Our FUNNY English mistakes | Native English Speakers Funny Language Mistake Stories

(موسیقی شاد)

hello everyone and welcome back to english with Lucy I have got Joel today

(می خندد)

- سلام به همه!

و با لوسی به انگلیسی خوش آمدید.

من جوئل و لیا را دارم.

- سلام

- سلام

- من واقعا دارم زحمت می کشم که نخندم

چون خیلی خنده دار است.

(همه می خندند)

اما امروز یک ویدیوی همکاری داریم.

we've got exciting so we'll have one on their channel as well do you want to

- Mm hm

- خیلی هیجان انگیز است، بنابراین ما یکی را

در کانال آنها نیز خواهیم داشت.

introduce your channel today we're John oh yeah hi our channel is all things

آیا می خواهید کانال خود را معرفی کنید؟

- ما جوئل و لیا هستیم، سلام.

- بله

- و کانال ما همه چیز انگلیسی است.

British yeah it's all about British culture we've got some accent tutorials

- بله، همه چیز در مورد فرهنگ بریتانیا است،

ما چند آموزش لهجه داریم،

things like that hey anything British yes if you're a fan of Britishness so if

چیزهایی از این قبیل.

هر چیزی بریتانیایی

- بله، پس اگر از طرفداران "بریتانیایی" هستید

(همه می خندند)

- درست است؟

you're a fan of all things British then I'm sure you like their channel

- آره

- بنابراین، اگر طرفدار همه چیزهای انگلیسی هستید،

مطمئنم که کانال آنها را دوست خواهید داشت،

but today I was thinking that we spend our whole time correcting your mistakes

اما امروز، من فکر می کردم که

ما تمام وقت خود را صرف تصحیح

اشتباهات شما می کنیم، زمانی که شما انگلیسی یاد می گیرید. .

when you're learning English so I thought it'd be quite funny to tell you

بنابراین، فکر کردم خیلی خنده دار است

about times that we have made mistakes in our own language yeah so we each got

که به شما در مورد زمان هایی بگویم که ما

در زبان خودمان اشتباه کرده ایم.

- آره

- خب، هرکدوم یه زوج داریم که بهت بگیم.

a couple to tell you so this was when I was quite young I was about four years

من ممکن است شروع کنم ...

- شما می خواهید آن را شروع کنید.

- بنابراین، این زمانی است که من کاملاً جوان

بودم، تقریباً چهار ساله بودم، شاید پنج.

old maybe five I was in recession which is what we call the lowest level of

من پذیرش بودم که به آن

پایین ترین سطح مدرسه می گوییم.

school yeah yeah yeah like age five age five yes I would be 405 and I had to go

- آره

- آره، مثل پنج سالگی.

- پنج سالگی، آره.

بنابراین من چهار یا پنج ساله

بودم و باید مدرسه را ترک می

off school I had to go home because I was ill with a disease called

کردم... باید به خانه می رفتم زیرا

مبتلا به بیماری به نام زردی بودم.

impetigo gaps on your face it's just a skin condition but it's very contagious

- اوه

- که روی صورت شما دلمه ایجاد می کند

، فقط یک بیماری پوستی است،

it can pass to the other children but when I went back I told all of my

اما بسیار مسری است.

می تواند به بچه های دیگر منتقل شود.

اما وقتی

برگشتم به همه معلمانم گفتم که

teachers that I had a very bad case of osteoporosis

یک مورد بسیار بد از پوکی استخوان دارم،

یعنی زمانی که استخوان‌های شما پژمرده می‌شوند.

- افراد مسن تر هم به آن مبتلا می شوند.

- بله، افراد بسیار مسن.

(همه می خندند)

من رفتم داخل و به معلم هایم گفتم...

toward my teachers are you okay Lucy you've been off for a while honesty

آنها می گفتند "خوبی لوسی

؟ مدتی بود بیرون."

و من درست مثل "پوکی استخوان" بودم.

osteoporosis age oh no you know that's so sad to hear about Lucy's condition

پنج سالگی

(همه می خندند)

- همین بچه پنج ساله پژمرده...

