Driverless car trial: BBC News Review

Driverless cars: would you travel in one?

ماشین‌های بدون راننده: آیا با یک خودرو سفر می‌کنید؟

Well, there's a trial taking place in the UK

خوب، آزمایشی در بریتانیا در حال انجام است

to see if they can be used on public roads.

تا ببینیم آیا می توان از آنها در جاده های عمومی استفاده کرد یا خیر.

Hello, I'm Rob and this is News Review from BBC Learning English

سلام، من راب هستم و این نقد خبری از BBC Learning English است

and to talk about the story, I'm joined by Neil. Hello Neil.

و برای صحبت در مورد داستان، نیل به من پیوست. سلام نیل.

Hi Rob. Hello everybody.

سلام راب سلام به همه.

Yes, if you'd like to test yourself on the vocabulary

بله، اگر می خواهید خود را بر روی واژگانی

that you hear in this programme, there's a quiz on our website

که در این برنامه می شنوید آزمایش کنید ، یک مسابقه در وب سایت ما به آدرس

at bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com وجود دارد.

But now, let's hear some more about the story from this BBC News report:

اما اکنون، بیایید بیشتر در مورد داستان از این گزارش بی بی سی بشنویم:

So, driverless cars: it's a technology that is coming

بنابراین، خودروهای بدون راننده: این یک فناوری است که در راه است

and they make people feel a little bit nervous,

و باعث می شود مردم کمی عصبی شوند،

but there is a trial going on in the UK at the moment,

اما در حال حاضر یک آزمایش در بریتانیا در حال انجام است. ،

in the city of Milton Keynes,

در شهر میلتون کینز

to test and see how safe they are

، آزمایش کنید و ببینید که آنها تا چه حد ایمن هستند

before they can start being used properly.

قبل از شروع استفاده صحیح.

Yes, and we've got three words and expressions

بله، و ما سه کلمه و عبارت

that we can use to talk about this news story.

داریم که می توانیم در مورد این خبر صحبت کنیم.

What are they please, Neil?

لطفاً آنها چه هستند، نیل؟

We have: 'kick off', 'large-scale' and 'hit'.

ما این موارد را داریم: "راه اندازی"، "مقیاس بزرگ" و "ضربه".

That's 'kick off', 'large-scale' and 'hit'.

این "راه اندازی"، "مقیاس بزرگ" و "ضربه" است.

OK. Well, let's have a look at your first news headline

خوب. خوب، بیایید نگاهی به اولین تیتر خبری شما بیندازیم

to learn about one of those words. What is it please?

تا در مورد یکی از آن کلمات بیاموزیم. چیه لطفا؟

OK. So, looking in the Times newspaper —

خوب. بنابراین، با نگاهی به روزنامه تایمز -

that's from the UK — we have the headline:

که مربوط به بریتانیا است - این عنوان را داریم

That's 'kick off' — begin; start.

: "شروع است" - شروع کنید. شروع کنید.

That's right. 'Kick off' is a phrasal verb,

درست است. "Kick off" یک فعل عبارتی است

made up of the first part, 'kick',

که از قسمت اول "kick"

and then the particle 'off'.

و سپس ذره "off" تشکیل شده است.

And we hear this expression used in football, don't we?

و ما این عبارت را در فوتبال می شنویم، نه؟

Yeah. So, at the beginning of a football match

آره بنابراین، در ابتدای یک مسابقه فوتبال

there is 'the kick-off'; that's a noun.

، "شروع بازی" وجود دارد. این یک اسم است

Or the players 'kick off' as a verb and it means just start the game.

یا بازیکنان به عنوان یک فعل به معنی شروع بازی هستند.

Obviously, in football you 'kick' the ball

بدیهی است که در فوتبال شما توپ را "لگد" می کنید

and so 'kick off' means start the football match.

و بنابراین "kick off" به معنای شروع مسابقه فوتبال است.

So, are we talking about football in this story here?

بنابراین، آیا در این داستان اینجا در مورد فوتبال صحبت می کنیم؟

Well, actually we're not, no.

خوب، در واقع ما نیستیم، نه.

So, 'kick off' originates from football but it can be used

بنابراین، "راه اندازی" از فوتبال سرچشمه می گیرد، اما می توان آن را

in a wide variety of other contexts,

در زمینه های مختلف دیگری استفاده کرد،

just meaning to start something.

فقط به معنای شروع کاری.

Although, actually in this story there is a connection to football

اگرچه، در واقع در این داستان ارتباطی با فوتبال وجود دارد،

because the trial involves footballers

زیرا این محاکمه شامل فوتبالیست‌هایی

from the team MK Dons — transporting them around —

از تیم MK Dons می‌شود - آنها را به اطراف منتقل می‌کنند -

so the headline writer has had a bit of fun there;

بنابراین نویسنده سرفصل در آنجا کمی سرگرم شده است.

he's using 'kick off' to mean start something in general,

او از "kick off" به معنای شروع چیزی به طور کلی استفاده می کند،

but there is a connection to its original meaning about football.

