Abba: Pop superstars are back: BBC News Review

Abba, the pop superstars of the 1970s,

آبا، سوپراستارهای پاپ دهه 1970،

are back with a new album after 40 years.

پس از 40 سال با آلبومی جدید بازگشته اند.

I'm Neil and this is News Review from BBC Learning English.

من نیل هستم و این نقد خبری از BBC Learning English است.

Joining me today is Roy. Hello Roy.

امروز روی به من می پیوندد. سلام روی.

Hello Neil and hello everybody.

سلام نیل و سلام به همه.

If you would like to test yourself on vocabulary around this story,

اگر می خواهید خود را در مورد واژگان پیرامون این داستان آزمایش کنید،

all you need to do is head to our website

تنها کاری که باید انجام دهید این است که برای یک مسابقه به وب سایت ما

bbclearningenglish.com for a quiz.

bbclearningenglish.com سر بزنید.

But now, let's hear more about this story from this BBC News report:

اما حالا بیایید از این گزارش خبری بی بی سی بیشتر درباره این داستان بشنویم:

Abba are back. Now, every music fan on the planet

آبا برگشته است. اکنون، هر طرفدار موسیقی در این سیاره

dreams of their favourite band making a comeback

آرزوی بازگشت گروه مورد علاقه خود را دارد

and, for Abba fans, that dream has become a reality.

و برای طرفداران Abba، این رویا به واقعیت تبدیل شده است.

Abba have announced that they're working on a new album

آبا اعلام کرده است که در حال کار بر روی یک آلبوم جدید

and also going on a new digital tour,

و همچنین یک تور دیجیتالی جدید هستند

where the artists will be replaced by avatars

که در آن آواتارهایی جایگزین هنرمندان می شود

that some people are calling 'Abba-tars'.

که برخی از مردم آن را "آبا تار" می نامند.

'Abba-tars' – what a fantastic pun, Roy!

"آبا تارس" - چه جناس فوق العاده ای، روی!

OK. You've been looking at this story around the various news websites.

خوب. شما به این داستان در وب سایت های خبری مختلف نگاه کرده اید. واژگان

You've picked out some really useful vocabulary. What have you got?

بسیار مفیدی را انتخاب کرده اید. چی داری؟

We have: 'dismal', 'intact' and 'damp squib'.

ما این موارد را داریم: "ممکن"، "دست نخورده" و "سنگ مرطوب".

'Dismal', 'intact' and 'damp squib'.

"ممکن"، "دست نخورده" و "سنگ مرطوب".

Let's start then with your first headline please, Roy.

اجازه دهید پس از آن با اولین تیتر شما شروع کنیم، روی.

OK. Our first headline comes from here in the UK,

خوب. اولین تیتر ما از اینجا در بریتانیا،

from the Herald, and it reads:

از هرالد می آید، و می گوید:

'Dismal' – sad, hopeless.

"ممکن" - غم انگیز، ناامید.

Yes. So, this word is an adjective

آره. پس این کلمه

and it is spelt D-I-S-M-A-L.

صفت است و د-ای-س-م-ال-ل می گویند.

And, as you said, it means sad and hopeless.

و همانطور که گفتید به معنای غمگین و ناامید است.

One thing to notice about this word is that pronunciation of the 's':

چیزی که در مورد این کلمه باید به آن توجه کرد این است که تلفظ 's'

it's a 'z' sound. We say 'dismal'. 'Dismal'.

: صدای 'z' است. ما می گوییم "ناراحت کننده". "ممکن".

That's... that's right: 'dizz-' – 'dismal'.

درست است: «سرگیجه-» – «ممکن».

And so, you've already said it means sad, hopeless.

و بنابراین، شما قبلاً گفته اید که به معنای غمگین، ناامید است.

So, why do we need this other word 'dismal'.

بنابراین، چرا ما به این کلمه دیگر «ممکن» نیاز داریم.

What's the difference between 'dismal' and sad and hopeless?

تفاوت بین "ممکن" و غمگین و ناامید چیست؟

Well, we don't use 'dismal'

خوب، ما از "ممکن"

to say that something is bad or a little bit bad.

برای گفتن اینکه چیزی بد یا کمی بد است استفاده نمی کنیم.

We used 'dismal' to say that something is really bad.

ما از «ناراحتی» استفاده کردیم تا بگوییم چیزی واقعاً بد است.

It is absolutely terrible. That's why we have 'dismal'.

این کاملا وحشتناک است. به همین دلیل است که ما "ناراحت کننده" داریم.

