The Rosetta Stone - 6 Minute English

Hello. This is 6 Minute English from

سلام. این 6 دقیقه انگلیسی از

BBC Learning English. I'm Rob.

BBC Learning English است. من راب هستم.

And I'm Sam.

و من سام هستم.

In this programme, we'll be unlocking

در این برنامه، ما

the secrets of the ancient Egyptians,

اسرار مصریان باستان،

pyramid builders and the inventors

سازندگان اهرام و

of hieroglyphs - a writing system

مخترعان هیروگلیف - یک سیستم نوشتاری

which uses pictures and symbols

که از تصاویر و نمادها

to represent words.

برای نمایش کلمات استفاده می کند، باز می کنیم.

The meaning of Egyptian hieroglyphs

معنای هیروگلیف های مصری

remained a mystery until 1799

تا سال 1799

when Napoleon's soldiers unearthed

که سربازان ناپلئون

a dark, damaged rock in the Egyptian

یک صخره تاریک و آسیب دیده را در

coastal town of Rosetta.

شهر ساحلی روزتا در مصر کشف کردند به صورت یک راز باقی ماند.

On the broken granite stone three

روی سنگ گرانیت شکسته سه

scripts were faintly carved: Greek at

خط به صورت کمرنگ حک شده بود: یونانی

the bottom, Demotic in the middle and

در پایین، دموتیک در وسط و

Hieroglyphs at the top. Today, the

هیروگلیف در بالا. امروزه

Rosetta Stone is perhaps the most

سنگ روزتا شاید

famous museum object in the world.

مشهورترین شیء موزه در جهان باشد.

But what's actually written on it is quite

اما آنچه در واقع روی آن نوشته شده است بسیار

dull! In fact, the Rosetta Stone contains

کسل کننده است! در واقع، سنگ روزتا شامل

a tax break! It describes an agreement

معافیت مالیاتی است! این توافق نامه ای را توصیف می کند که

exempting priests from paying taxes

کشیش ها را از پرداخت مالیات

to the King.

به پادشاه معاف می کند.

Ah, the famous Egyptian pharaohs!

آه، فراعنه معروف مصر!

Exactly - but which one, Sam?

دقیقا - اما کدام یک، سام؟

Let's test your ancient Egyptian

بیایید دانش مصر باستان شما

knowledge with this quiz question:

را با این سوال مسابقه آزمایش کنیم

the writing on the Rosetta Stone

: نوشته روی سنگ روزتا

is a tax agreement between the

یک توافق مالیاتی بین

priests and which Egyptian pharaoh?

کشیش ها و کدام فرعون مصر است؟

Is it:

a) Cleopatra?, b) Ptolemy?,

آیا این:

الف) کلئوپاترا؟، ب) بطلمیوس؟،

or c) Ramesses?

یا ج) رامسس؟

I'll guess a) Cleopatra.

حدس می زنم الف) کلئوپاترا.

OK, Sam, I'll reveal the answer to

باشه، سام، بعدا جواب این راز را فاش خواهم

that mystery later on. Before the

کرد. قبل از

discovery of the Stone, no scholar

کشف سنگ، هیچ

had been able to understand the

محققی قادر به درک

strange symbols carved on

نمادهای عجیب حک شده بر روی

the great pyramids.

اهرام بزرگ نبود.

Egyptologist, Richard Parker, was

ریچارد پارکر مصر شناس، به مدت بیست

in charge of the Rosetta Stone

سال مسئول نمایشگاه سنگ روزتا

exhibition at the British Museum

در موزه بریتانیا

for twenty years. Here he is,

بود. اینجاست که او

telling BBC Radio 4 programme,

به برنامه رادیو بی‌بی‌سی 4،

In Our Time, about circumstances

در زمان ما، درباره شرایط

before the discovery of the Stone:

قبل از کشف سنگ می‌گوید:

People were exploring all sorts of

مردم در حال بررسی انواع

means of trying to decipher, including

ابزار برای رمزگشایی بودند، از جمله

trying to link the script with Chinese to

تلاش برای پیوند دادن فیلمنامه به زبان چینی برای

see if that offered a parallel. It was

اینکه ببینند آیا این موضوع مشابهی دارد یا خیر. .

known from the classical authors

از نویسندگان کلاسیک می‌دانستند

that the Egyptian script contained

که خط مصری حاوی

great, mysterious pearls of wisdom

مرواریدهای بزرگ و مرموز

from the Egyptian philosophers and

حکمت فیلسوفان مصری است و

people had hugely high expectations

مردم انتظارات بسیار بالایی داشتند

and all attempts to decipher, to get a

و همه تلاش‌ها برای رمزگشایی، برای دستیابی

grip on the script, I think,

به فیلمنامه، به نظر من

had really failed.