اما ارتباطی با معنای اصلی آن در مورد فوتبال وجود دارد.

Yeah, I get that. Right, OK.

بله، متوجه شدم. درسته، باشه

And it's quite an informal expression, this one, as well, isn't it?

و این یک بیان کاملا غیر رسمی است، این یکی نیز، اینطور نیست؟

That's right, yes. You wouldn't see in...

درست است، بله. شما نمی‌توانید در...

you know, sort of, official documentation

می‌دانید، به نوعی مستندات رسمی

about the start of something —

درباره شروع چیزی -

you wouldn't see the verb 'kick off',

شما فعل "kick off" را نمی‌بینید،

but we use it all the time and it's OK to use in headlines, obviously.

اما ما همیشه از آن استفاده می‌کنیم و استفاده در سرفصل‌ها اشکالی ندارد. به طور مشخص.

Yeah. OK. So, we 'kick something off' or we 'kick off something':

آره خوب. بنابراین، ما "چیزی را شروع می کنیم" یا "چیزی را شروع می کنیم":

that's the kind of way we use it generally, yeah?

به طور کلی از آن استفاده می کنیم، بله؟

That's right. The verb can be separated

درست است. فعل را می توان جدا کرد

so that means you could put something in the beginning:

به این معنی که می توانید چیزی را در ابتدا قرار دهید:

we can 'kick off the project' or 'kick the project off'.

ما می توانیم "پروژه را شروع کنیم" یا "پروژه را شروع کنیم".

OK. Great. Let's have a summary then of that phrase:

خوب. عالی. بیایید خلاصه ای از این عبارت داشته باشیم:

So, we've been talking about 'kick off',

بنابراین، ما در مورد "kick off"

but we use the word 'kick' in another English expression,

صحبت می کردیم، اما از کلمه "kick" در یک عبارت انگلیسی دیگر استفاده می کنیم،

'to kick something into the long grass',

"to kick something into the long grass"،

and we talked about this expression in one of our videos:

و در مورد این صحبت کردیم. بیان در یکی از ویدیوهای ما

The English We Speak.

: انگلیسی ما صحبت می کنیم.

How can we watch that video again please, Neil?

چگونه می توانیم دوباره آن ویدیو را تماشا کنیم، نیل؟

Yes, don't 'kick it into the long grass';

بله، آن را به چمن بلند نزنید.

watch this video by clicking on the link below.

با کلیک بر روی لینک زیر این ویدیو را تماشا کنید.

Yeah, it's just down below there. Great. OK.

آره، اینجا همین پایین است. عالی. خوب.

Let's have a look at your next headline please.

لطفاً به تیتر بعدی شما نگاهی بیندازیم.

OK. The next headline comes from BBC News and it is:

خوب. تیتر بعدی از اخبار بی‌بی‌سی می‌آید و این است

That's 'large-scale' — involving many people or things.

: «در مقیاس بزرگ» - شامل افراد یا چیزهای زیادی است.

Yeah. So, 'large-scale' — here an adjective made up of two parts.

آره بنابراین، "مقیاس بزرگ" - در اینجا یک صفت از دو بخش تشکیل شده است.

'Large' — obviously that means big.

"بزرگ" - بدیهی است که به معنای بزرگ است.

And 'scale' — and 'scale' refers to the size of something

و «مقیاس» - و «مقیاس» به اندازه چیزی اشاره دارد

and it isn't necessarily something big or small.

و لزوماً چیزی بزرگ یا کوچک نیست.

'Scale' in itself is neutral; it needs something to modify it,

«مقیاس» به خودی خود خنثی است. به چیزی برای اصلاح آن نیاز دارد،

like 'large' in this example.

مانند "بزرگ" در این مثال.

'Large-scale'. OK. But, when I use maps, I see a 'scale' on there.

"در مقیاس بزرگ". خوب. اما، وقتی از نقشه ها استفاده می کنم، یک "مقیاس" در آنجا می بینم.

Is that a similar thing? Is that related?

آیا این یک چیز مشابه است؟ آیا این مربوط است؟

Yeah, that's right. So, when you look at the...

آره درست است. بنابراین، وقتی

look at a map, you'll see there is a 'scale'

به نقشه نگاه می‌کنید، می‌بینید که یک «مقیاس» وجود دارد

and it tells you what the relationship is

و به شما می‌گوید که چه رابطه‌ای

between the size of the map and the size of the real thing

بین اندازه نقشه و اندازه چیز واقعی

that the map is describing.

وجود دارد. توصیف می کند.

Yeah, very useful indeed.

آره واقعا خیلی مفیده

So, 'large-scale' is about lots of things and people or about a large area.

