BOX SET: English vocabulary mega-class! 🤩 Learn 8 English '5-word expressions'

39,301 views ・ 2023-02-26

BBC Learning English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:07
Have we got everything, Neil?
0
7140
1740
آیا ما همه چیز داریم، نیل؟
00:08
Think so. I've got the tickets,
1
8880
1860
اینطور فکر کن من بلیط ها را گرفته ام،
00:10
most importantly. Would not want
2
10740
2400
مهمتر از همه.
00:13
to miss this concert!
3
13140
840
00:13
Let me see. One, two, three... Neil?
4
13980
4380
این کنسرت را از دست ندهید
بذار ببینم. یک، دو، سه... نیل؟
00:18
Yes?
5
18360
480
00:18
There are only three tickets.
6
18840
1680
آره؟
فقط سه بلیط وجود دارد.
00:20
You know Dan is coming too, right?
7
20520
1920
میدونی دن هم میاد، درسته؟
00:23
Really? Oh man. We're one short.
8
23040
2880
واقعا؟ اوه مرد ما یک کوتاه هستیم
00:25
What to do?
9
25920
900
چه باید کرد؟
00:26
I don't know.
10
26820
840
من نمی دانم.
00:27
Neil, it's OK. I'll take one for
11
27660
2892
نیل، اشکالی ندارد. من یکی را برای تیم خواهم گرفت
00:30
the team. I'm a bit tired anyway.
12
30552
1968
. به هر حال من کمی خسته هستم.
00:32
Are you sure? I could...
13
32520
1920
مطمئنی؟ میتونستم...
00:34
Don't worry. I know how much
14
34440
1740
نگران نباش. میدونم چقدر
00:36
you love this band!
15
36180
960
این گروه رو دوست داری!
00:37
Too kind. But before I head off,
16
37140
2580
بسیار مهربان. اما قبل از اینکه شروع کنم،
00:39
let's explain the phrase Feifei used.
17
39720
2220
اجازه دهید عبارتی را که فیفی به کار برده است، توضیح دهیم.
00:41
To 'take one for the team' is to give
18
41940
2280
«گرفتن یکی برای تیم» یعنی از دست دادن
00:44
something up for the benefit of others ...
19
44220
2010
چیزی به نفع دیگران...
00:46
usually for your friends or colleagues,
20
46230
1830
معمولاً برای دوستان یا همکاران
00:48
or your sports team, for example.
21
48060
1560
یا تیم ورزشی شما.
00:49
I decided to let the others
22
49620
1920
تصمیم گرفتم
00:51
go to the concert instead of me.
23
51540
1740
به جای من به بقیه اجازه دهم به کنسرت بروند.
00:53
I took one for the team.
24
53280
1560
من یکی را برای تیم گرفتم.
00:54
And I'm very grateful.
25
54840
1260
و من بسیار سپاسگزارم.
00:56
Now, listen to these examples.
26
56100
1800
حالا به این مثال ها گوش کنید.
01:01
There wasn't enough space in the car
27
61500
1539
فضای کافی در ماشین
01:03
for all of us, so Johnny took
28
63039
1924
برای همه ما وجود نداشت، بنابراین جانی
01:04
one for the team and walked.
29
64963
2297
یکی را برای تیم گرفت و راه افتاد.
01:08
Valentyna injured her foot in
30
68220
2160
والنتینا در نیمه اول بازی پای خود را مصدوم کرد
01:10
the first half of the game. She wanted
31
70380
1860
. او می خواست
01:12
to continue playing,
32
72240
1080
به بازی ادامه دهد،
01:13
but we decided that someone else
33
73320
2220
اما ما تصمیم گرفتیم که شخص دیگری
01:15
should play in the second half
34
75540
1260
در نیمه دوم بازی کند
01:16
to give us the best chance
35
76800
1500
تا بهترین شانس را
01:18
of winning. Valentyna
36
78300
1800
برای برنده شدن به ما بدهد. والنتینا
01:20
took one for the team.
37
80100
1260
یکی برای تیم گرفت.
01:22
Sometimes you have to take one
38
82620
1620
گاهی اوقات باید یکی را
01:24
for the team.
39
84240
780
برای تیم انتخاب کنید.
01:25
Last week I spent the day clearing out the
40
85020
2954
هفته گذشته من روز را صرف تمیز کردن
01:27
kitchen while the rest of
41
87974
1771
آشپزخانه کردم در حالی که بقیه اعضای
01:29
the family went to the beach.
42
89745
1695
خانواده به ساحل رفتند.
01:34
You're listening to The English
43
94500
1320
شما در حال گوش دادن به The English
01:35
We Speak from BBC Learning English.
44
95820
1980
We Speak از BBC Learning English هستید.
01:37
In this programme,
45
97800
1140
در این برنامه،
01:38
we're looking at the expression 'take one
46
98940
1632
ما به دنبال عبارت "یکی
01:40
for the team'. Right, I'd better get going.
47
100572
2448
برای تیم بگیر" هستیم. درسته، بهتره برم
01:43
Before you go, Neil
48
103020
1320
قبل از رفتن، نیل،
01:44
I just want to ask something.
49
104340
1740
فقط می خواهم چیزی بپرسم.
01:46
Yes?
50
106080
540
01:46
We need someone to do the
51
106620
1603
آره؟ به
یک نفر برای انجام
01:48
late shift next week. I was wondering...
52
108223
2957
نوبت آخر هفته آینده نیازمندیم. داشتم تعجب می کردم...
01:51
Feifei, don't you worry. I'll take
53
111180
1352
فیفی نگران نباش. من
01:52
one for the team.
54
112532
1348
یکی را برای تیم خواهم گرفت.
01:53
I knew you would! Thanks, Neil. Now, go and enjoy the show!
55
113880
3540
میدونستم این کارو میکنی! ممنون، نیل. حالا برو و از نمایش لذت ببر!
01:57
Bye.
56
117420
840
خدا حافظ.
01:58
Bye.
57
118260
500
خدا حافظ.
02:05
Hello I'm Feifei and this is The English We Speak.
58
125280
3600
سلام من فیفی هستم و این انگلیسی ما صحبت می کنیم.
