Polite English: 10 Ways to Make Offers (formal → neutral → casual)

So, imagine this.

بنابراین، این را تصور کنید.

You have been working at a company for three months.

شما سه ماه است که در یک شرکت کار می کنید.

You decide to invite your boss over for dinner.

شما تصمیم می گیرید که رئیس خود را برای شام دعوت کنید.

Your boss knocks on the door, you open the door, and your boss is taking off his coat.

رئیس شما در را می زند، شما در را باز می کنید و رئیس شما کتش را در می آورد.

What do you say to offer to take his coat?

چه پیشنهادی برای بردن کت او دارید؟ می

You could say, "Do you want me to take your coat?"

توانید بگویید: "می خواهی کتت را ببرم؟"

Which is quite informal, and not rude, but you really should only say that to someone

که کاملاً غیررسمی است و بی ادبانه نیست، اما شما واقعاً باید این را فقط به کسی بگویید که

you are quite familiar with and comfortable with, or, "Would you like me to take your

کاملاً با او آشنا هستید و با او راحت هستید یا "دوست داری

coat?"

کتت را ببرم؟"

Which is much more polite, and a little more neutral, and is more appropriate in this situation

که بسیار مودب تر و کمی خنثی تر است و در این شرایط مناسب تر

than "Do you want me to?"

از "می خواهی؟"

Okay?

باشه؟

So, what we are talking about in this video is politeness when we make offers to people.

بنابراین، چیزی که در این ویدیو در مورد آن صحبت می کنیم، ادب وقتی است که به مردم پیشنهاد می دهیم.

So, what I am going to do is teach you ten ways to make offers from the most polite to

بنابراین، کاری که می‌خواهم انجام دهم این است که ده روش برای ارائه پیشنهادات از مؤدبانه‌ترین تا

the most casual.

معمولی‌ترین راه را به شما آموزش دهم.

All of these are useful, they are used, it just depends on your relationship with the

همه اینها مفید هستند، استفاده می شوند، فقط به رابطه شما با

person you are making the offer to.

شخصی که به او پیشنهاد می دهید بستگی دارد.

So, again, if you, you know, you talk to your boss, who you've known for three months, it's

بنابراین، دوباره، اگر می دانید، با رئیس خود که سه ماه است می شناسید صحبت می کنید،

probably a good idea to be a little more polite.

احتمالاً ایده خوبی است که کمی مودب تر باشید.

If you are just with your friends, you can ask them, "Hey, do you want a drink?"

اگر فقط با دوستان خود هستید، می توانید از آنها بپرسید: "هی، آیا نوشیدنی می خواهی؟"

That's fine.

خوبه.

All right, so let's start from the most polite, the most formal, to the most casual.

بسیار خوب، پس بیایید از مودبانه ترین، رسمی ترین، تا معمولی ترین شروع کنیم.

So, the most polite way, "Shall I?"

بنابراین، مودبانه ترین راه، "آیا من؟" برات

Shall I get you some tea?

چای بیارم؟

Shall I take away your plate?

بشقابتو بردارم؟

So, in this case, you are almost asking for permission from the person to do something

بنابراین، در این حالت، شما تقریباً از شخص اجازه می‌خواهید کاری

for them, you're offering to do something, but you have the intention of doing it, you're

برای او انجام دهید، پیشنهاد انجام کاری را دارید، اما قصد انجام آن را دارید،

just asking, it's like, "Is it okay?

فقط می‌پرسید، مثل این است که «آیا باشه؟

May I do this for you?

اجازه دارم این کار را برای شما انجام دهم؟

Is it okay if I do this for you?"

اشکالی ندارد که این کار را برای شما انجام دهم؟"

But you have every intention of doing it.

اما شما تمام قصد دارید که این کار را انجام دهید.

So, if you offer someone some tea, "Shall I get you some tea?", "Shall I take away your

بنابراین، اگر به کسی چای بدهید، " برات چای بیارم؟"، "آیا

plate?"

بشقابت را بردارم؟"

And this is quite formal, and you might hear it in a show like Downton Abbey or something

و این کاملاً رسمی است، و شما ممکن است آن را برای مثال در نمایشی مانند Downton Abbey یا چیزی

like that, for example.

شبیه به آن بشنوید.

