Are opinion polls accurate? - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی

from BBC Learning English.

از BBC Learning English است.

I'm Neil.

من نیل هستم.

And I'm Sam. Predicting the future is not easy,

و من سام هستم پیش‌بینی آینده آسان نیست،

but that's exactly the job of opinion pollsters - researchers who ask people

اما این دقیقاً وظیفه نظرسنجی‌ها است - محققانی که از مردم

questions to discover what they think about certain topics. Often their aim

سؤال می‌پرسند تا بفهمند در مورد موضوعات خاص چه فکر می‌کنند. اغلب هدف آنها

is predicting which political party will win in an election

پیش‌بینی اینکه کدام حزب سیاسی در یک انتخابات پیروز می‌شود،

by asking members of the public how they intend to vote.

از طریق پرسش از مردم در مورد چگونگی رأی دادن است.

But predicting the future is never 100 per cent accurate,

اما پیش‌بینی آینده هرگز 100 درصد دقیق

and opinion polls don't always get it right.

نیست و نظرسنجی‌ها همیشه آن را درست نشان نمی‌دهند.

In 2016, few pollsters predicted a victory for Donald Trump over Hillary Clinton

در سال 2016، تعداد کمی از نظرسنجی ها پیروزی دونالد ترامپ بر هیلاری کلینتون را

in the U S presidential election. And in the 2020 US elections,

در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا پیش بینی کردند. و در انتخابات 2020 آمریکا،

most polls predicted

اکثر نظرسنجی‌ها پیش‌بینی

Trump would lose to Joe Biden, by a much larger amount

می‌کردند که ترامپ در برابر جو بایدن شکست خواهد خورد ، بسیار بیشتر

than he actually did. These mistakes sometimes called 'misfires',

از آنچه که واقعاً انجام داد. این اشتباهات که گاهی اوقات به نام "اشتعال نادرست" نامیده می شود،

when things do not work in the way intended,

زمانی که کارها به روش مورد نظر کار نمی کنند،

have damaged the reputation of opinion pollsters. In this programme,

به اعتبار نظرسنجی ها آسیب رسانده است . در این برنامه،

we'll be taking a look into the opinion polling industry and of course,

نگاهی به صنعت نظرسنجی و البته

learning some useful vocabulary as well.

یادگیری لغات مفید نیز خواهیم داشت.

But first I have a question for you,

اما ابتدا یک سوال از شما دارم،

Sam, it's about another time when the opinion polls got it wrong.

سام، این مربوط به زمان دیگری است که نظرسنجی ها اشتباه کرده اند.

Few pollsters predicted that Britain would vote to leave the European Union

تعداد کمی از نظرسنجی‌ها پیش‌بینی می‌کردند که بریتانیا در همه‌پرسی برگزیت در سال 2016 به خروج از اتحادیه اروپا رأی خواهد داد

in the 2016 Brexit referendum,

،

which in the end, it did.

که در نهایت این کار را کرد.

But what was the final split between those who voted to leave

اما شکاف نهایی بین کسانی که به خروج رای دادند

and those who wanted to remain?

و کسانی که می خواستند بمانند چه بود؟

Was it a) 51 leave to 49 remain,

آیا الف) 51 مرخصی تا 49 باقی می ماند،

b) 52 leave to 48 remain, or

ب) 52 مرخصی تا 48 باقی می ماند یا

c) 52 remain to 48 leave?

ج) 52 تا 48 می ماند؟

I think it was b)

ب)

52 per cent voted to leave and 48 per cent to remain.

52 درصد به خروج و 48 درصد به ماندن رأی دادند.

OK, Sam, I'll reveal the answer at the end of the programme.

باشه سام، جواب رو در پایان برنامه فاش می کنم.

One of the biggest polling companies

یکی از بزرگترین

was founded by George Gallup, born in 1901

شرکت های نظرسنجی توسط جورج گالوپ، متولد سال 1901

on a farm in Iowa, Gallup was a student of journalism.

در مزرعه ای در آیووا تاسیس شد، گالوپ دانشجوی روزنامه نگاری بود.

He wanted to know people's opinion on a range of subjects

او می خواست نظر مردم را در مورد طیف وسیعی از موضوعات بداند

and came up with a simple idea -

و به یک ایده ساده رسید -

why not try asking them?

