What is a 'BLABBERMOUTH'? - English Addict with Mr Duncan (Easy English Lessons)

Let's face it. Sometimes people can be annoying.

بیایید با آن روبرو شویم. گاهی اوقات افراد ممکن است آزاردهنده باشند.

They have habits or types of behaviour that can really get on your nerves.

آنها عادات یا انواع رفتارهایی دارند که واقعاً می تواند اعصاب شما را تحت تأثیر قرار دهد.

No one is perfect. This is true.

هیچکس کامل نیست. این درست است.

But sometimes people can do things that really annoy you.

اما گاهی اوقات افراد می توانند کارهایی انجام دهند که واقعا شما را آزار می دهد.

Actions that cheese you off.

اقداماتی که شما را از بین می برد.

To feel cheesed off is to feel annoyed, irritated, and let down.

اینکه احساس کنید از پنیر خارج شده اید، احساس ناراحتی، عصبانیت و ناامیدی است.

There are many ways in which a person can annoy you.

راه های زیادی وجود دارد که یک فرد می تواند شما را آزار دهد.

They might lie to you.

ممکن است به شما دروغ بگویند

They might go against you in some way.

آنها ممکن است به نوعی علیه شما حرکت کنند.

In this sentence, we are saying that a trusted friend does something to harm you.

در این جمله می گوییم یک دوست مورد اعتماد کاری می کند که به شما آسیب برساند.

They go against you.

آنها علیه شما می روند.

The hardest thing to do with another person is to give them your trust and share a secret.

سخت ترین کار با یک نفر دیگر این است که به او اعتماد کنید و رازی را به اشتراک بگذارید.

To trust another person is to believe in them.

اعتماد کردن به یک نفر دیگر به معنای اعتقاد به آنهاست.

It is a bond you build together over time.

این پیوندی است که با هم در طول زمان ایجاد می کنید.

You feel that you can trust that particular person with almost anything.

شما احساس می کنید که تقریباً در هر چیزی می توانید به آن شخص خاص اعتماد کنید.

Building trust in any type of relationship takes time and effort.

ایجاد اعتماد در هر نوع رابطه مستلزم زمان و تلاش است.

The longer you know someone, the more you trust them.

هر چه بیشتر کسی را بشناسید، بیشتر به او اعتماد خواهید کرد.

It is not unusual for people in this type of relationship to share secrets that they would never reveal to anyone else.

برای افرادی که در این نوع رابطه هستند غیرعادی نیست که رازهایی را که هرگز برای دیگران فاش نمی کنند به اشتراک بگذارند.

That is the power of trust.

این قدرت اعتماد است.

A person you trust is someone you can take into your confidence.

فردی که به او اعتماد دارید، کسی است که می توانید اعتماد به نفس خود را در نظر بگیرید.

You feel comfortable telling that person your darkest secrets.

از گفتن تاریک ترین رازهای خود به آن شخص احساس راحتی می کنید.

A secret can be described as ‘a skeleton in the cupboard’.

یک راز را می توان به عنوان "اسکلتی در کمد" توصیف کرد.

We normally want to keep that thing hidden away.

ما معمولاً می خواهیم آن چیز را پنهان نگه داریم.

That is why it is important to reveal your secret to someone who is in your confidence.

به همین دلیل مهم است که راز خود را برای کسی که به شما اعتماد دارد فاش کنید.

However, it is possible for that confidence to be broken.

با این حال، ممکن است این اعتماد به نفس شکسته شود.

To break one's confidence is to take away that trust.

شکستن اعتماد به نفس از بین بردن این اعتماد است.

You can break the confidence of another person by lying to them.

می توانید با دروغ گفتن به دیگران اعتماد به نفس او را بشکنید.

You can even break your own confidence by losing faith in yourself.

شما حتی می توانید با از دست دادن اعتماد به خودتان اعتماد به نفس خود را بشکنید.

There are many ways in which a trusting relationship can be broken.

راه های زیادی وجود دارد که از طریق آنها می توان یک رابطه اعتماد را از بین برد.

A common one is when a trusted friend reveals one of your secrets to someone else.

یکی از موارد رایج زمانی است که یک دوست مورد اعتماد یکی از رازهای شما را برای شخص دیگری فاش می کند.

The irony of this situation is that your trusted friend trusts the other person to keep the information to themselves as well.

طنز این وضعیت این است که دوست مورد اعتماد شما به طرف مقابل اعتماد می کند تا اطلاعات را نیز برای خودش نگه دارد.

You trust someone and they tell someone that they trust and before you know what is going on...

به کسی اعتماد می‌کنی و او به کسی می‌گوید که اعتماد دارد و قبل از اینکه بدانی چه خبر است...

...everyone knows your little secret.

... همه راز کوچک تو را می‌دانند.

We often describe this type of person as a ‘blabbermouth’.

ما اغلب این نوع از افراد را به عنوان یک "دهان" توصیف می کنیم.

That person can't resist telling someone else about a thing that is not known to others.

آن شخص نمی تواند در مقابل گفتن چیزی که برای دیگران ناشناخته است به دیگری مقاومت کند.

A blabbermouth can't keep something secret.

یک آدم غمگین نمی تواند چیزی را مخفی نگه دارد.

They can't keep it to themselves.

آنها نمی توانند آن را برای خودشان نگه دارند.

Generally speaking, a blabbermouth is someone who likes to gossip or reveal things concerning other people's private lives.

به طور کلی، یک فرد یاوه گو به کسی گفته می شود که دوست دارد در مورد زندگی خصوصی دیگران شایعات یا افشاگری کند.

They talk too much, and because of that, they often reveal things they should not.

آنها بیش از حد صحبت می کنند و به همین دلیل اغلب چیزهایی را که نباید فاش می کنند.

They often speak indiscreetly.

آنها اغلب بی احتیاطی صحبت می کنند.

Sometimes it is hard to appreciate just how special trust is in a relationship.

گاهی اوقات درک میزان اعتماد ویژه در یک رابطه دشوار است.

The moral of this situation is be careful who you share your deepest secrets with.

اخلاقیات این موقعیت این است که مراقب باشید عمیق ترین رازهای خود را با چه کسانی در میان می گذارید.

Sometimes it is best to leave those skeletons in the cupboard.

گاهی اوقات بهتر است آن اسکلت ها را در کمد بگذارید.

For once they are revealed...

برای یک بار که آنها فاش می شوند ...

the damage is done and it is hard to go back.

آسیب وارد شده است و بازگشت به عقب دشوار است.