You can use it in your day-to-day life, but I recommend using something a little less,

شما می توانید از آن در زندگی روزمره خود استفاده کنید، اما من توصیه می کنم از چیزی کمتر استفاده کنید،

well, I guess formal.

خوب، حدس می زنم رسمی باشد.

Let's move on with the next one.

بیایید به مورد بعدی ادامه دهیم.

Allow me to continue.

اجازه بده ادامه بدم

So, with "allow me to", which is still a very formal phrase, you have every intention of

بنابراین، با "اجازه بدهید" که هنوز یک عبارت بسیار رسمی است، شما تمام قصد دارید که

completing the action.

عمل را تکمیل کنید.

So, for example, "Please, allow me to take your coat."

بنابراین، به عنوان مثال، "لطفا اجازه دهید کت شما را بردارم."

If you are making this offer, if you are saying this to someone, you're probably already reaching

اگر این پیشنهاد را ارائه می دهید، اگر این را به کسی می گویید، احتمالاً در حال حاضر

out your hands to take their coat.

دستان خود را برای برداشتن کت او دراز کرده اید.

You're offering to do it, you want to do it, you have every intention of completing the

شما پیشنهاد انجام آن را می دهید، می خواهید آن را انجام دهید، شما تمام قصد دارید که عمل را کامل کنید

action.

.

We'll get to this one later, but the informal equivalent of "Allow me to do something" is

ما بعداً به این مورد خواهیم رسید، اما معادل غیررسمی "Allow me to do something"

"Let me do something", and we'll talk about that one a little later.

"اجازه بده کاری انجام دهم" است و کمی بعد در مورد آن صحبت خواهیم کرد.

So, "Allow me to introduce you to my wife."

پس اجازه بدهید همسرم را به شما معرفی کنم.

Now, again, in this case, you are not giving the person much choice in the matter.

حالا باز هم در این مورد، شما حق انتخاب زیادی در این مورد به فرد نمی دهید.

You are going to introduce your wife.

قراره همسرت رو معرفی کنی

So, "Allow me to introduce you to my wife."

پس اجازه بدهید همسرم را به شما معرفی کنم.

This is my wife, Joanna, for example, and you're just being polite by kind of offering

این همسر من است، مثلاً جوانا، و شما فقط با ارائه

your permission, asking for permission to introduce your wife, but you're going to introduce

اجازه خود مودب هستید، برای معرفی همسرتان اجازه می گیرید، اما

your wife in this case.

در این مورد همسرتان را معرفی می کنید.

All right?

خیلی خوب؟

So, "Allow me to", still quite formal, you have every intention of completing the action,

بنابراین، "اجازه بده"، هنوز کاملاً رسمی است، شما تمام قصد دارید که عمل را به پایان برسانید،

and it's quite polite, and you can use it in a formal situation with colleagues, with

و کاملاً مؤدبانه است، و می توانید آن را در یک موقعیت رسمی با همکاران، با

people that maybe you don't know really well, maybe at a restaurant or at a dinner party,

افرادی که شاید واقعاً نمی شناسید، استفاده کنید. شاید در یک رستوران یا در یک مهمانی شام،

and someone you've met for the first time, and you just want to show that you are polite,

و کسی که برای اولین بار ملاقات کرده اید، و فقط می خواهید نشان دهید که مؤدب هستید،

you are kind, and you want to upgrade your level of formality.

مهربان هستید و می خواهید سطح رسمی خود را ارتقا دهید.

Let's move on to the next one.

بریم سراغ بعدی.

"May I help you with something?"

"میتونم با چیزی کمکت کنم؟"

So, "May I" is courteous but neutral.

بنابراین، "می من" مودب اما بی طرف است.

It is very common in the service industry.

در صنعت خدمات بسیار رایج است .

So, if you have a customer service job, maybe you work on the phone, maybe you work at a

بنابراین، اگر شغل خدمات مشتری دارید، شاید تلفنی کار می کنید، شاید در یک

restaurant, fast food chain, you will hear this, and you can use this if you have clients

رستوران، فست فود زنجیره ای کار می کنید، این را خواهید شنید و اگر مشتری یا مشتری دارید می توانید از آن استفاده کنید

or customers.

.

So, "May I offer you a drink?"

