Trump to launch new social media platform: BBC News Review

Former president Donald Trump has announced plans

دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا اعلام کرده است که قصد

to launch his own social media network.

دارد شبکه اجتماعی خود را راه اندازی کند .

Hello, I'm Rob and welcome to BBC News Review.

سلام، من راب هستم و به بررسی اخبار بی بی سی خوش آمدید.

And joining me today is Neil. Hello Neil.

و نیل امروز به من می پیوندد. سلام نیل.

Hi Rob. Hello everybody.

سلام راب سلام به همه.

If you would like to test yourself on the vocabulary

اگر می‌خواهید خود را روی واژگانی

you learn in this programme, there's a quiz on our website

که در این برنامه یاد می‌گیرید آزمایش کنید ، یک مسابقه در وب‌سایت ما

at bbclearningenglish.com.

به نشانی bbclearningenglish.com وجود دارد.

But now, let's hear more about that story from this BBC News report:

اما اکنون، بیایید از این گزارش خبری بی‌بی‌سی درباره آن داستان بیشتر بشنویم:

So, Donald Trump, the former president,

بنابراین، دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور سابق

has decided to launch his own social media network called Truth Social.

، تصمیم گرفته است شبکه اجتماعی خود را به نام Truth Social راه‌اندازی کند.

Now, as we know, social media was crucial

اکنون، همانطور که می‌دانیم، رسانه‌های اجتماعی

to Donald Trump's campaign to become president and then,

برای کمپین دونالد ترامپ برای رئیس‌جمهور شدن بسیار مهم بودند و سپس،

whilst he was president, Twitter was his favourite way

در زمانی که او رئیس‌جمهور بود، توییتر روش مورد علاقه‌اش برای

of getting his messages out to his followers.

رساندن پیام‌هایش به دنبال‌کنندگانش بود.

But, he was banned from Twitter and other social media platforms

اما، او

after the events on Capitol Hill in Washington

پس از وقایع کنگره در واشنگتن

after the last election earlier on this year.

پس از آخرین انتخابات در اوایل سال جاری، از توئیتر و دیگر پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی محروم شد.

Now, he says he's going to launch a new network

اکنون، او می‌گوید که قصد دارد یک شبکه جدید راه‌اندازی کند

so that he can get his voice out there

تا بتواند صدای خود را به بیرون برساند

and so he can challenge the big technology companies.

و شرکت‌های بزرگ فناوری را به چالش بکشد.

Yes, and we've got three words and expressions that you can use

بله، و ما سه کلمه و عبارت داریم که می توانید از آنها

to talk about this story, haven't we?

برای صحبت در مورد این داستان استفاده کنید ، اینطور نیست؟

We have. They are: 'silenced', 'big tech' and 'take on'.

ما داریم. آنها عبارتند از: "خاموش"، "تکنولوژی بزرگ" و "بر عهده گرفتن".

That's 'silenced', 'big tech' and 'take on'.

این "خاموش"، "فناوری بزرگ" و "در دست گرفتن" است.

OK. Well, one of those words appears in your first headline.

خوب. خوب، یکی از آن کلمات در اولین تیتر شما ظاهر می شود.

What is that headline please, Neil?

این تیتر چیه لطفا نیل؟

Yes, it does. So, the headline is from Sky News

بله، این کار را می کند. بنابراین، تیتر از اسکای نیوز

in the UK and it reads:

در بریتانیا است و می‌خواند:

'Silenced' – that's prevented from speaking.

«خاموش شده» - از صحبت کردن منع شده است.

Yes. 'Silenced', spelt S-I-L-E-N-C-E-D.

آره. "خاموش"، املای S-I-L-E-N-C-E-D.

Now, people probably recognise the word in the middle there,

اکنون، مردم احتمالاً کلمه وسط را در آنجا تشخیص می دهند

which is a noun: 'silence'. What's 'silence'?

