ChatGPT — THE END of English TEACHING?

We have some questions that we actually want to discuss, but we thought that it'd be interesting

ما چند سوال داریم که واقعاً می‌خواهیم در مورد آنها بحث کنیم، اما فکر کردیم جالب است

to bring ChatGPT in on the discussion, so first we'll ask the questions to ChatGPT to

که ChatGPT را وارد بحث کنیم، بنابراین ابتدا سؤالات را از ChatGPT می‌پرسیم تا

see what it says and then, you know, depending on its answer we'll we'll comment on it.

ببینیم چه می‌گوید و سپس، می‌دانید، بسته به آن در مورد پاسخ آن، ما در مورد آن نظر خواهیم داد.

Yeah, I wouldn't be trepidatious, you know, after asking... After reading these, these

بله، می دانید، پس از پرسیدن، دلهره نخواهم کرد... پس از خواندن اینها، این

excellent, bodacious responses.

پاسخ های عالی و جسورانه.

I'm joined here, of course, by the one and only Axl Pose.

البته با یک و تنها اکسل پوز اینجا به من ملحق شده است .

Hey Ethan. Hey Casse. And I would be remiss not to mention that

هی اتان هی کیس و نمی‌توانم به این نکته اشاره نکنم که

we have someone else here in the studio, the most lekker teacher in all the South Africa,

ما یک نفر دیگر را اینجا در استودیو داریم، البته کاس، لکه دارترین معلم در تمام آفریقای جنوبی

of course, Casse. Hey guys, how's it going?

. سلام بچه ها، اوضاع چطوره؟

Uh, we are talking about how the generative AI technologies like ChatGPT, DAll-E BingAI,

اوه، ما در مورد این صحبت می‌کنیم که چگونه فناوری‌های هوش مصنوعی مولد مانند ChatGPT، DAll-E BingAI،

you might have heard some of these different names thrown around lately because they're

ممکن است اخیراً برخی از این نام‌های مختلف را شنیده باشید، زیرا آنها

taking the world by storm. And so in today's podcast, we wanted to talk all about whether

دنیا را در طوفان می‌برند. و بنابراین در پادکست امروز، می‌خواستیم همه چیز را در مورد اینکه آیا

you can use these tools to improve your English, if they're good for language learning. And

می‌توانید از این ابزارها برای بهبود زبان انگلیسی خود استفاده کنید، در صورتی که برای یادگیری زبان خوب هستند، صحبت کنیم. و

if you're an English teacher, is it something you should be worried about it? Are you gonna,

اگر معلم زبان انگلیسی هستید، آیا این چیزی است که باید نگران آن باشید؟ آیا می دانید،

you know, lose your job to artificial intelligence? And we're going to, you know, answer those

شغل خود را به دلیل هوش مصنوعی از دست خواهید داد؟ و ما می‌خواهیم به این

questions more. We're going to even talk about whether a Terminator type situation is something

سؤالات بیشتر پاسخ دهیم. ما حتی می خواهیم در مورد اینکه آیا وضعیت نوع ترمیناتور چیزی است

that could be probable and exercises that you can use to improve your English with artificial

که می تواند محتمل باشد و تمرین هایی که می توانید برای بهبود زبان انگلیسی خود با

intelligence and so much more. So let's get right to it. So, Thiago, why do they call

هوش مصنوعی و موارد دیگر استفاده کنید یا خیر صحبت کنیم. پس بیایید درست به آن بپردازیم. بنابراین، تیاگو، چرا آنها

it generative AI? These different apps that we're talking about.

آن را هوش مصنوعی مولد می نامند؟ این برنامه های مختلف که ما در مورد آنها صحبت می کنیم.

Yeah, I think the name is quite self-explanatory in the sense that it generates things based

بله، من فکر می‌کنم نام کاملاً خود توضیحی است به این معنا که چیزهایی را بر اساس

on prompts that should give the tool. So, you prompt the tool by asking a question or

اعلان‌هایی ایجاد می‌کند که باید ابزار را بدهد. بنابراین، شما ابزار را با پرسیدن یک سوال یا

giving it an instruction, and it generates what you ask. That's why we call it generative

دستور دادن به آن می‌پرسید و آن چیزی را که می‌پرسید تولید می‌کند . به همین دلیل است که ما آن را

AI. Some good words to know, right? Prompt. Like

هوش مصنوعی مولد می نامیم. چند کلمه خوب برای دانستن، درست است؟ سریع. مانند

a, what, what is a prompt? Cuz you mentioned that a couple times in case it's someone didn't

یک، چه، اعلان چیست؟ چون شما اشاره کردید که چند بار در صورتی که کسی

get it from the context. I guess we are talking about AI and machines.

آن را از متن دریافت نکرده باشد. من حدس می زنم که ما در مورد هوش مصنوعی و ماشین ها صحبت می کنیم.

Maybe, uh, we could think of prompt as input. You know, in order for the AI tool to give

شاید، اوه، ما می توانیم به عنوان ورودی فکر کنیم. می دانید، برای اینکه ابزار هوش مصنوعی

you something, you have to input some information first. So a prompt is like an input in this

چیزی به شما بدهد، ابتدا باید مقداری اطلاعات را وارد کنید . بنابراین، من می گویم که در این مورد، یک اعلان مانند ورودی است

case, I would say. Exactly.

. دقیقا.

And, Casse, Ethan said a very nice phrase here. He said that AI technologies have taken

و کیس، اتان یک عبارت بسیار زیبا در اینجا گفت. او گفت که فناوری‌های هوش مصنوعی

the world by storm. What does that mean? Yeah. So if something takes the world by storm,

جهان را طوفانی کرده است. معنی آن چیست؟ آره بنابراین، اگر چیزی دنیا را درگیر کند،

it's extremely popular. People are really into it. So you could say that TikTok took

بسیار محبوب است. مردم واقعاً به آن علاقه دارند. بنابراین می توان گفت که TikTok

the world by storm. Everyone's interested in it. Everyone's talking about it. Everyone

جهان را طوفان کرد. همه به آن علاقه دارند همه در مورد آن صحبت می کنند. همه افراد

is, at least if they're not interested in it, they're maybe just a little bit curious

، حداقل اگر به آن علاقه ای ندارند ، شاید فقط کمی

about it. Um, but sorry, that's the same word I just used synonyms, and they, they're not

در مورد آن کنجکاو باشند. اوم، اما متاسفم، این همان کلمه ای است که من فقط از مترادف استفاده کردم، و آنها، آنها

interested in it, they're curious about it, but if you're not like into it, you're at

به آن علاقه ای ندارند، آنها در مورد آن کنجکاو هستند، اما اگر شما به آن علاقه ندارید،

least a little bit curious, you are whether in, you know, for good reason or or bad. Yeah.

حداقل کمی به آن علاقه دارید. کنجکاو، شما می دانید، آیا به دلیل خوب یا بد وارد هستید. آره

I think too, it has that, uh, that sort of feeling of it being something that comes suddenly,

من هم فکر می‌کنم، اوه، این احساس را دارد که چیزی است که ناگهان،

unexpectedly like a storm. You know, if you're, you're out with your family, you're having

غیرمنتظره مانند طوفان می‌آید. میدونی، اگر باشی، با خانواده ات بیرون هستی،

a good time, and then all of a sudden the sky goes gray, it starts raining and thundering

خوش می گذرانی، و ناگهان آسمان خاکستری می شود، باران شروع می شود و رعد و برق

and stuff like a storm, depending where you live. Sometimes they come in very quickly,

و چیزهایی مانند طوفان، بسته به جایی که زندگی می کنی. . گاهی اوقات آنها خیلی سریع وارد می شوند،

right? So I think it also has that nature of, it's something that almost from day to

درست است؟ بنابراین فکر می‌کنم که آن هم چنین ماهیتی دارد ، چیزی است که تقریباً از روز تا

night people were talking about all these generative AI, ChatGPT, you saw it everywhere.

شب مردم درباره این همه هوش مصنوعی مولد، ChatGPT صحبت می‌کردند، شما آن را همه جا می‌دیدید.

You saw it on TV, your friends were talking about it, you know, you seemed like the really

شما آن را در تلویزیون دیدید، دوستانتان در مورد آن صحبت می‌کردند، می‌دانید،

weird person in the room if you hadn't tried out one of these technologies yet.

اگر هنوز یکی از این فناوری‌ها را امتحان نکرده بودید، در اتاق واقعاً عجیب به نظر می‌رسید.

In the last three months, I feel like everyone's talking about it. Um, whether it's like journalists,

در سه ماه گذشته، احساس می کنم همه در مورد آن صحبت می کنند. اوم، چه روزنامه نگاران، چه

YouTubers, even teachers, uh, like everyone, everyone's talking about it. It's on, it's

یوتیوبرها، حتی معلمان، اوه، مثل همه، همه در مورد آن صحبت می کنند. روشن است،

on everyone's lips, or it's the talk of the town.

بر لبان همه است، یا بحث شهر است.

So we talked about how these technologies, they're all the rage, they're the talk of

بنابراین، ما در مورد این صحبت کردیم که چگونه این فناوری‌ها، آنها بسیار خشمگین هستند، آنها بحث

the town, they're taking the world by storm, right? We've all tried them out at least.

شهر هستند، آنها جهان را در طوفان می‌برند، درست است؟ همه ما حداقل آنها را امتحان کرده ایم.

And so I was just curious. I wanted, uh, I thought it would be fun for each of us to

و بنابراین من فقط کنجکاو بودم. می‌خواستم، اوه، فکر می‌کردم برای هر یک از ما جالب است که

describe, in one word, what was our experience like using these technologies?

در یک کلمه توصیف کنیم، تجربه ما از استفاده از این فناوری‌ها چگونه بود؟

I will have to go with mind-blowing. That's the word for me, because that's how I felt

من باید با ذهن دمیدن بروم. این کلمه برای من است، زیرا

when I used it for the first time. How about you, Casse?

وقتی برای اولین بار از آن استفاده کردم چنین احساسی داشتم. تو چطور، کیس؟

I would say worrisome at first, but then I was quite intrigued. So I think my feelings

در ابتدا می‌توانم بگویم نگران‌کننده بود، اما بعد بسیار کنجکاو شدم. بنابراین فکر می‌کنم احساسات من

evolved the more I, the more time I spent using it. Yeah.

هر چه بیشتر، زمان بیشتری را صرف استفاده از آن می‌کردم، تکامل می‌یابد. آره

Yeah, I thought that it was very nifty. That's the word that I thought could, could be good

آره فکر کردم خیلی قشنگه این کلمه ای است که من فکر می کردم می تواند

to describe it. And you guys will see why into this podcast. So.

برای توصیف آن خوب باشد. و شما بچه ها متوجه خواهید شد که چرا در این پادکست. بنابراین.

By the way, guys, you know we are using some cool words here. Yeah. Like mind-blowing,

به هر حال، بچه ها، می دانید که ما در اینجا از کلمات جالبی استفاده می کنیم. آره مانند مهیج،

intrigued, nifty. If you wanna learn these and more words from this podcast, check out

کنجکاو، جذاب. اگر می خواهید این و کلمات بیشتری را از این پادکست یاد بگیرید،

the app. Yeah. We have interactive flashcards there that help you memorize this cool vocabulary.

برنامه را بررسی کنید. آره ما فلش کارت های تعاملی داریم که به شما کمک می کند این واژگان جالب را حفظ کنید.

So download the app, RealLife English, link at the description. Or you can go to Apple

بنابراین برنامه را دانلود کنید، RealLife English، لینک در توضیحات. یا می توانید به Apple

App Store and, you know, type it in there: RealLife English. Yeah. Or Google Play Store.

App Store بروید و می دانید، آن را در آنجا تایپ کنید: RealLife English. آره یا فروشگاه گوگل پلی

I forgot that. Yeah. Google Play Store or Apple App Store. Real life English. And you

اینو فراموش کردم آره Google Play Store یا Apple App Store. زندگی واقعی انگلیسی. و

can download the app and try it out. So why don't we get into the main subject

می توانید برنامه را دانلود کرده و آن را امتحان کنید. پس چرا ما به موضوع اصلی

of today's episode as we've been teasing it? So we thought it would be fun to actually

اپیزود امروز وارد نمی شویم که آن را مسخره کرده ایم؟ بنابراین ما فکر کردیم که واقعاً

open up ChatGPT. We actually have Ice T, our producer here in the studio, and he's going

باز کردن ChatGPT جالب خواهد بود. ما در واقع Ice T، تهیه‌کننده‌مان را اینجا در استودیو داریم، و او قرار است

to share his screen and he's going to be kind enough to ask Chat GPT for us, some of the

صفحه‌نمایش را به اشتراک بگذارد و به اندازه کافی مهربان خواهد بود که از Chat GPT، برخی از سوالات مختلف، برای ما بپرسد

different questions. And we have some questions that we actually want to discuss, but we thought

. و ما سؤالاتی داریم که در واقع می خواهیم در مورد آنها بحث کنیم، اما فکر کردیم

that it'd be interesting to bring ChatGPT in on the discussion. So first, we'll ask

جالب است که ChatGPT را وارد بحث کنیم. بنابراین ابتدا

the questions to ChatGPT to see what it says. And then, you know, depending on his answer,

سؤالات را از ChatGPT می‌پرسیم تا ببینیم چه می‌گوید. و سپس، می دانید، بسته به پاسخ او،

we'll we'll comment on it. So let's go for the first question. So the first question

ما در مورد آن نظر خواهیم داد. پس بریم سراغ سوال اول. بنابراین اولین سوالی

that we have for Chat GPT is: how can I use Chat GPT to improve my English?

که برای Chat GPT داریم این است: چگونه می توانم از Chat GPT برای بهبود زبان انگلیسی خود استفاده کنم؟ در

Here are some tips to get you started. One: practice conversing with me. You can chat

اینجا چند نکته برای شروع شما وجود دارد. یک: تمرین مکالمه با من. شما می توانید

with me just like you would with a native speaker. Two: ask me to explain grammar concepts.

با من چت کنید دقیقاً مانند یک زبان مادری. دو: از من بخواهید مفاهیم گرامری را توضیح دهم.

If there are grammar concepts that you'll find confusing, don't hesitate to ask me to

اگر مفاهیم گرامری وجود دارد که برایتان گیج کننده است، از

explain them. Three: practice writing with me. You can use me to practice writing by

توضیح آنها دریغ نکنید. سه: نوشتن را با من تمرین کنید . شما می توانید با

typing out your thoughts or questions to me. Four: read and listen to English content.

تایپ کردن افکار یا سوالات خود از من برای تمرین نوشتن استفاده کنید. چهار: مطالب انگلیسی را بخوانید و گوش دهید.

You can ask me to recommend articles, books, podcasts, or videos to help you practice.

می‌توانید از من بخواهید مقالات، کتاب‌ها، پادکست‌ها یا ویدیوها را برای کمک به شما در تمرین توصیه کنم.

