The Most DIFFICULT Sound in English is….T! (Seriously) | Speaking English

This letter is one of the most tricky, most vexing  letters in American English. It looks rather  

این نامه یکی از پیچیده‌ترین و آزاردهنده‌ترین نامه‌ها در انگلیسی آمریکایی است. تقریباً

innocent, doesn't it? Seems so straightforward.  Ask anyone and they know that’s the letter T  

بی گناه به نظر می رسد، اینطور نیست؟ خیلی سرراست به نظر می رسد از هر کسی بپرسید می‌داند که حرف T   است

and it’s pronounced T. The thing is, when you  actually study spoken English you’ll find that tt,

و T تلفظ می‌شود. نکته اینجاست که وقتی واقعاً انگلیسی گفتاری را مطالعه می‌کنید، متوجه می‌شوید که tt،

is the pronunciation of maybe  about one third of the time.

تقریباً یک سوم مواقع تلفظ می‌شود.

To know the symbols of the sounds we  will talk about today and all the sounds  

برای اطلاع از نمادهای صداهایی که امروز درباره آنها صحبت خواهیم کرد و همه صداهای

of American English, click here or in the  video description to get a free cheat sheet,  

انگلیسی آمریکایی، اینجا یا در توضیحات ویدیو کلیک کنید تا یک برگه تقلب رایگان،

the sounds of American English. It’s a great  reference tool and even I use it quite a bit.

صداهای انگلیسی آمریکایی دریافت کنید. این یک ابزار مرجع عالی است و حتی من کمی از آن استفاده می کنم.

I thought it would be fun today to look  at Ted Talk and to see all the ways the  

فکر می‌کردم امروز جالب است که به Ted Talk نگاه کنم و همه راه‌هایی را که

T sound changes. If you’re a student  studying English as a second language,  

صدای T تغییر می‌کند ببینم. اگر دانش‌آموزی هستید که انگلیسی را به‌عنوان زبان دوم مطالعه می‌کنید، می‌خواهید

you’ll want to start to get a feel  for the different pronunciations of  

تلفظ‌های مختلف

T because it will help your speech sound  more natural and less effortful. Let’s  

T را احساس کنید زیرا کمک می‌کند گفتار شما طبیعی‌تر و کم‌تر به نظر برسد. بیایید

just dive right in and as we find out different  pronunciations, we’ll stop and talk about them.

درست شیرجه بزنیم و همانطور که تلفظ‌های مختلف را می‌فهمیم ، متوقف می‌شویم و در مورد آنها صحبت می‌کنیم.

So what do you think of  when you think of the ocean?

پس وقتی به اقیانوس فکر می کنید به چه چیزی فکر می کنید؟

We had our first example there of a stop T. What  do you? tt. That’s not what we heard. There was no  

ما اولین مثال خود را در آنجا از ایستگاه T داشتیم. شما چه کار می کنید؟ tt این چیزی نیست که ما شنیدیم. tt وجود نداشت

tt but tt is the sound of a T so what gives? When  the sound after t is a consonant, we usually skip  

اما tt صدای T است پس چه چیزی می دهد؟ وقتی صدای بعد از t صامت باشد، معمولاً

the tt, part of the T. You see, the T sound has  2 parts. A stop with a little bit of air and tt,  

از tt، بخشی از T می گذریم. ببینید، صدای T دارای 2 قسمت است. توقفی با کمی هوا و tt،

a release. This is different from say M, which  has no stop and you can hold out forever,  

یک رهاسازی. این با گفتن M متفاوت است، که توقفی ندارد و می‌توانید برای همیشه دوام بیاورید،

mmmmmm. You can’t do that with a T. tt, tt, tt,  tt, tt. Stop, release, over and over. For a stop  

mmmmmm. شما نمی توانید این کار را با T. tt، tt، tt، tt، tt انجام دهید. توقف، رها، بارها و بارها. برای توقف

T, we do stop the air. What? And sometimes we  might move the tongue into position for the T at  

، هوا را متوقف می کنیم. چی؟ و گاهی اوقات ممکن است زبان را در موقعیتی برای T در

the top of the mouth here but we skip the tt part,  the release. So ‘what do’ becomes what do, what  

بالای دهان قرار دهیم، اما از قسمت tt یعنی رهاسازی صرفنظر می کنیم. بنابراین «چه کاری» تبدیل به چه کاری، چه

do, a stop. Sometimes it’s very  clear and a longer break. What  

کاری، یک توقف می شود. گاهی اوقات بسیار واضح و یک استراحت طولانی‌تر است.

do you think you’re doing? And sometimes,  it’s much more subtle. What do you think?  

فکر می‌کنید چه کاری انجام می‌دهید؟ و گاهی اوقات، بسیار ظریف تر است. شما چی فکر میکنید؟ می‌خواهیم

We’re going to label our stop Ts this  color and remember the general rule that  

استاپ خود را به این رنگ بگذاریم و این قانون کلی را به خاطر بسپاریم که

this is the pronunciation when the next  sound is a consonant. Let’s keep going.

وقتی صدای بعدی یک صامت باشد، این تلفظ می‌شود. بیا ادامه بدیم.

So what do you think of  when you think of the ocean?

پس وقتی به اقیانوس فکر می کنید به چه چیزی فکر می کنید؟

Maybe you think of a visit to the beach.

شاید به فکر بازدید از ساحل باشید.

