Use the STAR METHOD for success in your JOB INTERVIEW

Ladies and gentlemen, boys and girls, it's job interview time again.

خانم ها و آقایان، دختران و پسران، دوباره وقت مصاحبه شغلی است.

Yeah.

آره

And do you know what?

و میدونی چیه؟

The powers that be, that means the people that do stuff, have invented a new scary technique.

قدرت‌ها، یعنی افرادی که کارها را انجام می‌دهند، یک تکنیک ترسناک جدید اختراع کرده‌اند. به

I think it's scary.

نظر من ترسناک است. به آن

It's called the star method.

روش ستاره می گویند.

So, job interviews are always awkward, especially if you have to do them in English.

بنابراین، مصاحبه های شغلی همیشه ناخوشایند هستند، به خصوص اگر مجبور باشید آنها را به زبان انگلیسی انجام دهید.

And if English is not your native language, it's going to be more difficult.

و اگر انگلیسی زبان مادری شما نباشد، دشوارتر خواهد بود.

But do you know what?

اما میدونی چیه؟

This is actually a really good thing to help you, and I'm quite surprised because when

این واقعاً چیز خوبی است که به شما کمک می کند ، و من کاملاً متعجبم زیرا وقتی برای

I first encountered the star method-hi, Ang, thank you-a student wanted me to teach them

اولین بار با روش ستاره روبرو شدم - سلام، آنگ، متشکرم - یک دانش آموز از من می خواست که روش ستاره را به آنها آموزش دهم

the star method, or go through some mock or fake interview practice.

، یا از طریق مسخره کردن تمرین مصاحبه ساختگی

And I was like, "Yeah, sure, let's sit down and have a good interview."

و من اینطور گفتم: "آره، حتماً، بیا بنشینیم و یک مصاحبه خوب داشته باشیم."

And my student introduced me to the star technique, and I thought, "Oh, this is going to be hard.

و شاگردم من را با تکنیک ستاره آشنا کرد، و من فکر کردم، "اوه، این کار سختی خواهد بود.

I'm going to have to learn something, or it's going to be technical, but it's actually quite

من باید چیزی یاد بگیرم، یا فنی خواهد بود، اما در واقع بسیار

easy and it's actually really good for you to learn, so this is why I'm teaching you."

آسان است و در واقع واقعاً واقعاً واقعاً دشوار است. برای شما خوب است که یاد بگیرید، بنابراین به همین دلیل است که به شما آموزش می دهم."

It's not really a new thing.

واقعا چیز جدیدی نیست.

I was worried that it was a whole new process, that they'd ask you really scary new questions,

من نگران بودم که این یک روند کاملاً جدید بود، که آنها از شما سؤالات جدید و واقعاً ترسناکی می پرسند،

but there are some things that they will ask you generically, which means all the time,

اما چیزهایی وجود دارد که آنها به طور کلی از شما می پرسند، یعنی همیشه

about your job experience, about everything you've ever done in your life.

در مورد تجربه شغلی شما، در مورد همه چیزهایی که دارید. تا به حال در زندگی شما انجام شده است.

I'm joking.

من شوخی میکنم.

They just want the details.

آنها فقط جزئیات را می خواهند.

So the first thing that I thought was, "Oh, if I'm in a job interview, how do I know that

بنابراین اولین چیزی که فکر کردم این بود: "اوه، اگر من در یک مصاحبه شغلی باشم، از کجا بدانم که

they want me to use the star method?

آنها از من می خواهند از روش ستاره استفاده کنم؟

Is...

...

Like...

مانند ...

And what is the star method, and why is it called a star?"

و روش ستاره چیست؟ و چرا به آن ستاره می گویند؟

So then I calmed down, and I checked some resources, and I found out the star method

پس آرام شدم و برخی منابع را بررسی کردم و متوجه شدم که روش ستاره

stands for-ready for it-situation, task, job, action, and then the result.

برای آن آماده است - موقعیت، وظیفه، کار، اقدام و سپس نتیجه.

So then I thought, "Well, how do I know what...

پس فکر کردم، "خب، از کجا بدانم چیست... چه

When to use this?"

زمانی از این استفاده کنم؟"

So if someone says, "Hi.

بنابراین اگر کسی بگوید، "سلام،

What's your name?"

نام شما چیست؟"

"Well, my mom gave me the name Ronnie when I was born, and then I use it when I...

"خب، مادرم وقتی به دنیا آمدم نام رونی را به من داد و بعد از آن وقتی استفاده کردم... می

You know, people ask me what my name is, and I tell them, and then they know my name."

