How do we REALLY express DISGUST in English!? ADVANCED VOCABULARY LESSON!

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

- Hello everyone and welcome back to "English with Lucy."

- سلام به همه و به "انگلیسی با لوسی" خوش آمدید.

Today I've got a disgusting video.

امروز یه ویدیوی نفرت انگیز دارم

No, I'm joking.

نه من شوخی می کنم.

I haven't got a disgusting video, hopefully.

من ویدیوی مشمئز کننده ای ندارم ، امیدوارم.

We are going to talk about

ما قصد داریم در مورد

how to express disgust in English.

نحوه ابراز انزجار به زبان انگلیسی صحبت کنیم.

Now, I had an idea for this video recently

حالا، من اخیراً ایده ای برای این ویدیو

because I was talking to a friend

داشتم زیرا داشتم با یکی از دوستان صحبت می

and she felt like the English equivalent

کردم و او احساس می کرد معادل انگلیسی

for (speaks in foreign language) in Spanish,

برای (به زبان خارجی صحبت می کند ) در اسپانیایی

it wasn't strong enough, it wasn't good enough.

، به اندازه کافی قوی نبود، به اندازه کافی خوب نبود.

She wanted better ways of expressing

او راه‌های بهتری برای بیان

that she hated something, that she finds it repulsive.

اینکه از چیزی متنفر است و آن را نفرت‌انگیز می‌داند می‌خواست.

And it's true, I do find the Spanish phrase

و این درست است، من این عبارت اسپانیایی را

for how disgusting to be much more expressive.

برای من بسیار ناپسند می‌دانم که گویاتر باشد.

So today I'm going to talk to you through everything.

بنابراین امروز می خواهم در مورد همه چیز با شما صحبت کنم.

I'm going to talk you through the noise that we make

من قصد دارم با شما از سر و صدایی صحبت کنم که

when we find something disgusting

وقتی چیزی منزجر کننده

in British culture and American culture,

در فرهنگ بریتانیا و فرهنگ آمریکایی پیدا می کنیم

the word that we use to say that something's really awful,

، کلمه ای که برای گفتن آن چیزی واقعاً وحشتناک به کار می بریم،

and also all of the other synonyms and other words

و همچنین تمام مترادف های دیگر و کلمات دیگری

that can be used that are slightly less common.

که می تواند باشد. استفاده می شود که کمی کمتر رایج هستند.

And we're also going to talk about

و همچنین در

the idioms that we can use

مورد اصطلاحاتی صحبت خواهیم کرد که می توانیم از آنها

to say that something is disgusting,

برای گفتن اینکه چیزی منزجر کننده است و

that we really dislike something.

ما واقعاً از چیزی خوشمان نمی آید استفاده کنیم.

And I've also included a little bit of slang as well,

و همچنین مقدار کمی از زبان عامیانه را نیز اضافه کرده ام،

in case you want that, too.

در صورتی که شما هم بخواهید.

So this video is perfect for improving your vocabulary,

بنابراین این ویدیو برای بهبود دایره لغات شما عالی است،

but if you want to improve your pronunciation

اما اگر می‌خواهید تلفظ

and your listening skills even further,

و مهارت‌های شنیداری خود را بیش از این ارتقا دهید،

I highly recommend the special method

روش ویژه

of combining reading books

ترکیب خواندن کتاب

with listening to their audiobook counterparts on Audible.

با گوش دادن به کتاب‌های صوتی مشابه در Audible را به شدت توصیه می‌کنم.

It sounds a bit weird but let me explain

کمی عجیب به نظر می رسد اما اجازه دهید توضیح دهم

because it really does work.

زیرا واقعاً کار می کند.

Take a book that you have already read in English

کتابی را که قبلاً به زبان انگلیسی خوانده‌اید

or a book that you would like to read in English,

یا کتابی را که دوست دارید به زبان انگلیسی بخوانید، بردارید،

I've got loads of recommendations down below

من توصیه‌های زیادی در زیر

in the description box,

در کادر توضیحات آورده‌ام

and read that book whilst listening

و آن کتاب را در حین گوش دادن

to the audiobook version.

