How I Understand 100% of What Natives Say

You know, you said that paying attention to certain details.

می دانید، شما گفتید که توجه به برخی جزئیات.

So I thought we could actually test how well you pay.

بنابراین من فکر کردم که ما واقعاً می توانیم نحوه پرداخت شما را بررسی کنیم.

Oh, man. How? Well.

اوه مرد چگونه؟ خوب.

I'm scared.

من می ترسم.

You know, I'm done.

میدونی من تموم کردم

I have to get back to studying English because, you know...

من باید به مطالعه زبان انگلیسی برگردم، زیرا، می دانید...

So I'm joined here

بنابراین،

in the Global Studio by the one and only Axl Pose, a.k.a. Thiago.

یک و تنها اکسل پوز، با نام مستعار تیاگو، به من در اینجا در استودیو جهانی ملحق شده است.

How's it going? Thiago?

اوضاع چطوره؟ تیاگو؟

Hey Ethan, I'm doing well, thank you.

هی ایتان، حالم خوب است، متشکرم.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

If you watch today's episode until the end of today's

اگر اپیزود امروز را تا پایان

lesson, you are going to learn how to understand 100%

درس امروز تماشا کنید، یاد خواهید گرفت که چگونه 100%

of what natives say, just like Thiago here has learned to do.

حرف های بومیان را بفهمید، درست همانطور که تیاگو در اینجا یاد گرفته است.

You will learn what zombies have to do with learning English.

شما یاد خواهید گرفت که زامبی ها چه ارتباطی با یادگیری زبان انگلیسی دارند.

And finally, some wisdom from a very famous pirate.

و در نهایت، حکمتی از یک دزد دریایی بسیار معروف.

But before we get into any of that, we want to let you know

اما قبل از اینکه وارد هر یک از این موارد شویم، می‌خواهیم به شما اطلاع دهیم

that if you are new here, every single week we make new lessons

که اگر در اینجا تازه کار هستید، هر هفته درس‌های جدیدی

like this one that help you to go from being a lost, insecure

مانند این آموزش می‌دهیم که به شما کمک می‌کند از یک زبان‌آموز گمشده و ناامن

English learner to become a confident and natural English speaker.

انگلیسی به فردی با اعتماد به نفس و اعتماد به نفس تبدیل شوید. انگلیسی زبان طبیعی

So if that sounds like something that you want

بنابراین اگر به نظر چیزی است که

for your English, then be sure to hit that

برای انگلیسی خود می خواهید، پس حتما

subscribe button and the bell down below.

دکمه اشتراک و زنگ زیر را بزنید.

And that way you won't miss a single new lesson.

و به این ترتیب شما حتی یک درس جدید را از دست نخواهید داد.

Thiago, so, I've had a lot of students

تیاگو، بنابراین، من دانش‌آموزان زیادی داشته‌ام

who, you know, pretty much all of them get frustrated

که، می‌دانید، تقریباً همه آنها

at one point or another because they feel lost when they listen

در یک نقطه ناامید می‌شوند، زیرا وقتی زیرنویس نداشته باشند، وقتی

to native speakers at normal speed if they don't have subtitles, you know.

با سرعت عادی به سخنرانان بومی گوش می‌کنند احساس گمراهی می‌کنند. میدونی.

And actually, if this is the case for you, if you're listening and that's the case

و در واقع، اگر برای شما اینطور است، اگر در حال گوش دادن هستید و

for you, then if you're not already, you might want to try

برای شما هم همینطور است، پس اگر قبلاً این کار را نکرده اید، ممکن است بخواهید سعی کنید

listening to the podcast on the RealLife app because you have an interactive transcript

به پادکست در برنامه RealLife گوش دهید زیرا رونوشت تعاملی دارید.

so you can follow along, and that's really going to help you to not get lost.

بنابراین می توانید دنبال کنید، و این واقعاً به شما کمک می کند که گم نشوید.

But anyways, I know that I've observed

اما به هر حال، من می دانم که مشاهده کرده ام

that you have really no issues or very, very rarely have issues

که شما واقعاً هیچ مشکلی ندارید یا به ندرت در

understanding natives at full speed.

درک افراد بومی با سرعت کامل مشکل دارید.

So I was wondering if you could let our audience know what's your secret.

بنابراین می خواستم بدانم آیا می توانید به مخاطبان ما بگویید راز شما چیست؟

The secret, well...

راز خوب...

First of all, thanks for the compliment. I appreciate that.

اول از همه ممنون از تعریفت. ممنونم از.

Yeah, I mean, I would say that for me, Ethan, understanding

بله، منظورم این است که می‌توانم بگویم برای من، ایتان، که

native English, right, it comes down to two things, right?

انگلیسی بومی را می‌فهمم، درست است، این به دو چیز مربوط می‌شود، درست است؟ در طول سال‌ها

Listening to a lot of English over the years and I've always had

به زبان انگلیسی زیاد گوش می‌کردم و همیشه

that habit of listening to movies and series back in the day.

این عادت را داشتم که به فیلم‌ها و سریال‌ها گوش کنم.

Nowadays, I listen to podcasts as well, listening to a lot of music.

این روزها پادکست ها را هم گوش می دهم و آهنگ های زیادی گوش می دهم.

So I've been doing that for many, many years now, so it kind of compounds.

بنابراین من چندین سال است که این کار را انجام می دهم ، بنابراین به نوعی ترکیب می شود.

Yeah, if you do that a lot every day over the course of many years, it compounds.

بله، اگر این کار را هر روز در طول سالیان متمادی انجام دهید، ترکیب می شود.

So you get better and better.

بنابراین شما بهتر و بهتر می شوید.

So listening to a lot of English was definitely a part of it.

بنابراین گوش دادن زیاد به انگلیسی قطعا بخشی از آن بود.

But a second point, and most importantly is

اما نکته دوم و مهمتر از همه این است که

whenever I listen to something in English, a native speaker

هر وقت به چیزی به زبان انگلیسی گوش می دهم، مثلاً یک فرد بومی

speaking, for example, I always pay attention to specific things.

صحبت می کند، همیشه به چیزهای خاصی توجه می کنم.

You know, there are certain specific things

می دانید، چیزهای خاصی وجود دارد

that I always pay attention to as I'm listening.

که من همیشه هنگام گوش دادن به آنها توجه می کنم.

So I would say these two points have helped me to,

بنابراین می‌توانم بگویم این دو نکته به من کمک کرد تا

you know, have good listening skills.

مهارت‌های شنیداری خوبی داشته باشم.

So before we move on, I did want to ask you,

بنابراین قبل از اینکه به ادامه مطلب برسیم، می‌خواستم از شما بپرسم که

you used an interesting word there, compound. If something compounds,

شما در آنجا از یک کلمه جالب استفاده کردید ، مرکب. اگر چیزی ترکیب شود، به

what does that mean?

چه معناست؟

It gets

bigger and bigger or larger and larger, especially as time passes.

بزرگتر و بزرگتر یا بزرگتر و بزرگتر می شود، به خصوص با گذشت زمان.

This is a very common word in investing, for example,

این یک کلمه بسیار رایج در سرمایه گذاری است، به عنوان مثال،

when talking about investing our money.

زمانی که در مورد سرمایه گذاری پول خود صحبت می کنیم.

Let's say you invest in some stocks.

فرض کنید در برخی از سهام سرمایه گذاری می کنید.

They pay dividends.

سود سهام پرداخت می کنند.

And then, you know, if you keep investing over the course of ten, 15,

و سپس، می دانید، اگر در طول ده، 15،

20 years, your money compounds that either compound interest or, you know.

20 سال به سرمایه گذاری ادامه دهید، پول شما با بهره ترکیبی ترکیب می شود یا می دانید.

So, yeah, something that grows as time passes.

بنابراین، بله، چیزی که با گذشت زمان رشد می کند.

Yeah. It stacks up right one on one the top of the other. Yeah.

آره درست یکی روی یکی روی دیگری چیده می شود. آره

It's like an exponential curve even, you know, of, of how it, how it grows.

این مانند یک منحنی نمایی است، حتی، می دانید، چگونه و چگونه رشد می کند.

So that's really great.

پس این واقعا عالی است.

And you know, you said that paying attention to certain details.

و می دانید، شما گفتید که توجه به جزئیات خاصی است.

So I thought we could actually test how well you pay attention.

بنابراین من فکر کردم که ما واقعاً می توانیم میزان توجه شما را آزمایش کنیم.

Oh, man.

اوه مرد

How well?

چقدر خوب؟

And so we're going to have a producer who's in the studio

و بنابراین، ما یک تهیه کننده خواهیم داشت که در استودیو

with us, the one and only Ice-T.

با ما باشد، تنها Ice-T.

We like to call him T around the office.

ما دوست داریم او را در اطراف دفتر صدا بزنیم.

Share. Share the clip with us.

اشتراک گذاری. کلیپ را با ما به اشتراک بگذارید.

So let's roll that.

پس بیایید آن را رول کنیم.

I'm scared.

من می ترسم.

The pressure is killing me.

فشار داره منو میکشه

So, Thiago.

بنابراین، تیاگو.

What did you understand. You know what?

چی فهمیدی میدونی چیه؟

I'm done.

I have to get back to studying English because, you know

من تمام شده ام.