بنابراین، "می توانم به شما یک نوشیدنی پیشنهاد کنم؟"

A waiter or waitress might ask you this if, you know, you are at a nice, fancy restaurant,

پیشخدمت یا پیشخدمت ممکن است این را از شما بپرسد که آیا واقعاً در یک رستوران زیبا و شیک

or any restaurant, really.

یا رستوران دیگری هستید.

It's courteous but neutral.

این مودب اما بی طرف است.

You can use it with acquaintances, with strangers, with clients.

شما می توانید آن را با آشنایان، با غریبه ها، با مشتریان استفاده کنید.

Basically, I don't really use this with my close, close friends, because if I'm with

اصولاً من واقعاً با دوستان صمیمی و نزدیکم از این استفاده نمی‌کنم، زیرا اگر با

my close friends, we're familiar with each other, and we use much more casual language

دوستان نزدیکم باشم، با هم آشنا هستیم و

to make offers.

برای ارائه پیشنهادها از زبان معمولی‌تری استفاده می‌کنیم.

So, "May I" is, again, courteous but neutral, very common in the service industry, so you

بنابراین، "ممکن است" باز هم مودب اما خنثی است، در صنعت خدمات بسیار رایج است، بنابراین

might hear it when you go to a restaurant or when you order food.

ممکن است وقتی به رستوران می روید یا وقتی غذا سفارش می دهید، آن را بشنوید.

So, let's go on to the next one.

خب بریم سراغ بعدی.

"Would you like me to continue?"

"دوست داری ادامه بدم؟"

"Would you like me to" is polite, and you are asking if the other person would like

«آیا دوست داری» مؤدبانه است و شما می‌پرسید که آیا طرف مقابل

you to do something.

شما دوست دارد کاری انجام دهید؟

You are offering your services in this situation.

شما در این شرایط خدمات خود را ارائه می دهید.

For example, "Would you like me to open the windows?"

به عنوان مثال، "دوست داری پنجره ها را باز کنم؟"

Like, I see that you are very hot, so, "Would you like me to open the windows?"

مثلا میبینم خیلی داغونه پس میخوای پنجره ها رو باز کنم؟

I can do it.

من می توانم آن را انجام دهم.

I don't mind.

من مشکلی ندارم.

It's okay.

مشکلی نیست.

I'm not bothered by it.

من از آن ناراحت نیستم.

Next, "Would you like me to send it again?"

بعد، "دوست داری دوباره بفرستم؟"

So, maybe this can be in an email response or a text message if someone says, "I don't

بنابراین، اگر کسی می‌گوید، "فکر نمی‌کنم

think I got the attachment," or "I don't think I got your email," or "I don't think I received

پیوست را دریافت کردم" یا "فکر نمی‌کنم ایمیل شما را دریافت کردم" یا "فکر نمی‌کنم"، این ممکن است در یک پاسخ ایمیل یا یک پیام متنی باشد. عکس را دریافت کردم

the picture."

."

Say, "Oh, would you like me to send it again?"

بگو، "اوه، دوست داری دوباره بفرستم؟"

It's usually not a problem for you.

معمولا برای شما مشکلی نیست.

You're just being courteous, you're being polite by offering your services in this case.

شما فقط مودب هستید، با ارائه خدمات خود در این مورد مودب هستید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Oh, wait.

صبر کن.

Informal equivalent, "Do you want me to?"

معادل غیررسمی «آیا می‌خواهی؟»

So, at the beginning of the video, we talked about, you know, "Would you like me to take

بنابراین، در ابتدای ویدیو، ما در مورد این صحبت کردیم، می دانید، "دوست داری

your coat?" or "Do you want me to take your coat?"

کتت را ببرم؟" یا " میخوای کتت رو بردارم؟"

The informal equivalent of "Would you like me to" is "Do you want me to?"

معادل غیررسمی "Woud you like me to" است "آیا می خواهی من؟"

I would use this with my friends, like, "Hey, do you want me to open a window?" or "Do you

من از این با دوستانم استفاده می کنم، مانند "هی، می خواهی یک پنجره را باز کنم؟" یا "

want me to prepare some tea?"

میخوای چایی درست کنم؟"

I don't drink tea much with my friends, but sometimes we do.

من با دوستانم زیاد چای نمی‌نوشم، اما گاهی اوقات می‌نوشیم.

