Pakistan's climate catastrophe: BBC News Review

A climate change catastrophe in Pakistan.

فاجعه تغییرات آب و هوایی در پاکستان.

This is News Review from BBC Learning English. I'm Neil. And I'm Beth.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است . من نیل هستم. و من بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about today's story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد داستان امروز حتما تا آخر تماشا کنید.

And remember to like this video, subscribe to our channel

و به یاد داشته باشید که این ویدیو را لایک کنید، در کانال ما مشترک شوید

and try the quiz is on our website. Now, let's hear more about the story.

و امتحان کنید که در وب سایت ما قرار دارد. حالا بیایید بیشتر در مورد داستان بشنویم.

A third of a country under water. Floods caused by record monsoon rains in Pakistan

یک سوم کشور زیر آب سیل ناشی از باران های موسمی بی سابقه در

have killed over a thousand people and affected over 33 million others.  

پاکستان بیش از یک هزار نفر را کشته و بیش از 33 میلیون نفر دیگر را تحت تاثیر قرار داده است.

It's thought the cost of dealing with the crisis

تصور می شود هزینه مقابله با

will reach over ten billion dollars.

بحران به بیش از ده میلیارد دلار برسد.

One of Pakistan's regional governments has called the disaster

یکی از دولت های منطقه ای پاکستان این فاجعه را

a climate change catastrophe.

یک فاجعه تغییرات آب و هوایی نامیده است.

You've been looking at the headlines, Beth.

به تیترها نگاه می کردی، بث.

What's the vocabulary?  

واژگان چیست؟

We have 'on steroids', 'swamped' and 'hallmarks'.

ما "در استروئیدها"، "باتلاق" و "علامت های مشخصه" داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline. This one comes from CNN.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم . این یکی از CNN می آید.

And so the meaning of this headline is that the United Nations chief,

و بنابراین معنای این تیتر این است که رئیس سازمان ملل متحد،

now, chief is a word often used in newspaper headlines

اکنون، رئیس کلمه ای است که اغلب در عناوین روزنامه ها

to mean the head of an organisation.

به معنای رئیس یک سازمان استفاده می شود.

He has described this monsoon

او این باران‌های موسمی

as 'on steroids' and that's the expression

را «روی استروئیدها» توصیف کرده است و این عبارتی است

we are looking at today,'on steroids'. And you hear the word 'steroids',

که ما امروز به آن نگاه می‌کنیم، «روی استروئیدها». و کلمه "استروئیدها" را می شنوید که

often used to talk about cheating in sports.

اغلب برای صحبت در مورد تقلب در ورزش استفاده می شود.

'Steroids' are used by sportspeople illegally to gain an unfair advantage.

«استروئیدها» توسط ورزشکاران به طور غیرقانونی برای به دست آوردن مزیت ناعادلانه استفاده می شود.

Basically, to make themselves stronger than they can

اصولاً خود را قوی‌تر از آنچه که

naturally become themselves. A more powerful version of themselves, really.

به طور طبیعی می‌توانند خودشان شوند. واقعاً نسخه ای قدرتمندتر از خودشان.

Yeah, so if we describe something, in this case, a monsoon,

بله، بنابراین اگر چیزی را توصیف کنیم، در این مورد، یک باران موسمی،

as 'on steroids', we mean

به عنوان «روی استروئیدها»، به این معنی است

it's a far more extreme, a stronger version.

که این یک نسخه بسیار شدیدتر، یک نسخه قوی تر است.

Now, this expression was used by the head of the UN -

اکنون، این عبارت توسط رئیس سازمان ملل متحد استفاده شد -

an important position. Does that mean it's really formal?

یک موقعیت مهم. یعنی واقعا رسمیه؟

Well, that's not always the case.

خوب، همیشه اینطور نیست.

So, yes. He is the head of the UN,

درنتیجه بله. او رئیس سازمان ملل است،

but that doesn't mean that he always needs to speak

اما این بدان معنا نیست که او همیشه نیاز به صحبت

formally. So formality really is all about context. And here

رسمی دارد. بنابراین رسمیت واقعاً به زمینه مربوط می شود. و در اینجا

he used 'monsoon on steroids'

او از «مانسون بر استروئیدها»

when he was launching an appeal.

