقی نمی کند کدام تلفن همراه شما باشد.

Take your cell phone out and just record yourself.

تلفن همراه خود را بردارید و فقط خودتان را ضبط کنید.

Remember we talked about number two, practicing in front of the

به یاد داشته باشید که ما در مورد شماره دو صحبت کردیم ، تمرین جلوی

mirror, right with your cell phone.

آینه، درست با تلفن همراه. می‌توانید

You can see yourself record yourself talking about your day.

ببینید که خودتان در مورد روزتان صحبت می‌کنید.

Now, why is this important?

حالا چرا این مهم است؟

First, this will help you track your progress as an English learner.

اول، این به شما کمک می کند پیشرفت خود را به عنوان یک زبان آموز انگلیسی پیگیری کنید.

You have a large goal, a big goal.

شما یک هدف بزرگ دارید، یک هدف بزرگ.

You wanna speak English like a.

شما می خواهید انگلیسی را مانند یک صحبت کنید.

You might not be there yet, so sometimes you feel discouraged, but

ممکن است هنوز آنجا نباشید، بنابراین گاهی اوقات احساس دلسردی می کنید، اما

when you have videos once a week, And you can track your progress.

وقتی هفته ای یک بار ویدیو دارید، و می توانید پیشرفت خود را پیگیری کنید.

You'll suddenly feel better.

شما ناگهان احساس بهتری خواهید کرد.

Wait a minute, I'm getting better with time.

یه لحظه صبر کن با گذشت زمان حالم بهتر میشه

This will also help you be more comfortable speaking

این همچنین به شما کمک می کند تا راحت تر

English in front of others.

در مقابل دیگران صحبت کنید.

Something happens.

اتفاقی می افتد.

Wow, something's in my eye.

عجب چیزی تو چشمم هست

Again, don't worry, I leave this in the video so you can

باز هم، نگران نباشید، من این را در ویدیو می گذارم تا بتوانید از

know it's real . So something happens when you record yourself,

واقعی بودن آن مطلع شوید. بنابراین وقتی خودتان را ضبط می کنید یک اتفاقی می افتد،

something happens psychologically.

یک اتفاق روانی می افتد.

You know what?

میدونی چیه؟

One of my student.

یکی از شاگردام

Kathy, I'll say her name.

کتی، اسمش را می گویم.

Hey Kathy.

هی کتی

Kathy told me this happened to her.

کتی به من گفت که این اتفاق برای او افتاده است.

She said, TIFF, I was a little bit shy to speak English in front of people at

او گفت، TIFF، من کمی خجالت می‌کشیدم که گاهی در حضور مردم انگلیسی صحبت کنم

times, but then I heard what you said.

، اما بعد شنیدم که شما چه گفتید.

You gave us the instruction in the academy to record a video.

شما دستور ضبط ویدیو را در آکادمی به ما دادید.

She said, and I started doing it, TIFF, she said in the

او گفت، و من شروع به انجام آن کردم، TIFF، او در

beginning I wasn't comfortable, but I kept doing it every week.

ابتدا گفت که من راحت نیستم، اما هر هفته این کار را ادامه دادم.

Fast forward after only a few short months, Kathy started a YouTube.

پس از چند ماه کوتاه، کتی یوتیوب را راه اندازی کرد.

You heard me right?

درست شنیدی؟

A YouTube channel where she speaks English in every video.

یک کانال یوتیوب که در آن او در هر ویدیو انگلیسی صحبت می کند.

All because she started recording herself every week and she lost that nervousness.

همه به این دلیل که او شروع به ضبط هر هفته از خودش کرد و این عصبی بودن را از دست داد.

She started being more confident in her ability to speak English,

او به توانایی خود در صحبت کردن به زبان انگلیسی اعتماد بیشتری داشت

and she now speaks English in front of others with no problems at all.

و اکنون بدون هیچ مشکلی در مقابل دیگران انگلیسی صحبت می کند.

Confidence.

اعتماد به نفس.

I love it.