Again, I can use "Would you like me to" with my friends as well if I want to be a little

باز هم، اگر می‌خواهم کمی مؤدب‌تر رفتار کنم، می‌توانم از «Woud you like me to» با دوستانم استفاده کنم

more polite, and maybe if I am the host of a dinner party, but typically, I just say,

، و شاید اگر میزبان یک مهمانی شام باشم، اما معمولاً فقط می‌گویم:

"Do you want me to?"

«می‌خواهی من به؟"

Because I'm still offering my services, but just a little more relaxed, in a more relaxed

چون من هنوز دارم خدماتم را ارائه می کنم، اما فقط کمی آرام تر، به شیوه ای آرام تر

way.

.

Now, let's continue to the next one.

حالا بیایید به مورد بعدی ادامه دهیم.

"Would you like to hear some more?"

"دوست داری بیشتر بشنوی؟"

So, "Would you like" is neutral and polite.

بنابراین، "دوست دارید" خنثی و مؤدبانه است.

It's the safe option.

این گزینه ایمن است.

If you are not sure about the level of formality in a situation, no one will ever wonder if

اگر در مورد سطح رسمی بودن در یک موقعیت مطمئن نیستید، هیچ کس نمی‌پرسد که آیا

you are being too polite or if you're not being polite enough if you say, "Would you

بیش از حد مؤدب رفتار می‌کنید یا به اندازه کافی مؤدب نیستید اگر بگویید: "

like something?"

چیزی می‌خواهی؟"

So, "Would you like some coffee?"

بنابراین، "آیا قهوه می خواهید؟"

This is an offer maybe to someone who is at your home or, again, at a cafe, a restaurant.

این پیشنهاد شاید به کسی باشد که در خانه شما یا دوباره در یک کافه یا رستوران باشد.

"Would you like fries with that?" is a very, very common question in a fast food restaurant,

"آیا با آن سیب زمینی سرخ کرده میل داری؟" به عنوان مثال، یک سوال بسیار بسیار رایج در یک رستوران فست فود است

for example.

.

So, again, neutral, still polite.

بنابراین، دوباره، بی طرف، هنوز مودب.

"Would you like some more?

"دوست داری بیشتر؟

Would you like fries with that?

Would you like anything else?"

"

Very common to hear that from a server.

شنیدن آن از یک سرور بسیار رایج است. می

"Would you like," you know, "option A or option B?"

دانید، "آیا گزینه A یا گزینه B را می خواهید؟"

So, if you are given two options, maybe of phone plans, for example, "Would you like

بنابراین، اگر دو گزینه به شما داده شود، شاید از طرح های تلفن، به عنوان مثال، "آیا می خواهید

to go with option A or would you like to go with option B?"

با گزینه A بروید یا می خواهید با گزینه B بروید؟"

So, they are offering you different options, and "Would you like" is the most neutral,

بنابراین، آن‌ها گزینه‌های مختلفی را به شما پیشنهاد می‌کنند، و «می‌خواهید» خنثی‌ترین،

safest, but still polite way to make an offer to someone.

امن‌ترین، اما همچنان مؤدبانه‌ترین راه برای ارائه پیشنهاد به کسی است.

Okay, let's continue and get a little more informal.

خوب، بیایید ادامه دهیم و کمی غیر رسمی تر شویم.

Oh, wow, okay.

اوه، وای، باشه

This is good.

این خوبه.

I can work with this.

من می توانم با این کار کنم.

"Can I?"

"ایا می تونم؟"

So, "Can I" is the informal equivalent of "May I?"

بنابراین، «می‌توانم» معادل غیررسمی «می‌توانم؟» است.

So, this is common among friends, but it is also in popular usage among the service industry.

بنابراین، این در بین دوستان رایج است، اما در صنعت خدمات نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

So, if you order a coffee at a Starbucks or any other cafe with a casual vibe or semi-casual

بنابراین، اگر یک قهوه در استارباکس یا هر کافه دیگری با حال و هوای معمولی یا

business, formal attire, you'll hear "Can I?", right?

کسب و کار نیمه غیررسمی و لباس رسمی سفارش دهید، «آیا می توانم؟» را خواهید شنید، درست است؟

So, "Can I take something off your hands?"