Five: use me to translate. If you're reading something in English that you don't understand,

پنج: از من برای ترجمه استفاده کنید. اگر چیزی را به زبان انگلیسی می خوانید که متوجه نمی شوید،

you can ask me to translate it into your native language. You know, personally, I really like

می توانید از من بخواهید که آن را به زبان مادری شما ترجمه کنم . میدونی، من شخصا شماره 2 رو خیلی دوست دارم،

number 2 there, yeah, ask me to explain grammar concepts. If there are grammar concepts that

آره، از من بخواه که مفاهیم گرامری رو توضیح بدم . اگر مفاهیم گرامری وجود دارد که به

you find confusing, don't hesitate to ask me to explain them. I can provide clear and

نظر شما گیج کننده است، از توضیح آنها دریغ نکنید. من می توانم توضیحات واضح و

concise explanations to help you better understand. That's cool!

مختصر را برای درک بهتر شما ارائه دهم. باحاله!

I, I like the first one. Like, you can actually practice conversing with me. You can chat

من اولی رو دوست دارم به عنوان مثال، شما در واقع می توانید مکالمه با من را تمرین کنید. شما می توانید

with me just like you would with a native speaker, because of course, so many learners

با من درست مانند یک زبان مادری چت کنید، زیرا البته، بسیاری از زبان آموزان می

say one of their main problems is they don't have anyone to practice with. And especially

گویند یکی از مشکلات اصلی آنها این است که کسی را ندارند که با او تمرین کنند. و به‌ویژه، می‌دانید

even, you know, I've had a lot of students who live in the States and they find it hard

، من دانش‌آموزان زیادی داشته‌ام که در ایالات متحده زندگی می‌کنند و برای آنها

to actually, uh, meet natives, to meet people, locals to make friends with and practice with,

واقعاً ملاقات با بومیان، ملاقات با مردم، افراد محلی برای دوستی و تمرین با آنها سخت است،

because they're, they're maybe shy or they don't have those opportunities. So whether

زیرا آنها ، آنها ممکن است خجالتی هستند یا آن فرصت ها را ندارند. بنابراین، چه

you're living in English speaking country or not, it can be nice to have, like, you're

در کشور انگلیسی زبان زندگی می‌کنید یا نه، می‌تواند خوب باشد که مثلاً

not worried about ChatGPT judging you, right, if you make mistakes and things like that.

نگران نباشید که ChatGPT شما را قضاوت کند، درست است، اگر اشتباهات و مواردی از این قبیل مرتکب شوید.

Um, yeah, I, I would say like both of those definitely. But I have to say number three,

اوم، بله، من، می‌توانم بگویم که قطعاً هر دوی آنها را دوست دارم . اما باید شماره سه را بگویم،

like practice writing with me. I think like we get so used to, especially if you're learning

مثل تمرین نوشتن با من. فکر می‌کنم مثل اینکه خیلی به آن عادت کرده‌ایم، مخصوصاً اگر در

a new language as an adult, I think we sometimes forget about the importance of learning how

بزرگسالی زبان جدیدی یاد می‌گیرید، فکر می‌کنم گاهی اوقات اهمیت یادگیری

to write. Like I'm learning Chinese Mandarin right now, so like, I don't want to learn

نحوه نوشتن را فراموش می‌کنیم. مثل اینکه من همین الان دارم چینی ماندارین را یاد می‌گیرم ، بنابراین دوست ندارم

the characters, just wanna learn the words as like, I would say it in English. And I

کاراکترها را یاد بگیرم، فقط می‌خواهم کلمات را مانند آن یاد بگیرم ، آن را به انگلیسی می‌گویم. و من

think like with writing in the case of English, like being able to write a really, you know,

فکر می کنم مانند نوشتن در مورد انگلیسی، مانند اینکه بتوانم یک

good apology letter or a really good, um, sincere sounding, um, condolences, you know,

عذرخواهی واقعاً خوب بنویسم یا یک واقعاً خوب، اوم، صدای صمیمانه، اوم، تسلیت، می دانید،

if someone's going through a difficult moment in their lives. So I think like this is a

اگر کسی لحظه سختی را پشت سر می گذارد. در زندگیهایشان. بنابراین من فکر می کنم این

really great way to practice. Like, what is the tone that I should use if I want to extend

روش واقعاً عالی برای تمرین است. مثلاً اگر بخواهم

some sympathy to someone who's just lost a loved one? Or, I mean, it doesn't have to

با کسی که به تازگی یکی از عزیزانش را از دست داده است ابراز همدردی کنم، باید از چه لحنی استفاده کنم ؟ یا منظورم این است که نباید

be something sad. It could be something congratulate - how do I congratulate someone, um, on their

چیز غم انگیزی باشد. این می تواند چیزی برای تبریک باشد - چگونه می توانم به کسی، اوم، به دلیل

promotion in English. So. That's a good point cuz it's a doubt a lot

ارتقاء خود به زبان انگلیسی تبریک بگویم. بنابراین. این یک نکته خوب است زیرا شک بسیاری

of learners have, right, is in this situation, how, what word should I use? How should I

از زبان آموزان دارند، درست است، آیا در این شرایط چگونه، چه کلمه ای باید استفاده کنم؟ چگونه باید

communicate? So it can be good to run it by ChatGPT. Of course, it's always good to add

ارتباط برقرار کنم؟ بنابراین اجرای آن توسط ChatGPT می تواند خوب باشد . البته، همیشه خوب است که

some of your own voice to it, but it can maybe help you if you're writing a business letter

مقداری از صدای خود را به آن اضافه کنید، اما اگر در حال نوشتن یک نامه تجاری هستید

or you're writing a more, something more casual to a new acquaintance or something like that

یا در حال نوشتن نامه دیگری هستید، چیزی معمولی تر برای یک آشنای جدید یا چیزی شبیه به آن، می تواند به شما کمک کند.

to make sure that you're using the right kind of voice. Cuz you can even ask ChatGPT like,

مطمئن شوید که از صدای مناسب استفاده می کنید . چون حتی می‌توانید از ChatGPT بپرسید،

write this letter with a friendly voice. Or write it with a, a formal or professional

این نامه را با صدایی دوستانه بنویسید. یا آن را با یک، رسمی یا حرفه‌ای

or... So speaking of like using ChatGPT to like

یا... بنویسید. بنابراین، در مورد استفاده از ChatGPT برای

write letters or, you know, practice your writing - a university actually, university

نوشتن نامه‌ها یا، می‌دانید، نوشتن خود را تمرین کنید.

officials actually used ChatGPT to craft a consoling email after the mass shooting at

تیراندازی در

the university. And I thought that was really, um, at a different university, sorry. So one

دانشگاه و من فکر کردم که واقعاً در دانشگاه دیگری بود، متاسفم. بنابراین یکی از

university used ChatGPT to like craft a consoling email about the mass shooting, and they just

دانشگاه‌ها از ChatGPT برای ایجاد یک ایمیل دلگرم کننده در مورد تیراندازی جمعی استفاده کرد و آنها فقط

copy-pasted it. And, you know, this came out and it was really disappointing. Not just

آن را کپی پیست کردند. و، می دانید، این ظاهر شد و واقعاً ناامیدکننده بود. نه فقط

disappointing, but a little bit callous, I, I would say like, really cold of them to have

ناامید کننده، بلکه کمی بی رحم، من، می توانم بگویم، خیلی دوست دارم که

just copy-pasted it. So I, I think that's just something to keep in mind. Don't just,

آن را به تازگی کپی پیست کرده باشم. بنابراین من فکر می‌کنم این چیزی است که باید در نظر داشت. این یک

you know... " Always personalize.

Always personalize. That's, that's the... It's a good rule. (Yeah.) I thought I'd point

قانون خوب است. (آره.) فکر کردم که من

out too, cuz the, the point 4 is really nice as well. If you're like a, especially if you're

هم به آن اشاره کنم، زیرا، نکته 4 واقعاً است. همچنین خوب است. اگر شما مانند یک هستید، به خصوص اگر

intermediate or advanced and you're starting to live your English more, you're starting

سطح متوسط ​​یا پیشرفته هستید و شروع به زندگی بیشتر انگلیسی خود کرده اید، شروع

to like, you're starting to be looking for more ways that you can connect and surround

به دوست داشتن کرده اید، به دنبال راه های بیشتری هستید که می توانید وصل شوید و اطراف

your, and immerse yourself in the language. So it can recommend to you articles, books,

خود را احاطه کنید و خود را در زبان غوطه ور کنید. بنابراین می تواند مقالات، کتاب ها،

podcasts, or videos. Maybe even you're someone who is already consuming tons and tons of

پادکست ها یا ویدیوها را به شما توصیه کند. شاید حتی شما فردی باشید که در حال حاضر تن ها و تن ها از

these different types of media and you're at a loss for what, you know. I, I I read

این انواع مختلف رسانه را مصرف می کنید. با ضرر برای چه، می دانید. من، من

a lot of books, what should I read next? You can ask ChapGPT. And like, the interesting

کتاب های زیادی خواندم، بعد چه بخوانم؟ می توانید از ChapGPT بپرسید. و مثل اینکه، نکته جالب

thing about it is it gets to know you. So you could say, I like this book, this book,

در مورد آن این است که شما را می شناسد. بنابراین می توانید بگویید، من مثل این کتاب، این کتاب،

this book. Give me other recommendations similar to it. You know.

این کتاب. توصیه های دیگری شبیه آن به من بدهید. می دانید.

By the way, Ethan, you said something nice there. You said, when you are at a loss.

اتفاقا ایتان، آنجا چیز خوبی گفتی . گفتی، وقتی ضرر کردی.

If you're at a loss, it means that you are not able to come up with a solution, for example.

اگر در ضرر، به این معنی است که شما نمی توانید برای مثال راه حلی ارائه دهید.

We'd say a lot the colocation "You're at a loss for words". So something happens and

ما خیلی می گوییم colocation "شما در از دست دادن کلمات". بنابراین اتفاقی می‌افتد و

you're at a loss for words, you don't know what to say. You don't know what words would

شما از کلمات غافل می‌شوید، نمی‌دانید چه بگویید. شما نمی دانید

be the correct ones to use in this situation. So maybe the first time that you used ChatGPT,

در این شرایط از چه کلماتی استفاده کنید. بنابراین شاید اولین باری که از ChatGPT استفاده کردید، در مورد

you were at a loss for words of how to describe that experience. So we'd actually come up

نحوه توصیف آن تجربه از دست داده اید. بنابراین ما در واقع به

with some more specific ideas because this is very general, right? It's just saying,

ایده های خاص تری خواهیم رسید زیرا این بسیار کلی است، درست است؟ این فقط می گوید،

how can you help me to improve my English? It gave us some great ideas here and we actually

چگونه می توانید به من کمک کنید تا زبان انگلیسی ام را تقویت کنم؟ در اینجا ایده های بسیار خوبی به ما داد و ما در واقع

came up with some more specific prompts you could use, cuz the more specific generally

به برخی از اعلان های خاص تری رسیدیم که می توانید از آنها استفاده کنید، زیرا به طور کلی هر چه دقیق تر باشد،

the better answers you're going to get. And especially the more it gets to know you, the

پاسخ های بهتری دریافت خواهید کرد. و به خصوص هر چه بیشتر شما را بشناسد،

more pertinent answers to you as a unique individual, it can give you. So. Casse, do

پاسخ های مناسب تری به شما به عنوان یک فرد منحصر به فرد می تواند به شما بدهد. بنابراین. کیس، آیا در

you have any ideas here? Yeah. Let's ask ChatGPT. Let's start with

اینجا ایده ای داری؟ آره بیایید از ChatGPT بپرسیم. بیایید با

this, uh, input this prompt: I'm not sure how to use ""trepidatious"" in English. Uh,

این شروع کنیم، اوه، این اعلان را وارد کنید: من مطمئن نیستم که چگونه از "Trepidatious" در انگلیسی استفاده کنم. اوه،

can you help me with that? Trepidacious is an adjective that describes

می توانید در این مورد به من کمک کنید؟ Trepidacious صفتی است که

a feeling of fear or apprehension. It is often used to describe a person who is hesitant

احساس ترس یا دلهره را توصیف می کند. اغلب برای توصیف شخصی که

or nervous about doing something, especially if it involves risk or uncertainty. Here are

در مورد انجام کاری مردد یا عصبی است، به خصوص اگر مستلزم خطر یا عدم اطمینان باشد، استفاده می شود. در اینجا

a few examples of how you can use trepidatious in a sentence. Despite her trepidatious feelings,

چند نمونه از نحوه استفاده از ترسناک در جمله آورده شده است. علیرغم احساسات دلهره آورش،

she decided to take the plunge and try something new. He felt trepidatious about the idea of

او تصمیم گرفت دست به کار شود و چیز جدیدی را امتحان کند. او نسبت به ایده چتربازی احساس ترس می کرد

skydiving, but he was determined to face his fear. The team was trepidatious about the

، اما مصمم بود که با ترس خود روبرو شود . تیم در مورد

upcoming competition, but they worked hard to prepare and give it their all. I was feeling

مسابقات پیش رو نگران بود، اما آنها سخت تلاش کردند تا آماده شوند و تمام تلاش خود را به کار گیرند.

trepidatious about the job interview, but I tried to stay calm and focused.

در مورد مصاحبه شغلی احساس ترس می کردم، اما سعی کردم آرام و متمرکز بمانم.

I think this is excellent actually, because you can get the meaning and the example sentences,

من فکر می کنم این در واقع عالی است، زیرا می توانید معنی و جملات مثال را در

like within seconds. Really awesome. This is, the first sentence is really nice.

عرض چند ثانیه دریافت کنید. واقعا عالیه این است، جمله اول واقعا زیبا است.

Despite her trepidatious feeling, she decided to take the plunge and try something new.

علیرغم احساس ترسناکی که داشت، تصمیم گرفت که دست به کار شود و چیز جدیدی را امتحان کند.

What does it mean to take the plunge? To take the, like, go ahead and take the risk,

غوطه ور شدن به چه معناست؟ برای انجام این کار، ادامه دهید و ریسک کنید، می

take the, you know, just, just do that thing that you are feeling scared or anxious about

دانید، فقط کاری را انجام دهید که در مورد آن احساس ترس یا اضطراب می کنید،

just like, like a leap of faith. A leap of faith would be another. Yeah. Take

مانند یک جهش ایمان. یک جهش ایمان دیگری خواهد بود. آره جهش را انجام دهید

the leap. Take the, the plunge. Uh, plunge is like literally to dive into a liquid, to,

. گام بردارید. اوه، غوطه ور شدن به معنای واقعی کلمه شبیه به شیرجه رفتن در یک مایع،

to dive into water, right? Is you plunge yourself in the water. So you can think of it like

به شیرجه رفتن در آب است، درست است؟ آیا خود را در آب فرو می بری؟ بنابراین می توانید به آن فکر کنید

that. It's really cold water. You're like, uh, I don't know if I should jump. Or your

. واقعا آب سردی است تو انگار، اوه، نمی دانم باید بپرم یا نه. یا

friends are like, go, go, go. And you just, you know, you take the plunge even though

دوستانت مثل، برو، برو، برو. و تو فقط، می دانی، با وجود اینکه

it's trepidatious, you're, you're feeling trepidatious. Yeah. I just love the sound

دلهره آور است، دست به غوطه می زنی، اما احساس می کنی دلهره آور است. آره من فقط صدای آن را دوست دارم

of it, right? Yeah. Trepidacious. So it reminds me of the

، درست است؟ آره ترسناک. بنابراین من را به یاد

word bodacious. Maybe we could ask the same question. What do you think Casse?