Yeah. As you say, we don't describe something

آره همانطور که شما می گویید، ما چیزی را

which is a bit disappointing as 'dismal'.

که کمی ناامیدکننده است به عنوان "ممکن" توصیف نمی کنیم.

When something is absolutely awful, we say it's 'dismal'.

وقتی چیزی کاملاً افتضاح است، می گوییم "ممکن" است.

So, somebody doesn't like this Abba comeback!

پس یکی از این کامبک آبا خوشش نمیاد!

Yeah. It's a very, very strong negative word.

آره این یک کلمه منفی بسیار بسیار قوی است.

Yeah. What kind of words go with it?

آره چه نوع کلماتی با آن همراه است؟

Yes. Quite commonly, we hear it with failure – a 'dismal failure'

آره. معمولاً ما آن را با شکست می شنویم - یک "شکست تاسف بار"

or a 'dismal performance'.

یا "عملکرد ناگوار".

And it's also quite commonly used in business English.

و همچنین در انگلیسی تجاری بسیار رایج است.

We say something like a 'dismal picture', a 'dismal forecast',

برای مثال، اگر شرکت خیلی خوب عمل نکند، چیزی مانند « تصویر ناامیدکننده»، «پیش‌بینی ناامیدکننده»،

'dismal news' or a 'dismal outlook',

«اخبار ناامیدکننده» یا «چشم‌انداز ناامیدکننده» می‌گوییم

for example, if the company isn't doing very well.

.

Yeah, OK. And often with these words we look at in News Review,

آره، باشه و اغلب با این کلماتی که در News Review به آنها نگاه می کنیم،

there's various forms: you know, there's a noun, there's a verb version.

اشکال مختلفی وجود دارد: می دانید، یک اسم وجود دارد، یک نسخه فعل وجود دارد.

In this case, really, it's just the adjective and also an adverb.

در این مورد، واقعاً فقط صفت و همچنین یک قید است.

So, we said, for example: 'My team was dismal – they lost.'

بنابراین، به عنوان مثال گفتیم: "تیم من ناامید بود - آنها شکست خوردند."

We could say: 'They played dismally.'

می‌توانیم بگوییم: "آنها بد بازی کردند."

Yeah. Or it was a 'dismal performance'.

آره یا این یک "اجرای تاسف بار" بود.

And one thing I'll say as well about this word is we quite often in...

و یک چیزی که در مورد این کلمه نیز خواهم گفت این است که ما اغلب در ...

in English, we use it to exaggerate something.

در انگلیسی، ما از آن برای اغراق کردن چیزی استفاده می کنیم.

So, when we're saying something is bad,

بنابراین، وقتی می‌گوییم چیزی بد است

maybe we want to, like, really exaggerate that

، شاید بخواهیم واقعاً اغراق کنیم

to say how much it... it was terrible for our experience.

تا بگوییم چقدر آن... برای تجربه ما وحشتناک بود.

So, we say something is 'dismal', like: 'The party was dismal!'

بنابراین، ما می گوییم چیزی "ممکن" است، مانند: "مهمانی بد بود!"

Or: 'The food was dismal.' Or: 'The weather is dismal.'

یا: "غذا بد بود." یا: "هوا بد است."

And it's a way to really exaggerate,

و این راهی برای اغراق واقعی است،

so it's quite commonly used in spoken English as well.

بنابراین در انگلیسی گفتاری نیز بسیار رایج است.

Yeah, or for emphasising just how bad something is, someone might say:

بله، یا برای تاکید بر اینکه یک چیزی چقدر بد است، ممکن است کسی بگوید:

'Oh, that party was rubbish.' 'Rubbish?? It was dismal!'

"اوه، آن مهمانی مزخرف بود." آشغال؟؟ ناراحت کننده بود!

Yes!

آره!

OK. Well, we hope this explanation hasn't been 'dismal'.

خوب. خوب، ما امیدواریم که این توضیح " ناراحت کننده" نبوده باشد.

Let's get a summary:

بیایید خلاصه کنیم:

If you like stories about music, we have the perfect one for you

اگر داستان هایی در مورد موسیقی دوست دارید، ما برای شما بهترین داستان را در

about sad music and why people like it.

مورد موسیقی غمگین و اینکه چرا مردم آن را دوست دارند، داریم.

Where can our viewers find that Roy?

بینندگان ما از کجا می توانند آن روی را پیدا کنند؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

OK. Let's take a look at your next headline.

خوب. بیایید به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. So, our next headline comes from the UK,

خوب. بنابراین، تیتر بعدی ما از بریتانیا،

from the New Statesman, and it reads:

از New Statesman می آید، و می گوید:

'Intact' – complete; in the original condition.