که یک اسم است: "سکوت". "سکوت" چیست؟

Well, 'silence' is when there's no noise.

خوب، "سکوت" زمانی است که هیچ سر و صدایی وجود ندارد.

Sometimes it's a beautiful sound, absolute 'silence'.

گاهی اوقات صدای زیبایی است، "سکوت" مطلق.

Yeah, 'silence' is the absence of any sound

آره، "سکوت" فقدان هیچ صدایی است

and the adjective... adjective there is 'silent', but...

و صفت... صفت "بی صدا" است، اما

A bit like the Christmas carol, 'Silent Night'.

... کمی شبیه سرود کریسمس، "شب خاموش".

That's right, yes. But, we can also use this as a verb:

درست است، بله. اما، ما همچنین می توانیم از این به عنوان یک فعل استفاده کنیم

to 'silence' someone.

: "خاموش کردن" کسی.

'To silence someone': that means to make someone silent –

"خاموش کردن کسی": به معنای ساکت کردن کسی

to stop them from making noise or speaking

- جلوگیری از سر و صدا کردن یا صحبت کردن

or expressing their opinion.

یا ابراز عقیده اش.

So, here you don't have any choice in being silent;

بنابراین، در اینجا شما هیچ انتخابی در سکوت ندارید.

you're... you're being made to be silent.

تو هستی... تو را وادار می کنند که سکوت کنی.

That's right, yes. So, clearly in this headline

درست است، بله. بنابراین، دونالد ترامپ به وضوح در این تیتر

Donald Trump is saying that he wants to say things

می‌گوید که می‌خواهد چیزهایی بگوید

and the networks aren't letting him,

و شبکه‌ها به او اجازه نمی‌دهند،

so he feels as if he has been 'silenced' –

بنابراین او احساس می‌کند که او را «ساکت کرده‌اند» –

that they have made him silent.

که او را ساکت کرده‌اند.

And it's quite a formal word to use, isn't it, when you're 'silenced'?

و این یک کلمه کاملا رسمی برای استفاده است ، اینطور نیست، زمانی که شما "ساکت شده اید"؟

Yeah, we use this to talk about serious things, really.

بله، ما از این برای صحبت در مورد چیزهای جدی استفاده می کنیم.

So, opinions that are being prevented from being expressed

بنابراین، نظراتی که از بیان آنها جلوگیری می شود

and that type of thing.

و از آن نوع چیزها.

We don't use it, for example –

ما از آن استفاده نمی کنیم، برای مثال -

you've got children haven't you, Rob?

تو بچه داری، راب؟

Yeah.

آره

Yeah, and probably they make noise from time to time.

بله، و احتمالاً هر از گاهی سر و صدا می کنند.

You wouldn't say that you 'silenced' them;

شما نمی توانید بگویید که آنها را "ساکت کرده اید".

you would say that you 'asked them to be quiet'

شما می گویید که "از آنها خواسته اید ساکت باشند"

or something – something a bit harsher if you were bit angry.

یا چیز دیگری - اگر کمی عصبانی باشید، چیز کمی خشن تر است.

I'd say: 'Keep the noise down,' yes – 'be quiet.'

من می گویم: "سر و صدا را کم کنید"، بله - "ساکت باشید."

But, yes, I wouldn't say: 'I am silencing you!'

اما، بله، من نمی گویم: "من شما را ساکت می کنم!"

Yeah and we wouldn't say they you 'silenced' your children;

بله و ما نمی گوییم که شما فرزندانتان را "ساکت کردید".

we'd just say you asked them to be quiet.

فقط می گوییم از آنها خواسته اید ساکت باشند.

So, 'silenced' – quite... quite formal and serious sounding.

بنابراین، "خاموش" - کاملاً ... کاملاً رسمی و جدی.