Visit to. Now, it’s common in American  English to link words. When one word  

مراجعه به. اکنون، در انگلیسی آمریکایی پیوند دادن کلمات رایج است. وقتی یک کلمه

ends in a sound and the next word begins with  that sound, they will link with a single sound.

به یک صدا ختم می‌شود و کلمه بعدی با آن صدا شروع می‌شود، با یک صدا پیوند می‌یابند.

Mom makes the best cookies. Mommakes, mommakes.  That happens here. One stop, one release,  

مامان بهترین کوکی ها را درست می کند. مامان ها، مامان ها. اینجا اتفاق می افتد. یک توقف، یک انتشار،

one true T. Visit to, visit to, ttttt. Do you  hear that crisp release? Tt. That’s the true T,  

یک T واقعی. بازدید از، بازدید از، ttttt. آیا آن انتشار واضح را می شنوید؟ تی تی این T واقعی،

the real T, the full T. We’ll  mark those with this color.

T واقعی، T کامل است. ما آن‌هایی را با این رنگ علامت‌گذاری می‌کنیم.

I’d like to offer a quick thanks to  all my supporters here on YouTube  

می‌خواهم از همه حامیانم در اینجا در YouTube

who joined my YouTube membership. You get  special badges to make your comments pop,  

که به عضویت YouTube من پیوستند، تشکر کنم. شما نشان‌های ویژه‌ای دریافت می‌کنید تا نظرات خود را برجسته کنید،

early release of videos when available,  access to members only posts and videos  

انتشار زودهنگام ویدیوها در صورت موجود بودن، دسترسی به پست‌ها و ویدیوهای فقط اعضا

and the top tier gets a free monthly audio  lesson. Thank you! Click join to learn more.

و سطح بالا یک درس صوتی ماهانه رایگان دریافت می‌کند . متشکرم! برای کسب اطلاعات بیشتر روی join کلیک کنید.

Maybe you think of a visit to the beach,  or whales or sharks or coral reefs?

شاید به بازدید از ساحل، یا نهنگ‌ها یا کوسه‌ها یا صخره‌های مرجانی فکر کنید؟

I think of this. This is San Juan Islands in  Washington state. They just out of an expanse.

من به این فکر می کنم. این جزایر سان خوان در ایالت واشنگتن است. آنها فقط از یک وسعت خارج شده اند.

Ah, okay. We got our first flap T.  If you look up jut in the dictionary,  

آهان باشه. ما اولین فلپ T خود را دریافت کردیم. اگر در فرهنگ لغت به بالا نگاه کنید،

you’ll see this symbol. This is the symbol of  a true T but here it’s a flap. The general rule  

این نماد را خواهید دید. این نماد یک T واقعی است اما در اینجا یک فلپ است. قاعده کلی

for a flap T is that the T is between two vowel  or diphthong sounds as it is here or after an r  

برای فلپ T این است که T بین دو صدادار یا دو صدایی است که در اینجا یا بعد از r

before a vowel or diphthong like in the word  party. Then it’s a flap T. There’s no tt in  

قبل از مصوت یا دیفتونگ مانند کلمه حزب وجود دارد. سپس این یک فلپ T است. هیچ tt در

party is [flap] a single, quick flap of the  tongue. No stop of air here in the flap T. It  

پارتی وجود ندارد [فلپ] یک تکه و سریع زبان است. اینجا در فلپ T پخش نمی‌شود.

sounds like the American D between vowels but  it might sound sort of an R to you depending  

بین حروف صدادار مانند D آمریکایی به نظر می‌رسد، اما بسته به زبان مادری‌تان، ممکن است برای شما یک R به نظر برسد

on your native language. Jut out, jut out, jut  out of. Jut out of [flap]. Two flap Ts there.

. بیرون آمدن، بیرون آمدن، بیرون آمدن از. بیرون آمدن از [بالا]. دو فلپ T وجود دارد.

And we’re about the get another one in ‘water’.

و ما در مورد دریافت یکی دیگر در "آب" هستیم.

They jut out of an expanse of deep dark water,  

آن‌ها از گستره‌ای از آب تاریک عمیق بیرون می‌آیند

and they’re filled with life  and mystery and opportunity.

و مملو از زندگی و رمز و راز و فرصت هستند.

The word opportunity gives us an opportunity  to look at these rules a little bit deeper. The  

کلمه فرصت به ما فرصتی می دهد تا کمی عمیق تر به این قوانین نگاه کنیم.

first T there comes after an R before a vowel. We  learned earlier that is a flap T. In opportunity,  

اولین T بعد از R قبل از مصوت می آید. قبلاً یاد گرفتیم که یک فلپ T است.

it’s ttttt, a true T. Why? There is a rule that  overwrites the flap T rule. If that T sound begins  

قاعده‌ای وجود دارد که قانون flap T را بازنویسی می‌کند. اگر آن صدای T با

a stressed syllable, it’s a true T. Here, it  begins the third syllable which is stressed,  

یک هجای تاکیدی شروع شود، یک T واقعی است. در اینجا، هجای سومی که تاکید دارد شروع می‌شود،

so it’s a true T. Opportun, ttttt. But the  last T doesn’t start a stressed syllable  

پس یک T واقعی است، ttttt. اما آخرین T یک هجای تاکیدی را شروع نمی‌کند،

does come between two vowels or diphthong  sounds is a flap T, [flap]. Opportunity,  

بین دو مصوت می‌آید یا صدای دیفتونگ یک فلپ T، [فلپ] است. فرصت،

opportunity. Flap Ts will be marked  with this color. Let’s keep going.

