Mystery child illness: Cause found: BBC News Review

Mystery child illness.

بیماری مرموز کودک

A likely cause has been found. This is News Review from

یک علت احتمالی پیدا شده است. این بررسی خبری از

BBC Learning English.

آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil. And I'm Beth. Stick with us

من نیل هستم. و من بث هستم. با ما همراه

and you can learn the vocabulary to talk about this

باشید و می توانید واژگان صحبت در مورد این

story. Yes, you can.

داستان را یاد بگیرید. بله، تو میتونی.

And don't forget to subscribe to our channel, like this video,

و فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید، این ویدیو

and try the quiz on our website.

را لایک کنید و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

But now, today's story.

اما حالا، داستان امروز.

Hepatitis. A recent mysterious outbreak of the liver disease

هپاتیت شیوع مرموز اخیر بیماری کبد

has seriously affected over a thousand young children

بیش از هزار کودک خردسال را

from 35 countries across the world.

از 35 کشور در سراسر جهان به طور جدی تحت تاثیر قرار داده است.

Until now, nobody knew why. But scientists in the UK

تا به حال هیچ کس دلیل آن را نمی دانست. اما دانشمندان در بریتانیا

say the likely cause is two common viruses which came back after the Covid

می گویند که علت احتمالی آن دو ویروس رایج است که پس از پایان قرنطینه کووید دوباره برگشتند

lockdowns ended.

.

Beth, you've been looking at the headlines.

بث، شما به سرفصل ها نگاه کرده اید.

What's the vocabulary?

واژگان چیست؟

We have 'get to the bottom of', 'culprit', and 'constellation'.

ما "به ته"، "مقصر" و "صورت فلکی" داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline. This one comes

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم . این یکی

from The Sun.

از The Sun می آید.

We're looking at 'get to the bottom of' something.

ما به دنبال "به ته" چیزی هستیم.

And this is about discovering the truth, isn't it?

و این در مورد کشف حقیقت است، اینطور نیست؟

Yeah. That's right.

آره درست است.

If we get to the bottom of something, we find out the cause

اگر به ته موضوعی برسیم،

of a particular situation.

علت یک موقعیت خاص را درمی یابیم.

So in the headline,

بنابراین در تیتر

the mystery illness is the thing that people don't understand.

، بیماری مرموز چیزی است که مردم آن را درک نمی کنند.

But scientists have been investigating. They're trying to get to the bottom of it.

اما دانشمندان در حال بررسی این موضوع بوده اند. آنها سعی می کنند به ته آن برسند.

Now, obviously, disease is a really serious matter.

اکنون، بدیهی است که بیماری یک موضوع واقعاً جدی است.

Is this expression only for serious things?

آیا این عبارت فقط برای چیزهای جدی است؟

Well, not always serious problems,

خوب، نه همیشه مشکلات جدی،

but certainly negative situations.

اما مطمئناً موقعیت های منفی.

So the police would try to get to the bottom of a crime.

بنابراین پلیس تلاش می کند تا به ته جنایت دست یابد.

Yeah. And now a crime is both negative and serious.

آره و اکنون یک جرم هم منفی و هم جدی است.

Yeah, but we could also say

بله، اما می‌توانیم بگوییم

'someone stole my pen', which is obviously negative, but not so serious.

"یکی قلم مرا دزدید" که بدیهی است منفی است، اما چندان جدی نیست.

I'm trying to get to the bottom of it.

من سعی می کنم به ته آن برسم.

Yeah. Well, I've seen Beth's pen,

آره خوب، من قلم بث را دیده ام

and it's really not serious.

و واقعاً جدی نیست.

I can tell you. But anyway,

من می توانم به شما بگویم. اما به هر حال

you might want to get to the bottom of it.

، ممکن است بخواهید به انتهای آن برسید. این بیان

How formal or informal is this expression? It's informal,

چقدر رسمی یا غیر رسمی است ؟ این غیررسمی است،

so you can use it in conversation, and you wouldn't really see it in official reports.

بنابراین می‌توانید از آن در مکالمه استفاده کنید، و واقعاً آن را در گزارش‌های رسمی نمی‌بینید.

OK. Well, I'm glad we've got to the bottom of that piece of vocabulary.

خوب. خب، خوشحالم که به ته این تکه واژگان رسیده ایم.

Let's have a look, one more time.

بیایید یک بار دیگر نگاهی بیندازیم.

Now, let's have our next headline, please.

حالا بیایید تیتر بعدی خود را داشته باشیم ، لطفا.

This one comes from the Mail.

این یکی از ایمیل می آید.

Well, it's a long headline,

خوب، این یک تیتر طولانی است،

but we're looking at one word in particular.

اما ما به طور خاص به یک کلمه نگاه می کنیم.

And it is 'culprit'.

و "مقصر" است.

Are you a fan of crime drama, Beth?

آیا شما طرفدار درام جنایی هستید، بث؟

I love a good crime drama.

من عاشق یک درام جنایی خوب هستم.

OK, so you will know that the culprit is the person who committed the crime.

خوب، پس متوجه خواهید شد که مقصر شخصی است که مرتکب جرم شده است.

Yes. Detectives look for the culprit.

آره. کارآگاهان به دنبال مقصر می گردند.

But in this headline,

اما در این تیتر

we are not talking about a person that is guilty of a crime.

