Twitter: One million leave: BBC News Review

Nearly a million Twitter users leave as Elon Musk takes over.

نزدیک به یک میلیون کاربر توییتر با تصاحب ایلان ماسک، آن را ترک می کنند.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil. And I'm Beth.

من نیل هستم. و من بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد این داستان حتما تا آخر تماشا کنید.

Don't forget to subscribe to our channel, like this video

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو

and try the quiz on our website. Now, the story.

را لایک کنید و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید. حالا داستان

Almost one million.

تقریبا یک میلیون

That's how many Twitter accounts have been deactivated

since Elon Musk bought the social media platform last month.

از زمانی که ایلان ماسک این پلتفرم رسانه اجتماعی را در ماه گذشته خریداری کرد، این تعداد حساب های توییتر غیرفعال شده است.

Musk's takeover has been controversial.

تصاحب ماسک بحث برانگیز بوده است.

Some people are worried about his approach to free speech.

برخی از مردم نگران رویکرد او به آزادی بیان هستند.

Thousands of staff have lost their jobs

هزاران کارمند شغل خود را از دست داده اند

and there are plans to make some users pay a subscription.

و برنامه هایی برای وادار کردن برخی از کاربران به پرداخت اشتراک وجود دارد.

Many users are moving to an alternative called Mastodon,

بسیاری از کاربران به سمت جایگزینی به نام Mastodon حرکت می کنند،

a free social network platform where posts are called 'toots'.

یک پلت فرم شبکه اجتماعی رایگان که در آن پست ها "toots" نامیده می شوند.

Eugen Rochko, the founder of the platform, tooted on Monday

Eugen Rochko، بنیانگذار این پلتفرم، روز دوشنبه

that he thinks the massive increase in users is 'pretty cool'.

گفت که به نظر او افزایش گسترده کاربران "بسیار جالب" است.

You've been looking at the headlines, Beth.

به تیترها نگاه می کردی، بث.

What is the vocabulary?

واژگان چیست؟

We have 'flock', 'on fire' and 'mammoth'.

ما "گله"، "در آتش" و "ماموت" داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's take a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This one comes from The National,

این یکی از

a Scottish media outlet.

رسانه‌های اسکاتلندی نشنال می‌آید.

OK. So, Twitter users in Scotland, as well as many other places in the world,

خوب. بنابراین، کاربران توییتر در اسکاتلند، و همچنین بسیاری از نقاط دیگر در جهان

are leaving. And the word that we are looking at in this headline is 'flock',

، ترک می کنند. و کلمه ای که در این تیتر به آن نگاه می کنیم "گله"

which is connected to birds, isn't it?  

است که به پرندگان متصل است، اینطور نیست؟

Yeah. So 'flock' as a noun is a group of birds

آره بنابراین "گله" به عنوان یک اسم، گروهی از پرندگان است

and remember the Twitter logo is a bird and you post 'tweets'.

و به یاد داشته باشید که لوگوی توییتر یک پرنده است و شما "توئیت" ارسال می کنید.

'Tweets' is a word that is the sound a bird makes.

"تویت" کلمه ای است که صدایی است که یک پرنده تولید می کند.

Yeah. So, the headline writer uses 'flock'

آره بنابراین، تیتر نویس از «گله»

because of Twitter's connection to birds.

به دلیل ارتباط توییتر با پرندگان استفاده می کند.

It is used as a verb in the headline,

این به عنوان یک فعل در عنوان استفاده می شود،

but we can also see it as a noun, to refer to

اما می توانیم آن را به عنوان یک اسم نیز برای اشاره به

a group. So, a group of birds or sheep.

یک گروه ببینیم. بنابراین، گروهی از پرندگان یا گوسفندان.

So, what's the connection to sheep?

خب، چه ارتباطی با گوسفند دارد؟

Well, if you picture a field with one sheep

خوب، اگر یک مزرعه را با یک گوسفند تصویر کنید

and it moves over here all of the other sheep follow it.

و گوسفند در اینجا حرکت کند، همه گوسفندان دیگر آن را دنبال می کنند.

Sheep are famous for following each other.

گوسفندها به پیروی از یکدیگر مشهور هستند.