، واقعاً شکست خورده بود.

Before the discovery of the

قبل از کشف

Rosetta Stone, no-one had

سنگ روزتا، هیچ کس

managed to decipher

موفق به رمزگشایی

hieroglyphs - to work out the

هیروگلیف - برای یافتن

meaning of writing which

معنای نوشتاری که

is difficult to read.

خواندن آن دشوار است، نبود.

Experts hoped that the Egyptian

کارشناسان امیدوار بودند که خط مصری

script contained great pearls of

حاوی مرواریدهای بزرگ

wisdom - wise words,

حکمت باشد - کلمات حکیمانه،

sayings or advice.

گفته ها یا توصیه ها.

As we know, the actual meaning

همانطور که می دانیم، معنای

of the text turned out to be

واقعی متن

quite dull. But it was the fact

بسیار کسل کننده بود. اما این واقعیت بود

that the messages were written

که پیام‌ها

in three scripts, including Greek -

به سه خط نوشته شده بودند، از جمله یونانی

a language scholars already knew -

- زبانی که محققان قبلاً می‌دانستند -

that provided the key to finally

که کلید

crack the code.

شکستن رمز را فراهم کرد.

In 1801 the race was on between

در سال 1801 مسابقه بین

Egyptologists in Britain and France

مصر شناسان در بریتانیا و فرانسه در

to be the first to translate the entire

جریان بود تا اولین کسانی باشند که کل

system of hieroglyphs.

سیستم هیروگلیف را ترجمه کنند.

In the end, it was a young Frenchman

در پایان، این جوان فرانسوی

named Jean-François Champollion who

به نام ژان فرانسوا شامپولیون بود

became the first person to understand

که اولین کسی بود که

hieroglyphs since the ancient Egyptians

از زمان خود مصریان باستان

themselves, nearly two

، نزدیک به دو

thousand years earlier.

هزار سال قبل، هیروگلیف را درک کرد.

Here's Penelope Wilson, Professor

در اینجا پنه لوپه ویلسون، استاد

of Egyptian Archaeology at Durham

باستان شناسی مصر در دانشگاه دورهام

University, explaining more about

، توضیح بیشتری درباره

this remarkable young Frenchman

این جوان برجسته فرانسوی

to BBC Radio 4's, In Our Time:

به رادیو بی بی سی، در زمان ما می دهد:

He was certainly a prodigy, I think

او مطمئناً یک اعجوبه بود، به نظر من

as far as language is concerned,

تا آنجا که به زبان مربوط می شود،

but also had a fascination for

اما برای مصر نیز جذاب بود.

Egypt I think, and the story is he

فکر می‌کنم، و داستان این است که او

was taught Coptic by a Coptic priest,

توسط یک کشیش قبطی آموزش قبطی را دریافت کرد،

and at that lecture was one of the

و در آن سخنرانی یکی از

first to argue that Coptic was

اولین کسانی بود که استدلال کرد که قبطی

related to ancient Egyptian. So, he

با مصر باستان مرتبط است. بنابراین، او

was also encouraged in this by his

در این کار توسط برادر بزرگترش نیز تشویق شد

older brother so I think there was

، بنابراین فکر می‌کنم

soon to be no holding him back,

به زودی هیچ مانعی برای او وجود نخواهد داشت،

once he got the bug he was

هنگامی که او باگ را دریافت کرد،

encouraged and he

تشویق شد

made great strides.

و گام‌های بزرگی برداشت.

When Penelope Wilson calls

وقتی پنه لوپه ویلسون

Champollion a prodigy, she

شامپولیون را اعجوبه می‌خواند،

means someone young with

منظور او جوانی است که

a great natural talent for

استعداد طبیعی زیادی برای

something, in this case,

چیزی دارد، در این مورد،

studying languages.