So remember, it will help you be more comfortable when you

عاشقشم.

بنابراین به یاد داشته باشید، وقتی در مقابل شما انگلیسی صحبت می کنید، به شما کمک می کند راحت تر باشید

speak English in front of.

.

And finally, this will help you gain confidence in your

و در نهایت، این به شما کمک می کند تا به

ability to speak English well.

توانایی خود در صحبت کردن به خوبی انگلیسی اعتماد کنید.

Something happens when you have to record yourself every week and

زمانی اتفاقی می افتد که شما باید هر هفته خود را ضبط کنید و می

you can see what you're doing.

توانید ببینید که چه کار می کنید. به

Trust me.

من اعتماد کن.

You can achieve your English goal.

شما می توانید به هدف انگلیسی خود برسید. اگر این نکات را رعایت کنید،

You will be able to speak English like a native English

می توانید مانند یک انگلیسی زبان مادری انگلیسی صحبت کنید

speaker if you follow these tips.

.

I hope you enjoy today's lesson and I hope you remember that you can do it.

امیدوارم از درس امروز لذت ببرید و امیدوارم به یاد داشته باشید که می توانید آن را انجام دهید.

I believe in you.

من به تو ایمان دارم.

I'll talk to you in the next lesson.

در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟

Ha ha.

ها ها

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

Here we go.

در اینجا ما می رویم.

Sing it with me.

با من بخوان

It's story time.

زمان داستان است

Hey, I said it's story time . Alright, . I like this story.

هی گفتم وقت داستانه بسيار خوب، . من این داستان را دوست دارم.

Some of my students might have heard this story already,

ممکن است برخی از دانش آموزان من قبلاً این داستان را شنیده باشند،

but I really like this story.

اما من واقعاً این داستان را دوست دارم.

So I'm gonna tell you this story.

بنابراین من این داستان را برای شما تعریف می کنم.

This story is about a time that I.

این داستان در مورد زمانی است که من

Went on a retreat, a camping trip, basically with some friends of mine.

به یک خلوت، یک سفر کمپینگ، اساساً با برخی از دوستانم رفتیم.

Now, this was about, mm, 18 or 17 years ago, we were in college our third or

حالا، این حدوداً، 18 یا 17 سال پیش بود، ما در سال سوم یا

fourth year in college, and we were going on this spiritual retreat.

چهارم دانشگاه بودیم و به این خلوت معنوی می رفتیم.

There were cabins and there was a lake.

کابین ها بود و دریاچه ای بود.

It was amazing, right?

شگفت انگیز بود، درست است؟

The food was good, the fellowship was great, and one.

غذا خوب بود، معاشرت عالی بود و یکی.

. I think it might have been a Sunday morning.

. فکر می کنم شاید صبح یکشنبه بوده باشد.

They said, Hey, who wants to go and get the canoes and go on the lake?

گفتند: هی، کی می خواهد برود قایق ها را بیاورد و برود روی دریاچه؟

We said, sure, let's do it.

گفتیم حتما انجامش می دهیم.

Now.

I could swim and everything.

اکنون. می

توانستم شنا کنم و همه چیز.

I'm not scared of water.

من از آب نمی ترسم.

So all of my friends and I, we went down to the lake and they made

بنابراین من و همه دوستانم به سمت دریاچه رفتیم و آنها

sure everyone had a life jacket on.

مطمئن شدند که همه جلیقه نجات به تن دارند.

So we put our life jackets on, and there were a ton of us together.

بنابراین ما جلیقه نجات خود را پوشیدیم و تعداد زیادی از ما با هم بودیم.

So I decided I have been canoeing before, and then one of my friend's

بنابراین تصمیم گرفتم که قبلاً قایق‌رانی کرده‌ام، و بعد یکی از

cousins and another gentleman, neither of them had canoed before.

پسرعموهای دوستم و یک آقای دیگر، هیچ‌کدام قبلاً قایق‌رانی نکرده بودند.

So I said, you know what?

پس گفتم میدونی چیه؟

You guys can have the experience.