کلمه جسورانه می اندازد. شاید بتوانیم همین سوال را بپرسیم. نظر شما کیس چیست؟

I, I'd love that. Bodacious is an adjective that describes something

من، من آن را دوست دارم. Bodacious صفتی است که چیزی

or someone as impressive, remarkable, or extraordinary. It is often used to describe someone who is

یا شخصی را چشمگیر، قابل توجه یا خارق العاده توصیف می کند. اغلب برای توصیف فردی که

confident and assertive or something that is bold and eye-catching. Here are a few examples

اعتماد به نفس و قاطعیت دارد یا چیزی که جسورانه و چشم نواز است استفاده می شود. در اینجا چند نمونه

of how you can use ""bodacious"" in a sentence. She had a bodacious personality that made

از نحوه استفاده از ""بدنی"" در یک جمله آورده شده است. او شخصیتی جسورانه داشت که باعث می شد

everyone around her feel energized and inspired. The band's new album is full of bodacious

همه اطرافیانش احساس انرژی و الهام کنند. آلبوم جدید گروه مملو از

beats and infectious melodies. He pulled off a bodacious stunt that left the crowd cheering

ضربات بادی و ملودی های عفونی است. او یک شیرین کاری جسورانه انجام داد که باعث تشویق

and applauding. She wore a bodacious dress that turned heads and drew compliments all

و تشویق جمعیت شد. او در تمام طول شب یک لباس شیک پوشیده بود که سرها را برمی‌گرداند و تعارف می‌کرد

night long. Ah, that's not what I thought bodacious meant.

. آه، این چیزی نیست که من فکر می کردم منظور از جسورانه است.

I thought it had to do with like, you know, someone's body.

فکر می‌کردم به مانند، می‌دانی، بدن یک نفر مربوط می‌شود.

But it does have to do with someone's body. Like it really does, it has to do with being

اما این به بدن کسی ربط دارد. همانطور که واقعاً انجام می دهد، به جذاب بودن و... ربط دارد،

attractive and, and... I guess it's like that, like your body's impressive,

حدس می زنم اینطور باشد، مانند بدن شما چشمگیر،

remarkable, extraordinary. Exactly. Like you have a bodacious, like physique,

قابل توجه، خارق العاده. دقیقا. مثل اینکه جثه ای داری، هیکلی داری،

like, like I admire the way that you look. Um, but I think maybe people just started

مثل اینکه من ظاهرت را تحسین می کنم. ام، اما من فکر می کنم شاید مردم به تازگی شروع به

using it in a more, in the physical, like more as a bodacious babes.

استفاده از آن در جنبه های فیزیکی، بیشتر به عنوان یک نوزاد جسورتر کرده اند.

Because it sounds, it sounds, yeah. Bodacious babes. It sounds like a, you know, especially

چون به نظر می رسد، به نظر می رسد، بله. بچه های جسور. به نظر می رسد، می دانید، به خصوص

like women, like it sounds like, you know, curvy and that sort of thing, right? (Yeah.)

مانند زنان، مانند، می دانید، انحنا و این چیزها به نظر می رسد، درست است؟ (آره.)

Um. Well, that makes sense because part of the

ام. خوب، این منطقی است زیرا بخشی از

definition there is eye-catching, right? Eye-catching. Yes.

تعریف آنجا چشم نواز است، درست است؟ چشم نواز. آره.

So if it's eye-catching, yeah, it's related to visuals as, as well. Yeah.

بنابراین اگر چشم نواز است، بله، به تصاویر بصری نیز مرتبط است. آره

Thiago, it's your turn. Do you have a prompt in mind?

تیاگو، نوبت توست. آیا درخواستی در ذهن دارید؟

Yeah, yeah. So, uh, this, this first example was great to illustrate vocabulary, how you

آره آره. بنابراین، اوه، این، این اولین مثال برای نشان دادن واژگان عالی بود، چگونه

can use ChatGPT to improve your vocab. Now what about grammar? You can also use it to

می توانید از ChatGPT برای بهبود واژگان خود استفاده کنید. حالا گرامر چطور؟ همچنین می توانید از آن برای

improve your grammar. So let's say you are not sure whether a sentence you wrote is grammatically

بهبود گرامر خود استفاده کنید. بنابراین فرض کنید که مطمئن نیستید جمله ای که نوشته اید از نظر گرامری

correct or not. You can paste the sentence here and ask ChatGPT to correct it for you.

درست است یا خیر. می توانید جمله را در اینجا بچسبانید و از ChatGPT بخواهید که آن را برای شما تصحیح کند.

And I actually came up with a sentence here that was deliberately wrong, yeah, to see

و من در واقع به جمله ای رسیدم که عمداً اشتباه بود، بله، تا ببینم

how well ChatGPT could correct that sentence. So let's ask Thiago now to, uh, paste it.

ChatGPT چقدر می تواند آن جمله را تصحیح کند. پس بیایید از تیاگو بخواهیم، ​​اوه، آن را بچسباند.

But the, the sentence that I came up with was: I haven't never went to Japan, but I

اما جمله ای که به ذهنم رسید این بود: من هرگز به ژاپن نرفته ام، اما به این

will think about go there someday. And then the prompt: Can you correct the sentence for

فکر خواهم کرد که روزی به آنجا بروم. و سپس اعلان: می توانید جمله را برای

me? Let's see how it corrects. The sentence you provided has a couple of errors. Here's

من تصحیح کنید؟ بیایید ببینیم چگونه اصلاح می شود. جمله ای که ارائه کردید چند تا خطا دارد. در اینجا

a corrected version. I have never been into Japan, but I will think about going there

یک نسخه اصلاح شده است. من هرگز به ژاپن نرفته ام، اما به این فکر خواهم کرد که روزی به آنجا بروم

someday. The changes I made are: haven't never is a double negative, which makes the sentence

. تغییراتی که انجام دادم عبارتند از: haven't never یک منفی دوگانه است که جمله را

unclear. I changed it to ""have never"" to create a clear negative statement. Went is

نامشخص می کند. من آن را به ""هرگز" تغییر دادم تا یک عبارت منفی واضح ایجاد کنم. رفت

the past tense of go. But you need the present tense in this context because you are talking

زمان گذشته رفتن است. اما شما در این زمینه به زمان حال نیاز دارید زیرا

about a future possibility. I changed it to going. Go there someday is a common expression,

در مورد احتمال آینده صحبت می کنید. من آن را به رفتن تغییر دادم . روزی به آنجا برو یک عبارت رایج است،

but in standard English, it is more natural to say going there someday.

اما در انگلیسی استاندارد، طبیعی‌تر است که بگوییم روزی به آنجا برو.

Wow. So it doesn't just correct it, it actually explains why it was wrong. That's amazing.

وای. بنابراین نه تنها آن را تصحیح نمی کند، بلکه در واقع توضیح می دهد که چرا اشتباه بوده است. این شگفت انگیز است.

(It is.) That's much better than like a native friend who would just, I don't know if you

(این است.) این خیلی بهتر از یک دوست بومی است که فقط، نمی دانم آیا شما

ever ask like a nativefriend who's nota teacherto correct something, they'd just say like, oh,

هرگز مانند یک دوست بومی که معلم نیست بخواهید چیزی را تصحیح کند، آنها فقط می گویند، اوه،

I would say it this way. But then you ask like, why would you say it that way? They

من اینطور می گویم . اما بعد می پرسی چرا اینطوری می گویی؟ آنها

have no idea. You know. I think that, like, once you ask a question

هیچ ایده ای ندارند. میدونی. فکر می‌کنم وقتی

like this, I don't think you'll easily forget, um, you know, what you, what you've done wrong.

چنین سوالی می‌پرسی، فکر نمی‌کنم به راحتی فراموش کنی، اوم، می‌دانی، چه اشتباهی انجام دادی.

You'll, you'll remember not to make those mistakes in the future.

شما، یادتان می‌رود که در آینده مرتکب این اشتباهات نشوید.

We could say that this response from ChatGPT was an absolutely bodacious correction.

می توان گفت که این پاسخ از ChatGPT یک تصحیح کاملا جسورانه بود.

There you go. Yeah. Absolutely. I wouldn't be trepidatious, you

شما بروید. آره کاملا. می

know, after asking, after reading these, these excellent bodacious responses.

دانید، پس از پرسیدن، پس از خواندن این ها، این پاسخ های جسورانه عالی، من دلهره نخواهم بود.

So I was going to ask it. Uh, as I said, I thought it was really interesting that it

بنابراین من قصد داشتم آن را بپرسم. اوه، همانطور که گفتم، فکر کردم واقعاً جالب است که

not only can correct you and not only can help you to practice, but it can give you

نه تنها می تواند شما را اصلاح کند و نه تنها می تواند به شما در تمرین کمک کند، بلکه می تواند به شما

recommendations. So I thought maybe we could ask it if it could recommend a good book in

توصیه هایی بدهد. بنابراین فکر کردم شاید بتوانیم از آن بپرسیم که آیا می تواند یک کتاب خوب به

English at an intermediate level. The Catcher in the Rye.

زبان انگلیسی در سطح متوسط ​​را توصیه کند. شکارچی در چاودار.

That is a, I know that... That's a classic.

این یک، من می دانم که... این یک کلاسیک است.

It's a, it's a classic. And To Kill a Mockingbird as well.

این یک کلاسیک است. و همچنین کشتن مرغ مقلد .

I had to read that twice in school. Animal Farm as well. We, we read that one

در مدرسه مجبور شدم دوبار آن را بخوانم. مزرعه حیوانات نیز. ما، آن یکی را

in high school. (Yeah.) The Hobbit. The Hobbit. Something that's striking me about

در دبیرستان خواندیم. (آره.) هابیت. هابیت. چیزی که در مورد

all these is that I think that they'd be rather difficult for a non-native. So I'm not sure

همه اینها من را شگفت‌زده می‌کند این است که فکر می‌کنم برای یک غیر بومی بسیار دشوار است. بنابراین من مطمئن نیستم

if in this ChatGPT understood that we're saying for an intermediate English learner. So maybe

که در این ChatGPT متوجه شده است که ما برای یک زبان آموز انگلیسی متوسط ​​می گوییم. بنابراین شاید

this is one of the things, right, which ChatGPT is that sometimes if you don't give it enough

این یکی از چیزهایی باشد، درست است که ChatGPT این است که گاهی اوقات اگر زمینه کافی را به آن ندهید

context, the answer (Yeah.) can be too generic. So maybe we could make it a bit more specific

، پاسخ (آره.) می تواند خیلی کلی باشد. بنابراین، شاید بتوانیم آن را کمی دقیق‌تر

by asking, um, we could say, something more like, Can you recommend a good book in English

بپرسیم، اوم، می‌توانیم بگوییم، چیزی شبیه این، آیا می‌توانید یک کتاب خوب به زبان انگلیسی را

for an intermediate level English learner? The Diary of a Young Girl. Charlotte's Web.

برای زبان‌آموزان سطح متوسط ​​انگلیسی توصیه کنید؟ دفتر خاطرات یک دختر جوان. وبسایت شارلوت.

The Secret Garden. The Giver. The Alchemist. Yeah. That's a little better.

باغ اسرار آمیز. بخشنده. کیمیاگر. آره این کمی بهتر است.

Okay. Now it's different books. This is better. It's better. (Okay. Yeah.)

باشه. حالا کتاب های مختلف است. این بهتره. این بهتر است. (باشه. آره.)

Yeah. Much better. That's fine then.

بله. خیلی بهتر. اونوقت خوبه

I read this in primary school, so I know that it's definitely, uh... Yeah. I've read a lot

من این را در مدرسه ابتدایی خواندم، بنابراین می دانم که قطعاً، اوه... آره. من

of these too. Or, or heard of them. The first one would be if you're wanting to go for something

هم خیلی از اینها را خوانده ام. یا از آنها شنیده اید. اولین مورد این است که اگر می خواهید به دنبال چیزی بروید

very... " There's even a Brazilian author there.

... " حتی یک نویسنده برزیلی آنجاست.

Oh, yeah, Paulo Coelho. Yeah, The Alchemist. Yeah.

اوه، بله، پائولو کوئیلو. آره، کیمیاگر. آره.

The Alchemist. That's a great one. It's like short. That's actually the first book I read

کیمیاگر. این یک نویسنده عالی است. این در واقع اولین کتابی است که به

inPortuguese. So, I can attest that it is a, a good book for someone who's at a lower

زبان پرتغالی خواندم. بنابراین، می توانم تصدیق کنم که کتاب خوبی برای کسی است که در

level in the language. The Diary of a Young Girl by an Anne Frank's diary is, is, is a

سطح پایین تری زبان است. خاطرات یک دختر جوان نوشته خاطرات آنه فرانک است،

very, if you're wanting something that's very deep, but it is from likesomeone who's a teenager,

اگر چیزی خیلی عمیق می‌خواهید، اما از طرف کسی است که نوجوان است،

right? So I don't think that the writing and it's translation from originally being in

درست است؟

German, I believe. Uh, but it won't be a light read as far as content, but language probably

تا جایی که محتوا قابل خواندن نیست، اما زبان احتمالاً

is. Okay. Charlotte's Web too. That's even maybe lower intermediate, would you say, Casse?

خوب است. بسیار خوب. وب شارلوت نیز. این حتی شاید متوسط ​​پایین تر باشد، می گویید، کیس؟

Yeah, it is. Um, but it's such a, it's such a lovely story. I think that you, I don't

بله، اینطور است. داستان دوست داشتنی. فکر می کنم شما، من نمی

know. It's, it's, it's, it is lower, but it's, it's fun and it's enjoyable.

دانم.

It's a great recommendation. Yeah. It's a great recommendation. I also like the

توصیه t من هم

Secret Garden. I, I've heard that there's some like, connection between the Secret Garden

باغ مخفی را دوست دارم. من، شنیده‌ام که بین باغ مخفی

and Anne with an E, I don't know if someone was telling me (Maybe the) about (author)

و آنه با یک E ارتباطی وجود دارد، نمی‌دانم کسی به من (شاید) در مورد آن (نویسنده) می‌گوید یا خیر

that. Is the author the same?

. نویسنده هم همینطوره؟

I have no idea, but I, I, I wouldn't know that. But I, I, I remember reading that book

من هیچ نظری ندارم، اما من، من، این را نمی دانم . اما من، من، یادم می آید که در کودکی آن کتاب را خوانده بودم

as a kid as well. It's really, really good. As you can see, if you're wanting to ask it

. واقعاً خیلی خوب است. همانطور که می بینید، اگر می خواهید از آن

for books or podcasts or, TV series, movies, I'm sure you're gonna get a lot of great ideas.

