Love idioms - English vocabulary (Part 1)

Welcome to our first class on love and relationships idioms!

به اولین کلاس ما در مورد اصطلاحات عشق و روابط خوش آمدید!

Let's begin! Let's imagine you see someone, and instantly...

شروع کنیم! بیایید تصور کنیم کسی را می بینید و فوراً ...

Love happens!

عشق اتفاق می افتد!

Instantly,

فورا،

love!

عشق!

We can say it's "love at first sight",

می توانیم بگوییم "عشق در نگاه اول" است،

so when you begin to feel love for someone for the first time,

بنابراین وقتی برای اولین بار شروع به احساس عشق به کسی می کنید

you "fall in love with them",

، "عاشق او می شوید"

or "you fall for them".

یا "عاشق او می شوید".

So, in this case,

بنابراین، در این مورد،

He fell for her, or he fell in love with her.

او عاشق او شد، یا عاشق او شد.

Be careful, remember, "fall" is present,

مراقب باشید، به یاد داشته باشید، "سقوط" حال است،

past of "fall"?

گذشته "سقوط"؟

"fell"

"افتاد"

Not "felt".

نه "احساس".

Many people in spelling write it "felt",

خیلی ها در املا می نویسند "احساس"،

It's not, it's "fall"... "fer"... "fell"... F***

این نیست، "سقوط" است... "فر"... "افتاد"... F***

Then, they start talking :

سپس، شروع به صحبت می کنند:

- "Hi, you're really pretty"

- "سلام، شما واقعاً هستید" زیبا"

- "You're really handsome"

- "تو واقعاً خوش تیپ هستی"

- "You look really good today"

- "تو امروز واقعاً خوب

- "Oh so do you hihihihihihihi"

به نظر می‌رسی" - "اوه، تو هم هیههههههههی"

Then, something happens :

سپس، اتفاقی می‌افتد:

You both decide "ok you're my boyfriend, ok you're my girlfriend",

هر دو تصمیم می‌گیرید "باشه دوست پسر من هستی، باشه تو دوست دختر منی"

you "get together" or you "get with that person".

شما "با هم جمع می شوید" یا "با آن شخص همراه می شوید".

So, in that case, we can say :

بنابراین، در این صورت می‌توان گفت:

They got together,

آنها با هم جمع شدند

or, he/she got with him/her

، یا او با او همراه شد،

you can say it both ways.

می‌توانید به هر دو صورت بگویید.

Your relationship begins.

رابطه شما شروع می شود.

So, when you're in a relationship,

بنابراین، وقتی در یک رابطه هستید،

maybe this will happen :

شاید این اتفاق بیفتد

you might need to explain that actually, you're not single,

: ممکن است لازم باشد توضیح دهید که در واقع شما مجرد نیستید،

you have a boyfriend, you have a girlfriend,

دوست پسر دارید، دوست دختر دارید،

or maybe,

یا شاید

you're involved with someone.

با کسی درگیر هستید.

For this, you would say :

برای این، می‌گویید:

you are seeing someone, or

کسی را می‌بینید یا

you're dating someone.

با کسی قرار ملاقات می‌دهید.

Be careful with the word "date",

مراقب کلمه "تاریخ" باشید،

because in latin languages, it can mean a different thing,

زیرا در زبان های لاتین می تواند معنی دیگری داشته باشد،

Watch this video here to see an explanation of that.

برای مشاهده توضیح آن، این ویدیو را اینجا ببینید.

So, he's asked the question

بنابراین، او این سوال را پرسیده است که

"Are you single?" or "Do you have a boyfriend?",

"آیا شما مجرد هستید؟" یا "دوست پسر داری؟"،

"Are you seeing anyone?"

"کسی را می بینی؟"

She could say :

او می تواند بگوید:

"Sorry, I'm seeing someone."

"ببخشید، من کسی را می بینم."

"I'm not single", "I'm in a relationship", "I'm involved with someone",

«من مجرد نیستم»، «در رابطه هستم»، «با یکی درگیرم»،

"I'm seeing someone"

«کسی را می بینم»

or yes, "I'm dating someone".

یا بله، «با یکی قرار می گذارم».

Then, unfortunately,

سپس، متاسفانه،

one day, maybe this will happen :

یک روز، شاید این اتفاق بیفتد:

Terrible! So, if one of the people in the relationship

وحشتناک! بنابراین، اگر یکی از افراد در رابطه،

kisses someone else or does something with someone else,

شخص دیگری را ببوسد یا کاری با دیگری انجام دهد،

we'd say they cheated.

می گوییم خیانت کرده است.

Or, we could say they cheated on the other person

یا می‌توانیم بگوییم به طرف مقابل خیانت کرده‌اند،

So in this case, it would be :

پس در این مورد چنین خواهد بود:

"He cheated on her

«او با او به او خیانت

with her",

کرد»

the other woman, or other guy, whatever the situation is.