شما بچه ها می توانید این تجربه را داشته باشید.

I'll sit in the middle of the canoe and you too can be the ones

من وسط کانو می نشینم و شما هم می توانید کسانی باشید

that are actually rowing, right?

که در واقع پارو می زنند، درست است؟

Because they had never done it before.

چون قبلا این کار را نکرده بودند.

I said, no problem at all.

گفتم اصلا مشکلی نیست

So I sat in the middle.

پس نشستم وسط.

One sat in the back and the other sat in front of me.

یکی پشت و دیگری جلوی من نشست.

So, you know, we get in the water.

بنابراین، می دانید، ما وارد آب می شویم.

Now, the very first thing I asked y'all, I said, now wait a minute.

حالا، اولین چیزی که از شما پرسیدم، گفتم، حالا یک دقیقه صبر کنید. آیا

Are there any snakes in this water?

در این آب مار وجود دارد؟

I said, I'm not scared of water, but what I don't like is snakes.

گفتم من از آب نمی ترسم اما چیزی که دوست ندارم مار است.

They said, oh no, TIFF, you're good.

گفتند، نه، TIFF، تو خوبی.

Don't worry about it.

نگرانش نباش

Pay attention to my face.

به صورتم توجه کن

Okay?

باشه؟

So I said, okay, cool.

پس من گفتم، باشه، باحال.

So we get in the B, in the canoes, they're probably like four or five canoes, right?

بنابراین ما وارد B می شویم، در قایق ها، آنها احتمالاً مانند چهار یا پنج قایق هستند، درست است؟

So we're out in the middle of the water in the middle of the lake, and

بنابراین ما در وسط آب در وسط دریاچه هستیم، و

all of a sudden our canoes started doing a little bit of extra rocking.

ناگهان قایق‌های ما شروع به تکان دادن کمی کردند.

I said, now, whoa, whoa, whoa.

گفتم حالا وای وای وای.

Wait a minute, y'all wait a minute.

یک دقیقه صبر کنید، یک دقیقه صبر کنید.

We rocking a little bit.

کمی تکان می‌خوریم.

They said, yeah, don't worry, don't worry.

گفتند بله، نگران نباش، نگران نباش.

Now, just to give you a little bit backstory, this is about my hair.

حالا، فقط برای اینکه کمی پیشینه به شما بدهم ، این در مورد موهای من است.

So you notice my hair changes a lot, right?

پس متوجه شدید که موهای من خیلی تغییر می کند، درست است؟

Different hairstyles.

مدل موی مختلف.

African American women, we have different hair textures

زنان آفریقایی آمریکایی، بسته به زن، بافت موی متفاوتی داریم

depending on the woman, right?

، درست است؟

My hair texture, for example, right now it's in its natural state.

مثلا بافت موهام الان حالت طبیعی داره.

It's naturally very curly.

به طور طبیعی بسیار فرفری است.

At that time, I had a perm, and when a black woman, an African

در آن زمان من یک پرم داشتم و وقتی یک زن سیاه پوست، یک

American woman, gets a perm, , uh, the hair goes completely straight.

زن آفریقایی آمریکایی، پرم می شود، اوه، موها کاملا صاف می شوند. از

It looks nice both ways.

هر دو طرف زیبا به نظر می رسد.

I love this style and I like that style as well.

من عاشق این سبک هستم و آن سبک را نیز دوست دارم.

I had just gotten my hair done right before the retreat.

درست قبل از عقب نشینی موهایم را درست کرده بودم.

It was fried, dyed and laid to the side.

سرخ شده، رنگ شده و کنار گذاشته شده است.

That's a slang term.

این یک اصطلاح عامیانه است.

We use . African Americans used right?

ما استفاده می کنیم . آمریکایی های آفریقایی تبار استفاده می کردند درست است؟

My hair looked really good.

موهای من واقعاً خوب به نظر می رسید.

I had just gotten it done and you know, when you're a college student,

من تازه این کار را انجام داده بودم و می دانید، وقتی دانشجوی کالج هستید،

you don't have a lot of money, right?

