'Burnout': Jacinda Ardern Resigns: BBC News Review

Out of energy. Jacinda Ardern quits

بی انرژی. جاسیندا آردرن

as the Prime Minister of New Zealand.

از سمت نخست وزیری نیوزلند کناره گیری کرد.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

I'm Neil And I'm Beth.

من نیل هستم و من بث هستم.

Make sure you watch to the end to learn vocabulary to talk about this story.

برای یادگیری واژگان برای صحبت در مورد این داستان حتما تا آخر تماشا کنید.

Don't forget to subscribe to our channel,

فراموش نکنید که در کانال ما مشترک شوید

like this video and try the quiz on our website.

، این ویدیو را لایک کنید و امتحان را در وب سایت ما امتحان کنید.

Now, the story.

حالا داستان

Jacinda Ardern has resigned as New Zealand's prime minister.

جاسیندا آردرن از سمت نخست وزیری نیوزلند استعفا داد.

She announced last week that she didn't have enough energy to continue.

او هفته گذشته اعلام کرد که انرژی کافی برای ادامه کار ندارد.

Ardern was the youngest female head of government

آردرن جوانترین زن رئیس دولت

in the world when she came to power.

در جهان بود که به قدرت رسید.

She led New Zealand through the Covid pandemic, a terrorist attack

او نیوزلند را از طریق همه گیری کووید، یک حمله تروریستی

and a natural disaster.

و یک فاجعه طبیعی رهبری کرد.

You've been looking at the headlines.

شما به سرفصل ها نگاه کرده اید.

Beth. What's the vocabulary?

بث. واژگان چیست؟

We have 'burnout', 'makes a bow' and 'crammed'.

ما "فرسودگی"، "تعظیم می کند" و "انباشته" داریم.

This is News Review from BBC Learning English.

این بررسی خبری از آموزش انگلیسی BBC است.

Let's have a look at our first headline.

بیایید نگاهی به تیتر اول خود بیندازیم.

This is from Sky News.

این از اسکای نیوز است.

Burnout: Why Jacinda Ardern's 'rare' admission

فرسودگی شغلی: چرا اعتراف «نادر» جاسیندا آردرن

about her mental health matters.

در مورد مسائل مربوط به سلامت روانش؟

OK. So this headline is saying that it is important that leaders,

خوب. بنابراین این تیتر می گوید که مهم است که رهبران،

prime ministers like Jacinda Ardern talk about issues like mental health.

نخست وزیرانی مانند جاسیندا آردرن درباره مسائلی مانند سلامت روان صحبت کنند.

The word we are looking at is 'burnout' which starts with the word 'burn'

کلمه مورد نظر ما "فرسودگی" است که با کلمه "سوختن"

related to flames and fire.

مربوط به شعله و آتش شروع می شود.

But what's the sense here?

اما مفهوم اینجا چیست؟

OK well, burnout is where your job leaves you so stressed and exhausted,

خوب، فرسودگی شغلی جایی است که شغل شما آنقدر استرس و فرسوده می کند

that you no longer have any energy or enthusiasm.

که دیگر انرژی یا اشتیاق ندارید.

Yes, it's a noun.

بله، این یک اسم است.

It's made up of two parts 'burn' and 'out'.

این از دو بخش "سوختن" و "خارج" تشکیل شده است.

It's useful to imagine a candle,

تصور یک شمع مفید است

which of course has a flame at the top and then the long part of wax

که البته بالای آن شعله و سپس قسمت بلند موم دارد

and it burns down slowly until there is no energy left and it burns out.

و به آرامی می سوزد تا انرژی باقی نماند و بسوزد.

Exactly. Yeah, that's right.

دقیقا. آره درست است.

So it's used to talk about exhaustion.

بنابراین برای صحبت در مورد خستگی استفاده می شود.

So, maybe you're working really long hours or you're feeling very stressed

بنابراین، شاید شما ساعت‌های زیادی کار می‌کنید یا خیلی استرس دارید

and when we use it as a noun, it's common to hear it in the expressions:

و وقتی از آن به عنوان اسم استفاده می‌کنیم، شنیدن آن در عبارات رایج است:

'try and avoid burnout' or maybe 'look for the signs of burnout'.

«سعی کنید و از فرسودگی شغلی خودداری کنید» یا شاید «به دنبال نشانه‌های فرسودگی باشید». '.

Yep, also used as an adjective 'burnt out'.

بله، همچنین به عنوان صفت "سوخته" استفاده می شود.

You can say that you are burnt out.

می توان گفت که سوخته ای.

OK, let's look at that again.

خوب، بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

Let's have a look at our next headline.

بیایید نگاهی به تیتر بعدی خود بیندازیم.

This is from RTE.

این از RTE است.

Grateful Ardern makes last public bow as New Zealand PM.

آردرن سپاسگزار آخرین تعظیم عمومی را به عنوان نخست وزیر نیوزلند انجام می دهد.

So this story and this headline is about Jacinda Ardern's final speech

بنابراین این داستان و این تیتر مربوط به آخرین سخنرانی جاسیندا آردرن

as Prime Minister of New Zealand.

به عنوان نخست وزیر نیوزلند است.

The expression we are looking at is 'makes a bow'.

عبارتی که ما به آن نگاه می کنیم عبارت است از "تعظیم می کند".

What does that mean. A bow is this.

معنی آن چیست. یک کمان این است.

Yeah. So, as a noun that is 'a bow'.