به نسخه کتاب صوتی بخوانید.

Reading alone will not help you with your pronunciation.

خواندن به تنهایی در تلفظ شما کمکی نمی کند .

English is not a strictly phonetic language.

انگلیسی یک زبان کاملا آوایی نیست.

The way that a word is spelled

نحوه املای یک کلمه

is probably not going to give you much indication

احتمالاً به شما نشان نمی دهد

as to how it's pronounced.

که چگونه تلفظ می شود.

If you listen to a word as you read it,

اگر هنگام خواندن یک کلمه به آن گوش دهید،

your brain will start making connections.

مغز شما شروع به برقراری ارتباط می کند.

And the next time you see that word,

و دفعه بعد که آن کلمه را دیدید،

you'll know how it's pronounced.

خواهید فهمید که چگونه تلفظ می شود.

And the next time that you hear that word,

و دفعه بعد که آن کلمه را بشنوید،

you'll know how it's spelled or written.

خواهید فهمید که چگونه املا یا نوشته شده است.

It is such an effective method,

این روش بسیار مؤثری است

and the best part is you can get one free audiobook

و بهترین بخش این است که می‌توانید با کلیک بر روی پیوند زیر در کادر توضیحات و ثبت‌نام، یک کتاب صوتی رایگان

as a 30-day free trial on Audible

به‌عنوان آزمایشی رایگان 30 روزه در Audible دریافت کنید

by clicking on the link down the below

in the description box and signing up.

.

Then you can download one of my recommendations.

سپس می توانید یکی از توصیه های من را دانلود کنید.

Give it a try 'cause it really does work.

آن را امتحان کنید، زیرا واقعاً کار می کند.

Right, let's get on with the vocab lesson.

درست است، بیایید به درس لغت بپردازیم.

Okay, firstly, let's talk about the sound that we make

خوب، اول، بیایید در مورد صدایی که در

when we are disgusted.

هنگام تنفر تولید می کنیم صحبت کنیم.

I have noticed that different cultures

من متوجه شده‌ام که فرهنگ‌های

and different languages make different sounds,

مختلف و زبان‌های مختلف صداهای متفاوتی تولید می‌کنند،

so I do invite you to write the sound,

بنابراین از شما دعوت می‌کنم که صدا را بنویسید،

or at least attempt to write the sound

یا حداقل سعی کنید صدایی

that you make in your culture when something is disgusting.

را که در فرهنگ خود تولید می‌کنید، زمانی که چیزی منزجرکننده است، بنویسید.

That's quite a hard challenge so, (laughs)

این یک چالش بسیار سخت است، بنابراین، (می خندد)

I don't blame you if you find it difficult.

اگر برایتان سخت است، شما را سرزنش نمی کنم.

What we say is yuck,

آنچه ما می گوییم yuck

or eughh in British English as well,

یا eughh در انگلیسی بریتانیایی نیز هست

or eughh, eughh. (laughs)

یا eughh, eughh. (می خندد)

In American English,

در انگلیسی آمریکایی،

they are also really inclined to say ew, ew,

آنها واقعاً تمایل دارند که بگویند ew، ew و

sometimes followed by gross. (laughs)

گاهی اوقات به دنبال آن ناخالص است. (می خندد)

And because we have a lot of American movies and TV shows

و از آنجایی که ما فیلم ها و برنامه های تلویزیونی آمریکایی زیادی

in the UK,

در بریتانیا داریم،

now our children are starting to say ew, gross, and gross.

اکنون فرزندان ما شروع به گفتن او، درشت، و درشت کرده اند.

In fact, I remember saying it as a child

در واقع، یادم می‌آید که در کودکی آن را

and my mom was saying, "Don't say that, say yuck.

می‌گفتم و مادرم می‌گفت: «این حرف را نزن، بگو:

"You're British!"

«شما بریتانیایی هستید!»

When we in the UK see something disgusting,

وقتی ما در بریتانیا چیز ناپسندی

we're likely to say, if we don't make the noise,

می‌بینیم، احتمالاً می‌گوییم اگر

we could say, how disgusting.