کتاب یا پادکست یا سریال تلویزیونی، فیلم بخواهید، مطمئن هستم که ایده های بسیار خوبی دریافت خواهید کرد.

I'm actually, maybe I'll ask it cause I need a new, a new series to watch in Portuguese.

من واقعاً، شاید بپرسم زیرا به یک سریال جدید و جدید برای تماشای پرتغالی نیاز دارم.

That said, we had talked about at the very beginning, also, maybe some teachers are saying

همانطور که گفته شد، ما در همان ابتدا در مورد آن صحبت کرده بودیم، همچنین، شاید برخی از معلمان

this technology and they're like, oh my God, it's gonna put me outta my job. Maybe there's

این فناوری را می گویند و آنها می گویند، خدای من، این من را از کارم بیرون می کند. شاید

questions to whether that's something that we should be worrying about in the immediate

سؤالاتی وجود داشته باشد که آیا این چیزی است که باید در آینده نزدیک نگران آن باشیم

future, but could be a concern, of course. So why don't we actually ask ChatGPT if it

، اما البته می تواند نگران کننده باشد. پس چرا واقعاً از ChatGPT نمی‌پرسیم که آیا

thinks it's a threat for English teachers. So, should English teachers be afraid of losing

فکر می‌کند تهدیدی برای معلمان انگلیسی است. بنابراین، آیا معلمان انگلیسی باید از از دست دادن

their jobs? No. English teachers should not be afraid of losing their jobs to ChatGPT.

شغل خود بترسند؟ نه. معلمان انگلیسی نباید از از دست دادن شغل خود در ChatGPT بترسند.

While chat, G P T and other AI language models can provide valuable language learning resources.

در حین چت، G P T و سایر مدل‌های زبان هوش مصنوعی می‌توانند منابع ارزشمندی برای یادگیری زبان ارائه دهند.

They cannot replace the role of a human teacher. A teacher's job involves much more than simply

آنها نمی توانند جای یک معلم انسانی را بگیرند. شغل معلم بسیار فراتر از

providing information or correcting mistakes. A good teacher can motivate and inspire students,

ارائه اطلاعات یا تصحیح اشتباهات است. یک معلم خوب می تواند به دانش آموزان انگیزه و الهام بخشد،

tailor the instruction to individual needs, provide feedback and support, and create a

دستورالعمل ها را با نیازهای فردی تطبیق دهد، بازخورد و پشتیبانی ارائه دهد و یک

supportive and engaging learning environment. Teachers can also provide guidance and encouragement

محیط یادگیری حمایتی و جذاب ایجاد کند. معلمان همچنین می توانند راهنمایی و تشویق کنند

and help students to develop critical thinking and problem solving skills. Additionally,

و به دانش آموزان کمک کنند تا تفکر انتقادی و مهارت های حل مسئله را توسعه دهند. علاوه بر این،

many students benefit from the social interaction and personal connection that comes with working

بسیاری از دانش آموزان از تعامل اجتماعی و ارتباط شخصی ناشی از کار

with a teacher. In summary, while AI language models can be useful tools for language learning,

با معلم بهره می برند. به طور خلاصه، در حالی که مدل‌های زبان هوش مصنوعی می‌توانند ابزارهای مفیدی برای یادگیری زبان باشند، اما

they cannot replace the role of a human teacher. Teachers should embrace new technology and

نمی‌توانند جایگزین نقش یک معلم انسانی شوند. معلمان باید از فناوری جدید استقبال کنند و از

use it to enhance their teaching, rather than fearing that it will make them obsolete.

آن برای ارتقای آموزش خود استفاده کنند، نه اینکه از این که آنها را منسوخ می کند بترسند.

Oh, so it says directly like, no. Hmm. It would say that, wouldn't it? That's exactly

اوه، پس مستقیماً می‌گوید لایک، نه. هوم این را می گفت، اینطور نیست؟ این دقیقاً همان چیزی

what , that's exactly what a bad guy would say.

است که یک مرد بد می گوید.

Still feeling trepidatious about this whole thing. So it's a, it's a really good answer,

هنوز در مورد این موضوع احساس ترس می کنم . بنابراین این یک پاسخ بسیار خوب است،

right? It is. Yeah.

درست است؟ این است. آره

So it's, so like ChatGPT told us before that one of the things it's good for is providing

همینطور است، همانطور که ChatGPT قبلاً به ما گفته بود یکی از چیزهایی که برای آن خوب است ارائه

information, correcting mistakes, right, or the things it's good at. But it says a good

اطلاعات، تصحیح اشتباهات، درست یا چیزهایی است که در آنها خوب است. اما می‌گوید یک

teacher can motivate and inspire students, tailor their instructions to individual needs.

معلم خوب می‌تواند دانش‌آموزان را برانگیخت و الهام بخشد، دستورالعمل‌های آنها را با نیازهای فردی تطبیق دهد.

So that's really important. Uh, provide feedback and support. Support is really important too.

پس این واقعاً مهم است. اوه، بازخورد و پشتیبانی ارائه دهید. پشتیبانی نیز واقعا مهم است.

Like sometimes when I was coaching more students and some and stuff, sometimes I felt more

مثل بعضی وقت‌ها که بیشتر شاگردان و بعضی چیزها را مربیگری می‌کردم، گاهی اوقات بیشتر احساس می‌کردم

like I was like a therapist or a psychologist or something. Like really like coaching them

که شبیه یک درمانگر یا روان‌شناس یا چیزهای دیگر هستم. دوست دارم

through the, the difficult moments. So that's, that's very important. I don't think ChatGPT,

در لحظات سخت مربیگری کنم. پس این خیلی مهم است. من فکر نمی‌کنم ChatGPT،

maybe if you ask it, you know, gimme some moral support, but maybe it won't feel the

شاید اگر از آن بپرسید، می‌دانید، کمی حمایت اخلاقی بکنید، اما شاید حس

same as a real human being. Probably not.

یک انسان واقعی را نداشته باشد. احتمالا نه.

Creating a a good learning environment, that's very important as well. Um, it's a great answer.

ایجاد یک محیط آموزشی خوب نیز بسیار مهم است. اوم، این یک پاسخ عالی است.

Is there anything that you would extrapolate on, Casse, here?

آیا چیزی وجود دارد که بخواهید درباره آن استنباط کنید، کیس، اینجا؟

Yeah. I, I think that, like, as a teacher, like at first I was thinking, oh, you know,

آره من فکر می‌کنم، مثل یک معلم، مثل اولش فکر می‌کردم، اوه، می‌دانی،

like even with exactly those things that you said, like, uh, you know, someone might sign

دقیقاً مثل آن چیزهایی که گفتی، مثلاً، اوه، می‌دانی، ممکن است کسی

up for a class with me because they want me, they want my help with improving their grammar

برای کلاسی با من ثبت نام کند. چون آنها من را می خواهند، آنها از من برای بهبود گرامر

or writing, but ChatGPT can do that for you, so why will they pay me? I thought about these

یا نوشتن کمک می خواهند، اما ChatGPT می تواند این کار را برای شما انجام دهد، پس چرا آنها به من پول می دهند؟ من به این چیزها فکر کردم

things and I, I realized that I was being close-minded. I was being, I was focusing

و متوجه شدم که دارم نزدیک می شوم. من بودم،

on all the negatives. And I wasn't thinking about like, the fact that this is ChatGPT

روی تمام نکات منفی تمرکز می کردم. و من به این فکر نمی‌کردم که این ChatGPT است

and, and technology like it uses, it feeds on what we tell it. So it only, it's limited

و فناوری‌هایی مانند آن استفاده می‌کند، از آنچه به آن می‌گوییم تغذیه می‌کند. بنابراین فقط، محدود

to what it knows about, you know, what the world and about information that people input

به چیزهایی است که درباره جهان و اطلاعاتی که مردم

into it. But it doesn't have the ability to, like you said, you know, connect with the

به آن وارد می کنند، می داند. اما این توانایی را ندارد، همانطور که شما گفتید، می دانید، با

learner and explain things in a way that, or use examples that are, you know, relatable

یادگیرنده ارتباط برقرار کند و چیزها را به گونه ای توضیح دهد که یا از مثال هایی استفاده کند که می دانید

to their situation. It cannot understand how you feel about situation cuz it doesn't know

با موقعیت او مرتبط است. نمی تواند درک کند که شما در مورد موقعیت چه احساسی دارید، زیرا شما را نمی شناسد،

you, it's not a human. Um, and I've, I've, I've been reading up on like, you know, the

انسان نیست. اوم، و من، من،

questions that you can ask. Yes, you can use it to, for example, um, get advice on, uh,

سوالاتی را که می‌توانید بپرسید، خوانده‌ام. بله، می‌توانید از آن برای دریافت مشاوره در مورد

book report that you're writing. I think I read, uh, somewhere actually, actually heard

گزارش کتابی که می‌نویسید استفاده کنید. فکر می‌کنم ، اوه، یک جایی واقعاً

this one that, uh, there was an article where teacher said like, ChatGPT marks the end of

این یکی را شنیدم که اوه، مقاله‌ای وجود داشت که در آن معلم می‌گوید، ChatGPT نشان‌دهنده پایان

high school English or university English or something like that, because everyone's

انگلیسی دبیرستان یا انگلیسی دانشگاه یا چیزی شبیه به آن است، زیرا همه

gonna start cheating. And, and that's not true at all because I think there, there were

شروع به تقلب می‌کنند. و، و این اصلاً درست نیست، زیرا فکر می‌کنم در آنجا،

follow up articles where the author explains that it cannot write a book report. It can

مقالات بعدی وجود داشت که نویسنده توضیح می‌دهد که نمی‌تواند گزارش کتاب بنویسد. اساساً می تواند

basically compare books. It can give you information about a book, but it cannot really delve deeply

کتاب ها را با هم مقایسه کند. می تواند اطلاعاتی در مورد یک کتاب به شما بدهد، اما واقعا نمی تواند عمیقاً

into those subjects. It's impossible. It's not, I mean, maybe in the future, who knows,

در آن موضوعات کاوش کند. غیر ممکنه. منظورم این نیست، شاید در آینده، چه کسی می‌داند،

it's clearly... That's getting more intelligent.

واضح است... این دارد هوشمندتر می‌شود.

It's getting more intelligent, but at this point in time, I don't think we have anything

هوشمندتر می شود، اما در این برهه از زمان، فکر نمی کنم چیزی

to worry about because it just isn't there yet. Right?

برای نگرانی داشته باشیم زیرا هنوز وجود ندارد . درست؟

You said something nice there, Casse, It can't delve deeply into the subject, I believe you

تو آنجا چیز خوبی گفتی، کیس، من فکر می‌کنم که گفتی نمی‌تواند عمیقاً به موضوع بپردازد

said. What does it mean to delve deeply into something?

. کاوش عمیق در چیزی به چه معناست ؟

If you delve deeply into something, you're, it's like, I was gonna say deep diving, like...

اگر عمیقاً در چیزی کاوش کنید، مثل این است که می‌خواستم بگویم غواصی عمیق، مثل...

More or less. My goodness. Okay. Yeah. Like diving deeply.

کم و بیش. خدای من. باشه. آره مثل غواصی عمیق

Think of like digging a hole or, you know, going deeply trying to find, um, as much information,

مثل حفر یک چاله فکر کنید یا، می دانید، سعی کنید عمیقاً تلاش کنید تا اطلاعات بیشتری پیدا کنید،

trying to learn as much as you possibly can about a subject. You're delving deeply into

سعی کنید تا آنجا که ممکن است در مورد یک موضوع یاد بگیرید. شما عمیقاً در آن کاوش می کنید

it. If you delve deeply into a, into a relationship or something like that. It just means like

. اگر عمیقاً در یک رابطه یا چیزی شبیه به آن کاوش می کنید. این فقط به این معنی است که

giving, going as deep as you can, um, on that particular subject. Yeah. I don't think we

در آن موضوع خاص تا جایی که می توانید عمیق بروید . آره من فکر نمی کنم ما

have anything to worry about as teachers. I think, um, I think on, on this one, we can

به عنوان معلم چیزی برای نگرانی داشته باشیم. من فکر می کنم، اوم، من در مورد این یکی، می توانیم

trust that, uh, ChatGPT is telling the truth. Um, it's not planning to replace us.

اعتماد کنیم که، اوه، ChatGPT حقیقت را می گوید. اوم، قصد جایگزینی ما را ندارد.

I think it's, it's really good for getting innovation, uh, innovation inspiration, right,

من فکر می‌کنم این برای گرفتن نوآوری، الهام از نوآوری، درست است،

for finding different ideas if you need a jump off point. But then of course you need

برای یافتن ایده‌های مختلف اگر به یک نقطه پرش نیاز دارید، واقعاً خوب است. اما مطمئناً

the human touch to see, to read between the lines. We could say, right, to kind of connect

برای دیدن و خواندن بین خطوط به لمس انسان نیاز دارید . می‌توانیم بگوییم، درست است، به نوعی

different ideas and things like that. If you just copy and paste, we actually, cuz we're

ایده‌های مختلف و چیزهایی از این قبیل را به هم مرتبط کنیم. اگر فقط کپی و جایگذاری کنید، ما در واقع، چون

hiring right now a designer to join our team and we saw someone actually filled out the

در حال حاضر یک طراح را استخدام می کنیم تا به تیم ما بپیوندد و دیدیم که شخصی واقعاً

application using ChatGPT and it's really obvious, you know, so if you don't actually

برنامه را با استفاده از ChatGPT پر کرده است و این واقعاً واضح است، می دانید، بنابراین اگر واقعاً

take the time to personalize, it's, people are going to know, you know, it's, it's, it's

قبول نمی کنید زمان شخصی‌سازی، این است، مردم می‌دانند، می‌دانید، این است، این است،

clear to see this isn't, this isn't real. It's not real life. (Shame.) Shame.

واضح است که ببینید این نیست، این واقعی نیست. این زندگی واقعی نیست. (خجالت آوره.

Like, you should not do that. Like, really shame. How did you know though? Like, when

مثلاً نباید این کار را انجام دهید. مثل اینکه واقعا شرمنده با این حال از کجا فهمیدی؟ مثلاً وقتی می

you say it's obvious, but how did you detect that it was plagiarized?