من باید به مطالعه زبان انگلیسی برگردم زیرا، می دانید که

my listening skills are not as good

مهارت های شنیداری من آنقدرها

as I thought.

که فکر می کردم خوب نیست.

So it's okay. I didn't understand that either.

پس اشکالی ندارد. این را هم نفهمیدم.

I have no idea what he's saying.

من نمی دانم او چه می گوید.

It is English, apparently, but it's like a very.

ظاهراً انگلیسی است، اما مانند یک بسیار است.

Like a dialect from rural Ireland.

مانند لهجه ای از روستاهای ایرلند.

So obviously that was just a joke

بنابراین واضح است که

even for most natives.

حتی برای اکثر بومیان فقط یک شوخی بود.

I think if you're not from Ireland, it's probably near impossible to understand.

من فکر می کنم اگر اهل ایرلند نیستید، احتمالاً درک آن تقریباً غیرممکن است.

I think I heard the word sheep somewhere in there, but we actually.

فکر می کنم کلمه گوسفند را جایی در آنجا شنیده ام، اما ما در واقع.

Looking at the title of the video helped to also I saw there that.

نگاه کردن به عنوان ویدیو کمک کرد که در آنجا هم آن را دیدم.

Missing sheep.

گوسفند گم شده

Okay, he's talking about sheep. That's it.

خوب، او در مورد گوسفند صحبت می کند. خودشه.

It's a good a good lesson, right.

این یک درس خوب است، درست است.

Is is use the context that you have available.

آیا استفاده از زمینه ای است که در دسترس دارید.

Absolutely.

Yeah, so you look for verbal clues or.

کاملا.

بله، بنابراین شما به دنبال سرنخ های کلامی یا.

Yeah, you make some predictions. Yeah.

بله، شما یک پیش بینی می کنید. آره

Because I know sometimes I don't understand 100% per say.

چون می‌دانم گاهی 100% هر حرفی را نمی‌فهمم.

Right.

درست.

But you can use certain devices to help you make sense of what's being said.

اما می‌توانید از دستگاه‌های خاصی برای کمک به درک آنچه گفته می‌شود استفاده کنید.

Yeah. Exactly.

آره دقیقا.

So now we have an actual real test.

بنابراین اکنون یک آزمایش واقعی داریم.

And I got this from The Fresh Prince of Bel-Air,

و من این را از The Fresh Prince of Bel-Air گرفتم،

which I'm sure that, you know, you and I would have no trouble understanding him.

که مطمئن هستم، می دانید، من و شما برای درک او مشکلی نخواهیم داشت.

It's an American accent, although it is, you know, like,

این یک لهجه آمریکایی است، اگرچه می‌دانید،

could be considered a difficult American accent,

می‌توان آن را یک لهجه آمریکایی دشوار در نظر گرفت،

especially, you know, for someone who has more intermediate

به خصوص، می‌دانید، برای کسی که

or even advanced English could have some trouble understanding it.

انگلیسی متوسط ​​یا حتی پیشرفته‌تری دارد، ممکن است در درک آن مشکل داشته باشد.

So let's watch that.

پس بیایید آن را تماشا کنیم.

And then Thiago is going to let us know how he understood it.

و سپس تیاگو به ما اطلاع می دهد که چگونه آن را درک کرده است.

Okay.

باشه.

All right.

خیلی خوب.

That that was much better.

که خیلی بهتر بود

Thank you. All right.

متشکرم. خیلی خوب.

So do you want to just to prove that you actually understood this,

پس آیا می خواهید فقط برای اینکه ثابت کنید واقعاً این را فهمیده اید،

do you want to just, like, kind of paraphrase?

آیا می خواهید فقط به نوعی بازنویسی کنید؟

What, that it was pretty short clip, but what it was about.

چه، این یک کلیپ بسیار کوتاه بود، اما در مورد چه چیزی بود.

Yeah. Yeah.

آره آره

Just paraphrasing quickly here, Will's character.

فقط به سرعت در اینجا، شخصیت ویل را تعبیر می کنم.

Yeah, he's

بله، او

expressing his frustration with the fact that apparently his dad is absent.

ناراحتی خود را از این واقعیت ابراز می کند که ظاهراً پدرش غایب است.

Yeah, he...

آره، او...

He lives with his uncle, Uncle Phil.

او با عمویش، عمو فیل زندگی می کند.

And he's expressing this frustration that apparently the father doesn't

و این ناراحتی را ابراز می کند که ظاهراً پدر

really care about him or doesn't try to get in touch with him.

واقعاً به او اهمیت نمی دهد یا سعی نمی کند با او ارتباط برقرار کند.

And he even bought a present, I guess, because I think he was hoping to

و او حتی یک هدیه خرید، حدس می‌زنم، زیرا فکر می‌کنم او امیدوار بود که

to see the father in person.

شخصاً پدر را ببیند.

But, you know, he never bothered to show up.

اما، می دانید، او هرگز به خود زحمت نداد که حاضر شود.

So yeah, he's angry. Yeah.

پس بله، او عصبانی است. آره

And he speaks in a very peculiar way, I would say, which is kind of,

و او به شیوه ای بسیار عجیب و غریب صحبت می کند، من می گویم، که به

I think in the series.

نظر من در سریال یک جورهایی است.

He's from Philadelphia.

او اهل فیلادلفیا است.

So, you know, he's a street kid from Philadelphia.

بنابراین، می دانید، او یک بچه خیابانی از فیلادلفیا است.

So there's a lot of slang there.

بنابراین عامیانه زیادی در آنجا وجود دارد.

But the idea is pretty much that, yeah, I mean, he is expressing his frustration

اما ایده تقریباً این است که، بله، منظورم این است که او ناامیدی خود را

about his absent father.

در مورد پدر غایب خود ابراز می کند.

Yeah. Perfect.

آره کامل.

So, you know, you and I don't have too many issues understanding

پس میدونی من و تو زیاد مشکلی نداریم که بفهمیم با

that even though there's some old slang in that clip, like, for example,

اینکه یه عامیانه قدیمی تو اون کلیپ هست مثلا

he said the word slimmies, which I...

کلمه اسلیمیز رو گفت که من...

Yeah, I, I can't say.

آره من میتونم. می گویند.

I didn't quite get a call.

من خیلی تماس نگرفتم

Anyone saying that, but yeah, I just, I mean, really from the context,

هر کسی این را می‌گوید، اما بله، من فقط، یعنی واقعاً از روی زمینه،

I assume from the context that he's talking about like girls, you know,

فرض می‌کنم که او مثل دختران در موردش صحبت می‌کند

he's talking about like Slimmies

down at the beach or something like that.

.

So. Right.

بنابراین. درست.

Yeah.

But why is it that a lot of learners might have felt a bit lost there?

آره

اما چرا بسیاری از یادگیرندگان ممکن است در آنجا کمی احساس گمشده کنند؟

You know, if they didn't have subtitles?

میدونی اگه زیرنویس نداشتن؟

Yeah, it might be worth maybe uh... Playing it again.

بله، شاید ارزشش را داشته باشد ... دوباره پخشش کنم.

So certain parts.

پس قسمت های خاصی

But what I can say now is

اما چیزی که اکنون می توانم بگویم این است که

he uses a lot of ain't the word ain't which is a slang word.

او از کلمه ain't که یک کلمه عامیانه است بسیار استفاده می کند.

Yeah.

آره

And he does some things, for example he reduces the preposition "to" to a "duh".

و بعضی کارها را انجام می دهد، مثلاً حرف اضافه «به» را به «دُح» تقلیل می دهد.

Yeah.

آره

I forget exactly what he was saying but I think it was something like

دقیقاً فراموش می‌کنم که او چه می‌گفت، اما فکر می‌کنم چیزی شبیه

trying to do something, trying to do something.

تلاش برای انجام کاری، تلاش برای انجام کاری بود.

He goes like that, trynna, trynna. Even a nuh or a duh.

او همینطور می رود، سعید، تریننا. حتی یک نوه یا یک دیوونه.

Depending on the word that that precedes.

بسته به کلمه ای که قبل از آن است.

He also reduces the H for him.

او همچنین H را برای او کاهش می دهد.

So there's a part that I remember that instead of saying him

پس قسمتی هست که یادم می آید به جای اینکه به او بگوید می

he says -im. I don't know if it was about him or to him.

گوید -im. نمی‌دانم درباره او بود یا به او.

Yeah. Instead of about him or to him. "Who needs him?"

آره به جای در مورد او یا به او. "چه کسی به او نیاز دارد؟"

And but yeah, there are certain connected speech patterns there that he uses, which

و اما بله، الگوهای گفتاری مرتبط خاصی وجود دارد که او از آنها استفاده می کند، که

if you're not familiar with as a learner, you will struggle

اگر شما به عنوان یک یادگیرنده با آنها آشنا نباشید،

to understand that segment because he also speaks quite fast

برای درک آن بخش مشکل خواهید داشت زیرا او همچنین بسیار سریع صحبت می کند

because remember, he's frustrated. He's emotional.

زیرا به یاد داشته باشید، او ناامید است. او احساساتی است.

He's emotional, yeah.

So he's speaking fast using slang and this connected speech patterns there.

او احساساتی است، بله.

بنابراین او با استفاده از زبان عامیانه و این الگوهای گفتاری مرتبط در آنجا سریع صحبت می کند.