دانید، مردم از من می پرسند نام من چیست و من به آنها می گویم و سپس نام من را می دانند."

But it isn't as complicated as this.

اما به این پیچیدگی نیست. به دلیل نوع سوالی که از شما می پرسند،

You will know exactly when they're looking for their star method answers because of the

دقیقاً متوجه خواهید شد که چه زمانی به دنبال پاسخ روش ستاره خود هستند

kind of question they ask you.

.

Thank you.

متشکرم.

It gets easier.

راحت تر می شود.

So you don't have to use the star method for everything.

بنابراین لازم نیست برای همه چیز از روش ستاره استفاده کنید.

We're going to ask you things like "Give me an example of", or "Tell me about a time when".

ما از شما چیزهایی مانند "به من یک مثال بزنید" یا "درباره زمانی به من بگویید" بپرسیم.

So these are going to be your clues to know, "Oh, yeah, yeah, yeah, yeah, okay, it's time

بنابراین، اینها سرنخ‌های شما خواهند بود که بدانید، "اوه، بله، بله، بله، بله، خوب، وقت آن است

to use my magical star method and get this job."

که از روش ستاره جادویی من استفاده کنم و این شغل را بدست آوریم."

Companies like Amazon, Procter & Gamble, maybe Google, I don't know, but a lot of big companies

شرکت هایی مانند آمازون، پروکتر اند گمبل، شاید گوگل، من نمی دانم، اما بسیاری از شرکت های بزرگ

nowadays are using this technique or this method.

امروزه از این تکنیک یا این روش استفاده می کنند.

And I guess they've just decided, like, "Yeah, let's use the star method.

و من حدس می‌زنم که آنها به تازگی تصمیم گرفته‌اند، مانند: "آره، بیایید از روش ستاره استفاده کنیم.

That's cool.

این عالی است.

We like this."

ما این را دوست داریم."

What they're really doing is they're not looking for your generic answers, like, "Yesterday

کاری که آنها واقعاً انجام می دهند این است که آنها به دنبال پاسخ های عمومی شما نیستند، مانند "دیروز

I went to the store, I didn't have any milk, so I got some milk, and now I have some milk.

به فروشگاه رفتم، شیر نداشتم، بنابراین مقداری شیر گرفتم، و اکنون کمی شیر دارم.

I solved a problem."

حل کردم. مشکل."

What they want to know is the way you think about things, your behaviour during things,

چیزی که آنها می خواهند بدانند طرز فکر شما در مورد چیزها، رفتار شما در طول کارها

and the outcome of things.

و نتیجه کارها است.

So, I mean, you could just lie the whole time, too, and make up stories, but don't do that.

بنابراین، منظورم این است که شما هم می توانید تمام مدت دروغ بگویید و داستان بسازید، اما این کار را نکنید.

Apparently that's wrong.

ظاهرا این اشتباه است.

But do it.

اما انجامش بده

Make it up.

درستش کن

But make sure you make it up well and it's a good story, and then they'll hire you.

اما مطمئن شوید که آن را خوب درست کرده اید و داستان خوبی است و بعد شما را استخدام می کنند.

It's all about the bollocks and the bullshit.

همه چیز در مورد بولوک ها و مزخرفات است.

So let's go.

پس بزن بریم.

Bullshit number one situation.

وضعیت مزخرف شماره یک

They're going to give you a task.

آنها به شما یک وظیفه می دهند.

Example.

مثال. برای

"Give me an example of conflict at your job."

من مثالی از تعارض در کارتان بگویید.

And you think, "Oh, man, I've never had conflict at my job."

و شما فکر می کنید، "اوه، مرد، من هرگز در کارم درگیری نداشته ام."

Apparently they don't want to hear that answer, but you can tell them, be honest, and say,

ظاهراً آنها نمی خواهند این پاسخ را بشنوند، اما می توانید به آنها بگویید، صادق باشید و بگویید:

"Do you know what?

"آیا می دانید چیست؟

Honestly, I've never had conflict at my job."

راستش را بخواهید، من هیچ وقت در کارم درگیری نداشته ام."

And then they...

و سپس آنها...

"Uh-oh.

"اوه-اوه.

I have to think of a different question.

من باید به یک سوال متفاوت فکر کنم.

Okay.

باشه. از

Tell me about a time when you made a mistake at your job."

زمانی به من بگو که در شغلت اشتباه کردی."

Don't talk about, I don't know, some party mistake that you made.

