Omicron: The Netherlands in lockdown: BBC News Review

The Netherlands goes into Christmas Lockdown

هلند

due to the rise of the Omicron strain.

به دلیل افزایش سویه Omicron در تعطیلی کریسمس قرار گرفت.

Hello, I'm Rob and this is News Review from BBC Learning English

سلام، من راب هستم و این نقد خبری از BBC Learning English است

and joining me today is Roy.

و امروز به من می‌پیوندد روی.

Hello Roy.

سلام روی.

Hello Rob and hello everybody.

سلام راب و سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary around this story,

اگر می‌خواهید خود را در مورد واژگان پیرامون این داستان آزمایش کنید،

all you need to do is head to our website

تنها کاری که باید انجام دهید این است که

bbclearningenglish.com to take a quiz.

برای شرکت در یک مسابقه به وب‌سایت ما bbclearningenglish.com بروید.

But now, let's hear more about this story from this BBC News report:

اما اکنون، بیایید بیشتر درباره این داستان از این گزارش خبری بی‌بی‌سی بشنویم:

So, a new lockdown has started in the Netherlands:

بنابراین، یک قرنطینه جدید در هلند آغاز شده است:

just the essential shops are still open,

فقط فروشگاه‌های ضروری هنوز باز هستند

with all other shops and institutions closed until the middle of January.

و همه مغازه‌ها و موسسات دیگر تا اواسط ژانویه بسته هستند.

This is due to the faster-than-expected spread of the Omicron strain.

این به دلیل گسترش سریعتر از حد انتظار سویه Omicron است.

Yes, and we've got three words and expressions from the news headlines

بله، و ما سه کلمه و عبارت از عناوین اخبار

that we can use to talk about this story. What are they, Roy?

داریم که می توانیم در مورد این داستان صحبت کنیم. آنها چه هستند، روی؟

We do. We have: 'stem', 'rule out' and 'on the table'.

ما انجام می دهیم. داریم: "ساقه"، "حذف" و "روی میز".

That's 'stem', 'rule out' and 'on the table'.

این "ساقه"، "حذف" و "روی میز" است.

Right. Well, let's look at your first headline please.

درست. خب، لطفا به اولین تیتر شما نگاه کنیم.

OK. So, our first headline comes from the Evening Standard and it reads:

خوب. بنابراین، اولین تیتر ما از Evening Standard می آید و می گوید:

That's 'stem' – stop something from increasing.

این "ساقه" است - جلوی افزایش چیزی را بگیرید .

OK. So, this word is spelt: S-T-E-M.

خوب. پس این کلمه املا می شود: S-T-E-M.

It's a verb and it means to stop something from rising,

این یک فعل است و به معنای جلوگیری از افزایش

increasing, or spreading.

، افزایش یا گسترش چیزی است.

I'm familiar with the word 'stem': a 'stem' is the...

من با کلمه "ساقه" آشنا هستم : "ساقه

the body of a plant, isn't it?

" بدن یک گیاه است، اینطور نیست؟

Grows from the root – grows upwards

از ریشه رشد می کند - به سمت بالا رشد می کند

and then the flowers come out of the side of it.

و سپس گل ها از کنار آن بیرون می آیند.

The 'stem' is the... the main part of the plant, yes?

"ساقه" قسمت اصلی گیاه است، بله؟

Yes, it is. You're right,

بله همینطور است. حق با

but you're using that word as a noun there

شماست، اما در آنجا از آن کلمه به عنوان اسم استفاده می کنید

and it's not really related to the word that we're looking at.

و واقعاً به کلمه ای که ما به آن نگاه می کنیم مربوط نیست.

'Stem' in this case is talking about something undesirable that is spreading

"ساقه" در این مورد در مورد چیزی نامطلوب صحبت می کند که

or increasing like a virus – so, we talk about

مانند یک ویروس در حال گسترش یا افزایش است - بنابراین، ما در مورد

'stemming' the spread of the virus to stop the spread of the virus.

"جلوگیری" گسترش ویروس برای جلوگیری از گسترش ویروس صحبت می کنیم.

And we quite often use it with expressions like 'stem the tide of'

و ما اغلب از آن با عباراتی مانند "جلوگیری از جزر و مد"

or 'stem the rise of' something.

یا "جلوگیری از ظهور" استفاده می کنیم.

And we can also use it about 'stemming the rise in crime'

و همچنین می‌توانیم از آن در مورد «جلوگیری از افزایش جرم و جنایت» استفاده کنیم

or maybe the government might want to 'stem the number of protesters' in a...