02:08
And hello I'm Neil.
59
128880
1200
و سلام من نیل هستم.
02:10
Neil, I wonder if you could help me.
60
130080
2820
نیل، نمی‌دانم می‌توانی به من کمک کنی؟
02:12
I'm trying to find something on this map.
61
132900
2400
من در حال تلاش برای پیدا کردن چیزی در این نقشه هستم.
02:15
Oh yes, map reading - I'm good at that.
62
135300
2280
اوه بله، نقشه خوانی - من در آن خوب هستم.
02:17
What are you trying to find?
63
137580
1500
در تلاش برای پیدا کردن چه چیزی هستید؟
02:19
Well, I went to a gig last night and
64
139080
2921
خوب، دیشب به یک کنسرت رفتم و
02:22
saw this new singer - he was amazing.
65
142001
3019
این خواننده جدید را دیدم - او فوق العاده بود.
02:25
Thanks for inviting me! Anyway,
66
145020
2460
از دعوت من متشکرم! به هر حال،
02:27
what's that got to with a map?
67
147480
1800
این چه ربطی به نقشه دارد؟
02:29
Well, afterwards everyone was talking about it
68
149280
3540
خوب، پس از آن همه در مورد آن صحبت می کردند
02:32
and saying the gig was so good that
69
152820
2700
و می گفتند که کنسرت آنقدر خوب است که
02:35
it will 'put him on the map'.
70
155520
1980
او را روی نقشه قرار می دهد.
02:37
But... I just can't find him on here.
71
157500
2880
اما... من فقط نمی توانم او را اینجا پیدا کنم.
02:40
Put the map away Feifei -  you won't find him there.
72
160380
3240
نقشه را کنار فیفی بگذارید - او را آنجا پیدا نخواهید کرد.
02:43
When we say someone will be 'put on the map',
73
163620
3240
وقتی می گوییم شخصی "روی نقشه قرار می گیرد"، به این
02:46
it means they will become famous
74
166860
1560
معنی است که مشهور می شود
02:48
or become more prominent - but not on a map!
75
168420
3000
یا برجسته تر می شود - اما روی نقشه نه!
02:51
Right! Actually, Neil, I've heard about
76
171420
2772
درست! در واقع، نیل، من در مورد
02:54
a new restaurant I ate at being 'put on the map'.
77
174192
3768
رستوران جدیدی که در آن غذا خوردم، شنیده ام که "روی نقشه" قرار گرفته است.
02:57
Yes, something as well as someone can be put on
78
177960
3540
بله، می‌توان چیزی و همچنین یک نفر را روی
03:01
the map - or in other words,  become famous, popular
79
181500
2640
نقشه قرار داد - یا به عبارت دیگر، مشهور، محبوب
03:04
or well known.
80
184140
900
یا شناخته شده شد.
03:05
You must have eaten at a good  quality restaurant for it
81
185040
2940
حتماً در یک رستوران با کیفیت خوب غذا خورده اید تا
03:07
to be put on the map!
82
187980
960
روی نقشه قرار بگیرد!
03:08
I did! Let's tuck into some examples shall we?
83
188940
3720
من کردم! بیایید چند نمونه را بررسی کنیم؟
03:15
Her first exhibition at the Tate gallery
84
195526
2354
اولین نمایشگاه او در گالری تیت
03:17
has put her on the map as a serious modern artist.
85
197880
2940
او را به عنوان یک هنرمند جدی مدرن روی نقشه قرار داده است.
03:22
This great tasting food has really put this
86
202080
2445
این غذای خوشمزه واقعاً این
03:24
new restaurant on the map.
87
204525
1515
رستوران جدید را روی نقشه قرار داده است.
03:26
Hosting the Olympics has put this city on the map
88
206040
3120
میزبانی المپیک این شهر را
03:29
as a great place to come for a holiday.
89
209160
2100
به عنوان مکانی عالی برای تعطیلات روی نقشه قرار داده است.
03:34
So that's to put someone or something
90
214560
2820
بنابراین قرار دادن کسی یا چیزی
03:37
on the map - to become famous,
91
217380
2280
روی نقشه - برای مشهور شدن،
03:39
popular or more prominent.
92
219660
1860
محبوب شدن یا برجسته شدن. فکر می‌کنم به این معناست
03:42
I suppose it suggests that becoming famous means
93
222120
2596
که معروف شدن به این معنی است که
03:44
you are now important enough for your name
94
224716
2564
اکنون به اندازه‌ای مهم هستید که نامتان
03:47
to be seen or heard by everyone.
95
227280
1860
توسط همه دیده یا شنیده شود.
03:49
That's right. In the old days when a place was
96
229140
3060
درست است. در قدیم، زمانی که مکانی
03:52
too small and unimportant it wasn't
97
232200
1800
خیلی کوچک و بی‌اهمیت بود،
03:54
shown on a map - but when it became more important
98
234000
2580
روی نقشه نشان داده نمی‌شد - اما زمانی که اهمیت بیشتری پیدا کرد،
03:56
it was 'put on the map'.
99
236580
1620
«روی نقشه قرار می‌گرفت».
03:58
Right. Anyway, Neil, let me look
100
238200
2520
درست. به هر حال نیل، اجازه بده
04:00
at that map again...
101
240720
900
دوباره به آن نقشه نگاه کنم...
04:01
OK.
102
241620
1033
باشه.
04:03
Look! That singer I saw really is
103
243180
2428
نگاه کن آن خواننده ای که من دیدم واقعاً
04:05
on the map - right there.
104
245608
1775
روی نقشه است - همانجا.
04:07
Really? What was he called?
105
247383
2645
واقعا؟ اسمش چی بود؟
04:10
'Man-chester'.
106
250028
1372
"مرد-چستر".
04:11
Man-chester? Manchester. Of course!
107
251775
5888
مرد-چستر؟ منچستر البته!
04:17
Bye.
108
257663
790
خدا حافظ.
04:18
Goodbye.
109
258453
869
خداحافظ.
04:25
Hello, this is The English We Speak.
110
265680
2640
سلام، این انگلیسی ما صحبت می کنیم.
04:28
I’m Feifei…
111
268320
1200
من فیفی هستم...
