Long working hours 'kills 745,000 people a year': BBC News Review

Hello and welcome to News Review from BBC Learning English. I'm Neil.

سلام و خوش آمدید به بررسی اخبار از BBC Learning English. من نیل هستم.

Joining me today is Tom. Hi, Tom.

تام امروز به من می پیوندد. سلام تام.

Hi, Neil. Good morning and hello to our audience.

سلام نیل صبح بخیر و سلام به مخاطبان ما.

Did you know that 745,000 people are killed each year

آیا می دانستید که سالانه 745000 نفر در

by working for too long. That's according to a new study

اثر کار طولانی مدت کشته می شوند. این بر اساس مطالعه جدیدی است

released by the World Health Organization.

که توسط سازمان بهداشت جهانی منتشر شده است .

That's a really terrible statistic.

این یک آمار واقعا وحشتناک است.

If you want to test yourself on any of the vocabulary that you hear in

اگر می خواهید خود را بر روی هر یک از واژگانی که در

this programme, there's a quiz on our website at bbclearningenglish.com.

این برنامه می شنوید آزمایش کنید، یک مسابقه در وب سایت ما به آدرس bbclearningenglish.com وجود دارد.

Now, let's find out some more about the story from this BBC News report:

حال، بیایید از این گزارش خبری بی‌بی‌سی کمی بیشتر درباره این ماجرا بدانیم:

So, the World Health Organization has released a report about

بنابراین، سازمان بهداشت جهانی گزارشی درباره ساعات کاری منتشر کرده است

working hours. The study says that working for too long can kill you.

. این مطالعه می گوید که کار طولانی مدت می تواند شما را بکشد.

Around 745,000 deaths each year can come from working too long.

حدود 745000 مرگ در هر سال ممکن است به دلیل کار طولانی باشد.

Working 55 hours or more can increase your chance of having a

55 ساعت یا بیشتر کار کردن می تواند احتمال

heart attack or having a stroke. This is particularly true for

حمله قلبی یا سکته مغزی را افزایش دهد. این امر به ویژه در مورد مردان صادق است

men and the study says that the worst affected region for this

و این مطالعه می گوید که بدترین منطقه آسیب دیده از این

problem is the Asia-Pacific region, which includes Japan and Australia.

مشکل منطقه آسیا و اقیانوسیه است که شامل ژاپن و استرالیا می شود.

OK. Well, you've been looking at this story, at the various news websites,

خوب. خوب، شما به این داستان، در وب‌سایت‌های خبری مختلف نگاه کرده‌اید،

and picking out really useful vocabulary for our viewers to learn.

و لغات بسیار مفیدی را برای یادگیری بینندگان ما انتخاب کرده‌اید.

What have you got?

چی داری؟

Today's vocabulary, Neil. We have: 'killer', 'burden' and 'detrimental'.

واژگان امروز، نیل. ما داریم: "قاتل"، "بار" و "مضر".

'Killer', 'burden' and 'detrimental'.

"قاتل"، "بار" و "مضر".

So, let's hear your first headline, please.

بنابراین ، لطفا اولین تیتر شما را بشنویم.

Of course. My first headline is from Reuters – it says:

البته. اولین تیتر من از رویترز است - می گوید:

'A killer' – something or someone who kills.

"قاتل" - چیزی یا کسی که می کشد.

Now, that's pretty straightforward, isn't it? Why are we learning this?

حالا، این کاملاً ساده است ، اینطور نیست؟ چرا ما این را یاد می گیریم؟

Everyone knows what a 'killer' is.

همه می دانند "قاتل" چیست.

Probably a lot of our audience do know what a 'killer' is, Neil,

احتمالاً بسیاری از مخاطبان ما می‌دانند که «قاتل» چیست، نیل،

but we're going to look at some sort of wider uses of this expression.

اما ما قصد داریم به نوعی استفاده گسترده‌تر از این عبارت را بررسی کنیم.

It has more than one meaning. To begin with,

بیش از یک معنی دارد. برای شروع،

let's look at the headline. 'A killer' – this is a noun.

بیایید به تیتر نگاه کنیم. "قاتل" - این یک اسم است.

It's a singular noun and it's something or someone that kills.

این یک اسم مفرد است و چیزی یا کسی است که می کشد.