یا شاید دولت بخواهد «تعداد معترضان» را در اعتراضی متوقف کند

in a protest – that kind of thing.

– از این نوع چیزها.

Yeah, it's talking about things that people see as undesirable,

بله، در مورد چیزهایی صحبت می شود که مردم آنها را نامطلوب می بینند،

but there is another way that we use the word 'stem'

اما روش دیگری وجود دارد که ما از کلمه "ساقه" استفاده

and that can also mean – as a verb –

می کنیم و همچنین می تواند به معنای - به عنوان یک فعل -

it can also mean 'to originate'. It's a different meaning.

نیز به معنای "منشأ" باشد. معنای دیگری دارد.

It means to originate or come from.

به معنای سرچشمه گرفتن یا آمدن است.

So, for example, the problem 'stems from' the lack of funding

بنابراین، برای مثال، مشکل از کمبود بودجه

or it 'stems from' the lack of funding.

ناشی می شود یا از کمبود بودجه ناشی می شود.

So, meaning – as you say – it comes from.

بنابراین، یعنی - همانطور که شما می گویید - از آن ناشی می شود.

It originates from something and goes on to be a bad problem.

از چیزی سرچشمه می گیرد و به یک مشکل بد تبدیل می شود.

Absolutely. And if you want another meaning of the word 'stem',

کاملا. و اگر معنای دیگری از کلمه "ساقه" را

you might sometimes hear it in relation to subjects at schools or universities,

می خواهید، ممکن است گاهی اوقات آن را در رابطه با دروس در مدارس یا دانشگاه ها بشنوید،

for example: the 'STEM subjects',

به عنوان مثال: "موضوعات STEM"

which means Science, Technology, Engineering and Mathematics.

که به معنای علوم، فناوری، مهندسی و ریاضیات است.

S-T-E-M subjects.

موضوعات S-T-E-M.

Yes. Very good example there. Thank you.

آره. مثال خیلی خوبی آنجاست متشکرم.

Yes, that's three meanings of 'stem'.

بله، این سه معنای "ساقه" است.

OK. Let's have a look at the summary please:

خوب. لطفاً به خلاصه نگاهی بیندازیم:

In a previous News Review programme,

در برنامه قبلی مرور اخبار،

we talked about stopping the cyber-criminals, didn't we, Roy?

ما در مورد توقف مجرمان سایبری صحبت کردیم، نه، روی؟

We did, and all you need to do to see that programme

ما انجام دادیم، و تنها کاری که برای دیدن آن برنامه باید انجام دهید این

is click the link in the description.

است که روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Yeah, just click down below.

بله، فقط روی پایین کلیک کنید.

OK. It's time now for our next headline please.

خوب. اکنون وقت آن است که تیتر بعدی ما باشد لطفا.

OK. So, our next headline comes from CNN and it reads:

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از سی‌ان‌ان می‌آید و می‌خواند

That's 'rule out' – say something is not a possibility.

: «حذف است» - بگوییم چیزی امکان ندارد.

OK. So, this word is a phrasal verb.

خوب. بنابراین، این کلمه یک فعل عبارتی است.

First word: 'rule' – R-U-L-E. Second word: 'out' – O-U-T.

کلمه اول: "قاعده" - R-U-L-E. کلمه دوم: "خارج" - O-U-T.

And it is separable.

و قابل تفکیک است.

So, you can 'rule something out' or 'rule out something'.

بنابراین، می‌توانید «چیزی را رد کنید» یا «چیزی را رد کنید».

And it basically means to say or declare that something is not a possibility.

و در اصل به معنای گفتن یا اعلام این است که چیزی امکان ندارد.

OK. Let's break this down.

خوب. بیایید این را تجزیه کنیم.

A 'rule' is something we're supposed to follow.

"قاعده" چیزی است که ما باید از آن پیروی کنیم.

It's a bit like a law – well, it is a law, I suppose –

این یک مقدار شبیه یک قانون است - خوب، فکر می کنم یک قانون است -

that we have to follow. Is that right?

که ما باید از آن پیروی کنیم. درست است؟

Yeah, that's right, but in the case of 'rule out' –

بله، درست است، اما در مورد "حذف کردن" -

when you add that preposition, it changes the meaning.

وقتی آن حرف اضافه را اضافه می کنید، معنی آن تغییر می کند.

So, you're saying that something is not a possibility.

بنابراین، شما می گویید که چیزی امکان پذیر نیست.

You're declaring or announcing that it's not an option.

شما اعلام یا اعلام می کنید که این یک گزینه نیست.

Now, in the case of the headline,

اکنون، در مورد تیتر

it says the UK 'won't rule out a possibility'.