- پس یادم می آید که آنها واقعاً

مراقب من بودند، "هیچ کس به لوسی دست نزند"

و بعد از مدرسه به سراغ مامانم

رفتند و گفتند "اوه نه، همینطور است"

از شنیدن وضعیت لوسی متاسفم».

my mom was like yeah it was a bit annoying but you know how do we deal

مادرم می گفت: "آره،

کمی آزاردهنده بود، می دانید.

من مجبور شدم مدتی از کارم مرخصی بگیرم."

- برایش کرم بخر.

- وای خدای من.

- و آنها می گفتند، "نه، اما می دانید،

چگونه با این موضوع در کلاس برخورد کنیم؟"

with this in the classroom and she was like well it's gone now it's gone I was

او می گفت، "خب، اکنون رفته است".

آنها می گفتند: "از بین رفت

؟! درمان شد؟!"

- او شفا یافته است.

- آره، بالاخره معلوم شد که

always a fan of really long words as a child today you still in this understand

من از بچگی همیشه طرفدار کلمات واقعا طولانی

بودم و پوکی استخوان را یاد گرفته بودم.

فکر می کنم یکی از همسایه ها آن را داشته یا چیزی شبیه به آن.

-خب خوبه

- واقعا خنده دار است.

- من اشتباه متوجه شدم.

- و تا به امروز، شما هنوز اشتباه می کنید.

- بله

slight misunderstanding it's like a fully different word and

- و حتی مثل یک سوء تفاهم جزئی

نیست، مثل یک کلمه و معنای کاملاً متفاوت است.

meaning I thought you're gonna say impotence say that you went back to

- فکر کردم می خواهی بگویی «ناتوانی».

- اوه

- و من فکر کردم می خواهی بگویی

که به مدرسه برگشتی و

school and told everyone you were Tiger like Tiger like I was a tiger anything

به همه گفتی که ببری.

مثلاً من زبز داشتم، ببر بودم.

- منطقی است.

but night Claire Lucy we've like really long words as a child so probably spent

(بیش از حد صحبت کردن)

- من همیشه در کودکی کلمات بسیار طولانی را دوست

داشتم، بنابراین احتمالاً سالها را صرف حفظ کردن آنها کردم.

ages memorizing it right I'm gonna say mine okay so when you're at a train

«پوکی استخوان»، «پوکی استخوان»...

من دچار پوکی استخوان شدم!

(می خندد)

- این شگفت انگیز است.

من می خواهم بگویم مال خودم...

- باشه

- پس، وقتی در ایستگاه قطار هستید،

station sometimes they say like stand back there's a freight train coming free

گاهی اوقات می گویند "

بایستید، قطار باری در راه است".

and I always thought that was a frightful train like fright train you

من همیشه فکر می کردم که قطار ترسناکی است.

قطار ترسناک

should be scared of this train great I just like oh no there's a freight train

باید از این قطار بترسی

- اوه خدای من.

- باربری

فقط فکر کردم، "اوه نه ، یک قطار ترسناک می آید"

coming get it what I can I just didn't know

فقط نمی دانستم قطار باری چیست.

what a freak oh really quickly yeah what is a freight train it's like a train

- خنده داره.

- چند سالتان بود؟

- من هنوز این کار را انجام می دهم.

(همه می خندند)

- قطار ترسناک!

- خیلی سریع می گذرد.

- آره

- قطار باری چیست؟

درست مثل قطاری است که حمل می کند ...

carrying no but I just thought it's trained to be

- یک بار سنگین

- یک بار سنگین.

من فقط فکر کردم این قطاری است که باید از

scared of like these canapés frightful trains freight train it's really dumb

آن ترسید، از این قطارهای ترسناک بترسید.

قطار باری، قطار ترسناک.

- خنده داره

- این سوءتفاهم منه...

- احمقانه.

- این گنگ است.

- واقعاً احمقانه است.

hey guys will help dumb I'm done yeah better no that is very dumb but and I

پس شما بروید، بچه ها اگر احساس کردید خنگ هستید،

من احمق تر هستم.

-اگه حالتون بهتر بشه

(همه می خندند)

- نه، خیلی احمقانه است،

don't to say that because mine's also dumb sorry I can't understand this do

اما نمی خواهم این را بگویم چون

مال من هم خنگ است.