فرصت. Flap Ts با این رنگ علامت‌گذاری می‌شود. بیا ادامه بدیم.

They jut out of an expanse of deep dark water,  

آن‌ها از گستره‌ای از آب تاریک عمیق بیرون می‌آیند

and they’re filled with life  and mystery and opportunity.

و مملو از زندگی و رمز و راز و فرصت هستند.

But whatever you think of, the ocean  is much more. It is a complex physical,  

اما هر چه فکر کنید، اقیانوس بسیار بیشتر است. این یک سیستم پیچیده فیزیکی،

chemical and biological system.

شیمیایی و بیولوژیکی است.

Okay now, that was strange. System. I definitely  don’t hear tt, that T really sounded more like a  

خوب حالا عجیب بود سیستم. من قطعاً tt را نمی‌شنوم، که T واقعاً بیشتر شبیه یک

d, sort of like a flap T. System. But it doesn’t  come between two vowel or diphthong sounds. Yeah,  

d بود، به نوعی شبیه یک فلپ T. System. اما بین دو صدای مصوت یا دیفتونگ قرار نمی گیرد. بله،

the rules aren’t perfect, They don’t  capture everything. This T is officially tt,  

قوانین بی نقص نیستند، آنها همه چیز را ثبت نمی کنند. این T رسماً tt است،

a true T in the dictionary and a lot  of native speakers would make it a  

یک T واقعی در فرهنگ لغت است و بسیاری از گویشوران بومی آن را به

true T. She’s not. There’s always going  to be some variation. Let’s keep going.

T واقعی تبدیل می‌کنند. او اینطور نیست. همیشه تغییراتی وجود خواهد داشت. بیا ادامه بدیم.

It is a complex physical,  

این یک سیستم پیچیده فیزیکی،

chemical and biological system that  takes up seventy percent of our planet.

شیمیایی و بیولوژیکی است که هفتاد درصد از سیاره ما را اشغال می کند.

You’ve heard true Ts, stop Ts, Flap Ts. There’s a  fourth pronunciation, ‘percent of’ becomes percent  

شما Ts واقعی، Stop Ts، Flap Ts را شنیده اید. یک تلفظ چهارم وجود دارد، «درصد» به درصد   می‌شود

of. Not stop T, not a true T, not a flap T but no  T at all. Dropped. Percent of. Twenty. Internet.

. نه T را متوقف کنید، نه یک T واقعی، نه یک فلپ T، بلکه اصلاً T را ندارید. کاهش یافته است. درصد از. بیست. اینترنت.

This is common when T comes after an N before  a vowel or diphthong, and I have a video  

زمانی که T بعد از یک N قبل از یک مصوت یا دایفتونگ می آید، رایج است، و من یک ویدیو

with a bunch of examples with that. But also,  between two other consonants like just thought,  

با مجموعه ای از مثال ها دارم. اما همچنین، بین دو صامت دیگر مانند just think،

‘justought’. Or first class, ‘firstclass’. When  the T’s dropped, we’ll put an X over it like this.

«Justought». یا درجه یک، «کلاس اول». وقتی T افتاد، یک X روی آن مانند این قرار می‌دهیم.

Hold on! In that phrase, we had another word,  

صبر کن! در آن عبارت، ما یک کلمه دیگر داشتیم،

seventy, nt vowel or diphthong  but it wasn’t dropped. Exception:  

هفتاد، مصوت nt یا دیفتونگ اما حذف نشد. استثنا:

Seventy is pronounced with a flap T even though  it doesn’t follow the rules for flap T. Seventy.

Seventy با flap T تلفظ می‌شود، حتی اگر  از قوانین flap T پیروی نمی‌کند. Seventy.

Now, this is a Ted Talk. It’s a speech. So it’s  not quite conversational English. Things tend to  

حالا این یک تد تاک است. یک سخنرانی است بنابراین انگلیسی کاملاً محاوره‌ای نیست. چیزها

be a little more clearly pronounced, there  are more pauses in giving a speech than in  

کمی واضح‌تر تلفظ می‌شوند، مکث‌های بیشتری در سخنرانی نسبت به

conversation. So she’ll do some stop Ts where  native speakers in conversation might do a flap  

مکالمه وجود دارد. بنابراین او چند T S را انجام می دهد که در آن سخنرانان بومی در مکالمه ممکن است یک فلپ   T انجام دهند

T because it comes between two vowels. Still,  it’s shocking how tt, is likely not the sound  

زیرا بین دو مصوت قرار می گیرد. با این حال، تکان‌دهنده است که tt، احتمالاً صدایی نیست که

you’ll hear for this letter even in a speech.  Now, keep in mind the letter T sometimes makes a  

برای این حرف حتی در سخنرانی می‌شنوید. اکنون، به خاطر داشته باشید که حرف T گاهی اوقات

sound other that T as it’s official sound like in  the word ‘the’. It goes with the h to make the th  

صدای دیگری از T به عنوان صدای رسمی مانند کلمه "the" ایجاد می کند. برای ایجاد صدای th با h همراه می شود

sound. Or in the word ‘motion’. It's part of the  tion ending to make tion or tion. So there’s no T  

. یا در کلمه "حرکت". این بخشی از یون است که به ساختن یا tion ختم می‌شود. بنابراین

sound there at all. Those will all be ignored, no  special color in our transcript. Let’s keep going.

اصلاً صدای T وجود ندارد. همه آنها نادیده گرفته خواهند شد، هیچ رنگ خاصی در رونوشت ما وجود ندارد. بیا ادامه بدیم.