"دست نخورده" - کامل است. در شرایط اولیه

So, yes. So, this word is spelt: I-N-T-A-C-T.

درنتیجه بله. بنابراین، این کلمه املا می شود: I-N-T-A-C-T.

And it means that it is complete and in its original condition.

و به این معناست که کامل و در حالت اولیه است.

This word is obviously more positive than that original headline.

این کلمه به وضوح مثبت تر از آن تیتر اصلی است.

Now, the other day, Neil, I gave you a present.

حالا، روز پیش، نیل، به تو هدیه دادم.

I gave you a really nice present and I thought you'd like it.

من یک هدیه واقعاً خوب به شما دادم و فکر کردم آن را دوست دارید.

I gave you a jigsaw puzzle, where you put all those pieces in, but you...

من به شما یک پازل دادم، که همه آن قطعات را در آن قرار دادید، اما ...

you weren't happy, were you?

خوشحال نبودید، نه؟

I wasn't, Roy, even though it was nice to get such a, sort of,

من اینطور نبودم، روی، با وجود اینکه گرفتن چنین اسباب‌بازی، نوعی بازی

old-fashioned analogue type of toy – game.

قدیمی، آنالوگ، خوب بود.

I wasn't happy because there was a piece missing.

خوشحال نبودم چون قطعه ای گم شده بود.

OK. So, it wasn't 'intact', but it was still a good puzzle.

خوب. بنابراین، "دست نخورده" نبود، اما همچنان یک پازل خوب بود.

OK. So, there's that meaning there:

خوب. بنابراین، این معنی وجود دارد:

when you said there was a piece missing,

وقتی گفتید قطعه ای گم شده است،

we can say that something is not 'intact'.

می توانیم بگوییم که چیزی «دست نخورده» نیست.

Or if it is 'intact', it is complete.

یا اگر "دست نخورده" باشد ، کامل است.

Now, another way that we use this word

حال روش دیگری که از این کلمه استفاده می کنیم این

is to say that something is undamaged.

است که بگوییم چیزی آسیب ندیده است.

So, for example, you buy a package or a parcel,

مثلا یک بسته یا بسته می خرید

and it arrives and everything is complete and it's undamaged.

و می رسد و همه چیز کامل و سالم است.

And you can say, 'The package arrived intact.'

و می توانید بگویید، "بسته دست نخورده رسید."

Yeah. And it's what you expect, isn't it?

آره و این همان چیزی است که شما انتظار دارید، اینطور نیست؟

When a package arrives, you expect it to be intact.

وقتی بسته ای می رسد، انتظار دارید که دست نخورده باشد.

Yes. Yeah, you do. We... we also use it as well for buildings.

آره. بله، شما انجام می دهید. ما نیز از آن برای ساختمان ها استفاده می کنیم.

So, maybe there's a really bad storm

بنابراین، شاید یک طوفان واقعاً بد وجود داشته باشد

and some buildings have become damaged,

و برخی از ساختمان ها آسیب دیده باشند،

but there's one building that was 'intact'. It's undamaged.

اما یک ساختمان وجود دارد که "دست نخورده" بود. آسیب ندیده است.

That's right, yeah – not affected by the... by the storm or whatever.

درست است، بله - تحت تأثیر طوفان یا هر چیز دیگری قرار نگرفته است.

And we also talk about... use it to talk about

و همچنین در مورد ... از آن برای صحبت در مورد

things that affect people.

چیزهایی که بر مردم تأثیر می گذارد استفاده کنید.

Yes, we do. So, for example,

بله ما انجام میدهیم. بنابراین، برای مثال،

if there's some kind of scandal or negative news report –

اگر نوعی رسوایی یا گزارش خبری منفی وجود داشته باشد -

maybe it could potentially damage a person's reputation, but if they...

شاید به طور بالقوه می تواند به اعتبار یک فرد آسیب برساند، اما اگر آنها...

if they move past that situation with their reputation still OK,

اگر از آن وضعیت عبور کنند و شهرتشان هنوز خوب است،

then we say: 'Their reputation remains intact.'

می گوییم: "شهرت آنها دست نخورده باقی می ماند.

Or: 'It remained intact.'

یا: "دست نخورده باقی ماند."

Yeah and the same could be said about somebody's health.

بله و همین را می توان در مورد سلامتی کسی گفت.

For example, you could say:

به عنوان مثال، می توانید بگویید:

'Despite many years of smoking, his health was intact.'