چون هنوز تا امروز

نمی توانم آن را درک کنم.

you feel like we have this like dumb confession meeting yeah hi my name's

- جوئل، آیا احساس می کنی که ما در

این "جلسه اعتراف احمقانه" هستیم؟

- آره

- سلام، اسم من جوئل است و من خنگ هستم.

John so I always get this word wrong I still right now don't really know what

(همه می خندند)

بنابراین، من همیشه این کلمه را اشتباه می گیرم.

من هنوز، در حال حاضر، واقعاً نمی دانم معنی آن چیست.

it means it's the word dozen like a dozen eggs how many is it six or is it

این کلمه ده است.

مثل یک دوجین تخم مرغ

چند

... شش است یا دوازده؟

twelve I can never remember yeah but wider so why do don't people

من هرگز نمی توانم به یاد بیاورم.

- 12 است

- اما چرا...

چرا مردم فقط نمی گویند

just say I've got 12 eggs I've got a dozen eggs it doesn't make any sense and

"من 12 تخم مرغ دارم؟"

- درست است

- من یک دوجین تخم مرغ دارم.

هیچ معنایی ندارد.

- آره، مثل "چند"،

چند تا چند؟

- آره، چند تا هستند؟

- خیلی آزاردهنده است

when you say just few it means like very little but you think a few it means if I

و وقتی می گویید «فقط چند»

به معنای خیلی کم است،

اما اگر بگویید «چند

» یعنی من مقداری دارم.

متاسفم، از زبان افتضاح ما عذرخواهی می کنم.

(همه می خندند)

go into my second one and then we can go onto yours because my second one is very

- اما اگر من به دومی خودم بروم،

می توانیم به سراغ مال شما برویم

زیرا دومی من بسیار شبیه است.

similar the word fortnight what does support like me two weeks -

کلمه دو هفته

دو هفته یعنی چه؟

- فکر می کنم فقط دو هفته است.

then why don't people just say to ease oh we're going on holiday for a

- دو...

پس چرا مردم فقط نمی گویند دو هفته؟

- اوه، دو هفته ای میریم تعطیلات.

fortnight because I thought fortnight meant 10 days and I still kind of think

- چون فکر می کردم دو هفته یعنی 10 روز.

من هنوز هم فکر می کنم به معنای 10 روز است.

it means 10 days Oh what would you say just these words

- اوه، چه می گویید؟

- یک دو هفته؟

پنج روزه...

- تو هم نمیدونی!

- نه، 14 است.

15 روز است یا 14 شب؟

- من نمی دانم.

فقط این کلمات، "دوجین" و "دو هفته"

doesn't and for tonight I'm like just use the actual numbers use the numbers

را می خواهم، فقط از اعداد واقعی استفاده کنید.

از اعداد استفاده کنید

so I bet half a dozen throws you yes what's that me exactly three six I have

- پس من شرط می بندم که نیم دوجین به تو می اندازد ...

- آره، این یعنی چه؟

- نیم دوجین، آره، درست می گویی

a way to remember it in Spanish yeah nothing it's 12 so it's like a dolphin

- شش است.

- من راهی برای به خاطر سپردن آن دارم.

در اسپانیایی، "Doce" دوازده است

، بنابراین، مانند "dothen"

dolphin

Dozen است!

- "دوتن"!

- این نکته خوبی است.

جوئل مثل

"dothen" در سینک خواهد بود!

- دونه، "دوتن"...

آه، آره، 12!

- مثل همین دیروز بود که

داشتیم غرفه پیدا می کردیم.

مثل جایی برای نشستن در این بار.

تو مثل "بیا غرفه بگیریم"

بودی و من فکر کردم

با لب گفتی "بووز".

(در حال صحبت کردن)

(همه می خندند)

- اوه خدای من

بچه ها، بیایید یک غرفه بگیریم (لز گفتن)

(می خندد) غرفه

my second wine so this one is really embarrassing but I have actually put it

دوم شما چیست؟

- دومی من

بنابراین، این یکی واقعا شرم آور است،

اما من در واقع آن را در اینستاگرام خود قرار داده ام،

on my Instagram so wonder if you saw it but I was putting in like a dishwasher

بنابراین تعجب می کنم که آیا آن را دیدید.