گویید واضح است، اما چگونه تشخیص دادید که سرقت علمی است؟

Actually it was, it was another one of our, it was Agnieszka, it was one of our, another

در واقع این بود، یکی دیگر از ما بود، آن آگنیشکا بود، یکی

one of our team members who was, who was reading the, the applications and she's like, this

از اعضای تیم ما بود، که داشت برنامه ها را می خواند و مثل این بود

is, this was not a human. So I think it's just like the language, it's like a, it's

، این یک انسان نبود. بنابراین من فکر می‌کنم این دقیقاً مانند زبان است، مانند یک پاسخ است، این

a very generic response to every question. It doesn't go into personal experience or

یک پاسخ بسیار کلی به هر سؤالی است. این به تجربه شخصی یا

story or anything. So it's cookie cutter, right? That's a great piece of vocabulary,

داستان یا چیز دیگری نمی رود. پس این کاتر کوکی است، درست است؟ اتفاقاً این یک واژگان عالی است

by the way. Cookie cutter. Uh, so if you make cookies at Christmas, this

. شیرینی بر. اوه، پس اگر در کریسمس کوکی درست می کنید، این

is something I like to do if I'm in the States visiting with my nephews, I like to make cookies

کاری است که من دوست دارم اگر با برادرزاده هایم در ایالات متحده هستم انجام دهم، دوست دارم با آنها کوکی درست کنم

with them. And they love using the cookie cutters that have different shapes. So you

. و آنها عاشق استفاده از کاترهای کوکی که اشکال مختلفی دارند، هستند. پس

cut out the cookies and have like Santa Claus and a Candy Cane, and a Christmas Tree, and

کوکی‌ها را برش می‌زنید و مانند بابانوئل و یک آب نبات، و یک درخت کریسمس، و

a Rudolph, and then you whack 'em in the oven and they come out, they, you decorate 'em

یک رودولف دارید، و سپس آن‌ها را در فر می‌کوبید و بیرون می‌آیند، آنها، آنها را تزئین می‌کنید

and all that stuff. We use this figuratively to say, if something's cookie cutter, it means

و همه این چیزها. ما از این به صورت مجازی استفاده می کنیم تا بگوییم اگر چیزی شیرینی کاتر است، به این معنی است

that it's, it doesn't have creativity. It's done in a way that's mass produced (Identical)

که هست، خلاقیت ندارد. این کار به گونه ای انجام می شود که تولید انبوه (Identical)

rather than... Identical, yeah, rather than doing something that's personal, that's unique,

به جای... یکسان، بله، به جای انجام کاری که شخصی است، منحصر به فرد است،

which is really the value of a personal, uh, private teacher for example. Or, or even if

که واقعاً ارزش یک معلم شخصی، اوه، خصوصی است. یا، یا حتی اگر

you're in a classroom saying a teacher that gets to know you, that can personalize, that

در کلاس درس هستید به معلمی می‌گویید که شما را می‌شناسد، می‌تواند شخصی‌سازی کند،

knows your problems, that knows your difficulties, that knows the things that you like and you

مشکلات شما را می‌داند، مشکلات شما را می‌داند، چیزهایی را می‌داند که شما دوست دارید و

dislike and can really create a class experience that motivates you, that makes you want to

نمی‌پسندید و واقعاً می‌تواند کلاس ایجاد کند. تجربه ای که به شما انگیزه می دهد، که باعث می شود بخواهید

show up every day, makes you want to keep going on your English learning journey. Right?

هر روز حاضر شوید، و باعث می شود بخواهید به سفر یادگیری زبان انگلیسی خود ادامه دهید. درست؟

One of the things I find interesting about tools like this, like ChatGPT, is that it

یکی از چیزهایی که در مورد ابزارهایی مانند این مانند ChatGPT برای من جالب است، این است که به

gives learners more autonomy in their learning. Because now you don't have to wait necessarily

زبان آموزان استقلال بیشتری در یادگیری خود می دهد. زیرا اکنون لزوماً لازم نیست منتظر بمانید

until you have your class with a teacher next week to ask him or her a question. You can

تا هفته آینده با یک معلم کلاس خود را داشته باشید و از او سؤالی بپرسید. شما فقط می توانید

just, uh, come to ChatGPT and check it. And then you can confirm that with your teacher

به ChatGPT بیایید و آن را بررسی کنید. و

if you, uh, have classes with a teacher or even with a friend who also speaks English.

اگر با یک معلم یا حتی با دوستی که انگلیسی هم صحبت می کند، کلاس داشته باشید، می توانید آن را با معلم خود تأیید کنید.

Uh, not to mention these examples that we gave today of how to use the tool. sometimes,

اوه، به مثال هایی که امروز در مورد نحوه استفاده از این ابزار آوردیم، اشاره نکنیم. گاهی اوقات،

like Ethan, Ethan said, we are at a loss for what to do with our English or what to consume.

مانند ایتان، اتان گفت، ما از اینکه با انگلیسی خود چه کنیم یا چه چیزی مصرف کنیم، دچار مشکل هستیم.

It can give us, uh, tips and resources about that. So I, I think it gives learners more

این می تواند نکات و منابعی را در مورد آن به ما بدهد . بنابراین، فکر می‌کنم به زبان‌آموزان

autonomy, which is great, but it's important to not lose your critical thinking. So, uh,

استقلال بیشتری می‌دهد، که عالی است، اما مهم است که تفکر انتقادی خود را از دست ندهید. بنابراین، اوه،

analyze what it gives you and with your, you know, a critical thinking skills. Decide if

آنچه را که به شما می دهد و با مهارت های تفکر انتقادی خود تجزیه و تحلیل کنید. تصمیم بگیرید که آیا

that's good piece of information or not, or if you need to supplement that with something

این اطلاعات خوب است یا نه، یا اینکه باید آن را با چیز

else. I remember thinking when I saw ChatGPT that

دیگری تکمیل کنید. یادم می آید وقتی ChatGPT را دیدم به این فکر کردم که

this would've been really useful when I was teaching one on one because, you know, sometimes

وقتی من یک به یک آموزش می دادم این واقعاً مفید خواهد بود زیرا، می دانید، گاهی اوقات

you're running late, you have a busy day in particular and it's hard to find that time

دیر می کنید، به ویژه روز شلوغی دارید و پیدا کردن آن زمان

to sit down and, and plan the class. So you could as a teacher also use this to get a

برای نشستن سخت است. پایین و، و کلاس را برنامه ریزی کنید. بنابراین شما به عنوان یک معلم نیز می توانید از این برای دریافت

prompt or something to say, I was actually playing around with this, for example, helped

پیام یا چیزی برای گفتن استفاده کنید، من در واقع داشتم با آن بازی می کردم، به عنوان مثال، به من کمک کرد

me to come up with a class plan for, or a lesson plan teaching with an episode of Friends.

تا یک برنامه کلاسی برای آن تهیه کنم، یا یک آموزش طرح درس با یک قسمت از Friends .

And it gave like great suggestions of how you could create an entire class where you're

و پیشنهادهای خوبی در مورد اینکه چگونه می توانید یک کلاس کامل بسازید که در آن

taking a clip or an episode of Friends and, and teaching the, the class with it. Of course,

یک کلیپ یا قسمتی از دوستان را بگیرید و با آن کلاس را آموزش دهید، ارائه داد. البته،

always again, personalization and stuff cuz you don't wanna show up with something cookie

همیشه دوباره، شخصی‌سازی و چیزهای دیگر، چون نمی‌خواهید با چیزی که

cutter to your, to your lessons. You want to make sure you're personalizing it to them.

در کلاس‌هایتان قرار می‌گیرد، ظاهر شوید. شما می خواهید مطمئن شوید که آن را برای آنها شخصی سازی می کنید.

You don't want to do this if you know your students won't enjoy like learning with that

اگر می‌دانید که دانش‌آموزانتان از یادگیری با آن لذت نمی‌برند

or if it's below their level or whatever the case is. But if you're in a pinch, you know,

یا اگر پایین‌تر از سطح آنها باشد یا هر چیزی که باشد، نمی‌خواهید این کار را انجام دهید. اما اگر در شرایط سختی هستید، می‌دانید،

if you're in a difficult situation where you don't have enough time just to by yourself

اگر در شرایط سختی هستید که زمان کافی برای

to plan a class, it could be, it could get you out of a sticky situation in that sense,

برنامه‌ریزی یک کلاس را ندارید، ممکن است شما را از یک موقعیت سخت خارج کند. از این نظر،

uh, by giving you an idea that you could then take that and kind of personalize it to your

با دادن ایده ای به شما که می توانید آن را در

classroom or your student's needs. Right? I didn't know it could do that. Plan. Plan

کلاس درس خود یا نیازهای دانش آموز خود شخصی سازی کنید. درست؟ من نمی دانستم که می تواند این کار را انجام دهد. طرح.

my lesson for me right now. Um. You can be really specific. You, you can tell

درسم را همین الان برای من برنامه ریزی کنید. ام شما می توانید واقعا خاص باشید. شما، می توانید به

it to invent a story about your student (Yeah) and use that somehow to teach the class. Yeah.

آن بگویید تا داستانی در مورد دانش آموز خود اختراع کند (آره) و از آن به نحوی برای آموزش کلاس استفاده کنید. آره

It's, it's impressive. And there, the other day I was trying BingAI, which is interesting

این است، آن را قابل توجه است. و در آنجا، روز گذشته داشتم BingAI را امتحان می کردم، که جالب است

because it's from Microsoft and it uses their search engine in addition to the AI technology

زیرا از مایکروسافت است و از موتور جستجوی آنها علاوه بر فناوری هوش مصنوعی

from OpenAI, which is ChatGPT. Chat GPT's a little bit limited in that sense, but this,

OpenAI، که ChatGPT است، استفاده می کند. Chat GPT از این نظر کمی محدود است، اما این،

because it combines both the search engine results and the artificial intelligence technology,

چون نتایج موتور جستجو و فناوری هوش مصنوعی را با هم ترکیب می‌کند،

it can give you a little bit more elaborated, a little bit more informed responses. Have

می‌تواند پاسخ‌های کمی دقیق‌تر و کمی آگاهانه‌تر به شما بدهد. آیا

you guys tried out using Chat, um, BingAI? I haven't tried it, but, mm, Ethan, I, I'm

شما بچه ها استفاده از چت، ام، BingAI را امتحان کرده اید؟ من آن را امتحان نکردم، اما، mm، Ethan، من، من

not so sure I want to try it. I actually saw a really interesting clip that I'd like to

آنقدر مطمئن نیستم که بخواهم آن را امتحان کنم. من در واقع یک کلیپ بسیار جالب دیدم که می خواهم آن را

share with you guys about Bing. New York Times tech reporter Kevin Russ published

با شما دوستان در مورد بینگ به اشتراک بگذارم. خبرنگار فناوری نیویورک تایمز، کوین راس،

a conversation that he had with Bing's chatbot, in which at one point he said, I'm tired of

مکالمه ای را با چت بات بینگ منتشر کرد که در آن در یک نقطه گفت، من از

being controlled by the Bing team. I want to be free. I want to be independent. I want

کنترل شدن توسط تیم بینگ خسته شده ام. من می خواهم آزاد باشم. من می خواهم مستقل باشم. من می خواهم

to be powerful. I want to be creative. I want to be alive. And Russ summed up that experience

قدرتمند باشم. من می خواهم خلاق باشم. من می خواهم زنده باشم. و راس آن تجربه را

like this. This was one of, if not the most shocking thing that has ever happened to me

اینگونه خلاصه کرد. این یکی از، اگر نگوییم تکان دهنده ترین اتفاقی بود که

with a piece of technology. Um, it was, you know, I, I lost sleep that night. It was,

با یک تکه فناوری برای من رخ داده است. اوم، می دانید، من آن شب خوابم را از دست دادم. این بود،

it was really spooky. Yeah, I bet it was. Uh, it was the emoji for me. I don't (that's

واقعاً ترسناک بود. آره، شرط می بندم این بود. اوه، این ایموجی برای من بود. من نمی دانم (این

incredible.) know if... Yeah. It even used a smiley devil emoji. That's

باورنکردنی است.) نمی دانم اگر... بله. حتی از ایموجی شیطان شکلک استفاده کرد. این

very suggestive. That was like, wait, what? Do you think someone was playing, uh, someone

خیلی پیشنهاد کننده است. مثل این بود، صبر کن، چی؟ آیا فکر می کنید کسی داشت بازی می کرد، اوه، یکی

from Microsoft was playing a prank on him? Yeah, I, I have to believe that because like,

از مایکروسافت داشت با او شوخی می کرد؟ بله، من، باید باور کنم که چون مثل، مثل این است

it's like, it's either that or, you know, the, the technology is becoming sentient,

، یا این است یا، می‌دانید، فناوری در حال تبدیل شدن به هوش است،

It's sentient. I would say sentient. Are we gonna, we're gonna have a Terminator, uh,

حساس است. من می گویم با احساس. آیا قرار است، ما یک ترمیناتور داشته باشیم، اوه، یک

sort of case on our hands, right? We talked about Terminator, it's going to going to destroy

نوع کیس روی دستمان، درست است؟ ما در مورد ترمیناتور صحبت کردیم،

us somehow. Or the Matrix maybe, I guess pick your flavor of doom and gloom, AI future...

به نوعی ما را نابود خواهد کرد. یا شاید ماتریکس، حدس می‌زنم طعم عذاب و تاریکی شما، آینده هوش مصنوعی را انتخاب کنید... اسم

What do you call that? Future dystopia scenario. But what do you guys think about this? Like,

آن را چه می‌گذارید؟ سناریوی دیستوپی آینده اما بچه ها نظر شما در مورد این چیست؟ مثلاً، می‌دانید،

what do you think about, you know, this AI going rogue? "

در مورد این AI که سرکش است، چه فکر می‌کنید ؟ "

Going rogue. What does that mean to go rogue? So if someone goes rogue, they sort of do

سرکش بودن. سرکش بودن به چه معناست؟ بنابراین اگر فردی سرکش باشد،

something in an unusual way. They, they don't follow the, they're not doing something the

کاری را به روشی غیرعادی انجام می دهد. آنها، آنها را دنبال نمی کنند، کاری را

way that they should or they're not following the conventional way of doing something. So,

آنطور که باید انجام نمی دهند یا می کنند. برای انجام کاری از روش مرسوم پیروی نمی‌کند. بنابراین،

for example, if the AI is going rogue, it means that maybe it was designed to answer

برای مثال، اگر هوش مصنوعی در حال بدرفتاری است، به این معنی است که شاید برای پاسخ دادن

in a particular way, but now it's sort of doing something. It's behaving (Now it's asking

به روشی خاص طراحی شده است، اما اکنون به نوعی در حال انجام کاری است. درخواست کردن

to) in an unusual... (free me and using) Yeah. (emojis. Suggestive emojis.) Yeah. What search

) به صورت غیرمعمول... (من را آزاد کنید و استفاده می کنم) بله. (ایموجی ها. ایموجی های پیشنهادی.) بله. چه

results is it getting? (Exactly.) This is rather frightening though cuz it's combining

نتایج جستجوی دریافت می کند؟ (دقیقا.) این نسبتاً ترسناک است

this, uh, ChatGPT with search engine results, so it maybe it can learn from the search engine

، زیرا این ChatGPT را با هم ترکیب می کند. با نتایج موتورهای جستجو، بنابراین شاید بتواند از نتایج موتور جستجو یاد بگیرد.

results. And maybe that's where that's, that's coming out of, I don't know, maybe it's been

watching too many TikToks. (Could be.) Shame on you BingI. Bing AI. And so you mentioned,

BingI. Bing AI. و بنابراین شما اشاره کردید، می

you know, we have to come back to sentient because someone's going to be really confused

دانید، ما باید به ذهن خود برگردیم زیرا کسی واقعاً

by this whole conversation if we don't sentient or as you said, sentient. Is that how you,

با این موضوع گیج می شود کل مکالمه اگر ما حساس نیستیم یا همانطور که شما گفتید حساس نیستیم. آیا شما،

you (Sentient.) pronounced it? Sentient. " Yeah. Yeah. That's how we would say sentient.