"با وجود سال ها سیگار کشیدن، سلامتی او سالم بود."

It means undamaged. Yes... Absolutely.

به معنای آسیب ندیده است. بله کاملا.

OK. Shall we get a summary?

خوب. خلاصه بیاریم؟

We've been talking about reputations and we have an expression

ما در مورد شهرت صحبت کرده‌ایم و عبارتی

from William Shakespeare using the word 'reputation'.

از ویلیام شکسپیر داریم که از کلمه "شهرت" استفاده می‌کند.

What do our viewers need to do, Roy?

بینندگان ما باید چه کار کنند، روی؟

All you need to do is click the link in the description below.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی لینک در توضیحات زیر کلیک کنید.

OK. Let's have a look now at our next headline.

خوب. بیایید اکنون به تیتر بعدی خود نگاهی بیندازیم .

OK. Our next headline comes from the UK, from the Telegraph, and it reads:

خوب. تیتر بعدی ما از بریتانیا، از تلگراف آمده است، و می‌خواند:

'Damp squib' – something less impressive than expected.

«سنگ مرطوب» - چیزی کمتر از آنچه انتظار می‌رفت تأثیرگذار باشد.

Yeah. So, this is a very British expression and it's two words.

آره بنابراین، این یک عبارت بسیار انگلیسی است و دو کلمه است.

The first word is 'damp' – D-A-M-P.

اولین کلمه "نم" است - D-A-M-P.

The second word is 'squib', spelt: S-Q-U-I-B.

کلمه دوم 'squib' است، املای: S-Q-U-I-B.

Very important – that 'b' there.

بسیار مهم - که "b" وجود دارد.

And what it means – it describes something.

و معنی آن - چیزی را توصیف می کند.

It's a noun – a noun phrase – and it describes something that is...

این یک اسم است – یک عبارت اسمی – و چیزی را توصیف می کند که

It's... it's less than it was expected.

... کمتر از حد انتظار است.

So, you had high expectations and it didn't reach those expectations.

پس توقعات زیادی داشتی و به آن انتظارات نرسید.

Yeah. Now, this is a bit of a strange expression

آره حال، این کمی تعبیر عجیبی است

because most people will understand

زیرا اکثر مردم

the first part 'damp', meaning slightly wet,

قسمت اول «نم»، به معنای کمی مرطوب را می‌فهمند،

and we can see how that can be... have a, sort of, negative meaning.

و می‌توانیم ببینیم که چگونه می‌تواند... معنایی منفی داشته باشد.

But 'squib' – what is a 'squib', Roy?

اما 'squib' - 'squib' چیست، روی؟

In the past, a 'squib' was used to refer to a small firework.

در گذشته برای اشاره به یک آتش بازی کوچک از یک "اسکویب" استفاده می شد.

So, this is going to give an idea. So, you're right.

بنابراین، این یک ایده است. پس حق با شماست.

That 'damp' word, which is obviously still in use – it means wet.

این کلمه "نم" که آشکارا هنوز در حال استفاده است - به معنای مرطوب است.

And the firework – if a wet firework...

و آتش بازی - اگر یک آتش بازی مرطوب ...

if a firework is wet, it doesn't really... it doesn't really work.

اگر یک آتش بازی مرطوب باشد، واقعاً کار نمی کند ... واقعاً کار نمی کند.

Fireworks are best when they're dry.

آتش بازی زمانی بهترین است که خشک باشد.

So, this is what many people believe is the origin of this expression –

بنابراین، این همان چیزی است که بسیاری از مردم معتقدند منشأ این عبارت است -

just a wet firework that didn't... didn't go off.

فقط یک آتش بازی خیس که... خاموش نشد.

Yeah. And as we know, fireworks are exciting.

آره و همانطور که می دانیم، آتش بازی هیجان انگیز است.

There's some expectation around how they're going to make you feel.

توقعاتی در مورد اینکه آنها چه احساسی در شما ایجاد خواهند کرد وجود دارد.

You're going to be excited and full of joy.

شما هیجان زده و پر از شادی خواهید بود.

If it's 'damp', that excitement is gone

اگر «نم» باشد، آن هیجان از بین رفته است

and that's the key to this meaning.

و این کلید این معناست.

It is. So... and we use it quite commonly, as I say,

این است. بنابراین... و ما معمولاً از آن استفاده می کنیم ، همانطور که می گویم،

in British English, informally, to say something is a disappointment.

در انگلیسی بریتانیایی، غیررسمی ، گفتن چیزی ناامید کننده است.