04:29
…and hello, it’s me, Rob.
112
269520
2040
...و سلام، من هستم، راب.
04:31
Hey, Rob.
113
271560
1320
هی، راب
04:32
How are your plans going to get fit?
114
272880
2700
برنامه های شما چگونه قرار است به تناسب اندام برسد؟
04:35
Oh, Feifei, they are a disaster!
115
275580
3480
ای فیفی فاجعه اند!
04:39
Oh no!
116
279060
1800
وای نه!
04:40
What’s gone wrong?
117
280860
1140
چه اشتباهی رخ داده است؟
04:42
Well, I went for a five-mile run last night,
118
282000
3360
خوب، من دیشب برای دویدن پنج مایلی رفتم،
04:45
but I gave up after just  one mile – I was exhausted.
119
285360
4140
اما تنها پس از یک مایل تسلیم شدم - خسته شده بودم.
04:50
And then I went for a ten-mile bike ride,
120
290040
2160
و سپس برای دوچرخه سواری ده مایلی رفتم،
04:52
but only got to the end of the street.
121
292200
2040
اما فقط به انتهای خیابان رسیدم.
04:55
I give up – getting fit is not fun!
122
295500
2700
من تسلیم می شوم - تناسب اندام سرگرم کننده نیست!
04:58
Don’t give up, Rob! You need to  take things one step at a time.
123
298200
5220
تسلیم نشو، راب! شما باید همه چیز را یک قدم بردارید.
05:03
You mean walk – don’t run?
124
303420
2640
منظورت پیاده روی - دویدن نیست؟
05:06
Not exactly – just improve your  fitness gradually, in stages.
125
306060
4680
دقیقاً نه - فقط تناسب اندام خود را به تدریج و در مراحل بهبود دهید.
05:10
When you do things ‘one step at a time’,
126
310740
3420
وقتی کارها را «یک مرحله در یک زمان» انجام می‌دهید،
05:14
you improve them gradually  in stages – step by step.
127
314160
3960
آن‌ها را به‌تدریج و به‌تدریج بهبود می‌بخشید – قدم به قدم.
05:18
So, Rob, improve your fitness ‘step by step’,
128
318548
3652
بنابراین، راب، تناسب اندام خود را "گام به گام" بهبود بخشید،
05:22
which means the same as ‘one step at a time’.
129
322200
3180
که به معنای همان "یک قدم در یک زمان" است. در
05:25
Here are some examples…
130
325380
2324
اینجا چند نمونه آورده شده است...
05:30
I know the instructions look confusing, but
131
330000
2412
می‌دانم دستورالعمل‌ها گیج‌کننده به نظر می‌رسند، اما
05:32
take them one step at a time  and they should make sense.
132
332412
3048
آنها را یک قدم بردارید و باید منطقی باشند.
05:37
If you want your cake making to be a success,
133
337920
2460
اگر می‌خواهید کیک‌سازی‌تان موفقیت‌آمیز باشد،
05:40
you need to follow the  instructions one step at a time.
134
340380
3120
باید دستورالعمل‌ها را یک مرحله در یک زمان دنبال کنید.
05:46
Don’t panic! I’ve written  a step-by-step guide on how
135
346080
3720
وحشت نکنید! من یک راهنمای گام به گام درباره نحوه
05:49
to turn the heating on, so you should be fine.
136
349800
2160
روشن کردن گرمایش نوشته‌ام، بنابراین شما خوب باشید.
05:54
This is The English We Speak  from BBC Learning English,
137
354840
3540
این The English We Speak از BBC Learning English است
05:58
and we’re talking about the  expression ‘one step at a time’ –
138
358380
4350
و ما در مورد عبارت «یک قدم در یک زمان» صحبت می‌کنیم -
06:02
it means to improve something  gradually, in stages – step by step.
139
362730
5190
این به معنای بهبود تدریجی، مرحله به مرحله - گام به گام است.
06:07
So, Rob, to get fit, you need a plan  – improve your fitness in stages.
140
367920
6180
بنابراین، راب، برای رسیدن به تناسب اندام، به یک برنامه نیاز دارید - تناسب اندام خود را در مراحل بهبود دهید.
06:14
OK, so where do I begin?
141
374100
2640
خوب، پس از کجا شروع کنم؟
06:16
Well, don’t run before you can walk –
142
376740
3810
خوب، قبل از اینکه بتوانید راه بروید، بدوید –
06:20
so do lots of walking and  then a little bit of running.
143
380550
2970
پس پیاده روی زیاد و سپس کمی دویدن انجام دهید.
06:24
OK, and after that?
144
384120
1620
خوب، و بعد از آن؟
06:26
The next stage is to run a bit  further and then walk a little.
145
386280
3900
مرحله بعدی این است که کمی بیشتر بدوید و سپس کمی راه بروید.
06:30
Set yourself a goal, like from  your couch to running a 5K.
146
390720
4068
برای خود هدفی تعیین کنید، مثلاً از مبلتان تا دویدن 5K.
06:34
Oh, did you say ‘couch’? Great, I’m off.
147
394788
3552
اوه، گفتی «کاناپه»؟ عالیه من رفتم
06:38
Where are you going?
148
398340
1200
کجا میری؟
06:40
Well, I’m going to run to my couch –  put my feet up and eat lots of biscuits.
149
400380
4800
خب، من می‌روم به سمت مبلم - پاهایم را بالا بگذار و بیسکویت‌های زیادی بخورم.
06:45
Bye.
150
405180
1080
خدا حافظ.
06:46
Bye, Rob!
151
406260
1140
خداحافظ راب!
06:54
Hello and welcome to The  English We Speak, with you Rob…
152
414000
3900
سلام و خوش آمدید به انگلیسی We Speak، با تو راب…
06:58
...and you, Feifei.
153
418440
960
...و تو، فیفی.
06:59
Hey Rob, how are you enjoying  your new life in the countryside?
154
419400
3660
هی راب، چگونه از زندگی جدید خود در روستا لذت می بری؟
07:03
It's great Feifei. When I get home at night,  
155
423720
2340
عالیه فیفی وقتی شب به خانه می‌رسم،
07:06
I get to smell the fresh air and look out on  green fields. Yes, the country life is for me.