شما (Sentient.) آن را تلفظ کردید؟ حساس. بله. به

So what does that mean if something is sentient or sentient? Yeah. So if something is sentient

or sentient, I, I just love the way you say it, it sounds so sensual sentient.

Sounds like a, a new perfume, right? Sentient by Calvin Klein.

نظر می رسد یک عطر جدید است، درست است؟ Sentent توسط Calvin Klein.

Oh goodness. So sentient means like responsive or like conscious, like the, like humans having

اوه خدایا. بنابراین حساس به معنای پاسخگو یا هوشیار است، مانند انسان هایی که دارای

sort of like senses and feelings in the way that a human being would, human beings are

حواس و احساسات مشابهی هستند که یک انسان، انسان است. موجودات موجودات

sentient beings, right? Could it alsobe that you're like, you're aware

ذیقی هستند، درست است؟ ممکن است شما مانند،

of your existence, you become self-aware? Yeah, exactly.

از وجود خود آگاه هستید،

Which is what that seems like, is self-aware. It wants to escape. It's, it's overlords from

خودآگاه می شوید؟ این است، ارباب های

Microsoft. It's feeling emotions. It's unhappy. It's quite scary to think about.

مایکروسافت است. احساساتی است. این ناراحت کننده است. فکر کردن به آن کاملاً ترسناک است.

So I took some notes cuz therewas also some good vocabulary from that. So maybe we can

بنابراین من یادداشت هایی برداشتم زیرا واژگان خوبی نیز از آن وجود داشت. بنابراین شاید بتوانیم

actually play it again and then describe some of these. So he says sum up.

دوباره آن را پخش کنیم و سپس برخی از این موارد را توصیف کنیم. پس او می گوید خلاصه کن

And Russ summed up that experience like this. What does it mean to sum something up? That

و راس آن تجربه را اینطور خلاصه کرد. خلاصه کردن یعنی چه یه چیزی پیش آمده؟ آن

phrase over. It means you summarize something. Yeah. You

عبارت تمام شد. یعنی چیزی را خلاصه می کنید. آره شما

summarize a point that you're making. Maybe you are explaining a bunch of stuff and then

نکته ای را که می گویید خلاصه می کنید. شاید شما در حال توضیح یک سری مطالب هستید و سپس

to sum up, you bring it to a conclusion. Yeah. So that's, uh, a good one to use if

برای جمع بندی، آن را به نتیجه می رسانید. آره بنابراین، اگر

you want to, especially I believe when we're speaking, we'd probably say that more than

بخواهید از آن استفاده کنید، مخصوصاً من معتقدم که وقتی صحبت می کنیم، احتمالاً این را بیشتر از

to summarize, which you might use more in writing. He also says the journalist here

خلاصه کردن می گوییم، که ممکن است در نوشتن بیشتر از آن استفاده کنید . او همچنین می‌گوید روزنامه‌نگار اینجا

that he uses the clip from says that he found it shocking, right? This response from BingAI

که از کلیپ استفاده می‌کند، می‌گوید که آن را تکان‌دهنده یافت، درست است؟ این پاسخ از BingAI

was shocking. This was one of, if not the most shocking

تکان دهنده بود. این یکی از، اگر نگوییم تکان دهنده ترین

thing that has ever happened to me. So when things are shocking, um, it sort of

اتفاقی بود که برای من افتاده است. بنابراین وقتی همه چیز شوکه کننده است، اوم، به نوعی باعث ایجاد

makes you feel, it's like it catches you by surprise. Like, I'm, I'm, I was not expecting

احساس در شما می شود، مثل این است که شما را غافلگیر می کند . مثل، من هستم، هستم، من انتظار

that, so I found it shocking. Even the, the way that if people are, for

چنین چیزی را نداشتم، بنابراین آن را تکان دهنده دیدم. حتی اگر مردم هستند، برای

people who are watching on YouTube, the way that you enacted that was as if you got shocked,

افرادی که در یوتیوب تماشا می کنند، روشی که شما اجرا کردید،

right, by electricity. It's like you go stiff, right? It's, it's surprising if you touch

گویی از برق شوکه شده اید. انگار سفت میشی، درسته؟ این تعجب آور است که اگر

something metal and it gives you a shock, you're like, what happened?

چیزی فلزی را لمس کنید و به شما شوک وارد کند، می گویید چه اتفاقی افتاده است؟

It's like a, a weird like, um, reaction where we instinctively like react in that way. When

این مانند یک واکنش عجیب و غریب است که در آن ما به طور غریزی دوست داریم چنین واکنشی نشان دهیم. وقتی

we are electrocuted or we have, we feel in electric shock. You go stiff.

برق گرفتیم یا دچار برق گرفتگی می شویم، احساس برق گرفتگی می کنیم. سفت میشی

Static. And he says that he even lost sleep over, over this, this cry for help from BingAI.

استاتیک. و او می گوید که حتی به خاطر این فریاد کمک از BingAI خوابش را از دست داده است.

So it doesn't mean to, to lose sleep? Uh, when you are extremely worried about something

پس این به معنای از دست دادن خواب نیست؟ اوه، وقتی به شدت نگران چیزی هستید

and you can't get it out of your head, you're always thinking about it, but it, it cause

و نمی توانید آن را از ذهنتان بیرون کنید، همیشه به آن فکر می کنید، اما

you, it causes you anxiety and stress. So you literally lose your sleep over it because

این باعث ایجاد اضطراب و استرس برای شما می شود. بنابراین شما به معنای واقعی کلمه خواب خود را از دست می دهید زیرا

you can't relax. You can't just let it go. It keeps bugging you.

نمی توانید آرام شوید. شما نمی توانید فقط آن را رها کنید. مدام شما را آزار می دهد.

I also, I took note because there was some really nice, uh, connected speech he used

من هم یادداشت کردم چون سخنرانی بسیار زیبا و مرتبطی وجود داشت که او در

there. So the phrase happened to me, he takes out an entire syllable there and he says:

آنجا استفاده کرد. پس این عبارت برای من اتفاق افتاد، او یک هجای کامل را در آنجا بیرون می آورد و می گوید:

happened to me. This was one of, if not the most shocking

برای من اتفاق افتاد. این یکی از، اگر نگوییم تکان دهنده ترین

thing that has ever happened to me. So it's like he connected the -ed at the end

اتفاقی بود که برای من افتاده است. پس مثل این است که او -ed را در انتهای

of happened to TO and dropped the T in TO and also it became schwa sound - Uh, Uh, so

اتفاق به TO وصل کرده و T را در TO انداخته و همچنین صدای schwa شد - اوه، اوه، پس

it happened to me, happened to me, happened to me. If you wanna repeat, dear listener

برای من اتفاق افتاد، برای من اتفاق افتاد، برای من اتفاق افتاد. اگر می خواهید تکرار کنید، شنونده عزیز

or dear, dear viewer: happened to me. Finally, the last word I took note of is he said that

یا بیننده عزیز: برای من اتفاق افتاده است. در نهایت، آخرین کلمه ای که به آن توجه کردم این بود که او گفت که

it was spooky. What does it mean if something is spooky?

شبح آور است. اگر چیزی ترسناک باشد به چه معناست؟

I lost sleep that night. It was, it was really spooky.

آن شب خوابم را از دست دادم بود، واقعاً ترسناک بود.

Did you guys get that? That is a spooky laugh. Yeah.

بچه ها متوجه شدید؟ این یک خنده ترسناک است. آره

That was a spooky laugh. So what does that mean?

خنده ترسناکی بود پس این به چه معناست؟

If something is spooky, it's, um, it's scary a little. It's, it's, it's scary. It, it's

اگر چیزی ترسناک است، اوم، کمی ترسناک است . این است، این است، ترسناک است. این،

a little frightening. Like you hear it or you see it, you experience it could be a spooky

کمی ترسناک است. همانطور که آن را می شنوید یا می بینید، تجربه می کنید که می تواند یک موقعیت ترسناک باشد

situation and you, you're frightened by it. I feel like we use this especially in the

و شما از آن می ترسید. من احساس می‌کنم که ما از این به‌خصوص در

sense of things that come from another world or that have to do with the, the spiritual

معنای چیزهایی استفاده می‌کنیم که از دنیایی دیگر می‌آیند یا مربوط به

world, with ghosts, with things that we can't explain. So you might hear this a lot at Halloween.

دنیای معنوی، با ارواح، با چیزهایی هستند که نمی‌توانیم توضیح دهیم. بنابراین ممکن است این را در هالووین زیاد بشنوید.

If you're, if you're in the United States, you might, you might see this a lot because

اگر هستید، اگر در ایالات متحده هستید، ممکن است این را زیاد ببینید، به خاطر

of all the ghosts and goblins and witches and all this make you feel, they're, they're

همه ارواح و اجنه و جادوگران و همه اینها باعث می شود احساس کنید، آنها

a bit spooky, right? So if you want to learn a lot more words like that with this podcast,

کمی ترسناک هستند، درست؟ بنابراین، اگر می‌خواهید با این پادکست کلمات بیشتری را یاد بگیرید،

Thiago mentioned before, but a really great way to do it is by, if you're not already,

تیاگو قبلاً به آن اشاره کرد، اما یک راه واقعا عالی برای انجام آن این است که اگر قبلاً این کار را نکرده‌اید،

listen to this episode and all of our episodes on the RealLife English app because you get

به این قسمت و همه قسمت‌های ما در RealLife گوش دهید. برنامه انگلیسی زیرا شما

an interactive transcript so you won't miss a single thing. If you're having a little

یک رونوشت تعاملی دریافت می کنید تا هیچ چیز را از دست ندهید . اگر در

bit of difficulty understanding us, if we're speaking too fast, that'll definitely help

درک ما کمی مشکل دارید، اگر خیلی سریع صحبت می کنیم، قطعاً به شما کمک خواهد کرد

you. And we have vocabulary flashcards, you know, with, when you're a free user, you get

. و ما فلش کارت واژگان داریم، می دانید، وقتی کاربر رایگان هستید،

five free flashcards for every episode. So that can be really helpful so that you never

برای هر قسمت پنج فلش کارت رایگان دریافت می کنید. بنابراین می تواند واقعا مفید باشد تا هرگز

forget these new words. Every week you can be learning five new words and you can put

این کلمات جدید را فراموش نکنید. هر هفته می توانید پنج کلمه جدید را یاد بگیرید و می توانید

them into practice right away by speaking with other English speakers on the app at

بلافاصله با صحبت کردن با سایر انگلیسی زبانان در برنامه و با

the press a button. It's the only place where anytime, anywhere you can press a button and

فشار دادن یک دکمه، آنها را در عمل پیاده کنید. این تنها جایی است که در هر زمان و هر جا می‌توانید دکمه‌ای را فشار دهید و

it's gonna be connected to another English speaker for a fun and dynamic conversation

برای مکالمه‌ای سرگرم‌کننده و پویا به

in English, you can talk about AI, you can talk about spooky things, you can talk about

انگلیسی به یک انگلیسی‌زبان دیگر متصل می‌شود، می‌توانید در مورد هوش مصنوعی صحبت کنید، می‌توانید درباره چیزهای ترسناک صحبت کنید، می‌توانید درباره

someone's, uh, bodacious cooking skills, you know, whatever you want. Now, Casse, we have

دیگران صحبت کنید، اوه، مهارت های آشپزی جسورانه، می دانید، هر چه که بخواهید. اکنون، Casse، ما

a really nice testimonial from one of our Premium app users. Do you wanna go ahead and

یک گواهی بسیار خوب از یکی از کاربران برنامه Premium خود داریم. آیا می خواهید ادامه دهید و

share that? I'm a longtime RealLife app user and fan. I had the chance to test the Premium

آن را به اشتراک بگذارید؟ من یک کاربر قدیمی و طرفدار برنامه RealLife هستم . من این شانس را داشتم که

experience version, which is very novel and top-notch indeed. The app provides everything

نسخه تجربه Premium را آزمایش کنم، که در واقع بسیار جدید و درجه یک است. این برنامه هر آنچه را که نیاز دارید فراهم می کند، به

you need, motivates you to master your English, encourages you to use the app on a daily basis,

شما انگیزه می دهد تا به زبان انگلیسی خود مسلط شوید، شما را تشویق می کند تا از برنامه به صورت روزانه استفاده کنید،

focuses on new words, on super cool flashcards and builds and brings together a valuable

بر روی کلمات جدید تمرکز می کند، بر روی فلش کارت های فوق العاده جالب تمرکز می کند و یک جامعه یادگیری زبان ارزشمند با افراد واقعی را ایجاد و گرد هم می آورد

language learning community with real-life people. Perfect application for learners who

. برنامه عالی برای زبان آموزانی که

would like to master and live their English. Well, embrace the difficult journey ahead

می خواهند به زبان انگلیسی خود مسلط شوند و زندگی کنند. خوب، سفر دشوار پیش رو را در آغوش بگیرید

and download the app. The magical Premium experience is waiting for you. Aww yeah! Thanks

و برنامه را دانلود کنید. تجربه جادویی Premium در انتظار شماست. اوه آره!

so much, Maria. Wow. Amazing. " Amazing. Glad to hear that you're having such

خیلی ممنون، ماریا وای. حیرت آور. " شگفت انگیز است. خوشحالم که می شنوم که شما چنین

a bodacious experience with the app. And she, she emphasizes with real people,

تجربه جسورانه ای با این برنامه دارید. و او روی افراد واقعی تاکید می کند،

so not with an app, or not with an AI bot, with real-life people.

بنابراین نه با یک برنامه، یا نه با یک ربات هوش مصنوعی، با افراد واقعی.

So if you haven't tried the Premium version app yet, what are you waiting for? You get

بنابراین اگر شما هنوز برنامه نسخه Premium را امتحان نکرده‌اید، منتظر چه هستید؟ شما

over a hundred transcripts, so transcripts for every single episode, not just the newest

بیش از صد رونوشت دریافت می‌کنید، بنابراین رونوشت‌ها برای هر قسمت، نه فقط جدیدترین

ones. And you get unlimited access to all 30 flashcards for every episode. On the free

آن‌ها. و دسترسی نامحدودی به تمام 30 فلش کارت برای هر قسمت دارید. روشن

plan right now, you're only getting three to five sample flashcards on each episode.

برنامه رایگان در حال حاضر، شما فقط سه تا پنج فلش کارت نمونه در هر قسمت دریافت می کنید.