می‌توانیم بگوییم چقدر منزجرکننده است.

But it does seem like a lot of syllables

اما به نظر می‌رسد که هجاهای زیادی

to say something in a short space of time.

برای گفتن چیزی در یک زمان کوتاه وجود دارد.

How disgusting. (laugh)

چقدر منزجرکننده است. (خنده)

It sounds quite formal.

کاملاً رسمی به نظر می‌رسد.

So we'd also say, that's horrible, or, oh that's awful.

بگو، این وحشتناک است، یا، اوه، وحشتناک است.

Americans would just say, gross.

آمریکایی ها فقط می گویند، ناخوشایند.

Some other vocabulary.

برخی واژگان دیگر.

We have rancid.

ما rancid داریم

Rancid.

Rancid is often used for mouldy food

or out-of-date milk, things like that.

Repulsive.

. نفرت انگیز

Repulsive.

.

Repugnant.

Repugnant.

نفرت انگیز.

So those last two, repulsive and repugnant,

بنابراین این دو مورد آخر، نفرت انگیز و نفرت انگیز

are often used to describe

، اغلب برای توصیف

very unattractive, offensive things.

چیزهای بسیار غیرجذاب و توهین آمیز استفاده می شوند.

Gruesome.

Gruesome.

Gruesome, you'll often hear it to describe lots of blood,

maybe a murder scene or a gruesome horror movie.

وحشتناک. وحشتناک. فیلم ترسناک

Nauseating.

تهوع آور

Nauseating.

To feel nauseous means that you want to be sick, to vomit.

. حالت تهوع به این معنی است که می خواهید مریض شوید، استفراغ کنید

You might not want to physically vomit,

. ممکن است از نظر جسمی نخواهید استفراغ کنید،

but you feel the inclination to vomit.

اما احساس تهوع دارید. ملت استفراغ کنند

Nauseating is the adjective to describe this.

تهوع صفت برای توصیف این است.

A nauseating film, a film that made me want to be sick.

یک فیلم تهوع‌آور، فیلمی که باعث شد دلم مریض شود.

Loathsome.

نفرت انگیز

To loathe something is quite an emphatic way of saying

متنفر بودن از چیزی روشی کاملاً تاکیدی برای گفتن

to hate something.

متنفر از چیزی است.

So something is loathsome, it is odious.

بنابراین چیزی نفرت انگیز است، نفرت انگیز است.

I hate it. (laughs)

من از آن متنفرم. (می خندد) پست

Vile and vulgar, this means very unpleasant.

و مبتذل، این یعنی خیلی ناخوشایند.

It's often used to describe bad language.

اغلب برای توصیف زبان بد استفاده می شود.

If somebody is swearing a lot, you might say,

اگر کسی زیاد فحش می‌دهد ، می‌توانید بگویید:

"Stop using such vile language, stop being so vulgar."

"از استفاده از این زبان زشت دست بردارید، دست از اینقدر مبتذل بردارید."

One that my grandmother loves to use is ghastly, ghastly.

یکی از مواردی که مادربزرگ من دوست دارد از آن استفاده کند، وحشتناک است.

This just means awful, terrible.

این فقط به معنای وحشتناک، وحشتناک است.

If somebody is wearing a terrible outfit, you might say,

اگر کسی لباس وحشتناکی پوشیده باشد ، ممکن است بگویید:

"Ah she looks ghastly."

"اوه او وحشتناک به نظر می رسد."

Don't ever say that to someone's face because

هرگز به صورت کسی این حرف را نزنید ، زیرا

that's mean. (laughs)

این حرف بدی است. (می خندد) حالا

A couple of slang words now that you can use,

یکی دو کلمه عامیانه که می توانید استفاده کنید

and the first one is rank, rank. (laughs)

و اولی رتبه، رتبه است. (می خندد)

I have a feeling that this is a very British one.

من این احساس را دارم که این خیلی بریتانیایی است.