آره بنابراین، به عنوان اسمی که "کمان" است.

Actors do it at the end of a play and from that we get a metaphor.

بازیگران این کار را در پایان یک نمایش انجام می دهند و از آن استعاره می گیریم.

So, a public figure makes or takes a bow when they make

بنابراین، یک شخصیت عمومی هنگام آخرین حضور عمومی خود تعظیم می کند یا تعظیم می کند

their last public appearance.

.

Yes and in your examples there, a bow is a noun. Can it be a verb?

بله و در مثال های شما در آنجا، کمان یک اسم است. آیا می تواند فعل باشد؟

Yeah. So that action is to bow as a verb

آره بنابراین آن عمل عبارت است از تعظیم به عنوان یک فعل

and we also have the phrasal verbs to bow out and we very often use this

و ما همچنین افعال عبارتی برای تعظیم را داریم و ما اغلب

when they bow out with something. So can you give us an example?

وقتی آنها با چیزی تعظیم می کنند از آن استفاده می کنیم. پس می توانید برای ما مثال بزنید؟

Yes, so Jacinda Ardern bowed out with a speech.

بله، بنابراین جاسیندا آردرن با یک سخنرانی تعظیم کرد.

Or maybe a sports star might bow out with a championship win or a goal.

یا شاید یک ستاره ورزش ممکن است با یک قهرمانی یا یک گل تعظیم کند.

Yep. Well, we've got one more word today

بله خوب، امروز قبل از تعظیم یک کلمه دیگر

before we bow out. We have.

داریم. ما داریم.

Let's take a look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاهی بیندازیم.

Time for our next headline.

زمان تیتر بعدی ما است.

This is from The Economist:

این از اکونومیست است:

Jacinda Ardern has crammed a lot into her relatively short career.

جاسیندا آردرن در حرفه نسبتا کوتاه خود کارهای زیادی انجام داده است.

OK, this story is saying that Jacinda Ardern did a lot

خوب، این داستان می گوید که جاسیندا آردرن کارهای زیادی را

in a short space of time.

در مدت زمان کوتاهی انجام داد.

The word we're looking at is 'crammed'. Which is a verb.

کلمه‌ای که ما به آن نگاه می‌کنیم «انباشته» است. که یک فعل است.

Can you tell us more about it.

می تونی در موردش بیشتر برامون بگی.

Yeah. So, 'cram' is a verb that means to try and squeeze lots of things

آره بنابراین، "cram" یک فعل است که به معنای تلاش کردن و فشرده کردن چیزهای زیادی

into a small space.

در یک فضای کوچک است.

Now, imagine Neil, that you're going away and you've got a small suitcase

حالا نیل را تصور کن که می روی و یک چمدان کوچک داری

but you want to take lots of clothes.

اما می خواهی لباس های زیادی ببری.

You've got to really cram them in to make sure that they all fit.

شما باید واقعاً آنها را جمع کنید تا مطمئن شوید که همه آنها مناسب هستند.

Yes, it can be really difficult trying to get all of those things

بله، تلاش برای وارد کردن همه آن چیزها

into a small space and so what this story is saying,

در یک فضای کوچک می تواند واقعاً دشوار باشد و بنابراین آنچه این داستان می گوید

the point is that Jacinda Ardern did a lot in a short space of time

، نکته این است که جاسیندا آردرن کارهای زیادی را در مدت زمان کوتاه انجام داد

and it was really hard. Yeah, exactly.

و واقعاً سخت بود. بله دقیقا.

Now, we have a different, but related, meaning with 'cram'.

در حال حاضر، ما یک معنای متفاوت، اما مرتبط، با "Cram" داریم.

That's to do with exams.

این مربوط به امتحانات است.

So if you cram for an exam, it means you study really hard,

بنابراین اگر برای امتحان سخت می گیرید، به این معنی است که واقعاً سخت مطالعه می کنید،

but for a short space of time.

اما برای مدت زمان کوتاهی.

So just before the exam.

پس درست قبل از امتحان

Yes. So imagine the clothes as the information.

آره. بنابراین لباس را به عنوان اطلاعات تصور کنید.

Imagine the suitcase

چمدان را

as your brain or head and you're trying to cram it all in.

مانند مغز یا سر خود تصور کنید و سعی می کنید همه آن را در خود جمع کنید.

It's not easy. Yeah.

این کار آسانی نیست. آره

So, if you watch News Review every week,

بنابراین، اگر هر هفته مرور اخبار را تماشا می‌کنید

then hopefully you won't have to cram as much for your next English exam.

، امیدواریم که مجبور نباشید برای امتحان بعدی زبان انگلیسی خود آنقدر زیاد کار کنید.

Very good advice.

توصیه خیلی خوبیه

Let's look at that again.

بیایید دوباره به آن نگاه کنیم.

We've had burnout, exhaustion caused by work.

فرسودگی شغلی، خستگی ناشی از کار داشته ایم.

Makes a bow - makes a final appearance.

تعظیم می کند - ظاهر نهایی را ایجاد می کند.

and crammed - fit a lot of things into a small space.

و فشرده - چیزهای زیادی را در یک فضای کوچک قرار دهید.

Remember, there is a quiz on our website at BBC Learning English dot com.

به یاد داشته باشید، یک مسابقه در وب سایت ما در BBC Learning English dot com وجود دارد.

Thank you for joining us. And goodbye.

با تشکر از شما برای پیوستن به ما. و خداحافظ