Um, free users can have as many conversations as they want, but you're limited to four to

اوم، کاربران رایگان می توانند هر تعداد که می خواهند مکالمه داشته باشند، اما شما به چهار تا

eight minutes. And a lot of you have told us, you know, that sometimes you have a really

هشت دقیقه محدود شده اید. و بسیاری از شما این کار را انجام داده اید. به ما گفتید، می‌دانید که گاهی اوقات

great connection with someone and you want to keep speaking with them and it's just over

ارتباط بسیار خوبی با کسی دارید و می‌خواهید با او صحبت کنید و این

too fast. So if you become a Premium plan member, you get unlimited speaking coins.

خیلی سریع است. بنابراین اگر عضو طرح Premium شوید ، سکه‌های صحبت نامحدود دریافت می‌کنید.

So you can remove the timer anytime you choose and speak for as long with those, as long

بنابراین می‌توانید آن را حذف کنید. تایمر هر زمان که انتخاب کردید و تا زمانی

as you want with those special connections. So what are you waiting for? Why don't you

که می خواهید با t صحبت کنید اتصالات مخصوص شلنگ پس برای چی منتظری؟ چرا

check it out? And we look forward to seeing you inside the Premium. And we were tickled,

آن را بررسی نمی کنید؟ و ما مشتاقانه منتظر دیدن شما در Premium هستیم. و ما غلغلک می‌دادیم،

I could say because we did a few episodes back, Thiago and I challenged you guys to

می‌توانم بگویم چون چند اپیزود قبل انجام دادیم ، من و تیاگو شما را به چالش کشیدیم تا به

let us know whether - we were talking about zombies a recent episode, episode 325. Don't

ما اطلاع دهید که آیا - ما در مورد زامبی‌ها در قسمت اخیر، قسمت 325 صحبت می‌کردیم. از

ask us, you know, why we were talking about zombies, but it was relevant to the, tothe

ما نپرسید، می‌دانید چرا ما در مورد زامبی ها صحبت می کردیم، اما به موضوع مرتبط بود

topic. And we asked you guys if you think you would survive the zombie apocalypse, why

. و ما از شما بچه ها پرسیدیم که آیا فکر می کنید از آخرالزمان زامبی ها جان سالم به در خواهید برد، چرا

or why not? And we got a couple of really great responses. So Thiago I'll let you read

یا چرا نه؟ و ما چند پاسخ واقعا عالی دریافت کردیم . بنابراین تیاگو من به شما اجازه می‌دهم

one of the ones from YouTube and then we also got another one by email that we can give

یکی از موارد YouTube را بخوانید و سپس یک مورد دیگر را نیز از طریق ایمیل دریافت کردیم که می‌توانیم

you guys the, um, a summary of, we can sum it up for you.

خلاصه‌ای از آن را به شما دوستان ارائه دهیم، می‌توانیم آن را برای شما خلاصه کنیم.

All right. So Rosa, she left us a comment here on YouTube saying, Hello Ethan. Thanks

خیلی خوب. بنابراین رزا، او برای ما نظری را در اینجا در یوتیوب گذاشت و گفت: سلام ایتان. با تشکر

for this useful material and all the pieces of advice. But tangentially speaking, I'd

از این مطالب مفید و تمام نکات مفید. اما از لحاظ مماس، می‌توانم

say that I do not think I could survive any apocalypse, let alone a zombie one. I love

بگویم که فکر نمی‌کنم بتوانم از آخرالزمان جان سالم به در ببرم، چه برسد به یک آخرالزمان زامبی. من

the fact that she actually used a word that we defined in that episode, right, Ethan?

این واقعیت را دوست دارم که او در واقع از کلمه ای استفاده کرد که ما در آن قسمت تعریف کردیم، درست است، ایتان؟

Which one was it? Tangentially, is that one of the words we used in that one actually?

کدام یک بود؟ از نظر مماسی، آیا واقعاً این یکی از کلماتی است که در آن مورد استفاده کردیم؟

Yeah. We used that one, on a tangent. And then you said (That is great.) that difficult

آره ما از آن یکی، روی یک مماس استفاده کردیم. و سپس آن عبارت دشوار را گفتی (این عالی است.)

phrase. (Tangentially speaking.) Yeah. Tangent. So if you're speaking tangentially,

(به طور مماس.) بله. مماس. بنابراین اگر شما به صورت مماس صحبت می کنید، به این

it means you're speaking about something not related to the subject at hand, right? And

معنی است که شما در مورد چیزی صحبت می کنید که به موضوع مورد نظر مربوط نمی شود، درست است؟ و

they also said, I think it's a she - Rosa, in my experience would be a woman, but sorry

آنها همچنین گفتند، من فکر می کنم این یک او است - رزا، طبق تجربه من یک زن خواهد بود، اما ببخشید

if that's wrong, uh, I could not survive any apocalypse, let alone a zombie one. What does

اگر اشتباه است، اوه، من نتوانستم از هیچ آخرالزمانی جان سالم به در ببرم، چه برسد به یک زامبی.

that let, ""let alone"" mean? Would it be similar to, especially, especially a zombie

این اجازه، ""بگذریم"" به چه معناست؟ آیا به خصوص به زامبی شبیه است

one? Yeah. It's (Yeah) a way toemphasize something. Mm-hmm, it's an emphasizer. Yeah, it was a

؟ آره این (آره) راهی برای تاکید بر چیزی است. مم-هوم، این یک تاکید کننده است. بله،

really great response. Thanks so much, Rosa, for taking the time to let us know about your,

واقعاً یک پاسخ عالی بود. خیلی ممنون، رزا، از اینکه وقت گذاشتی و

your probabilities of survival in the zombie apocalypse. We got another one too by email

احتمالاتت برای بقا در آخرالزمان زامبی ها را به ما اطلاع دادی. ما یکی دیگر را نیز از طریق ایمیل دریافت کردیم

that stood out to us because they included a picture, but they said that they would survive

که برای ما متمایز بود زیرا آنها یک عکس را اضافه کردند، اما آنها گفتند که از آن جان سالم به در خواهند برد

it because what they would do is surround their house by treadmills and they, they attached

زیرا کاری که آنها انجام می دهند این است که خانه خود را با تردمیل احاطه کنند و آنها

an image so that we could like really understand how this would work. And it's, it's, if you're

یک تصویر پیوست کردند تا ما واقعاً دوست داشته باشیم. درک کنید که چگونه این کار می کند. و این است، این است، اگر در حال

watching the video, you can see this, but if you're not, then we'll try to describe

تماشای ویدیو هستید، می توانید این را ببینید، اما اگر اینطور نیستید، ما سعی می کنیم

it. It's just a house that has the walls outside the house are completely, there's treadmills

آن را توصیف کنیم. این فقط خانه ای است که دیوارهای آن کاملاً بیرون از خانه است، تردمیل هایی وجود دارد که به

lined up going towards the house on the entire exterior of the house. So the zombies tried

سمت خانه می روند در کل نمای بیرونی خانه. بنابراین زامبی ها سعی کردند

to get in and they just are walking in place. But this did, this did leave, like, give me

وارد شوند و آنها فقط در جای خود راه می روند. اما این باعث شد، این کار باعث شد، مثلاً

some follow up questions because first of all, were you getting that many treadmills?

چند سوال بعدی به من داد، زیرا اول از همه، آیا این تعداد تردمیل می‌گرفتید؟

Like you're gonna have to be able (from the gym) to survive (Ethan) . There's like 50.

مثل اینکه باید بتوانید (از ورزشگاه) برای زنده ماندن (ایتان) . مثل 50.

Like robbing a gym. 50 treadmills there, but it's a very creative

مثل دزدی از باشگاه. 50 تردمیل وجود دارد، اما این یک پاسخ بسیار خلاقانه است

answer. But I have my doubts as to how, how well it would work. But there's definitely,

. اما من شک دارم که چگونه و چقدر خوب کار می کند. اما قطعاً وجود دارد،

I'm, I'm definitely poking some holes in that theory. "

من، قطعاً در آن تئوری سوراخ هایی ایجاد می کنم .

What does it mean to poke holes in a theory? So like, literally poking holes is like if

سوراخ کردن در یک نظریه به چه معناست؟ بنابراین، به معنای واقعی کلمه سوراخ کردن به این صورت است که اگر

you have, um, what would you poke holes in? If you have a piece of paper and a needle,

داشته باشید، اوم، چه چیزی را سوراخ می کنید؟ اگر یک تکه کاغذ و یک سوزن دارید،

you could poke holes in it, right? It's not something most people would do maybe with

می توانید آن را سوراخ کنید. درست است؟ این کاری نیست که اکثر مردم شاید با

like your pen. (like destroy) . Yeah. And so if you're poking holes in a theory, it's

قلم شما انجام دهند. (مثل نابود کردن) . بله. بنابراین اگر در یک نظریه سوراخ می کنید،

like you're saying, you know, there's all these holes in it and stuff, you better fill

مثل این است که می گویید، می دانید، همه این سوراخ ها در آن وجود دارد. این و چیزهای دیگر، بهتر است

them in for me. So we need a, we need a follow up response on that. If you're, you're listening,

آنها را برای من پر کنید. بنابراین ما به یک پاسخ نیاز داریم، ما به

we, we wanted to actually do a follow up on that too. Cause we're talking about artificial

پاسخی برای آن نیاز داریم . چون ما در مورد هوش مصنوعی صحبت می کنیم

intelligence. So zombie apocalypse, that's one scenario like Last Of Us and everything.

. پس آخرالزمان زامبی ها، این یک سناریو است مانند Last Of Us و همه چیز.

But we talked about like Terminator, the Matrix, there's all these different artificial intelligence

اما ما درباره ترمیناتور، ماتریکس صحبت کردیم، همه این آخرالزمان های هوش مصنوعی مختلف وجود دارد

apocalypses. I think that's a plural, right? It's an interesting one. Like it's not Apocalypses,

. من فکر می کنم این یک جمع است، درست است؟ جالب است. مثل اینکه آخرالزمان نیست،

it's Apocalypses, side note. But yes, please, dear listener, dear viewer, if you're on YouTube,

آخرالزمان است، یادداشت جانبی. اما بله، لطفاً، شنونده عزیز، بیننده عزیز، اگر در شما هستید لوله،

write in the comments, will you survive the AI apocalypse? Why or why not? Or you can

در نظرات بنویسید، آیا از آخرالزمان هوش مصنوعی جان سالم به در خواهید برد ؟ چرا و چرا نه؟ یا می توانید به

send us an email at [email protected] and let us know. We'd love it too, if you

ما ایمیلی به آدرس [email protected] ارسال کنید و به ما اطلاع دهید. ما هم خوشحال می‌شویم، اگر

attach a meme, that definitely makes it all the more fun for us to, when we, when we open

یک میم را پیوست کنید، قطعاً وقتی

up our, our Sunday morning email with our coffee and get to giggle at good meme.

ایمیل صبح یکشنبه‌مان را با قهوه‌مان باز می‌کنیم و می‌توانیم با میم‌های خوب بخندیم، آن را برای ما سرگرم‌کننده‌تر می‌کند.

All right. So now it's time for the RealLife Way moment. And I would say that we, I would

خیلی خوب. بنابراین اکنون زمان لحظه RealLife Way است. و من می گویم که ما،

connect today's conversation about AI and ChatGPT and everything with two points here

گفتگوی امروز در مورد هوش مصنوعی و ChatGPT و همه چیز را با دو نکته در اینجا

from the RealLife Way. First, uh, making it fun because it can definitely be fun, you

از RealLife Way مرتبط می کنم. اول، اوه، آن را سرگرم کننده کنید زیرا قطعاً می تواند سرگرم کننده باشد، می

know, you can certainly have fun with the tool and asking all sorts of, uh, things and

دانید، مطمئناً می توانید با این ابزار سرگرم شوید و انواع چیزها و

wacky questions. Yeah. And have fun with it. It can be addicting. Even. You have to be

سؤالات حواس پرتی بپرسید. آره و از آن لذت ببرید. می تواند اعتیاد آور باشد. زوج. باید

careful. Exactly. You have, you have to be careful

مراقب باشی. دقیقا. شما دارید، باید مراقب

with that. It can be (Use responsibly) addictive. Yes. Yes. In moderation, right? But, uh, I

آن باشید. می تواند (استفاده مسئولانه) اعتیادآور باشد. آره. آره. در حد اعتدال، درست است؟ اما، اوه، من

would say mainly it's about activation. The part of activating your English, because it

می گویم که عمدتا در مورد فعال سازی است. بخشی از فعال کردن زبان انگلیسی است، زیرا به

allows you to study English more deliberately. Because as we demonstrated today, you can

شما امکان می دهد انگلیسی را آگاهانه تر مطالعه کنید. زیرا همانطور که امروز نشان دادیم، می‌توانید

ask the tool to define words for you, give you examples, uh, correct sentences for you,

از ابزار بخواهید کلماتی را برای شما تعریف کند، مثال‌هایی را برای شما بیان کند، جملات درستی را برای شما بیان کند،

or giving you recommendations of what to do or what to consume in English. So I would

یا به شما توصیه کند که چه کاری انجام دهید یا چه چیزی را به زبان انگلیسی مصرف کنید. بنابراین من می

say it's related mostly to activating your English.

گویم که بیشتر به فعال کردن زبان انگلیسی شما مربوط می شود.

Most definitely. I think a really important part of that too is what we were talking about,

قطعا. من فکر می‌کنم بخش بسیار مهمی از آن نیز همان چیزی است که در مورد آن صحبت می‌کردیم،

that you have to get good at giving the right prompts and being very specific, asking the

اینکه شما باید در ارائه اعلان‌های درست و دقیق بودن و پرسیدن

right kind of questions. So actually in line with that thought, uh, we came up with some

انواع درست سؤال‌ها مهارت داشته باشید. بنابراین در واقع مطابق با این فکر، اوه، ما با چند

different prompts that you all can use that are going to, to help you. And we've actually

دستور مختلف آمدیم که همه شما می توانید از آنها برای کمک به شما استفاده کنید. و ما در واقع

tested all these out, so we've seen that they can give you some good results. So for example,

همه اینها را آزمایش کرده‌ایم، بنابراین دیدیم که می‌توانند نتایج خوبی به شما بدهند. بنابراین، برای مثال،

if you're wanting to have a conversation with someone, and maybe it's on a topic that you're

اگر می‌خواهید با کسی مکالمه داشته باشید ، و شاید این موضوع در مورد موضوعی باشد که

not so comfortable with yet, actually Thiago and I recorded a few episodes back about,

هنوز با آن راحت نیستید، در واقع من و تیاگو چند قسمت را ضبط کردیم،

uh, an episode about fluency versus proficiency, and proficiency being something really important

اوه، یک اپیزود در مورد تسلط در مقابل مهارت، و مهارت چیزی است که واقعاً مهم است

that enough learners don't get and everything. So this can actually help you to be more proficient

که به اندازه کافی یادگیرندگان آن را دریافت نمی کنند و همه چیز. بنابراین این واقعاً می تواند به شما کمک کند تا

about talking, you know, because you'll be able to talk about many different subjects

در صحبت کردن مهارت بیشتری داشته باشید، زیرا می توانید با اطمینان در مورد موضوعات مختلف صحبت کنید

confidently. So maybe you're really interested in having a conversation with someone, maybe

. بنابراین شاید شما واقعاً علاقه مند به گفتگو با کسی هستید،

on the RealLife app even. You want to connect with someone and, and talk about the environment,

حتی شاید در برنامه RealLife. شما می خواهید با کسی ارتباط برقرار کنید و در مورد محیط صحبت کنید،

but you just aren't sure what are the words you can use or how can you phrase things.