I remember it becoming popular in middle school,

به یاد دارم که در دوران راهنمایی محبوب شد،

so 15 years ago.

بنابراین 15 سال پیش.

If something is rank,

اگر چیزی رتبه ای باشد،

it's just really unpleasant and disgusting.

واقعاً ناخوشایند و منزجر کننده است.

Ugh, your salad looks rank. (laughs)

اوه، سالاد شما رتبه بندی به نظر می رسد. (می خندد

It's very slang.

) خیلی عامیانه است.

Another one is very childish, it's icky.

یکی دیگه خیلی بچه گانه است.

Ugh, that's icky, yucky, icky.

اوه، خیلی بد است، بدجنس است.

They're both very childish words.

هر دوی آنها کلمات بسیار کودکانه ای هستند.

And the last one, the last slang word is vom-worthy.

و آخرین کلمه، آخرین کلمه عامیانه است vom-worthy.

Vom is obviously short for vomit,

وُم آشکارا مخفف استفراغ است،

and worthy means is deserving of vomit, vom-worthy.

و وسیله شایسته، مستحق استفراغ است، وام شایسته.

That film was vom-worthy, I just wanted to throw up.

آن فیلم ارزش صداگذاری را داشت، من فقط می خواستم پرت کنم.

Right, now we're going to talk

درست است، اکنون در

about eight idioms that express disgust.

مورد هشت اصطلاحی که بیانگر انزجار هستند صحبت می کنیم.

They can also touch on fear and kind of mistrust as well.

آنها همچنین می توانند ترس و نوعی بی اعتمادی را نیز لمس کنند.

Often those emotions are quite closely linked.

اغلب این احساسات کاملاً به هم مرتبط هستند.

So number one is to make one's skin crawl.

بنابراین شماره یک این است که پوست خود را بخزد.

To make your skin crawl.

تا پوست شما بخزد.

Brr, you all know the feeling, don't you?

Brr، همه شما این احساس را می دانید، نه؟

It's usually used to describe a person

معمولاً برای توصیف شخصی استفاده می‌شود

that makes you feel disgusted, frightened, or unnerved.

که باعث می‌شود شما احساس انزجار ، ترس یا عصبانیت کنید.

For example, that PE teacher

به عنوان مثال، آن معلم PE

who used to watch us get changed

که تغییر ما را تماشا می کرد

really made my skin crawl. (laughs)

واقعاً باعث خزیدن پوست من شد. (می خندد)

It's so sad that we've all had creepy teacher experiences.

این خیلی غم انگیز است که همه ما تجربیات وحشتناک معلمی داشته ایم.

I've had far too many. (laughs)

من خیلی زیاد داشته ام. (می خندد)

And it wasn't just to me,

و این فقط برای من نبود،

it was just to all the girls in the school.

فقط برای همه دختران مدرسه بود.

There were really some people

واقعاً عده ای بودند

that shouldn't have been teaching,

که نباید تدریس می کردند،

but that's a story for another day.

اما این داستانی است برای یک روز دیگر.

Number two is to make one's stomach turn.

شماره دو این است که شکم فرد را بچرخاند.

If something makes your stomach turn,

اگر چیزی معده شما را بچرخاند

it makes you want to be sick.

، باعث می شود که بخواهید مریض شوید.

It's that instant feeling where your whole stomach shifts

این همان احساس آنی است که

when you see something disgusting.

وقتی چیزی منزجر کننده می بینید کل شکم شما جابه جا می شود.

I can't eat mushrooms, they make my stomach turn.

من نمی توانم قارچ بخورم، آنها باعث می شوند شکمم بچرخد.

That's totally not true, I love mushrooms.

این کاملا درست نیست، من عاشق قارچ هستم.

But my brother-in-law-to-be hates mushrooms

اما برادر شوهر من از قارچ متنفر است

and he would actually be sick.

و در واقع بیمار می شود.

They make his stomach turn.

باعث می شوند شکمش بچرخد.

Number three is to give someone the heebie-jeebies.

شماره سه این است که هیبی-جیبی ها را به کسی بدهید.