Note that long working hours is plural, but 'a killer' with

توجه داشته باشید که ساعات کار طولانی جمع است، اما "قاتل"

the article remains a sort of fixed piece of language.

با مقاله به نوعی زبان ثابت باقی می ماند .

This is the same with cigarettes, for example. 'Cigarettes – plural –

مثلاً در مورد سیگار هم همینطور است. «سیگار - جمع

are a killer' means cigarettes are a cause of death. They can kill you.

- قاتل است» به این معنی است که سیگار عامل مرگ است. آنها می توانند شما را بکشند.

Now, all of these examples you've given – this is

اکنون، تمام این مثال‌هایی که شما آورده‌اید -

all really negative stuff. But our audience may be

همه اینها واقعاً چیزهای منفی هستند. اما مخاطبان ما ممکن است از

surprised to learn that we can use 'killer' in a positive way.

این که بدانند می‌توانیم از «قاتل» به شیوه‌ای مثبت استفاده کنیم شگفت‌زده شوند.

Yeah, and that's why we've chosen it – because that's why we're here:

بله، و به همین دلیل است که ما آن را انتخاب کرده‌ایم - زیرا به همین دلیل است که اینجا هستیم:

to look at different ways we can use this language.

برای بررسی راه‌های مختلف که می‌توانیم از این زبان استفاده کنیم.

So, for example, how would you feel if I said

بنابراین، برای مثال ، اگر من بگویم

I watched 'a killer movie' last night

دیشب «یک فیلم قاتل» را تماشا کردم

and I ate 'a killer sandwich' while I did that?

و در حین انجام این کار «یک ساندویچ قاتل» خوردم، چه احساسی خواهید داشت؟

Well, I would hope that the sandwich was not bad – it

خوب، من امیدوارم که ساندویچ بد نبود -

didn't affect your health. To me, it would mean that it was

بر سلامتی شما تأثیری نداشت. برای من، این بدان معنی است که

a really great sandwich or the film was really, really good.

واقعاً یک ساندویچ عالی بود یا فیلم واقعاً بسیار خوب بود.

Yeah, or I had a very strong emotional reaction, you could say.

بله، می توانید بگویید من یک واکنش احساسی بسیار شدید داشتم .

So, if I watched 'a killer movie',

بنابراین، اگر من «فیلم قاتل» را تماشا کردم،

that could mean that I watched a really great movie.

می تواند به این معنی باشد که یک فیلم واقعاً عالی را تماشا کرده ام.

And I ate 'a killer sandwich' – that means I had a

و من "یک ساندویچ قاتل" خوردم - این بدان معنی است که من یک

strong emotional reaction, because it was so delicious.

واکنش عاطفی شدید داشتم، زیرا بسیار خوشمزه بود.

Yes. Now, I think what we can tell from this

آره. اکنون، من فکر می کنم آنچه می توانیم از این بگوییم این

is that context is really key.

است که زمینه واقعاً کلیدی است.

Context is everything. So, let's take that movie example.

زمینه همه چیز است. بنابراین، بیایید آن فیلم را مثال بزنیم.

If I watched a really funny film and I said,

اگر یک فیلم واقعا خنده دار می دیدم و می گفتم

'Oh, it was a killer!'

"اوه، این یک قاتل بود!"

that might mean it's hilarious. It's really funny.

ممکن است به این معنی باشد که خنده دار است. واقعا خنده دار است.

But if I watch a sad film, like Titanic, and I say,

اما اگر من یک فیلم غم انگیز مانند تایتانیک را تماشا کنم و بگویم

'Oh, it was a killer,'

"اوه، این یک قاتل بود"،

that could mean it was very sad.

می تواند به این معنی باشد که بسیار غم انگیز است.

As you say, context is everything with this expression.

همانطور که شما می گویید، زمینه همه چیز با این عبارت است.

Yeah. And we could also say that someone 'kills someone' and it

آره و همچنین می‌توانیم بگوییم کسی «کسی را می‌کشد» و به این

doesn't mean that they kill them; it means that it makes that...

معنا نیست که او را می‌کشد. به این معنی است که باعث می شود ...

they make that person laugh a lot.

آنها آن شخص را بسیار بخندانند.

Yeah, I could say, 'So, Neil kills me with his jokes on News Review!'

