Warmest January day ever: BBC News Review

New Year, new record high temperatures, already.

سال نو، رکورد جدید درجه حرارت بالا، در حال حاضر.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil and I'm Beth.

من نیل هستم و بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد این داستان حتما تا آخر تماشا کنید.

Don't forget to subscribe to our channel, like this video

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو

and try the quiz on our website.

را لایک کنید و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

Now, the story.

حالا داستان

The hottest January day ever in Europe.

گرم ترین روز ژانویه در اروپا.

At least seven countries reported the warmest New Year's Day

حداقل هفت کشور گرم ترین روز سال نو

on record. One village in Poland

را گزارش کردند. یکی از روستاهای لهستان

recorded nineteen degrees Celsius compared to its usual temperature

19 درجه سانتیگراد را در مقایسه با دمای معمول خود

of around one.

در حدود یک ثبت کرد.

Climatologists are calling it

اقلیم شناسان آن

the most extreme heatwave ever seen in Europe.

را شدیدترین موج گرمایی می دانند که تا به حال در اروپا دیده شده است.

You have been looking at the headlines,

شما به تیترها نگاه کرده اید،

Beth. What's the vocabulary?

بث. واژگان چیست؟

We have topples, go downhill and shattered.

ما سرنگونی داریم، به سراشیبی برویم و متلاشی شده ایم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This is from The Independent.

این از ایندیپندنت است.

'The most extreme

"شدیدترین

heat wave ever seen in Europe': Warm January

موج گرمایی که تا به حال در اروپا دیده شده است": گرمای ژانویه

topples records.

رکوردها را فرو ریخت.

So there is a heat wave in Europe, which is a bit strange

بنابراین یک موج گرما در اروپا وجود دارد که کمی عجیب است

because it's in the middle of winter, but temperatures are unusually high.

زیرا در اواسط زمستان است، اما دما به طور غیرعادی بالا است.

The word we're looking at from the headline is 'topple'.

کلمه ای که ما از تیتر به آن نگاه می کنیم، "سرنگونی" است.

Now, Beth, you know that game

حالا، بث، آن بازی را می‌شناسی

where there's a stack of bricks and you have to take one from the bottom

که در آن یک پشته آجر وجود دارد و باید یکی از آن‌ها را از پایین

and put it on the top, over and over again and eventually it can...

بردارید و در بالا قرار دهید، بارها و بارها و در نهایت می‌تواند...

Yeah. You have to pull them out and then it kind of gets unbalanced

آره. شما باید آنها را بیرون بکشید و سپس به نوعی نامتعادل می شود

and it topples over.

و سرنگون می شود.

Yeah. That's right. So 'topple' means fall.

آره درست است. بنابراین «تاپل» به معنای سقوط است.

But, as we can see in the headline,

اما، همانطور که در عنوان می بینیم

it can be used metaphorically as well to mean break – break a record.

، می توان آن را به صورت استعاری نیز به معنای شکستن - شکستن یک رکورد استفاده کرد.

Yeah, that's right. So, our headline is saying

آره درست است. بنابراین، تیتر ما این است

that January has toppled the record. So, the temperatures have broken

که ژانویه رکورد را شکسته است. بنابراین، دما

any previous records that there were.

رکوردهای قبلی را شکسته است.

Now, are there other things that 'topple',

حالا، آیا چیزهای دیگری هم وجود دارد که «سرنگون» شوند، به

apart from games with stacks of bricks and records?

غیر از بازی‌هایی با پشته‌های آجر و رکورد؟

Yeah. So, physically, imagine there's a storm,

آره بنابراین، از نظر فیزیکی، تصور کنید طوفانی

there's a lot of wind and then a tree might topple. Also a baby,

وجود دارد، باد زیادی می‌وزد و ممکن است درختی سرنگون شود. همچنین یک نوزاد،

when it learns to walk, they're quite unsteady, unbalanced on their feet,

زمانی که راه رفتن را یاد می‌گیرد، کاملاً ناپایدار است، روی پاهای خود نامتعادل است،

so they might topple over.