It is a complex physical, chemical and  biological system that takes up seventy  

این یک سیستم پیچیده فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی است که هفتاد

percent of our planet. And yet we’re still  really just beginning to understand it.

درصد از سیاره ما را اشغال می کند. و با این حال ما هنوز واقعاً تازه شروع به درک آن کرده ایم.

So we’ve heard about thirty seconds of a speech.  There were 27 Ts that are supposed to make the  

بنابراین ما حدود سی ثانیه از یک سخنرانی شنیده ایم. 27 T وجود داشت که قرار بود

T sound but only ten of them did. We  had six stop Ts, ten true Ts, 9 flap  

صدای T را ایجاد کنند اما فقط ده تای آنها این کار را کردند. ما شش Ts توقف، ده T واقعی، 9 فلپ

Ts and two dropped Ts. So if you’re studying  English and you’re trying to tt, tt, tt, tt,  

T T و دو Ts انداخته داشتیم. بنابراین، اگر در حال مطالعه انگلیسی هستید و سعی می‌کنید tt، tt، tt، tt،

pronounce all those as true Ts not only is that  a lot of effort but it’s not going to sound all  

همه آن‌ها را به‌عنوان T‌های واقعی تلفظ کنید، نه تنها تلاش زیادی می‌کنید، بلکه

that natural. Now let’s go with the rest of the  Ted Talk. Each T pronunciation will be marked  

آنقدرها هم طبیعی به نظر نمی‌رسد. حالا بیایید با بقیه تد تاک برویم. هر تلفظ T

with the appropriate color. If it’s a T that  isn’t a T sound like in the sound temperature,  

با رنگ مناسب علامت‌گذاری می‌شود. اگر T است که مانند دمای صدا صدای T نیست،

that second T, remember, that’s officially a  ch, we’re not going to color those Ts. We’ll  

آن T دوم، به یاد داشته باشید که رسماً یک ch است، ما آن T ها را رنگ نمی کنیم. ما

still find another way that tt, is pronounced and  I’ll stop when we get there so we can explore it.

هنوز راه دیگری را پیدا می‌کنیم که tt تلفظ شود و وقتی به آنجا رسیدیم توقف می‌کنم تا بتوانیم آن را کاوش کنیم.

What we do know is that the ocean is a  vital part of our life support system  

آنچه ما می دانیم این است که اقیانوس بخش مهمی از سیستم پشتیبانی حیات ما

on the planet. It produces at least fifty  percent of the oxygen that we breathe. So,  

در این سیاره است. حداقل پنجاه درصد از اکسیژنی را که تنفس می کنیم تولید می کند. بنابراین،

more than one in every two breaths.  

بیش از یک در هر دو نفس.

It also regulates temperature for the planet. So  without the ocean, the poles would be unbearable  

همچنین دمای سیاره را تنظیم می کند. بنابراین، بدون اقیانوس، قطب‌ها سرمای غیرقابل تحمل

cold and the equator would be unbearably hot,  and it would be a lot harder to live here.  

و استوا به‌طور غیرقابل تحملی گرم می‌شود، و زندگی در اینجا بسیار سخت‌تر خواهد بود.

Now we think about saving the ocean from plastic  or from oil and oil spills or from overfishing.  

اکنون ما به نجات اقیانوس از پلاستیک یا نشت نفت و نفت یا صید بی رویه فکر می کنیم.

But really, we should be thinking about how  the ocean is saving us. And what is it saving  

اما در واقع، ما باید به این فکر کنیم که اقیانوس چگونه ما را نجات می دهد. و ما را از چه چیزی نجات می دهد

us from? It’s saving us from the climate change  that we are creating. Essentially, ourselves.

؟ این ما را از تغییرات آب و هوایی که در حال ایجاد آن هستیم نجات می دهد. در اصل، خودمان.

And so what does that mean? Basically, what we  need to do is think about not how to save the  

و خب این به چه معناست؟ اساساً، کاری که باید انجام دهیم این است که به این فکر نکنیم که چگونه اقیانوس را نجات دهیم

ocean, but instead how the ocean can actually  help us in this fight against climate change.

، بلکه به این فکر کنیم که چگونه اقیانوس واقعاً می‌تواند به ما در مبارزه با تغییرات آب و هوایی کمک کند.

Already, the ocean is absorbing  25 to 30 percent of the CO2 that  

در حال حاضر، اقیانوس 25 تا 30 درصد از دی‌اکسید کربنی را که

we release into the atmosphere. It  is the world’s largest carbon sink.  

ما در جو آزاد می‌کنیم جذب می‌کند. این بزرگترین سینک کربن جهان است.

The ocean has also absorbed 90 percent of the  excess heat trapped by greenhouse gasses.

اقیانوس همچنین 90 درصد گرمای اضافی به دام افتاده توسط گازهای گلخانه ای را جذب کرده است.

Now, we just heard another kind of T. So far,  we’ve studied stop T, true T, flap T, dropped  

اکنون، نوع دیگری از T را شنیدیم. تا کنون، توقف T، T true، flap T، افت

T and now we’re hearing T as CH. This happens in  two different cases. First, in the tr cluster.  

T را مطالعه کرده‌ایم و اکنون T را به‌عنوان CH می‌شنویم. این در دو مورد مختلف اتفاق می‌افتد. ابتدا در خوشه tr.