بله، می توانم بگویم، "پس، نیل مرا با شوخی هایش در News Review می کشد!"

  It means they make me laugh a lot.

یعنی خیلی مرا می خندانند.

I have a strong emotional reaction and that is hilarity.

من یک واکنش احساسی قوی دارم و آن خنده است.

It's really funny.

واقعا خنده دار است.

I try my best, Tom. OK. Let's get a summary:

من تمام تلاشم را می کنم، تام. خوب. بیایید خلاصه کنیم:

If you would like to watch another story about work,

اگر دوست دارید داستان دیگری در مورد کار تماشا کنید،

we have the perfect one for you, don't we Tom?

ما بهترین داستان را برای شما داریم، نه تام؟

Yeah, we do. Are you work... do you want to work for free?

بله، ما انجام می دهیم. کار میکنی... میخوای مجانی کار کنی؟

This is our story: it's about young people being expected to work for free.

داستان ما این است: درباره جوانانی است که انتظار می رود رایگان کار کنند.

It's 6 Minute English and you can find it

این 6 دقیقه انگلیسی است و می توانید آن را

by clicking the link in the video description.

با کلیک کردن روی لینک در توضیحات ویدیو پیدا کنید.

OK. Let's take a look at your second headline.

خوب. بیایید به تیتر دوم شما نگاهی بیندازیم.

Cool. Yeah, my second headline is from stuff.co.nz,

سرد. بله، عنوان دوم من از stuff.co.nz است

which is a website from New Zealand.

که یک وب سایت از نیوزلند است.

It's not actually a headline; it's from the body of the article.

این در واقع یک تیتر نیست. این از بدنه مقاله است.

It says:

می گوید:

And that word is 'detrimental'.

و آن کلمه مضر است.

  'Detrimental' – likely to cause harm.

"مضر" - به احتمال زیاد باعث آسیب می شود.

Yeah, so 'detrimental' is an adjective and it's got an

بله، بنابراین "مضر" یک صفت است و

interesting pronunciation as well. Four syllables: 'de-tri-men-tal'.

تلفظ جالبی نیز دارد. چهار هجا: 'د-تری-من-تال'.

And it's that third... that third syllable:

و آن سوم... آن هجای سوم:

'de-tri-MEN-tal' is the pronunciation of the adjective.

'de-tri-MEN-tal' تلفظ صفت است.

And it means it is likely to cause harm or be damaging.

و این بدان معنی است که احتمالاً باعث آسیب یا آسیب می شود.

Yeah. So, when we talk about harmful things,

آره بنابراین، وقتی در مورد چیزهای مضر صحبت

we can say that they are 'detrimental to' something.

می کنیم، می توانیم بگوییم که آنها برای چیزی "مضر" هستند.

Definitely, yeah. You could say: 'Cigarettes are detrimental.'

قطعا، آره می توانید بگویید: "سیگار مضر است."

Or you could say: 'Cigarettes are detrimental to your health.'

یا می توانید بگویید: "سیگار برای سلامتی شما مضر است."

'Detrimental to' is a kind of common construct

«مضر به» نوعی ساختار رایج است

– and it's followed by a noun.

- و بعد از آن یک اسم وجود دارد.

Cigarettes are 'detrimental to your health'.

سیگار برای سلامتی شما مضر است.

Working long hours – also 'detrimental to your health',

ساعات کار طولانی - همانطور که تیترها به ما می گویند "برای سلامتی شما مضر است"

as the headlines are telling us.

.

Yeah. So, 'detrimental' is an adjective,

آره بنابراین، "مضر" یک صفت است،

but there's also a noun version: 'detriment'.

اما یک نسخه اسمی نیز وجود دارد : "زیان".

We have to use that in a special kind of way, though.

با این حال، ما باید از آن به روشی خاص استفاده کنیم.

Yeah, 'detriment' – and again, it's quite high register.

بله، "زیان" - و دوباره ، ثبت نام بسیار بالا است.

It comes in the expression 'to the detriment of'.

این در عبارت "به ضرر" آمده است.

It means kind of, like, at the expense of.

این به معنای نوعی، مانند، در هزینه.

So, I could say, 'Neil worked too long.

بنابراین، می توانم بگویم، «نیل بیش از حد طولانی کار کرد.