156
426060
7020
بوی هوای تازه را حس می‌کنم و به زمین‌های سبز نگاه می‌کنم. بله، زندگی روستایی برای من است.
07:13
But come on Rob, you must miss the bright  lights and the excitement of living in the city?
157
433080
5580
اما بیا راب، باید دلت برای نورهای روشن و هیجان زندگی در شهر تنگ شود؟
07:18
Well, I get that by coming to work right here in  the centre of London. I have a great night  
158
438660
5460
خوب، من با آمدن سر کار در اینجا در مرکز لندن، متوجه شدم. من یک شب عالی را
07:24
out and then slip off to the peace  and quiet of the country. Perfect!
159
444120
4320
سپری می کنم و سپس به آرامش و آرامش کشور می روم. کامل!
07:28
Perfect? I don't think so – the countryside is  too quiet. The city is the only place for me.
160
448440
7620
کامل؟ فکر نمی‌کنم - حومه شهر خیلی آرام است. شهر تنها جایی برای من است. به
07:36
No way. I've got the best of both worlds -  excitement in the city, relaxation in the country.
161
456060
6780
هیچ وجه. من بهترین های هر دو دنیا را دارم - هیجان در شهر، آرامش در کشور.
07:42
The best of the both worlds – you  think you get the advantages of  
162
462840
4427
بهترین های هر دو جهان - فکر می کنید از مزایای
07:47
two very different things at the same time.
163
467267
2893
دو چیز بسیار متفاوت به طور همزمان بهره می برید.
07:50
Yes, that's right. Let's hear some examples of  the phrase 'the best of both worlds' in action…
164
470160
5580
بله درست است. بیایید چند نمونه از عبارت «بهترین از هر دو جهان» را در عمل بشنویم...
07:58
Working part-time means I get the best of both  worlds: time with the kids and a steady income. 
165
478440
5340
کار پاره وقت به این معنی است که بهترین ها را از هر دو دنیا دریافت می کنم : وقت با بچه ها و درآمد ثابت.
08:04
Our hotel is by the beach and just a  short train ride away from the city,  
166
484320
4260
هتل ما در کنار ساحل است و فقط با یک قطار کوتاه از شهر فاصله دارد،
08:08
so we get the best of both worlds. We get the best of both worlds with  
167
488580
4483
بنابراین ما بهترین های هر دو دنیا را دریافت می کنیم. ما با خودروی جدیدمان بهترین‌های هر دو جهان را دریافت می‌کنیم
08:13
our new car: excellent fuel efficiency  and great acceleration and speed.
168
493063
5117
: راندمان سوخت عالی و شتاب و سرعت عالی.
08:21
So, the phrase 'the best of both worlds' means you  have the benefits of two different things and none  
169
501840
6670
بنابراین، عبارت "بهترین هر دو جهان" به این معنی است که شما مزایای دو چیز متفاوت را دارید و هیچ یک
08:28
of the disadvantages. But surely Rob there must be  some negative things about living in the country?
170
508510
6453
از معایب آن را ندارید. اما مطمئنا راب باید چیزهای منفی در مورد زندگی در کشور وجود داشته باشد؟
08:35
Such as?
171
515601
1560
مانند؟
08:37
No shops, no pubs or clubs, having  a long commute to work every day.
172
517161
4479
بدون فروشگاه، بدون میخانه یا کلوپ، داشتن یک رفت و آمد طولانی به محل کار هر روز.
08:42
I can cope – and anyway, commuting by  
173
522180
2290
من می توانم کنار بیایم - و به هر حال، رفت و آمد با
08:44
train is fine – time to relax and  shake off the stress of the city.
174
524470
4430
قطار خوب است - زمان استراحت و رهایی از استرس شهر است.
08:48
Maybe not today, Rob.
175
528900
2340
شاید امروز نه، راب.
08:51
Why?
176
531240
840
چرا؟
08:52
My news feed says there's been  a major signal failure – all  
177
532080
4560
فید خبری من می‌گوید که یک خطای سیگنال بزرگ رخ داده است - همه
08:56
trains to your village are cancelled!
178
536640
2220
قطارها به روستای شما لغو شده‌اند!
08:58
Cancelled? Grrr. So I can't get home! Err,  any chance I could sleep on your sofa tonight?
179
538860
7980
لغو شد؟ Grrr بنابراین من نمی توانم به خانه برسم! نه، آیا امکانی وجود دارد که بتوانم امشب روی مبل شما بخوابم؟
09:06
Ha, so maybe it's not always possible  to have the best of BOTH worlds, Rob?
180
546840
5460
ها، پس شاید همیشه امکان پذیر نباشد که بهترین های هر دو دنیا را داشته باشیم، راب؟
09:12
Maybe!
181
552300
1080
شاید!
09:13
Bye.
182
553380
610
09:13
Bye bye.
183
553990
610
خدا حافظ.
خداحافظ.
09:20
Hello and welcome to The English
184
560860
2300
سلام و به The English
09:23
We Speak with me, Feifei...
185
563160
2160
We Speak with me، فیفی...
09:25
...and me, Rob. Thanks for joining
186
565320
2292
...و من، راب، خوش آمدید. از اینکه
09:27
me in the kitchen today, Feifei, for the
187
567612
2125
امروز در آشپزخانه با من همراه شدی، فیفی، برای
09:29
unveiling of my new cake.
188
569737
2123
رونمایی از کیک جدیدم متشکرم.
09:31
It's just a cake, Rob, but if it's
189
571860
3368
این فقط یک کیک است، راب، اما اگر
09:35
good, I'm happy to try a slice.
190
575228
2152
خوب است، خوشحالم که یک برش را امتحان کنم.
09:37
Well, let's get it out of the oven now...
191
577380
2640
خب حالا بیا از فر در بیاریمش... ما هم
09:45
There we go... Ta da!
192
585540
3165
بریم... تا دا!
09:48
Err... looks great, Rob,
193
588705
1575
ارر... عالی به نظر می رسد، راب،
09:50
but let's try it...
194
590280
1440
اما بیایید آن را امتحان کنیم...