مطالعه زبان است. شیفتگی به مصر و تشویق

Added to his natural ability was

برادرش به توانایی طبیعی او اضافه شد

a fascination with Egypt and

the encouragement of his

brother, so Champollion soon

، بنابراین شامپولیون به زودی

got the bug - suddenly developed

به این حشره مبتلا شد - ناگهان

a strong enthusiasm for something.

اشتیاق شدیدی برای چیزی پیدا کرد.

In English, we often add a noun to

در زبان انگلیسی، ما اغلب یک اسم اضافه می کنیم

describe exactly what someone is

تا دقیقاً آنچه را که یک فرد مشتاق است توصیف

enthusiastic about - so, for example,

کند - به عنوان مثال

the skiing bug, for someone

، اشکال اسکی، برای کسی

who loves to ski.

که عاشق اسکی است.

Champollion was so enthusiastic, there

شامپولیون خیلی مشتاق بود،

was no holding him back - an idiom to

هیچ مانعی برای او وجود نداشت - اصطلاحی برای

say that you are doing something

گفتن اینکه شما کاری را

so eagerly, you cannot

آنقدر مشتاقانه انجام می دهید که نمی

be stopped.

توان جلوی شما را گرفت.

The story goes that he worked so

داستان از این قرار است که او برای

hard deciphering hieroglyphs, when

رمزگشایی هیروگلیف‌ها بسیار سخت کار کرد،

he finally finished, he ran through

وقتی سرانجام کارش تمام شد،

the streets of Paris shouting,

در خیابان‌های پاریس دوید و فریاد زد:

'I've done it!', before

«این کار را کردم!»، قبل از اینکه

collapsing unconscious.

بیهوش شود.

Rob, earlier you asked me which

راب، قبلاً از من پرسیدی که کدام

pharaoh ordered the

فرعون دستور

Stone to be written.

نوشتن سنگ را داده است.

Yes. And what did you say?

آره. و چه گفتی؟

I thought it was Cleopatra.

فکر کردم کلئوپاترا است.

Was I right?

درست گفتم؟

Well, Cleopatra was from the same

خب، کلئوپاترا از همان

dynasty but a little later than the

سلسله بود، اما کمی دیرتر از

correct answer, which was

پاسخ صحیح، که

b) Ptolemy, the pharaoh who

ب) ب) بطلمیوس، فرعونی که

ruled from around 300 BCE.

از حدود 300 قبل از میلاد حکومت کرد.

OK. Let's recap the vocabulary

خوب. بیایید واژگانی را

we've learned, starting with

که یاد گرفته‌ایم، با هیروگلیف شروع کنیم

hieroglyphs - symbols used

- نمادهای استفاده شده

represents words in ancient Egypt.

نشان‌دهنده کلمات در مصر باستان است.

The challenge was to decipher them -

چالش این بود که آنها را رمزگشایی کنیم -

to uncover the meaning of writing

برای کشف معنای نوشتاری

which is difficult to read or understand.

که خواندن یا درک آن دشوار است.

Maybe they contained pearls of

شاید آنها حاوی مرواریدهای

wisdom - wise words, sayings or advice.

خرد بودند - سخنان حکیمانه، گفته ها یا توصیه ها.

The hieroglyphic code was finally cracked

کد هیروگلیف در نهایت

by Jean-François Champollion -

توسط ژان فرانسوا شامپولیون -

a prodigy or young person

یک اعجوبه یا جوان

with a great natural talent.

با استعداد طبیعی بزرگ شکسته شد.

When Champollion got the bug,

وقتی شامپولیون این حشره را گرفت،

or suddenly became very

یا به طور ناگهانی

enthusiastic about

مشتاق

understanding hieroglyphs, there

فهمیدن هیروگلیف شد،

was no holding him back - nothing could stop

هیچ مانعی برای او وجود نداشت - هیچ چیز نمی توانست

him from succeeding.

مانع موفقیت او شود.

And nothing can stop us

و هیچ چیز نمی تواند ما را

from saying goodbye, because

از خداحافظی باز دارد، زیرا

our six minutes are up!

شش دقیقه ما تمام شده است!

Goodbye!

خداحافظ!