Neil works too many hours, to the detriment of his friendships.'

نیل ساعت های زیادی کار می کند که به ضرر دوستی هایش است.

Yes... it's not true at all, but good example.

بله... اصلاً درست نیست، اما مثال خوبی است.

It means that you spend all your time doing News Review,

این بدان معناست که شما تمام وقت خود را صرف انجام News Review می کنید،

so you don't have time for your mates.

بنابراین زمانی برای همسران خود ندارید.

Yeah. Now, as you said there's quite a high register.

آره اکنون، همانطور که شما گفتید، ثبت نام بسیار بالایی وجود دارد.

That means it's quite formal, both 'detrimental' and 'detriment'.

یعنی کاملاً رسمی است، هم «مضر» و هم «مضر».

In our ordinary spoken English, what sort of thing do we say instead?

در زبان انگلیسی گفتاری معمولی ما، به جای آن چه چیزی می گوییم؟

I'd probably just say, like,

من احتمالاً فقط می گویم،

'it's bad for you,' or something. Or, 'it's harmful.'

"برای شما بد است" یا چیز دیگری. یا، "مضر است."

Yeah, we wouldn't normally use 'detriment'... Normally,

بله، ما معمولاً از «مضر» استفاده نمی‌کنیم... به طور معمول،

'detrimental' is quite formal and you'd see it in the context of,

«مضر» کاملاً رسمی است و شما آن را در زمینه

like, this – like reports on health or something like that.

، مانند این می‌بینید - مانند گزارش‌هایی درباره سلامت یا چیزی شبیه به آن.

OK. Let's get a summary:

خوب. بیایید خلاصه کنیم:

Now, a lot of people these days are saying that red meat is

اکنون، بسیاری از مردم این روزها می گویند که گوشت قرمز

'detrimental' to our health. Others disagree,

برای سلامتی ما "مضر" است. دیگران مخالف هستند،

but we have a programme on that topic, don't we Tom?

اما ما برنامه ای در این زمینه داریم، نه تام؟

Yeah. Is red meat harmful? That's what we're talking about.

آره آیا گوشت قرمز مضر است؟ این چیزی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم.

You can find it by clicking the link in the video description down here.

شما می توانید آن را با کلیک کردن بر روی لینک در توضیحات ویدیو در اینجا پیدا کنید.

Let's have a look then at our next headline, please.

لطفاً به تیتر بعدی خود نگاهی بیندازیم.

Perfect. Again, we're not looking at the headline;

کامل. باز هم، ما به تیتر نگاه نمی کنیم.

we're looking at the body of the article.

ما به بدنه مقاله نگاه می کنیم.

This is from the World Health Organization website –

این از وب سایت سازمان بهداشت جهانی -

from the release. It says:

از انتشار است. می گوید:

And that word is 'burden'.

و آن کلمه «بار» است.

'Burden' – something that causes difficulty or hard work.

"بار" - چیزی که باعث دشواری یا کار سخت می شود.

Now, Tom, I know what a 'burden' is. If you have to carry a

حالا، تام، من می دانم که "بار" چیست. اگر مجبور هستید

huge weight on your back, that is a 'burden', literally.

وزنه بزرگی را روی پشت خود حمل کنید ، به معنای واقعی کلمه یک "بار" است.

That is... yeah, that is a 'burden', Neil. So, 'burden' can be literal

یعنی... آره، این یک "بار" است، نیل. بنابراین، "بار" می تواند تحت اللفظی باشد

or 'burden' can be, kind of, figurative or metaphorical.

یا "بار" می تواند به نوعی، مجازی یا استعاری باشد.

So, let's look at this piece of text from the WHO.

بنابراین، بیایید به این متن از WHO نگاه کنیم.

The 'burden' that they're talking about – the thing that's causing

باری که آنها در مورد آن صحبت می کنند - چیزی که باعث

difficulty or hard work – is work-related disease and death coming

سختی یا کار سخت می شود - بیماری های ناشی از کار و مرگ ناشی از بیماری های ناشی

from work-related disease and it said that this is causing particular...

از کار است و می گوید که این باعث ایجاد

excuse me, particular difficulty for men, who are most affected.

مشکل خاصی می شود. مردانی که بیشتر تحت تاثیر قرار می گیرند.

