Boris Johnson survives no-confidence vote: BBC News Review

Boris Johnson is still the British prime minister.  This is News Review from BBC Learning English.

بوریس جانسون همچنان نخست وزیر بریتانیا است. این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil. And I'm Sian, and  we are back in the studio.

من نیل هستم. و من سیان هستم و به استودیو برگشتیم.

So, Boris Johnson was and Boris Johnson still  is the British prime minister. What's going on?

بنابراین، بوریس جانسون بود و بوریس جانسون هنوز هم نخست وزیر بریتانیا است. چه خبر است؟

I know it's confusing but stick with us.

می دانم که گیج کننده است اما با ما همراه باشید.

Yes, and don't forget it's really  important to test yourself on the  

بله، و فراموش نکنید که واقعاً مهم است که خودتان را روی

vocabulary you learn and there's a quiz  on our website at bbclearningenglish.com

واژگانی که یاد می‌گیرید آزمایش کنید و یک امتحان در وب‌سایت ما به آدرس bbclearningenglish.com وجود دارد

OK. MPs from Boris Johnson's political party  have voted on whether he should resign.

. نمایندگان حزب سیاسی بوریس جانسون درباره استعفای او رای داده اند.

About 60 per cent of Conservative  MPs voted for Johnson to stay,

حدود 60 درصد از نمایندگان محافظه‌کار به ماندن جانسون رای دادند،

meaning 40 per cent of his own  MPs have lost confidence in him.

به این معنی که 40 درصد از نمایندگان خود او اعتماد خود را به او از دست داده‌اند.

The vote came after a report which  showed that lots of Covid lockdown  

این رای پس از گزارشی صورت گرفت که نشان می‌داد بسیاری از

rules were broken by officials  working with the prime minister.

قوانین قرنطینه کووید توسط مقاماتی که با نخست‌وزیر کار می‌کنند زیر پا گذاشته شده است.

Johnson himself was fined by the police.

خود جانسون توسط پلیس جریمه شد.

You've been looking at the headlines  Sian. What's the vocabulary?

شما به سرفصل‌های Sian نگاه کرده‌اید . واژگان چیست؟

OK, so we have: 'Partygate',

خوب، پس ما داریم: «Partygate»،

'dead man walking' and 'draw a line under'.

«مرد مرده در حال راه رفتن» و «یک خط زیر را بکشید».

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

So, now let's have a look at our first headline.

بنابراین، اکنون بیایید نگاهی به عنوان اول خود بیندازیم.

OK. This one's from Forbes: UK Prime Minister  Boris Johnson survives confidence vote after

خوب. این یکی از فوربس است: نخست وزیر بریتانیا بوریس جانسون پس از رسوایی حزب گیت از رای اعتماد

Partygate scandal.

نجات یافت.

So, we're looking at 'Partygate'.  Now this is a word that exists  

بنابراین، ما به "Partygate" نگاه می کنیم. حالا این کلمه ای است که

just for this situation - it  was invented for this story.

فقط برای این موقعیت وجود دارد - برای این داستان اختراع شده است.

Yeah, but there's a formula, isn't there?

بله، اما یک فرمول وجود دارد، اینطور نیست؟

There is, yes, and it goes back to the 1970s,

بله

in America, a political scandal -  the president resigned -

، یک رسوایی سیاسی در آمریکا به دهه 1970 برمی گردد - رئیس جمهور استعفا داد

it was called Watergate.

- واترگیت نام داشت.

And for some reason the word 'gate' has  become a suffix which we add to say that  

و به دلایلی کلمه "دروازه" به پسوند تبدیل شده است که ما آن را اضافه می کنیم تا بگوییم که

there's a scandal about something. So,  Partygate is a scandal about a party.

درباره چیزی رسوایی وجود دارد. بنابراین، Partygate یک رسوایی در مورد یک مهمانی است.

Yeah, that's right, and have you got  another example? There are plenty.

بله، درست است، و آیا نمونه دیگری دارید؟ مقدار زیادی وجود دارد.

So, recently, Will Smith slapped  Chris Rock at the Oscars,  

بنابراین، اخیراً ویل اسمیت در مراسم اسکار به کریس راک سیلی زد

and that became known as 'Slapgate'.  Absolutely. OK, let's look at that again.

و این به «Slapgate» معروف شد. کاملا. خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This one's from the Huffington Post: Analysis:  Boris Johnson is now a dead man walking.

این یکی از هافینگتون پست است: تحلیل: بوریس جانسون اکنون مرده ای است که راه می رود.

So, we're looking at 'dead man  walking'. That's a strange expression.

بنابراین، ما به «مرد مرده راه رفتن» نگاه می کنیم. تعبیر عجیبی است.