It’s more common for native speakers to pronounce  that as chr like ‘train’ and we just heard a tr  

برای افراد بومی رایج‌تر است که آن را به‌عنوان chr مانند «train» تلفظ کنند و ما فقط یک

cluster in the word ‘trapped’. The T sounds like  a CH. Trapped, trapped. The ed ending of the word  

خوشه tr   را در کلمه «به دام افتاده» شنیدیم. صدای T شبیه یک CH است. به دام افتاده، به دام افتاده. پایان کلمه   «

‘trapped’ is also a T sound, a true T. We’re not  even going to get into ed endings in this video  

به دام افتاده» نیز یک صدای T است، یک T واقعی. ما حتی قرار نیست در این ویدیو وارد انتهای اد شویم

but I do have an amazing series on the ED ending  that you’ll want to be sure to check out because  

اما من یک سریال شگفت‌انگیز در پایان ED دارم که می‌خواهید حتما بررسی کنید زیرا

we have three pronunciations of that ending. I’ll  link to that playlist in the video description.

ما سه تلفظ از آن پایان داریم. در توضیحات ویدیو به آن لیست پخش پیوند خواهم داد.

So this was an example of a T becoming a CH sound  in the TR cluster like in the word ‘trapped’.

بنابراین این مثالی از تبدیل T به صدای CH در خوشه TR بود، مانند کلمه "به دام افتاده".

Of the excess heat trapped..

از گرمای اضافی به دام افتاده..

When the T is pronounced as a  CH, we’ll make it this color.

وقتی T به صورت CH تلفظ می شود ، آن را به این رنگ تبدیل می کنیم.

I said that there are 2 situations that change a T  to a CH. TR cluster and the second case is Y. When  

من گفتم که 2 موقعیت وجود دارد که یک T  را به یک CH تغییر می دهد. خوشه TR و مورد دوم Y است. وقتی

a word ends in T and the next word begins with  a Y, most commonly you or your. For example the  

کلمه ای به T ختم می شود و کلمه بعدی با Y شروع می شود، معمولاً شما یا شما. مثلاً

sentence, ‘I thought that you did that.’ That you,  thachu. I thought that you did that. That you, ch  

جمله «من فکر کردم که تو این کار را کردی.» که تو، تاچو. من فکر کردم که شما این کار را کردید. صدای شما، ch

sound. You won’t hear this all the time. I would  estimate native speakers do it conversationally,  

. شما همیشه این را نخواهید شنید. من تخمین می زنم که افراد بومی این کار را به صورت مکالمه انجام می دهند،

maybe about half the time. T plus you, ch. Chu.  Remember, T as CH will be this color. Let’skeep  

شاید نیمی از اوقات. T به علاوه شما، ch. چو. به یاد داشته باشید، T به عنوان CH این رنگ خواهد بود. بیا

going. I’m not going to stop and interrupt that  talk again. You’ll see the color code for each T.  

ادامه بدیم. قرار نیست دوباره آن صحبت را متوقف کنم و قطع کنم . کد رنگ هر T را خواهید دید.

But I do want to say that I sometimes had a hard  time deciding what T pronunciation to assign. It  

اما می‌خواهم بگویم که گاهی اوقات تصمیم به انتخاب تلفظ T برایم سخت بود.

wasn’t always super clear or straightforward.  For example in the word ‘still’. I found it  

همیشه خیلی واضح یا ساده نبود. به عنوان مثال در کلمه "هنوز". من متوجه شدم که

sometimes sounded like a true T, but sometimes  it sounded more like a d or flap T. Still.  

گاهی اوقات مانند یک T واقعی به نظر می رسد، اما گاهی اوقات بیشتر به نظر می رسد مانند یک d یا flap T. هنوز.

A lot of times, I marked a true T because it  was the best label but it was kind of weak  

بسیاری از اوقات، یک T واقعی را علامت‌گذاری می‌کردم، زیرا بهترین برچسب بود، اما به نوعی ضعیف بود

or not very clear or crisp. Okay,  here it is. The rest of the talk.

یا خیلی واضح یا واضح نبود. بسیار خوب، اینجاست. بقیه صحبت ها

The ocean has also absorbed 90 percent of the  excess heat trapped by greenhouse gasses. So,  

اقیانوس همچنین 90 درصد گرمای اضافی به دام افتاده توسط گازهای گلخانه ای را جذب کرده است. بنابراین،

it is basically helping to keep the planet  habitable, at least for now. And yet, when we  

اساساً به حفظ سیاره قابل سکونت، حداقل در حال حاضر، کمک می کند. و با این حال، وقتی

think about climate action and climate strategies  and climate plans, we often overlook the ocean and  

به اقدامات اقلیمی و استراتژی‌های اقلیمی و برنامه‌های اقلیمی فکر می‌کنیم، اغلب اقیانوس را نادیده می‌گیریم و

leave it out, because somehow we think that saving  the ocean is something else we have to do, not a  

آن را کنار می‌گذاریم، زیرا به نوعی فکر می‌کنیم که نجات اقیانوس کار دیگری است که باید انجام دهیم، نه

core part of our climate strategy. And that’s  what has to change because the ocean is a core  

بخشی اصلی از استراتژی آب و هوایی ما. . و این چیزی است که باید تغییر کند زیرا اقیانوس

part of our climate system, and so it has to be a  core part of our climate solutions. So what does  

بخش اصلی سیستم آب و هوای ما است و بنابراین باید بخش اصلی راه حل های آب و هوایی ما باشد. پس

that actually mean? Well, for starters, we know  that the ocean is already doing a lot for us. So  

این واقعاً به چه معناست؟ خوب، برای شروع، ما می دانیم که اقیانوس در حال حاضر کارهای زیادی برای ما انجام می دهد. بنابراین

the first thing we do need to do to save the ocean  to save ourselves is to actually reduce emissions.  