پول زیادی ندارید، درست است؟

So I had just gotten it done.

بنابراین من به تازگی آن را انجام داده بودم.

It looked really.

واقعا به نظر می رسید.

I wasn't worried about anything because hey, we were just

من نگران هیچ چیز نبودم چون هی، ما فقط

going on a lake in a canoe.

با قایق رانی داشتیم روی دریاچه می رفتیم.

So then the boat continued.

پس قایق ادامه داد.

The canoe continued to rock back and forth, and wouldn't, you know, it rocked.

قایق رانی همچنان به این طرف و آن طرف تکان می خورد و نمی دانستید که تکان بخورد.

It rocked, and it flipped over.

تکان خورد و واژگون شد.

Now the canoe flipped over, but remember I told you my hair,

حالا قایق رانی واژگون شد، اما یادت باشد به تو گفتم موهایم، تازه

I had just gotten my hair.

موهایم را گرفته بودم.

Wouldn't, you know the canoe flipped, but my hair, listen, this girl's hair did

نمی دانی قایق رانی چرخید، اما موهای من، گوش کن، موهای این دختر به

not touch the water . The canoe flipped.

آب نرسید. قایق رانی چرخید.

Now, all of this was told to me after people that were

حالا همه اینها بعد از افرادی که

watching the situation, right?

اوضاع را تماشا می کردند به من گفته شد، درست است؟

The canoe flipped.

قایق رانی چرخید.

As soon as it flipped, I was swimming.

به محض اینکه ورق خورد، داشتم شنا می کردم.

As soon as it flipped, I was swimming and my hair was not touching the water right.

به محض اینکه ورق خورد، داشتم شنا می کردم و موهایم درست به آب نمی رسید.

My hair was pretty long too, but it wasn't touching the water.

موهای من هم خیلی بلند بود، اما به آب دست نمی زد.

So I was swimming.

پس شنا می کردم.

I was swimming to another boat that my other friend happened to be in.

من داشتم به سمت قایق دیگری می رفتم که دوست دیگرم در آن بود.

Right?

درست است؟ یک

Another canoe.

قایق رانی دیگر.

And as I was swimming toward their canoe, my friends, my friend,

و در حالی که داشتم به سمت قایق رانی آنها شنا می کردم، دوستانم، دوست من،

they were like, no, TIFF, no.

آنها مانند، نه، TIFF، نه.

And I was like, why are they saying no, I'm getting out of

و من می گفتم چرا می گویند نه، من از

this water into their canoe.

این آب می روم داخل قایق رانی آنها.

They were like, TIFF, if you get in, we'll all fall.

آنها مثل TIFF بودند، اگر وارد شوید، همه سقوط می کنیم.

I said, oh my goodness.

گفتم خدایا.

And at that moment I realized I had nothing left that I could do.

و در آن لحظه متوجه شدم که دیگر کاری از دستم بر نمی آید .

And so my hair got wet because I had to kind of go in the water.

و به این ترتیب موهایم خیس شد زیرا مجبور بودم به نوعی در آب بروم.

So while I'm processing the fact that my hair is wet now, and I done paid money

بنابراین در حالی که در حال بررسی این واقعیت هستم که موهایم خیس است و پول پرداختی

for my hair behind me, I hair screams.

برای موهایم پشت سرم انجام داده ام، موهایم فریاد می زند.

And so my friends that are in front of me are like, TIFF, go back to the boat.

و بنابراین دوستان من که در مقابل من هستند مانند TIFF هستند که به قایق برگردند.

Now remember, I could swim.

حالا یادت باشد، من می توانستم شنا کنم.

I had a life jacket on, but I could.

جلیقه نجات به تن داشتم، اما می‌توانستم. به

I turned back and look at the canoe behind me and the two individuals that were

عقب برگشتم و به قایق رانی پشت سرم نگاه کردم و دو نفری که

with me were kind of bobbing in the water and I was like, what is going on now?