بنابراین، "مقیاس بزرگ" در مورد بسیاری از چیزها و افراد یا در مورد یک منطقه بزرگ است.

So, sometimes we might see 'large-scale' flooding

بنابراین، گاهی اوقات ممکن است

after a storm over a large area, yeah?

پس از طوفان در یک منطقه بزرگ شاهد سیل در مقیاس بزرگ باشیم، بله؟

Yeah, that's right, Rob. So, as you said,

آره، درسته، راب. بنابراین، همانطور که گفتید،

in this example it's a 'large-scale' project

در این مثال، این یک پروژه یا آزمایش در مقیاس بزرگ است

or experiment involving a lot of people,

که افراد زیادی را شامل می‌شود،

but 'large-scale' can also be used to describe a geographical area

اما از «مقیاس بزرگ» می‌توان برای توصیف یک منطقه جغرافیایی

that's affected by something.

که تحت تأثیر چیزی است نیز استفاده کرد.

So, as you said, 'large-scale' destruction

بنابراین، همانطور که شما گفتید ، تخریب یا ویرانی در مقیاس بزرگ

or devastation caused by a natural disaster.

ناشی از یک بلای طبیعی است.

And we also know that the recent Covid pandemic —

و ما همچنین می دانیم که همه گیری اخیر کووید -

that's had a 'large-scale' impact on the economy, on businesses.

که تأثیر «مقیاس وسیع» بر اقتصاد و کسب و کارها داشته است.

That's right. Yes, exactly, yeah.

درست است. بله، دقیقا، بله.

The Covid-19 has had a really 'large-scale' impact:

کووید-19 تأثیر واقعاً «مقیاس بزرگ» داشته است:

a huge 'scale'.

«مقیاس» عظیم.

OK. Let's now have a summary of that expression:

خوب. بیایید اکنون خلاصه‌ای از آن بیان داشته باشیم:

Something that had 'large-scale' devastation last year

چیزی که سال گذشته ویران‌های «مقیاس بزرگ»

was the tornadoes that happened across parts of the USA

داشت، گردبادهایی بود که در بخش‌هایی از ایالات متحده اتفاق افتاد

and we talked about that on News Review,

و ما در مورد آن در News Review صحبت کردیم،

and you can watch that video again. So, tell us how please, Neil.

و شما می‌توانید آن ویدیو را دوباره تماشا کنید. خب، نیل، لطفاً به ما بگویید چگونه.

Yeah, to see that story about the terrible 'large-scale' destruction

بله، برای دیدن آن داستان در مورد تخریب وحشتناک "مقیاس بزرگ"

caused by those tornadoes, just click on the link below.

ناشی از آن گردبادها، فقط روی لینک زیر کلیک کنید.

Thank you. Right, it's time now to look at your next headline please.

متشکرم. درست است، وقت آن است که لطفاً به تیتر بعدی خود نگاه کنید.

Yeah, my next headline comes from Autocar,

آره، تیتر بعدی من از Autocar می آید

a magazine dedicated to cars, and the headline is:

، مجله ای که به خودروها اختصاص داده شده است، و تیتر این است:

So, the word is 'hit' — make an impact on.

بنابراین، کلمه "ضربه" است - تاثیر بگذار.

Yeah. Now, 'hit' is one of those words in English

آره در حال حاضر، "Hit" یکی از آن کلمات در انگلیسی است

that has lots and lots and lots of different meanings,

که دارای معانی بسیار زیاد و بسیار مختلف است،

as we've discovered researching this programme,

همانطور که ما در تحقیق این برنامه کشف

haven't we, Rob? Yeah!

کرده ایم، نه، راب؟ آره

But, in this headline, we have a quite common expression

اما، در این تیتر، ما یک عبارت کاملاً رایج

hidden in this headline: 'hit the road'.

در این تیتر پنهان داریم: «به جاده بزن».

Now, we use the expression 'hit the road' to mean go:

حال از تعبیر «به جاده بزن» به معنای رفتن استفاده می کنیم:

go somewhere, leave.

جایی برو، برو.

For example, if we were at a party

به عنوان مثال، اگر ما در یک مهمانی بودیم

and you, Rob, wanted to stay longer than me

و تو، راب، می خواستی بیشتر از من بمانی

and then it was getting really late, I might say to you:

و بعد از آن خیلی دیر شده بود ، ممکن است به تو بگویم:

'Come on, Rob. It's time to hit the road.'

"بیا، راب." وقت آن است که به جاده برویم.

And it means leave, but actually in this...

و به معنای ترک است، اما در واقع در این

the sense of 'hit' in this sentence is not connected to that;

... معنای "ضربه" در این جمله به آن مرتبط نیست.

it's more to do with impact in general, isn't it?

این بیشتر به تأثیر به طور کلی مربوط می شود، اینطور نیست؟

Yeah, and we're not talking about physical impact.