I love this.

من عاشق اینم.

I think it's also referred to as the creeps as well,

فکر می‌کنم به آن خزش‌ها نیز

that's maybe more American.

گفته می‌شود، شاید بیشتر آمریکایی باشد.

Ugh he gives me the heebie-jeebies,

اوه او هیبی جیبی ها را به من می دهد،

he makes me feel frightened, unnerved, and scared,

او باعث می شود احساس ترس، بی اعصاب، ترس

and disgusted. (laughs)

و منزجر کنم. (می خندد

It's very, very similar to make my skin crawl.

) خیلی خیلی شبیه به خزیدن پوست من است.

It's describing that same feeling.

این همان احساس را توصیف می کند.

It doesn't necessarily have to be used

با این حال، لزوماً نباید

to describe people, though.

برای توصیف افراد استفاده شود.

For example, this abandoned warehouse

برای مثال، این انبار متروکه

gives me the heebie-jeebies, it gives me the creeps.

هیبی جیبی ها را به من می دهد، کریپ ها را به من می دهد.

Number four is to make someone shudder.

شماره چهار این است که کسی را بلرزاند.

To make someone shudder.

برای اینکه کسی بلرزد.

To shudder is to ugh shake and shiver out of disgust.

لرزیدن یعنی لرزیدن و لرزیدن از انزجار.

Ugh. (laughs)

اوه (می خندد)

For example, the thought of eating that mouldy chicken

مثلا فکر خوردن آن مرغ کپک زده

makes me shudder, argh.

مرا می لرزاند، ارغ.

Number five is to be unable to stand the sight of.

شماره پنج این است که نتوانی جلوی چشم را تحمل کنی.

To be unable to stand the sight of.

برای اینکه نتوانی در مقابل دیدنش ایستادگی کنم.

Commonly said as, ugh I can't stand the sight of.

معمولاً گفته می شود، اوه من نمی توانم این منظره را تحمل کنم.

It means you can't bear to look at something,

یعنی طاقت نگاه کردن به چیزی

even looking at it is too disgusting for you.

را ندارید، حتی نگاه کردن به آن برای شما منزجر کننده است.

For example, I can't stand the sight of spiders.

مثلا من نمی توانم دیدن عنکبوت ها را تحمل کنم.

It's all those little spindlerly legs.

همه آن پاهای دوکی کوچک است.

Joking, I love spiders.

به شوخی، من عاشق عنکبوت هستم.

I was just thinking of something

من فقط به چیزی فکر می کردم

that people are commonly disgusted by.

که مردم معمولاً از آن منزجر می شوند.

Because I don't think people are scared of spiders

چون فکر نمی‌کنم مردم از عنکبوت‌ها بترسند

as they are disgusted.

چون منزجر هستند.

Correct me if I'm wrong.

اگر اشتباه می کنم اصلاح کنید.

Are you scared of a little tiny spider,

آیا از یک عنکبوت کوچک می ترسید

or are you disgusted by it?

یا از آن منزجر شده اید؟

'Cause I can understand disgust,

چون من می توانم انزجار را درک کنم،

but fear, fear for a little tiny spider?

اما ترس، ترس برای یک عنکبوت کوچک؟

Unless you live in Australia,

مگر اینکه در استرالیا زندگی کنید

then that's fine, you can be scared. (chuckles)

، خوب است، می توانید بترسید. (می خندد)

Number six is to have no stomach for.

شماره شش برای نداشتن شکم است.

To have no stomach for.

شکم نداشتن برای.

Or to not be able to stomach, to not be able to stomach.

یا نتواند شکم کند ، نتواند شکم کند.

I can't stomach X.

من نمی توانم X را معده کنم.

If I eat X, then I will be sick.

اگر X را بخورم، بیمار خواهم شد.

For example, again, not true, I love this food,

به عنوان مثال، باز هم درست نیست، من عاشق این غذا

I can't stomach blue cheese,

هستم، من نمی توانم پنیر آبی را

I've got no stomach for blue cheese.

معده کنم، من برای پنیر آبی شکم ندارم.