OK. Well, let's have a summary of that word:

خوب. خوب، بیایید خلاصه ای از آن کلمه داشته باشیم:

OK. We've talked a lot about Donald Trump here on News Review

خوب. ما در اینجا در News Review درباره دونالد ترامپ زیاد صحبت

and earlier this year we did a story about when he was acquitted.

کرده‌ایم و اوایل امسال داستانی درباره زمان تبرئه شدن او منتشر کردیم.

Now, the former president, of course,

اکنون، رئیس جمهور سابق ، البته،

had been found not guilty of inciting insurrection

در ژانویه گذشته به دلیل تحریک شورش

at the US Capitol back in January.

در ساختمان کنگره ایالات متحده بی گناه شناخته شده بود.

If you want a reminder of that story, where can people find it, Neil?

اگر می خواهی یادآوری آن داستان باشد، مردم کجا می توانند آن را پیدا کنند، نیل؟

All our audience has to do is click on the link below.

تنها کاری که مخاطبان ما باید انجام دهند این است که روی لینک زیر کلیک کنند.

Down below. Brilliant. OK.

در زیر. درخشان خوب.

Let's have a look at your next headline please.

لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

The next headline is from the Mail Online,

تیتر بعدی از Mail Online است،

again in the UK, and it reads:

دوباره در بریتانیا، و می‌خواند:

So, this is: 'big tech' – large technology companies.

بنابراین، این است: «فناوری بزرگ» – شرکت‌های فناوری بزرگ.

That's right. Made up of two words: 'big', B-I-G, and 'tech', T-E-C-H.

درست است. از دو کلمه تشکیل شده است: "big"، B-I-G، و "tech"، T-E-C-H.

OK. So, 'big tech': we're talking about big TVs, aren't we?

خوب. بنابراین، "تکنولوژی بزرگ": ما در مورد تلویزیون های بزرگ صحبت می کنیم، اینطور نیست؟

Big game consoles? Big technology...?

کنسول های بازی بزرگ؟ تکنولوژی بزرگ...؟

Well, I understand why you think that Rob, but you are not correct.

خوب، من درک می کنم که چرا شما به راب فکر می کنید، اما شما درست نمی گویید.

I know you like to have a big TV to watch football matches

من می دانم که شما دوست دارید یک تلویزیون بزرگ برای تماشای مسابقات فوتبال داشته باشید،

but this is not about the size of gadgets

اما این به اندازه ابزارها

or individual pieces of technology;

یا تکه تکه های فناوری نیست.

it's about the technology companies and their size,

این در مورد شرکت های فناوری و اندازه آنها است،

and by size we mean their economic power,

و منظور ما از اندازه ، قدرت اقتصادی آنها

the number of employees they have, their influence – that type of thing,

، تعداد کارمندان آنها، نفوذ آنها است - این نوع چیزها،

which of course is 'big'.

که البته "بزرگ" است.

And is this all technology companies we're talking about?

و آیا این همه شرکت های فناوری است که ما در مورد آن صحبت می کنیم؟

We're talking about the big four or...

داریم در مورد چهار یا...

big four or five.

چهار یا پنج بزرگ صحبت می کنیم.

So, we're talking about Apple, Google, Microsoft, Facebook, Twitter –

بنابراین، ما در مورد اپل، گوگل، مایکروسافت، فیس بوک، توییتر صحبت می کنیم -

companies like these.

شرکت هایی مانند این.

These are well known brands, aren't they, around the world?

اینها مارک های شناخته شده ای هستند، اینطور نیست، در سراسر جهان؟

That's right, yeah. Also known as the 'tech giants',

درست است، بله. همچنین به‌عنوان «غول‌های فناوری»

or the 'big four' or 'big five',

یا «چهار بزرگ» یا «پنج بزرگ» شناخته می‌شود،

and all of those expressions have 'big' or 'giant',

و همه این عبارات دارای «بزرگ» یا «غول» هستند که

again referring to the size of these companies.