So. Yeah,

بنابراین. بله، به

that's why I can be tricky.

همین دلیل است که من می توانم حیله گر باشم.

Yeah. Yeah.

آره آره

You mentioned like ain't for example.

شما به عنوان مثال اشاره کردید.

And the thing with ain't if it's followed by what we call the function word.

و چیزی با ain't اگر به دنبال آن چیزی باشد که کلمه تابع می نامیم.

So like you said, like to is a function word or of is a function word,

بنابراین همانطور که شما گفتید، like to یک کلمه تابعی است یا of یک کلمه تابعی است،

the t can even drop in at the end, can connect to the next word.

t حتی می تواند در انتها بیفتد، می تواند به کلمه بعدی متصل شود.

So if you said like...

پس اگر گفتید مثل...

I don't know, for example, ain't nothing, nothing's actually I think

نمی دانم، مثلاً چیزی نیست، در واقع هیچ چیز نیست، فکر می کنم

is a content word, but like the, the first syllable could be reduced.

یک کلمه محتوایی است، اما مانند هجای اول، می توان هجای اول را کاهش داد.

It would be like, ain't nothing, ain't nothing.

اینطور می شود که چیزی نیست، چیزی نیست.

And those, the t's gone, the ends link together and everything.

و آن‌ها، t از بین رفته است، پایان‌ها به هم وصل می‌شوند و همه چیز.

So, you know,

بنابراین، می‌دانید،

a lot of things like that are happening that if you become more familiar

موارد زیادی از این دست در حال رخ دادن هستند که اگر

with some of these different connected speech patterns,

با برخی از این الگوهای گفتاری مرتبط بیشتر آشنا شوید،

your brain would be able to process that because you kind of have like

مغز شما می‌تواند آن‌ها را پردازش کند، زیرا شما به نوعی مانند

the puzzle pieces you need.

قطعات پازل مورد نیاز خود را دارید.

But if you're not familiar with those, then you're going to feel lost.

اما اگر با آن ها آشنا نباشید، احساس می کنید گم شده اید.

It might even sound almost like another language, right?

حتی ممکن است تقریباً شبیه یک زبان دیگر به نظر برسد، درست است؟

Absolutely.

کاملا.

And I think the speech is such a huge deal here.

و من فکر می کنم سخنرانی در اینجا بسیار مهم است .

Yeah.

آره

Because if you combine listening to English every day.

زیرا اگر هر روز به زبان انگلیسی گوش دهید.

Yeah. And that idea of compounding, right.

آره و این ایده ترکیب کردن، درست است.

The more you listen to it, the better your listening skills

هرچه بیشتر به آن گوش دهید،

get, with deliberately learning about and studying connected speech.

با یادگیری عمدی و مطالعه گفتار مرتبط، مهارت های شنیداری شما بهتر می شود.

And that's exactly what we do, right?

و این دقیقاً همان کاری است که ما انجام می دهیم، درست است؟

I mean, in our learning English TV channel, I mean,

منظورم این است که در کانال تلویزیونی انگلیسی یادگیری ما،

most of what we teach there is related to connected speech.

بیشتر چیزی که در آنجا آموزش می دهیم مربوط به گفتار متصل است.

So learning these patterns

بنابراین یادگیری این الگوها

is going to definitely help you better understand native speakers.

قطعا به شما در درک بهتر زبان مادری کمک می کند.

And I think this clip that we just listen together.

و من فکر می کنم این کلیپ است که ما فقط با هم گوش می دهیم.

Yeah. Is also a good example of:

آره همچنین یک مثال خوب برای این است:

you don't have to speak

شما مجبور نیستید

exactly as you hear someone, a native speaker in this case, speaking.

دقیقاً همانطور که صحبت می‌کنید، صحبت کنید.

Right.

درست.

Because in my case, for example,

چون مثلا در مورد من هیچ

I wouldn't ever speak like Will Smith in this clip.

وقت مثل ویل اسمیت در این کلیپ صحبت نمی کنم.

I would never speak like this. Nor I?

من هرگز اینطور صحبت نمی کنم. نه من؟

Yeah.

That's not how I view myself speaking English.

آره من

اینگونه نمی بینم که انگلیسی صحبت می کنم.

Right.

But, you know, I have my own way of speaking English, my my influences.

درست.

اما، می دانید، من روش خاص خود را برای صحبت کردن انگلیسی دارم، تأثیراتم.

Right.

درست.

But I'm still able to understand pretty much all of it.

اما هنوز هم می توانم تقریباً همه آن را بفهمم.

Right?

درست؟

So being able to understand doesn't mean that you have to necessarily speak

بنابراین توانایی درک به این معنا نیست که لزوماً باید

like that person you're listening to unless you want to.

مانند شخصی که به او گوش می دهید صحبت کنید، مگر اینکه بخواهید.

Yeah, unless you want to sound like that.

آره، مگر اینکه بخواهی اینطوری صدا کنی.

Yeah. Yeah.

آره آره

So as Thiago mentioned, we help you to do exactly this on our Learning

بنابراین همانطور که تیاگو اشاره کرد، ما به شما کمک می کنیم تا دقیقاً این کار را در

a TV series channel.

کانال مجموعه تلویزیونی یادگیری خود انجام دهید.

And that's one of the most fun ways that you can do it.

و این یکی از سرگرم کننده ترین راه هایی است که می توانید آن را انجام دهید.

And in fact,

و در واقع

the reason that I thought about this clip is because we did a lesson with it.

دلیلی که به این کلیپ فکر کردم این است که با آن درسی انجام دادیم.

It was a long time ago, but, you know, if you're a fan of Will Smith,

خیلی وقت پیش بود، اما، می‌دانید، اگر از طرفداران ویل اسمیت،

The Fresh Prince, if you want to better understand that clip

شاهزاده تازه‌کار هستید، اگر می‌خواهید آن کلیپی را که به

we just watched, then, you know, you can check that out.

تازگی تماشا کرده‌ایم بهتر درک کنید، می‌دانید، می‌توانید آن را بررسی کنید.

We'll link it down description below in the show notes as well.

ما آن را به شرح زیر در یادداشت های نمایش نیز پیوند خواهیم داد.

And one thing that Thiago mentioned before, too, that's

و یک چیز که تیاگو قبلاً نیز به آن اشاره کرد ،

really important is like creating this own immersion experience for yourself.

بسیار مهم است این است که این تجربه غوطه وری را برای خود ایجاد کنید.

There's an expression we say in English that if you don't use it, you lose it.

یک تعبیری وجود دارد که ما در انگلیسی می گوییم که اگر از آن استفاده نکنید، آن را از دست می دهید.

And this is very true for languages.

و این برای زبان ها بسیار صادق است. می

You know, if you're not constantly using it,

دانید، اگر دائماً از آن استفاده نمی کنید،

if you're not constantly immersing yourself,

اگر مدام در حال غوطه ور شدن نیستید،

even if you can't go live in the country, just like Thiago has never lived in

حتی اگر نمی توانید در کشور زندگی کنید، درست مثل تیاگو که هرگز در

the States, never lived in the UK, but you can create your own immersion

ایالات متحده زندگی نکرده است، هرگز در بریتانیا زندگی نکرده است. می توانید تجربه غوطه وری خود را بسازید

experience by Thiago was explaining to me

توسط تیاگو که روز گذشته به من توضیح می داد،

the other day, for example, that he had to do some

به عنوان مثال، او باید

some spring cleaning and he listened to an entire audio book

کمی تمیز کردن فنری انجام دهد و به یک کتاب صوتی کامل گوش داد،

because he, you know, he was cleaning for for several hours.

زیرا او، می دانید، او چندین ساعت در حال تمیز کردن بود. .

So it's like things like that.

So you can find all these different convenient ways

بنابراین مانند چیزهایی مانند آن است.

بنابراین می‌توانید همه این راه‌های راحت مختلف را

to create your own immersion experience

برای ایجاد تجربه غوطه‌وری خود بیابید،

where you're just listening to hours and hours of English,

جایی که فقط ساعت‌ها و ساعت‌ها به زبان انگلیسی گوش می‌دهید،

even without living in a country where it's the native language

حتی بدون زندگی در کشوری که زبان مادری آن است

and this whole thing about, you know, don't use it, you lose it.

و همه چیز در مورد آن، نمی‌دانید، از آن استفاده نکنید، آن را از دست خواهید داد.

It's really important because, you know, if you're not constantly

این واقعاً مهم است، زیرا، می دانید، اگر مدام

keeping it sharp, then, you know, it might be like you become a zombie.

آن را تیز نگه ندارید، می دانید، ممکن است مانند یک زامبی باشد.

And speaking of zombies,

و در مورد زامبی ها،

I've heard people are like talking all about this new series, right?

شنیده ام که مردم مثل این هستند که درباره این سری جدید صحبت کنند، درست است؟

The The Last of US.

The Last of US.

I'm curious, Jack, have you have you caught any episodes of that?

من کنجکاو هستم، جک، آیا شما اپیزودهایی از آن را گرفته اید؟

Yeah. Yeah, sure. I have been watching it.

آره اره حتما. من آن را تماشا کرده ام. هر یکشنبه

It's been on HBO Max

از HBO Max پخش می شود

every Sunday and there are three episodes out.

و سه قسمت آن منتشر می شود.