اما داشتم ماشین ظرفشویی می‌گذاشتم...

let's get your dishwasher fitted and I was texting the plumber and I was like

داشتم ماشین ظرفشویی نصب

می‌کردم و به لوله‌کش پیام می‌دادم.

گفتم: "ببین، من فقط می خواهم بدانم

look I just want to know if it can go in or not

آیا می تواند داخل شود یا نه"

so he said send me a picture of the sink is like water and I opened and I saw and

بنابراین او گفت: "یک عکس از تله زیر سینک برای من بفرست".

و تله لوله آب است.

کمد سینک را باز کردم دیدم تله موش افتاده است.

I was like I didn't understand the word exactly and it was like so no okay so I

گفتم: "او از کجا می داند؟"

(با خنده

) اینکه زیر سینک من تله ای هست

چون آن

موقع کلمه تله را نمی فهمیدم.

- چرا تو میخواهی؟

تو لوله کش نیستی

- دقیقا.

بنابراین، من چنین گفتم: "خیلی عجیب است."

این تله موش با یک تکه پنیر بزرگ روی آن.

بنابراین، من فقط یک ...

او می گفت: " یک عکس از تله

برای من بفرست" بنابراین من یک عکس از این تله موش گرفتم

و آن را برای او فرستادم.

او جواب نداد

برگشت داخل و

گفت: نه، منظورم لوله آب است!

(با خنده)

من در واقع اسکرین شات را

دارم که روی صفحه می گذارم.

خیلی خجالت آور بود

- [جوئل] این خیلی خوب است.

- از پیامک، رفت و برگشت؟

- بله

- خیلی خوب است.

- راستی رفتم...

خیلی مشکوک بودم.

گفتم: "او از کجا می داند؟"

چرا او به تله نیاز دارد؟

من سوال نکردم

"بله، بدون جوندگان!"

حالا می توانید به خانه من بیایید

و این ماشین ظرفشویی را جابجا کنید.

- این خیلی خوب است.

- این شگفت انگیز است.

ای خدا.

خوب، پس...

actually we were talking about this a moment ago I still can't get left and

چند لحظه پیش داشتیم در مورد این موضوع صحبت می کردیم.

من هنوز نمی توانم چپ و راست کنم،

right without nothing to do with the words left and right when I was doing my

اما این ربطی به کلمات

چپ و راست ندارد...

وقتی داشتم امتحان رانندگی می دادم،

driving test I had to write L on that led to small

مجبور بودم "L" را روی آن بنویسم...

and AH here and to ask the examiner to just stipulate

فقط کوچک.

و "R" در اینجا.

مجبور شدم از ممتحن بخواهم ژست بزند.

they're just like me you can ask them you can say look I really

- میتونی انجامش بدی؟

به من کمک می کنی؟

- تو می توانی.

when you say left and right it just doesn't do anything in my brain so can

می توانید از آنها بپرسید.

می توانید بگویید،

"ببین، من واقعا...

وقتی "چپ" و "راست"

را می گویید، هیچ کاری در مغز من انجام نمی دهد.

you just go turn left so I could see her hands and I was like

بنابراین، آیا می توانید فقط به سمت چپ بروید؟

بنابراین، می‌توانستم دست‌های او

thank you thank you as well because they were saying you know just whatever makes

را ببینم و مثل «متشکرم» بودم

- این به من کمک می‌کرد،

زیرا من نیز واقعاً با آن مشکل دارم.

چون می‌گفتند هر چیزی که «L» می‌سازد،

an L that's left and I'd be like cool

باقی می‌ماند!

و من می خواهم بگویم، "باحال، این باقی مانده است!"

(با خنده)

yeah it happens all the time with Lea when we're going and I'm not okay we'll

- آره، همیشه با لیا این اتفاق می افتد.

وقتی می‌رویم و من می‌گویم،

just turn right and she'll be like just take the moment I think that people must

"فقط به راست بپیچید"

و او مانند ...

و او فقط یک لحظه طول می‌کشد.

- فکر می کنم مردم باید فکر کنند

think I'm really dumb but on paper I'm really smart other one really quickly is

که من واقعاً احمق هستم، اما روی کاغذ من واقعاً باهوش هستم.

من فقط نمی توانم به چپ و راست بروم.

- این چیزی است که یک آدم گنگ می گوید.