باز هم به اندازه این شرکت‌ها اشاره دارد.

And we use the word 'tech', not 'technology'.

و ما از کلمه "تکنولوژی" استفاده می کنیم، نه "تکنولوژی".

That's right. 'Tech' is a common short form of the word 'technology'.

درست است. «تکنولوژی» شکل کوتاه رایج کلمه «تکنولوژی» است.

Technology is a big word, so we shorten it just to 'tech'

فناوری کلمه بزرگی است، بنابراین ما آن را فقط به «تکنولوژی» کوتاه می‌کنیم

and it refers to these companies but also,

و به این شرکت‌ها اشاره می‌کند ، اما

as you were saying at the beginning there, Rob,

همانطور که در ابتدا گفتید، Rob،

individual gadgets – pieces of technology.

ابزارهای فردی - تکه‌هایی از فناوری.

And I know somebody who does like their technology:

و من کسی را می شناسم که فناوری آنها را دوست دارد:

that's Roy, isn't it? He loves 'tech'.

این روی است، اینطور نیست؟ او عاشق "تکنولوژی" است.

'He loves his tech,' as we say.

همانطور که ما می گوییم "او عاشق فن آوری خود است."

Would you describe him as 'a techie'?

آیا او را به عنوان یک "تکنیکی" توصیف می کنید؟

Possibly. He could be a bit 'techie', in that he loves the technology,

احتمالا. او می تواند کمی «تکنولوژیک» باشد، از این نظر که عاشق فناوری است

he likes to know how it works and he likes to use it as well.

، دوست دارد بداند چگونه کار می کند و همچنین دوست دارد از آن استفاده کند.

Yeah. So, that is an expression –

آره بنابراین، این یک عبارت است -

that's a word that we use to describe somebody

این کلمه ای است که ما برای توصیف کسی

who really likes their technology or who works in technology.

که واقعاً فناوری خود را دوست دارد یا در فناوری کار می کند استفاده می کنیم.

So, if somebody is an engineer of some kind, involved in technology,

بنابراین، اگر کسی به نوعی مهندس باشد و درگیر فناوری باشد،

we can call them 'a techie'.

می‌توانیم او را «تکنیک» بنامیم.

They like the small details, don't they, sometimes in the technology?

آنها جزئیات کوچک را دوست دارند، اینطور نیست ، گاهی اوقات در فناوری؟

That's another way, perhaps a bit negative,

این یک راه دیگر است، شاید کمی منفی،

that we might call somebody 'a techie'.

که ممکن است کسی را «تکنیک» خطاب کنیم.

Yes, it's not always a nice thing to say about someone –

بله، گفتن در مورد کسی همیشه خوب نیست –

to describe them as 'a techie' – slightly, kind of, nerdy feel to it.

اینکه او را به عنوان یک «تکنیکی» توصیف کنید – احساس کمی، یک جورایی، خجالتی به آن دارید.

Mmm. But we're being nice about Roy here of course.

ممم اما ما در اینجا البته با روی خوب رفتار می کنیم.

Always.

همیشه.

Great. Well, let's have a summary of that word:

عالی. خب، بیایید خلاصه‌ای از آن کلمه داشته باشیم:

So, there we were talking about 'big tech' – big companies –

بنابراین، آنجا درباره «فناوری بزرگ» - شرکت‌های بزرگ - صحبت

and we have a series of videos on our website and on YouTube now,

می‌کردیم و اکنون یک سری ویدیو در وب‌سایت و یوتیوب خود داریم،

all about big business and multinationals and international law,

همه چیز در مورد تجارت بزرگ و شرکت‌های چندملیتی و قوانین بین‌المللی،

and the most recent video is about the future of companies.

و جدیدترین ویدیو در مورد آینده شرکت ها است.

Multinational companies are getting bigger and bigger.

شرکت های چند ملیتی بزرگ و بزرگتر می شوند.

What does the future hold?