بنابراین ممکن است سرنگون شود.

Yeah. And these are all things that are unbalanced.

آره و اینها همه چیزهایی هستند که نامتعادل هستند.

You can actually actively topple

شما در واقع می توانید به طور فعال

something – knock it over.

چیزی را سرنگون کنید - آن را زمین بزنید.

Yeah. You can. So, again,

آره تو می توانی. بنابراین، دوباره،

if we've got that game full of bricks and you just decide to push it over,

اگر ما آن بازی پر از آجر داشته باشیم و شما فقط تصمیم بگیرید که آن را فشار دهید،

then you topple it. But we also use this metaphorically

آن را سرنگون می کنید. اما ما همچنین از این به صورت استعاری

to talk about removing someone from power. For example,

برای صحبت در مورد حذف کسی از قدرت استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

you can topple a leader.

شما می توانید یک رهبر را سرنگون کنید.

Yes. And when you topple a leader,

آره. و هنگامی که یک رهبر را سرنگون می کنید،

often it's used in the passive voice

اغلب در صدای منفعل استفاده می شود

so we can say that someone has been toppled.

تا بتوانیم بگوییم که شخصی سرنگون شده است.

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This one comes from The Times.

این یکی از تایمز می آید.

'Ski holiday hopes go downhill as Alpine snow melts away.'

با آب شدن برف آلپ، امیدهای تعطیلات اسکی به سمت پایین می روند.

OK. The headline is saying that the snow is melting –

خوب. تیتر این است که برف در حال آب شدن است -

that is obviously very bad

if you have planned a skiing holiday.

اگر برای تعطیلات اسکی برنامه ریزی کرده باشید، بدیهی است که بسیار بد است.

But we are looking at the expression, 'go downhill'.

اما ما به عبارت «به سراشیبی برو» نگاه می کنیم.

I know 'go', I know 'down'

من "برو" را می دانم، "پایین"

I know 'hill' but together, Beth, what is the sense?

را می دانم "تپه" را می دانم اما با هم، بث، چه معنایی دارد؟

Well, if something goes downhill then it becomes worse.

خوب، اگر چیزی به سراشیبی برود، بدتر می شود.

So, the headline means that people's real chances of going skiing are becoming less and less possible.

بنابراین، تیتر به این معنی است که شانس واقعی مردم برای رفتن به اسکی کمتر و کمتر می شود.

Yes, temperatures are so high that the snow is melting.

بله، دما آنقدر بالاست که برف در حال آب شدن است.

This is a bit of a clever headline, though, isn't it?

با این حال، این یک تیتر هوشمندانه است، اینطور نیست؟

There's a double meaning which we often see.

معنای دوگانه ای وجود دارد که ما اغلب می بینیم.

Yes. So, obviously, when people go skiing, they actually go downhill.

آره. بنابراین، بدیهی است که وقتی مردم به اسکی می روند ، در واقع به سراشیبی می روند.

So the headline writer has used this expression to be a bit clever.

بنابراین تیتر نویس این عبارت را کمی هوشمندانه به کار برده است.

It's got a double meaning.

معنایی دوگانه دارد.

Yeah. So, generally speaking, 'go downhill' means that something is getting worse.

آره بنابراین، به طور کلی، "به سراشیبی بروید" به این معنی است که چیزی بدتر می شود.

Let's think of some other examples of things getting worse.

بیایید به چند نمونه دیگر از بدتر شدن اوضاع فکر کنیم.

A business could go downhill.

یک کسب و کار می تواند سقوط کند.

Yes. Your health might go downhill as you get older.

آره. ممکن است با بالا رفتن سن، سلامتی شما رو به افول بگذارد.

Yeah. Your English could go downhill

آره

if you don't study regularly

اگر به طور منظم مطالعه نکنید، زبان انگلیسی شما ممکن است پایین

so stick with us.