در مورد اشتباه حزبی که مرتکب شدید صحبت نکنید، نمی دانم.

Make sure it's professional.

مطمئن شوید که حرفه ای است.

So what they want, the situation, they want you to give details.

بنابراین آنها چه می خواهند، وضعیت، آنها می خواهند شما جزئیات را ارائه دهید.

They want you to tell them a story.

آنها از شما می خواهند که برای آنها داستانی تعریف کنید.

And again, it could be made up or not real.

و دوباره، می‌توان ساخت یا واقعی نبود.

So they want you to tell you exactly when it happened.

بنابراین آنها از شما می خواهند که دقیقاً به شما بگویید چه زمانی این اتفاق افتاده است.

So you don't have to go into a great detail, but they want to know when it happened, where

بنابراین لازم نیست وارد جزئیات شوید، اما آنها می خواهند بدانند که چه زمانی اتفاق افتاده است، کجا اتفاق

it happened, why, stuff like that.

افتاده است، چرا، چیزهایی از این دست.

If you're nervous, you can just kind of...

اگر عصبی هستید، می توانید به نوعی...

Okay.

باشه.

So...

پس...

Don't do it like that.

اینطوری نکن.

"Tell me about a time when you made a mistake."

"درباره زمانی که اشتباه کردی به من بگو."

Oh, yeah.

اوه، آره

So three years ago, when I was working for Johnson & Johnson, we had a great team of

بنابراین، سه سال پیش، زمانی که برای جانسون و جانسون کار می‌کردم، ما یک تیم عالی از

really productive people, but there was, you know, one person who kind of wasn't pulling

افراد واقعاً سازنده داشتیم، اما، می‌دانید ، یک نفر بود که به نوعی

their weight or wasn't doing a good job.

وزن خود را بالا نمی‌برد یا کارش را خوب انجام نمی‌داد. .

So you've set the stage, you've told them the story.

بنابراین شما صحنه را آماده کرده اید، داستان را به آنها گفته اید.

Next is the task.

بعدی وظیفه است.

Okay?

باشه؟

The task is describe your responsibility.

وظیفه این است که مسئولیت خود را توصیف کنید.

So what's your role in this?

پس نقش شما در این زمینه چیست؟ باید

What did you have to do?

چیکار میکردی؟

It was my job to make sure that the people on the production line were actually doing

وظیفه من این بود که مطمئن شوم افرادی که در خط تولید هستند واقعاً

a good job, there was no conflict on the line, everyone was getting along with each other,

کارشان را خوب انجام می دهند، هیچ درگیری در خط وجود نداشت، همه با هم کنار می آمدند،

but more importantly, they were doing their job well, with quality control.

اما مهمتر از آن، آنها کار خود را به خوبی و با کیفیت انجام می دادند. کنترل.

Okay.

باشه.

And the action, they want to know the steps that you took.

و عمل، آنها می خواهند بدانند مراحلی که شما برداشته اید.

Okay.

باشه.

So what I did is I implemented a new routine.

بنابراین کاری که انجام دادم این بود که یک روال جدید را اجرا کردم.

So every morning when people came in, we'd have some coffee for them, we'd give them

بنابراین هر روز صبح که مردم وارد می‌شدند، برایشان قهوه می‌نوشیدیم،

some donuts and some cookies if they wanted, and we made sure that the people were kind

اگر می‌خواستند به آن‌ها دونات و کلوچه می‌دادیم، و مطمئن شدیم که مردم

of in, like, a better mindset with each other so that their productivity in the day would

طرز فکر بهتری با هر کدام دارند. دیگر به طوری که بهره وری آنها در روز

be actually more productive.

در واقع بهره وری بیشتری داشته باشد.

They would be happier, they'd have coffee, they wouldn't have to buy it, it'd be a good

آنها خوشحال تر می شوند، قهوه می نوشند، مجبور نیستند آن را بخرند،

scene, a better workplace.

صحنه خوبی است، محل کار بهتری.

And then they want to know the result.

و سپس آنها می خواهند نتیجه را بدانند.

So the result.

پس نتیجه.

Your achievements.

دستاوردهای شما

What did you do?

چه کار کردین؟

The resolution, and then what happened in the long term.

قطعنامه، و سپس آنچه در دراز مدت اتفاق افتاد.

So it's all good if you tell them, you know, we bought them coffee and donuts, they were

بنابراین اگر به آنها بگویید خوب است، می دانید، ما برای آنها قهوه و دونات خریدیم، آنها

happy, but you want to tell them how you changed the way that the company operates in the long

خوشحال شدند، اما شما می خواهید به آنها بگویید که چگونه نحوه عملکرد شرکت را در دراز

term.