آینده چه چیزی در انتظار شماست؟

Well, how can we find out the answer to that question, Neil?

خوب، چگونه می توانیم پاسخ این سوال را پیدا کنیم، نیل؟

Well, to watch this fascinating video and series,

خب برای تماشای این ویدیو و

you just need to click on the link below.

سریال جذاب کافیست روی لینک زیر کلیک کنید.

Yeah, down below. Thank you.

آره پایین متشکرم.

Right, let's have a look at your next headline please.

درست است، لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

Next headline comes from the Bloomberg website and it reads:

عنوان بعدی از وب‌سایت بلومبرگ می‌آید و می‌خواند:

  'Take on' – compete against someone.

«به عهده بگیرید» - با کسی رقابت کنید.

'Take on' – spelt T-A-K-E and then a separate word 'on' –

"برداشتن" - با املای T-A-K-E و سپس یک کلمه جداگانه "on"

is a phrasal verb. Now, as we know with phrasal verbs,

- یک فعل عبارتی است. اکنون، همانطور که در مورد افعال عبارتی می دانیم،

they can have many different meanings that aren't really connected,

آنها می توانند معانی مختلفی داشته باشند که واقعاً به هم مرتبط نیستند،

or don't seem to be connected to each other obviously.

یا به نظر می رسد که به وضوح به یکدیگر متصل نیستند.

For example, if you run a company and you want to hire somebody

به عنوان مثال، اگر شما یک شرکت را اداره می کنید و می خواهید شخصی را استخدام کنید،

we 'take them on'.

ما آنها را به عهده می گیریم.

How else is 'take on' used, Rob?

راب، دیگر چگونه از "take on" استفاده می شود؟

Some people 'take on' the characteristics of someone else.

برخی از افراد ویژگی های شخص دیگری را به خود می گیرند.

So, when they start looking like somebody else

بنابراین، هنگامی که آنها شروع به شبیه شدن به دیگران

or acting like somebody else, we say:

یا رفتار کردن مانند دیگران می کنند، می گوییم:

'They're taking on the appearance of somebody else.'

" آنها ظاهر شخص دیگری را به خود می گیرند."

So, they're just a couple of examples,

بنابراین، آنها فقط چند نمونه هستند،

but here, in this headline, 'take on' has a different meaning:

اما در اینجا، در این عنوان، "بر عهده گرفتن" معنای دیگری دارد:

it means challenge, compete with someone.

به معنای به چالش کشیدن، رقابت با کسی است.

Is it about fighting? I don't... I like a good fight.

آیا در مورد دعوا است؟ دوست ندارم... من یک دعوای خوب را دوست دارم.

I'm going to 'take on' someone.

من قصد دارم یک نفر را به عهده بگیرم.

It is about fighting, both...

این در مورد مبارزه است،

both literally and also figuratively. So...

هم به معنای واقعی کلمه و هم به صورت مجازی. پس ...

So, is Donald Trump... is Donald Trump going to have a fight then?

پس آیا دونالد ترامپ ... آیا دونالد ترامپ قرار است دعوا کند؟

I don't think he'll be having a physical fight,

من فکر نمی‌کنم که او درگیری فیزیکی داشته باشد،

but he is going to have a challenge, a struggle,

اما او یک چالش، مبارزه

a competition with these companies that already exist,

، رقابت با این شرکت‌هایی که از قبل وجود دارند، خواهد

in order to try and defeat them.

داشت تا تلاش کند و آنها را شکست دهد.

And so we see this use of 'take on' very often in the sporting world.

و بنابراین، ما این استفاده از "تصرف" را اغلب در دنیای ورزش مشاهده می کنیم.

We can talk about, for example,

ما می‌توانیم در مورد اینکه، برای مثال،

Manchester United are going to 'take on' Real Madrid in the Champions League,

منچستریونایتد در لیگ قهرمانان اروپا به مصاف رئال مادرید می‌رود،

or you mentioned you like fighting –

یا شما به جنگیدن علاقه دارید، صحبت کنیم -

can be used to describe boxing matches.