صحبت از فردی که مرتکب جرم شده است نیست.

But, actually, the cause of a bad situation.

اما، در واقع، علت یک وضعیت بد.

So, the culprit is not only a person.

پس مقصر فقط یک شخص نیست.

That's right. So, for example, we can say that the wildfires

درست است. بنابراین، برای مثال، می‌توان گفت آتش‌سوزی‌هایی

that we've been seeing recently.

که اخیراً شاهد آن بوده‌ایم.

They have been caused by heatwaves,

آنها توسط امواج گرما ایجاد شده اند

and scientists say that climate change is the culprit.

و دانشمندان می گویند که تغییرات آب و هوایی مقصر است.

Yeah. Now, culprit, crime - it all sounds very formal.

آره حالا، مجرم، جنایت - همه چیز بسیار رسمی به نظر می رسد.

Is it formal? Always?

آیا رسمی است؟ همیشه؟

Well, it is and it isn't.

خب هست و نیست.

It kind of depends on the context,

این به نوعی به زمینه بستگی دارد،

like so many of these things.

مانند بسیاری از این موارد.

So, if you saw in an official report of a serious crime, then,

بنابراین، اگر در یک گزارش رسمی جنایتی جدی

of course it's formal.

را مشاهده کردید، مطمئناً رسمی است.

But, we can also use it for not so serious situations - like more informal.

اما، ما همچنین می توانیم از آن برای موقعیت های نه چندان جدی - مانند غیررسمی تر - استفاده کنیم.

Yeah. And it's used as a kind of exaggeration to make it kind of funny

آره و از آن به عنوان نوعی اغراق برای خنده دار کردن استفاده می شود

that saying that something, someone is a culprit when it's just not that serious.

که گفتن آن چیزی، کسی مقصر است در حالی که آنقدرها هم جدی نیست.

True, true. like this pen that I stole.  

صحیح صحیح. مثل این خودکاری که دزدیدم

Right. Let's look at that again.

درست. بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have the next headline, then, please.

بیایید تیتر بعدی را داشته باشیم، پس لطفا.

This one is from The Scientist.

این یکی از The Scientist است.

According to preprints, preprints are a kind of academic scientific research paper,

با توجه به پیش چاپ ها، پیش چاپ ها نوعی مقاله تحقیقاتی علمی دانشگاهی

there are many related causes for this liver disease in children

هستند، علل مرتبط زیادی برای این بیماری کبدی در کودکان وجود دارد

In fact, what they call a constellation.

در واقع چیزی که آنها به آن صورت فلکی می گویند.

A constellation is a group of stars, though, Beth.

یک صورت فلکی گروهی از ستارگان است ، اما بث.

So what's the connection?

پس چه ارتباطی دارد؟

Yeah. You're right. So a constellation is a group

آره حق با شماست. بنابراین صورت فلکی گروهی

of stars that form a pattern. For example,

از ستارگان است که یک الگو را تشکیل می دهند. به عنوان مثال،

everyone knows 'The Plough'. That's the one

همه "گاوخن" را می شناسند. این همان

that looks like a giant spoon.

قاشقی است که شبیه یک قاشق غول پیکر است.

Yeah. And 'Orion'.

آره و "اوریون".

That's the one with the stars that make up the belt. But constellation

این همان ستاره ای است که کمربند را تشکیل می دهد. اما از صورت فلکی

here is not being used to talk about stars.

در اینجا برای صحبت در مورد ستارگان استفاده نمی شود .

It's to say that there is a group of things that are very similar.

منظور این است که گروهی از چیزها وجود دارند که بسیار شبیه هم هستند.

And, of course, stars in a constellation look very similar to us.

و البته ستارگان یک صورت فلکی بسیار شبیه به ما هستند.

And that's the connection. Exactly. Yeah.

و این ارتباط است. دقیقا. آره

So in the headline,

بنابراین در تیتر،

they are suggesting

آنها پیشنهاد

that there's a group of similar things that are causing this illness.

می کنند که گروهی از چیزهای مشابه وجود دارد که باعث این بیماری می شود.

Now, let's have a look at the pronunciation

حال بیایید نگاهی به

of this word 'constellation'. Four syllables.

تلفظ این کلمه "صورت فلکی" بیندازیم. چهار هجا.

But where's the stress? con-ste-LLA-tion.

اما استرس کجاست؟ con-ste-LLA-tion.

It's on the third syllable. 'Constellation'.

روی هجای سوم است. "صورت فلکی".

OK, let's look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had 'get to the bottom of' -

ما "به ته" رسیده ایم -

find out what happened.

بفهمیم چه اتفاقی افتاده است.

'Culprits' - who or what is responsible

"مقصران" - چه کسی یا چه

for something bad happening.

چیزی مسئول یک اتفاق بد است.

And it's not just used for crime dramas. And 'constellation' -

و فقط برای درام های جنایی استفاده نمی شود. و "صورت فلکی"

a group of things that are related.

- گروهی از چیزهایی که به هم مرتبط هستند.

Don't forget there's a quiz on our website

فراموش نکنید که یک مسابقه در وب سایت ما وجود دارد

www.bbclearningenglish.com Thank you for joining us,

www.bbclearningenglish.com از اینکه به ما پیوستید متشکریم

and goodbye. Bye.

و خداحافظ. خدا حافظ.