09:56
It's a bit stodgy, heavy... even lumpy.
195
596220
4500
کمی خشن، سنگین است... حتی توده.
10:00
Right. So you don't actually like it!
196
600720
3060
درست. پس در واقع آن را دوست ندارید!
10:03
I followed the recipe exactly, although
197
603780
2760
من دقیقا دستور العمل را دنبال کردم، اگرچه
10:06
perhaps I forgot
198
606540
1200
شاید یادم رفته بود
10:07
to do something to the flour. I seem to ...
199
607740
4020
برای آرد کاری انجام دهم. انگار...
10:11
Oh I seem to have a memory like a...
200
611760
2340
آه انگار خاطره ای مثل
10:14
A sieve.
201
614100
900
یک غربال دارم.
10:15
That's it! I didn't sieve the flour - that
202
615000
3403
خودشه! من آرد را الک نکردم - این
10:18
explains the lumps.
203
618403
1337
توده ها را توضیح می دهد.
10:19
No, Rob, I meant you have
204
619740
2820
نه راب، منظورم این بود که تو
10:22
a memory like a sieve. When we say
205
622560
2772
خاطره ای مثل غربال داری. وقتی می گوییم
10:25
someone has a memory
206
625332
1223
فلانی حافظه ای
10:26
like a sieve, we mean they have
207
626555
2125
مثل غربال دارد، یعنی
10:28
a very bad memory and forget
208
628680
1680
حافظه بسیار بدی دارد و به
10:30
things easily! Your memory
209
630360
2280
راحتی چیزها را فراموش می کند! حافظه شما
10:32
is bad, Rob - you can't forget things
210
632640
2100
بد است، راب - وقتی در حال آشپزی هستید نمی توانید چیزها را فراموش کنید
10:34
when you're cooking.
211
634740
960
.
10:35
Well, I'm not the only one.
212
635700
1800
خب من تنها نیستم
10:37
Listen to these examples.
213
637500
1440
به این مثال ها گوش کنید.
10:42
I've been making my own lunch to take
214
642720
1748
من خودم ناهار درست می‌کنم که برم
10:44
to work, but I've got a memory
215
644468
2392
سر کار، اما خاطره‌ای
10:46
like a sieve and I keep
216
646860
1481
مثل غربال دارم و
10:48
leaving it at home!
217
648341
1459
آن را در خانه می‌گذارم!
10:51
My husband's got a memory
218
651000
1740
شوهرم
10:52
like a sieve - he keeps going out and
219
652740
2797
مثل غربال خاطره دارد - او مدام بیرون می رود و
10:55
leaving the iron switched on.
220
655537
1883
اتو را روشن می گذارد.
10:58
I've got a memory like a sieve - I left
221
658440
3016
یه خاطره مثل غربال دارم - امروز صبح
11:01
the house without my keys
222
661456
1784
بدون کلید از خونه بیرون اومدم
11:03
this morning and now
223
663240
1080
و الان
11:04
I'm locked out!
224
664320
1200
قفلم!
11:08
You're listening to The English
225
668880
1560
شما در حال گوش دادن به The English
11:10
We Speak from
226
670440
1140
We Speak از
11:11
BBC Learning English, and
227
671580
1860
BBC Learning English هستید و
11:13
we're talking about the phrase
228
673440
1380
ما در مورد عبارت
11:14
'to have a memory like a sieve'.
229
674820
2040
"حافظه ای مانند غربال داشتن" صحبت می کنیم.
11:16
It basically means bits of information
230
676860
2220
این اساساً به این معنی است که تکه‌هایی از اطلاعات
11:19
fall through your memory
231
679080
1560
در حافظه شما فرو می‌رود
11:20
and get forgotten, just
232
680640
1980
و فراموش می‌شوند، درست
11:22
like flour falling through the sieve
233
682620
1920
مانند آردی که از صافی می‌ریزد
11:24
that Rob should have used
234
684540
1260
که راب باید
11:25
when baking a cake! So,
235
685800
2557
هنگام پخت کیک از آن استفاده می‌کرد! پس،
11:28
are you going to try again, Rob?
236
688357
1823
راب، دوباره امتحان می کنی؟
11:30
No, I think my baking days are over,
237
690180
3000
نه، فکر می‌کنم روزهای پخت من به پایان رسیده است،
11:33
but luckily I bought one from the shop just
238
693180
2820
اما خوشبختانه یکی از آن‌ها را از مغازه خریدم
11:36
in case. That's OK. A shop-bought cake will
239
696000
3103
. اشکالی ندارد. کیکی که در مغازه خریده شده
11:39
do - so get it out and I'll put the kettle on.
240
699103
3197
جواب می دهد - پس آن را بیرون بیاور و من کتری را می گذارم.
11:42
Great... err...Now where did I put it?
241
702300
4200
عالیه...ارو...حالا کجا گذاشتم؟
11:46
I know it's around here somewhere?
242
706500
2580
میدونم اینجا جایی هست؟
11:49
Memory like a sieve again, Rob?
243
709080
2400
دوباره حافظه مثل غربال، راب؟ به
11:51
Looks like it. I've got a lot
244
711480
2108
نظر می رسد. خیلی
11:53
on my mind, Feifei.
245
713588
1192
تو ذهنم هست فیفی.
11:54
Don't worry, I've found it - it's
246
714780
2940
نگران نباشید، من آن را پیدا کردم -
11:57
here in the fridge with the milk!
247
717720
1500
اینجا با شیر در یخچال است!
11:59
Honestly, I'd forget
248
719220
1860
راستش من
12:01
my own name sometimes!
249
721080
1200
گاهی اسم خودم را فراموش می کنم!
12:02
Bye, Rob.
250
722280
1320
خداحافظ راب
12:03
Ah yes, that's it! Bye!
251
723600
2520
آه بله، همین! خدا حافظ!
12:12
Hello and welcome to The English
252
732600
1920
سلام و به The English
12:14
We Speak. I'm Feifei and joining me is Rob...
253
734520
3660
We Speak خوش آمدید. من فیفی هستم و راب به من می پیوندد...
12:18
Hello! Hey, Feifei.
254
738180
2044
سلام! هی فیفی آیا
12:20
Have you heard the news?