And yeah, I've been watching, I've seen the three of them

و بله، من تماشا کرده ام، سه تای آنها را دیده ام

and you know, I play the games.

و می دانید، من بازی ها را انجام می دهم.

Yeah, I'm a fan of the games.

آره من طرفدار بازی ها هستم به

I think the games are really well-made. So yeah.

نظر من بازی ها واقعا خوب ساخته شده اند. پس آره.

Yeah. It's based on game?

آره این بر اساس بازی است؟

It is. Yeah, it is.

این است. آره آن است. بازی

Super popular game from PlayStation. Yeah. So

فوق العاده محبوب پلی استیشن. آره بنابراین

I'm really out of the loop with this.

من واقعاً از این موضوع خارج هستم.

I've never been really a big fan of like the whole zombie genre.

من هرگز واقعاً مانند تمام ژانر زامبی ها طرفدار سرسخت نبودم.

Can I stop you here.

میتونم اینجا متوقفت کنم

Very quickly, because I know you just said I'm out of the loop, right?

خیلی سریع، چون می‌دانم که شما فقط گفتید که من خارج از حلقه هستم، درست است؟

First of all, the definition now, what does it mean to be out of the loop?

اول از همه حالا تعریف کنید بیرون از حلقه بودن یعنی چه؟

If you're out of the loop, it means you're not informed about something.

اگر خارج از حلقه هستید، به این معنی است که از چیزی مطلع نیستید.

You haven't been following that thing you're not current with a certain

شما آن چیزی را دنبال نکرده‌اید که با یک

trend or certain, uh, I don't know, pop culture information.

روند خاص یا اطلاعات خاصی در مورد فرهنگ پاپ در جریان نیستید، اوه، نمی‌دانم.

Yeah.

آره

So that's definitely the case for me with this series.

پس قطعاً این موضوع برای من در این سریال صادق است.

And the second point that I wanted to bring up

و نکته دومی که می خواستم مطرح کنم،

is the connected speech that you used that, right?

گفتار متصلی است که شما از آن استفاده کردید، درست است؟

You said I would have the loop right.

شما گفتید من حلقه درست را خواهم داشت.

Out of the loop.

خارج از حلقه.

Yeah. You see I like out of the loop.

آره می بینید که من خارج از حلقه دوست دارم.

You didn't say like that, right. Can you repeat how you sent it.

اینطوری نگفتی درسته میشه نحوه ارسال رو تکرار کنید

Out of the loop.

خارج از حلقه.

Out of the loop.

خارج از حلقه.

Yeah.

آره

So in our for the listeners out there or for our viewers, it's important

بنابراین در ما برای شنوندگان بیرون یا برای بینندگان ما،

for you to pay attention to this.

برای شما مهم است که به این موضوع توجه کنید.

If you have the opportunity to talk to a native speaker

اگر این فرصت را دارید که با یک زبان مادری صحبت کنید،

like I'm talking to Ethan right now, he's American.

مثل من که در حال حاضر با ایتان صحبت می کنم، او آمریکایی است.

Or if you're watching something, yeah, pay attention to how people say things.

یا اگر چیزی را تماشا می کنید، بله، به نحوه بیان مردم توجه کنید.

Yeah, it's about recognizing this pattern.

بله، این در مورد شناخت این الگو است.

So, oh, if he said Outta the loop out of becomes outta.

بنابراین، اوه، اگر او می گفت Outta حلقه out of تبدیل به outta می شود.

Maybe I can use outta in other sentences in other situations too.

شاید بتوانم از outta در جملات دیگر در موقعیت های دیگر نیز استفاده کنم.

Out of the loop, out of the place, out of the... And then you...

خارج از حلقه، خارج از مکان، خارج از... و سپس شما... شما

You work on like that, right? So

همینطور روی آن کار می کنید، درست است؟ بنابراین

it's important for you to be attention this. Word chunk, right?

مهم است که به این موضوع توجه کنید . تکه کلمه، درست است؟

Sorry, sorry.

متاسفم متاسفم.

I digress a little bit here now.

من الان کمی از اینجا دور شدم.

So could you please say what you were saying about the last of us?

پس میشه لطفا بگید در مورد آخرین ما چی میگفتین؟

And being out of the loop? It is a very appropriate digression.

و خارج از حلقه بودن؟ انحراف بسیار مناسبی است.

No, I was just saying that I'm not a huge fan of like the whole zombie genre,

نه، من فقط می‌گفتم که مانند کل ژانر زامبی‌ها طرفدار زیادی نیستم،

although like a few years back actually now it's probably quite old.

اگرچه مانند چند سال پیش در واقع اکنون احتمالاً کاملاً قدیمی است.

But there was a movie I really enjoyed with Woody Harrelson called Zombieland.

اما فیلمی بود که با وودی هارلسون بسیار لذت بردم به نام Zombieland.

And actually, you know, maybe we can watch a clip from that

و در واقع، می‌دانید، شاید بتوانیم یک کلیپ از آن را تماشا کنیم

and you could we could break down some more connected speech.

و شما می‌توانید چند سخنرانی مرتبط‌تر را تجزیه کنیم.

Right? Let's do it.

درست؟ بیایید آن را انجام دهیم.

Yeah. Sounds fun. Right?

آره به نظر سرگرم کننده است. درست؟

Can you roll it, too?

آیا می توانید آن را نیز رول کنید؟

I had to get that out. I don't mean to gush.

من باید آن را بیرون می آوردم. من قصد ندارم فوران کنم.

This is so surreal.

این خیلی سورئال است

I mean, you probably get this all the time.

منظورم این است که شما احتمالا همیشه این را دریافت می کنید .

Maybe not lately, but I'm such a huge fan of yours.

شاید اخیراً نه، اما من خیلی از طرفداران شما هستم.

You see?

می بینی؟

He says something interesting here. Yeah.

او اینجا چیز جالبی می گوید. آره

He says, I think to Bill Murray,

او می‌گوید، من به بیل موری فکر می‌کنم،

I'm such a huge fan of yours, right, at the last part there.

من خیلی طرفدار تو هستم، درست است، در قسمت آخر آنجا.

So first I notice that he doesn't pronounce the H for huge.

بنابراین ابتدا متوجه می شوم که او H را به معنای عظیم تلفظ نمی کند.

I imagine that certain areas in the US people don't pronounce it like that.

من تصور می کنم که مناطق خاصی در مردم ایالات متحده آن را اینطور تلفظ نمی کنند.

Right?

درست؟

I would say huge.

من می گویم بزرگ است.

But my dad's from New York

اما پدرم اهل نیویورک است

and he says he even he almost says it like there's a Y, they're like huge. You

و می‌گوید که حتی خودش هم این را می‌گوید که انگار یک Y وجود دارد، آنها مانند بزرگ هستند.

know, it's kind of how he says it here.

میدونی، یه جورایی اینجا اینو میگه.

Donald Trump says it as well,

دونالد ترامپ نیز این را می‌گوید،

like Donald Trump has a thing or two things like it's going to be huge, huge.

مثل اینکه دونالد ترامپ یک یا دو چیز دارد مانند اینکه بسیار بزرگ و بزرگ خواهد بود.

The same thing. I think that's like a New York thing.

همین موضوع. من فکر می کنم این مانند یک چیز نیویورک است.

And he also says I'm a huge fan of yours, so

و او همچنین می‌گوید که من یک طرفدار بزرگ شما هستم، بنابراین

I am a huge fan of yours, of yours, he says.

من یک طرفدار بزرگ شما هستم، او می‌گوید.

I'm a huge fan-uh yours.

من یک طرفدار بزرگ هستم - اوه شما.

Fan-uh yours, fan of yours.

طرفدار تو، طرفدار تو.

I think you might even said fan of yours, right?

من فکر می کنم حتی ممکن است بگویید طرفدار شماست، درست است؟

Like reducing that yours to a you're fan of yours maybe.

مانند کاهش آن به چیزی که احتمالاً از طرفداران خود هستید.

Yeah. Can I say that again?

آره آیا می توانم دوباره آن را بگویم؟

All right. Yeah.

خیلی خوب. آره

And he says something else at the beginning.

و در ابتدا چیز دیگری می گوید .

I think I had to get that out.

فکر می کنم باید آن را بیرون می آوردم.

But he spoke very fast, that point. Right.

اما او خیلی سریع صحبت کرد، آن نقطه. درست.

Maybe we could play that part again because I noticed that too.

شاید بتوانیم آن قسمت را دوباره بازی کنیم زیرا من هم متوجه آن شدم.

Yeah. Could you play that again, T?

آره می تونی دوباره بازی کنی، تی؟

Every one of your movies.

تک تک فیلم های شما

So there's some other interesting things there, you know?

بنابراین چیزهای جالب دیگری در آنجا وجود دارد، می دانید؟

So he's so what we were saying at the beginning there, he says,

بنابراین او همان چیزی است که در ابتدا می‌گفتیم، او می‌گوید،

I had to get that out, which he said really fast.

من باید آن را بیرون می‌آورم، که او خیلی سریع گفت.

And it's it's kind of we're saying before outta, right.

و این به نوعی است که ما قبل از outta می گوییم، درست است.

And you mentioned before also with like Will Smith with the reduction of "to."

و شما قبلاً نیز با مانند ویل اسمیت با کاهش "به" اشاره کردید.