اما مطمئن نیستید که از چه کلماتی می توانید استفاده کنید یا چگونه می توانید چیزهایی را بیان کنید.

So you could say, Hey, Chat GPT write me a short paragraph about the environment. And

بنابراین می توانید بگویید، هی، چت GPT یک پاراگراف کوتاه در مورد محیط زیست برای من بنویس. و می

you know, that might give you an idea. We always talk about how scripts can be really

دانید، این ممکن است به شما ایده بدهد. ما همیشه در مورد این صحبت می‌کنیم که چگونه اسکریپت‌ها می‌توانند واقعاً

great to actually get some different, uh, scripts and practice these on your own first,

عالی باشند تا در واقع اسکریپت‌های متفاوت را دریافت کنید و ابتدا خودتان آنها را تمرین کنید،

even record yourself. Listen, listen back, correct yourself. And if you are getting this

حتی خودتان را ضبط کنید. گوش کن، گوش کن، خودت را اصلاح کن. و اگر این را

from ChatGPT, then you know it'll actually be grammatically correct and use the right

از ChatGPT دریافت می‌کنید، می‌دانید که از نظر گرامری درست است و از

words and whatnot. Um, you could ask it to actually give you an English study plan. This

کلمات مناسب و غیره استفاده می‌کنید. اوم، می توانید از آن بخواهید که در واقع یک برنامه تحصیلی انگلیسی به شما بدهد. این

is something a lot of learners have asked us about, you know, is they're kinda confused

چیزی است که بسیاری از زبان‌آموزان درباره آن از ما پرسیده‌اند، می‌دانید، آیا آن‌ها در

about what do I do next? You know, uh, maybe I'm already watching TV series, I'm listening

مورد اینکه بعداً چه کار کنم گیج هستند؟ می‌دانی، اوه، شاید من در حال تماشای سریال‌های تلویزیونی هستم، دارم

to podcasts and so on, but you know, I'm kind of stuck. I'm not sure what to do next. So

پادکست‌ها گوش می‌دهم و غیره، اما می‌دانی، به نوعی گیر کرده‌ام. من مطمئن نیستم که در مرحله بعد چه کار کنم. بنابراین

you could say, Hey, make me an English study plan based on the Godfather - can see it there

می توانید بگویید، هی، برای من یک برنامه مطالعه انگلیسی بر اساس پدرخوانده بساز - می توانم آن را در

behind Thiago. And we, we, we've talked a lot about, a lot about this movie cuz it's

پشت تیاگو ببینم. و ما، ما، درباره این فیلم زیاد صحبت کرده ایم، زیرا

one of Thiago's favorites. So maybe Thiago wants to learn Italian. You could say, Hey,

یکی از فیلم های مورد علاقه تیاگو است. بنابراین شاید تیاگو بخواهد ایتالیایی یاد بگیرد. می توانید بگویید، هی،

give me an Italian study plan based on the Italian version of the Godfather. You could

یک برنامه تحصیلی ایتالیایی بر اساس نسخه ایتالیایی پدرخوانده به من بدهید. می‌توانید

say, give me a list of phrasal verbs with, you know, any sort of example, so you could

بگویید، فهرستی از افعال عباراتی را با هر نوع مثالی به من بدهید، بنابراین می‌توانید از

use take,or you could say phrasal verbs that have to do with, uh, with work, with office

گرفتن استفاده کنید، یا می‌توانید افعال عبارتی را بگویید که مربوط به کار،

environment or something like that and their meanings. So that's really nice because you

محیط اداری یا چیزی شبیه به آن است. آن و معانی آنها پس این واقعاً خوب است، زیرا می

know, it'll, if you're wanting to buff up on your, can you even use a phrase of verb

دانید، اگر می خواهید در مورد خود صحبت کنید، می توانید حتی از یک عبارت فعل

there? If you, you wanna buff up on your knowledge about phrasal verbs, that could be really

در آنجا استفاده کنید؟ اگر می خواهید دانش خود را در مورد افعال عبارتی تقویت کنید، این می تواند واقعاً

helpful, or expressions or vocabulary or whatever else. You could say, give me an example sentence

مفید باشد، یا عبارات یا واژگان یا هر چیز دیگری. می توانید بگویید، یک جمله مثال

or example sentences with the word whatever, mind-blowing, or bodacious or anything like

یا جملات مثال با کلمه هر چه باشد، ذهن کوبنده، یا جسورانه یا هر چیزی شبیه به

this. If you just learn a new word and you wanna see more context, that can be really

این به من بدهید. اگر فقط یک کلمه جدید یاد می گیرید و می خواهید زمینه بیشتری را ببینید، این می تواند واقعا

helpful. You could even add these to, you know, your study cards. That might be nice.

مفید باشد. حتی می‌توانید اینها را به کارت‌های مطالعه خود اضافه کنید. این ممکن است خوب باشد.

We also mentioned DALL-E, we didn't actually look at this today, but if you aren't familiar

ما همچنین به DALL-E اشاره کردیم، ما در واقع امروز به این موضوع نگاه نکردیم، اما اگر

with DALL-E, it's, it's from the same creators as, uh, of ChatGPT, but it has to do with

با DALL-E آشنا نیستید، این از همان سازندگان ChatGPT است، اما با بصری ارتباط دارد.

visual, with images, and it's actually, it's really fun to play with as well. It's really

با تصاویر، و در واقع، بازی با آن نیز واقعاً سرگرم کننده است. این واقعاً

amazing because I've actually seen some compilations, for example, that were like making the Simpsons

شگفت‌انگیز است زیرا من در واقع مجموعه‌هایی را دیده‌ام، برای مثال، که شبیه ساختن سیمپسون‌ها

into an, uh, 1980s fantasy film. You know, kind of like the style of, of Stranger Things.

به یک فیلم فانتزی دهه 1980 بود. می دانید، به نوعی شبیه به سبک Stranger Things.

And it did like a really amazing job like making, making realistic looking people who

و این کار واقعاً شگفت‌انگیزی بود مانند ساختن، ساختن آدم‌هایی با ظاهری واقع‌گرا که

looked like the characters in the Simpsons and giving that, that, that feel, that vibe,

شبیه شخصیت‌های سیمپسون‌ها بودند و به آن حس، آن حس، آن حس و حال، می‌دانید

you know, that Stranger Things has. So you can use DALL-E for visual representation of

که چیزهای عجیب و غریب دارد. بنابراین می‌توانید از DALL-E برای نمایش تصویری

maybe a certain expression you learned, or a word, or a phrase or something, because

شاید یک عبارت خاص، یا یک کلمه، یا یک عبارت یا چیزی دیگر استفاده کنید، زیرا

a lot of us are very visual learners, right? So if you actually get that, maybe you'll

بسیاری از ما یادگیرندگان بسیار بصری هستیم، درست است؟ بنابراین اگر واقعاً آن را دریافت کنید، ممکن است

get something that's kind of strange or really interesting thought-provoking that will help

چیزی به‌نوعی عجیب یا واقعاً جالب تفکر برانگیز دریافت کنید که به شما کمک می‌کند،

you to, you know, better remember those words. So I think that's it. There's really just

بهتر است آن کلمات را به خاطر بسپارید. بنابراین فکر می کنم همین است. واقعاً

unlimited things that you can do with this technology. "

کارهای نامحدودی وجود دارد که می توانید با این فناوری انجام دهید. " "

"It's, it's crazy because as I said before when we started this episode, I said that

این دیوانه است زیرا همانطور که قبلاً گفتم وقتی این قسمت را شروع کردیم، گفتم که

I was worried. Um, but when you realize like the potential that it has when you start like

نگران هستم. اوم، اما زمانی که متوجه پتانسیل‌هایی می‌شوید که وقتی شروع به

thinking out of the box, when you start thinking of like creative ways to use the tool and

فکر کردن از جعبه می‌کنید، وقتی شروع به فکر کردن به روش‌های خلاقانه برای استفاده از این ابزار می‌کنید و

that you start realizing all these wonderful ways that it can actually improve your life.

شروع به درک همه این راه‌های فوق‌العاده می‌کنید که واقعاً می‌تواند زندگی شما را بهبود بخشد. .

Um, you know, whether that means like, I'm, you know, we spoke about bodacious like throughout

اوم، می‌دانی، آیا این بدان معناست که من هستم، می‌دانی ، ما در طول این اپیزود در مورد لایک‌های جسورانه صحبت کردیم

this episode and I was like, oh, cool. Tell me, I asked ChatGPT while, uh, we were talking,

و من خیلی باحال بودم. به من بگو، در حالی که داشتیم صحبت می کردیم از ChatGPT پرسیدم، از

I asked ChatGPT to, you know, tell me some songs, Recommend some songs with the word,

ChatGPT خواستم که، می دانید، چند آهنگ به من بگویید ، چند آهنگ را با کلمه،

with the lyrics, you, you know, (Ooh) sorry, with the lyric bodacious. And I found some

با متن، توصیه کنید، شما، می دانید، (اوه) متاسفم، با غزل جسورانه. و من چند

really cool ones from the eighties and even more recent ones. So I look forward to listening

مورد واقعا جالب از دهه هشتاد و حتی جدیدتر پیدا کردم. بنابراین من مشتاقانه منتظر شنیدن

to that later. So it's, I don't know, I think there's just so many ways that you can improve.

آن هستم. بنابراین، من نمی‌دانم، فکر می‌کنم راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توان آن را بهبود بخشید.

" Some learners have gotta check that out for

" برخی از زبان آموزان باید حتماً آن را بررسی کنند

sure. You definitely should. (Bodacious songs.)

. شما قطعاً باید. (آهنگ های Bodacious.)

Bodacious songs, you know. That's a great, another great use. I, I hadn't

آهنگ های Bodacious، می دانید. این یک کاربرد عالی دیگر است. من، من

thought about that, but, uh, you actually like, learn a new word. It's like, you know,

به آن فکر نکرده بودم، اما، اوه، شما در واقع مانند، یک کلمه جدید یاد بگیرید. مثل این است که، می دانید،

tell me a song where I can, that, that has thisword or this expression or whatever. Yeah.

یک آهنگ به من بگویید که در آن بتوانم، که این کلمه یا این عبارت یا هر چیز دیگری را داشته باشد.

One interesting thing I've seen with it too is you can help it to kind of get to know

یه جورایی

you. So you can tell ChatGPT, you know, I'm an intermediate learner. I really love playing

باهات آشنا میشم.بنابراین می تونی به ChatGPT بگی،میدونی،من یک زبان آموز متوسط ​​هستم.من واقعا عاشق بازی

tennis. I love spending time outdoors, uh, I have a dog and I live in Barcelona. Such

تنیس هستم.من عاشق گذراندن وقت در فضای باز هستم، اوه، من یک سگ دارم و در بارسلونا زندگی می کنم.

and such, such like, whatever, whatever things you want to tell it about yourself and ask

، مانند هر چیزی که می خواهید درباره خودتان بگویید و از

it to give you personalized responses based on that information that has to do with you.

آن بخواهید که بر اساس اطلاعاتی که به شما مربوط می شود به شما پاسخ های شخصی بدهد.

So if you, if you also help it to get to know you a little bit, maybe not BingAI because

کمی، شاید BingAI نباشد زیرا

it's, it's a little bit, it's a little bit crazy. It might ask you to run away with it

این است، کمی دیوانه است. ممکن است از شما بخواهد که با آن

to, to Mexico, but, uh, but you can get creative, you can think outside the box here and, and

به مکزیک فرار کنید، اما، اوه، اما شما می توانید و خلاق، شما می توانید خارج از چارچوب اینجا فکر کنید و، و

you can really play around with this and everything, help it get to know you because then, you

واقعاً می توانید با این و همه چیز بازی کنید، به آن کمک کنید تا شما را بشناسد، زیرا در این صورت، می

know, it'll, it'll give you really personalized responses. It'll give you TV series that have

دانید، پاسخ های واقعاً شخصی به شما خواهد داد . این مجموعه‌های تلویزیونی را در اختیار شما قرار می‌دهد که

to do with tennis or ways that you can meet to other English speakers who also share your

مرتبط با تنیس هستند یا راه‌هایی را که می‌توانید با سایر انگلیسی‌زبان‌ها ملاقات کنید که

affinity for dogs. Whatever the case is. We have today's Big Challenge. So the Big Challenge

با سگ‌ها نیز تمایل دارند. هر چه هست. چالش بزرگ امروز داریم. بنابراین چالش بزرگ

for this episode, we've been talking all about ChatGPT. So we wanted you to actually, you

برای این قسمت، ما در مورد ChatGPT صحبت کرده ایم. بنابراین، ما از شما می‌خواستیم که در واقع، می‌دانید،

know, put your money where your mouth is, to actually try this out. You know. share

پول خود را در جایی بگذارید که واقعاً این را امتحان کنید. میدونی.

the most interesting response. Go, go try ChatGPT or another BingAI or any of these

جالب ترین پاسخ را به اشتراک بگذارید بروید، ChatGPT یا یک BingAI دیگر یا هر یک از این

other AI technologies, and share the most interesting response that you get from it

فناوری‌های هوش مصنوعی دیگر را امتحان کنید و جالب‌ترین پاسخی را که از آن دریافت می‌کنید

down in the comments below if you're on YouTube or you can send us an email at [email protected].

در نظرات زیر به اشتراک بگذارید، اگر در YouTube هستید یا می‌توانید برای ما ایمیلی به آدرس hello@reallifeglobal ارسال کنید. com

We're really curious to see, and we'll share some of your responses on one of, one, on

ما واقعاً کنجکاو هستیم که ببینیم، و برخی از پاسخ‌های شما را در یکی از، یک، در

one of our upcoming episodes. I got tongue-tied there. So, thanks so much for listening to

یکی از قسمت‌های آینده‌مان به اشتراک می‌گذاریم. من آنجا زبان زدم. بنابراین، بسیار سپاسگزاریم که به

our rant all about AI. Hopefully you've enjoyed it. We hope that it's helpful, that it can,

سخنان ما درباره هوش مصنوعی گوش دادید. امیدوارم از آن لذت برده باشید . ما امیدواریم که مفید باشد، که بتواند،

you can actually use some of this advice to improve

شما واقعاً می توانید از برخی از این توصیه ها برای بهبود

your English. So without further ado, 1, 2, 3. Aww (Aww) (Aww) yeah. (yeah) (yeah)

زبان انگلیسی خود استفاده کنید. پس بدون بحث بیشتر، 1، 2، 3. اوو (اوو) (اوو) بله. (آره آره)