چرا سعی نکنید از آنها بپرسید؟

Here's G Elliott Morris,

در اینجا جی الیوت موریس،

a data journalist from the Economist, explaining more to BBC

روزنامه نگار داده از اکونومیست، بیشتر به برنامه خدمات جهانی بی بی سی، کم و بیش توضیح می دهد

World Service Programme, More or Less.

.

And,he publishes his dissertation

و او پایان نامه خود را

on this - how to measure what people want, basically.

در این مورد منتشر می کند - اساساً چگونه می توان آنچه مردم می خواهند اندازه گیری کرد .

And he gets hired by a much bigger advertising agency

و او توسط یک آژانس تبلیغاتی بسیار بزرگتر

in New York called Young and Rubicam, and they basically give him

در نیویورک به نام یانگ و روبیکام استخدام می شود، و آنها اساساً

a blank cheque to do their research, to figure out how to call people,

یک چک سفید به او می دهند تا تحقیقات خود را انجام دهد، تا بفهمد چگونه با مردم تماس بگیرد،

how to talk to them, to figure out if they remember or liked a certain product.

چگونه با آنها صحبت کند، تا بفهمد که آیا آنها محصول خاصی را به خاطر بسپارید یا دوست داشته باشید.

Basically, to figure out early methodologies

اساساً، برای کشف روش‌های اولیه

in advertising and then by 1931 or so, he's wondering

در تبلیغات و سپس تا سال 1931 یا بیشتر، او به خوبی از خود می‌پرسد

well, if it works for toothpaste

، اگر برای خمیر دندان کار می‌کند،

why not politics?

چرا سیاست نه؟

George Gallup tried to figure out what customers wanted to buy.

جورج گالوپ سعی کرد بفهمد مشتریان چه چیزی می خواهند بخرند.

If you figure something out,

اگر چیزی را کشف کنید

you finally understand it or find a solution to a problem

، بالاخره آن را درک می کنید یا

after thinking about it a lot.

پس از فکر کردن زیاد به آن، راه حلی برای یک مشکل پیدا می کنید.

Later, he was hired by a New York advertising agency to find out

بعداً او توسط یک آژانس تبلیغاتی در نیویورک استخدام شد تا

people's opinion of consumer products like toothpaste and soft drinks.

نظر مردم را در مورد محصولات مصرفی مانند خمیر دندان و نوشابه ها بیابد.

George was given a 'blank cheque' - an unlimited amount of money

به جورج یک "چک سفید" داده شد - مقدار نامحدودی پول

and freedom to do his job.

و آزادی برای انجام کارش.

At this time, polling was focused on consumer preferences,

در این زمان، نظرسنجی بر ترجیحات مصرف کننده متمرکز بود،

not politics.

نه سیاست.

But asking people about their political views is

اما پرسیدن از مردم در مورد دیدگاه‌های سیاسی‌شان

a lot more complicated than asking them about toothpaste.

بسیار پیچیده‌تر از پرسیدن در مورد خمیر دندان است.

Making accurate election predictions.

پیش بینی دقیق انتخابات

depends on polling a sample group of people

بستگی به نظرسنجی یک گروه نمونه از افراد دارد

who accurately represent the population as a whole. One of the reasons

که به طور دقیق کل جمعیت را نشان می دهند . یکی از

for pollsters' failure to predict Trump's election in 2016,

دلایل عدم موفقیت نظرسنجی ها در پیش بینی انتخاب ترامپ در سال 2016،

is that they didn't ask enough white, non-college educated voters.

این است که آنها به اندازه کافی از رای دهندگان سفیدپوست و غیر تحصیلکرده نپرسیدند.

So, polling is a very complex process -

بنابراین، نظرسنجی یک فرآیند بسیار پیچیده است -

one which is never totally reliable,

according to G Elliott Morris, speaking again here to BBC

به گفته جی الیوت موریس، که دوباره در اینجا با

World Service's More or Less...  

سرویس جهانی بی‌بی‌سی کم و بیش صحبت می‌کند، هرگز کاملاً قابل اعتماد نیست...