استفاده کرد که در حال راه اندازی یک درخواست تجدید نظر بود.

That's right. Yes, he wants to make his speech dramatic,

درست است. بله، او می خواهد سخنرانی خود را نمایشی کند،

he wants to appeal to lots of people.

او می خواهد برای افراد زیادی جذابیت داشته باشد.

So, it's fine to use this expression 'on steroids'.

بنابراین، استفاده از این عبارت "در مورد استروئیدها" خوب است.

You probably wouldn't see it, though, in a formal academic written paper.

با این حال، احتمالاً آن را در یک مقاله مکتوب دانشگاهی رسمی نخواهید دید.

Yeah, that's true. And you can use it in any situation

بله، این درست است. و شما می توانید آن را در هر موقعیتی

where you're comparing something more extreme than something else.

که در حال مقایسه چیزی شدیدتر از چیز دیگری هستید، استفاده کنید.

So, Neil, if you compare your smartphone now with your first ever mobile phone.

بنابراین، نیل، اگر اکنون تلفن هوشمند خود را با اولین تلفن همراه خود مقایسه کنید.

Yes, well, my smartphone is far more powerful.

بله، خوب، گوشی هوشمند من بسیار قدرتمندتر است.

It's like my mobile phone on steroids.

مثل تلفن همراه من با استروئید است.

Let's have a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

Let's look at our next headline.

بیایید به تیتر بعدی خود نگاه کنیم.

This one comes from The Times of Israel.

این یکی از روزنامه تایمز اسرائیل آمده است.

The headline is saying that Pakistan is 'swamped'.

تیتر این است که پاکستان "باتلاق" شده است.

It means that it is under water and it's the word 'swamped',

این به این معنی است که زیر آب است و کلمه "باتلاق" است

that we're looking at now. In this headline,

که ما اکنون به آن نگاه می کنیم. در این

it has a literal meaning.

تیتر معنای لغوی دارد.

A 'swamp', as a noun, is an area of very wet land and we can use it

«مرداب» به عنوان یک اسم، ناحیه ای از زمین بسیار مرطوب است و می توانیم آن را

in the same sense as a verb. So, 'to swamp' is to make something very wet.

به همان معنای فعل به کار ببریم. بنابراین، "باتلاق " به معنای خیس کردن چیزی است.

Yes, and so, Pakistan has literally been 'swamped'.

بله، و بنابراین، پاکستان به معنای واقعی کلمه «باتلاق» شده است.

It's, large parts of it are covered with water.

این است، قسمت های زیادی از آن با آب پوشیده شده است.

But it's very common to hear this word used in a non-literal way.

اما شنیدن استفاده از این کلمه به صورت غیر تحت اللفظی بسیار رایج است.

So, as an example, Beth:

بنابراین، به عنوان مثال، بث:

Are you swamped at the moment?  

آیا در حال حاضر باتلاق هستید؟

Now, this may sound really not that important,

اکنون، این ممکن است

compared to what is happening in Pakistan at the moment, but

در مقایسه با آنچه در حال حاضر در پاکستان اتفاق می‌افتد، واقعاً چندان مهم به نظر نرسد ، اما

we do use 'swamped' in this way to talk about having too much work to do.

ما به این شکل از «swamped» برای صحبت در مورد داشتن کار بیش از حد برای انجام دادن استفاده می‌کنیم.

So, in answer to your question, Neil.

بنابراین، در پاسخ به سوال شما، نیل.

Last week, I had to finish a project.

هفته گذشته باید یک پروژه را تمام می کردم.

And, yeah, I was really busy. I was 'swamped'.

و بله، من واقعاً مشغول بودم. من "باتلاق" شده بودم.

Yeah. OK, so there's the sense that there's too much to do.

آره خوب، پس این حس وجود دارد که کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد.