255
740224
1536
این خبر را شنیده اید؟
12:21
Gossip, you mean.
256
741760
1340
یعنی شایعه.
12:23
No, no - it's true! We've been given
257
743100
2400
نه، نه - درست است! به ما یک
12:25
the day off! So, sorry,
258
745500
1620
روز مرخصی داده اند! بنابراین، متاسفم،
12:27
I'm not going to hang
259
747120
995
من قصد ندارم در
12:28
around - I'm off to the beach.
260
748115
1345
اطراف بچرخم - من به ساحل می روم.
12:29
Hold on! Who says?
261
749460
2100
صبر کن! کی میگه
12:32
Neil. He said the boss told him that
262
752520
2201
نیل. گفت رئیس به او گفته که
12:34
we've all worked so hard we don't have to work today!
263
754721
3339
همه ما آنقدر زحمت کشیده ایم که امروز مجبور نیستیم کار کنیم!
12:38
Hmm. It sounds like a wind-up
264
758700
2503
هوم این برای من مانند یک باد-آپ به نظر می رسد
12:41
to me - a wind-up is another way
265
761203
2607
- باد کردن راه دیگری
12:43
of saying 'a trick or joke'.
266
763810
2270
برای گفتن "یک حقه یا شوخی" است.
12:46
I'm sure Neil was joking!
267
766080
2220
مطمئنم نیل شوخی کرده بود!
12:48
April Fool, Feifei! I was joking!
268
768300
3600
اردیبهشت، فیفی! شوخي كردم!
12:51
I wanted to trick you - to see
269
771900
2580
می‌خواستم فریبت بدهم - ببینم
12:54
if you'd leave the office
270
774480
960
دفتر را ترک می‌کنی
12:55
and... take the day off.
271
775440
1800
و... روز مرخصی بگیر.
12:57
Ha ha, very funny.
272
777240
1620
هاها خیلی خنده دار بود.
12:58
Well, actually, I have
273
778860
2499
خب، در واقع، من
13:01
got the day off today. So, the joke is
274
781359
2822
امروز یک روز تعطیل دارم. بنابراین، شوخی
13:04
on you, and it starts now. Goodbye.
275
784181
3619
با شماست، و از هم اکنون شروع می شود. خداحافظ.
13:08
Feifei, where are you going? Come
276
788240
2740
فیفی کجا میری؟
13:10
back and explain what 'the joke is on you'
277
790980
2580
برگرد و توضیح بده "شوخی با توست"
13:13
means... please!
278
793560
1500
یعنی چه... لطفا!
13:15
...OK, Rob! When 'the joke is on
279
795060
3540
... باشه، راب! وقتی "شوخی با
13:18
someone', it means the person
280
798600
1500
کسی است"، به این معنی است که شخصی
13:20
who has tried to make you look silly has
281
800100
2679
که سعی کرده شما را احمق نشان دهد، در نهایت
13:22
ended up looking silly themselves.
282
802779
2241
خودش احمقانه به نظر می رسد.
13:25
The joke has backfired. And now
283
805020
3300
شوخی نتیجه معکوس داده است. و حالا
13:28
you look silly, Rob.
284
808320
1440
تو احمقانه به نظر میرسی، راب.
13:29
Point made, Feifei. Here are some
285
809760
2820
اشاره کرد، فیفی. در اینجا چند
13:32
more examples of this phrase in action...
286
812580
2280
نمونه دیگر از این عبارت در عمل آورده شده است... دیزی
13:38
Daisy laughed at my 'terrible' dress sense,
287
818109
2751
به حس لباس "وحشتناک" من خندید،
13:40
until she found out I was
288
820860
1800
تا اینکه متوجه شد من
13:42
wearing a designer dress -
289
822660
2040
یک لباس طراحی پوشیده ام -
13:44
I guess the joke's on her now!
290
824700
1860
حدس می زنم اکنون شوخی برای او باشد!
13:47
Ha, you thought I'd never beat your
291
827820
2820
هه، تو فکر کردی که من هرگز
13:50
time for completing the marathon.
292
830640
1680
وقتت را برای کامل کردن ماراتن شکست نخواهم داد.
13:52
But I have, so the joke's on you!
293
832320
3420
اما من دارم، پس شوخی با شماست!
13:56
I know you were trying to be funny
294
836940
1740
می‌دانم که
13:58
by saying I'd never pass my exam.
295
838680
2160
با گفتن اینکه من هرگز امتحانم را قبول نمی‌کنم، سعی می‌کردی خنده‌دار باشی.
14:00
But now you're the only one who hasn't,
296
840840
2520
اما الان تو تنها کسی هستی که این کار را نکرده ای،
14:03
so the joke's on you, I'm afraid!
297
843360
2040
پس شوخی با توست، می ترسم!
14:07
This is The English We Speak from
298
847740
2460
این The English We Speak از
14:10
BBC Learning English and we're looking at
299
850200
2640
BBC Learning English است و ما به
14:12
the phrase 'the joke is on someone,'
300
852840
2400
عبارت "شوخی روی کسی است" نگاه می کنیم،
14:15
which means someone has tried
301
855240
2340
به این معنی که شخصی سعی کرده است
14:17
to make someone else look silly but
302
857580
2400
شخص دیگری را احمق جلوه دهد اما در نهایت
14:19
ended up looking silly themselves!
303
859980
2100
خودش احمقانه به نظر می رسد!
14:22
So, this perfectly describes you, Rob - the
304
862920
3960
بنابراین، این کاملاً شما را توصیف می کند، راب -
14:26
joke about taking a day off is 'on you'.
305
866880
3000
شوخی در مورد گرفتن یک روز مرخصی "در شما" است.
14:29
I was just having a laugh at
306
869880
2400
در روز اول آوریل فقط داشتم می خندیدم
14:32
April Fool's Day. But, hold on.
307
872280
2340
. اما، دست نگه دارید
14:34
Where is everybody? The
308
874620
2280
بقیه کجا هستن؟
14:36
office is empty.
309
876900
1200
دفتر خالی است
14:38
Ha - not another one of your 'jokes'?