So the had to and this is interesting because it's a D and a T,

بنابراین مجبور بودیم و این جالب است زیرا یک D و یک T است،

but oftentimes when we have that happen, at T and D.

اما اغلب اوقات وقتی چنین اتفاقی می افتد، در T و D.

together, it's kind of like the D trumps the T, like the T goes away.

با هم، به نوعی مانند D بر T برتری می یابد ، مانند T از بین می رود.

So it's like I had to I had to get that out.

پس مثل این است که مجبور بودم آن را بیرون بیاورم.

And then again you have get and that has like two t's.

و سپس دوباره شما باید دریافت کنید و آن مانند دو t است.

So those go together get that had to get that out

بنابراین، آن‌ها با هم می‌روند که باید آن را بیرون می‌آورد

and then you have an American T there with that out.

و سپس شما یک T آمریکایی با آن بیرون دارید.

I had to get that out.

من باید آن را بیرون می آوردم.

I had to get that out and then he says, I don't mean to gush.

مجبور شدم آن را بیرون بیاورم و بعد او می‌گوید، قصد ندارم فوران کنم.

Do you know what that means, Thiago?

میدونی این یعنی چی، تیاگو؟

And I'm going to give it a shot here.

و من می خواهم آن را در اینجا یک ضربه بزنم.

But I'm not sure. Okay.

اما من مطمئن نیستم. باشه.

I don't mean to gush.

من قصد ندارم فوران کنم.

I mean, I think when you gush, you

منظورم این است که فکر می‌کنم وقتی فوش می‌کنی،

maybe you show how much of a fan you are

شاید نشان می‌دهی که چقدر طرفدار داری

towards a person like, you know, a you're fanboy is a fanboy.

نسبت به کسی مثل، می‌دانی، یک طرفدار طرفدار یک طرفدار است.

Yeah.

آره

Is that correct?

درسته؟

Or if you got your gushing, it's like you're

یا اگر فوران خود را دریافت کردید، مثل این است که شما هستید،

I don't know, would you call you're being a brown noser maybe as well.

نمی‌دانم، آیا می‌گویید که شما هم یک دماغ قهوه‌ای هستید.

You're brown nosing. That's another way we could say this.

تو بینی قهوه ای هستی این راه دیگری است که می توانیم این را بگوییم.

Like you're complimenting someone, but like a lot.

مثل اینکه از کسی تعریف و تمجید می کنید، اما خیلی دوست دارید.

Right? Right. Oh, my God. You are...

درست؟ درست. اوه خدای من. شما هستید...

Which, you know, people might do them.

کاری که می دانید، مردم ممکن است آنها را انجام دهند.

Gush to like you can do it.

فورا به شما می توانید آن را انجام دهید.

You know, if you're a big fan of someone, of course.

می دانید، اگر از طرفداران پر و پا قرص کسی هستید، البته.

But you could also like maybe you're gushing too much to like your boss

اما شما همچنین می توانید دوست داشته باشید که شاید بیش از حد از رئیس خود

or to your to your teacher or something like that.

یا معلم خود یا چیزی شبیه به آن خوشتان بیاید.

To yeah, uh, to try to, you know, gain some favor or something.

به آره، اوه، تلاش برای جلب لطف یا چیزی.

Sucking up to them... In general it's seen as a negative thing.

مکیدن به آنها... به طور کلی به عنوان یک چیز منفی دیده می شود.

Right. Okay.

درست. باشه.

So it's a sucker pour over complimenting.

پس تعارف کردن خیلی سخت است.

Yeah.

آره

And reminds me on a tangent that

و روی مماس به من یادآوری می کند که قبلاً

there used to be a

candy price because that's when I was a kid called Gushers.

قیمت آب نبات وجود داشت زیرا در آن زمان من بچه بودم به نام گوشر.

Okay.

باشه.

And it was like these,

و مثل اینها بود،

it was these gummies, gummies, like the kind of like chewy things

این صمغ‌ها بود، آدامس‌ها، مثل چیزهای جویدنی که

we can even maybe show a picture of this with like a liquid inside

حتی می‌توانیم تصویری از این را نشان دهیم که داخل آن مایعی است

and it's called a gusher because it's something gushes.

و به آن می‌گویند چون چیزی فوران می‌کند.

Another thing is this like when you bite into these gummies,

چیز دیگر این است که وقتی به این لثه ها گاز می زنید،

they gush like the liquid would kind of like spurt out.

آنها فوران می کنند، مانند مایعی که به نوعی بیرون می زند.

So that's another use of gush.

پس این هم یکی دیگر از کاربردهای فوش است.

Just like when a zombie bites you, it gushes blood, is that it? And blood gushes out.

درست مثل وقتی که یک زامبی شما را گاز می گیرد، خون فوران می کند، آیا همین است؟ و خون فوران می کند.

Or brain maybe.

یا شاید مغز

Yeah.

آره

Ethan, just going back a little bit.

ایتان، فقط کمی به عقب برمی گردم.

You use the nice word there, you said on a tangent.

روی مماس گفتی اونجا از کلمه قشنگ استفاده میکنی.

On a tangent, right?

روی یک مماس، درست است؟

What does that mean on a tangent?

در مماس به چه معناست؟

And earlier, before you said digress.

و قبل از آن، قبل از اینکه شما بگویید انحراف.

So it's the same thing. You can say that you're digressing.

پس همین است. می توان گفت که در حال منحرف شدن هستید.

You're saying

شما می گویید که

you're going off on a tangent, that's expression to go off on a tangent.

روی یک مماس می روید، این عبارت است بر روی یک مماس.

Or you can say like tangentially speaking. Wow.

یا می توانید به صورت مماسی بگویید. وای.

It'd be another way to say that.

این می تواند راه دیگری برای گفتن آن باشد.

So that you're going off of the topic. Hmm.

به طوری که شما از موضوع خارج می شوید. هوم به

That sounds beautiful.

نظر قشنگ میاد

I was kind of off the topic, but it was related, right?

من یک جورهایی از موضوع دور بودم، اما مرتبط بود، درست است؟

Yeah. We made it about the topic.

آره ما آن را در مورد موضوع ساختیم.

It was a tangent.

مماس بود.

All right, so we have our question of the day for you.

بسیار خوب، پس ما سوال روز خود را برای شما داریم.

So let us know if you're watching it on YouTube, let us know down the comments.

بنابراین اگر در یوتیوب آن را تماشا می‌کنید به ما اطلاع دهید، نظرات را به ما اطلاع دهید.

If you aren't, you could email us

اگر نیستید،

at [email protected] if you're just listening.

اگر فقط گوش می‌دهید، می‌توانید به ما به آدرس [email protected] ایمیل بزنید.

And we would love to hear your answer, but our question is,

و ما دوست داریم پاسخ شما را بشنویم، اما سوال ما این است که

do you think that you would survive alone in a zombie apocalypse?

آیا فکر می‌کنید به تنهایی در یک آخرالزمان زامبی زنده بمانید؟

And tell us why or why not?

و به ما بگویید چرا یا چرا نه؟

You know, why would you be able to survive for a long time?

می دانید، چرا می توانید برای مدت طولانی زنده بمانید؟

Like what resources do you have at hand

مثلاً چه منابعی در دست دارید

or what skills do you have that would help you to do that?

یا چه مهارت هایی دارید که به شما در انجام آن کمک می کند؟

Or, you know, would you be one of the first people to go?

یا، می دانید، آیا شما یکی از اولین افرادی هستید که می روید؟ به

Why do you think that is?

نظر شما چرا اینطور است؟

So we're curious to hear your answer.

بنابراین ما کنجکاو هستیم که پاسخ شما را بشنویم.

And it's a way to practice writing your English, right?

و این راهی برای تمرین نوشتن انگلیسی شماست، درست است؟

And some of the vocabulary that we're learning today.

و برخی از واژگانی که امروز یاد می گیریم.

All right.

خیلی خوب.

So we want to actually bring back this.

بنابراین ما می خواهیم در واقع این را برگردانیم.

We want to gush one of our fans

ما می‌خواهیم یکی از هوادارانمان را بیرون بیاوریم

and maybe they were also gushing at us, I don't know.

و شاید آنها هم به سمت ما فوران می‌کردند، نمی‌دانم.

But with today's shout out.

اما با فریاد امروز.

So let's check out the two. Our shout out is for today.

پس بیایید این دو را بررسی کنیم. فریاد ما برای امروز است.

All right.

The shout out today goes to Yoel.

خیلی خوب.

فریاد امروز به یوئل می رسد.

And Yoel, I believe, says

و یوئل، من معتقدم، می‌گوید از

Thank you so much,

شما بسیار متشکرم،

Yoel, for gushing about our app, right?

یوئل، که در مورد برنامه ما سر و صدا کردید، درست است؟

Yeah. I'm glad that you're enjoying the experience there.

آره خوشحالم که از تجربه آنجا لذت می برید.

And dear listener or dear viewer,

و شنونده عزیز یا بیننده عزیز،

if you haven't checked it out yet, what are you waiting for?

اگر هنوز آن را بررسی نکرده اید، منتظر چه چیزی هستید؟

We talked about that you get an interactive transcript,

ما در مورد این صحبت کردیم که شما یک رونوشت تعاملی دریافت می کنید،

but you're learning a lot of words today as well.

اما امروز نیز کلمات زیادی را یاد می گیرید .