Also, that it's about

همچنین، اینکه در

to get even worse and that it is very difficult to cope.

شرف بدتر شدن است و کنار آمدن با آن بسیار دشوار است.

There's another expression with a similar meaning 'to be snowed

عبارت دیگری با معنای مشابه "برف شدن

under'. 'To be snowed under' by work.

در زیر" وجود دارد. "برف شدن زیر" توسط کار.

Yes. And we very often use this as well with students.

آره. و ما اغلب از آن برای دانش آموزان نیز استفاده می کنیم.

If they have their exams,

اگر امتحانات خود را داشته باشند،

they have to study a lot.

باید زیاد مطالعه کنند.

So they might be snowed under.

بنابراین ممکن است برف زیر آنها ببارد.

Let's take a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This one comes from The Economic Times.

این یکی از The Economic Times می آید.

And we are looking at the word 'hallmarks'.

و ما به کلمه "علائم مشخصه" نگاه می کنیم.

The headline is saying that these floods have the 'hallmarks' of global warming,

تیتر این است که این سیل ها دارای "علائم بارز گرم شدن کره زمین" هستند

and it's the second part of the word

و این قسمت دوم کلمه

'hallmarks' were interested in, 'marks'.

"علائم مشخصه" مورد علاقه، "علامت" است.

Yeah. So, marks are symbols and literally a 'hallmark' is a symbol

آره بنابراین، علائم نماد هستند و به معنای واقعی کلمه "علامت" نمادی

on precious metal like silver or gold.

بر روی فلزات گرانبها مانند نقره یا طلا است.

But we don't often use the word 'hallmarks' in this literal way

اما ما اغلب از کلمه "علائم مشخصه" به این شکل تحت اللفظی

we use it in a non-literal way.

استفاده نمی کنیم، بلکه آن را به صورت غیر تحت اللفظی به کار می بریم.

Yes, that's right.

بله درست است.

So if we say that

بنابراین، اگر بگوییم که

something has the 'hallmarks' of something, then.

چیزی «نشانه‌های » چیزی را دارد، پس.

it means it has a typical

این بدان معنی است که یک

feature of it. So, here in the headline,

ویژگی معمولی از آن دارد. بنابراین، در اینجا در عنوان،

we're saying that flooding has the 'hallmarks'

ما می گوییم که سیل دارای "علائم مشخص"

or is typical of climate change. And there are two main ways

یا نوعی تغییرات آب و هوایی است. و دو راه اصلی برای

of using this word 'hallmarks' in the expression 'to have the hallmarks'

استفاده از این کلمه "علامت" در عبارت "

of something' or 'to bear the hallmarks of something' and they're the same.

داشتن نشانه های چیزی" یا "برداشتن علائم مشخصه چیزی" وجود دارد و آنها یکی هستند.

So a further example could be

بنابراین یک مثال دیگر می‌تواند این باشد

that a bank robbery has the 'hallmarks' of organised crime.

که سرقت از بانک دارای «مشخصات » جنایت سازمان‌یافته است.

It's typical of that type of crime. Or we could say

این یک نوع جنایت است. یا می‌توانیم بگوییم

News Review bears the 'hallmarks' of a BBC Learning English programme.

News Review نشانه‌های یک برنامه یادگیری انگلیسی BBC را دارد.

Let's have a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

We've had on steroids - a

ما از استروئید استفاده کرده ایم - یک

more extreme version. Swamped - suddenly filled with water,

نسخه شدیدتر. باتلاق - به طور ناگهانی پر از آب،

often used to mean too much work.

اغلب به معنای کار بیش از حد استفاده می شود.

And hallmarks - has the typical signs of something.

و علائم مشخصه - دارای نشانه های معمولی از چیزی است.

Don't forget, there is a quiz on our website at

فراموش نکنید، یک مسابقه در وب سایت ما به آدرس

www.bbclearningenglish.com Thank you for joining us and goodbye. Bye.

www.bbclearningenglish.com وجود دارد. از اینکه به ما ملحق شدید متشکریم و خداحافظ خدا حافظ.