بله، و ما در مورد تاثیر فیزیکی صحبت نمی کنیم.

I mean, this could...

منظورم این است که این می‌تواند...

we could argue this is a bad choice of word,

ما می‌توانیم استدلال کنیم که این انتخاب کلمه بدی است،

because 'hit' sounds like something's going to crash,

زیرا «ضربه» به نظر می‌رسد چیزی در حال خراب شدن است،

but we're using it more figuratively, aren't we?

اما ما از آن به صورت مجازی‌تر استفاده می‌کنیم ، اینطور نیست؟

Yeah. So, we're talking about the impact —

آره بنابراین، ما در مورد تأثیر

the metaphorical or figurative impact —

- تأثیر استعاری یا مجازی

of this trial on the roads of a city in...

- این آزمایش در جاده‌های شهری در ...

in the UK — Milton Keynes.

در بریتانیا - میلتون کینز صحبت می‌کنیم.

So, when we say that it's going to 'hit' it means that it's going to start

بنابراین، وقتی می گوییم که قرار است "ضربه" بزند، به این معنی است که شروع

and that there will be an impact,

می شود و تاثیری خواهد داشت،

because it's a noticeable thing

زیرا

for driverless cars to suddenly be used on the roads.

استفاده ناگهانی از خودروهای بدون راننده در جاده ها امری قابل توجه است.

And... so, 'hit' is a good headline word to use in this context.

و... بنابراین، «ضربه» یک کلمه تیتر خوب برای استفاده در این زمینه است.

Yeah, it's short and it's dramatic, so that's perfect for a headline.

بله، کوتاه و دراماتیک است، بنابراین برای یک تیتر عالی است.

Yeah. We could say... going back to the coronavirus pandemic,

آره می‌توانیم بگوییم... با بازگشت به همه‌گیری ویروس کرونا،

we could say that, you know, the effects of coronavirus —

می‌توانیم بگوییم که، می‌دانید ، اثرات کرونا -

it's 'hit' the economy. It's had an impact on the economy.

به اقتصاد ضربه زده است. روی اقتصاد تاثیر گذاشته است

Yeah, it's 'hit' the economy.

بله، به اقتصاد ضربه زده است.

It's 'hit' the whole population.

به کل جمعیت ضربه زده است.

And we can also talk about, you know,

و ما همچنین می‌توانیم در مورد، می‌دانید، صحبت کنیم که

a new piece of technology has 'hit' the shelves or 'hit' the market.

یک تکه فناوری جدید به قفسه‌ها یا به بازار رسیده است. ممکن است

A new type of phone may have 'hit' the market.

نوع جدیدی از تلفن به بازار "آشوب" شده باشد.

Again, it's connected to impact,

باز هم به ضربه متصل است،

which makes it close to the meaning of that original 'hit',

که آن را به معنای آن «ضربه» اصلی نزدیک می‌کند،

meaning, you know, smash something with force.

یعنی، می‌دانید، چیزی را با قدرت له کنید.

Great. Thank you for making that clearer.

عالی. ممنون که واضح تر توضیح دادید

Let's have a summary of that word 'hit':

بیایید خلاصه ای از آن کلمه "ضربه" داشته باشیم:

OK. It's time now, Neil, to recap the vocabulary that we've discussed today.

خوب. اکنون زمان آن فرا رسیده است که نیل، واژگانی را که امروز در مورد آن صحبت کردیم، مرور کنیم.

Yes, we have heard 'kick off', meaning begin or start.

بله، شنیده‌ایم "kick off" به معنای شروع یا شروع.

'Large-scale' — involving many people or things.

"در مقیاس بزرگ" - شامل افراد یا چیزهای زیادی است.

And 'hit' — make an impact on.

و "ضربه" - تاثیر بگذارد.

And now, don't forget — you can test yourself

و اکنون، فراموش نکنید - می توانید خود را

on the words and the phrases that we've talked about today

روی کلمات و عباراتی که امروز

in a quiz and that's on our website

در یک مسابقه در مورد آنها صحبت کرده ایم و در وب سایت ما به آدرس

at bbclearningenglish.com.

bbclearningenglish.com صحبت کردیم، آزمایش کنید.

That's the place to go to to check out all our Learning English materials

این جایی است که باید به آن بروید تا همه مطالب یادگیری زبان انگلیسی ما را بررسی کنید

and don't forget, of course — we're on social media as well.

و البته فراموش نکنید - ما در رسانه های اجتماعی نیز حضور داریم.

Well, that's the end of News Review for today.

خوب، این پایان بررسی اخبار برای امروز است.

Thank you for watching and we'll see you next time. Bye bye!

از تماشای شما متشکرم و دفعه بعد شما را خواهیم دید. خداحافظ!

Goodbye.

خداحافظ.