اولین کاری که برای نجات اقیانوس باید انجام دهیم، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای است.

I don’t think anyone here would disagree  with that. But that still sounds like the  

فکر نمی‌کنم کسی اینجا با آن مخالف باشد. اما هنوز به نظر می رسد که

ocean is a victim in the story, and really the  ocean can and should be a hero in this story.

اقیانوس در داستان قربانی است، و واقعاً اقیانوس می تواند و باید در این داستان قهرمان باشد.

The ocean can provide us with solutions to help  us reduce those emissions, and it can also help us  

اقیانوس می‌تواند راه‌حل‌هایی برای کمک به ما در کاهش این انتشارات ارائه کند، و همچنین می‌تواند به ما کمک کند

to adapt to this new climate reality that  we’ve created. So how does that happen?

تا با این واقعیت آب و هوایی جدیدی که ایجاد کرده‌ایم سازگار شویم. پس چگونه این اتفاق می افتد؟

We, essentially the first thing we need  to do is to make sure that we keep all  

ما اساساً اولین کاری که باید انجام دهیم این است که مطمئن شویم همه

of these systems working and protect  the systems that are protecting us.  

این سیستم‌ها کار می‌کنند و از سیستم‌هایی که از ما محافظت می‌کنند محافظت می‌کنیم.

Because all of that CO2 and heat that the ocean  is absorbing is actually coming at a cost.  

زیرا تمام آن CO2 و گرمایی که اقیانوس جذب می کند در واقع هزینه دارد.

The ocean is warming and rising and acidifying,  and we even have evidence now that we’re changing  

اقیانوس در حال گرم شدن، بالا آمدن و اسیدی شدن است، و ما حتی اکنون شواهدی داریم که نشان می‌دهد

the basic circulation of the ocean, which  changes the way it regulates temperature.  

گردش اولیه اقیانوس را تغییر می‌دهیم، که نحوه تنظیم دما را تغییر می‌دهد.

So the first thing we need to do is really just  protect those systems that are protecting us.  

بنابراین اولین کاری که باید انجام دهیم این است که واقعاً از سیستم هایی که از ما محافظت می کنند محافظت کنیم.

But how do we more actively engage the  ocean in our climate strategies? What  

اما چگونه می‌توانیم اقیانوس را فعال‌تر در استراتژی‌های آب و هوایی خود درگیر کنیم؟

can we do to really use the ocean  to help us reduce emissions and to  

برای کمک به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و

adapt to the impacts of climate change?  What does that practically look like?

سازگاری با تأثیرات تغییرات آب و هوایی، چه کاری می توانیم انجام دهیم تا واقعاً از اقیانوس استفاده کنیم؟ عملاً چه شکلی است؟

Well, we know that coastal ocean  ecosystems like mangroves or  

خوب، ما می‌دانیم که اکوسیستم‌های اقیانوسی ساحلی مانند حرا یا

seagrasses or salt marshes are some of the  most effective caron sinkns on the planet.  

علف‌های دریایی یا باتلاق‌های نمکی برخی از مؤثرترین غرق‌های کارون روی این سیاره هستند.

Acre for acre, they can absorb ten times more  carbon than a forest on land. And that carbon is  

هکتار به هکتار، آنها می توانند ده برابر بیشتر از یک جنگل در خشکی کربن جذب کنند. و این کربن

very deep in the soils so that it can stay there  for thousands of years if we leave it undisturbed.  

بسیار عمیق در خاک است به طوری که اگر آن را دست نخورده رها کنیم می تواند هزاران سال در آنجا بماند.

The problem is that we’re not leaving it  undisturbed; we are destroying these places.

مشکل این است که ما آن را بدون مزاحمت رها نمی‌کنیم. ما در حال تخریب این مکان ها هستیم.

We’ve lost 20 to 50 percent of  them already, and we lose more  

ما در حال حاضر 20 تا 50 درصد از آنها را از دست داده ایم و هر سال تعداد بیشتری از آنها را از دست داده ایم

every year. And all of that is creating  emissions. But if we protect those places,  

. و همه اینها باعث ایجاد انتشار گازهای گلخانه ای می شود. اما اگر از آن مکان‌ها محافظت کنیم،

then those emissions stop. Just like if  you shut off a coal-fired power plant.  

آنگاه انتشار گازهای گلخانه‌ای متوقف می‌شود. درست مانند زمانی که یک نیروگاه زغال سنگ را خاموش کنید.

And if we restore those places, then we can  actually absorb even more carbon. But the  

و اگر آن مکان‌ها را بازسازی کنیم، در واقع می‌توانیم کربن بیشتری جذب کنیم. اما

power of the ocean isn’t limited just to reducing  emissions. The ocean can also help us to adapt to  

قدرت اقیانوس فقط به کاهش انتشار گازهای گلخانه ای محدود نمی شود. اقیانوس همچنین می‌تواند به ما کمک کند تا با

the impacts of climate change we already feel and  that we know will be here with us for decades.

تأثیرات تغییرات آب و هوایی که قبلاً احساس می‌کنیم و می‌دانیم که برای دهه‌ها اینجا با ما خواهد بود سازگار شویم.