بنابراین، "می توانم چیزی را از دست شما برداریم؟"

Now, what this means is if someone, you know, enters your home and you see that they're

حالا منظور این است که اگر کسی وارد خانه شما شد و دید که او

carrying a lot of bags or a lot of stuff and you want to offer to help them with those

کیف یا چیزهای زیادی حمل می کند و می خواهید در مورد آن اشیا به او کمک کنید

objects, you can say, "Hey, can I take something off your hands?"

، می توانید بگویید: "هی" آیا می توانم چیزی از دستان شما برداریم؟"

Right?

درست؟

Like, "Can I help you carry that?"

مانند، "آیا می توانم به شما کمک کنم تا آن را حمل کنید؟"

Next, "Can I get you anything else?"

بعد، "میتونم چیز دیگه ای برات بیارم؟"

Very common if you go to a diner, a casual restaurant.

اگر به یک غذاخوری، یک رستوران معمولی بروید، بسیار رایج است.

Not like a very fine, formal restaurant.

مثل یک رستوران خیلی خوب و رسمی نیست.

A fine, formal restaurant might ask you, like, "May I get you anything else?" or "Would you

یک رستوران رسمی و خوب ممکن است از شما بپرسد، "می توانم چیز دیگری برای شما بیاورم؟" یا "آیا

like anything else?"

چیز دیگری می خواهید؟"

But if you go to a diner, you know, they're giving you another coffee.

اما اگر به یک غذاخوری بروید، می دانید، آنها به شما یک قهوه دیگر می دهند.

Maybe a breakfast restaurant, very casual, and they might ask you, yeah, "Can I get you

شاید یک رستوران صبحانه، خیلی معمولی، و ممکن است از شما بپرسند، بله، "می توانم

anything else, another coffee, you know, some more eggs?" or something like that.

چیز دیگری برای شما بیاورم، یک قهوه دیگر، می دانید، کمی تخم مرغ دیگر؟" یا چیزی شبیه به آن.

So, the formal/informal equivalent of "May I?", hmm, I wonder what I'm going to wear

بنابراین، معادل رسمی/غیررسمی "می‌توانم ؟"

next.

"Do you want to learn more ways to make offers?"

"آیا می خواهید روش های بیشتری برای ارائه پیشنهادات بیاموزید؟"

So, hey, I think I can wear this to a backyard barbecue or something like that.

بنابراین، هی، من فکر می کنم می توانم این را در یک باربیکیو حیاط خلوت یا چیزی شبیه به آن بپوشم.

So, "Do you want" or "Do you need", this is very informal, casual, very common among friends

بنابراین، «آیا می‌خواهی» یا «آیا نیاز داری»، این بسیار غیررسمی، غیررسمی، بین دوستان

and co-workers, colleagues, colleagues/co-workers, couples with your girlfriend, your boyfriend.

و همکاران، همکاران، همکاران/همکاران، زوج‌ها با دوست دخترتان، دوست پسرتان بسیار رایج است.

So, "Are you cold?

بنابراین، "سردت می آید؟ پتو

Do you want a blanket?" for example.

می خواهی ؟" مثلا.

It's often shortened in speech to "You want?" or "You need?"

اغلب در گفتار به «می‌خواهی؟» کوتاه می‌شود. یا "نیاز داری؟"

So, let's look at the two examples here.

بنابراین، اجازه دهید به دو مثال در اینجا نگاه کنیم.

"Do you want a hamburger?"

"همبرگر میخوای؟"

"Ah, I am at a backyard barbecue, and maybe I'm the host."

"آه، من در یک باربیکیو حیاط خلوت هستم، و شاید من میزبان باشم."

Or, "Hey, Fred, do you want a hamburger?" or "Hey, do you want a hot dog?

یا، "هی، فرد، همبرگر می خواهی ؟" یا "هی، آیا هات داگ میخواهی؟

Do you need...

نیاز داری...

Do you need any help?"

آیا به کمک نیاز داری؟"

Now, you can also shorten it in speech, "Janice, want a hot dog?

اکنون می‌توانید آن را در سخنرانی کوتاه کنید، "جانیس، هات داگ می‌خواهی؟

Frank, want a hamburger?

فرانک، همبرگر می‌خواهی؟

Want a drink?

نوشیدنی می‌خواهی؟

Or you want a drink?"

یا نوشیدنی می‌خواهی؟"

So, you can do a lot of different things with this.