، زن دیگر یا پسر دیگر، هر شرایطی که باشد.

I've seen students doing this for this,

من دانش‌آموزان را دیده‌ام که برای این کار می‌کنند،

English people, we don't use that,

انگلیسی‌ها، ما از آن استفاده نمی‌کنیم،

for us, it just means a boar or horns,

برای ما فقط به معنای گراز یا شاخ است،

but it has no connection to this situation.

اما ارتباطی با این وضعیت ندارد.

So if you do this to English person,

بنابراین اگر این کار را با یک فرد انگلیسی

we don't know what that means.

انجام دهید، ما نمی دانیم این به چه معناست.

So, if this happens in a relationship, what could happen next?

بنابراین، اگر این اتفاق در یک رابطه بیفتد، بعد چه اتفاقی می‌افتد؟

Of course, if someone cheats on the other person,

البته، اگر کسی به طرف مقابل خیانت کند،

probably they're going to break up.

احتمالاً از هم جدا خواهد شد.

To break up means to end the relationship, to finish with that person.

جدا شدن یعنی پایان دادن به رابطه، پایان دادن به آن شخص.

We could say, "she.." what's the past of "break"?

می‌توانیم بگوییم، "او..." گذشته "شکستن" چیست؟

"Broke".

"شکست".

Or we can say "split", in the past,

یا می توان گفت «شکاف»، در گذشته

it's irregular, "split" again.

، نامنظم است، دوباره «شکاف».

We can say "she broke up/she split up with him"

می‌توانیم بگوییم "او جدا شد/از او جدا شد"

If you want to break up with someone,

اگر می‌خواهی از کسی جدا شوی،

you can, you could say this,

می‌توانی، می‌توانی این را بگوییم،

"I'm breaking up with you",

"از تو جدا می‌شوم"، "می‌خواهم جدا شوم

"I want to break up".

".

Let's do a bonus idiom!

بیایید یک اصطلاح جایزه بسازیم!

So, it's a sad story!

بنابراین، این یک داستان غم انگیز است!

First, they fell in love, they fell for eachother,

اول عاشق هم شدند

then, they got together, they were a lovely couple,

، بعد همدیگر را دوست داشتند، بعد با هم جمع شدند، زوج دوست داشتنی بودند

then, he cheated on her,

، بعد او به او خیانت کرد

then, she broke up with him, they broke up,

، سپس او از او جدا شد، آنها از هم جدا شدند،

but what usually happens in this situation?

اما معمولاً در این شرایط چه اتفاقی می افتد. ?

6 months later, maybe...

6 ماه بعد شاید...

They're not broken up anymore,

دیگه از هم جدا نشدن،

they're together again,

دوباره با هم هستن،

how do we say "to start a relationship"?

چطوری بگیم "برای شروع رابطه"؟

Here, we can say "they got together",

در اینجا می‌توانیم بگوییم «آنها با هم جمع شدند»،

but we want to say "again", a repeat of something.

اما می‌خواهیم بگوییم «دوباره»، تکرار چیزی.

Which preposition means "again" or "a repeat of something"?

کدام حرف اضافه به معنای «دوباره» یا «تکرار چیزی» است؟

Of course : "back". "They got back together"

البته: "بازگشت". "آنها دوباره به هم رسیدند"

So, this would mean

بنابراین، این بدان معنی است

they started a relationship again.

که آنها دوباره یک رابطه را شروع کردند.

I hope you liked today's class,

امیدوارم کلاس امروز را دوست داشته باشید،

if you wanna see more, you can subscribe,

اگر می خواهید بیشتر ببینید، می توانید مشترک شوید

or click here to see "Love Idioms part 2"

یا اینجا را کلیک کنید تا "عبارات عاشقانه قسمت 2"

You can now be a part of Papa Teach Me!

را ببینید. اکنون می توانید بخشی از Papa Teach Me باشید!

Help us make our next video and get rewards!

به ما کمک کنید ویدیوی بعدی خود را بسازیم و جوایزی دریافت کنیم!

Improve your English with exclusive content made entirely by us,

زبان انگلیسی خود را با محتوای انحصاری که کاملاً توسط ما ساخته شده است،

worksheets, monthly Q&A sessions,

کاربرگ‌ها، جلسات ماهانه پرسش و پاسخ بهبود دهید

see yourself in a future lesson,

، خودتان را در یک درس آینده ببینید،

or even get a special English video lesson made just for you!

یا حتی یک درس ویدیویی انگلیسی ویژه که فقط برای شما ساخته شده است را دریافت کنید!

Click this link to find out more!

برای اطلاعات بیشتر روی این لینک کلیک کنید!