مدت تغییر دادید.

And you say, I implemented new hiring structures, I made sure that the company had better benefit

و شما می گویید، من ساختارهای جدید استخدام را اجرا کردم، مطمئن شدم که شرکت بسته های سود بهتری دارد

packages.

.

You always want to make it seem that you did everything the right way.

شما همیشه می خواهید اینطور به نظر برسد که همه چیز را درست انجام داده اید.

You can't say "we", "oh, my team and I", no.

شما نمی توانید بگویید "ما"، "اوه، تیم من و من"، نه.

Although you had a team working for you, you want to show the person that you took the

اگرچه شما تیمی داشتید که برای شما کار می کرد، اما می خواهید به شخص نشان دهید که رهبری را بر عهده گرفته اید

lead.

.

Okay?

باشه؟

I did this, and in the long term, I made the whole thing better.

من این کار را انجام دادم و در دراز مدت، همه چیز را بهتر کردم.

I improved productivity, I decreased downtime.

بهره وری را افزایش دادم، زمان از کار افتادگی را کاهش دادم.

Words like these are always wonderful in a job interview.

کلماتی از این دست همیشه در یک مصاحبه شغلی فوق العاده هستند.

As I told you, these questions monitor the way that you think about things.

همانطور که به شما گفتم، این سوالات بر نحوه تفکر شما در مورد چیزها نظارت می کند.

Are you able to make your paragraphs in a fashion that is logical?

آیا می توانید پاراگراف های خود را به شیوه ای منطقی بسازید؟

Are you going like, oh, well, so after that, and then here, you want to make sure that

آیا می خواهید پس از آن، اوه، خوب، و سپس اینجا، می خواهید مطمئن شوید که

you follow these tasks so it's logical and in a good order.

این وظایف را دنبال می کنید تا منطقی و منظم باشد.

And this is what's going to help you when you're trying to do it in English, because

و این چیزی است که به شما کمک می کند وقتی می خواهید آن را به زبان انگلیسی انجام دهید، زیرا

you need to have these steps, these four steps perfect.

شما باید این مراحل را داشته باشید، این چهار مرحله کامل هستند.

One, two, three, four.

یک دو سه چهار.

Situation, what's happened, what did you do, how did you do it, and then the result.

موقعیت، چه اتفاقی افتاده است، چه کار کردید ، چگونه آن را انجام دادید، و سپس نتیجه.

And it also, this is a scary one, it's going to tell you your ability to communicate with

و همچنین، این ترسناک است، توانایی شما در برقراری ارتباط با مردم را به شما می گوید

people.

.

During the job interview, you're communicating with the interviewer, the person's interviewing

در طول مصاحبه شغلی، شما با مصاحبه کننده ارتباط برقرار می کنید، آن شخص با شما مصاحبه می کند

you, but they're also seeing how you communicate with your team or the people that you had

، اما آنها همچنین می بینند که چگونه با تیم خود یا افرادی که باید به آنها

to help.

کمک می کردید ارتباط برقرار کنید.

So don't be afraid of the STAR technique.

پس از تکنیک STAR نترسید.

Try and use it, practice it.

سعی کنید و از آن استفاده کنید، آن را تمرین کنید.

Remember when you hear the tag questions, give me an example of, or tell me about a

به یاد داشته باشید وقتی سؤالات برچسب را می شنوید، به من یک مثال بزنید یا در مورد

time when you're going to practice so that you know right away.

زمانی که می خواهید تمرین کنید به من بگویید تا فوراً بدانید.

Situation, do it, situation, task, action, result.

موقعیت، انجام آن، موقعیت، وظیفه، عمل، نتیجه.

Make sure that your answers are structured, there's no mistakes when you speak, and you're

اطمینان حاصل کنید که پاسخ‌های شما ساختارمند هستند، هنگام صحبت کردن هیچ اشتباهی وجود ندارد و می‌خواهید

going to get this job interview.

این مصاحبه شغلی را دریافت کنید.

For more job interview tips and fun things, check out more of my videos.

برای نکات بیشتر در مصاحبه شغلی و چیزهای سرگرم کننده، بیشتر از ویدیوهای من را بررسی کنید.

I'm here to help you, and you get that job.

من اینجا هستم تا به شما کمک کنم، و شما آن شغل را پیدا کنید.

I'm Ronnie, and I'm going to get some cookies.

من رونی هستم و قرار است چند تا کوکی بیاورم.