So, the headline writer has used this as well

بنابراین، تیتر نویس از این نیز

to describe all of these people moving from Twitter to Mastodon.

برای توصیف همه این افرادی که از توییتر به ماستودون می روند استفاده کرده است.

They're following each other, like sheep.

مثل گوسفند دنبال هم می آیند.

And so, there's a nice double meaning in this headline related to birds and sheep.

و بنابراین، یک معنای دوگانه خوب در این تیتر مربوط به پرندگان و گوسفند وجود دارد.

But there would 'flock' - is that one that we use in everyday English?

اما "گله" وجود دارد - آیا آن چیزی است که ما در انگلیسی روزمره استفاده می کنیم؟

Yeah, we do. So, imagine a shop has a sale, then

بله، ما انجام می دهیم. بنابراین، تصور کنید یک مغازه فروش داشته باشد، آنگاه

all of the shoppers might 'flock' there because they want

همه خریداران ممکن است آنجا «جمع» شوند زیرا می‌خواهند

to buy something for good price.

چیزی را با قیمت مناسب بخرند.

Yes, and if your favourite singer or group is going on tour,

بله، و اگر خواننده یا گروه مورد علاقه شما به تور می‌رود،

people will 'flock' to ticket websites to try and get a place at the concert.

مردم به وب‌سایت‌های بلیت سرازیر می‌شوند تا در کنسرت جا بگیرند.

And also, if we make a good video,

و همچنین، اگر یک ویدیوی خوب بسازیم،

people 'flock' to our website to watch it...

مردم برای تماشای آن به وب‌سایت ما هجوم می‌آورند...

I hope that happens! Yeah, same.

امیدوارم این اتفاق بیفتد! بله. یکسان هست.

Let's take a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

Time for our next headline.

زمان تیتر بعدی ما است.

This one is from CNN.

این یکی از CNN است.

So, the headline says that Twitter is in chaos, lots of people

بنابراین، تیتر می گوید که توییتر در هرج و مرج است، افراد زیادی می

are leaving, they're joining Mastodon, a rival.

روند، آنها به Mastodon، یک رقیب می پیوندند.

The expression we are looking at is 'on fire'.

عبارتی که ما به آن نگاه می کنیم «در آتش» است.

Now, this sounds a little bit dangerous.

حالا، این کمی خطرناک به نظر می رسد.

Beth, if something is on fire,

بث، اگر چیزی در آتش باشد،

that's not a good thing. Shall I call the fire brigade?

این چیز خوبی نیست. با آتش نشانی تماس بگیرم؟

No, no. Don't call the fire brigade.

نه نه. با آتش نشانی تماس نگیرید

So, this expression, 'on fire' is used to talk about

بنابراین، این عبارت "در آتش" برای صحبت در مورد

a good thing, to say that something is amazing, or is doing well.

یک چیز خوب استفاده می شود، برای گفتن اینکه چیزی شگفت انگیز است یا خوب انجام می شود.

So, the headline writer is actually praising Mastodon

بنابراین، نویسنده تیتر در واقع ماستودون را ستایش می کند

because it's so popular at the moment. Yeah.

زیرا در حال حاضر بسیار محبوب است. آره

So, often in this programme, we talk about metaphorical language. 'On fire',

بنابراین، اغلب در این برنامه، ما در مورد زبان استعاری صحبت می کنیم. «روی آتش»

literally, means that something is in flames.

به معنای واقعی کلمه به این معنی است که چیزی در آتش است.

That's not the sense here. No, in this headline,

اینجا معنایش این نیست. نه، در این تیتر،

and also in informal conversation, we use 'on fire' to say

و همچنین در گفتگوی غیررسمی ، از «روی آتش» استفاده می

that we're impressed with something.

کنیم تا بگوییم تحت تأثیر چیزی قرار گرفته ایم.

Yeah. And not just social media platforms.

آره و نه فقط پلتفرم های رسانه های اجتماعی.

We use it more widely.

ما بیشتر از آن استفاده می کنیم.

Yes, we do. So, we often use it to talk about skills. For example,

بله ما انجام میدهیم. بنابراین، ما اغلب از آن برای صحبت در مورد مهارت ها استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

I watched my friend play football yesterday

من دیروز فوتبال دوستم را تماشا کردم

and she scored three goals - she was 'on fire'. Yeah.