Those same mangroves can actually  protect coastal communities by buffering  

همین مانگروها واقعاً می‌توانند با محافظت از جوامع ساحلی

them against more intense coastal  storms and slowing wind and waves.

در برابر طوفان‌های شدیدتر ساحلی و کاهش باد و امواج، از جوامع ساحلی محافظت کنند.

Another example, oysters. In New York City,  they’re using oysters to help reduce the risk  

مثال دیگر، صدف. در شهر نیویورک، آن‌ها از صدف‌ها برای کمک به کاهش خطر

of major floods and flood damage like they saw  during Superstorm Sandy in 2012. The idea is that  

سیل‌های بزرگ و خسارات سیل استفاده می‌کنند، مانند آنچه در طوفان ابری سندی در سال 2012 مشاهده کردند. ایده این است که

these reefs form dense places that force water  from nooks and crannies that slow it down. So  

این صخره‌ها مکان‌های متراکمی را تشکیل می‌دهند که آب را از گوشه‌ها و شکاف‌ها خارج می‌کند و باعث کاهش سرعت آن می‌شود. . بنابراین

by the time it hits the shore, it actually has  less power and therefore can do less damage.

تا زمانی که به ساحل می‌رسد، در واقع قدرت کمتری دارد و بنابراین می‌تواند آسیب کمتری وارد کند.

And at the same time, they’re creating aquatic  parks and places where people can gather and be  

و در عین حال، آنها پارک‌های آبی و مکان‌هایی را ایجاد می‌کنند که مردم بتوانند در آن جمع شوند و

with nature. Because the truth is that in this  new climate reality that we’ve created, we will  

با طبیعت باشند. زیرا حقیقت این است که در این واقعیت آب و هوایی جدید که ایجاد کرده‌ایم،

have to learn how to live with water and with the  ocean in new ways. And so what better ways to do  

باید یاد بگیریم که چگونه با آب و اقیانوس به روش‌های جدیدی زندگی کنیم. و بنابراین، چه راه‌هایی بهتر

that than with the creatures that actually have  evolved to live in these land and sea interfaces?  

از موجوداتی که واقعاً برای زندگی در این رابط‌های خشکی و دریایی تکامل یافته‌اند، برای انجام این کار؟

And these are real solutions that are being  implemented in real places based on what we  

و این‌ها راه‌حل‌های واقعی هستند که بر اساس آنچه اکنون درباره اقیانوس می‌دانیم، در مکان‌های واقعی پیاده‌سازی می‌شوند

know about the ocean now. And yet the National  Oceanic and Atmospheric Association of the  

. با این حال، انجمن ملی اقیانوسی و جوی

United States estimates that 80 percent of the  ocean is unmapped, unexplored and unobserved.  

ایالات متحده تخمین می زند که 80 درصد از اقیانوس نقشه برداری نشده، کاوش نشده و مشاهده نشده است.

So there is so much more out there that we could  be doing and thinking about as climate solutions,  

بنابراین خیلی چیزهای بیشتری وجود دارد که می‌توانیم به عنوان راه‌حل‌های اقلیمی انجام دهیم و به آن فکر کنیم،

and so much that we’re just still  getting our imaginations around.

و آنقدر چیزهای زیادی وجود دارد که هنوز هم تخیل‌مان را به کار می‌گیریم.

For example, what if we could actually harness  the power of the ocean’s wind and waves and tides  

برای مثال، چه می‌شود اگر واقعاً بتوانیم از نیروی باد اقیانوس و امواج و جزر و مد

to produce power?

برای تولید نیرو استفاده کنیم؟

The International Energy Agency estimates  that offshore wind alone could produce  

آژانس بین‌المللی انرژی تخمین می‌زند که باد فراساحلی به تنهایی می‌تواند

enough energy for the Earth and  17 other planets, carbon-free.  

انرژی کافی برای زمین و ۱۷ سیاره دیگر بدون کربن تولید کند.

And at the same time, we could actually be  providing power to coastal communities and  

و در عین حال، ما واقعاً می‌توانیم برای جوامع ساحلی و

islands that don’t benefit from  our current grids and systems.

جزایری که از شبکه‌ها و سیستم‌های فعلی ما بهره نمی‌برند، نیرو ارائه کنیم.

And if we’re really smart about it, we can  plan and design these systems so that we’re  

و اگر واقعاً در این مورد هوشمند باشیم، می‌توانیم این سیستم‌ها را برنامه‌ریزی و طراحی کنیم تا بتوانیم

creating artificial reefs that could  support wildlife and aquaculture and  

صخره‌های مصنوعی ایجاد کنیم که می‌توانند از حیات وحش و آبزی پروری حمایت کنند و به

help up grow food and sequester carbon and  actually help the ocean instead of harm it.

رشد غذا و جذب کربن کمک کنند و در واقع به جای آسیب رساندن به اقیانوس به آن کمک کنند.

Or what if we could harness more  of the ocean’s biological power  

یا اگر بتوانیم بیشتر از نیروی بیولوژیکی اقیانوس

to help us in this fight against climate change?

برای کمک به ما در مبارزه با تغییرات آب و هوایی استفاده کنیم، چه؟

For example, kelp. Kelp is one of the  fastest-growing organisms on the planet. It can  

به عنوان مثال، کلپ. کلپ یکی از موجودات زنده‌ای است که سریع‌ترین رشد را در این سیاره دارد. می‌تواند

grow two feet per day. What if we could actually  restore the world’s kelp forests and actually  

روزانه دو فوت رشد کند. اگر واقعاً بتوانیم جنگل‌های کلپ دنیا را احیا کنیم و در واقع

grow kelp at a scale that we could use all of  that growing power to help us sequester carbon?