بنابراین، شما می توانید بسیاری از کارهای مختلف را با این انجام دهید.

You can take off the "do", you can say "You want?" or you can just say "Want?" in casual

شما می توانید "do" را بردارید، می توانید بگویید "می خواهی؟" یا فقط می توانید بگویید "می خواهی؟" در سخنرانی معمولی

speech.

So, as you can see, we are getting a little more casual.

بنابراین، همانطور که می بینید، ما کمی معمولی تر می شویم.

But you know what?

اما میدونی چیه؟

I really like this shirt, so I'm going to continue wearing it, but let's see what the

من این پیراهن را خیلی دوست دارم، بنابراین به پوشیدن آن ادامه خواهم داد، اما ببینیم

next phrase is.

عبارت بعدی چیست.

Come here.

بیا اینجا.

Let me show you something.

بذار یه چیزی بهت نشون بدم

So, next, we have "Let me".

بنابراین، در مرحله بعد، ما "بگذار به من" را داریم.

So, "Let me" is the informal equivalent of "Allow me", and the other person often doesn't

بنابراین، «اجازه بده» معادل غیررسمی «به من اجازه بده» است و طرف مقابل، به استثنای برخی موارد، اغلب

have a choice in the matter, with some exceptions.

در این مورد حق انتخابی ندارد .

So, for example, if you say "Let me help you", like you really want to help the other person.

بنابراین، برای مثال، اگر بگویید «بگذار کمکت کنم»، مثل اینکه واقعاً می‌خواهی به طرف مقابل کمک کنی.

You're offering your services, you want to help them, and you kind of...

شما خدمات خود را ارائه می دهید، می خواهید به آنها کمک کنید، و به نوعی...

They do have an option in that case.

آنها یک گزینه در این مورد دارند.

They also have an option in this case.

آنها همچنین در این مورد یک گزینه دارند.

This is a very polite...

این یک عبارت بسیار مودبانه است...

Not polite, but a neutral, kind of casual email phrase.

نه مودبانه، بلکه یک عبارت ایمیل خنثی و معمولی است.

"Let me know if you need anything."

"اگر به چیزی احتیاج داشتی به من بگو."

Now, you can use this in an email.

اکنون می توانید از آن در ایمیل استفاده کنید.

You can also use this when you're talking to someone and you're, you know, the host

شما همچنین می توانید از این زمانی که با شخصی صحبت می کنید و می دانید میزبان

of a dinner party.

یک مهمانی شام هستید نیز استفاده کنید.

We're back to the dinner party, or the backyard barbecue.

ما به مهمانی شام یا کباب حیاط خلوت برگشتیم.

Yeah, we're in the barbecue.

آره، ما در کباب هستیم.

So, "Let me know if you need anything.

بنابراین، "اگر چیزی نیاز دارید به من اطلاع دهید.

Let me know if you want something else.

اگر چیز دیگری می خواهید به من اطلاع دهید .

Let me do it."

اجازه دهید آن را انجام دهم."

Right?

درست؟

So, in this case, maybe you see someone is trying to fix something on their phone and

بنابراین، در این مورد، شاید ببینید کسی در حال تلاش برای تعمیر چیزی در تلفن خود است و

they can't delete something, and you're like...

نمی تواند چیزی را حذف کند و شما مانند ...

And you get kind of annoyed.

و شما یک جورهایی اذیت می شوید.

So, you're not offering.

بنابراین، شما ارائه نمی دهید.

You are offering, but it's like a fake offer.

شما ارائه می دهید، اما این مانند یک پیشنهاد جعلی است.

You have every intention of just taking the phone from them and fixing the problem, because

شما تمام قصد دارید که فقط گوشی را از آنها بگیرید و مشکل را حل کنید، زیرا

you are so annoyed.

خیلی اذیت شده اید.

Maybe it's an older relative or something like that.

شاید یکی از اقوام بزرگتر یا چیزی شبیه به آن باشد.

Like, "Okay, let me do it.

مثل، "باشه، اجازه بده این کار را انجام دهم.

Let me take that for you."

بگذار آن را برای تو بگیرم."

And you're already reaching for the thing that you want to take from them, basically.

و اساساً در حال دستیابی به چیزی هستید که می خواهید از آنها بگیرید.

Okay.

باشه.