می‌توان از آن برای توصیف مسابقات بوکس استفاده کرد.

Yes, like Tyson Fury 'took on' Deontay Wilder a few weeks ago.

بله، مانند تایسون فیوری که چند هفته پیش دیونتای وایلدر را به عهده گرفت.

So, yes, that… that meaning of 'take on' is connected to competition.

بنابراین، بله، این ... این معنای "بر عهده گرفتن" به رقابت مرتبط است.

Yeah. So, there's an element of competition,

آره بنابراین، یک عنصر رقابت وجود دارد،

but it's quite a big competition: we wouldn't use it

اما یک رقابت کاملاً بزرگ است: ما از آن

on a, kind of, small-scale fight or challenge, would we?

در یک نوع مبارزه یا چالش در مقیاس کوچک استفاده نمی‌کنیم، درست است؟

No, unless we were being, kind of, slightly jokey –

نه، مگر اینکه ما کمی شوخی می‌کردیم

having... having a laugh.

، می‌خندیدیم.

For example, we know, Rob, we know that you are undoubtedly

به عنوان مثال، ما می دانیم، راب، ما می دانیم که شما بدون شک

the biscuit-eating champion at BBC Learning English,

قهرمان بیسکویت خوری در بی بی سی آموزش زبان انگلیسی هستید،

but Roy has decided that he's going to 'take you on' and try to...

اما روی تصمیم گرفته است که شما را با خود همراه کند و سعی کند...

try to eat more than you.

سعی کند بیشتر از شما بخورد.

Do you think he can do it?

به نظر شما او می تواند این کار را انجام دهد؟

He won't win. I mean, I know where I hide the biscuits of course,

او برنده نخواهد شد یعنی می‌دانم بیسکویت‌ها را کجا پنهان می‌کنم

so he's going to lose, I think.

، بنابراین فکر می‌کنم او از دست خواهد داد.

But, yeah, come on. Come on, Roy – 'take me on'!

اما، آره، بیا بیا، روی - "مرا ببر"!

OK. Great.

خوب. عالی.

Well, let's have a summary of that expression:

خوب، بیایید خلاصه ای از آن عبارت داشته باشیم:

OK. It's time now to have a recap of those three words and expressions

خوب. اکنون زمان آن است که خلاصه ای از آن سه کلمه و عبارتی را

that we discussed today. What are they please, Neil?

که امروز در مورد آنها بحث کردیم، داشته باشیم. لطفاً آنها چه هستند، نیل؟

We have 'silenced' – prevented from speaking.

ما "سکوت" کرده ایم - از صحبت کردن جلوگیری شده است.

'Big tech' – large technology companies.

"تکنولوژی بزرگ" - شرکت های فناوری بزرگ.

'Take on' – compete against someone.

"بر عهده بگیرید" - با کسی رقابت کنید.

Great. And just a reminder – you can test yourself on the understanding

عالی. و فقط یک یادآوری - می‌توانید در آزمونی

of this vocabulary in a quiz that's on our website

که در وب‌سایت ما

at bbclearningenglish.com.

به نشانی bbclearningenglish.com وجود دارد، خود را در مورد درک این واژگان آزمایش کنید.

And don't forget – you can check us out on all the big social media websites,

و فراموش نکنید - شما می توانید ما را در تمام وب سایت های بزرگ رسانه های اجتماعی بررسی کنید

but not Donald Trump's one yet, I don't think. OK.

، اما فکر نمی کنم هنوز سایت دونالد ترامپ نیست. خوب.

That's all we have time for today.

این تمام وقت ما برای امروز است.

Do join us again next week. Bye for now.

هفته آینده دوباره به ما بپیوندید فعلا خداحافظ.

Goodbye.

خداحافظ.