در مقیاسی بتوانیم کلپ را پرورش دهیم که بتوانیم از همه آن قدرت رو به رشد برای کمک به جذب کربن استفاده کنیم؟

Now, that’s likely to be a lot cheaper than  trying to deploy human-made technologies  

اکنون، این احتمالاً بسیار ارزان‌تر از تلاش برای استقرار فناوری‌های ساخت بشر

out into the middle of the ocean to sequester  carbon. And it’s likely to be a lot less risky  

در وسط اقیانوس برای جذب کربن است. و احتمالاً خطر بسیار کمتری

than changing the ocean’s chemistry or engineering  the ocean, because we’d actually be working with  

نسبت به تغییر شیمی اقیانوس یا مهندسی اقیانوس دارد، زیرا ما در واقع به

the natural systems instead of against them.  And we’d probably have a lot of kelp left over  

جای مقابله با آنها، با سیستم‌های طبیعی کار می‌کنیم. و احتمالاً کلپ زیادی باقی مانده است

that we could use to feed ourselves  and feed animals and create plastic  

که می‌توانیم از آن برای غذا دادن به خود و تغذیه حیوانات و ایجاد

alternatives that would also help us to lower  our footprint on the planet. And this is just  

جایگزین‌های پلاستیکی استفاده کنیم که به ما کمک می‌کند تا ردپای خود را در این سیاره کاهش دهیم. و این فقط

a sampler of the types of solutions that the  ocean has to offer for the climate crisis.

نمونه‌ای از انواع راه‌حل‌هایی است که اقیانوس برای بحران آب و هوا ارائه می‌کند.

The key is that we have to think about the ocean  

نکته کلیدی این است که ما باید به اقیانوس

as a source of solutions that we can  be using and enlist it in this fight.  

به عنوان منبع راه حلی فکر کنیم که بتوانیم از آن استفاده کنیم و آن را در این مبارزه به خدمت بگیریم.

And these aren’t easy solutions. The time for that  has passed. We don’t have any easy solutions left.

و اینها راه حل های آسانی نیستند. زمان آن گذشت. ما هیچ راه حل آسانی نداریم.

And these aren’t excuses for not doing  other things, these are not silver bullets.  

و اینها بهانه ای برای انجام ندادن کارهای دیگر نیستند، اینها گلوله های نقره ای نیستند.

So we still have to do the hard work of  reducing and getting rid of fossil fuels,  

بنابراین ما هنوز باید کار سخت کاهش و خلاص شدن از سوخت‌های فسیلی را انجام دهیم،

and we still have to do the hard work of  making sure that the most vulnerable among us  

و هنوز باید کار سخت را انجام دهیم تا مطمئن شویم که آسیب‌پذیرترین افراد در میان ما

will be able to adapt and thrive  in the new climate reality.

قادر خواهند بود با واقعیت آب و هوایی جدید سازگار شوند و رشد کنند.

But the ocean is a powerful source of solutions  that we’ve overlooked for far too long.  

اما اقیانوس منبع قدرتمندی از راه‌حل‌هایی است که ما برای مدت طولانی از آن غافل شده‌ایم.

And so we need to think about how we really  integrate it into our strategies now. And that  

و بنابراین باید به این فکر کنیم که اکنون چگونه آن را در استراتژی‌های خود ادغام می‌کنیم. و این

comes down to a fundamental change in mindset,  which is instead of thinking about how we save  

به یک تغییر اساسی در طرز فکر منتهی می شود، که به جای فکر کردن به این که چگونه  اقیانوس را نجات دهیم

the ocean, we should be thinking about how  we can help the ocean save us. Thank you!

، باید به این فکر کنیم که چگونه می توانیم به اقیانوس کمک کنیم تا ما را نجات دهد. متشکرم!

So, you see the letter T, you look it up,  

بنابراین، شما حرف T را می بینید، آن را نگاه می کنید،

you see the symbol for tt, the true T,  but the sound is often not a true T.

نماد tt، T واقعی را می بینید، اما صدا اغلب T واقعی نیست.

And yet the National Oceanic and Atmospheric  Association of the United States.

و با این حال انجمن ملی اقیانوسی و جوی ایالات متحده.

She definitely said united. With a flap T even  though the dictionary says united with a true T.

او قطعا گفت متحد است. با یک فلپ T حتی اگر فرهنگ لغت می‌گوید با یک T واقعی متحد می‌شود.

I hope this video has shed  sine light now how often  

امیدوارم این ویدیو اکنون چندبار

that T sound is changed in natural spoken English.

این صدای T را در زبان انگلیسی گفتاری طبیعی تغییر داده باشد.

If you’re curious about American English  pronunciation and want to learn more,  

اگر در مورد تلفظ انگلیسی آمریکایی کنجکاو هستید و می‌خواهید بیشتر بدانید،

check out this video next and be sure to subscribe  to my channel on YouTube with notifications on  

این ویدیوی بعدی را بررسی کنید و حتماً در کانال من در YouTube با اعلان‌هایی در   مشترک شوید

so you never miss a lesson. That’s it and  thanks so much for using Rachel’s English.

تا هرگز درسی را از دست ندهید. همین است و از اینکه از انگلیسی Rachel استفاده کردید بسیار سپاسگزارم.