So, "Let me continue", "Allow me to continue", whichever one you feel is more appropriate

بنابراین، «بگذار ادامه بدهم»، «اجازه بده ادامه بدهم»، هر کدام که در این مورد به نظر شما مناسب‌تر است

in this case.

. بیا

Let's go.

بریم.

We got two more?

دوتا دیگه گرفتیم؟

Yeah, two more.

آره دوتا دیگه بیا

Let's go.

بریم.

Mmm.

ممم

Mmm.

ممم

Oh, you've got to try this.

اوه، شما باید این را امتحان کنید.

Have one.

یه دونه بردار.

So, have one, have some.

بنابراین، یکی داشته باشید، مقداری داشته باشید.

In this case, you're making a command.

در این مورد، شما در حال ساخت یک فرمان هستید.

You're using an imperative, and you're just putting something into someone's hand or just

شما از یک امر ضروری استفاده می کنید، و فقط چیزی را در دست کسی می گذارید یا فقط

showing it in front of their face.

آن را جلوی صورتش نشان می دهید . آیا

Don't those look delicious?

آن ها خوشمزه به نظر نمی رسند؟

What are these called?

اسم اینا چیه؟

Raspberries.

تمشک.

And these?

و اینها؟

These are blueberries.

اینها زغال اخته هستند.

I haven't tried these, so I'm going to try one now.

من اینها را امتحان نکردم، بنابراین اکنون یکی را امتحان می کنم.

Also good.

همچنین خوب.

Also very good.

همچنین بسیار خوب است.

I really wish I could give you one.

من واقعاً کاش می توانستم به شما یکی بدهم.

Okay.

باشه.

So, you can say, "Oh, these cookies are amazing.

بنابراین، می‌توانید بگویید: "اوه، این کوکی‌ها شگفت‌انگیز هستند.

Here, have one."

در اینجا، یکی را داشته باشید."

Or, "You look a bit tired.

یا "کمی خسته به نظر میرسی.

Have some water."

کمی آب بخور."

So, if you have a water bottle, imagine it's full, have some water, and you're offering

بنابراین، اگر یک بطری آب دارید، تصور کنید که پر است، کمی آب داشته باشید و

it to the other person.

آن را به طرف مقابل ارائه دهید.

So, again, you can specify what you want the other person to have.

بنابراین، دوباره، می توانید مشخص کنید که می خواهید طرف مقابل چه چیزی داشته باشد.

You can just say, "Have one" or "Have some", or you can specify, "Have a drink", "Have

شما فقط می توانید بگویید، "یکی بخور" یا "یک مقدار بخور"، یا می توانی مشخص کنی، "نوشیدنی"، "

an apple", "Have some water", "Have a cookie".

یک سیب بخور"، "مقداری آب بخور"، "یک کوکی بخور". می دانید

Parents say that to, you know, their kids maybe after they do something good, and they

، والدین این را به فرزندانشان می گویند که شاید بعد از انجام یک کار خوب، می

want to give them a reward.

خواهند به آنها جایزه بدهند.

And your reward is going to be one more board like this, like B-O-A-R-D, not B-O-R-E-D.

و پاداش شما یک تخته دیگر مانند این خواهد بود، مانند B-O-A-R-D، نه B-O-R-E-D.

Okay, let's go.

باشه، بزن بریم.

I'm going to go down.

من می روم پایین.

Whoo.

اووو

Okay.

باشه.

Hey.

سلام.

Here, take one.

اینجا یکی بگیر

And actually, here, take this one, too, and yeah, you can take all these, yeah, take them

و در واقع، اینجا، این یکی را نیز بگیرید، و بله، می توانید همه اینها را بردارید، بله، همه آنها را بگیرید

all.

.

You can share them with your friends, right?

شما می توانید آنها را با دوستان خود به اشتراک بگذارید، درست است؟

And if you want more, and if you want your friends to get more, just go to EnglishAlex.com

و اگر بیشتر می‌خواهید، و اگر می‌خواهید دوستانتان بیشتر دریافت کنند، فقط به EnglishAlex.com بروید

or check out the link attached to the video, I guess.

یا لینک پیوست شده به ویدیو را بررسی کنید، حدس می‌زنم.

That would be useful.

که مفید خواهد بود.

So, take one, take some.

بنابراین، یکی را بردارید، مقداری را بردارید.