بیاید، پس با ما همراه باشید.

OK, let's have a look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Our next headline, please.

تیتر بعدی ما لطفا

This is from The Washington Post.

این از واشنگتن پست است.

Thousands of records shattered

هزاران رکورد

in historic winter warm spell in Europe.

در طلسم گرم تاریخی زمستان در اروپا شکسته شد.

  The headline says

این تیتر می گوید

that temperature records have been shattered. Now, Beth, when I hear

که رکوردهای دما شکسته شده است. حالا، بث، وقتی

the word 'shatter', I think of glass breaking,

کلمه "شکستن" را می شنوم ، به شکستن شیشه،

smashing everywhere. Yeah and that's not that surprising

شکستن همه جا فکر می کنم. بله و این چندان تعجب آور

because when glass shatters, it breaks into lots of tiny pieces and

نیست زیرا وقتی شیشه خرد می شود، به قطعات کوچک زیادی می شکند

it's very dramatic.

و بسیار دراماتیک است.

So, when we hear about a record being shattered, again

بنابراین، وقتی می شنویم که یک رکورد شکسته شده است، دوباره

we're talking about something dramatic.

در مورد چیزی دراماتیک صحبت می کنیم.

Yeah. So think about the Olympics.

آره پس به المپیک فکر کنید.

Athletes often shatter records – they break them dramatically.

ورزشکاران اغلب رکوردها را می شکنند - آنها را به طرز چشمگیری می شکنند.

So we've got this word 'shatter' with records and, earlier,

بنابراین ما این کلمه "شکستن" را با رکوردها دریافت کرده ایم و قبلاً

we heard 'topple' with records.

"سرنگونی" را با رکوردها شنیده بودیم.

Is there a difference?

آیا تفاوتی وجود دارد؟

They're basically the same, but 'shattered' is always quite dramatic.

آنها اساساً یکسان هستند، اما "شکسته" همیشه کاملاً دراماتیک است.

Now we can also use 'shattered' to describe big emotions.

اکنون می‌توانیم از «شکن» برای توصیف احساسات بزرگ نیز استفاده کنیم.

So, for example, if you hear something really terrible,

بنابراین، برای مثال، اگر چیزی واقعاً وحشتناک را می شنوید،

then you might say that you are shattered by the news,

ممکن است بگویید که از این خبر متلاشی شده اید،

or you might feel shattered.

یا ممکن است احساس شکستگی کنید.

That just means you're really upset.

این فقط به این معنی است که شما واقعاً ناراحت هستید.

Yes, and 'shattered' can also mean extremely tired.

بله، و "شکسته" همچنین می تواند به معنای بسیار خسته باشد.

We've just finished our Christmas and New Year holidays,

ما به تازگی تعطیلات کریسمس و سال نو خود را به پایان رسانده ایم ،

lots of travelling, visiting people, late nights, early mornings.

سفرهای زیادی، بازدید از مردم، اواخر شب، صبح زود.

Beth, I was shattered.

بث، من متلاشی شدم.

Well, I hope you're not too shattered to finish News Review.

خوب، امیدوارم که برای پایان دادن به بررسی اخبار آنقدر متلاشی نشده باشید.

I think I can just about manage. Let's look at that again.

فکر می کنم فقط می توانم مدیریت کنم. بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had topples – falls,

ما سرنگونی داشته ایم - سقوط

go downhill – become worse, shattered – broken, dramatically.

، سرازیری - بدتر شدن، شکسته شدن - شکسته شدن، به طرز چشمگیری.

Don't forget, there's a quiz on our website at

فراموش نکنید، یک مسابقه در وب سایت ما به آدرس

BBCLearningEnglish.com Thank you for joining us,

BBCLearningEnglish.com وجود دارد. از اینکه به ما ملحق شدید متشکریم

and goodbye. Bye.

و خداحافظ. خدا حافظ.