همراهم بودند در آب می‌پریدند و من می‌گفتم الان چه خبر است؟

The female.

زن. به

I was told that she could swim, and I assumed the guy could swim

من گفته شد که او می تواند شنا کند، و من فرض کردم که آن مرد می تواند شنا کند،

because he was like a real buff guy.

زیرا او مانند یک مرد گاومیش واقعی بود.

So I swim back to the canoe and I'm like, stop screaming.

بنابراین من به سمت قایق رانی شنا می کنم و می خواهم جیغ نکشید.

Stop screaming.

دست از جیغ زدن بردار

This is something about me.

این چیزی در مورد من است.

In emergency situations, I'm able to think very clearly.

در شرایط اضطراری، می توانم خیلی واضح فکر کنم.

I don't get shocked.

من شوکه نمی شوم

I don't get frazzled.

من گیج نمی شوم

I think very clearly.

من خیلی واضح فکر میکنم

I think it's because my dad was in the military for 30 years.

فکر می کنم به این دلیل است که پدرم 30 سال در ارتش بود.

So in an emergency situation, I'm the one that thinks very clearly.

بنابراین در شرایط اضطراری، من کسی هستم که خیلی واضح فکر می کنم.

So I'm telling them to calm down.

پس من به آنها می گویم که آرام باشند.

I look at the girl and I say, can you swim?

به دختر نگاه می کنم و می گویم می تونی شنا کنی؟

She's like, yes, she's still bobbing.

او مثل اینکه، بله، او هنوز هم در حال غلت زدن است.

I said, so stop screaming and swim.

گفتم پس جیغ نکش و شنا کن.

She stopped and she started swimming.

ایستاد و شروع به شنا کرد.

I said, okay, got her.

گفتم باشه گرفتمش

I look at the guy, he's screaming, flailing.

من به پسر نگاه می کنم، او فریاد می زند، می لرزد.

I said, can you swim?

گفتم شنا بلدی؟

He said, no.

او گفت نه.

I said, oh my goodness.

گفتم خدایا.

So I help him.

پس من به او کمک می کنم.

I said, listen, you have a life jacket on.

گفتم گوش کن جلیقه نجات داری.

Stop flailing.

دست از بال زدن بردارید.

Just relax.

فقط آرام باش.

So we turn the canoe over.

بنابراین قایق رانی را برمیگردانیم.

He's holding onto it.

او آن را نگه می دارد.

She's holding onto it, and we eventually get back to land my hair.

او آن را نگه می دارد و ما در نهایت به موهایم برمی گردیم.

No, completely wet.

نه کاملا خیس

We get back to the edge and I'm like, okay, we're all safe.

ما به لبه برمی گردیم و من می گویم، خوب، همه ما در امان هستیم.

And remember I told you to remember our facial expression.

و به یاد داشته باشید که به شما گفتم حالت صورت ما را به خاطر بسپارید.

Soon as we get to the edge and said, woo, at least there

به محض اینکه به لبه رسیدیم و گفتیم وای، حداقل

are no snakes in this water.

مار در این آب نیست.

Somebody said, yes, there are.

یکی گفت، بله، وجود دارد.

There's tons of snakes in this water.

هزاران مار در این آب وجود دارد.

I said, never again

گفتم دیگر هرگز

So God protected.

پس خدا حفظ کرد.

But my hair got wet and I had to save two people, so I enjoyed the trip, but

اما موهایم خیس شد و مجبور شدم دو نفر را نجات دهم، بنابراین از سفر لذت بردم، اما این

it's a trip I will never, ever forget.

سفری است که هرگز و هرگز فراموش نمی کنم.

Maybe you had to save your friends before and maybe your hair

شاید قبلا مجبور بودید دوستانتان را نجات دهید و شاید

got wet after you got it done.

بعد از انجام این کار موهایتان خیس شده باشد.

. I hope you enjoyed this story and I'll talk to you in the next lesson.

. امیدوارم از این داستان لذت برده باشید و در درس بعدی با شما صحبت خواهم کرد.