So, you know, you'll be able to get vocabulary flashcards

بنابراین، می‌دانید، می‌توانید فلش کارت‌های واژگانی دریافت کنید

so that you never forget them, because that's one of the big issues here

تا هرگز آنها را فراموش نکنید، زیرا این یکی از مسائل مهمی است که در اینجا

that we hear from learners is that they get into conversation

از زبان‌آموزان می‌شنویم این است که آنها وارد مکالمه می‌شوند

and they know that they know a word, but they can't remember it in that moment.

و می‌دانند که یک کلمه را می‌دانند، اما آنها نمی توانند آن را در آن لحظه به خاطر بسپارند.

They know they've learned it, but it just doesn't come to them.

آنها می دانند که آن را یاد گرفته اند، اما به آنها نمی رسد.

And this is because you haven't you know, we have like special technology

و این به این دلیل است که شما نمی دانید، ما فناوری خاصی داریم

that works the way your memory does so that it becomes long term memory.

که به روش حافظه شما کار می کند تا به حافظه بلند مدت تبدیل شود.

And of course, as well, another big problem that a lot of learners say is

و البته، مشکل بزرگ دیگری که بسیاری از زبان آموزان می گویند این است که

they don't have enough opportunities to actually use what they're learning.

فرصت کافی برای استفاده واقعی از آنچه یاد می گیرند ندارند.

And so it's the only place where by just pressing a button,

و بنابراین این تنها جایی است که فقط با فشار دادن یک دکمه،

you can connect to another learner and have a conversation for 4 to 8 minutes

می توانید به زبان آموز دیگری متصل شوید و 4 تا 8 دقیقه مکالمه داشته باشید

and it's really great because you get to meet people

و این واقعا عالی است زیرا با افرادی

from all around the world that are learning English just like you.

از سراسر جهان آشنا می شوید که درست مانند شما در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند. .

And we have one more fan that we want to send...

و ما یک فن دیگر داریم که می خواهیم بفرستیم... می

We want to gush out. We'll use that word all day.

خواهیم بیرون بیایم. ما تمام روز از آن کلمه استفاده خواهیم کرد.

I think I haven't used that even in a long time, but in line with Woody Harrelson,

فکر می‌کنم مدت‌هاست که از آن استفاده نکرده‌ام ، اما مطابق با وودی هارلسون،

who commented

که

on one of our recent lessons so I'll let you read that Thiago.

در مورد یکی از درس‌های اخیر ما نظر داد، بنابراین به شما اجازه می‌دهم آن تیاگو را بخوانید.

All right.

خیلی خوب.

So this viewer here left us a nice comment.

بنابراین این بیننده اینجا یک نظر خوب برای ما گذاشت.

So, here it goes:

بنابراین، به اینجا می رسد:

Amazing. Thank you.

شگفت انگیز. متشکرم.

Thank you so much.

خیلی ممنونم.

Nazarly. And if we're butchering your name, I'm so sorry.

نظرلی و اگر نام تو را قصابی می کنیم، بسیار متاسفم.

We should have checked before we have a teammate actually who's also from Ukraine.

ما باید قبل از اینکه یک هم تیمی داشته باشیم که او هم اهل اوکراین است بررسی می کردیم.

So we could have asked her how to say that correctly.

بنابراین می‌توانستیم از او بپرسیم که چگونه این را درست بگوید.

But you can also let us know if we got that wrong.

اما شما همچنین می توانید به ما اطلاع دهید اگر اشتباه کردیم.

But Nazarly, you obviously have a very ample vocabulary base.

اما ناظری، بدیهی است که شما پایگاه لغات بسیار گسترده ای دارید .

So you mentioned

بنابراین شما به

that. Let me read that line again.

آن اشاره کردید. بگذارید دوباره آن خط را بخوانم.

All the succulent nutrients that will kick start your day in a better way.

تمام مواد مغذی شادابی که روز شما را بهتر آغاز می کنند.

It's even sounds like poetry.

حتی شبیه شعر است.

So what does succulent mean?

پس ساکولنت یعنی چی؟

I think about it or something juicy, like when talking about food,

به آن یا چیز آبدار فکر می کنم، مثلاً وقتی در مورد غذا صحبت می کنیم،

like a succulent fruit, for example.

مثلاً یک میوه آبدار.

It's something.

این چیزی است.

It gushes when you bite into it.

وقتی به آن گاز می زنید فوران می کند.

You know, it seems like gushing is the word of the day today, right?

می دانید، به نظر می رسد که فوران کردن کلمه روز است، درست است؟

It's all about gushing.

همه چیز در مورد فوران است.

Our listeners are not going to forget that word.

شنوندگان ما این کلمه را فراموش نمی کنند.

Absolutely not.

قطعا نه.

Yeah.

آره

And nutrients, if something's full of nutrients.

و مواد مغذی، اگر چیزی پر از مواد مغذی باشد.

It's full of vitamins and

مملو از ویتامین ها و

minerals, you know, all the good things you need to remain healthy.

مواد معدنی است، همه چیزهای خوبی که برای سالم ماندن به آن نیاز دارید.

Yeah. Mm hmm.

آره مم هوم

And if something kickstarts your day, what does that mean to kickstart?

و اگر چیزی روز شما را شروع می کند، شروع کردن به چه معناست؟

I think it starts.

فکر کنم شروع میشه

You know, to start your day.

میدونی برای شروع روزت

It may a productive, energetic way, like, you know, your kick start.

این ممکن است یک راه مولد و پرانرژی باشد، مانند، می دانید، شروع شما.

Yeah. Like it's kind of a quick, exciting or.

آره مثل اینکه به نوعی سریع، هیجان انگیز یا.

Like that comes from like a motorcycle, right?

مثل یک موتور سیکلت می آید، درست است؟

There's like a, like a kick start.

مثل یک شروع است.

Like the ones that you, you,

مانند آنهایی که شما، شما،

you start them with, like an action with your foot, maybe

آنها را با آنها شروع می کنید ، مانند یک عمل با پای خود، شاید هم به

kind of like that.

نوعی.

But yeah, but that can.

اما بله، اما این می تواند.

You can hold a car too.

شما هم می توانید ماشین نگه دارید.

Or not or just the bike.

یا نه یا فقط دوچرخه.

I don't think so.

من اینطور فکر نمی کنم.

Just the bike if you have like really strong legs.

فقط دوچرخه را اگر پاهای واقعا قوی دارید.

I don't know. I think it's like a special like

من نمی دانم. فکر می‌کنم شبیه

something that I want to say motos because that's what we call them here.

چیزی خاص است که می‌خواهم بگویم موتو، زیرا ما اینجا به آن‌ها می‌گوییم.

Motorcycles have have like some have a Kickstarter.

موتورسیکلت ها مانند برخی دارای کیک استارتر هستند.

Maybe I'm wrong there though.

شاید من در آنجا اشتباه می کنم.

Okay. Yeah. Um,

باشه. آره اوم،

but yeah.

And it's really great to hear that, you know,

اما آره

و شنیدن این موضوع واقعاً عالی است، می دانید،

we're one of your pair channels alongside Rachel English.

ما یکی از کانال های زوج شما در کنار ریچل انگلیسی هستیم.

We really admire Rachel.

ما واقعا راشل را تحسین می کنیم.

I've used to her a lot to my teaching.

من به تدریسم خیلی به او عادت کرده ام.

I know that like all of her content is super valuable for learners,

من می دانم که مانند همه محتوای او برای زبان آموزان بسیار ارزشمند است،

so it is really an honor to be considered in the same league

بنابراین واقعاً باعث افتخار است که در همان لیگ

as such an extraordinary teacher and YouTuber

به عنوان یک معلم فوق العاده و یوتیوب

and the podcast.

و پادکست در نظر گرفته شویم.

In case people were curious, in case

اگر مردم کنجکاو بودند، اگر

you're this is maybe the first one you're watching

شما هستید، شاید این اولین نفری است که تماشا می‌کنید

or you missed that we did one, I believe, episode 322.

یا اینکه ما یکی را از دست داده‌اید، به اعتقاد من، قسمت 322.

Thiago and I talked about this idea of why fluency might not be the best goal for you

من و تیاگو در مورد این ایده صحبت کردیم که چرا تسلط ممکن است بهترین نباشد. هدف برای شما

and why proficiency is actually,

و اینکه چرا مهارت در واقع است،

could be a more powerful goal for you to have a more effective goal.

می تواند هدف قدرتمندتری برای شما باشد تا هدف موثرتری داشته باشید.

So if you haven't yet, you might want to check out that episode.

بنابراین اگر هنوز این کار را نکرده اید، ممکن است بخواهید آن قسمت را بررسی کنید.

We'll link it in the description and in the show notes.

ما آن را در توضیحات و در یادداشت های نمایش پیوند خواهیم داد.

And now we have some special wisdom, as promised from a very famous pirate.

و اکنون همانطور که از یک دزد دریایی بسیار معروف وعده داده شده، خرد خاصی داریم.

So we have our RealLife Way moment.

بنابراین ما لحظه لحظه زندگی واقعی خود را داریم.

And today we're going to talk about the last component

و امروز قصد داریم در مورد آخرین مؤلفه

of the RealLife Way, which is activate it.

RealLife Way که فعال کردن آن است صحبت کنیم.