و او سه گل به ثمر رساند - او در آتش بود. آره

And I saw you preparing the script

و امروز صبح دیدم شما فیلمنامه را آماده می

this morning. Beth, you were 'on fire'. Thank you, Neil.

کنید. بث، تو در آتش بودی. ممنون نیل.

I think we're both 'on fire' today.

من فکر می کنم امروز هر دو در آتش هستیم.

Let's take a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

Time for our next headline, please.

وقت تیتر بعدی ماست، لطفا.

This one is from Slate.

این یکی از Slate است.

The headline is asking if Mastodon could become a social media 'mammoth',

تیتر این است که آیا ماستودون می تواند به یک «ماموت» رسانه اجتماعی تبدیل شود،

And 'mammoth' is the word

و «ماموت» کلمه ای است

we're looking at. What is a 'mammoth'?

که ما به آن نگاه می کنیم. "ماموت" چیست؟

Well, they are extinct animals.

خب آنها حیوانات منقرض شده اند.

They looked a little bit like hairy elephants.

آنها کمی شبیه فیل های مودار بودند.

They have a big trunk, and they were absolutely enormous.

آنها یک تنه بزرگ دارند و کاملاً عظیم بودند.

Yes. And so, size is the key in this headline.

آره. و بنابراین، اندازه کلید در این عنوان است.

It's asking whether Mastodon could become a really big social media platform.

این سوال مطرح می شود که آیا Mastodon می تواند به یک پلتفرم رسانه اجتماعی واقعاً بزرگ تبدیل شود.

Exactly. And 'mammoth' is also related to another very big

دقیقا. و "ماموت" نیز مربوط به یک حیوان بسیار بزرگ

and extinct animal, that also looks like a hairy elephant, a mastodon.

و منقرض شده دیگر است که شبیه فیل مودار است، ماستودون.

And that is the name of this new social media platform.

و این نام این پلتفرم جدید رسانه اجتماعی است.

Yeah. So, there's a really nice double meaning in the headline.

آره بنابراین، یک معنای دوگانه واقعا خوب در تیتر وجود دارد.

It's quite clever. It links the 'mammoth' to the 'mastodon'.

این کاملا هوشمندانه است. "ماموت" را به "ماستودون" پیوند می دهد.

Another really big extinct animal, and also the name

یکی دیگر از حیوانات منقرض شده واقعاً بزرگ و همچنین

of this social media platform.

نام این پلت فرم رسانه های اجتماعی.

We're looking at 'mammoth', though.

با این حال، ما به "ماموت" نگاه می کنیم.

And, as an adjective,

و به عنوان یک صفت

it can be used to describe really big things.

، می توان از آن برای توصیف چیزهای واقعاً بزرگ استفاده کرد.

Yes, it can. So, for example, this morning,

بله میشه. بنابراین، برای مثال، امروز صبح،

it took me over two hours to get to work.

بیش از دو ساعت طول کشید تا به سر کار برسم.

It was a 'mammoth' journey.

این یک سفر "ماموت" بود.

Yes, and I had a 'mammoth' task at the weekend.

بله، و من در آخر هفته یک وظیفه "ماموت" داشتم .

I tried to get my kids to clean their bedroom and took a long, long time.

من سعی کردم بچه هایم را مجبور کنم اتاق خوابشان را تمیز کنند و خیلی طول کشید.

Let's have a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

We've had 'flock', move together in a large group.

ما "گله" داشتیم، در یک گروه بزرگ با هم حرکت کنید.

'On fire', impressive because something is done very well.

"در آتش"، قابل توجه است زیرا کاری بسیار خوب انجام شده است.

And 'mammoth', something very big.

و "ماموت"، چیزی بسیار بزرگ.

Don't forget there's a quiz on a website, bbclearningenglish.com.

فراموش نکنید که یک مسابقه در یک وب سایت وجود دارد، bbclearningenglish.com.

Thank you for joining us and goodbye. Bye!

از اینکه به ما پیوستید متشکرم و خداحافظ. خدا حافظ!