These are the most direct ways to offer something to someone.

اینها مستقیم ترین راه ها برای ارائه چیزی به کسی هستند.

You're not giving them much of a choice.

شما به آنها حق انتخاب زیادی نمی دهید.

You're kind of putting it in their face.

شما به نوعی آن را در چهره آنها قرار می دهید.

Similar to have some, have one, and you're inviting them to, here, use your hand to grab

مشابه داشتن تعدادی، یکی داشته باشید، و شما آنها را دعوت می کنید، در اینجا، از دست خود برای گرفتن

this from me.

این از من استفاده کنید. بیا

Come on.

دیگه.

Take it.

آن را بگیرید.

Take one.

یکی بگیر

Take some.

مقداری بردار

Please.

لطفا.

If you want to be polite, you can always add please.

اگر می خواهید مودب باشید، لطفاً همیشه می توانید اضافه کنید.

Very important.

خیلی مهم.

So, hey, these are great.

بنابراین، هی، اینها عالی هستند.

Here, take one.

اینجا یکی بگیر

So, the blueberries, the raspberries I showed you, take more than one.

بنابراین، زغال اخته، تمشکی که به شما نشان دادم، بیش از یک مورد مصرف کنید.

You can give some to your friends.

می توانید مقداری را به دوستان خود بدهید.

You might see someone, like, distributing pamphlets, maybe for a club or something.

ممکن است کسی را ببینید که مثلاً جزوه‌هایی را پخش می‌کند ، شاید برای یک باشگاه یا چیز دیگری.

Here, take one.

اینجا یکی بگیر

Take one.

یکی بگیر

Take more than one.

بیش از یک مورد مصرف کنید.

Give some to your friends, right?

به دوستانت بده، درست است؟

Alright, that is it.

خوب، همین است.

I hope you found this video useful, and if you did, and if your mind is blown by how

امیدوارم این ویدیو برای شما مفید بوده باشد، و اگر این کار را کردید، و اگر ذهن شما از این که چگونه به

I changed clothes so quickly, the magic of film editing, of course.

سرعت لباس عوض کردم، جادوی ویرایش فیلم را به باد داد.

Or was it?

یا بود؟

Or am I a wizard?

یا من یک جادوگر هستم؟

An English wizard?

جادوگر انگلیسی؟

No, I...

نه، من...

Too much credit.

خیلی اعتبار دارم.

It's okay.

مشکلی نیست.

Let's...

بیایید...

Yes, you're going to go to www.engvid.com, you are going to do the quiz, and if you haven't

بله، شما قرار است به www.engvid.com بروید، امتحان را انجام می دهید، و اگر

done so already, you are going to go to YouTube, you are going to go to my YouTube...

قبلاً این کار را انجام نداده اید، می خواهید به YouTube بروید، می خواهید بروید. به یوتیوب من...

My YouTube channel, and there you will click subscribe, you will click like, you will click

کانال یوتیوب من و اونجا روی subscribe کلیک میکنی لایک میزنی

share, you will show this to your mother, you will show this to your boss, you will

اشتراک میزنی اینو به مادرت نشون میدی به رئیست نشون میدی

show this to your cousin, to all of your friends, because you enjoyed this video.

به پسر عمویت ، به همه دوستانتان، زیرا از این ویدیو لذت بردید.

If you have watched this far, it's not because you didn't like the video, it's because it

اگر تا اینجا تماشا کرده اید، به این دلیل نیست که ویدیو را دوست نداشتید، به این دلیل است که

was entertaining, and it was informative, and useful, and why not share the love?

سرگرم کننده بود، آموزنده و مفید بود، و چرا عشق را به اشتراک نمی گذارید؟

So share the love.

پس عشق را به اشتراک بگذارید

And if you would like some more videos, keep coming back to www.engvid.com, keep coming

و اگر ویدیوهای بیشتری می خواهید، به www.engvid.com بازگردید،

back to my channel.

به کانال من بازگردید.

Until next time, I'm out of breath, I don't usually jump, so that's probably why, and

تا دفعه بعد نفسم بند میاد معمولا نمیپرم پس احتمالا دلیلش همینه و به

I'll see you soon.

زودی میبینمت.

Okay.

باشه.

They have more cookies, cookies over there.

آنها کوکی های بیشتری دارند، کوکی ها در آنجا.