So, maybe you go to a restaurant and the food isn't very good,

بنابراین، شاید شما به یک رستوران بروید و غذا خیلی خوب نباشد،

and you say: 'Oh, that restaurant was a bit of a damp squib.'

و بگویید: "اوه، آن رستوران کمی خیس بود."

Or a party – a terrible, terrible party.

یا یک مهمانی - یک مهمانی وحشتناک و وحشتناک.

Can you think of an example of a 'damp squib'?

آیا می‌توانید مثالی از یک اسکویب مرطوب فکر کنید؟

Well, Roy. I know.... you know, I don't want to upset you here

خب، روی. میدونم .... میدونی، نمیخوام اینجا ناراحتت کنم

because I know you organised it,

چون میدونم تو سازماندهی کردی،

but last year's Learning English Christmas party.

اما جشن کریسمس آموزش انگلیسی پارسال .

Well, the Christmas party's usually quite good fun,

خب، جشن کریسمس معمولاً بسیار سرگرم کننده است،

but this year – or last year – because we couldn't get together

اما امسال - یا سال گذشته - چون به دلیل کووید نتوانستیم دور هم جمع

because of Covid, we had to do it virtually.

شویم، مجبور شدیم آن را به صورت مجازی انجام دهیم.

And I'm afraid to say it was a 'damp squib', Roy.

و من می ترسم بگویم که این یک "اسکوپ مرطوب" بود، روی.

Yeah... yeah, I agree. It was a...

آره...آره موافقم

it was a bit of a let down – not as good as expectations,

کمی ناامید کننده بود - نه به خوبی انتظارات،

but we've made the best of a bad situation.

اما ما از یک موقعیت بد بهترین استفاده را کرده ایم.

But you can say: 'Yeah, it was a bit of a damp squib,'

اما می‌توانید بگویید: «آره، کمی خیس بود،»

because the year before everybody was together

زیرا سال قبل همه با هم بودند

and hopefully, again – I have another opportunity this year,

و امیدوارم دوباره - من امسال فرصت دیگری دارم،

so hopefully my reputation this time will remain 'intact'.

بنابراین امیدوارم شهرت من این بار «دست‌نخورده» بماند.

Ah, nice use of a word from that previous headline.

آه، استفاده زیبا از یک کلمه از آن تیتر قبلی.

One other thing to point out about this expression 'damp squib':

نکته دیگری که باید در مورد این عبارت 'squib' اشاره کرد

a lot of people get confused

: بسیاری از مردم گیج می شوند

because the word 'squib' is not used in modern English very often,

زیرا کلمه 'squib' در انگلیسی مدرن اغلب استفاده نمی شود

and they think it's 'squid'.

و آنها فکر می کنند که 'squid' است.

What's a 'squid', Roy?

"ماهی مرکب" چیست، روی؟

OK. So, yeah, this is absolutely true.

خوب. بنابراین، بله، این کاملا درست است.

Both native speakers of English and non-native speakers

هر دو زبان مادری انگلیسی و غیر بومی

regularly get this wrong: they say 'damp squid'.

معمولاً این اشتباه را دریافت می کنند: آنها می گویند "ماهی مرکب مرطوب".

A 'squid' is an animal that lives under the water

"ماهی مرکب" حیوانی است که در زیر آب زندگی می کند

and it's kind of like an octopus.

و به نوعی شبیه اختاپوس است.

And it makes sense, because a 'squid' would be damp,

و منطقی است، زیرا یک "ماهی مرکب" مرطوب است،

but that's not the expression. We say, 'damp squib' with a 'b'.

اما این عبارت نیست. ما می گوییم، 'squib مرطوب' با 'b'.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه ای را به دست آوریم:

And time now for a recap of the vocabulary please, Roy.

و اکنون زمان آن است که لطفاً واژگان را خلاصه کنیم، روی.

Yes. We had 'dismal' – sad; hopeless.

آره. ما "ممکن" - غمگین داشتیم. نومید.

'Intact' – complete; in the original condition.

"دست نخورده" - کامل؛ در شرایط اولیه

And we had 'damp squib' – something less impressive than expected.

و ما یک "سنگ مرطوب" داشتیم - چیزی کمتر از آنچه انتظار می رفت تاثیرگذار باشد.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید،

go to bbclearningenglish.com. There is a quiz there.

به bbclearningenglish.com بروید. در آنجا یک مسابقه برگزار می شود.

Thanks for joining us and see you next time. Goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و دفعه بعد شما را می بینیم. خداحافظ.

Bye.

خدا حافظ.