It's the mould,

این قالب است،

I swear the blue bits in it are mould. (laughs)

قسم می خورم که تکه های آبی در آن قالب هستند. (می خندد)

Number seven is to break out in a cold sweat,

شماره هفت عبارت است از عرق سرد ریختن

or to break someone out in a cold sweat.

یا عرق سرد در کسی.

Again, this can refer to making someone feel scared

باز هم، این می تواند به ایجاد احساس ترس

or to making someone feel disgusted.

یا ایجاد احساس انزجار در شخصی اشاره داشته باشد.

For example, ugh, the thought of staying

به عنوان مثال، اوه، فکر اقامت

in a two-start hotel makes me break out in a cold sweat,

در یک هتل دو استارت باعث می شود که من عرق سردی در

it makes me feel so disgusted that I sweat. (laughs)

بیاورم، آنقدر احساس انزجار می کنم که عرق می کنم. (می خندد)

And the last one, number eight,

و آخرین مورد، شماره هشت

is to make one's blood run cold.

، برای سرد کردن خون است.

To make one's blood run cold.

تا خون آدم سرد شود.

This, again, is maybe leaning slightly more

این، دوباره، شاید کمی بیشتر

to feeling frightened.

به سمت احساس ترس متمایل است.

I just think to feel scared and feel disgusted

من فقط فکر می کنم احساس ترس و احساس انزجار

can be so close.

می تواند بسیار نزدیک باشد.

You would use this phrase to describe someone

شما از این عبارت برای توصیف کسی

that you really don't trust.

که واقعاً به او اعتماد ندارید استفاده می کنید.

You're scared of them, disgusted by them,

شما از آنها می ترسید، از آنها منزجر می شوید

and you don't trust them.

و به آنها اعتماد ندارید.

For example, that weird lady down the road

مثلاً آن خانم عجیب و غریب سر

makes my blood run cold, I don't trust her.

راه خونم را سرد می کند، من به او اعتماد ندارم.

I don't think she's up to any good.

من فکر نمی کنم او به هیچ چیز خوبی برسد.

Right, that's it for today's disgusting video.

درست است، این برای ویدیوی نفرت انگیز امروز است.

Your homework for today,

تکلیف امروز شما،

apart from describing the noise that you make

جدای از توصیف سروصدایی که

in your culture and language when something is disgusting,

در فرهنگ و زبان خود ایجاد می کنید، وقتی چیزی منزجر کننده است

is to write something that disgusts you

، نوشتن چیزی است که شما را

using some of the vocabulary

با استفاده از برخی از واژگانی

that we've discussed in this lesson.

که در این درس مورد بحث قرار دادیم، منزجر کند.

Discussed, disgust, yes, they sound the same.

بحث شد، انزجار، بله، صداشان یکسان است.

They are homophones. (laughs).

آنها هموفون هستند. (می خندد).

Don't forget to check out Audible.

فراموش نکنید که Audible را بررسی کنید.

The link to sign up is in the description box

پیوند ثبت نام در کادر توضیحات موجود است

so you can get your free audiobook and 30-day free trial,

تا بتوانید کتاب صوتی رایگان و آزمایشی رایگان 30 روزه خود را دریافت کنید،

and there are loads of recommendations

و توصیه‌های

for both books and audiobooks.

زیادی هم برای کتاب‌ها و هم برای کتاب‌های صوتی وجود دارد.

And don't forget to connect with me

و فراموش نکنید که

on all of my social media.

در تمام رسانه های اجتماعی من با من در ارتباط باشید.

I've got my Facebook, I've got my Instagram,

من فیس بوک خود را دارم، اینستاگرام خود

and I've got my Twitter, and I've got my personal channel

را دارم، و توییتر خود را دارم، و کانال شخصی خود را دارم

where I talk about lifestyle

که در آن درباره سبک زندگی

and anything I want to talk about.

و هر چیزی که بخواهم صحبت کنم صحبت می کنم.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

Mwah!

مواه!

(gentle music)

(موسیقی ملایم)