And if you are unfamiliar with what the RealLife Way is, it is our method

و اگر با چیستی RealLife Way آشنا نیستید، این روش ما

to guide learners to learn English outside of the classroom.

برای راهنمایی زبان آموزان برای یادگیری زبان انگلیسی خارج از کلاس درس است.

So we talked all about this in our last up to the podcast.

بنابراین ما در آخرین پادکست در مورد این موضوع صحبت کردیم .

If you missed that, it is episode 324 and maybe you want to give that a listen

اگر آن را از دست دادید، قسمت 324 است و شاید بخواهید آن را گوش کنید

because it can definitely transform the way that you are learning English.

زیرا قطعاً می تواند روش یادگیری زبان انگلیسی را تغییر دهد.

But I'm digressing a little bit here.

اما من در اینجا کمی منحرف هستم.

So what exactly is activating it all about?

بنابراین دقیقاً چه چیزی آن را فعال می کند ؟

Thiago.

تیاگو

It's about

این در مورد

practicing your English in a more deliberate

تمرین انگلیسی شما به روشی آگاهانه تر،

way, in a more intentional way, maybe more structured way

به روشی عمدی تر، شاید به روشی ساختارمندتر است

while living our English

در حالی که زندگی انگلیسی ما

is a core part of it,

بخش اصلی آن است،

and also connecting it to your goals, to your vision of yourself for the future.

و همچنین اتصال آن به اهداف خود، به دیدگاه شما از آینده.

You also need that moment where you are a little bit more active, a little bit

شما همچنین به آن لحظه نیاز دارید که در آن کمی فعال تر، کمی

more proactive or curious, and in order to pick up

پیشگیرتر یا کنجکاو باشید، و برای اینکه

stuff or learn stuff, for example, in this episode

چیزهایی را انتخاب کنید یا چیزهایی یاد بگیرید، به عنوان مثال، در این قسمت

we are talking about how to understand most of what you hear from native speakers

ما در مورد چگونگی درک بیشتر چیزهایی که دارید صحبت می کنیم. شنیدن از زبان مادری

and part of that is about identifying patterns,

و بخشی از آن در مورد شناسایی الگوها،

paying attention to the patterns of connected speech, of sounds.

توجه به الگوهای گفتار متصل و صداها است.

In order for you to do that, you have to be paying attention in an active way.

برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید، باید به صورت فعال توجه داشته باشید.

For example, you can't just listen to something

به عنوان مثال، شما نمی توانید فقط

for the sake of listening.

به خاطر گوش دادن به چیزی گوش دهید.

Yeah, in a passive way.

آره به صورت منفعلانه

Yeah.

You have to be a little bit more interested in it, like, oh, you said that.

آره

شما باید کمی بیشتر به آن علاقه داشته باشید، مثلاً اوه، شما این را گفتید.

I mean, can you say that again? What does that mean?

یعنی میشه بازم بگی؟ معنی آن چیست؟

Or what sounded you make there?

یا چه صدایی در آنجا در می آورید؟

Well, if you are alone with a movie or a TV show, for example,

خوب، اگر با یک فیلم یا یک برنامه تلویزیونی تنها هستید، مثلاً

pausing, checking it out or maybe taking notes so that you can ask

مکث کنید، آن را بررسی کنید یا شاید یادداشت برداری کنید تا بتوانید

your English speaking friend later at another opportunity.

بعداً در فرصتی دیگر از دوست انگلیسی زبان خود بپرسید .

But I think that this topic today, you know, about understanding

اما من فکر می‌کنم که امروز، می‌دانید، این موضوع در مورد درک

native English is very connected to this component of the RealLife Way.

زبان انگلیسی بومی بسیار به این مؤلفه از RealLife Way مرتبط است.

Yeah, deliberately activating or listening in this case.

بله، در این مورد به عمد فعال کردن یا گوش دادن.

Yeah.

So exactly what we've been doing today, you know, breaking apart

آره

بنابراین دقیقاً همان کاری که امروز انجام می‌دادیم، می‌دانید ،

these different scenes

این صحنه‌ها

and stuff, being curious, going back, watching again, again, mimicking, too.

و چیزهای مختلف را از هم جدا می‌کنیم، کنجکاو می‌شویم، به عقب می‌رویم، دوباره تماشا می‌کنیم، دوباره، تقلید می‌کنیم.

We didn't really do that right.

ما واقعاً این کار را درست انجام ندادیم.

But I mean, it's maybe easier for us to do that.

اما منظورم این است که شاید انجام این کار برای ما راحت تر باشد.

But when you're learning, obviously it's

اما وقتی در حال یادگیری هستید، بدیهی است که این

something that you can challenge yourself to do, is even listening to this podcast,

چیزی است که می توانید خودتان را به چالش بکشید ، حتی گوش دادن به این پادکست،

you know, if maybe there's a certain part that something that Thiago or I said

می دانید، اگر ممکن است قسمت خاصی از چیزی وجود داشته باشد که من یا تیاگو گفتیم

that's interesting, you like the way that we said it.

که جالب است، شما روشی را دوست دارید که ما آن را گفت. به

Go back and like listen a couple of times, repeat it yourself, try to say it

عقب برگردید و مثل چند بار گوش دادن، خودتان آن را تکرار کنید، سعی کنید آن را

in the same way, like really work out those muscles of articulation.

به همان شیوه بیان کنید، مثل اینکه واقعاً آن ماهیچه های مفصل را تمرین کنید.

And that's basically what activating is about.

و اساساً این همان چیزی است که فعال سازی انجام می دهد.

It's not just passively sitting on the couch

این فقط نشستن منفعلانه روی مبل

and watching something in English,

و تماشای چیزی به زبان انگلیسی نیست،

but actually turning everything that you do

بلکه در واقع هر کاری را که انجام می‌دهید

into an opportunity to get a little bit better,

به فرصتی برای بهتر شدن تبدیل می‌کنید،

even if it's just with something really small,

حتی اگر فقط با چیز بسیار کوچکی باشد،

like rewatching a certain part or taking note like Thiago said.

مانند تماشای مجدد یک قسمت خاص یا یادداشت برداری مانند تیاگو. گفت.

So where did pirates come into this, Thiago?

پس دزدان دریایی از کجا وارد این کار شدند، تیاگو؟

Yeah, actually,

بله، در واقع،

I found this really cool quote from Captain Jack

من این جمله واقعا جالب از کاپیتان جک

Sparrow, and I don't know in which Pirates of the Caribbean movie

اسپارو را پیدا کردم، و نمی‌دانم در کدام فیلم دزدان دریایی کارائیب

that was spoken, but the quote goes, The problem is not the problem.

صحبت شده است، اما این نقل قول می‌گوید: « مشکل مشکل نیست».

The problem is your attitude about the problem.

مشکل نگرش شما نسبت به مشکل است.

You know, so why did I choose that?

میدونی پس چرا اون رو انتخاب کردم؟

Because, you know...

چون می‌دانی...

I hear many learners sometimes complaining about it like, oh, it's so difficult.

من می‌شنوم که بسیاری از زبان‌آموزان گاهی از این موضوع شکایت می‌کنند، آه، خیلی سخت است.

It's so hard to understand movies or series or the news

درک فیلم ها یا سریال ها یا اخبار

or native speakers in general. They speak so fast.

یا زبان مادری به طور کلی بسیار سخت است. خیلی تند حرف میزنن

Okay, that's a problem that you have. I get that.

خوب، این مشکلی است که شما دارید. گرفتم.

Yeah, it is a real challenge. Right.

بله، این یک چالش واقعی است. درست.

But remember the problem is not that, it's not the problem.

اما به یاد داشته باشید که مشکل این نیست، مشکل این نیست.

Jack Sparrow says the problem is their attitude about the problem.

جک اسپارو می‌گوید مشکل نگرش آن‌ها نسبت به مشکل است.

So try to have a more positive attitude towards it.

پس سعی کنید نگرش مثبت تری نسبت به آن داشته باشید.

Like, okay, this is not easy for me understanding that, but

خوب، درک این موضوع برای من آسان نیست ، اما می

I know I can do it with practice, you know?

دانم که با تمرین می توانم این کار را انجام دهم، می دانید؟

And if I dedicate myself, you know, to understanding, I will understand.

و اگر خودم را وقف درک کنم، می فهمم.

Yeah, eventually. Right.

آره بالاخره درست.

So having this more let's say positive outlook on your learning.

بنابراین با داشتن این بیشتر، بیایید بگوییم دیدگاه مثبت در مورد یادگیری شما.

Yeah.

آره

And not be so, so negative about it, I think that's the wisdom

و اینقدر منفی نباشید، من فکر می‌کنم این حکمتی است

that Captain Jack Sparrow is trying to instill in all of us here.

که کاپیتان جک اسپارو سعی دارد در اینجا به همه ما القا کند.

Yeah. And I'll just add on that, that

آره و من فقط این را اضافه می‌کنم که می‌دانید

you know,

،

a lot of times we're so focused on, because we're learning a language

خیلی وقت‌ها ما خیلی روی آن تمرکز می‌کنیم، زیرا در حال یادگیری زبانی هستیم که

we're really hard on ourselves.

واقعاً برای خودمان سخت می‌شویم.