310
878100
3000
ها - یکی دیگر از "شوخی های" شما نیست؟
14:41
No, seriously - look, there's an email.
311
881100
2820
نه، جدی - نگاه کنید، یک ایمیل وجود دارد.
14:43
It says 'Due to a power failure the office
312
883920
4320
می گوید "به دلیل قطع برق، دفتر
14:48
is out of action. You can all take the day
313
888240
3060
از کار افتاده است." همه شما می توانید روز را
14:51
off.' Ha, looks like we've all got a day off
314
891300
2760
تعطیل کنید. ها، به نظر می رسد همه ما یک روز مرخصی داریم
14:54
after all - the jokes on you, Feifei!
315
894060
2340
- شوخی ها با تو، فیفی!
14:56
Ah well, enjoy your free time.
316
896400
2340
آهان، از اوقات فراغت خود لذت ببرید.
14:58
Fancy going to the beach?
317
898740
1800
دوست دارید به ساحل بروید؟
15:00
No, thanks. Bye, Rob.
318
900540
1800
نه ممنون. خداحافظ راب
15:02
I was joking. Bye.
319
902340
2280
شوخي كردم. خدا حافظ.
15:11
This is The English We Speak
320
911160
1620
این انگلیسی است که
15:12
with me, Jiaying...
321
912780
960
با من صحبت می کنیم، جیایینگ...
15:13
...and me, Neil. Now Jiaying,
322
913740
2280
...و من، نیل. حالا Jiaying، لطفاً به
15:16
could you remind me how to
323
916020
1380
من یادآوری کنید که چگونه
15:17
record our voices on this
324
917400
1380
صدای خود را روی این
15:18
machine, please?
325
918780
660
دستگاه ضبط کنم؟
15:19
Sure - there's nothing to it.
326
919440
2040
مطمئنا - چیزی برای آن وجود ندارد.
15:21
Open the microphone here...
327
921480
2400
اینجا میکروفون را باز کن...
15:25
No, this microphone! Then set
328
925020
2679
نه این میکروفون! سپس
15:27
the volume there... Open the
329
927699
2481
صدا را در آنجا تنظیم کنید...
15:30
computer screen here. Click
330
930180
1969
صفحه کامپیوتر را در اینجا باز کنید. آنجا را کلیک کنید
15:32
there and then click there
331
932149
2171
و سپس روی آن کلیک کنید
15:34
and then, see that 'record'
332
934320
2220
و سپس آن دکمه "ثبت" را ببینید
15:36
button? Just press that -
333
936540
2100
؟ فقط آن را فشار دهید -
15:38
there's nothing to it!
334
938640
1200
چیزی برای آن وجود ندارد!
15:39
Jiaying, you keep saying
335
939840
1500
جیایینگ، مدام می گویی
15:41
'there's nothing to it' - do
336
941340
1200
"چیزی برایش وجود ندارد" -
15:42
you mean 'it's complicated'?!
337
942540
960
منظورت این است که "پیچیده است"؟!
15:43
No! It's the opposite. When
338
943500
2820
نه! برعکس است. وقتی می
15:46
we say 'there's nothing to it,
339
946320
1620
گوییم "هیچ کاری برای آن وجود ندارد"،
15:47
we mean 'it's easy or simple
340
947940
1860
منظور ما "انجام آن آسان یا ساده است
15:49
to do'. So, Neil, there's
341
949800
2700
". بنابراین، نیل،
15:52
really nothing complicated
342
952500
1260
واقعاً هیچ چیز پیچیده ای
15:53
about recording this
343
953760
1080
در مورد ضبط این
15:54
programme. And if you press
344
954840
2040
برنامه وجود ندارد. و اگر
15:56
that button there, we can
345
956880
1440
آن دکمه را در آنجا فشار دهید، می توانیم
15:58
hear some examples.
346
958320
840
نمونه هایی را بشنویم.
15:59
This one?
347
959160
840
این یکی؟
16:00
No! This one.
348
960000
1560
نه! این یکی.
16:06
Making the pancakes is easy - there's nothing to
349
966120
2546
درست کردن پنکیک آسان است - چیزی برای
16:08
it - just add milk, eggs and flour.
350
968666
3874
آن وجود ندارد - فقط شیر، تخم مرغ و آرد را اضافه کنید.
16:14
There was nothing to it -
351
974340
1980
هیچ کاری نداشت -
16:16
all he had to do was
352
976320
1320
تنها کاری که باید می کرد
16:17
collect the documents
353
977640
1200
جمع آوری اسناد
16:18
and deliver them to the office. Unfortunately,
354
978840
2880
و تحویل آنها به دفتر بود. متاسفانه
16:21
he got lost.
355
981720
1380
او گم شد.
16:25
All you have to do is
356
985380
1560
تنها کاری که باید انجام دهید این است که
16:26
push this button and the
357
986940
1634
این دکمه را فشار دهید و
16:28
coffee comes out here -
358
988574
2146
قهوه از اینجا بیرون می آید -
16:30
there's really nothing to it.
359
990720
1560
واقعاً چیزی برای آن وجود ندارد.
16:36
This is The English We Speak
360
996960
1560
این The English We Speak
16:38
from BBC Learning English.
361
998520
1500
از BBC Learning English است.
16:40
We're talking about the phrase 'there's nothing
362
1000020
2700
ما در مورد عبارت "هیچ چیزی
16:42
to it' which means 'it's easy
363
1002720
2340
برای آن وجود ندارد" صحبت می کنیم که به معنای "انجام آن آسان
16:45
or simple to do'. So, Neil,
364
1005060
2700
یا ساده است". خب، نیل،
16:47
have you got it now?
365
1007760
900
الان گرفتی؟
16:48
Can we carry on now?
366
1008660
1500
الان میتونیم ادامه بدیم؟
16:50
Yep, I think I've got it now - it's easy-peasy!
367
1010160
3120
بله، فکر می‌کنم اکنون آن را دریافت کرده‌ام - آسان است!
16:53
Good. So next time you
368
1013280
2205
خوب بنابراین دفعه بعد
16:55
can work the studio and
369
1015485
1575
می توانید در استودیو کار کنید و
16:57
record the programme?