Yeah. And it's also – we talk about 'carrying a burden',

آره و همچنین - ما در مورد "حمل بار"،

'having a burden'. It's also a verb, though.

"بار داشتن" صحبت می کنیم. هر چند این هم یک فعل است.

Yeah, it is. It is also a... excuse me, it is also a verb.

آره آن است. این هم یک ... ببخشید فعل هم هست.

Before I look at the verb, let me just...

قبل از اینکه به فعل نگاه کنم، اجازه دهید فقط

let's look at that, kind of, literal/figurative meaning. So,

به آن نگاه کنیم، به نوعی معنای تحت اللفظی/تصویری. بنابراین،

we were talking about a figurative 'burden', like a problem...

ما در مورد یک "بار" مجازی صحبت می کردیم ، مانند یک مشکل...

work-related disease causing a problem.

بیماری مرتبط با کار که باعث ایجاد مشکل می شود.

And 'burden' could also be the stuff that we actually carry, like the ship

و «بار» نیز می‌تواند چیزهایی باشد که ما واقعاً حمل می‌کنیم، مانند کشتی‌ای

that got stuck in the Suez canal recently: its 'burden' was too heavy.

که اخیراً در کانال سوئز گیر کرده است : «بار» آن خیلی سنگین بود.

The stuff it was carrying was too much.

وسایلی که حمل می کرد خیلی زیاد بود.

Yeah. So, we're talking about figurative, heavy loads.

آره بنابراین، ما در مورد بارهای فیگوراتیو و سنگین صحبت می کنیم.

Yeah, exactly. And 'burden' can be a verb. So, you're talking

بله دقیقا. و "بار" می تواند یک فعل باشد. بنابراین، شما در

about the stuff you put on: this heavy load – a 'burden' on a ship.

مورد چیزهایی صحبت می کنید که بر روی آنها قرار می دهید: این بار سنگین - یک "بار" بر روی یک کشتی.

You could say that 'we burden the ship' with this weight.

می توان گفت که ما کشتی را با این وزن سنگین می کنیم.

Yeah. If I asked you to do loads of work, loads of extra work,

آره اگر از شما بخواهم که کارهای زیادی انجام دهید ، بارهای کار اضافی،

we could say that 'I was burdening you' with a load of work.

می‌توانیم بگوییم که بار کار را بر دوش شما می‌کشیدم.

Yeah! So, we'd use the figurative meaning because you wouldn't

آره بنابراین، ما از معنای مجازی استفاده می کنیم زیرا شما

literally be placing microphones and computers on top of me... hopefully!

به معنای واقعی کلمه میکروفون و رایانه را روی من قرار نمی دهید ... امیدوارم!

But you would be giving me more responsibilities:

اما شما به من مسئولیت بیشتری می‌دهید: می‌توانیم بگوییم

I'd have to carry more responsibilities, we could say.

که من باید مسئولیت‌های بیشتری را بر عهده بگیرم .

OK. Let's get a summary of that:

خوب. بیایید خلاصه ای از آن را به دست آوریم:

Time now for a recap of our vocabulary please, Tom.

اکنون وقت آن است که واژگان خود را خلاصه کنیم، تام.

Today's vocabulary: we had 'killer' – something or someone that kills.

واژگان امروزی: ما "قاتل" داشتیم - چیزی یا کسی که می کشد.

'Detrimental' – likely to cause harm.

"مضر" - به احتمال زیاد باعث آسیب می شود.

And 'burden' – something that causes hard work or difficulty.

و "بار" - چیزی که باعث کار سخت یا دشواری می شود.

If you want to test yourself on the vocabulary,

اگر می‌خواهید خود را روی واژگان آزمایش کنید

there's a quiz on our website bbclearningenglish.com

، یک مسابقه در وب‌سایت ما bbclearningenglish.com وجود دارد

and we are also all over social media.

و ما همچنین در سراسر رسانه‌های اجتماعی حضور داریم.

Thanks for joining us and we will see you next time. Goodbye.

از اینکه به ما پیوستید متشکریم و دفعه بعد شما را خواهیم دید. خداحافظ.

See you next time and see you on the website. It's a 'killer'.

دفعه بعد شما را می بینم و شما را در وب سایت می بینم. این یک "قاتل" است.