It is, but we're not talking literally here. The  writer of this article thinks that Boris Johnson

این است، اما ما اینجا به معنای واقعی کلمه صحبت نمی کنیم. نویسنده این مقاله فکر می‌کند که بوریس جانسون

doesn't have a political future. He thinks  he's going to lose his job - not die.

آینده‌ای سیاسی ندارد. او فکر می کند که شغل خود را از دست خواهد داد - نه اینکه بمیرد.

So this expression is about  people's futures, isn't it?

بنابراین این عبارت درباره آینده افراد است، اینطور نیست؟

That's right, and it's from prison language  originally. A person waiting to be executed,  

درست است، و در اصل از زبان زندان است . فردی که منتظر اعدام بود،

to be killed for the crime they committed, was  said to be a dead man walking. Not literally here.

برای جنایتی که مرتکب شده بود کشته شد، مرده ای بود که راه می رفت. به معنای واقعی کلمه اینجا نیست.

Can you tell us how we use it? So nowadays  you could say, for example: A football manager  

می توانید به ما بگویید چگونه از آن استفاده کنیم؟ بنابراین امروزه ، مثلاً می‌توانید بگویید: یک مدیر فوتبال

whose team has been losing over and over again.  One more game or one more defeat, and they will be  

که تیمش بارها و بارها شکست خورده است. یک بازی دیگر یا یک شکست دیگر، و آنها

fired. And that manager is a dead man walking.  OK, let's have a look at that one more time.

اخراج خواهند شد. و آن مدیر مرده ای است که راه می رود. خوب، بیایید یک بار دیگر به آن نگاه کنیم.

Let's have a look at our next headline,  please. This one's from the BBC:

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم، لطفا. بوریس جانسون به کابینه می‌گوید: این یکی از بی‌بی‌سی است:

Time to draw a line under Partygate,  Boris Johnson tells cabinet.

وقت آن است که زیر Partygate خط بکشیم .

Well, there's that word 'Partygate' again  but here we are looking at the expression

خوب، دوباره آن کلمه "Partygate" وجود دارد، اما در اینجا ما به عبارت

'draw a line under' which means  that something has finished -

"یک خط زیر بکشید" نگاه می کنیم که به این معنی است که چیزی تمام شده است -

it's time to stop thinking about it.

وقت آن است که دیگر به آن فکر نکنید.

Yes exactly so Boris Johnson has decided  Partygate is over, it's finished,

بله دقیقاً بنابراین بوریس جانسون تصمیم گرفته است Partygate تمام شده است، تمام شده است،

and people should stop talking about it  although others may disagree with him.

و مردم باید صحبت در مورد آن را متوقف کنند هر چند ممکن است دیگران با او مخالف باشند.

Yeah. OK, so Sian, I used to argue  with my kids every night about bedtime,

آره خوب، سیان، من هر شب با بچه‌هایم درباره زمان خواب بحث می‌کردم،

and I decided just to stop, and to move on  from it. Can I say I drew a line under it?

و تصمیم گرفتم که متوقف شوم و از آن ادامه دهم. میتونم بگم زیرش خط کشیدم؟

Not really, Neil, because  

واقعاً نه، نیل، زیرا

we use this more for official, it's  more official language - more formal.

ما از این بیشتر برای رسمی استفاده می‌کنیم، این زبان رسمی‌تر است - رسمی‌تر.

So in the context of work  or politicians use it a lot.

بنابراین در زمینه کار یا سیاستمداران از آن بسیار استفاده می کنند.

Here you could say we've decided to move  on, we've got, let's get over it instead.

در اینجا می‌توانید بگویید که تصمیم گرفته‌ایم ادامه دهیم، داریم، در عوض از آن عبور کنیم.

OK, let's have a look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

So we had 'Partygate' - any scandal  just add 'gate' to the end.

بنابراین ما "Partygate" داشتیم - هر رسوایی، فقط "دروازه" را به انتها اضافه کنید.

'Dead man walking' describes a person  whose current situation is going to end.

«مرد مرده راه می‌رود» فردی را توصیف می‌کند که وضعیت فعلی‌اش به پایان می‌رسد.

And 'draw a line under something':  Stop talking about it - move on.

و «زیر چیزی را خط بکشید»: صحبت در مورد آن را متوقف کنید - ادامه دهید.

But before you move on don't forget  there's a quiz on our website and app,

اما قبل از اینکه ادامه دهید، فراموش نکنید یک مسابقه در وب‌سایت و برنامه ما وجود دارد،

so go to bbclearningenglish.com.

بنابراین به bbclearningenglish.com بروید.

Thanks for joining us, and goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و خداحافظ.

Goodbye.

خداحافظ.