So if you really pay attention, even when you're watching something

بنابراین اگر واقعاً توجه کنید، حتی زمانی که در حال تماشای چیزی

or listening to something in your native language,

یا گوش دادن به چیزی به زبان مادری خود هستید،

you don't always understand 100%, especially if you start.

همیشه 100٪ درک نمی کنید، به خصوص اگر شروع کنید.

If you got in the habit

اگر عادت کرده اید

of watching in your native language with subtitles, in your native language,

که به زبان مادری خود با زیرنویس، به زبان مادری خود تماشا کنید،

you'll start to realize that even in your native language,

متوجه خواهید شد که حتی در زبان مادری خود،

there's you're not hearing every one of those words, but you're so used to it.

تک تک آن کلمات را نمی شنوید، اما اینطور است. استفاده از آن را.

You're able to always put together things through the context.

شما می توانید همیشه چیزها را از طریق زمینه کنار هم قرار دهید.

And we gave you a couple examples today

و ما امروز به شما چند مثال زدیم

that like that Irish farmer, like, I can understand what he's saying.

که مانند آن کشاورز ایرلندی، می‌توانم بفهمم چه می‌گوید.

And that's like a very extreme example.

و این مانند یک مثال بسیار افراطی است.

But I've talked before about the show Peaky Blinders, for example.

اما من قبلاً در مورد نمایش پیکی بلایندرز صحبت کرده ام.

Like I had to watch that show with subtitles.

مثل اینکه مجبور شدم آن برنامه را با زیرنویس تماشا کنم.

This is very common, you know, that even when it's your native language,

این بسیار رایج است، می‌دانید که حتی وقتی زبان مادری شما باشد،

you're not always getting 100% or even, you know, when you're with a friend,

شما همیشه 100% دریافت نمی‌کنید یا حتی، می‌دانید، وقتی با یک دوست هستید،

sometimes you might ask them like, Oh, I didn't catch what you said.

گاهی اوقات ممکن است از آنها بپرسید، اوه، من چیزی که گفتی رو نگیر

Can you say that again?

میشه بازم بگی؟

So but when we're learning another language, a foreign language,

بنابراین، اما زمانی که ما در حال یادگیری زبان دیگری، یک زبان خارجی،

the language that's not our mother tongue,

زبانی که زبان مادری ما نیست،

we tend to set very high expectations for ourselves.

انتظارات بسیار بالایی از خودمان داریم.

And we're much harder on ourselves when we don't understand something.

و وقتی چیزی را نمی فهمیم با خودمان خیلی سخت تر می شویم .

And it's all a process.

و این همه یک فرآیند است.

And sometimes when you're at the start,

و گاهی اوقات وقتی در شروع کار هستید، آن

you don't have all that experience that you have with your mother tongue

همه تجربه ای را که در مورد زبان مادری

and everything, and you're going to feel sometimes, you know, a bit infantile.

و همه چیز دارید ندارید، و گاهی اوقات، می دانید، کمی کودکی احساس خواهید کرد. می دانی که

You're going to feel like a, you know, a baby and everything.

احساس می کنی یک بچه و همه چیز هستی. می‌دانی که

You're going to feel it can feel frustrating,

احساس ناامیدی می‌کنی، می‌دانی

you know, that you're not understanding because it throws you back to

که درک نمی‌کنی، زیرا باعث می‌شود که

like when you were a kid and, you know, you didn't always understand everything.

وقتی بچه بودی و می‌دانی، همیشه همه چیز را نمی‌فهمیدی.

But if you keep at it

اما اگر به آن ادامه دهید

and you're deliberate to your you do this kind of like act of learning.

و عمد دارید، این نوع عمل یادگیری را انجام می دهید.

And, you know, I think what we were doing today,

و، می‌دانی، فکر می‌کنم کاری که امروز انجام می‌دادیم،

you can even, like, have fun with it, like going back.

حتی می‌توانی با آن لذت ببری، مثل برگشتن.

Oh, what an interesting word.

وای چه کلمه جالبی

Gush, this guy was using or, you know, so interesting how he said the word huge.

گش، این مرد از کلمه عظیم استفاده می کرد یا، می دانید، خیلی جالب بود.

He didn't say that h there.

او نگفت که h وجود دارد.

And you know, just having this kind of curious mindset,

و می دانید، فقط با داشتن این نوع طرز فکر کنجکاو،

you'll have a lot more fun actually improving.

در واقع از پیشرفت کردن لذت بیشتری خواهید برد.

And little by little, you know, the greatness is built not in the

و کم کم، می‌دانی، عظمت نه در

the moments, not in the days, but, you know, over time, over much, much time,

لحظه‌ها، نه در روزها، بلکه می‌دانی، با گذشت زمان، در طول زمان بسیار، بسیار،

just like Thiago was saying, the beginning.

درست همانطور که تیاگو می‌گفت، آغاز ساخته می‌شود.

They have been doing this for a long time

آنها برای مدت طولانی این کار را انجام داده اند

and that's helped him to get to where he is today.

و این به او کمک کرد تا به جایی که امروز است برسد.

So if you start building these good habits, then you'll get there too.

بنابراین اگر شروع به ساختن این عادات خوب کنید، به آن خواهید رسید.

But you have to take into consideration that it's step by step

اما باید در نظر داشته باشید که این مرحله به مرحله است

and we have a challenge for you.

و ما یک چالش برای شما داریم.

So let's move on to today's Daily Challenge.

پس بیایید به چالش روزانه امروز برویم .

All right, Thiago.

باشه، تیاگو.

So I'll let you do the honors.

بنابراین من به شما اجازه می دهم که افتخارات را انجام دهید.

What is today's Daily Challenge?

چالش روزانه امروز چیست؟

All right, everybody.

So the daily challenge we have for you is try to practice this

باشه همه

بنابراین چالش روزانه ما برای شما این است که سعی کنید این کار را

by yourself at home, too, and also maybe play

خودتان در خانه نیز تمرین کنید، و همچنین ممکن است

a little clip of something in English, maybe a movie or TV show.

یک کلیپ کوچک از چیزی به زبان انگلیسی پخش کنید، شاید یک فیلم یا برنامه تلویزیونی.

Yeah.

And try to identify some connected speech patterns.

آره

و سعی کنید برخی از الگوهای گفتاری مرتبط را شناسایی کنید.

Yeah. Just like the examples we listed here today.

آره درست مانند نمونه هایی که امروز در اینجا لیست کردیم.

And I'll maybe this outta or to or the,

و من ممکن است این outta یا to یا the را حذف کنم، می

you know, how the, the functional words are reduced or how some sounds are cut.

دانید، چگونه کلمات کاربردی کاهش می یابند یا چگونه برخی صداها قطع می شوند.

So do that. That's the challenge for you today. Okay.

پس این کار را بکن این چالش امروز برای شماست. باشه. وقتی به چیزی به زبان انگلیسی گوش می دهید،

Deliberately try to identify some patterns

عمداً سعی کنید برخی از الگوهای

of connection or reduction when you listen to something in English.

ارتباط یا کاهش را شناسایی کنید .

All right.

خیلی خوب.

And then, you know, maybe let us know in the comments,

و بعد، می دانید، شاید در نظرات به ما اطلاع دهید، بعداً به

come back here later and say, hey, I did that.

اینجا برگردید و بگویید، هی، من این کار را کردم.

And it was amazing.

و شگفت انگیز بود.

I noticed this.

من متوجه این موضوع شدم.

There isn't this connected speech aspect.

این جنبه گفتاری مرتبط وجود ندارد.

Yeah.

آره

So, yeah, we are curious to, to see how it goes for you guys.

بنابراین، بله، ما کنجکاو هستیم که ببینیم برای شما چطور پیش می‌رود.

Yeah.

آره

Or if you're just listening, feel free to pop over the video.

یا اگر فقط در حال گوش دادن هستید، با خیال راحت از روی ویدیو پخش کنید.

There's a comment or write us at [email protected].

نظری دارید یا برای ما در [email protected] بنویسید.

All right and also, we're going to ask you for one more comment.

بسیار خوب و همچنین، ما یک نظر دیگر از شما می خواهیم.

So if you're watching this, if there's something you know,

بنابراین، اگر این را تماشا می‌کنید، اگر چیزی می‌دانید،

if you have some frustration, we did this one

اگر کمی ناامید هستید، این یکی را انجام دادیم

because a lot of learners have told us that they have trouble understanding

زیرا بسیاری از زبان‌آموزان به ما گفته‌اند که در درک

fast native speech.

سریع گفتار بومی مشکل دارند.

So if you have some big frustrations and big problem that you'd like us

بنابراین اگر ناامیدی بزرگ و مشکل بزرگی دارید که می‌خواهید

to create a lesson on it, then let us know by commenting down below.

در مورد آن درس بسازیم، با نظر دادن در زیر به ما اطلاع دهید.

Maybe we'll make our next lesson on that.

شاید درس بعدی خود را در مورد آن بسازیم.

And as always, thanks so much for joining us.

و مثل همیشه، از اینکه به ما پیوستید بسیار سپاسگزاریم.

Go out there, challenge yourself, activate your learning and be curious about it.

بیرون بروید، خودتان را به چالش بکشید، یادگیری خود را فعال کنید و در مورد آن کنجکاو باشید.

Have fun and we'll see you next time.

خوش بگذره و دفعه بعد می بینمت.

One, two, three. Aw yeah.

یک دو سه. اوه بله