، می‌گوید که بریتانیا یک احتمال را رد نمی‌کند .

So, it's saying that the UK won't say that extra measures are not an option.

بنابراین، می‌گویند که بریتانیا نمی‌گوید که اقدامات اضافی یک گزینه نیست.

And we use this word or hear this word or expression

و ما از این کلمه استفاده می کنیم یا می شنویم که این کلمه یا

used quite a lot in politics, don't we?

عبارت بسیار در سیاست استفاده می شود، اینطور نیست؟

We do. So, somebody...

ما انجام می دهیم. بنابراین،

a politician may 'rule themselves out' of the running or the...

یک نفر... یک سیاستمدار ممکن است خود را از نامزدی منتفی کند

you know, to go for the presidency, for example.

یا مثلاً برای ریاست جمهوری برود .

So: 'She ruled herself out of going for the presidency.'

بنابراین: "او از رفتن به ریاست جمهوری خودداری کرد."

But we don't only talk about this in politics;

اما ما فقط در مورد این موضوع در سیاست صحبت نمی کنیم .

you can also talk about this in the case of work, for example.

مثلاً در مورد کار هم می توانید در این مورد صحبت کنید.

So, maybe there's a big promotion at work,

بنابراین، ممکن است یک ترفیع بزرگ در محل کار وجود داشته باشد،

but you decide that that job isn't for you,

اما شما تصمیم می‌گیرید که آن شغل برای شما مناسب نیست،

so you 'rule out' the chances of you going for it,

بنابراین شانس رفتن خود را برای آن کار

or you 'rule yourself out' of going for the job.

«رد می‌کنید» یا «خودتان را از رفتن به آن شغل منتفی می‌کنید».

Yeah, and we've used this expression quite recently,

بله، و ما اخیراً از این عبارت استفاده کرده ایم ،

when we were talking about trying to organise our Christmas party.

زمانی که در مورد تلاش برای سازماندهی جشن کریسمس صحبت می کردیم.

Obviously, because of the risks around coronavirus,

بدیهی است که به دلیل خطرات پیرامون ویروس کرونا،

we had to 'rule out' the idea

ما مجبور شدیم

of a Christmas gathering this year, didn't we?

ایده یک گردهمایی کریسمس امسال را رد کنیم، اینطور نیست؟

We did. We 'ruled out' the possibility of meeting in person, but we...

ما انجام دادیم. ما امکان ملاقات حضوری را رد کردیم، اما

we still managed to have a little party online.

ما هنوز موفق شدیم یک مهمانی کوچک آنلاین داشته باشیم.

...which was very nice. We didn't 'rule that out' at all, did we?

... که خیلی خوب بود ما اصلاً آن را رد نکردیم، نه؟

We had a good time. Good stuff. OK.

اوقات خوشی داشتیم. چیزهای خوب خوب.

Let's have a summary of that expression:

بیایید خلاصه‌ای از این عبارت داشته باشیم:

Now, some of us might 'rule out' the idea

حالا، برخی از ما ممکن است ایده انجام بازی‌های ویدیویی را «رد» کنیم،

of playing video games because they're maybe too complicated,

زیرا ممکن است خیلی پیچیده باشند،

but not Roy – you like video games, don't you, Roy?

اما روی نه – تو بازی‌های ویدیویی را دوست داری ، نه، روی؟

No, I love video games!

نه، من عاشق بازی های ویدیویی هستم!

I absolutely love them

من کاملا آنها را دوست دارم

and we have a programme all about Super Mario for you to watch.

و ما یک برنامه در مورد سوپر ماریو داریم که می توانید تماشا کنید.

All you need to do is click the link in the description.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند در توضیحات کلیک کنید.

Just down below. Thanks Roy.

درست پایین تر. ممنون روی.

OK. What is your next headline please?

خوب. لطفا تیتر بعدی شما چیست؟

OK. So, our next headline comes from The Brussels Times.

خوب. بنابراین، عنوان بعدی ما از بروکسل تایمز می آید.

This headline comes from a paper in Belgium,

این تیتر از یک روزنامه در بلژیک،

one of the Netherlands' neighbours,

یکی از همسایگان هلند، می آید

and relates to this story. It reads:

و به این داستان مربوط می شود. این می‌خواند:

So, that's 'on the table' – available for consideration.

بنابراین، این «روی میز» است - برای بررسی در دسترس است.

OK. So, this is a three-word expression.

خوب. بنابراین، این یک عبارت سه کلمه ای است.

First word: 'on' – O-N. Second word: 'the' – T-H-E.

کلمه اول: "روشن" - O-N. کلمه دوم: 'the' - T-H-E.