(بیش از حرف زدن)

- باشه، اما من واقعا باهوشم.

- بر روی کاغذ.

یکی دیگر، واقعاً سریع

escalator and elevator I can't tell you if we're in an escalator quick in on and

، پله برقی و آسانسور است،

نمی توانم به شما بگویم که آیا ما در پله برقی هستیم یا ...

در ...

I can't get that say the first word again

در ...

یک آسانسور -

من نمی توانم آن را دریافت کنم .

escalator you say that incorrectly how do you say yeah they're very similar I

- دوباره اولین کلمه را بگو.

- "Esculator"

- اوه اوه

- فکر می کنم شما این را اشتباه می گویید.

- چگونه این را می گویید؟

- ما باید یک ویدیوی دیگر بسازیم

- پله برقی

نه "yuh-lator"

- این یک چیز میدلند است

که یک چیز میدلند است

- منطقه را مقصر بدانید.

(با خنده)

- پله برقی

- آره

- آسانسور

- آره، خیلی شبیه هم هستند.

can imagine that being confusing for a learner

من می توانم تصور کنم که برای یک زبان آموز گیج کننده است.

- متشکرم.

هر چند من یک یادگیرنده نیستم.

(با خنده)

- من یادگیرنده نیستم.

- من در اینجا متولد شده ام.

I'm sure there's so many more by just calm yeah bring myself to that's the

- مطمئنم که تعداد بیشتری وجود دارد،

اما من نمی توانم خودم

را مجبور کنم آنها را برای شما بچه ها اعتراف کنم.

- آره، بعضیاشون خیلی احمقن.

thing you shouldn't ever worry if you're making mistakes when this is a second

- موضوع همین است، اگر این زبان دوم است،

هرگز نباید نگران باشید

.

language like when people who go who miss that first language like even we

وقتی افرادی که...

برای چه کسانی، زبان اولشان است،

get stuff wrong I would say just use your mistakes as funny anecdotes which

حتی ما هم اشتباه می کنیم.

- ما همیشه اشتباه می کنیم.

من همیشه می گویم فقط از اشتباهات خود

به عنوان حکایت های خنده دار استفاده کنید، کاری که ما انجام داده ایم.

is

- آره

- ما ادعا نمی کنیم که آنها بامزه هستند،

آنها ما را سرگرم کردند.

- بله

- آنها حکایت هستند.

(با خنده)

- آنها فقط حکایت های عالی هستند.

- ممنون که ما را در کانال داشتید،

خیلی دوست داشتنی بود.

this morning I know I feel like home so that's it for today's video I hope you

احساس می کنم امروز صبح هستم.

- میدانم.

- احساس میکنم اونجا نشسته ام مثل...

همین برای ویدیو امروز،

enjoyed it I don't really think you would have learned much but this is more

امیدوارم لذت برده باشید.

من واقعاً فکر نمی‌کنم چیز زیادی یاد گرفته باشید،

اما این بیشتر یک تمرین گوش دادن به مکالمه است.

of a conversation listening practice

- بله

- چیزی که ما برای هر چیزی که

کاملا آموزشی نیست استفاده می کنیم.

just to make you laugh and feel a bit better about yourselves

اما در واقع این فقط برای این بود که شما بخندید

و احساس بهتری نسبت به خودتان داشته باشید.

I know you do

(با خنده)

(بیش از حرف زدن)

- می دانم که اعتماد به نفس ندارید.

- امیدوارم این

برای شما کمی فرار بوده باشد.

don't forget me and Jonah Miller of our social media which will be popping up on

- فراموش نکنید که با من

و جوئل و لیا در سراسر رسانه های اجتماعی ما جمع آوری کنید،

که در حال حاضر روی صفحه ظاهر می شود.

the screen right now and we hope to see you over on John and

امیدواریم شما را در کانال جوئل و لیا ببینیم.

Leah's channel where we've got another video

فیلم را ببینید.

yeah yeah I'm about to now and I will see you soon for another lesson

- جایی که ما یک ویدیوی دیگر داریم

- بله، اکنون به این کار نزدیک هستیم.

و به زودی برای یک درس دیگر شما را می بینم.

- [همه] موآ

- اوه، کار زیبایی است.

(موسیقی شاد)

you