370
1017060
720
16:57
Absolutely. There's nothing to it - just open
371
1017780
2880
برنامه را ضبط کنید؟
کاملا. چیزی برای آن وجود ندارد - فقط آن را باز کنید
17:00
that, click on that, press that...
372
1020660
2460
، روی آن کلیک کنید، آن را فشار دهید...
17:03
No! Don't press that!
373
1023120
1500
نه! آن را فشار نده!
17:04
Oh.
374
1024620
946
اوه
17:05
That was the 'delete' button.
375
1025566
1934
این دکمه "حذف" بود.
17:07
We'll have to start again now.
376
1027500
2280
الان باید دوباره شروع کنیم
17:09
Sorry! OK, what does
377
1029780
2580
متاسف! خوب،
17:12
'there's nothing to it' mean?
378
1032360
1080
"چیزی برای آن وجود ندارد" به چه معناست؟
17:13
Bye, Neil!
379
1033440
1500
خداحافظ نیل!
17:14
Bye.
380
1034940
900
خدا حافظ.
17:22
Welcome to The English We
381
1042440
1380
به انگلیسی ما
17:23
Speak. I'm Jiaying.
382
1043820
1140
صحبت می کنیم خوش آمدید. من جیایینگ هستم
17:24
And hello, I'm Neil. Jiaying,
383
1044960
2340
و سلام، من نیل هستم. جیایینگ،
17:27
are you feeling OK today?
384
1047300
1080
امروز احساس خوبی داری؟
17:28
Yes, I'm fine, thanks.
385
1048380
2280
بله، من خوبم، ممنون
17:30
Why are you asking?
386
1050660
1500
چرا می پرسی؟
17:32
Well, when we spoke yesterday
387
1052160
1440
خوب، وقتی دیروز صحبت کردیم،
17:33
you said you were 'as sick as a parrot'.
388
1053600
2280
گفتی "مثل یک طوطی مریض هستی".
17:35
I wasn't ill! When someone
389
1055880
2160
من مریض نبودم! وقتی کسی
17:38
says they are as sick as a parrot they mean they
390
1058040
3160
می گوید مثل یک طوطی بیمار است، به این معنی است که
17:41
are very disappointed about
391
1061200
1340
از چیزی بسیار ناامید است
17:42
something. I was saying
392
1062540
1860
. داشتم می گفتم
17:44
how disappointed I was
393
1064400
1200
چقدر از
17:45
with the outcome of the
394
1065600
935
نتیجه
17:46
football match - my team lost!
395
1066535
2245
بازی فوتبال ناامید شدم - تیمم شکست خورد!
17:48
Oh, I see - but why were you
396
1068780
2437
اوه، می بینم - اما چرا
17:51
watching the football match
397
1071217
1223
17:52
with a sick parrot?
398
1072440
1080
با یک طوطی بیمار مسابقه فوتبال را تماشا می کردی؟
17:53
I didn't know you had one.
399
1073520
1380
من نمیدونستم شما یکی دارید
17:54
I haven't got one, Neil,
400
1074900
1620
من یکی ندارم، نیل،
17:56
but I was very disappointed.
401
1076520
2160
اما خیلی ناامید شدم.
17:58
I'm sure - but I didn't know
402
1078680
1860
مطمئنم - اما نمی دانستم
18:00
parrots liked football as well.
403
1080540
1440
طوطی ها هم فوتبال را دوست دارند.
18:01
Oh, Neil! Listen to these
404
1081980
2340
اوه، نیل! به این
18:04
examples and will become clear.
405
1084320
1920
مثال ها گوش کنید و روشن می شود.
18:09
I was as sick as a parrot
406
1089780
1980
مثل یک طوطی مریض بودم
18:11
when I saw someone had
407
1091760
1440
که دیدم یکی
18:13
scratched my new car!
408
1093200
1320
ماشین جدیدم را خراشیده است!
18:16
He was as sick as a parrot
409
1096140
1680
او مثل یک طوطی مریض بود
18:17
when he saw how much litter
410
1097820
1740
وقتی دید چقدر زباله
18:19
had been left in the park.
411
1099560
1140
در پارک مانده است.
18:22
When I heard my colleague
412
1102800
1440
وقتی شنیدم که همکارم
18:24
got a promotion over me,
413
1104240
1740
بخاطر من ترفیع گرفته است،
18:25
I was as sick as a parrot.
414
1105980
1920
مثل یک طوطی بیمار بودم.
18:31
This is The English We Speak
415
1111500
1320
این The English We Speak
18:32
from BBC Learning English and
416
1112820
2280
از BBC Learning English است و
18:35
we're hearing about the phrase 'as
417
1115100
1740
ما در مورد عبارت "
18:36
sick as a parrot', which we
418
1116840
1574
مثل یک طوطی بیمار" می شنویم که
18:38
can use when we are very
419
1118414
1666
وقتی از چیزی بسیار ناامید هستیم می توانیم از آن استفاده کنیم
18:40
disappointed about something.
420
1120080
1200
.
18:41
So, Neil, have you got it
421
1121940
1750
بنابراین، نیل، آیا شما آن را
18:43
now - there are no parrots, it's just a saying.
422
1123690
4010
در حال حاضر - هیچ طوطی وجود ندارد، این فقط یک ضرب المثل است.
18:47
Got it! No parrots.
423
1127700
1380
فهمیدم! بدون طوطی.
18:49
Exactly - just great disappointment.
424
1129080
2760
دقیقا - فقط ناامیدی بزرگ.
18:52
But I wonder how sick a parrot has to be in order
425
1132980
2880
اما من تعجب می کنم که یک طوطی چقدر باید بیمار باشد تا
18:55
to feel disappointment?
426
1135860
960
احساس ناامیدی کند؟
18:57
Let's not worry about it.
427
1137540
1980
بیایید نگران آن نباشیم.
18:59
The phrase has got nothing
428
1139520
1500
این عبارت
19:01
to do with sickness.
429
1141020
1140
ربطی به بیماری ندارد.
19:02
OK then. See you later.
430
1142160
1440
باشه پس بعدا میبینمت.
19:03
Bye, Neil.
431
1143600
1200
خداحافظ نیل
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7