Third word: 'table' – T-A-B-L-E.

کلمه سوم: "جدول" - T-A-B-L-E.

And it basically means that something,

و اساساً به این معنی است که چیزی،

like a plan or a part of a plan, is available for consideration

مانند یک طرح یا بخشی از یک طرح، برای بررسی در دسترس است

or is being discussed.

یا در حال بحث است.

OK. Well, I mean, obviously I eat my dinner on a table,

خوب. خب، منظورم این است که واضح است که من شامم را روی میز می‌خورم،

so does that mean we put food 'on the table' for consideration?

پس آیا این بدان معناست که ما غذا را برای بررسی روی میز قرار می‌دهیم؟

Well, we do, but this isn't related to your eating habits, Rob.

خوب، ما انجام می دهیم، اما این به عادات غذایی شما مربوط نمی شود، راب.

Now, if we continue with that idea of food,

حالا، اگر به این ایده از غذا ادامه دهیم،

if there is food 'on the table', you can eat it.

اگر غذا روی میز باشد، می توانید آن را بخورید.

If there is no food 'on the table'...

اگر "روی میز" غذایی نباشد...

well, you can't eat it.

خوب، نمی توانید آن را بخورید.

Now, when we talk about something being 'on the table',

اکنون، وقتی در مورد چیزی «روی میز»

it talks about an idea or a plan being available

صحبت می کنیم، در مورد یک ایده یا طرحی صحبت می کند که

for consideration or discussion.

برای بررسی یا بحث در دسترس است.

It's quite commonly used in business.

این کاملاً در تجارت استفاده می شود.

Yes, it's a business, kind of, related expression as you say.

بله، این یک تجارت است، یک نوع بیان مرتبط به قول شما.

Going back to my idea of food on the table,

برگردم به ایده‌ام از غذا روی میز،

I suppose there is food there... you know, you can choose.

فکر می‌کنم آنجا غذا هست ... می‌دانی، می‌توانی انتخاب کنی.

There's different... a consideration of which food you're going to eat.

فرق می کند... توجه به اینکه کدام غذایی را می خورید.

But, as you say, this is more about documents and contracts

اما به قول شما این بیشتر مربوط به اسناد و قراردادها

and important things related to business.

و موارد مهم مربوط به تجارت است.

Yes, if we return to the headline, the Health Minister is basically saying

بله، اگر به تیتر برگردیم، وزیر بهداشت اساساً می‌گوید

that a lockdown in Belgium is not 'on the table' at the moment.

که قرنطینه در بلژیک در حال حاضر روی میز نیست.

It's saying that the idea is...

این می‌گوید که ایده این است...

or the plan of a lockdown is not being discussed or considered yet.

یا طرح قرنطینه هنوز مورد بحث و بررسی قرار نگرفته است.

Yeah – yet. May change. Who knows?

بله - هنوز. ممکن است تغییر کند. چه کسی می داند؟

OK. Thanks for that, Roy.

خوب. برای آن متشکرم، روی.

Let's have a summary of that expression:

بیایید خلاصه ای از آن عبارت داشته باشیم:

OK. Time now, Roy, to recap the vocabulary

خوب. روی، اکنون وقت

that we've been discussing today.

آن است که واژگانی را که امروز در مورد آن بحث کرده ایم، مرور کنیم.

Yes, we had 'stem' – stop something from increasing.

بله، ما "ساقه" داشتیم - جلوی افزایش چیزی را بگیرید.

We had 'rule out' – say something is not a possibility.

ما "حذف" داشتیم - بگوییم چیزی امکان ندارد.

And we had 'on the table' – available for consideration.

و ما "روی میز" - در دسترس برای بررسی بود.

And don't forget – you can test your understanding

و فراموش نکنید - می توانید درک خود

of these words and expressions

از این کلمات و عبارات را

in a quiz that's on our website,

در آزمونی که در وب سایت ما

at bbclearningenglish.com.

در bbclearningenglish.com قرار دارد آزمایش کنید.

There's loads of other Learning English materials there as well

بسیاری از مطالب دیگر برای یادگیری زبان انگلیسی نیز در آنجا وجود دارد

and don't forget – you can always check us out on social media.

و فراموش نکنید - همیشه می توانید ما را در رسانه های اجتماعی بررسی کنید.

Well, that's all for today's programme.

خوب، این همه برای برنامه امروز است.

Thank you so much for watching and have a happy Christmas!

از تماشای شما بسیار سپاسگزارم و کریسمس مبارکی داشته باشید!

Bye for now. Bye!

فعلا خداحافظ. خدا حافظ!