If people were understanding this process that is generating all these polls,

اگر مردم این فرآیند را که همه این نظرسنجی‌ها را ایجاد می‌کند درک می‌کردند،

then they would understand polls as less, sort of, precise tools,

پس آنها نظرسنجی‌ها را به‌عنوان ابزارهای کمتر و دقیق‌تری درک می‌کنند،

tools they definitely can't offer the laser-like predictive accuracy

ابزارهایی که قطعاً نمی‌توانند دقت پیش‌بینی لیزر مانندی را

we've come to expect from them.

که ما از آنها انتظار داریم ارائه دهند.

then the difference between pollings'

در این صورت تفاوت بین

expectations and performance wouldn't be so stark.

انتظارات و عملکرد نظرسنجی ها چندان آشکار نخواهد بود.

Opinion polls can estimate the outcome of an election,

نظرسنجی ها می توانند نتیجه یک انتخابات را تخمین بزنند،

but they can't give us laser-like accuracy.

اما نمی توانند دقت لیزری را به ما بدهند .

If you describe something as 'laser-like' you mean it

اگر چیزی را به عنوان "لیزر مانند" توصیف می کنید، به این معنی است

it's very accurate and focused, like a laser.

که بسیار دقیق و متمرکز است، مانند لیزر.

If people understand how hard

اگر مردم درک کنند که

it is to predict the future,

پیش‌بینی آینده چقدر سخت است

they might be more realistic about

، ممکن است در مورد

how accurate opinion polls can be. Then differences between a prediction

اینکه نظرسنجی‌ها چقدر می‌توانند دقیق باشند، واقع بینانه‌تر باشند. سپس تفاوت بین یک پیش‌بینی

and the final result would not be so stark - obvious and easily visible or harsh.

و نتیجه نهایی چندان واضح نخواهد بود - واضح و به راحتی قابل مشاهده یا خشن.

Predicting the future is difficult,

پیش‌بینی آینده سخت است،

otherwise everyone would be a lottery winner by now.

وگرنه تا به حال همه برنده قرعه‌کشی شده‌اند.

Maybe it's not opinion polls that have broken,

شاید این نظرسنجی ها نیست که شکست خورده است،

but our desire to know the future that's the problem.

بلکه میل ما به دانستن آینده مشکل است.

OK, it's time to reveal the answer to my question about the Brexit referendum.

خوب، وقت آن رسیده است که پاسخ سوالم درباره همه پرسی برگزیت را فاش کنم.

I said the final result was 52 per cent for leave,

من گفتم نتیجه نهایی 52 درصد برای مرخصی

and 48 per cent for remain.

و 48 درصد برای باقی ماندن است.

Which was the correct answer. And another example of an opinion poll 'misfire' - a situation

که جواب درست بود و مثال دیگری از یک نظرسنجی "اشتعال نادرست" - وضعیتی

where something does not work as intended.

که در آن چیزی آنطور که در نظر گرفته شده کار نمی کند.

OK, let's recap the rest of the vocabulary

خوب، بیایید بقیه

from this programme about opinion pollsters -

واژگان این برنامه را در مورد نظرسنجی ها مرور کنیم -

people who conduct polls

افرادی که نظرسنجی انجام می دهند و

asking the public their opinion on particular subjects,

از مردم نظرشان را در مورد موضوعات خاص،

especially politics.

به ویژه سیاست می پرسند.

If you figure something out.

اگر چیزی را کشف کردید.

you finally understand it or find the solution to a problem

شما بالاخره آن را درک می کنید یا

after thinking long and hard about it.

پس از مدت ها فکر کردن در مورد آن، راه حلی برای یک مشکل پیدا می کنید.

If someone gives you a blank cheque,

اگر کسی یک چک سفید به شما بدهد،

you have unlimited money and freedom to complete a task.,

شما پول و آزادی نامحدودی برای انجام یک کار دارید.،

When you describe something as 'laser-like', you mean that

وقتی چیزی را به عنوان "لیزر مانند" توصیف می کنید، به این معنی است

it's very accurate and precise.

که بسیار دقیق و دقیق است.

And finally, the adjective 'stark' has several meanings,

و بالاخره صفت «ستارک» معانی متعددی دارد،

including 'obvious', 'harsh' and 'plain'.

از جمله «آشکار»، «خشن» و «ساده».

Once again, our six minutes are up. Bye for now.

یک بار دیگر، شش دقیقه ما تمام شد. فعلا خداحافظ.

Bye bye.

خداحافظ.